سلام
به نظر سایت IGN اگر نسخه سوم این بازی پنج نکته زیر را رعایت کند پتانسیل تبدیل شدن به برترین RPG تا به امروز را بدست خواهد آورد .
وجود داستانی با شاخ و برگ بیشتر
به جای وجود داستانی حماسی و به یاد ماندنی , هر دو نسخه قبلی بازی داستانی ساده و معمولی را به نمایش گذاشتند . داستان دو بچه ستم کشیده و مظلوم که خشم آن بد بختی ها را برای سال ها در سینه خود نگه داشتند تا در آینده خود چیزی به جز انتقام جلوی چشمانشان نباشد . از آنجا که ایده انتقام گرفتن شروعی سر راست و راحت برای این سبک است ولی با این وجود Fable III نیاز به داستانی متفاوت تر و حماسی تر دارد . این خیلی مسخره است که گیمرها در اتخاذ تصمیماتشان سختگیر و با احتیاط باشند با اینکه می داند هیچ اتفاق خاص یا تغییر بزرگی در روند داستانی بازی به وجود نمی آورند . خوبی یا بدی می تواند دارای درجات بالایی باشد ولی وقتی در روند داستانی بازی تاثیر ندارد پس بی اهمیت و اختیاری می شوند . داستان دو نسخه پیشین بازی از جذابیت و کشش کمی برخوردار بود و شما را مجذوب خود نمی کرد . Fable III به پیچ و تاب های داستانی بیشتر نیاز دارد وهمچنین باید دارای کاراکترهای پیچیده تری باشد تا اینکه , بزرگترین انگیزه انجام دادن بازی این باشد که بگوید : " آدم بدها این کارها را انجام می دهند . می خواهید آنها را امتحان کنید ؟ " .
بروز احساسات واقعی
Fable II بی شک بازی بزرگی بود ولی بزرگترین مشکل آن عکس العمل افراد نسبت به رفتارهای یک دیگر بود . قرار دادن احساسات واقعی و متحیر کننده در بازی که ارتباط افرادش در این حد است که وقتی هم دیگر را می بینند مثل آدم های جلف به این ور و آن ور می پرند یا می گوزند واقعا سخت است . اگر Fable III می خواهد که دوست داشتی تر شود باید ساکنین شهر آلبیون مثل آدم های واقعی رفتار کنند نه مثل کاراکتر های کارتون ها . تنها راهی که می تواند من را متقاعد کند که به کاراکترهای بازی ها و دنیای آنها اهمیت دهم این است که یک رابطه عمیق و باورپذیر بین کاراکترها باشد . مثلا کاراکتری موقع انجام ماموریت Flintstones مدام داد و فریاد نکند .
وجود تصمیمات بیشتر
اکثر بازی هایی که از سیستم خوب یا بد بودن پشتیبانی می کنند , در طول مدت ماجراجویتان انتخاب های منطقی و واقعی را پیش رویتان می گذارند که بد یا خوب بودن کاراکترتان را به خوبی مشخص می کنند . معمولا خوب یا بد بودن در FableII به این صورت بود که "بد " بودن یعنی اینکه از روی بی کاری شروع به کشتن یا آزار دادن افراد بی گناه کنید و" خوب" بودن به این معناست پولی را که با هزار بدبختی بدست آوردید اهدا کنید !!! . آن چیزی که من می خواهم این است : تصمیمات , تصمیمات واقی و دائمی . تصمیمات نمی تواند جوری باشد که بازیکن بگوید : "بله , من هر کسی را که ببینم دوست دارم بکشمش چون من قاطی دارم " . در حقیقت تصمیمات باید تاثیر فراوانی بر روند داستانی و نحوه زندگی کردن مردم آلبیون داشته باشند .
" خوب " بودن در حقیقت به این معنا نیست که ماموریتی را برای فردی انجام دهید . با همه ی این وجود , یک آدم حریص ممکن است در عوض پول ماموریت راحتی را برای کسی انجام دهد . یک آدم خوب از دارایی ها و فرصت ها یا هر چیز دیگری که فکرش را بکنید می گذرد تا حالت روحی یا جسمی فرد دیگری بهبود پیدا کند . در عوض یک فرد بدجنس از هر چیزی که بتواند از دیگران چپاول یا دزدی کند نمی گذرد تا اینکه بتواند از طریق آنها وضع خودش را بهبود دهد . این گونه تصمیمات اخلاقی اگر به بازی اضافه شوند حالا مهم نیست که همه ی آنها بسیار تاثیر گذار باشند ممکن است 50 تا تصمیم اخلاقی در طول بازی بگیرم .
پیامد ها
قرار بود در Fable II هر عملی پیامدهایی را به همراه داشته باشد . البته تا اندازه ای این ادعا محقق شد . مثلا با تبدیل شدن به شوهری بد همسرتان ترکتان می کرد یا اینکه اگر افراد بی گناه زیادی را می کشتید مردم شهر آلبیون به جای آنکه با شما همزبان شوند , از شما دوری می کردند . این پیامد ها بسیار ابتدایی و ساده به نظر می رسیدند . با وجود اینکه من در Fallout 3 توانستم شهری را با خاکستر یکسان کنم . آیا این پیامد بد بودن من را ثابت می کرد ؟ اتفاقا بالعکس این تصمیم , تصمیمی بسیار اخلاقی بود . من با انجام این کار بسیاری از ماموریت ها و آیتم ها بازی را از دست دادم . پیامد های واقعی همیشه با سختی عمل شما برابری می کند . این درسته که با منفجر کردن شهر ماموریت هایی باز شد که هیچ جور دیگر قابل انجام دادن نبودند . این به معنی مجازات بازیکنان نیست بلکه این به این مفهوم است که به گیمر ها نشان داده شود که چقدر تصمیم هایشان بزرگ و تاثیر گذار می تواند باشد .
هیولاهای بیشتر
FableII بازی بزرگی بود ولی کمبود تنوع در هیولاهایش یکی دیگر از نقاط ضعفش بود . بازی های فانتزی مانند سری Fable می توانند با طراحی منحصر به فرد و خلاقانه کاراکتر ها و دشمنان بازی شما را حیرت زده کنند . در عوض , ما با دشمنانی از قبیل Hobbes ها , راهزنان و گرگ نما ها روبرو می شدیم . در داستان ها و فرهنگ های مختلف موجودات عظیم الجسته و غول پیکر فراوانی وجود دارد که می توانند شما را تا دقایقی مبهوت عظمتشان کنند ولی در عوض Lionhead سراغ یکسری موجود بی تناسب رفته بود . من می خواهم که در بازی جنگل های شبح زده به همراه درختانی تسخیر شده , حیواناتی وحشی , سیمرغ های آتشین , چیمیرا ( موجوداتی با سر شیر بدن ببر و دم مار ) . بختک ها , اژدها و .... وجود داشته باشد . البته همه اینها تازه برای شروع خوب به نظر می رسند !!! .
البته هنوز فقط خود Lionhaed می داند که Fable III چگونه خواهد بود . اگر حتی تعدادی از توصیه های بالا را انجام دهند , بازی لیاقت آن را پیدا می کند که به یکی از بیاد ماندنی ترین و زیباترین بازی های RPG تبدیل شود .
پایان
منبع
منبع
آخرین ویرایش:
Google