ترجمه فارسی کتاب Silent Hill: Lost Memories

[Silent Dream]

Lost Memories یا به اختصار LM بخشی از کتاب Official Silent Hill 3 Game Guide هست که در سال 2003 توسط کونامی در ژاپن منتشر شد. توی LM میشه اطلاعات زیادی در رابطه با سه نسخه اول سایلنت هیل, تفاسیر سازندها, آثار الهام بخش و... پیدا کرد. متاسفانه نسخه انگلیسی از LM منتشر نشد و به همین دلیل چند سال پیش تعدادی از طرفدارن بازی این اثر را به انگلیسی ترجمه کردند. من هم به دلیل علاقه بسیار زیادی که به سایلنت هیل داشتم/دارم این کتاب رو ترجمه کردم. میدونم خیلی هاتون داستان سایلنت هیل رو میدونید و از بیشتر نکاتش هم با خبر هستید و ممکنه این کتاب هم چیز زیادی به اطلاعاتتون اضافه نکنه اما خب به هر حال LM توسط خوده اعضای تیم سایلنت تهیه شده و خوندنش خالی از لطف نیست. حجم مطالب زیاده و این تاپیک به مرور آپدیت میشه. در ضمن ممکنه یه سری اطلاعات هم خودم اضافه کنم که اونها را با علامت *** از مطالب اصلی جدا میکنم.(این نکته رو هم اضافه کنم که چندین ماه پیش همچین تاپیکی رو ایجاد کرده بودم اما به خاطر یه سری مشکلات پاکش کردم)

کپی برداری از مطالب تنها با ذکر منبع و نام مترجم مجاز است.
ممنون از همگی

​

فهرست مطالب:

Prologue
SH Area Map
History Of SH
Alessa's History
SILENT HILL 1

• Logue
• Story Preview
  
• Characters
  
• Creatures
  
• Endings
  

SILENT HILL 2

• Logue
• Story Preview
• Characters
• Creatures
• Endings

SILENT HILL 3

• Logue
• Story Preview
• Characters
• Creatures
• Ending & Songs
  
• Making Of SH3

FUGUE

• Suggestion Of Cards
  
• 0 The Fool
• I The Magician
• II The High Priestess
• III The Empress
• IV The Emperor
• V The Hierophant
• VI The Lovers
• VII The Chariot
• VIII Strength
• IX The Hermit
• X The Wheel Of Fortune
• XI Justice
• XII The Hanged Man
• XIII Death
• XIV Temperance
• XV The Devil
• XVI The Tower
• XVII The Star
• XVIII The Moon
• XIX The Sun
• XX Judgement
• XXI The World
• XXII The Eye Of Night
• Trick Or Treat Special

INSPIRATIONAL WORKS

• Books & Comics
• Roots Of Street Names
• Films
• Arts & Music

 

[Silent Dream]

Prologue

SILENT HILL SERIES OVER VIEW

نام آن شهر سایلنت هیل است. اگر چه اين منطقه به يك استراحتگاه خوش آب و هوا معروف بوده، اما منطقه ای است نفرین شده که ساکنان سابق آن یکبار رانده شده اند. در اینجا اعدام هایی وحشیانه انجام گرفته و بیماری مرموزی شیوع پیدا کرده بود. شهر در کنار درياچه تولوكا (Toluca) قرار گرفته و مه غلیظی سطح آن را کاملاََ پوشانده است و براي آنهايي كه از اين شهر ديدن مي كنند، واقعیت و رویا را مبهم میسازد. به قول آنهايي كه از این شهر دیدن کرده اند، چيزهايي در زمانهاي مختلف ديده مي شوند كه به طور طبيعي نبايد وجود داشته باشند. حوادثی که در این شهر رخ داده است, تا به این نقطه مورد بررسی قرار نگرفته اند و اسرار و معماهای بسیاری را از خود به جای گذاشته اند. اكنون در اينجا، با تمام چيزهايي كه گفته شد، اجازه بدهيد تا اين معماها و اسرار را يكي پس از ديگري روشن نماييم.
​

 

[Silent Dream]

SH Area Map

SILENT HILL AREA MAP
​

شهر سايلنت هيل جايي در شمال شرقي آمريكا واقع شده است. براي شروع بهتر است نگاهي بيندازيم به مکانها و ساختمانهایی که در طول سری سایلنت هیل آنها را مشاهده میکنیم.

Lake Side Amusement Park یک پارک تفریحی که در حومه شهر ساخته شده و در مجاورت با کلیسا قرار داد.				Lake View Hotel قبل از اتفاقات بازی دوم ، هتل بوسيله آتش سوزي کاملا ویران شده بود.
Silent Hill Historical Society موزه شهر که تاریخچه سایلنت هیل را بوسيله عکس و نقاشی نشان میدهد.				Brookhaven Hospital بيمارستان به خاطر مواجهه با شيوع بيماري همه گيری که باعث کشته شدن بسیاری شده بود, ساخته شد.
Rosewater Park پارکی در کنار درياچه تولوکا (Toluca) مجسمه هاي سنگي و آثار تاريخي که در این پارک دیده میشوند با وقایع گذشته شهر در ارتباط هستند.				Observation Deck تمام سطح درياچه تولکا از اين سکو قابل ديدن است. اينجا، مکاني است که بازي دوم از آن آغاز مي شود.
Residential Area اين محدوده که در شمال درياچه قرار دارد, محل آغاز بازي اول است. از جمله مکانهاي موجود در آن نيز کليسا و دبستان مي باشد.				Business District اين منطقه از كنار پل شروع شده و مركز خريد و بيمارستان از جمله مكانهايي است كه در آن قرار دارد. اين ناحيه معمولا شلوغ تر از ضلع جنوبي درياچه است.
Resort Area اين منطقه در جنوب منطقه مسكونی واقع شده است. با پيشروي در جاده اصلی از سمت غرب مي توانيم به پارك تفريحي برسيم.

 

[Silent Dream]

History Of SH

HISTORY OF SILENT HILL

سايلنت هيل، شهري است كه در آن نيروي مرموزي وجود دارد. اجازه دهید تا گذشته شهر را مورد بررسی قرار دهیم

سال	در تاریخ آمریکا	رابطه با سایلنت هیل
قبل از قرن 16 میلادی		تشریفات مذهبی بومیان آمریکا در این مکان. این منطقه برای بومیان بسیار با ارزش بوده زیرا برای آنها این محل یک منطقه مقدس بود.
حدود سال 1607 میلادی	شمال آمریکا توسط انگلستان مستعمره گردید.
اواخر 1600 میلادی		ساکن شدن مهاجرین در سایلنت هیل.
سال 1692 میلادی	محاکمه Salem Witch در ماساچوست
اوایل سال 1700 میلادی		شیوع یک بیماری اسرار آمیز مسری ومتروکه شدن شهر
سال 1776 میلادی	اعلام استقلال آمریکا
سال 1789 میلادی	اولین ریاست جمهوری آمریکا جورج واشنگتن
حدود سال 1810 میلادی	شروع جنگ های داخلی (سال 1812)	شهر به عنوان مکانی برای استقرار زندانیان دوباره مورد استفاده قرار گرفت. زندان سایلنت هیل بنا میگردد. بیمارستان بروکهاون برای مبارزه با بیماری مسری ساخته میشود.
سال 1820 میلادی	اعلام استقلال ماین (ایالتی در شمال آمریکا)	آلن اسمیت منظره دریاچه را نقاشی میکند.
سال 1830 میلادی	آغاز نقل مکان اجباری بومیان آمریکا
حدود سال 1840 میلادی		بسته شدن زندان سایلنت هیل
حدود سال 1850 میلادی		کشف معدن ذغال سنگ و باز شدن Wiltse coal mine که باعث شد شهر دوباره احیا شود
سال 1861 میلادی	گسترش جنگ داخلی آمریکا	مردی به نام چستر و پسرش در جنگ شرکت میکنند.
سال 1862 میلادی		اردوگاه زندانیان تولوکا برای اسیران جنگی ایجاد میشود.
سال 1865 میلادی	اوج جنگ های داخلی
سال 1866 میلادی		اردوگاه اسیران تولوکا به زندان تولوکا تبدیل میشود.
حدود سال 1890 میلادی	مقاومت بومیان آمریکایی پایان میگیرد.	در این زمان ساکنان شهر بطور مرموزی ناپدید میشوند.
اوایل سال 1900 میلادی		با بسته شدن زندان تولوکا شهر سایلنت هیل تیدیل به منطقه ای توریستی میشود.
نوامبر 1918 میلادی		یک کشتی تفریحی با نام Little Baroness ناپدید میشود.
سال 1939 میلادی		حادثه های عجیبی در دریاچه تولوکا اتفاق می افتد.
سال 19XX		مرگ ناگهانی شهردار سایلنت هیل و مرگهای گروهی پی در پی کارمندان به وسیله مرگهای تصادفی

​

اعتقادات
	زمین هایی مقدس كه بوميان آمريكايي در آن مراسم مذهبي مرموزي را انجام مي دادند. پيش از مهاجرت اروپاييان، سايلنت هيل يك مكان مقدس بود. حتي در آن موقع نيز به نظر مي رسيد كه سايلنت هيل دارای يك نيروي مرموز است. بوميان به شهر به عنوان آرامگاه ارواح خاموش احترام مي گذاشتند. به هرحال آنها به خاطر آمدن مهاجران، رانده شدند و مجبور شدند شهر را ترک كنند.
زندان
	پس از گسترش بيماري، شهر به عنوان مکانی برای نگهداری زندانیان مورد استفاده قرار گرفت. مردمان بسیاری در این خاک منفور جانشان را از دست دادند. به همین علت در اوایل شهر بعنوان مکانی برای استقرار زندانیان به کار گرفته شد. در این زمان بود که بر روی این منطقه نام "سایلنت هیل" را نهادند. پس از بسته شدن زندان، انجمن تاريخي در مكان قبلی ساخته شد تا به وسیله آن تاریخچه شهر نشان داده شود.
شیوع بیماری
	یک بار دیگر, تهدید شیوع بیماری شهر را در تاریکی فرو برد. شهر گرفتار يك بيماري واگیر دار شده بود. شايد به دليل مرگهاي ناگهانی مردم شهر و همچنين افكار و احساسات زندانيان، قدرت اصلی شهر روز به روز و به تدريج تحریف میشد. بیمارستان بروکهاون از سال 1800 به بعد گسترش پیدا کرد و اینگونه شد.
جنگ داخلی
	شهر سايلنت هيل نيز در جنگ هاي داخلی درگير شد, کشور آمریکا نیز به دو قسمت تقسیم شده بود. جنگ داخلي در سال 1861 رخ داد. مجسمه سنگي كنار درياچه، يادبودي است از پاتريك چستر, سربازی که در این جنگ جان خودش را از دست داد.
دریاچه تولکا
	بعد از تبدیل شدن شهر به یک منطقه توریستی, یک سری اتفاقات ناگوار رخ میدهد. با بسته شدن معدن ذغال سنگ Wiltse، تلاش شد تا برروي صنعت توريسم سرمايه گذاري شود. اما حادثه اي كه براي کشتی تفریحی اتفاق افتاد باعث شد تا جاذبه هاي توریستی شهر فراموش شود. دریاچه مشهور تولکا مکانی است که فضای بسیار سنگینی دارد. این دریاچه به عنوان مکانی شوم که توسط مه به طور کامل پوشانده شده است شناخته میشود.

*** در تاریخ 1918 میلادی کشتی تفریحی Little Baroness در دریاچه تولکا ناپدید میشه. در سایلنت هیل 2 و در قسمت زندان تکه روزنامه ای هست که در مورد غرق شدن کشتی توضیحاتی داده: "دریاچه تولکا, اصلیترین جاذبه گردشگری شهر میباشد اما این دریاچه زلال و زیبا روی دیگری هم نیز دارد. شاید این داستان در نگاه اول شبیه داستانهای ارواحی باشد که در مورد شهر های قدیمی سراسر کشور گفته میشود. اما در این مورد, افسانه ها واقعیت دارند. در یک روز مه گرفته در ماه نوامبر سال 1918, کشتی Little Baroness که پر از توریست بود نتوانست به بندر بازگردد. روزنامه ای که در آن زمان منتشر شده بود در مورد این حادثه به سادگی نوشت: "به احتمال زیاد به خاطر یک سری دلایل کشتی غرق شده است." با وجود جستجوی گسترده پلیس, تا به امروز نه تکه ای از کشتی غرق شده پیدا شده است و نه جسد 14 مسافر یا خدمه آن. در سال 1939, حتی اتفاقی عجیبتر رخ داد.(خیلی از صفحات پاره شده)اجساد بسیاری در قعر دریاچه آرامیده بودند. دست های آنها به سمت قایق هایی که از بالای سرشان در حال عبور بودند اشاره میکرد. شاید آنها دست هایشان را برای دوستانشان دراز کرده بودند."

*** اینطور که در KOSHIKI KANZEN KORYAKU & WORLD GUIDE اومده, غرق شدن کشتی Little Baroness در دریاچه تولکا بر اساس افسانه ای ژاپنی در مورد روح کسانی که در دریا کشته میشند و همچنین حادثه واقعی که در سال 1872 برای کشتی به اسم Mary Celeste اتفاق افتاد, هست. در مورد افسانه ژاپنی marine spirits: در اسطوره شناسی ژاپن (Marine Spirits) یا Funayurei روح کسانی است که در دریا کشته میشوند. این ارواح به قایق های در حال عبور نزدیک میشوند و درخواست hishaku(ملاقه های ژاپنی) میکنند. اگر به آنها ملاقه داده شود, با استفاده از آن آب دریا را وارد کشتی میکنند تا جایی که کشتی غرق شود. در مورد حادثه ای که برای کشتی Mary Celeste رخ داده: کشتی بادبانی مری سلست در سده ۱۹٫ این کشتی که حامل ۱۷۰۱ بشکه الکل بود، در ۷ نوامبر ۱۸۷۲ از نیویورک به مقصد جنوا در ایتالیا به راه افتاد. ناخدای کشتی، بنجامین اسپونر بریگز (Benjamin Spooner Briggs) به شایستگی و دریاسالاری شهره بود. همسر و دختر دو ساله ی وی نیز در کشتی حضور داشتند. آلبرت ریچاردسون (کمک ناخدا) و شش ملاح دیگر نیز جزو خدمه بودند. در ۱۵ سپتامبر، یک کشتی دیگر به نام «دی گراتسیا» (Dei Gratia) در مسیر مری سلست، نیویورک را ترک کرد. ناخدای دی گراتسیا، مردی به نام مورهاوس (Morehouse )، با ناخدا بریگز آشنا بود و پیش از راه افتادن کشتی بریگز، با غذا خورده بود. وقتی مورهاوس در ۵ سپتامبر مشاهده کرد که مری سلست بی هدف در میان جزایر آزور و ساحل پرتغال پرسه می‌زند، نگران شد. او کوشید با علامت دادن با کشتی دوست خود ارتباط برقرار کند، اما پاسخی دریافت نکرد. سرانجام وی کشتی خود را به کشتی بریگز رساند و یک گروه تفتیش را به داخل آن فرستاد. گروه تفتیش متوجه شدند که خود کشتی و بیشتر بار آن سالم هستند، اما ناخدا و خانواده‌اش و خدمه ناپدید شده بودند. کشتی Mary Celeste ​ بر اساس برخی روایات، هیچ چیز در کشتی به هم نریخته بود، میز برای شام چیده شده بود و فنجان های قهوه که از آن‌ها بخار بلند می‌شد، در کابین بر جای مانده بودند. به هر حال، بر اساس شهادت گروه تفتیش، اگرچه کشتی قابل حرکت بود، اما به دلیل تبعات شناور ماندن چند روزه در آب در آن هوای نامساعد دچار آسیب شده بود. دریچه‌های عرشه باز بودند و میان عرشه کشتی، آب ایستاده بود. اجاق آشپزخانه‌ی کشتی از جای خود تکان خورده بود. بعدها که بار کشتی خالی شد، معلوم گردید که نُه بشکه خالی است. به گفته یکی از خدمه های دی گراتسیا: «تمام کشتی را آب گرفته بود. برای خوابیدن روی تخت ناخدا باید خشکش می کردیم وگرنه قابل خوابیدن نبود». خدمه‌ای که وارد کشتی شده بودند، آن را خشک کرده، در ۱۳ دسامبر آن را به خلیج جبل الطارق رساندند. در آنجا کمسیون تحقیق امور دریایی جلسه‌ای برای تعیین سرنوشت کشتی تشکیل داد. شواهد نشان می دهند که به اعتقاد گروه تحقیق، خدمه‌ی مری سلست با عجله بسیار آن را ترک کرده اند. دست کم یک قایق کوچک و نیز تمام ابزارهای جهت یاب برداشته شده بودند. اما گزارش سفر کشتی در کشتی باقی مانده بود و تاریخ آخرین مطلب نوشته شده در آن به ۲۵ نوامبر برمی گشت. یافتن توضیحی برای آنچه که رخ داده بود، کار آسانی نبود. احتمال دزدی دریایی تقریباً منتفی بود، چون بار کشتی دست نخورده باقی مانده بود. ضمن این که هیچ نشانه‌ای از خشونت دیده نمی‌شد و در چنین سفری کوتاه با خدمه اندک، احتمال تمرد و شورش وجود نداشت. نظر دادگاه این بود که چیزی به شدت باعث وحشت خدمه شده است، در حدی که آنان ناچار برای نجات زندگی خود از قایق استفاده کرده‌اند، اما درباره ی منبع ترس آنان هیچ دیدگاهی ارائه نشده است. قایق کوچک به احتمال فراوان در آن هوای نامساعد غرق و مری سلست تنها به حال خود رها شده است. منبع

***در Silent Hill: The Arcade یکی از عناصر اصلی داستان, ماجرای کشتی Little Baroness هست. دو دانش آموز کالج به نام های Eric Lake و Tina به همراه دیگر اعضای کلوب به شهر سایلنت هیل میرند تا در مورد وقایع عجیبی که اونجا رخ داده (مخصوصاََ اجسادی که در قعر دریا آرامیده بودند) تحقیق کنند. پدرجد اریک ناخدای کشتی Little Baroness بود. وی شاهد قتل غم انگیز Hanna خردسال به دست مادرش قبل از این که کشتی غرق بشه بوده. کشتی Little Baroness ​ هانا

***در قسمت تاریخ آمریکا نوشته شده که در سال 1890 مقاومت بومیان آمریکا به پایان رسید اما به جزئیات اون اشاره ای نشده. در این تاریخ بومیان آمریکا به شدت سرکوب شدند و دیگه توان مقابله با مهاجران را نداشتند. در تاریخ 8 دسامبر سال 1890, صد ها زن و مرد, کودک سرخ پوست به طرز وحشیانه ای به دست سواره نظام ایالات متحده در کنار نهر ووندد نی در داکوتای جنوبی قتل عام شدند(کشتار ووندد نی). در همین تاریخ, در سایلنت هیل مردم شهر به طرز مرموزی یکی پس از دیگری ناپدید میشند.آیا کشتار وحشیانه بومیان به عنوان یک کاتالیزور برای قدرت شهر عمل کرده و باعث شده مهاجرانی که سایلنت هیل را از بومیان گرفتند و اونها رو از سرزمینشان بیرون کردند, ناپدید بشند؟ -Ushinawareta Kioku ​ ووندد نی ​

 

[Silent Dream]

Alessa's History

ALESSA'S HISTORY

​

سايلنت هيل، شهری است که در آن خدای فرقه مورد پرستش قرار میگیرد و مکانی ست برای کسانی که در قلبشان تاریکی نقش بسته. اين قسمت يك برگشت است به نیمی از داستان زندگي يك دختر جوان كه تمام ماجرا از او سرچشمه مي گيرد.

20 سال پیش - کارمندان و کارکنان یک مرکز پیشرفت و توسعه به طرز مرموزی کشته شدند.
مرگهای پی در پی مرموز:
كاركنان يك كمپاني كه بعنوان توسعه دهنده مناطق توریستی در شهر مشغول به كار بودند،هر کدام به طرز مرموزی کشته شدند. به علت مرموزی بیش از حد مرگ این افراد, شایعه شده بود که فرقه شهر با این قتل ها در ارتباط است.

عقيده بر اين بود كه مرگهاي مرموز با اعتقادات عجیبی که ریشه در گذشته شهر دارد, در ارتباط است.
​

====================================

​

14 سال پیش - متولد شدن آلسا:
آلسا از وقتي كه خيلي جوان بود تواناييهاي فوق العاده اي داشت. در مدرسه به او لقب جادوگر داده بودند و او را با طرد کردن و آزار و اذیت عذابش میدادند.

عذاب کشیدن آلسا در مدرسه
​

====================================
​

12 سال پیش - متولد شدن کلادیا:
دو سال بعد از آلسا، كلاديا متولد میشود. والدين این دو دختر يك آئين را پرستش مي كردند و به نظر مي رسد آلسا و کلادیا در دوران كودكی بينهايت به هم وابسته بودند.

در اتاق آلسا، خاطراتی از دوران کودکی این دو باقی مانده است.
​

====================================

​

11 سال پیش هری در غم مرگ همسرش به سر میبرد.

7 سال پیش - متولد شدن شریل

تشریفات عجیب داهیلا:
حادثه آتش سوزي منجر به سوختن شش خانه در منطقه تجاري مي شود. در خانه گلسپي، بدن سوخته آلسا پيدا مي شود. دلیل آتش سوزي، آئين داهيلا بود. داهيلا به خاطر فراهم كردن موقعيت براي ظهور خدای فرقه از دخترش آلسا، در اين آئين استفاده كرد.

ليزا از آلسا که توسط سحر به زندگی برگشته بود پرستاری میکرد. ​

​ احتمالاً دكتر كافمن بدن سوخته آلسا را ترمیم كرد. ​

====================================

​

(در زمانی نامعلوم)

انتشار مواد مخدر:
پس از آتش سوزي در منطقه تجاري، ماده مخدری به نام PTV در شهر رايج شد. ابتدا يك بازرس جنائی و سپس شهردار که تلاش میکردند تا انتشار این مواد را کنترل کنند, هر دو یکی پس از دیگری به طرز مرموزی مُردند.

PTV در میان توریست ها نیز پخش شده بود.

به نظر میرسد ارتباطی مخفی بین بیمارستان و فرقه شهر وجود داشته باشد. ​

====================================
​

سایلنت هیل 1
متولد شدن هدر "Heather"
آلسا (در آن زمان 14 ساله) در آتشي كه براي تشريفات مذهبي به منظور نزول خدای فرقه ايجاد شده بود سوزانده مي شود. آلسا به منظور رهایی از کنترل داهیلا, نیمه دیگر خود یعنی شریل (در آن زمان 7 ساله) را فرا میخواند و به علت نيروي ذهني آلسا، شهر تغيير شكل مي دهد و به “دنیایی دیگر” تبدیل میشود.

هری برای نجات دخترش درگیر وقایعی که در شهر رخ میدهد, میشود.

وقتي كه دو دختر با هم يكي شدند, نوزادی متولد میشود. ​

====================================
​

5 سال بعد - پرونده قتل پورتلند.
پس از وقایع سايلنت هيل1، هري, شريل را (هدر) با خود به پورتلند برد. به هرحال جايي كه او بود بعدها توسط پیروان فرقه که به دنبال (هدر) بودند, کشف میشود.

ظاهراََ در اين زمان هري مرتکب قتل میشود.
​

====================================
​

در زمانی نامعلوم:
گسترش فرقه شهر:
پس از مرگ داهيلا، يك دوره ركود در فرقه ايجاد شد.به هر حال پس از گذشتن حدود 10 سال, تشکیلات مذهبی یک بار دیگر فعالیت خودش را آغاز نمود. ساختمان سازمان تغییر کرد و به سرعت تعداد پيروان افزايش يافت. در پشت اين فعاليتها، يك كشيش جوان قرار داشت.

وينسنت كشيشي بود كه با تلاشها و سرمايه گذاري هايش ساختمان سازمان را بازسازي نمود.
​

====================================
​

؟ سال بعد
تحقق اوهام:
در آغاز بازي اول، نيرويي كه شهر را در برگرفته بسيار وسيع بود. بطوريكه اين قدرت به جايي مي رسد كه باعث فراخوانی افرادی که در قلبشان تاریکی نفوذ کرده است میشود و عناصری از ذهن ناخودآگاهشان نمایان میشود.

گودالهاي عميق برای کسانی آشکار میشود که در قلبشان تاریکی نفوذ کرده است.

====================================
​

17 سال بعد - وقایع سایلنت هیل 3
كشيش بي پروا:
كلاديا ـ كشيشی در تشكيلات فرقه ـ هدر را پيدا مي كند. براي اينكه كلاديا بتواند بهشت را بر روی زمین بوجود آورد, تلاش میکند خدای فرقه را که در بدن "هدر" قرار گرفته است, احیا کند.

كلاديا سعي مي كند خداي خفته در هدر را بوسيله ايجاد نفرت تحريك نمايد.
​

 

[Silent Dream]

Logue 1

​

هری میسون شخصیت اصلی سایلنت هیل 1, پدر هدر(شریل) قهرمان سایلنت هیل 3 میباشد. بیایید نگاهی داشته باشیم به قسمتهایی از جنبه های مختلف داستان که تبدیل به نقطه آغاز تمام وقایعی که بعدها در شهر سایلنت هیل رخ میدهد, میشود.

​

 

[Silent Dream]

SILENT HILL STORY PREVIEW

SILENT HILL 1 STORY PREVIEW

نمایش ابتدایی بازی فقط به معرفی ساده از شخصیت های بازی نمیپردازد, بلکه وقایعی را که قبل از آغاز بازی روی داده است را نیز نشان میدهد. بعد از گرفتن پایان “Good+” در نمایش آغازین بازی تفاوت هایی ایجاد میشود.

1 در حالی که تصویر آلسا نشان داده میشود جمله ی «ترسي كه از وجود خون ايجاد مي شود منجر به ايجاد ترس جسمي مي شود» بر روی صفحه نمایان میگردد.				2 هری درحاليكه نوزادی در آغوش دارد در كنار همسرش ايستاده است. گرچه اين صحنه در بازی اصلی نمایان نمیشود ولي به نظر مي رسد اين صحنه متعلق به زماني است كه هری شريل را پيدا مي كند.
3 شريل در ميان مه ايستاده است. هري در تلاشش برای پیدا کردن شریل, در شهر سايلنت هيل سرگردان مي شود.				4 هري در كافه ای بر روي مبل از خواب بيدار مي شود. او در رویا میدید که در حال تعقیب کردن شریل میباشد و سپس در دنیایی دیگر گم میشود.
5 پرستار ليزا از زير ميزی كه در آن پنهان شده بود به بيرون مي خزد. این تصویر مربوط به صحنه ای است که او برای اولین بار در بیمارستان به سمت هری میدود.				6 داهيلا هنگامی که متوجه میشود هری وارد کلیسا شده است سرش را بر میگرداند.
7 فقط براي یک لحظه شبحی از آلسا در اتاق دیگ بخار مدرسه نمایان میشود. به نظر مي رسد آلسا نسبت به عكس شماره 1 بزرگتر شده است.				8 ليزا ملتمسانه هری را در آغوش میگیرد و از او مي خواهد كه كمكش كند. ليزا هر زمانی كه شهر به دنياي ديگر تغيير شكل میدهد در مقابل هري نمايان ميشود.
9 دكتر كافمن هیولایی را با سلاحش مي كشد و از روي ضعف بر روي يك صندلي مي نشيند. اين تصوير مربوط به صحنه ای است که هری در اتاق معاينه بيمارستان حضور دارد و برای اولین بار کافمن را ملاقات میکند.				10 سيبل با لبخندي مرموزی که بر لب دارد, در کافه قدم میزند. او وقتي كه هري را در كافه ملاقات مي كند، هنوز از اهميت اوضاع اطلاعی ندارد.
11 اتومبیلی تنها به سمت شهر خالي از سكنه حركت مي كند. در داخل اتومبیل هري و شريل هستند كه براي گذراندن تعطيلات به سايلنت هيل مي روند.				12 برروي صندلي اتومبيل، شريل كتاب نقاشی را كه پدرش به او داده است در آغوش دارد. اين كتاب نقاشي پس از گم شدن شريل، در كوچه اي پيدا می شود.
13 دختری كه بر روي بدنش آثار جراحات ناشي از سوختگي وجود دارد و سرتاسر بدنش بوسيله باند پوشيده شده است. اين تنها تصویری است که آلسا را در حال رنج کشیدن بر روی تخت بیمارستان نشان میدهد.				14 سيبل پس از دريافت دستورات از طریق بي سيم, اتاق را با عجله ترك مي كند اين تصوير مربوط به زمانی میباشد که قبل از ورود او به شهر برایش رخ میدهد.
15 لیزا در حالی که به سمت دکتر کافمن میرود, با لحنی سخت به او پرخاش میکند. اين عكس اين حقيقت را آشكار میسازد كه در مورد پرستاري آلسا, بین او و دکتر اختلافاتی وجود دارد.				16 ليزا که به نظر میرسد تحت تاثیری چیزی است میخندد. آيا دليل اين وضيعت مي تواند ناشي از اعمال مواد مخدر توسط كافمن بر روی او باشد؟
17 سيبل در كنار اتومبیل هري حرکت میکند، او سعي مي كند با دستش علامتي به هري بدهد. او هري را پشت سر مي گذارد و به راهش ادامه میدهد.				18 بلافاصله پس از آن، به دليل نامعلومی موتور سيبل در کنار جاده افتاده است. توجه هري به موتور جلب مي شود، و ناخودآگاه احساس خطر مي كند.
19 نمايي نزديك از نگاه گنگ داهيلا به پشت سرش که گویی متوجه حضور كسي شده باشد. اين تصوير در هيچ كجاي بازي ديده نمي شود.				20 يك خانه تنها که توسط تيرهاي شكسته ی خط تلفن و چالاب احاطه شده. آيا اين خانه ميتواند خانه داهيلا باشد, جايي كه آلسا در آتش سوزانده شد؟
21 هري تصور می کند که کسی جلوی اتومبیل ایستاده و شتابزده فرمان را ميچرخاند.				22 در جلوي اتومبیل دختري که ظاهرش شبیه شكل تصویر 7 مي باشد نمایان میشود. آيا آن زني كه هري ديد مي تواند واقعا همان آلسا باشد؟
23 به محض دستيابي به پايان بازي با درجه Good+ تصوير شماره 2 تغيير مي يابد و سيبل جانشين همسر هري میگردد.

 

[Mb corporation]

این مطلب عالیه . یعنی فوق العاده است . سپاسگذارم از این همه صبر ، حوصله و اشراف بر مطلب . حتما ادامه بدید .

 

[Jill-Valentine]

دست درد نکنه آقا امیر فقط می گم نمی تونی همشو pdf کنی؟

 

[Reza Razor]

اقا خسته نباشی
این بازی ارزش یه همچین مطلبی رو داره

 

[Silent Dream]

SILENT HILL CHARACTER COMMENTARY

SILENT HILL CHARACTER COMMENTARY
​

نام: هارولد هری میسون سن: 32 سال جنسیت: مرد شغل: نویسنده شرح حال: يك نويسنده كه همسرش را چهار سال پيش از دست داد و درحال حاضر با دخترش زندگي مي كند. او شريل را به خاطر گذراندن تعطيلات همراه خود به سايلنت هيل مي برد. با تصادف نابهنگام اتومبيل، او درگیر اتفاقات عجیبی میشود. توضيحات سازنده: زمانی که این پروژه در حال آغاز بود, نقش او به عنوان یک پدر وظیفه شناس مورد توجه ما بود به همین علت برای وی نام هامبرت ميسون را انتخاب کردیم كه برگرفته بود از نام شخصیت اصلی فيلم لوليتا به کارگردانی استنلي كوبريك. به هرحال به دليل اينكه اين نام كمي غير معمول بود، توسط اعضاي انگليسي زبان تغيير يافت. واقعیت این است که اسم “هری” نام همان کسی است که این اسم را برای این شخصیت انتخاب کرد.

​

​

نام: سيبل بنت سن: 28 سال جنسیت: زن شغل: پلیس شرح حال: پليسي اهل برهمس ( Brahms ) که شهري در مجاور سايلنت هيل است. به خاطر قطع ناگهاني ارتباط با سايلنت هيل، او به اين شهر مي آيد تا به اين مشكل رسيدگي كند. توضيحات سازنده: نام خانوادگي او از يك سرگذشت واقعي اقتباس شده است. زندگي زن پليسي با نام لاورنسيا بمبنيك (Lawrencia Bembenek) كه قاتل بود. البته اين نام به علت اينكه ممكن بود در نظر عموم مشكل ايجاد كند كمي اصلاح شد. نام او نيز برگرفته از دو نفر بود . مدلی با نام سيبل باك (Sybil Buck) و ستاره سينما سيبل دانينگ (Sybil Danning)

نام: شریل میسون سن: 7 سال جنسیت: زن شغل: محصل شرح حال:با این که او تنها دختر هری میباشد ولی حقیقت این است که این دو نفر قرابت خونی با یکدیگر ندارند. به خاطر خواهش شریل, او و هری به سایلنت هیل سفر کردند. توضيحات سازنده: ما می خواستیم او را دولورس (Dolores) بنامیم به خاطر اینکه تقابلی بین نام او و کاراکتر هری وجود داشته باشد اما پدید آمدن این نام با مخالفت های شدیدی روبرو شد و از داستان حذف گردید. نام شریل برگرفته از نام شریل لی (Sheryl Lee) میباشد البته هیچ دلیل خاصی برای انتخاب این نام وجود ندارد.

​

	نام: لیزا گارلند سن: 23 سال جنسیت: زن شغل: پرستار شرح حال: یک پرستار که در بیمارستان (Alchemilla) کار میکند. او پرستار آلسا بود که در آتش سوزی, بدنش سوخته بود. توضيحات سازنده: نام لیزا برگرفته از اسم بازیگری است که نقش یک پرستار را در فیلم سانگولیا(Sanguelia) بازی کرده بود. نام خانوادگی او از نام جودی گارلند گرفته شده است که یکی از شخصیت های داستان جادوگر شهر اُز بود.

​

نام: مایکل کافمن سن: 50 سال جنسیت: مرد شغل: دکتر شرح حال: دکتری که در بیمارستان (Alchemilla) به طبابت مشغول است. وی نیز مانند هری تلاش می کند که از سایلنت هیل فرار کند اما حقیقت این است که او به شدت به حوادث اتفاق افتاده در شهر ارتباط نزدیکی دارد. توضيحات سازنده: نام او ترکیبی از اسم لوید کافمن (Loyd Kaufman) و مایکل هرز (Michael Herz) است. دو تهیه کننده استودیوی تروما (Troma Studios) که سابقه ای در ساختن فیلمهای درجه دو (B-Movies) همچون کینه جوی مسموم (Toxic Avenger) داشته اند. البته این نام گذاری, دلیل خاصی ندارد.

نام: آلسا گلسپی سن: 14 سال جنسیت: زن شغل: نامعوم شرح حال: دختری که در نتیجه تشریفات مذهبی خاصی, در درون بدن خود خدای فرقه را حمل می کند. شریل در زمان اجرای آن مراسم مذهبی، از او جدا شد اما دوباره به سایلنت هیل فراخوانده شد تا با آلسا در یک بدن حلول پیدا کنند. توضيحات سازنده: در مراحل ابتدایی ساخت این بازی، ما نام آسیا (Asia) را برای او انتخاب کرده بودیم که برگرفته از نام دختر یک کارگردان ایتالیایی به نام داریو آرگنتو (Dario Argento) بود. به هرحال، چون نام آسیا یک نام نامعمول است ما تصمیم گرفتیم اسم او را به آلسا تغییر دهیم.

نام: داهیلا گلسپی سن: 46 سال جنسیت: زن شغل: نامعوم شرح حال: یک زن مرموز و معتقد به نيروهاي غیبی. او رهبر مراسم مذهبی بوده که اعتقاد داشت با استفاده از دخترش یعنی آلسا, خدای فرقه پای بر این دنیا خواهد گذاشت. او باعث ایجاد یک سری اتفاقات و همچنین شروع جریانهایی در سایلنت هیل شد. توضيحات سازنده: نام او برگرفته از نام همسر سابق کارگردانی به اسم داریو آرگنتو (Dario Argento) میباشد . آرگنتو سازنده بسیاری از فیلمهای ترسناک مانند سوسپیریا (Suspiria) میبشاد و استاد برجسته این ژانر از فیلم ها بوده است.

 

[Silent Dream]

SILENT HILL CREATURE COMMENTARY

SILENT HILL CREATURE COMMENTARY

​

نگاهی به هیولاهای دنیای دیگر

air screamer			groaner
	مكان: محدوده ی مسکونی و ناحيه كاري ویژگی: جانور پرنده اي كه در گروه هاي پنج تايي حركت مي كنند. متافور: يك تصوير كه برگرفته از عکس های كتاب مورد علاقه آلسا یعنی “دنياي گم شده” نوشته كانن دويل (Conan Doyle) میباشد			مكان: ناحیه مسکونی، ناحیه کاری ویژگی: در مناطق پهناور و کاملا باز پدیدار می شود. این موجود به صدا بسیار حساس است و به سرعت به تیراندازی واکنش نشان می دهد. متافور: عکس سگهای بزرگی که آلسا از آنها متنفر بود اساس ساخت چنین چیزی شد.
night flutter			wormhead
	مكان: ناحیه مسکونی و ناحيه كاري ویژگی: این پرندگان در ناحیه کاری دنیای دیگر (Otherworld) اجتماع میکنند. این پرنده ها به نور حساسیت دارند. متافور: این پرندگان در تاریکی پرواز می کنند. تغییر یافتن دنیا باعث می شود که این موجود قوی ظاهر گردد، سر این موجود کاملا از کرم پوشیده شده است.			مكان: ناحیه کاری ویژگی: مخلوقی قوی از نوع سگ متافور: این موجود در دنیای دیگر بسیار قوی است و همچنین سر این جانور پوشیده از کرم می باشد.
mumbler			puppet nurse
	مكان: مدرسه، شبکه فاضلاب ویژگی: اگرچه حرکات این هیولا آهسته است اما یک پنجۀ چنگال مانند قوی برای حمله دارد. متافور: تمثالی از حیوانات و شیاطین کوچک داستان های پریان.			مكان: فقط بیمارستان ویژگی: سرعت و عملکرد و قدرت این موجود باتوجه به رنگ لباس و موی سرشان متفاوت است. متافور: پرستار عروسکی(منظور اینکه حرکاتش شبیه عروسک خیمه شب بازی است) پرستارهایی که به نظر میاید به چیزهایی آلوده شده اند(انگل). این بدن انگلی درست شبیه زمانی است که سیبل Cybil جن زده (آلوده) می شود. در بازی اول نیز پرستاران مرد وجود داشت که در قسمت های بعدی سایلنت هیل حذف شدند.
larval stalker			romper
	مكان: مدرسه، Amusement Park ویژگی: کاملا آرام و بی آزار متافور: صدای خندیدن بلند این موجود، یاد آور آزار و اذیتی است (خندیدن بچه ها به آلسا) که در مدرسه اتفاق می افتاد.			مكان: ناحیه کاری، پناهگاه ویژگی: هیولایی نیرومند که با ضربه ای مهلک حمله می کند و قربانی اش را احاطه می کند. (در تسلط می گیرد.) متافور: نمایی آشکار از ترس آلسا از افراد بزرگسال.
bloodsucker			creeper
	مكان: بیمارستان ویژگی: جانوری با شاخک های حساس که حملات تأثیر گذاری ندارد. متافور: زالو تجسم یک تنفر عمیق نسبت به کرمها و مارها و جانوارن شبیه به آن			مكان: مدرسه، بیمارستان، فاضلاب ویژگی: حشره ای بزرگ که با سرعت زیاد حمله می کند و شدیدا به نور عکس العمل نشان می دهد. متافور: تصویری کاملا مشهود از تنفر آلسا نسبت به حشرات.
hanged scratcher			split head
	مكان: فاضلاب ویژگی: سلاح این جانور، چنگال های قلاب مانند است. این جانور همچنین از سقف آویزان می شود. متافور: نمونه ای از یک حشره ترکیبی			مكان: مدرسه ویژگی: اگرچه حرکتی کند و آهسته دارد لیکن حملاتش بسیار نیرومند است. نقطه ضعف این هیولا داخل دهانش است. متافور: تجسم آلسا از سوسمار داستان The Hunter and the Lizard.
floatstinger			incubus
	مكان: منطقه کاری ویژگی: با گاز سمی حمله می کند و در انتهای دم خود، نیش سمی دارد. متافور: تصویری از حشره ای که اتاق آلسا را تزئین نموده بود.			مكان: قلمرو نامعلوم ویژگی: این موجود در آسمان معلق می شود و حملات متناوبی را توسط ایجاد صاعقه انجام می دهد. متافور: تصویر ذهنی داهیلا از خدای فرقه. در حالت Bad Ending (پایان بد) Alessa/incubator به جای اهریمن ظاهر می شوند.

 

[Silent Dream]

SILENT HILL ENDING ANALYSIS

SILENT HILL ENDING ANALYSIS
​

در بازی اول ، چهار پایان مختلف وجود دارد که دیدن هرکدام از این پایان ها بسته به اعمالی است که در طی بازی انجام می دهید. اجازه دهید تا تفاوتهای موجود بین این پایان ها را با هم ببینیم.

good
پایان اصلی بازی که موجب اتصال قسمت اول به قسمت سوم می شود.
​

کافمن به طرف داهیلا شلیک میکند و شیشه حاوی Aphlagotis به سمت بچه پرتاب میکند. اهریمن از پشت او به بیرون میاید. هری اهریمن را شکست میدهد. همچنان که محوطه غرق در آتش میشود.شرل/آلسا بچه تازه متولد شده را به هری میدهند. آلسا به هری راه خروج را نشان میدهد. در آن موقعه کافمن سعی میکند به دنبال هری به سمت راه خروج برود ولی در بین راه توسط لیزا گارلند
متوقف میشود. شرل و آلسا در آتش ناپدید میشوند.
​

پس از اینکه incubus شکست میخورد، زن یک بار دیگر نمایان میشود و به هری نوزادی هدیه میدهد.

هری پس از این اتفاقات از شهر فرار می کند و بار دیگر نوزادی را که در سایلنت هیل پیدا میکند, بزرگ میکند...

========================================
bad
تمامی اتفاقات توهمی بیش نبود؟ واقعه ای که با یک تصادف به پایان میرسد.

​

داهیلا توسط اشعه نورانی که از سمت آلسا شلیک میشود از پا در میاید. هری مبارزه میکند و incubus را شکست میدهد. همچنان که آتش محوطه را غرق در خود کرده است, شرل/آلسا از پدرش تشکر میکند و سپس میمرد. هری بخاطر از دست دادن دخترش شکه میشود و در هم میشکند. سپس ما به صحنه ای برمیگردیم که در آن اتومبیل هری تصادف کرده است و وی از شدت خون ریزی در حال مرگ است.

تحمل رنجی که بواسطه مرگ شریل به هری وارد می شود باعث میشود که او به صورت غیر ارادی نقش بر زمین شود.

آخرین صحنه بازی که در این پایان نمایش داده میشود, هری را با سری غرق در خون نشان می دهد. به نظر می رسد هری بیهوش شده باشد.

========================================
good+
پایانی که ارتباط پنهانی با تغییر صحنه آغازین بازی دارد؟
​

کافمن به سمت داهیلا شلیک میکند, و شیشه حاوی Aphlagotis را به سمت بچه پرتاب میکند. incubus از پشت سر او به بیرون میاید. هری incubus را شکست میدهد. همچنان که آتش محوطه را غرق در خود کرده است, شرل/آلسا نوزاد تازه متولد شده را به هری تقدیم میکند و راه فرار را به او نشان میدهد. همچنان که هری در حال حرکت به سمت روشنایی است Cybil بهوش می آید و به دنبال او میرود. کافمن نیز سعی میکند که به دنبال آنها برود ولی توسط Lisa Garland متوقف میشود. شرل/آلسا سپس در آتش ناپدید میشوند. زمانی که بازی جدید شروع شود Cybil جایگزین همسر هری در نمایش آغازین بازی میشود.

سیبل که چند قدم جلوتر از هری است، پیش از هری به سمت داهیلا می رود. به هرحال اسلحه او بی فایده است به خاطر اینکه آلسا مجدداََ قدرت خود را به دست آورده است.

زمانی که زن بچه تازه متولد شده را به هری تقدیم میکند, راه خروج را نیز به وی نشان میدهد.

آلسا از آخرین توانش برای جلوگیری از سقوط گلوله های آتش استفاده می کند. سیبل و هری از آنجا به سلامت فرار می کنند.

========================================
bad+
هری که دچار یأس و نا اُمیدی شده است توسط سیبل نجات می یابد.

​

داهیلا توسط اشعه نورانی که از سمت آلسا شلیک میشود از پا در می آید. همچنان که آتش محوطه را غرق در خود میکند شریل/آلسا از پدرش تشکر میکند و سپس میمرد. هری از مرگ دخترش شکه و خرد میشود. همچنان که محوطه در حال متلاشی شدن است, Cybil هری را تکان میدهد تا هوشیاریش را بدست آورد و بر سر هری فریاد میزند تا فرار کند. هری به تنهایی به سمت روشنایی میدود.

گلوله ای که سیبل شلیک کردخنثی شد, و incubator به هری حمله می کند. ​

Incubator از هری سپاسگذاری می کند. صدایی که به گوش می رسد بی تردید صدای دختر هری است.

سیبل با رفتار خشونت آمیز خود سعی می کند تا هری را از حالتی که درآن گرفتار شده است خارج کند و خود را به جایی امنی برسانند. هری از اتفاقی که برای دخترش افتاده خرد شده است.

 

[Silent Dream]

Logue 2

داستان پیچیده سایلنت هیل 2 به همراه پایان تکان دهنده اش و تفاسیری زیادی که میتوان از بازی برداشت کرد، توجهات زیادی را به خودش جلب کرده است.

​

 

[Silent Dream]

SILENT HILL 2 STORY PREVIEW

SILENT HILL 2 STORY PREVIEW

با شروع فیلم آغازین بازی بسیاری از تصاویر و اتفاقات مختلفی که در بازی وجود ندارند نمایان می شوند.

​

1 ​ ماریا که آن سوی میله ها بر روی صندلی نشسته است با جیمز صحبت میکند. به دلیل نامعلومی به نظر میاید که او خاطرات همسر جیمز یعنی "مری" را دارد که تصور میشود فوت کرده است و اکنون... ​				2 جیمز و ماریا به صحبت کردن از پشت میله ها ادامه میدهند. جیمز از اینکه ماریا خاطرات مری را دارد به شدت گیج شده است.
3 نوری از میان پنجره خالی اتاق بیمار به داخل می تابد. این اتاق شبیه همان اتاقی است که مری در آن بستری بود که البته در پایانهای بازی نیز دیده می شود.				4 اجسام بیشماری به سرعت در حال بلعیده شدن به درون سوراخی هستند. این تصویر در هیچ جایی از بازی اصلی دیده نمی شود.
5 هیولا عجیبی که در درون تاریکی کمین کرده است. این جانور نمادی از چیزی است که در درون قلب انسان ها پنهان شده است.				6 نوری به درون اتاقی خالی تابیده میشود گویی اینکه کسی در جستجوی چیزی است. آیا سایه میله ها که توسط نور ایجاد شده اند یادآور زندان نیستند؟
7 جیمز به انعکاس خود در آینه واقع در دستشویی سکوی دیده بانی خیره می شود. این تصویر سکانس آغازین بازی است.				8 وقتی مری به همراه جیمز سه سال پیش از سایلنت هیل دیدن کردند, جیمز ویدئویی ضبط کرد.
9 جیمز درجایی که شبیه به زندان میباشد، سرگردان است و زنی را در آغوش دارد. آیا این تصویر که در هیچ کجای بازی اصلی دیده نمی شود میتواند تصویر ذهنی ساخته شده توسط خود جیمز باشد؟				10 مانند تصویر شماره 8، این عکس نیز از ویدیویی است که جیمز سه سال پیش آن را ضبط کرده بود. مری به سایلنت هیل بسیار علاقه داشت.
11 ماریا، جیمز را در بیمارستان تغییر شکل یافته دوباره ملاقات می کند. ماریا از این که جیمز او را با مری اشتباه گرفته است ناراحت میشود و با عصبانیت از جیمز توضیح میخواهد.				12 جیمز برای اولین بار آنجلا را در قبرستان ملاقات میکند. او نگاهی از روی بد گمانی به جیمز میاندازد زیرا او به دنبال راهی برای رسیدن به شهر سایلنت هیل است.
13 همچنان که نور شدیدی در زیر زمین زندان به صورتش تابیده می شود، ادی خونسردی خود را از دست می دهد و به صورت سراسیمه ای به بیان جنایت هایش میپردازد.				14 جیمز بار دیگر لارا را در مسیر پارک ملاقات می کند. چهره او به وضوح بیانگر کینه درونی اش نسب به جیمز است.
15 آنجلا در برابر آئینه دراز کشیده و با چشمان بی رمق و بی احساس به چاقوی آشپزخانه ای که در دست دارد خیره شده. او قبل از اینکه محل را ترک کند چاقو را به جیمز می سپارد.				16 ادی لوله تفنگ را بر روی شقیقه ی خود قرار می دهد. همانند تصویر 13، این صحنه مربوط به زمانی است که جیمز ادی را در زندان ملاقات می کند.
17 لارا در حالی که ادی بر روی زمین نشسته است به او لگدی میزند. این صحنه نشانگر آن است که این دو نفر به طور اتفاقی یکدیگر را در سایلنت هیل دیده اند.				18 ماریا از آن طرف میله ها با جیمز صحبت میکند. همانند عکس شماره 1، این تصویری است از صحنه ای که جیمز در راهروی پر پیچ و خم، دوباره ماریا را ملاقات می کند.
19 در تضاد با تصویر شماره 4، این بار اشیاء زیادی از درون سوراخ به بیرون میایند. به نظر میرسد که این اشیاء به تکه های بدن و مانکن شباهت دارد.				20 نمای نزدیکی از یک “دهان” عجیب و پیچ و تاب خورده
21 ادی در توالت, شروع به استفراغ کردن میکند. او التماس می کند تا جیمز باور کند که او کسی را نکشته است.				22 ماریا روی صحنه نمایش Heaven’s Night دراز میکشد. اگرچه این تصویر هیچگاه در بخش اصلی بازی نمایش داده نمی شود اما از تصاویر چنین بر می آید که ماریا در این مکان کار میکند.
23 لارا، اتاق مری را بازدید می کند. او در حالی که وارد اتاق میشود به اینور و آن ور نگاه هایی کنجکاوانه میاندازد. چه کسی می تواند در اتاق باشد که لورا چشمانش را به سمتش خیره کرده؟				24 از میان شکاف میله ها، ماریا می تواند جیمز را لمس کند. او صورت جیمز را لمس میکند و می گوید : ببین؟ من واقعی ام ...

​