سلام. سری بازیهای DMC نیاز به تعریف و تمجید نداشته و همیشه جزو انتخابهای اول هر بازیبازی هستند. در این مقاله قصد داریم که بررسی تمامی جزییات سری DMC بپردازیم. از معرفی کاراکترها و دشمنان و سلاحها و ... تا داستان بازیها. در زیر قسمت اول مقاله را خواهید خواند.
تولد Devil May Cry
اواخر سال 1999 بود که شرکت کپکام کار بر روی عنوان Resident Evil 3 را به کارگردانی Hideki Kamiya به اتمام رسانید. رزیدنت اویل از بهترین عناوین کپکام بود و این شرکت قصد نداشت که دست از سر چنین عنوان پرسود و زیبایی بردارد. بنابراین صحبتهای اولیه در مورد ساخت ادامه این بازی انجام شد. قرار بود که ادامه این بازی با نام Resident Evil 4 بر روی کنسول PS2 برود.
تیم تحقیقات و پژوهش کپکام سفری به اسپانیا انجام داد تا از قلعهها و بناهای باستانی این شهر دیدن کند و از آنها برای طراحی محیط بازی خود استفاده کند. اما محاسبات کپکام درست از آب در نیامد. طرحها و نقشههای کشیده شده از همان ابتدا شباهت چندانی به محیطهای مخوف رزیدنت اویل نداشتند. در اینجا بود که اولین جرقههای یک عنوان جدید زده شد و بازیای که قرار بود به ادامه رزیدنت اویل بپردازد، تبدیل به IP جدیدی به نام Devil May Cry شد.
گیمپلی بازی
یکی از مهمترین عناصر گیمپلی Devil May Cry از باگی که در بازی Onimusha: Warlords بود، برداشت شد. برخی از دشمنان بازی در هنگام ضربه خوردن بر روی هوا بصورت معلق میماندند. Kamiya( کارگردان بازی)، به فکر افتاد و تصمیم گرفت سیستمی طراحی کند که با ضربه زدن سریع به دشمنان، آنها را هوا بصورت معلق نگه دارد. کمی بعد ایده سلاح گرم نیز بررسی شد و نتیجه آن یک گیمپلی بسیار سریع و برقآسا بود که ترکیبی از شمشیر و تفنگ بود. کارگردان بازی در نظر داشت که نقش اول بازی جوانی" خونسرد، خوشتیپ و همهفنحریف" باشد. نام این شخصیت دانته گذاشته شد.
در اواخر ساخت بازی تصمیم بر این شد که بر خلاف رزیدنت اویل، روند بازی را به صورت یه سری از missionهای متفاوت قرار دهند که در پایان هر کدام، داستان وارد مرحله جدیدی میشود. Devil May Cry علیرغم هیجان بالا، بازی حرفهای و نسبتا دشواری بود. فنون باید درست در زمان مناسب زده میشد تا موثر باشند. کارگردان بازی در این مورد گفت:" میخواستم کسانی را که بازیهای سبک و کشکی انجام میدهند، به چالش بکشم".
سرانجام در سال 2001 این بازی عرضه شد. سایتها و مجلهها معتبر دنیا، همگی به تعریف و تمجید از این بازی پرداختند. ابتکار در گیمپلی، اکشن نفسگیر، جلوههای بصری زیبا، کنترل دوربین و نقش و نگار فانتزی که در محیط بازی دیده میشد تحسین همگان را برانگیخت. مجله Game Informer در نقد خود گفت:" با وجود این بازی، رزیدنت اویل مثل یک زامبی کودن به نظر میرسد". میانگین امتیاز این بازی از 72 نشریه جهان، عدد شگفتانگیز 92.2 درصد بود.
تابحال 4 شماره از این بازی ساخته شده است. وقایع داستان در سری DMC به ترتیب زیر اتفاق میافتند:
- Devil May Cry 3
- Devil May Cry 1
- Devil May Cry 4
- Devil May Cry 2
سری DMC تابحال نزدیک به 10 میلیون نسخه در سراسر دنیا فروش داشتهاند. اخرین عنوان این سری DMC4 بود که بر روی PS3، 360 و ویندوز منتشر شد. هنوز کپکام خبری از نسخه پنجم این بازی نداده است در حالیکه طرفداران به شدت منتظر آن هستند.
