سلام
متن ذیل، مطلبی کوتاه در مورد داستانِ عنوان این گفتگو است که مدتی پیش در تاپیک طرفداران سری سایلت هیل قرار داده شد و اکنون جهت کسب بازخورد سایر دوستان، در این محل و در قالب تاپیک اختصاصی قرار داده میشود. (با اندکی ویرایش)
آیا SH:HC را میتوان از لحاظ داستانی، اصیل دانست؟
«سایلنت هیل: بازگشت به خانه» از لحاظ شمارش، ششمین شماره از این سری محسوب میشود. و اولین عنوان سری که برای کنسولهای نسل هفتم عرضه شد.
از زمان عرضه، اختلاف نظر فراوانی بین طرفداران قدیمی سری که با PS1 وارد سایلنت هیل شده بودند با طرفداران جدید که دوران گیمری خود را با PS3 یا XBOX360 آغاز کرده بودند وجود داشت و هنوز هم دارد.
شاید مهمترین عامل این اختلاف، ساخته شدن عنوان در خارج از خانه باشد. چیزی که با نام بازی یعنی بازگشت به خانه در تضاد بود. سایلنت هیلهای کلاسیک همگی در ژاپن و توسط Team Silent ساخته شده بودند ولی این عنوان در استودیوی Double Helix ساخته شد. و فارغ از مشکلات و بحثهای فنی، سایلنت هیل همیشه با داستانش شناخته میشود. موضوع این نوشته هم یادداشتی کوتاه بر داستان HC است. موضوعی که کمترین اختلاف نظر بین ساکنان سایلنت هیل در مورد آن است.
در ابتدا لازم است در مورد مکان وقوع داستان اطلاعاتی داشته باشیم. در این مورد شما را به تاپیک زیر ارجاع میدهم.
بر اساس اطلاعات فوق، فرقهی راه مقدس که ساکنان Shepherd's Glen (شهر محل وقوع اتفاقات بازی) بینانگذار آن بودند، بیش از 2قرن و نیم بعد از تاسیس غیر رسمی فرقهی Order (فرقهی رایج در شهر سایلنت هیل) از آن مشتق شدهاست پس بدون شک و با توجه به نامگذاری فرقهی خود، باید آنها را شاخهای از Order تصور کرد پس فرقهی جدید وامدارِ طریقت قدیمی محسوب میشود.
اولین سوال این است که Order چگونه فرقهای بود؟
بدون شک Order بر مبنای تفکرات شیطانپرستی بنا شده. حتی خدای اولی که از این فرقهی میبینیم، سامایل یا Incubus نام دارد.
اما چرا این نام؟ چرا در شماره اول هری برای باز کردن در اتاق آلسا نیاز به 5 آیتم دارد که حداقل 3 آیتم از آنها از آیین یهود وارد فرقه شدهاند؟
شکل و شمایل سامایل کاملاً از بز Baphomet یا Mahomet الهام گرفته شده.
اما چرا نام سامایل؟
بر اساس اعتقادات یهود، اولین کسی که بعد از آوارگی دوم قوم بنیاسرائیل (در بین یهودیان به Diaspora مشهور است) بر سرزمین آنها حکومت خواهد کرد، «شاه ساموئل» خواهد بود. بنا به اعتقادات فرقه هم خدا یک بار به دنیا آمده و مردهاست و باید بار دیگر به دنیا بیاید تا بهشت (بخوانید همان ارض موعود) را بسازد. این شباهتها، میتواند دلیلی بر این باشد که مذهب مهاجران چه بوده است. از سوی دیگر، بر اساس مدارک تاریخی، مهاجران اولیه از اروپا به آمریکا، پیوریتنیستها (Puritanical) بودند.
خب اعتقادات این دسته از افراد چه بوده؟ این موضوع را به خوانندگان محترم واگذار میکنم اما موضوعی که با بحث داستان SH:HC مرتبط است، یکی از آیینهای رایج در این فرقههاست: قربانیِ انسان.
آلیستر کرالی در کتاب Magick in Theory and practice مینویسد:
حالا سوال این است که آیا واقعاً همچین فرزندانی وجود دارند؟
چه باور بکنید چه نه، جواب این سوال «بله» است. دوستانی که فیلم ماتریکس را تماشا کردهاند، شاید از سکانس مزرعهی انسان بهتزده شده باشند غافل از اینکه حتی چنین مزرعههایی نیز در دنیای واقعی وجود دارند. نکتهی جالب اینکه آن بخش از فیلم، نوشتهی «برایان وارنر» یا همان «مرلین منسن» خودمان بوده. خالق «دنیای تاریکی» و جالب است بدانیم این شخص در ساخت موسیقی متن برخی عنوانهای بازیهای مشهور نظیر RE و همینطور ساخت فیلم Lost Highway همکاری داشته.
شاهدی بر موضوع قربانی، اعترافات خانم Vicki Polin است:
خب!
حالا اگر نظریهی زیر را قبول کنیم:
میتوانیم 2 نتیجهگیریه زیر را انجام بدیم؛
[TABLE="class: grid, width: 500"]
[TR]
[TD]شماره
نتیجه[/TD]
[TD]فراخوانده شده[/TD]
[TD]فرا خواننده[/TD]
[TD]دنیای ذهن[/TD]
[TD]دلیل فراخوانی[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]1[/TD]
[TD]الکس[/TD]
[TD]الکس[/TD]
[TD]الکس[/TD]
[TD]برای رهایی از عذاب وجدان ناشی از مقصر دونستن خودش در مرگ جاش[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]2[/TD]
[TD]الکس[/TD]
[TD]جاش[/TD]
[TD]جاش[/TD]
[TD]برای رهایی الکس از عذاب وجدان ناشی مرگ جاش[/TD]
[/TR]
[/TABLE]
کلام آخر:
«سایلنت هیل: بازگشت به خانه» با اینکه هیچگاه به خانهی خود باز نگشت، اما حداقل از لحاظ داستانی در حد توان و بضاعتش در مسیر اجداد ژاپنیاش حرکت کرده است و به شخصه به داستان آن نمرهی قبولی میدهم.
متن ذیل، مطلبی کوتاه در مورد داستانِ عنوان این گفتگو است که مدتی پیش در تاپیک طرفداران سری سایلت هیل قرار داده شد و اکنون جهت کسب بازخورد سایر دوستان، در این محل و در قالب تاپیک اختصاصی قرار داده میشود. (با اندکی ویرایش)
آیا SH:HC را میتوان از لحاظ داستانی، اصیل دانست؟
![silent_hill_homecoming_pc_us_01.jpg](/proxy.php?image=http%3A%2F%2Fwww.silenthillmemories.net%2Fsh5%2Fversions%2Fpics%2Fsilent_hill_homecoming_pc_us_01.jpg&hash=ea4a9e695aea45794d3a79d6801e2784)
«سایلنت هیل: بازگشت به خانه» از لحاظ شمارش، ششمین شماره از این سری محسوب میشود. و اولین عنوان سری که برای کنسولهای نسل هفتم عرضه شد.
از زمان عرضه، اختلاف نظر فراوانی بین طرفداران قدیمی سری که با PS1 وارد سایلنت هیل شده بودند با طرفداران جدید که دوران گیمری خود را با PS3 یا XBOX360 آغاز کرده بودند وجود داشت و هنوز هم دارد.
شاید مهمترین عامل این اختلاف، ساخته شدن عنوان در خارج از خانه باشد. چیزی که با نام بازی یعنی بازگشت به خانه در تضاد بود. سایلنت هیلهای کلاسیک همگی در ژاپن و توسط Team Silent ساخته شده بودند ولی این عنوان در استودیوی Double Helix ساخته شد. و فارغ از مشکلات و بحثهای فنی، سایلنت هیل همیشه با داستانش شناخته میشود. موضوع این نوشته هم یادداشتی کوتاه بر داستان HC است. موضوعی که کمترین اختلاف نظر بین ساکنان سایلنت هیل در مورد آن است.
در ابتدا لازم است در مورد مکان وقوع داستان اطلاعاتی داشته باشیم. در این مورد شما را به تاپیک زیر ارجاع میدهم.
تا اواخر سال 1500 میلادی
- شهر سایلنت هیل توسط بومیان آمریکا مکانی مقدس تلقی میشد و تشریفات مذهبی مقدسی انجام میگرفت.
اواخر سال 1600 میلادی
- مهاجران شهر سایلنت هیل را اشغال کردند.
سال 1850 (تقریبا)
- پس از کشف ناحیه ذغال خیز, حفاری معدن Wiltse آغاز میشود.
سال 1853, ماه سپتامبر
- اعضایی از گروه فرقه شهر سایلنت هیل جدا شدند و Shepherd's Glen و فرقه راه مقدس را تاسیس کردند.
سال 1897 میلادی
- کارخانه م.ش.ر.و.ب س.ا.ز.ی Bartlett در Shepherd's Glen تاسیس میشود.
سال 1954, 18 آوریل
- Adam Shepherd متولد میشود.
سال 1957 میلادی
- Token Wheeler متولد میشود.
سال 1960 میلادی (تقریبا)
- کارمندانی که مربوط به شهرداری سایلنت هیل میشدند به طرز مرموزی میمیرند.
سال 1961 میلادی
- Lilian Shepherd متولد میشود.
سال 1966 میلادی
- Curtis Ackers متولد میشود.
سال 1969 میلادی
- Mary Shepherd متولد میشود.
سال 1985 میلادی
- Alex Shepherd فرزند Adam و Lillian متولد میشود.
- Elle Holloway فرزند Margaret متولد میشود.
سال 1993 میلادی
- Alex Shepherd هشت ساله توسط دکتر Martin Finch از تصادف اتوبوس مدرسه نجات پیدا میکند.
سال 1995 میلادی
- Joshua Shepherd فرزند Adam و Lillian متولد میشود.
سال 2003 میلادی
- Alex و Joshua Shepherd گرفتار حادثه قایقرانی در دریاچه تولکا میشوند.
- Alex در بیمارستان Alchemilla بستری میشود.
سال 2007 میلادی, 16 اکتبر
- وقایع SILENT HILL: HOMECOMING رخ میدهد.
اولین سوال این است که Order چگونه فرقهای بود؟
بدون شک Order بر مبنای تفکرات شیطانپرستی بنا شده. حتی خدای اولی که از این فرقهی میبینیم، سامایل یا Incubus نام دارد.
اما چرا این نام؟ چرا در شماره اول هری برای باز کردن در اتاق آلسا نیاز به 5 آیتم دارد که حداقل 3 آیتم از آنها از آیین یهود وارد فرقه شدهاند؟
شکل و شمایل سامایل کاملاً از بز Baphomet یا Mahomet الهام گرفته شده.
![75121375442251320216.jpg](/proxy.php?image=http%3A%2F%2Fupload7.ir%2Fimgs%2F2014-10%2F75121375442251320216.jpg&hash=ab6fe18d95b653ee4504213b39d0dfa5)
![45674654534009329554.png](/proxy.php?image=http%3A%2F%2Fupload7.ir%2Fimgs%2F2014-10%2F45674654534009329554.png&hash=978a91bc98d997b6f751946053bee8bf)
بر اساس اعتقادات یهود، اولین کسی که بعد از آوارگی دوم قوم بنیاسرائیل (در بین یهودیان به Diaspora مشهور است) بر سرزمین آنها حکومت خواهد کرد، «شاه ساموئل» خواهد بود. بنا به اعتقادات فرقه هم خدا یک بار به دنیا آمده و مردهاست و باید بار دیگر به دنیا بیاید تا بهشت (بخوانید همان ارض موعود) را بسازد. این شباهتها، میتواند دلیلی بر این باشد که مذهب مهاجران چه بوده است. از سوی دیگر، بر اساس مدارک تاریخی، مهاجران اولیه از اروپا به آمریکا، پیوریتنیستها (Puritanical) بودند.
خب اعتقادات این دسته از افراد چه بوده؟ این موضوع را به خوانندگان محترم واگذار میکنم اما موضوعی که با بحث داستان SH:HC مرتبط است، یکی از آیینهای رایج در این فرقههاست: قربانیِ انسان.
آلیستر کرالی در کتاب Magick in Theory and practice مینویسد:
اگر قبول کنیم دالیا در راه مراسم احضار خدا که یکی از رایجترین مراسم شیطانپرستان است، دختر7 سالهی خودش را قربانی کرده، پس Adam Shepherd هم بر اساس همین سنت عمل کرده؛ سنتی که بر اساس آن، هر خانواده باید اولین فرزند مذکر خود را برای مراسم قربانی فدا کند. با تولد الکس، آدام میدانست که اگر صاحب فرزند دیگری شود، باید الکس را قربانی کند و تولد جاش، این موضوع را قطعی کرد. اما با مرگ تصادفی جاش، مراسم به هم خورد. خانواده شفرد هم که به نوعی وارث بنیانگذاران شهر بودند از سنت عدول کردند. الکس باید قربانی میشد اما خانواده شفرد با این کار بدون وارث میماند. برای همین الکس به ارتش فرستاده شد تا از شر متعصبهایی مانند Judge Holloway در امان باشد. اما الکس هیچ وقت نتوانست خودش را به خاطر مرگ برادرش،جاش، ببخشد.ساحران باستان باور داشتند که هر موجود زندهاي انباري از انرژي است که کمیت آن بسته به اندازه و سلامتی آن موجود و کیفیت آن بسته به شخصیت ذهنی و روحی اوست. هنگام مرگ موجود، این انرژي ناگهان آزاد می شود. براي بهترین عمل « روحانی» شخص میبایست قربانیاي را انتخاب کند که داراي عظیمترین و خالصترین نیرو است.
فرزند ذکور با معصومیت کامل و هوش بالا بهترین و مناسبترین قربانی است.
حالا سوال این است که آیا واقعاً همچین فرزندانی وجود دارند؟
چه باور بکنید چه نه، جواب این سوال «بله» است. دوستانی که فیلم ماتریکس را تماشا کردهاند، شاید از سکانس مزرعهی انسان بهتزده شده باشند غافل از اینکه حتی چنین مزرعههایی نیز در دنیای واقعی وجود دارند. نکتهی جالب اینکه آن بخش از فیلم، نوشتهی «برایان وارنر» یا همان «مرلین منسن» خودمان بوده. خالق «دنیای تاریکی» و جالب است بدانیم این شخص در ساخت موسیقی متن برخی عنوانهای بازیهای مشهور نظیر RE و همینطور ساخت فیلم Lost Highway همکاری داشته.
شاهدی بر موضوع قربانی، اعترافات خانم Vicki Polin است:
خانوادهام، نسل اندر نسل در آئین هايی شامل تجاوز به محارم، قربانی انسان و ... شرکت کردهاند. این فقط خانواده من نیست. بسیاري خانواده هاي ... دیگر در سرتاسر ... که کاملا معمولی و محترم به نظر میرسند در جمع خود به چنین کارهایی مشغول هستند. وقتی بچه بودم، مجبورم میکردن که (در مراسم قربانی) شرکت کنم، مجبور بودم نوزادي رو قربانی کنم. این بچه ها درون خانواده بزرگشان و براي چنین هدفی، به دنیا آورده میشدند.
خودم چندین بار مورد تجاوز جن*سی قرار گرفته و به خاطر ارتباط جن*سی با پدرم، پنج بار سقط جنین نمودهام.
خب!
حالا اگر نظریهی زیر را قبول کنیم:
و اگر از بین پایانهای 4گانهی SH:HC (پایان UFO را فراموش کنید)، پایان Good را پایان اصلی بازی در نظر بگیریم (حداقل به خاطر اسمش)خیلی وقت پیش با دوستان و به ویژه علیآقای شکستهدل یه بحثی رو راه انداختیم و اسمش رو گذاشتیم نظریهی «Silent Engine».
بر طبق این نظریه، آلسا بر اثر فشارهای جسمی و روحی که بهش وارد شده و با کمک قدرت ذهن و بر اساس حس تنفر و خشمش، دنیایی خلق میکنه بر پایهی شهر سایلنت هیل.
مثل Epic که برای ساخت بازیهای خودش Unreal Engine رو بنا کرد.
افراد دارای ذهن قوی با کمک گرفتن از این موتور، دنیای ذهن خودشون رو با استفاده از المانهای موجود و مورد نظر میسازند تا به هدفشون برسند و بر این اساس، افرادی رو وارد دنیای ذهن خودشون میکنند. پس شهر دارای شعور نیست و فقط یک ابزاره. در این میان، هیولاها یا دشمنان باز هم نمادهایی هستند مربوط به فراخوانده یا فراخواننده تا مطلبی رو عینیت ببخشند. اگه توضیحات هیولاها در تاپیک ترجمه فارسی کتاب Silent Hill: Lost Memories رو ببینی مخصوصاً شماره 1، عمدتاً نمادی از خصوصیات آلسا هستند.
به عنوان مثال: شما خودت تا حالا نشده تو ذهنت واقعهای رو که هرگز اتفاق نیفتاده و شاید هرگز هم نیفته، ایجاد کنی؟
از کسی متنفر باشی و تو ذهنت به فجیعترین روشها و تا جاییکه خلاقیت ذهنیت توانایی داره شکنجهش بدی. یا برعکس،کسی رو دوست داشته باشی و تو ذهنت باهاش خلوت کنی.
حالا تصور کن این تصور ذهنی واقعیت پیدا کنه یا کس دیگهای این دنیای ذهنی رو ببینه.
بر اساس این نظریه: فراخواندهها به شهر الزاماً نباید گناهکار باشند یا به واسطهی گناه یا گناهانی خاص، به شهر فراخونده بشن.
شخص ممکنه دزدی کنه و قتل هم مرتکب شده باشه و به دادگاه احضار بشه اما اونجا ببینه دلیل احضارش هیچ کدوم نیست بلکه همسر سابقش به دلیل ندادن مهریه ازش شکایت کرده یا نه، برای دادن شهادت احضار شده.
بنا بر این نظریه،اشخاص زیر به دلایل زیر به دنیای ذهن افراد زیر فراخوانده شدهاند:
[TABLE="class: grid, width: 500"]
[TR]
[TD]فراخوانده شده[/TD]
[TD]فرا خواننده[/TD]
[TD]دنیای ذهن[/TD]
[TD]دلیل فراخوانی[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]هری[/TD]
[TD]دالیا[/TD]
[TD]آلسا[/TD]
[TD]همراهی شریل و کمک به دالیا برای تکمیل مراسم[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]جیمز[/TD]
[TD]مری[/TD]
[TD]مری[/TD]
[TD]یادآوری رفتاری که با مری داشته[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]هدر[/TD]
[TD]کلودیا[/TD]
[TD]کلودیا[/TD]
[TD]بیداری جنین خدای داخل بدن هدر برای اجرای دوباره مراسم تولد[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]هنری[/TD]
[TD]والتر[/TD]
[TD]والتر[/TD]
[TD]به خاطر سکونت در اتاق[/TD]
[/TR]
[/TABLE]
![ending_1.jpg](/proxy.php?image=http%3A%2F%2Fwww.silenthillmemories.net%2Fsh5%2Fendings%2Fending_1.jpg&hash=c0552a3ca23422c6fd554e45eb5e3cd2)
میتوانیم 2 نتیجهگیریه زیر را انجام بدیم؛
[TABLE="class: grid, width: 500"]
[TR]
[TD]شماره
نتیجه[/TD]
[TD]فراخوانده شده[/TD]
[TD]فرا خواننده[/TD]
[TD]دنیای ذهن[/TD]
[TD]دلیل فراخوانی[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]1[/TD]
[TD]الکس[/TD]
[TD]الکس[/TD]
[TD]الکس[/TD]
[TD]برای رهایی از عذاب وجدان ناشی از مقصر دونستن خودش در مرگ جاش[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]2[/TD]
[TD]الکس[/TD]
[TD]جاش[/TD]
[TD]جاش[/TD]
[TD]برای رهایی الکس از عذاب وجدان ناشی مرگ جاش[/TD]
[/TR]
[/TABLE]
کلام آخر:
«سایلنت هیل: بازگشت به خانه» با اینکه هیچگاه به خانهی خود باز نگشت، اما حداقل از لحاظ داستانی در حد توان و بضاعتش در مسیر اجداد ژاپنیاش حرکت کرده است و به شخصه به داستان آن نمرهی قبولی میدهم.
آخرین ویرایش: