شکارچی کابوس - داستان Bloodborne

Daemonis

Run Baby Run
کاربر سایت
Jan 3, 2009
7,028
نام
محمد امین
یه نکته خیلی خفنی هم هست که شاید من اشتباه میکنم ولی واقعا عجیبه.

در طول بازی تو 2 جا احساس میکنم یه جهش زمانی رخ میده
یکی وقتی وارد Forbbiden Woods - Byrgenwerth میشی. قبل از اون تو نوشته ای که روی یه برج بود میگه یه نفر از بیرگن ورث در ورودی جنگل ممنوعه رو با Password محافظت میکنه. وقتی رمز رو پیدا میکنی باز طرف از پشت در میپرسه و رمز رو میگی در باز میشه ولی میبینی یه نفر با لباس دانشجویان بیرگن ورث روی صندلی نشسته ولی خیلی وقته مرده و استخون شده و وقتی کلید Interact رو میزنی مینویسه Already Dead...!

یکی هم وقتی میری میدون Hemwick و اون اسبها میان میبرنت به Cainhurst Castle وقتی با اسبا میرسی اونجا و کنترل بازی رو میگیری دستت میبینی که درست پشتت یه کالسه کهنه و شکسته همراه با اسبا که مردن و اسکلت شدن قرار داره...!

خیلی عجیب بود واسم این موضوع. حالا باید یکم تو نت بچرخم ببینم توضیحی هست در موردش؟
 
  • Like
Reactions: stewie griffin

Nevan

کاربر سایت
Feb 25, 2011
3,027
نام
morteza
مرتضی فکر نمیکنم Father Gascoigne چشماشو پوشونده بود!

چرا پوشونده بود :D

52002661783796654813.jpg


:D

من فکر میکنم اصطلاح Great One رو نباید حتما خدا در نظر گرفت که باید پرستیده بشن. این گریت وان ها موجودات باستانی با بینش بسیار بالا و در ارتباط با کازموس هستند
و انسان ها میخاستن از طریق اینها به کازموس برسن و حتی پا رو فراتر بزارن و خودشون هم تبدیل به گریت وان بشن.

این موضوع هم ذهن منو درگیر کرده که چرا هیچکودوم از این گریت وان ها به جز ابریتاس که تنها راهنمای انسانهاست تو دنیای واقعی نیستن.
همشون یا تو کابوس (nightmare) هستن یا تو رویا (dream). شاید در بین آنها هم تفرقه وجود داره و کلا دو دسته هستن .
البته celestial emmisary هم هست که ساخته انسان هست و بنظرم گریت وان باستانی نیست :D

هممممممم. البته پرستیدنشون شاید لازم نباشه، اما روندی که کلیسا و دیگران پیش گرفتن برای ایجاد رابطه با اونا دست کمی از پرستش نداشت :D

به نظرم مهم ترین Great One همین ابریاتس هست. چون اسمش تو بازی Daughter of Cosmosـه. به نظرم نزدیک ترین Great One به کیهان همینه.

باید لارنس باشه چون اونه که عمل باعث میشه طرف بره تو رویایی گرمن و نزدیکترین فرد به گرمن کی بوده؟ :D همین لارنس.

اگه لارنس ـه پس چرا خودشون از کلیسا دور کرده؟ اگه لارنسه پس اون جمجمه کیه که بعد از کشتن آملیا لمسش می کنیم؟ :D
منظورم اینکه مثلا معبد زئوس 50 تا مجسه ازش نداشت فقط یکی داشت همون وسطش :D یا مصر رو دقت کنی چندین و چند موجود و انسان و اینا هست با یک رامسس!. طرف اگر یگانه بود چپ و راست توی راهروی ورودی ساختمان 10 تا مجسمه ازش نمیساختن که یه نیزه خیلی عظیم هم دستش باشه :D.

به هرحال نکات خیلی کمی وجود داره که قطعی بشه درمورد نظر داد که Amygdala و داستان شامل اون نمیشه

نکته جالبیه :D شاید! :D باید دنبال اطلاعات بیشتری در موردش باشیم :D
یه نکته خیلی خفنی هم هست که شاید من اشتباه میکنم ولی واقعا عجیبه.

در طول بازی تو 2 جا احساس میکنم یه جهش زمانی رخ میده
یکی وقتی وارد Forbbiden Woods - Byrgenwerth میشی. قبل از اون تو نوشته ای که روی یه برج بود میگه یه نفر از بیرگن ورث در ورودی جنگل ممنوعه رو با Password محافظت میکنه. وقتی رمز رو پیدا میکنی باز طرف از پشت در میپرسه و رمز رو میگی در باز میشه ولی میبینی یه نفر با لباس دانشجویان بیرگن ورث روی صندلی نشسته ولی خیلی وقته مرده و استخون شده و وقتی کلید Interact رو میزنی مینویسه Already Dead...!

یکی هم وقتی میری میدون Hemwick و اون اسبها میان میبرنت به Cainhurst Castle وقتی با اسبا میرسی اونجا و کنترل بازی رو میگیری دستت میبینی که درست پشتت یه کالسه کهنه و شکسته همراه با اسبا که مردن و اسکلت شدن قرار داره...!

خیلی عجیب بود واسم این موضوع. حالا باید یکم تو نت بچرخم ببینم توضیحی هست در موردش؟

در مورد اسب های Cainhurst، من فکر می کنم اونا از سرما مردن. یا شایدم قلعه Cainhurst یه فضای مرگبار خاصی داره. احساس می کنم بازی میخواست بگه اینجا خیلی مخوفه :D

در مورد اون شخص پشت در جنگل ممنوعه، فکر کنم یه توضیحی در موردش دیدم تو نت. بگردم ببینم میمتونم دوباره پیداش کنم یا نه :D
 
آخرین ویرایش:

Lord Odin

کاربر سایت
Mar 19, 2013
2,014
یه نکته خیلی خفنی هم هست که شاید من اشتباه میکنم ولی واقعا عجیبه.
در طول بازی تو 2 جا احساس میکنم یه جهش زمانی رخ میده
یکی وقتی وارد Forbbiden Woods - Byrgenwerth میشی. قبل از اون تو نوشته ای که روی یه برج بود میگه یه نفر از بیرگن ورث در ورودی جنگل ممنوعه رو با Password محافظت میکنه. وقتی رمز رو پیدا میکنی باز طرف از پشت در میپرسه و رمز رو میگی در باز میشه ولی میبینی یه نفر با لباس دانشجویان بیرگن ورث روی صندلی نشسته ولی خیلی وقته مرده و استخون شده و وقتی کلید Interact رو میزنی مینویسه Already Dead...!
استاد ویلم دوتا شاگرد داشته که تا سرحد مرگ بهش وفادار بودن برای جلوگیری از ورود غریبه ها به برگین ورث یکی مامور درب میشه یکی هم نگهبان مسیر.
اگر جنگل ممنوع رو خوب بگردید Armor Set ـی پیدا میکنید به اسم Graveguard که مطعلق بوده به شخص دوم:



پ.ن. همه اینها که گفتم میتونه از بیخ غلط باشه :D.

کی هم وقتی میری میدون Hemwick و اون اسبها میان میبرنت به Cainhurst Castle وقتی با اسبا میرسی اونجا و کنترل بازی رو میگیری دستت میبینی که درست پشتت یه کالسه کهنه و شکسته همراه با اسبا که مردن و اسکلت شدن قرار داره...!
اصلا قبل از همه اینا چندتا سئوال هست 1- مسیری که کالاسکه ازش میاد دره و دریا ست!. 2- مسیری که میخواد بره (مستقیم) به همجا راه داره الی Cainhurst Castle :D.
میتونه یه وهم باشه یا پورتالی چیزی. نمیدونم.
اسبهای مرده و راه ویران شده حس غریبی منتقل میکنه. گیر افتادن، دردسر، ترس، نفرین (چه نی‌شکری بود خوردم! :D).
دراخر بگم بازم همه اینا میتونه غلط باشه :D.