در ادامه به بررسی کامل و جزء به جزء سری DMC میپردازیم. تمامی کاراکترها معرفی شده و سپس داستان هر قسمت ذکر میشود.
کاراکترهای اولیه دنیای DMC
اسپاردا شیطانی است که Mundus را در 2000 سال پیش نابود کرد. او پدر دانته و ویرجیل میباشد.
در حالت انسانی،او دقیقا شبیه به پسرانش میباشد. گاهی مثل دانته، خشن و تندخو و گاهی نیز مثل ویرجیل، خونسرد و آرام است. همیشه یک بارونی بنفش به تن دارد( ترکیبی از آبی و قرمز) و از یک عینک تک چشمی استفاده میکند. در شکل واقعی خود، او شیطانیست هماندازه انسان، با پاهایی شبیه به سُم، پوستی شبیه به خزندگان، یک جفت شاخ رو به جلو و دو جفت بال خفاش مانند.
بدن او مانند یک لباس زرهی میباشد که با نقش و نگارهای بنفش تزیین شده است. گوهری قرمز رنگ در پیشانی او وجود دارد که دور آن را یک حلقه طلایی فرا گرفته است. همچنین سر زانوها و آرنجهایش از سپر طلایی استفاده شده است. هنوز مشخص نیست که آیا اینها یک زره هستند یا جزوی از بدن او میباشند.
اسپاردا در ابتدا یکی از یاران باوفای Mundus( یا همان پرنس تاریکی) بود. موندوس امپراتور دنیای شیاطین بود که هزاران نوکر و سرباز و خدمتکار داشت. موندوس میخواست که فرمانروایی دنیای انسانها را نیز در اختیار خود بگیرد. بنابراین دروازهای از سوی دنیای شیاطین به سوی دنیای انسانها باز کرد و لشکر خود را به زمین فرستاد تا آنجا را تصرف کنند. اسپاردا مانند همه شایطین نبود. او قلبی داشت که میتوانست محبت انسانها را درک کند. اسپاردا بر علیه موندوس شورش کرد.
او لشکر عظیم موندوس را نابود کرد و سپس به سراغ خود موندوس رفت. اسپاردا موندوس را شکست داد و او و لشکرش را به دنیای شیاطین بازگرداند. اسپاردا برای بستن دروازه شیطانی از 4 عنصر استفاده کرد. او مقداری از خون خود و یک راهبهی انسان را با شمشیر و یک Amulet( علامت جادویی) در آمیخت و دروازه را مهر و موم کرد. اسپاردا برای جلوگیری از باز شدن دروازه تمام قدرت و انرژی شیطانی خود را به شمشیر محبوبش یعنی Force Edge وارد کرد و آن را در آنسوی دروازه نهاد. او Amulet را با خود به دنیای انسانها آورد. این Amulet که قابلیت تقسیم شدن به دو تکه را داشت، تنها کلید و تنها راه باز کردن دروازه بود. با انجام این اعمال، اسپاردا به افسانهای بر روی زمین تبدیل شد و برای همیشه مورد تحسین و پرستش انسانها قرار گرفت. اسپاردا... شوالیه افسانهای تاریکی
Demon World
دنیای شیاطین که نامهای دیگری از قبیل Hell، Underworld و Demon Realm نیز دارد، جهانی است موازی با جهان انسانها. تمام شیاطین بصورت طبیعی در آنجا زاده میشوند. شیاطین قدرت خود را از همین جهان دریافت میکنند.
قانونهای دنیای انسانی در آن راه ندارد. مکانی مخروبه و تاریک که به شدت خطرناک است. این جهان از مناطق گوناگونی تشکیل شده است. در برخی از مکانها قوانین فیزیکی وجود ندارد. فرمانوروایی تمام این جهان تحت تسلط ابرشیطانی به نام Mundus( موندوس) میباشد.
Human World
هزاران سال قبل از اینکه حتی اسپاردایی وجود داشته باشد، دنیای انسانها و شیاطین به هم متصل و مربوط بودند. بعدا به علت تفاوتهای زیادی که بین انسانها و شیاطین وجود داشت این دو جهان از یکدیگر جدا شدند. دنیای روشن به دنیای انسانها و دنیای تاریکی به دنیای شیاطین تبدیل شد. دروازههای متعددی بین دنیای شیاطین و انسانها وجود دارد که برزگترین آنها توسط اسپاردا بسته شد. گرچه دروازههای کوچک نیز خطرناک هستند ولی فقط شیاطین ضعیف میتوانند از آنها عبور کنند.
Temen-ni-gru
Temen-ni-gru قلعهای است که از طریق آن میتوان به دنیای شیاطین وارد شد. این قلعه به دستور موندوس ساخته شده بود تا شیاطین از طریق آن بتوانند به دنیای انسانها وارد شوند. 2000 سال پیش وقتی اسپاردا، موندوس را شکست داد و دروازه را مهر و موم کرد، این قعله در زیر زمین برای همیشه آرام گرفت. در این قلعه هفت هیولای وحشی و مهلک زندگی میکنند که محافظان دروازه شیاطین هستند. نام این هفت هیولا به قرار زیر میباشد:
اولین محافظ که در تالار ورودی قلعه ساکن است. دست و پای او توسط اسپاردا به زمین زنجیر شده است. سگی سهسر و عظیمالجثه که قدرت استفاده از جادوهای یخی را دارد. میتواند دور خودش زرهی از یخ بسازد، قندیلهای یخی بزرگ احضار کند و تودههای برنده یخ از دهان خود به بیرون پرتاب کند. هر کدام از سرهای او، فنون خاصی را اجرا میکنند.
دو شمشیر دوقلوی زنده که یکی از آنها دارای قدرت آتش و دیگری دارای قدرت تندباد است. Agni شمشیر قرمز و Rudra شمشیر آبیرنگ میباشد. آنها نیر توسط اسپاردا در تالاری زندانی شدهاند. اگر کسی بتواند آنها را شکست دهد، به اختیارش در خواهند آمد. آنها در کنار یکدیگر، جنگجویان بسیار ماهری هستند.
چهارمین محافظ دروازه که در قلعه Temen-ni-gru زندانی است. ساحرهای قدرتمند که مبارزات او ترکیبی از نیروی صاعقه و خفاش است. خفاشها او هم قدرت حمله و هم دفاع از او را دارند. او میتواند روح دشمن را از طریق دهانش بمکد و او را بکشد.
هیولایی بسیار قوی و عضلانی که در نبرد با اسپاردا یکی از چشمان خود را از دست داده است. این هیولا دو بال عظیم نیز دارد که به او توانایی پرواز کردن میدهد. استقامت بسیار بالایی دارد و علیرغم جثهاش، حملات بسیار سریعی را انجام میدهد. او کینهی شدیدی نسبت به اسپاردا دارد و بعد از شکست از او قسم میخود که تمام نوادگان و وارثان اسپاردا را نابود کند.
Geryon[/CENTER]
اسبی افسانهای که بسیاری از قهرمانان از آن استفاده میکردند. او تحت تاثیر نیروهای شیطانی قرار گرفت و قدرت کنترل زمان را بدست آورد. در پشت او ارابهای قرار دارد که تسلیحات و جنگافزار نیرومندی بر روی آن سوار شده است. اسپاردا او را شکست داد و در منطقهای شبیه به کلسیوم زندانی کرد.
آخرین محافظ که در نزدیکی نوک قلعه در تالاری تاریک زندانی شده است. جنس او از سایه است. او میتواند با شکست نور به شکل حریف خود دربیاید. اگر نور شدید به او تابانده شود، برای چند لحظه فلج میشود.
اسپاردا هر هفت هیولا را شکست داد و در همان قعله Temen-ni-gru زندانی کرد تا برای همیشه محافظ دروازه شیاطین باشند. همچنین موندوس، هیولای عظیمالجثهای به نام Leviathan را نیز در اطراف قلعه گماشته بود. این هیولا به شکل نهنگی غولپیکر بود که در هوا پرواز میکرد و یک سلاح بیولوژیکی محسوب میشد. اسپاردا این هیولا را نیز شکست داد و در کنار قلعه Temen-ni-gru زندانی کرد.
Perfect Amulet
یک جواهر بسیار زیبا و دوتکه که به عنوان کلید قلعهی Temen-ni-gru است و میتواند دروازه ورود به دنیای شیاطین را باز کند. اگر کسی به این جواهر دسترسی پیدا کند میتواند شمشیر مخصوص اسپاردا، یعنی Force Edge را نیز بدست آورد. قابل ذکر است که اگر دو تکه از هم جدا شوند، هیچ قدرتی نخواهند داشت.
اسپاردا در اواخر عمر خود با زنی از نژاد انسان، به نام Eva ازدواج کرد. ثمره این ازدواج دو پسر بود به نامهای دانته و ویرجیل. پسران او نیمی انسان و نیمی شیطان بودند. اسپاردا درگذشت. پس از مرگ اسپاردا، Eva دو تکهی جواهر را از هم جدا کرده و در روز تولد دوقلوها، هر کدام را به یکی از پسرانش میدهد. نامهایشان پست هر تکه حک شده بود. همچنین دانته و ویرجیل یه ارثیه دیگر نیز داشتند. اسپاردا برای هر کدام از آنها یک شمشیر قدرتمند به جای گذاشته بود. شمشیر Rebellion به دانته داده شد و شمشیر Yamato به ویرجیل.
سلاحهای اسپاردا
Force Edge
شمشیر محبوب اسپاردا که تمامی قدرتهای شیطانی اسپاردا در آن نفوذ کرده است. روح اسپاردا در این شمشیر است. این شمشیر مهمترین هدف قدرتطلبان میباشد و هر کسی آرزوی بدست آوردن آن را دارد. بعد از اینکه اسپاردا دروازه بین دنیای انسانها و شیاطین را بست، تمامی قدرتهای شیطانی خود را وارد این شمشیر کرد و در آنسوی دروازه گذاشت تا از باز شدن مجدد آن جلوگیری کند.
بر روی این شمشیر، جواهری بود به نام Amulet( در بالا توضیح داده شد). Amulet در واقع قلب این شمشیر است. اسپاردا Amulet را از روی شمشیر برداشت و با این کار، شمشیر به حالت خواب فرو رفت. اگر Amulet یک بار دیگر بر روی شمشیر Force Edge گذاشته شود، این شمشیر بیدار میشود و تمامی قدرتهای اسپاردا را به کسی که از آن استفاده میکند، میدهد.
اگر شمشیر بیدار شود میتواند به اشکال مختلف تبدیل شود. از جمله شمشیر، نیزه یا داس در در هر کدام از این حالات، فنون متفاوتی را اجرا میکند.
Yamato
شمشیری افسانهای که زمانی توسط اسپاردا استفاده میشد و سپس آن را به عنوان یادگاری برای فرزندش ویرجیل برجای گذاشت. شکلی شبیه به شمشیرهای سامورایی دارد و گفته شده است که میتواند هر چیزی را ببرد. قدرتهای جادویی قوی در این شمشیر وجود دارد. حتی میتواند هوا را نیز ببرد و اجسام دشمنان دوردست را قلع و قمح کند.
Luce & Ombra( در ایتالیایی به معنی سایه و نور)
دو کلت نیمه خودکار با سرعت آتش بالا که از سلاحهای ثابت اسپاردا بودهاند. این دو کلت بسیار شبیه به کلتهای Ebony & Ivory دانته هستند. بر روی قنداق آنها عکس دو زن وجود دارد. زن مو مشکی همان Ombra و زن مو بور همان Luce هستند.
پایان قسمت اول
تاریخچه سری Devil may cry - قسمت دوم