-------

اگه لارنس ـه پس چرا خودشون از کلیسا دور کرده؟ اگه لارنسه پس اون جمجمه کیه که بعد از کشتن آملیا لمسش می کنیم؟ :D
منم تو همین موندم :D
 
آخرین ویرایش:
  • Like
Reactions: stewie griffin

Nevan

کاربر سایت
Feb 25, 2011
3,027
نام
morteza
قسمت بعدی در مورد Pthumerians و یارنام (ملکه و خود شهر :D) در راهه. :D

میازاکی هم توی راهنمای رسمی بازی، یه مصاحبه کرده که یه چند تا از نکات مهم مربوط به داستان بازی به شرح زیر است :D:

- میازاکی عاشق خوندن تئوری های طرفداران در مورد داستان بازی هاش ـه :D

- میازاکی در مورد اینکه بازی توی یه رویا اتفاق میفته (هر چیزی که می بینیم رویا یا کابوسه) یه سری حرف های جالبی زده تو مصاحبه ها (مثلا اینکه آیا لوکیشن های بازی مثل Central Yharnam تو دنیای واقعی وجود دارن یا نه؟) میازاکی گفته میخواسته این سوال رو تو ذهن بازی کننده ها به جا بذاره.

- اگه همه چیز رویا بوده، پس احتمالش هست که هر چیزی که ممکن یا غیر ممکنه تو بازی اتفاق بیفته؟ سازنده ها میخواستن بازی کننده این حس رو نداشته باشه که چون توی یه رویا هستن، هر چیزی ممکنه یه دفعه بپره جلوی چشمشون. (ممکنه رویا یه جورایی به واقعیت متصل باشه)

- میازاکی فکر میکنه زیاد تو شخصیت پردازی مهارت نداره :D

- آسمان با کلمه "Paleblood" توصیف میشه، چون مثل بدنی که تمام خونش رو ازش بیرون کشیدن، یه جورایی آبی کمرنگه (pale blue).

- چندین برداشت از کلمه Paleblood وچود داره. برای مثال اسم دیگه Moon Presence هم Paleblood هست.

- میازاکی زیبایی خاصی در دیوانگی، رستگار نشدن و بیچارگی می بینه.

- از نوزاد ها به عنوان طعمه برای بیرون کشیدن The Great Ones استفاده میشده. چون اونا فرزندان زیادی رو از دست دادن (و میدن).

- Rom باس مورد علاقه میازاکی ـه :D به خاطر ناز بودن حرکاتش :| :D

- هرچی بیشتر در مقابل هیولا شدن مقاوت کنین، به هیولای بدتری تبدیل میشین. برای همینه که هرچی درجه یک فرد تو کلیسا بالاتر باشه، به هیولای بدتری تبدیل میشه.

- به جز اسم خود بازی، میازاکی اسم بقیه آیتم های بازی رو خودش انتخاب میکنه :D

یه سری دیگه هم اینجاست، میتونین خودتون بخونیدش.

پ.ن: این جزو مصاحبه نبوده، اما چون بازی شدیدا از کار های Lovercraft الهام گرفته، ممکنه تعریف رویا تو بازی هم لاورکرفتی باشه. تو دنیای داستان های لاورکرفت، رویا یه بعد دیگه از واقعیته. پس اگه بازی توی یه رویا باشه، دلیل بر این نیست که "واقعی" نباشه.
 
آخرین ویرایش:
  • Like
Reactions: stewie griffin

Lord Odin

کاربر سایت
Mar 19, 2013
2,014
قسمت بعدی در مورد Pthumerians و یارنام (ملکه و خود شهر
:biggrin1:
) در راهه.
:biggrin1:
اسم شهر رو از ملکه برداشتن فک کنم اسم زنه یارنام بوده! :D
- میازاکی عاشق خوندن تئوری های طرفداران در مورد داستان بازی هاش ـه
:biggrin1:
سادیسم داره :D. مثل اینکه 4 برگ از کمدی الهی رو بزارن جلوت بعد بگن مابقیش روحدس بزن :D.
- Rom باس مورد علاقه میازاکی ـه
:biggrin1:
به خاطر ناز بودن حرکاتش
:|
:biggrin1:
میگم دیوانه ست تو میگی نه :D. باس مورد علاقه ش درکل، the old monk ـه Demon Souls هست !!.
- به جز اسم خود بازی، میازاکی اسم بقیه آیتم های بازی رو خودش انتخاب میکنه
:biggrin1:
چندتا علامت تعجب خیلی خیلی گنده.
 

Nevan

کاربر سایت
Feb 25, 2011
3,027
نام
morteza
چه سوت و کوره اینجا! :D

همه دارن Chalice Dungeon ها رو میرن شاید! :D


خب یه سری تئوری هست در مورد Ebrietas (که اسمش به لاتین معنی مستی (Drunkenness) رو میده) و اون هم اینه که ایشون یه فرقی با بقیه Great One ها داره... توی توضیحات یکی از آیتم های به Ebrietas به عنوان Abandoned Ebrietas یاد میشه...

"Remnant of the eldritch Truth encountered at Byrgenwerth.


Use phantasms, the invertebrates known to be the augurs of the Great Ones, to partially summon abandoned Ebrietas.


The initial encounter marked the start of an inquiry into the cosmos from within the old labyrinth, and led to the establishment of the Choir."

http://bloodborne.wiki.fextralife.com/Augur+of+Ebrietas

خب این "Great Oneـه رها شده" یعنی چی؟ کی رهاش کرده؟ انسان ها یاد خود Great One ها؟ من فکر می کنم Ebrietas فقط قصدش کمک بوده (تنها باس بازی که تا بهش حمله نکنی به شما حمله نمیکنه، Ebrietas هست.) یعنی فقط میخواسته انسان ها به درجات بالاتر برسن. The Coir هم با استفاده از دانش (یا یه نوع ماده؟) که Ebrietas در اختیارشون میذاره تونستن پیشرفت کنن و اون موجودات عجیب آدم فضایی مانند رو بوجود بیارن.

خیلی هم Cute هست این Ebrietas :D



:D
 

the dark knight

کاربر سایت
Aug 9, 2008
1,547
نام
سروش
خب یه سری تئوری هست در مورد Ebrietas (که اسمش به لاتین معنی مستی (Drunkenness) رو میده) و اون هم اینه که ایشون یه فرقی با بقیه Great One ها داره... توی توضیحات یکی از آیتم های به Ebrietas به عنوان Abandoned Ebrietas یاد میشه...

"Remnant of the eldritch Truth encountered at Byrgenwerth.


Use phantasms, the invertebrates known to be the augurs of the Great Ones, to partially summon abandoned Ebrietas.


The initial encounter marked the start of an inquiry into the cosmos from within the old labyrinth, and led to the establishment of the Choir."

http://bloodborne.wiki.fextralife.com/Augur+of+Ebrietas

خب این "Great Oneـه رها شده" یعنی چی؟ کی رهاش کرده؟ انسان ها یاد خود Great One ها؟ من فکر می کنم Ebrietas فقط قصدش کمک بوده (تنها باس بازی که تا بهش حمله نکنی به شما حمله نمیکنه، Ebrietas هست.) یعنی فقط میخواسته انسان ها به درجات بالاتر برسن. The Coir هم با استفاده از دانش (یا یه نوع ماده؟) که Ebrietas در اختیارشون میذاره تونستن پیشرفت کنن و اون موجودات عجیب آدم فضایی مانند رو بوجود بیارن.

خیلی هم Cute هست این Ebrietas :D



:D
البته Rom هم حمله نمی کنه ها :d برای همین هم تو یه مقاله که میخوندم استدلال کرده بود اونم بیشتر قصدش کمک به مستر ویلم و جلوگیری از PaleBlood بوده.
 

Lord Odin

کاربر سایت
Mar 19, 2013
2,014
سلام

اینو [MENTION=7189]REZA TAEL[/MENTION] حتما باید ببینه :D

توی یکی از دانجن های ملت اینو دیدن که دقیقا همون ارمور ستی هست که روی باکش شات Demon Souls میبینید. نه تنها شکلش بلکه حالت و فروم و... یکی هست. خودشه اصلا :D



اطلاعات جدید بدست آمده درمورد کلینیک یوسفکا. تا زمانی که ازتون میخواد برای بهبود حال بیمارها از کلینیک دور بشید خودشه بعد که میگه "ادم مادم دیدی حالش خوب بود زخمی بود دم مرگ بود هرچی بود! بفرست اینجا"، اون دیگه یوسفکا نیست :D.

بعد میگن توی کردیت اخر دوتا صدا پیشه هست یکی دکتر یوسفکا و یکی هم impostor doctor که دوتا صدا پیشه مختلف دارن !!. حالا :D شما وقتی همه نجات یافتگان رو میفرستی اونجا، وقتی میری به کلینیک میبینی کسی نیست بجز "کله ژله ی ها" که بعد از کشتن هر کدمشون یه ایتم دراپ میشه که از همین روش میشه فهمید الان کی رو کشتی!. اونی که بلادویل یوسفکا رو دراپ میکنه خود بدبختش هست که تبدیل شده.

حالا اون زنه که Cord میده و من تا الان فکر میکردم یوسفکا هستن کیه؟ خدا میدونه. شاید شاگرد لارنس باشه یا ویلم شایدم واسه هلینگ چرچ کار میکرده.

درکل خودم اینها رو درست متوجه نشدم سرچ هم میزنم چیز مشخصی پیدا نمیکنه. بازم تحقیق کنید.
 

Lord Odin

کاربر سایت
Mar 19, 2013
2,014
سلام به همه :D

امروز اینو دانلود کردم و دارم میبینم. نکات جالبی داشت که یکی از اونها همون قضیه یوسفکا ست که در پست بالا گفتم. 4 تا حرفه ی نشستن که دوتاشون اصلا از موضوع خبر نداشتن :D.

خب این مورد یوسفکار رو میشه تایید شده دونست.
 

T@ntaL 73

کاربر سایت
Apr 10, 2008
952
نام
امید
من فک می کردم خودم دچار توهم توطئه شدم
اول که یوسفکا از پشت در میگه برو پی کارت بعد می گه این جا جای امن هر کی رو خواستی بفرست ...
دوم اینکه در مورد خانواده Gascoigne اینکه اول پیش دخترش میری میگه پدر و مادرم نیستن و مادرش رو توصیف می کنه که چی داره ...
پدر هیولا شده و مادرش رو کشته و نشونه مادر رو پیش دختر می بریم و گریه می کنه و ... اینا هیچی ...
نزدیک ای آخر بازی رفتم پیش دختره که دیدم یه دختر دیگه می گه خواهرم گم شده و رفته از خونه ازتون خواهش می کنم که پیداش کنید، با اضطراب اینو میگه بعد یه مقدار از خونه که دور میشیم صدای همون دختررو میشنویم که داره می خنده ...
 

Lord Odin

کاربر سایت
Mar 19, 2013
2,014
نزدیک ای آخر بازی رفتم پیش دختره که دیدم یه دختر دیگه می گه خواهرم گم شده و رفته از خونه ازتون خواهش می کنم که پیداش کنید، با اضطراب اینو میگه بعد یه مقدار از خونه که دور میشیم صدای همون دختررو میشنویم که داره می خنده ...
اینو پرسیدم توی تاپیکش کسی جواب نداد. دختر کوچولویی توی بازی ندیدم من حتی جنازه ش رو :D صدای خنده هم نشنیدم که این بار سعی میکنم ببینم اتفاق میافته یا نه!.

درمورد عروسک هم نمیدونم میدونید (:D) یا نه اینکه دو سه تا دیالوگ راندوم داره بس خفن و شنیدنی که برای من پیش نیومده.
 

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر