مقالات بازی مجله ی کاربر

shahryaraz

کاربر سایت
Sep 27, 2005
314
نام
شهريار ازه�
با سلام
من قصد دارم مقالاتی که توسط من در مجله ی کامپیوتری و اینترنتی کاربر نوشته میشه رو در اینجا قرار بدم. البته مقاله های اصلی بعد از انتشار مجله اینجا گذاشته خواهند شد. و خب یکسری از مقاله ها هستند که اصلا چاپ نمیشن اونا رو هم من اینجا میذارم. خب موافقید؟:blushing:
 

shahryaraz

کاربر سایت
Sep 27, 2005
314
نام
شهريار ازه�

ubi.png

آرام و آهسته در تاريكي ها قدم مي زند، گويي هنوز در تاريكي و خاموشي گمشده ي خود را نيافته است، هيچ گونه نگراني در خود نمي بيند همچنان با صبر و حوصله قدم از قدم برمي دارد، با آن سه چراغ ديد در شب سبز رنگش خود را به پشت پنجره مي رساند، صداي نفس نفس زدنش به گوش مي رسد، ولي آن طور كه به نظر مي رسد آنقدر هم خون سرد نيست، نگاهي به فضاي اطرافش مي كند برف تمام زمين را سفيد پوش كرده، آره امشب كريسمسه! ناگهان صداي خنده ي دختر بچه اي در خانه ي روبرويي به گوشش مي رسه، دختر بچه در كنار خانواده در حالي كه هديه ي خود را از والدين دريافت مي كند به بغل پدر خود مي رود تا سال نو را در كنار او آغاز كنند. آن شب، خاطره اي فراموش نشدني براي مرد بود، زيرا كريسمس سال پيش در كنار خانواده ي خود بود در حالي كه دخترش سارا را در آغوش داشت به او گفت: هميشه در كنارم بمان، حالا يك سال از اون ماجرا مي گذره با اين تفاوت كه ديگر دختر او در كنارش نيست، بله دختر او مرده و ديگر پيش پدر نيست! مرد با احساس خشم حركت را دوباره آغاز مي كنه بايد عاملين قتل دخترش رو پيدا كنه به پشت يك سرباز مي ره و با به آرامي سر او را از بدنش جدا مي كند، تا كمي آتش درونش خاموش شود. آن مرد مامور مخفي «سام فيشر» است.
همان طور كه حدس زديد مي خواهيم در مورد بازي Splinter Cell صحبت كنيم، قطعا شخصيت «سام فيشر» ((Sam Fisher را به خوبي مي شناسيد، كاراكتري با قابليت هاي منحصر به فرد، وقتي به هر جايي پا مي گذارد، كارش را به بهترين وجه ممكن انجام مي دهد، اگر سام فيشر را مي شناسيد مسلما كمپاني مشهور «يوبي سافت» (UBI SOFT) را بهتر از هر كمپاني ديگري به خاطر داريد، يوبي سافت به همگان ثابت كرده شخصيتي را بدون دليل به وجود نمي آورد تمامي شخصيت هاي توليد شده از اين كمپاني به بهترين شكل ممكن شخصيت پردازي شده اند، اين موضوع را در تمامي بازي هاي ساخته شده از اين شركت به وفور مي بينيم، شخصيت پرنس در بازي شاهزاده ي ايراني، شخصيت جك در بازي FAR CRY، شخصيت هاي «مت بيكر» و «جو هارت سوك» در BROTHERS IN ARMS نمونه ي كاملي از شخصيت پردازي موفق به شمار مي روند. اصولا اين كمپاني بازي ضعيف ندارد بازي هايي همچون: XII،CSI ،FAR CRY ، KING KONG، BROTHERS IN ARMS ، PRINCE OF PERSIA آثار جاوداني در صنعت بازي هاي كامپيوتري به شمار مي روند. در ابتدا لازم است توضيحاتي در مورد كمپاني يوبي سافت بدهيم.

سلطان مطلق بازي سازي...
در سال 1986 پنج برادر از خانواده ي «گوليموت» ((Guillemot شركت يوبي سافت را در فرانسه تاسيس كردند، در ابتدا مانند كمپاني هاي ديگر نظير: Sierra ، Novalogic تنها ناشر بازي ها بودند. ولي در طي سال هاي 1989 تا 1991 بر آن شدند تا به عنوان سازنده ي بازي عمل كنند. تقريبا سال 94 يا 95 بود كه اولين شعبه از كمپاني خود را در فرانسه و روماني تاسيس كردند تا به صورت تخصصي بازي بسازند، كه شعبه ي روماني به ساخت بازي هاي اكشن و ماجرايي مشغول شد. سال 1996 يوبي سافت با كمپاني هاي ديسني و برادران وارنر وارد مذاكره شد و قرار شد امتياز بسياري از فيلم ها را براي ساخت بازي از اين شركت ها خريداري كند. اوج موفقيت يوبي سافت در سال 2000 بود زيرا اين شركت با نويسنده ي مشهور «تام كلنسي» (Tom Clancy’s) وارد مذاكره شد و توانست او را به خدمت بگيرد. تام كه براي شركت Redstorm Entertainment كار مي كرد وموسس آن شركت هم بود پيشنهاد يوبي را پذيرفت و شروع به نگارش داستان هاي فوق العاده كرد. همچنينubi با شركت Blue Byte قراردادي منعقد كرد و طبق اين قرارداد Blue Byte متعهد شد بازي هاي تحت شبكه ي يوبي سافت را توسعه دهد (بازي The Settlers از اين كمپاني مي باشد). در ضمن يوبي سافت در سال 1996 آقاي Michel Ancel خالق شخصيت Rayman را در راستاي رسيدن به اهدافش به خدمت گرفت و از تجربيات او نهايت استفاده را برد. هم اكنون يوبي سافت با داشتن حدودا 22 شركت در اقسا نقاط دنيا يكي از بزرگترين و معتبر ترين شركت هاي بازي سازي محسوب مي شود. يوبي سافت داراي 6 مدير است كه هر كدام مدير شعبه هاي مختلف محسوب مي شوند در زير ليست هيئت مديره اين شركت همراه با توضيحات آن آمده است.
با مديران UBI SOFT بيشتر آشنا شويد!

2.jpg

YVES GUILLEMOT: رئيس اصلي شركت يوبي سافت آقاي گوليموت مي باشند، او به همراه چهار برادر ديگرش اقدام به تاسيس اين كمپاني كرد.
3.jpg

ALAIN CORRE : آلاين كور، تقريبا يكي از اولين افرادي بود كه به شركت پيوست، در سال 1998 به عنوان كارآموز وارد شركت شد، ولي پس از مدت بسيار كمي دستيار بازاريابي شركت شد، و در حال حاضر هم مدير بازاريابي شركت است، آلن به سرعت محصولات شركت را در آسيا پخش كرد و نام خود را به عنوان مدير بازاريابي لايق نزد گوليموت مطرح كرد.
4.jpg

LAURENT DETOC : لارنت در سال 1991 به يوبي سافت پيوست. او به غير از فرنسه در دفاتر بلژيك و هلند هم كار كرده است، در حال حاضر مسئول فعاليت ها در شمال آمريكا است.
غير از اين افراد آقايان SERGE HASCOËT و ALAIN MARTINEZ و خانم CHRISTINE BURGESS هر كدام مديران بخش هاي مختلفي هستند كه به علت كمبود فضا از توضيح آن ها خودداري مي كنيم.

5.jpg

همان طور كه اطلاع داريد بازي Splinter Cell داراي سه شماره است. اولين قسمت از اين بازي در سال 2002 به كارگرداني Richard Dumont منتشر شد سپس در سال 2004 نسخه يPandora Tomorrow به كارگرداني Florent Emilio Siri روانه ي بازار شد و در سال 2005 هم نسخه يChaos Theory را ارايه كردند. چيزي كه بيشتر در تمامي اين نسخه ها به چشم مي خورد شخصيت پردازي بسيار قوي كاراكتر ها به ويژه سام فيشر است، قصد داريم سه كاراكتر بازي را بررسي كنيم.
6.jpg

سام فيشر ((Sam Fisher
كاراكتر اصلي كه كنترل آن به عهده ي شما مي باشد، نامش سام فيشر است. او عضو ويژه ي سي اي اي (CIA) و نيرو هاي سوم سري دريايي ارتش ايالت متحده ي آمريكا (U.S. Navy SEAL Team 3) و كارمند Third Echelon مي باشد، در ضمن عضو نيروهاي ويژه ي آژانس امنيت ملي محسوب مي شود.
او در سال 1980 به عضويت نيروي هوايي آمريكا كه مقر آن در آلمان است پيوست و همان جا با همسر آينده خود آشنا شد، ولي پس مدتي كه از ازدواج آن ها مي گذشت همسرش بر اثر سرطان فوت كرد. تنها يادگار همسرش يك دختر بچه به نام سارا بود، سارا تنها چهار سالش بود كه مادرش از دنيا رفت و وظيفه ي نگهداري او به پدرش سام واگذار شد. سام هم به ناچار مجبور شد براي كار خود محل زندگي اش را به Maryland تغيير بدهد. سام به سرعت وارد عمليات هاي بسيار سختي شد، او همراه با كلنل "لامبرت" دست به عمليات هاي خطرناكي زد. لامبرت در ابتدا سام را وارد كشور افغانستان كرد تا يك گروهك تروريستي را از داخل منهدم كند، سام به راحتي از عهده ي اين كار بر آمد و خود را آماده ي ماموريت هاي سنگين تري مي كرد. عمليات هايي كه سام به آن افتخار مي كند شامل عمليات هاي: جنگل هاي تونس، كويت، ژاپن است كه با موفقيت به اتمام رسيد. در ضمن هر جايي كه بشريت را خطري تهديد كند سام در همان نقطه حاظر مي شود وحتا حاظر مي شود به عراق برود و گروه هاي تروريستي را از بين ببرد ولي به علت خطراتي كه ممكن بود او را تهديد كند توسط Anna Grimsdóttír از رفتن به عراق منصرف شد. سام توانايي هاي بالقوه و ويژه اي دارد كه تمامي اين توانايي ها جز شركت در تمرينات ارتش و NSA ممكن نيست. او به راحتي از مكان هاي مرتفع بالا مي رود، دشمنان را به صورت مخفيانه از بين مي برد، با اسلحه ها به خوبي كار مي كند، شايد طراحان يوبي سافت اين همه توانايي را از روي افراد واقعي شبيه سازي كرده باشند. حركات سام مخلوطي از توانايي هاي سه بازيگر مشهور هاليوود است. باز كردن پا به صورت 180 برگرفته از «ژان كلود ون دام» Jean-Claude Van) Damme) مي باشد و گرفتن اسلحه و شليك كردن بدون هيچ گونه ترديدي برگرفته از «پيرس برازنان» (Pierce Brosnan) در فيلم جيمز باند مي باشد. از تمامي اين موارد كه بگذريم مي رسيم به مدل چهره ي سام! اين كه هنرپيشه ي استفاده شده براي ساختن چهره ي سام چه كسي مي باشد كمي بحث بر انگيز است! طراحان يوبي سافت براي خود چندين انتخاب داشته اند: 1: جرج كلوني 2: توماس جان(پانيشر معروف) 3: بروس ويليس، كه چهره ي هر كدام از اين هنرپيشه ها به صورت سام شبيه است ولي چيزي كه طراحان يوبي سافت روي آن پافشاري مي كنند و همان طور كه كاملا مشخص است چهره ي سام فيشر از روي هنر پيشه ي معروف «جورج كلوني» ((George Clooney ساخته شده است.
7.jpg

همان طور كه در عكس مي بينيد ما سعي كرديم تا چهره ي جرج كلوني را در سمت راست و چهره ي سام فيشر را در سمت چپ، آن قدر به هم نزديك كنيم كه شما به طور كاملا واضح ببينيد كه اين دو چهره چه قدر به هم شبيه هستند!
8.jpg

بعد از مدل سام نوبت به صداي او مي رسد، قطعا صداي او براي شما آشناست صداي سام كاملا پخته و سنگين و مناسب هيكل تنومند او در نظر گرفته شده. صداي شخصيت سام فيشر را آقاي «مايكل ايرون سايد» (Michael Ironside) انجام داده اند. مايكل متولد 12 فوريه 1950 تورنتو كانادا است، تنها 15 سال داشت كه با بازي در شو هاي تلويزيوني و تبليغات استعداد درخشان خود را به همه ثابت كرد. از سال 1984 به صورت جدي كار بازيگري را آغاز كرد و تا كنون بالغ بر 137 فيلم در كارنامه ي هنري خود دارد از مهمترين اين آثار مي توان به فيلم هاي: Top Gun، Major Payne، Guy X اشاره كرد.

9.jpg



10.jpg

در حقيقت لامبرت كنترل كننده ي حركات سام فيشر است. در مواقع ضروري سام را راهنمايي مي كند او رئيس بخش Echelon's مي باشد. خود او يكي از آموزش ديدگان ارتش مي باشد و در هك، تحقيق، عمليات هاي شبانه تخصص فراواني دارد. با اين كه سني از او گذشته و صداي كلنگ گورش شنيده مي شود! ولي مهارت خاصي در گرفتن افراد از پشت و ضربه زدن با چاقو دارد. صداي اين شخصيت را Don Jordan انجام داده است.

11.jpg

مادر او در سال 1973 همراه با خانواده از آمريكا به Akureyri واقع در شمال ايسلند مهاجرت كرد و فرزند خود آنا را در همان جا به دنيا آورد، در مدرسه و دبيرستان همواره علاقه ي خاصي به كارهاي مخفيانه و دزدكي داشت كه بالاخره توانست نام خود را در نيروي دريايي آمريكا ثبت كند و با سام فيشر همكار شود، او مسئول چك كردن كامپيوتر ها هنگام ماموريت هاي مهم است و وظيفه ي هماهنگي اعضا را به عهده دارد. در 20 فوريه سال 2005 با Anthony McCartney ازدواج كند.
12.jpg

صداي اين شخصيت را خانم «كلوديا بسو» (Claudia Besso) انجام داده است.

اگر كمي به داستان بازي نگاه كنيد مي بينيد كه با چه ظرافت و دقتي نوشته شده است، نويسندگان اين بازي يكي از خبره ترين نويسندگان حال حاضر دنيا مي باشند. اگر كمي به نوشته ي بالاي اين بازي دقت كنيد نام Tom Clancy به مانند يك ستاره مي درخشد، بايد بدانيد كه «تام كلنسي» (Tom Clancy) نويسنده ي اصلي اين بازي مي باشد و ايده ي اصلي داستان بازي برگرفته از تام كلنسي مي باشد. البته علاوه بر تام J.T. Petty هم كار نويسندگي اين بازي را به عهده داشته ولي ايده ي خلق شخصيت ها در ابتدا به ذهن تام كلنسي رسيده است.
13.jpg

تام كلنسي كيست؟
تام كلنسي متولد 12 آپريل 1947 در بالتيمور آمريكا و در بيمارستان فرانكلين مي باشد، نام اصلي او Thomas Leo Clancy است و شهرتش به خاطر داستان هاي حيرت انگيزي است كه به جرات مي توان گفت تنها با يك بار خواندن اين كتاب ها، هيجان سلول هاي بدنتان را فرا مي گيرد! او تحصيلاتش را در دبيرستان Loyola در Towson به پايان رساند. سپس در كالج Loyola رشته ي ادبيات انگليسي را برگزيد و در طي مدت تحصيلش اولين كتاب هاي خود را نوشت. تام در رابطه با انتخاب رشته اش مي گويد: هيچ وقت در درس فيزيك شاگرد زرنگي نبودم به همين خاطر ادبيات را برگزيدم.
حواشي زندگي تام كلنسي!
تام در سال 1970 با خانم «واندا» ((Wanda ازدواج كرد، ولي در سال 1998 از او جدا شد! واندا معتقد بود تام با خانم «كاترين هانگ» KatherineHuang)) پنهاني رابطه داشته و اين دو نفر مخفيانه از طريق اينترنت با هم ارتباط برقرارمي كردند جالب اين جاست كه خانم Huang با شناسه هايي نظير Bin Bin و Ping Ping در اينترنت گشت و گذار مي كرده ولي ونداي با هوش مچ تام كلنسي را به راحتي گرفت. ولي اين پايان ماجراي تام نبود زيرا او در سال 1999 در حالي كه وارد 52 سالگي شده بود با خانم Alexandra Marie Llewellyn 32 ساله كه نويسنده بود ازدواج كرد. به گزارش واشنگتن پست تام كلنسي بعد از طلاق همسر اولش قصد داشت با دختر خواهر وزير امور خارجه ي اسبق آمريكا كالين پاول (ColinPowell) ازدواج كند ولي از ماجراي بعد از آن اطلاعات كمي در دست است و براي محافظت از زندگي خصوصي تام كلنسي از پرداختن به جزييات ديگر زندگي خصوصي او پرهيز مي كنيم. اكنون تام داراي 4 فرزند است. تام كلنسي يكي از طرفداران دين اسلام به شمار مي رود و بعد از حملات تروريستي 11 سپتامبر در مصاحبه هايي كه CNN ترتيب داده بود حمايت خود را از دين اسلام اعلام كرد. در سال 1998 قصد خريد باشگاه راگبي Minnesota Vikings را داشت كه در مورد قيمت باشگاه به توافق لازم نرسيد، او هم اكنون نايب رئيس پروژه هاي اجتماعي-عمومي باشگاه بيسبال Baltimore Orioles است.
آثار و كتاب شناسي
اگر هنرپيشگاني نظير: بن افلكت، هريسون فورد در دنياي سينما شهرت بسياري دارند، بايد بدانيد كه شخصيت «جك رايان» (Jack Ryan) در عالم نويسندگي مانند اين هنرپيشگان، معروف و محبوب است. جك رايان شخصيت ساختگي ذهن تام كلنسي مي باشد كه در بسياري از كتاب هاي او حضور دارد، اين شخصيت به مانند خود تام عضو نيروهاي ايرلندي-آمريكايي ارتش مي باشد كه در قالب داستان هاي گوناگون حضور پيدا مي كند. از رمان هاي تام مي توان به آثاري هم چون The Hunt for Red October، Red Storm Rising، Clear and Present Danger، The Sum of All Fears اشاره كرد هم چنين در زمينه ي نويسندگي بازي هاي كامپيوتري علاوه بر بازي Splinter Cell مي توان بازي هاي: Rainbow Six، Ghost Recon، The Sum of All Fears را نام برد.
قصد داريم مصاحبه اي كوتاه با تام كلنسي داشته باشيم.
بعد از اينكه موفقيت هاي بسياري در زمينه ي داستان نويسي فيلم كسب كرديد چه طور شد كه تصميم گرفتيد شركت بازي سازي خودتان Red Storm را تاسيس كنيد. شما بازي را وسيله اي جديد براي قصه گويي مي ديديد؟
من خودم تا قبل از اين چندين بازي كامپيوتري انجام داده ام، من قصد دارم بازيكن خود تصميم بگيرد. من به بازيكن اجازه مي دهم كه خودش داستان را انتخاب كند. و به همين خاطر رو به داستان نويسي بازي ها آوردم و شركت خودم رو تاسيس كردم.
براي اولين بار كه داستان Rainbow Six را نوشتيد، قصد شما اين بود كه اين داستان را به صورت فيلم درآوريد يا به صورت بازي.
اكتبر سال 1996 بود كه من به همراه دوستانم در ويرجينيا يه قرار ملاقات گذاشتيم، تو اون ملاقات تصميم گرفتيم كه داستاني بنويسيم كه بسيار جذاب باشه، من روي خط داستاني و شخصيت پردازي ها كار كردم و قصدم اين بود كه داستان را به صورت يك بازي كامپيوتري تبديل كنم.
بعد از انتشار Rainbow Six خيلي از مردم به سمت اين بازي كشيده شدند، آيا اين موفقيت تصادفي بود؟
وقتي كه اين بازي منتشر شد خود من انتظار اين همه فروش را نداشتم، به طوري كه هفتصد هزار نسخه از آن طي مدت كوتاهي به فروش رفت. ما هم، خيلي متعجب شده بوديم ولي استقبال مردم بي سابقه بود.
در مورد داستان بازي Splinter Cell صحبت كنيد؟
اين بازي هم به مانند داستان هاي ديگر نگاشته شده، در ابتدا من فردي را در ذهنم مي پروراندم كه در مقابل ظلم و جور مقاومت كنه، بعد ها اين شخصيت را بيشتر گسترش دادم تا شخصيت سام فيشر شكل گرفت، حتا من سلاح هاي ويژه اي در اختيار او قرار دادم تا او از ديگران متمايز بشود و بازيكن احساس هيجان بكند.

جلوه هاي گرافيكي
جلوه هاي گرافيكي در اين بازي يكي از برترين ها محسوب مي شود، اين بازي درهر سه شماره از موتور گرافيكي Unreal Engine 2.0 استفاده مي كند، استفاده از اين موتور پرقدرت كه ساخت شركت Epic مي باشد جلوه هاي بسيار زيبايي را در اختيار طراحان گذاشته. اين روز ها جدل بر سر استفاده ي نسخه ي سوم بازي از Unreal Engine 3 قوت گرفته، در حالي كه بايد گفت نسخه ي سوم بازي ((Chaos Theory از همان موتور Unreal 2.0 بهره مي برد ولي در عين حال از امكانات Unreal Engine 3 به طور بسيار مختصري استفاده مي كند. نسخه ي چهارم اين بازي به طور كامل و اختصاصي از Unreal Engine 3 استفاده خواهد كرد.

در اين قسمت مي خواهيم مصاحبه اي با Clint Hocking كارگردان نسخه ي Chaos Theory انجام دهيم.
به چه شكل به يوبي سافت راه پيدا كرديد؟
من توي ونكور كانادا بودم و به عنوان نويسنده در UBC كار مي كردم، زماني رو هم به طراحي مراحل در بازي UnrealEd اختصاص دادم. خلاصه وقتي فهميدم يوبي سافت نويسنده نرم افزاري مي خواهد من هم فرم هاي مخصوص رو پر كردم و اون ها منو به قسمت بازي Splinter Cell فرستادن. من هم پس از مدتي به عنوان كارگردان نسخه ي سوم و طراحل مراحل (Lead Level) انتخاب شدم.
در جواني چه بازي رو از همه بيشتر دوست داشتيد؟
منظور شما از جوان چيه؟ مگه آلان جوان نيستم؟
چرا آلان هم جوانيد منظورم آن زمان هاي دورتره؟
اون زمان چون بازي كمتر بود ما بيشتر بازي هاي مدرسه اي و گروهي انجام مي داديم، بعد از مدتي خودم از همان ابتدا كار ساخت بازي را شروع كردم و در برنامه ي Basic اولين بازي خودم رو ساختم. امروزه من هم علاقه ي بسياري به بازي هاي Civilization و Doom دارم.
دوست داشتيد نويسنده بوديد يا طراح؟
من در ذهنم ضرورتي نمي بينم كه اول كدام خوب است، هميشه نوشتم چه به طور آزمايشي چه رسمي اين كاغذ است كه هميشه خواننده و نويسنده را آزمايش مي كند و سد بين آن ها را مي شكند. تمركز من همواره روي طراحي بوده و كار بسيار سختي هم مي باشد، زيرا بدون تصور بايد مراحل را با بافت داستاني بازي تطبيق بدهيد.
كدام نويسنده را بيشتر دوست داريد؟
نويسنده هاي بسياري را دوست دارم زيرا نويسنده ها زمان را در داستان كشف مي كنند. از بين نويسندگان به كارهاي Simon Singh علاقه دارم همچنين گاهگاهي ادبيات رم و يونان باستان را مطالعه مي كنم در ضمن از طرفداران شكسپير هستم. در كتابخانه مدت زيادي به خواندن رمان هاي عاشقانه مشغول مي شوم.
قبلا چه بازي هاي معروف ديگري را طراحي كرده بوديد؟
Deus Ex و Thief بازي هايي بودند كه چند سال پيش طراحي كردم.

متهم گريخت!
نسخه ي چهارم بازي Splinter Cell با نام Double Agent براي بهار سال 2006 آماده مي شود، بدون كوچكترين ترديدي داستان اين قسمت زيبا ترين داستان اين مجموعه است. زيرا ماجرا دگرگون شده وهيچ چيز به مانند قبل نيست. تا به امروز گوشه اي از داستان فاش شده است. ما هم قصد داريم كاملا اين قسمت مهيج را بررسي كنيم البته هنوز هيچ چيز قطعيت ندارد و طراحان بازي اطلاعات را در هاله اي از ابهام قرار داده اند.
نگاه اول به داستان
اين بار داستان بازي چندين سال بعد از نسخه ي Chaos Theory مي گذرد، دختر سام فيشر بر اثر تصادف با يك راننده ي مست كشته مي شود. حتا روزنامه ها هم خبر فوت او را چاپ مي كنند.
14.jpg

در گزارش اين روزنامه آمده است كه: "به گزارش پليس، صبح ديروز راننده اي به يك خانم 23 ساله با نام سارا فيشر برخورد كرد. طبق تحقيقات پليس اين راننده با سرعتي معادل 50 كيلومتر در ساعت به اين دانشجو برخورد مي كند. جسد نيمه جان او به بيمارستان شيكاگو برده مي شود. ولي بر اثر ظربه ي مغزي فوت مي كند". سپس اين روزنامه در ستوني ديگر به معرفي او مي پردازد اين روزنامه درباره ي سارا فيشر مي نويسد كه:
15.jpg

سارا در 31 مي 1985 در آلمان متولد شد. سپس به همراه پدر سام فيشر به دبيرستاني در Towson رفت، بعد از مدتي به عضويت تيم راگبي مدرسه درآمد و لياقت خود را به همگان ثابت كرد. علاوه بر راگبي ورزش كيك بوكسينگ را هم آموخت و مدال هايي در اين رشته ي ورزشي كسب كرد و بعد از چند سال به تدريس اين ورزش پرداخت.
سام فيشر در معرض اتهام!
سام قبل از اين ماجرا بر اثر دزدي از يك بانك به زندان انداخته مي شود. گويا در حدود چند سالي در بند گرفتار مي شود، وقتي جريان كشته شدن سارا به او داده مي شود فكر فرار از زندان به سر او مي زند. او مي داند كشته شدن سارا كاملا ساختگي و كار دشمنان اوست. پس هر چه سريعتر به كمك زندانيان ديگر از زندان مي گريزد. از طرفي Third Echelon حكم اخراج او را صادر كرده است.
16.jpg

و در پي دستگيري اوست. حالا هم تبهكاران به دنبال او هستند و هم نيروي پليس! سام در ابتدا قصد فرار از كشور را داشت و پاسپورت تقليبي با نامي جعلي براي خود محيا كرده بود.

تا از كشور خارج شود همان طور كه در عكس مي بينيد اين پاسپورت متعلق به سام است ولي هنوز به طور قعطي مشخص نيست كه آيا سام به فرانسه خواهد رفت يا خير. اين گوشه اي از داستان عجيب نسخه ي چهارم بود كه بايد در بهار امسال منتظر آمدن اين بازي زيبا باشيم.

17.jpg

سام فيشر بر روي پرده ي نقره اي هاليوود!
كمپاني پارامونت (Paramount) قصد دارد با همكاري مردان يوبي سافت و به نويسندگي تام كلنسي و JT Petty و John J. McLaughlin از روي بازي Splinter Cell فيلم بسازد. اين فيلم به كارگرداني «پيتر برگ» (Peter Berg) داستاني غير از داستان بازي خواهد داشت. هنوز پيتر برگ انتخاب بازيگر نداشته و مشخص نيست چه هنرپيشه اي نقش سام فيشر را ايفا خواهدكرد، احتمالا يكي از انتخاب هاي پيتر برگ جرج كلوني خواهد بود.

الگوبرداري از شهرها
در سه قسمت بازي Splinter Cell به ماموريت هايي برخورديد كه در كشورهاي آسيايي مثل كره و چين اتفاق مي افتاد، بايد مطلع شويد كه طراحان بازي تمامي مراحل و ساختمان ها را از روي مدل هاي واقعي شهرها الگو برداري كرده اند به عنوان مثال ساختمان هاي طراحي شده به سبك چيني از خود شهر شانگهاي برداشته شده، در زير عكس هاي مدل سه بعدي همراه با توضيحات كوتاه آمده است.
18.jpg

LIGHTHOUSE: اين مركز ديدباني در پرو قرار دارد و در بازي به صورت بسيار زيبايي طراحي شده است.

19.jpg

CARGO SHIP: اين كانال زيرزميني حوالي اقيانوس آرام در 90 كيلومتري جنوب غربي پاناما قرار دارد كه شما ماموريت بسيار سختي را در اين كانال انجام داديد.

20.jpg

BANK: بانك MCAS در پاناما با نور پردازي دقيقي طراحي شده است.

21.jpg

HOKKAIDO: يكي از زيباترين مراحل بازي در هوكايدوي ژاپن اتفاق مي افتاد، وظيفه ي شما نابود كردن سربازي بود كه بالاي كوه ايستاده است.

22.jpg

BATTERY: شمال كره همواره غروب هاي بسيار زيبايي دارد، غروب خورشيد با كوچكترين جزييات به تصوير كشيده شده.

23.jpg

SEOUL: سئول جنوب كره با آن ساختمان هاي بلند چشم هر فردي را خيره مي كند.​
 

shahryaraz

کاربر سایت
Sep 27, 2005
314
نام
شهريار ازه�
بازگشت مرد خستگي ناپذير


اگر تا 4 سال قبل پشت ويترين مغازه ها رو نگاه ميكرديد 2 بازي را از همه بيشتر ميديديد و همه در مورد انها بيشتر صحبت ميكردند نام اين دو بازي مكس پين و بازگشت به قلعه ولفنشتاين بود . تا ان زمان هيچ بازي نبود كه بتواند به گرد پاي اين دو برسه مكس با داستاني زيبا و ولفنشتاين با گرافيكي فوق العاده پا به عرصه بازي هاي كامپيوتري گذاشتند ولي مكس پين از محبوبيت بيشتري برخوردار بود داستاني پر محتوا و قوي . گرافيكي عالي و استفاده از افكت هاي ويژه موجب محبوبيت اين بازي شد ميخواهيم با هم بررسي كنيم كه مكس پين كيه . ساخته ي كدوم شركت بازي سازيه و ايده ساخت بازي از كجا اومده ايا مكس پين در واقعيت هم وجود داره! در ابتدا ميگوييم كه اين ايده از كجا نشعت گرفته و براي اولين بار چه كسي اون رو به جمع بازي ها وارد كرد به همين خاط با نويسنده مكس پين مصاحبه اي انجام ميدهيم. نويسنده بازي شخصي است با نام Sam Lake كه خالق اصلي شخصيت مكس پين است.

خب اقاي Lakeاز ابتدا برايمان بگوييد؟Sam Lake :
تقريبا دسامبر سال 1999كه به همراه يكي از دوستانم Petri Järvilehto كه در حال حاظر يكي از موسسين شركت Remedy Entertainmentهست به فكر ساختن بازي افتاديم كه با بازي هاي ان زمان بسيار فرق داشته باشه بنابراين به فكر ساختن شخصيت مكس پين افتاديم . به همراه دوستم كه تجربه ي خوبي از ساختن بازي هايي مانند Castle Wolfenstein داشت شروع به كار كرديم وقتي تقريبا ساخت اون به اتمام رسيد به دنبال يك ويرايشگر خوب ميگشتم تا بتونه اين بازي رو به بهترين شكل افكت گذاري كنه . خودم تا اون موقع تجربه كافي در زمينه 3d نداشتم و از اين بابت خيلي رنج ميبردم به همين سبب سعي كردم 3d و it رو خودم ياد بگيرم تا همون طور كه دلم ميخواست بتونم بازي رو افكت گذاري كنم بنابراين خودم تونستم با فراگيري علم روز بازي و داستانش رو بنويسم.
اولين تجربه هاي من بازي زيباي delta force 2 بود كه نقشه هاي اون رو تونستم طراحي كنم البته تمام اون رو نه بلكه تنها بخشي از اون رو . قضيه ساخت بازي(مكس پين) تا اون موقع محرمانه بود و من حدود يك دفترچه ي A5 نقشه بازي رو كشيده بودم بلاخره موقع اون شده بود كه اين بازي رو به همه معرفي كنم درون وب سايت خودم اولين عكس ها رو قرار دادم و انجمي هم در اين باره تاسيس كردم و منتظر بودم كه براي من نامه بفرستند در اولين روزها خبري از پيشنهاد و تعريف نبود مدتي كه گذشت صندوق پستي من پر از نامه شد به طوري كه كاملا متعجب شده بودم . از اين رو به سرعت كامپيوتر رو روشن كردم و عكس هاي جديد تري قرار دادم .

كمي از مشكلات ساخت بازي برايمان بگوييد؟

Sam Lake : در مراحل ساخت بازي به مشكلات عجيبي بر خوردم به طور مثال دري بود كه در ابتداي بازي مكس بايد از اون عبور ميكرد هيكل و عرض مكس تقريبا 1.10 در نظر گرفته شده بود و در مورد نظر تنها 90 سانتي متر عرض داشت به همين خاطر يا بايد مكس رو لاغر ميكردم كه عملا نميشد و يا در رو حدود 20 سانت بزرگ ميكردم بلاخره مجبور شدم مقداري پهنا و قد مكس رو دستكاري كنم و مقداري هم در رو بزرگ كنم كه يكي از سختي هاي شيرين من بود. مشكل بعدي در مورد تعداد بيش از پيش ابجكت ها در بازي بود كه من سر اين موضوع حدود 3 ماه وقت صرف كردم تا اين موضوع رو درست كنم. با تمام اين مشكلات حدود 61 مگابايت من نقشه طراحي كردم بايد اين بازي موفقيت كسب ميكرد بايد زحمات 3 ساله من به بار مينشست و همين اتفاق هم افتاد با ورود بازي چنان موفقيتي نصيبم شد كه بسيارشاد شدم تا به حال چنان شادي نكرده بودم و اماده شدم كه باز هم ادامه اين بازي رو بنويسم .

ميخواهيم داستان بازي رو از زبان خودتون بشنويم؟

اوه داستان بازي بسيار زيبا و درام طراحي شده بود كه جاي هيچ ابهامي را نميگذاشت بازي در مورد شخصيتي است با نام مكس پين كه عضو گروه NYPD ميباشد . وظيفه ي مكس مقابله با قاچاقچيان است كه در راه رسيدن به هدفشان حاظر هستند تا هزاران نفر را هم از ميان بردارند به همين جهت مكس سدي است براي رسيدن به اهداف شومشان به همين خاطر به خانه مكس پين حمله ور ميشوند و همسر و فرزند مكس را از ميان ميبرند انها هيچ رحمي به همسر و فرزند مكس نكردند در حالي كه فرزند مكس فرياد ميزند انها در كمال خونسردي فرزند كوچك مكس را كه حتي توانايي راه رفتن هم نداشت ميكشند . بعد از كشتن كودك به سراغ همسر او ميروند . در همين حين مكس به خانه ميايد مانند هميشه منتظر است كه فرزند خود را در اغوش بكشد ولي خبري از فرزند نيست از طرفي همسرش براي استقبال از او نيامده . حتما اتفاقي افتاده از پله ها به سرعت بالا ميره عرق تمام صورتش را فرا گرفته با پاهاي لرزان بالا ميره صداي مكس مكس ميشنوه انگار همسر او داره فرياد ميزنه به دقت گوش ميده بله اون همسرمه گويا صدا از حمام مياد به طرف حمام ميره لكه هاي خون را ميبينه كه خطي رو كشيده اند خط رو دنبال ميكنه و در همين هنگام جسد نيمه جان همسرش رو مشاهده ميكنه بله اين داستان غم انگيز مكس پين بود كه نيمي از موفقيت ما مرهون داستان ان بود.

مدل شخصيت مكس از چه كسي الهام گرفته شده و اصلا ايا مكس پين از روي فرد خاصي طراحي شده؟

%C2%AB%D8%AA%D9%8A%D9%85%D8%A8%D9%88%D8%AA%D9%8A %DA%AF%D9%8A%D8%A8%D8%B3%C2%BB.jpg


%C2%AB%D9%83%D8%AA%D9%8A %D8%AA%D8%A7%D9%86%DA%AF%C2%BB.jpg

Sam Lake : بله ما شخصيت مكس رو از روي اقاي Timothy Gibbs ساختيم كه در قسمت دوم بازي از ايشون استفاده شد . Timothy در Calabasas كاليفرنيا متولد شد و فيلم هاي زيادي بازي كرده از جمله فيلم هايي كه او بازي كرده ميشه از Secrets," "Police Story," نام برد . شخصيت جدي Timothy به ما اين امكان رو داد كه بتونيم مكس رو جدي نشيم بديم عملا بايد از فردي استفاده ميكرديم كه غم در چهره اش موج بزنه و به مخاطب اين رو القا كنه كه او همه ي زندگيش رو از دست داده! همچنين ما شخصيت مونا رو هم از روي خانم Kathy Tong برداشت كرديم . كتي هم با چهره ي ارام و متين خود ميتونست بازي رو كاملا درام كنه و حالت احساسي به اون بده.

صداي شخصیت ها متعلق به چه كساني بود ؟

Sam Lake : در مورد صدا خيلي وسواس نشان داديم چون بايد كاراكتر بازي صدايي پخته و خسته داشته باشد تا بتواند مخاطب رو بيشتر تحت تاثير قرار بده صداي مكس پين رو اقاي James McCaffrey انجام داده به قدري صداي او زيباست كه موفقيت ما تماما به خاطر صداي واضح و عالي اوست جيمز متولد سال 1960 در امريكاست كه بازيگر بسيار توانايي هم هست او در سري فيلم هاي Viper ايفاي نقش كرده و در فيلم هاي زيادي بازي كرده از جمله فيلم She Hate Me كه در سال 2004 بسيار موفق بود. صداي mona sax رو هم خانم Wendy Hoopes اجرا كرده كه صداي ايشون فوق العاده نرم و لطيف است و تن بسيار خاصي داره و ايشون در فيلم Anything for Love در سال 1993 ايفاي نقش كرده.

حالا چرا داستان عشقي را براي اين بازي انتخاب كرديد ايا درسته كه براي يك بازي اكشن داستان عشقي نوشته بشه؟
Sam Lake : مسلما داستان هايي كه بر پايه شكست عشقي همراه باشه زيباست و بهترين سوژه براي داستان يك بازي و يا فيلم داستان رمانتيك و درام است چه اشكال داره كه بازي اكشن هم داستان درام داشته باشه و همين داستانه كه مكس پين رو از حالت كليشه اي خارج ميكنه و اون رو از ساير بازي ها متمايز ميكنه.

چرا نام قسمت دوم بازي رو The Fall Of Max Payne(خزان زندگي مكس پين) انتخاب كرديد؟

Sam Lake : من از شما ميخواهم سوالي بپرسم به نظر شما نام" زوج ناكام" براي اين نسخه خوب بود . خوب اگر غير از اين بود شما بايد تعجب ميكرديد مكس فرزند و همسرش رو از دست داده همچنين مونا رو. توسط پليس تحت تعقيبه . به وسيله ي يكي از دوستانش Vladimir Lem مورد خيانت قرار گرفته و پايان بازي هم در ساعت 2:30 دقيقه بامداد در يك شب پاييزي و باراني اتفاق مي افته خب در اين صورت خودتان ديديد كه بهترين نام براي اين نسخه" خزان زندگي" ميباشد.

چه قدر وقت صرف كرديد كه داستان قسمت دوم رو بنويسيد؟
Sam Lake : من حدود 632 صفحه داستان قسمت دوم رو نوشتم و تمام رويداد هايي رو كه قرار بود توي بازي اتفاق بيافته رو بررسي كردم سعي كردم شاخه هاي زيادي به داستان بازي بدم تا بازيكن از چند جهت درگير داستان بشه و فقط بازي نكنه بلكه واقعيت رو درك كنه . در اين 632 صفحه قسمت كمي هم براي نسخه سوم بازي قرار داره كه تا اون رو تكميل كنم وقت زيادي ميبره.

خب يكي از زيبا ترين بخش هاي بازي موزيك بازي بود كمي در مورد موزيك و اهنگ زيباي Late Goodbye برايمان توضيح بديد؟Sam Lake :
سوال خوبي كرديد موزيك بسيار زيباي بازي كار Kärtsy Hatakka و Kimmo Kajasto بود كه با جان دل موزيك هاي اين بازي را ساختند و در كار خود بسيار موفق بودند زيرا بدون موزيك بازي هيچ لطفي ندارد. اما در مورد بخش دوم سوالتون . اهنگ Late Goodbye ساخته ي يك گروه راك فنلاندي است با نام Poets of the Fall كه كار خودشو در سال 2002 در هلسنكي (پايتخت فنلالند) شروع كرد خواننده موزيك Mark هست و گيتار اين اهنگ رو Ollie نواخته كه در پايان بازي اين اهنگ نواخته ميشه . به جرات ميگوييم كه پس از شنيدن اين موزيك زيبا مست خواهيد شد اين اهنگ تنها در يك ماه 15000 نسخه فروش كرد كه حاكي از زيبايي كار است. اين موزيك پاياني خيلي به بازي كمك كرد وقتي مكس به ارامي در زير باران در حال قدم زدن است موزيك نواخته ميشد و انجاست كه بازي در ذهن بازيكن ابدي ميشود من خودم بار ها و بار ها موزيك را گوش داده ام و بدون موزيك به هيچ وجه نمي توانم به زندگي ادامه دهم.

حركاتي رو شاهد بوديم با نام Bullet time كه در واقع همان حركات اهسته مختص مكس هست اين ايده از كجا اومده كه همچنين حركات زيبايي در بازي گنجانده بشه؟

Sam Lake : حركات اهسته ي مكس كار بسيار زيبايي بود در يك لحظه همه چيز اروم ميشه و صدا و محيط به طرز عجيبي ساكن ميشن . اين خلاقيت براي اولين بار در صنعت بازي سازي رخ داد و اغاز گر اين راه بازي مكس پين بود مكس به راحتي ميتونست به اطراف پرش كنه و دشمنان رو راحت تر بكشه زيرا با اهسته شدن صفحه دشمنان هم تقريبا ساكن ميشن و شما ميتونيد اون ها رو به راحتي از پا در بياريد . اين حركت در قسمت سوم بازي به نوع ديگري اجرا خواهد شد.

هميشه در بازي هاي سوم شخص اسلحه به طور كامل نمايش داده نميشه شما در اين بازي چه ترفندي براي نشان دادن اسلحه انجام داديد؟

Sam Lake : بله دقيقا در بازي هاي سوم شخص نشان دادن اسلحه يكي از معضلات كار بوده خوشبختانه ما كار جديدي رو در اين بازي انجام داديم در مكس 1 حق با شماست اسلحه ها به طور كامل نمايان نميشدند ولي در مكس پين 2 شما شاهد بوديد كه اسلحه هاي در دست مكس به وضوح و بهتر از اون چيزي كه فكرش را ميكرديد مشخص شدند ما از اسلحه ها عكس هايي تهيه كرديم و عينا خود اسلحه را درون بازي قرار داديم.

در لابلاي صحبت هايتان خبر از ساخت مكس پين 3 داديد در اين مورد توضيح مختصري بدهيد؟

Sam Lake : همون طور كه در پايان مكس پين 2 ديديد سري داستان هاي مكس پين ادامه دارد" Max Payne's journey into the night will continue", و من قصد دارم تا داستان رو از اون حالت قبلي خارج كنم و وارد ماجرايي تازه بكنم تا بتونيم اين بازي رو تا سال هاي اتي داشته باشيم.

در چهره ي مكس پين(نسخه سوم) چه تغييراتي حاصل شده؟

Sam Lake : اجازه بديد در اين مورد كمتر صحبت كنم تا همه شما متعجب شويد . خب گذر زمان مكس رو مسن تر كرده عقلانيش هم همينه بلاخره بايد با اظافه كردن چند تار موي سفيد مكس رو مسن تر نشون بديم .

در خبر ها شاهد هستيم كه كمپاني Remedy در حال ساخت يك بازي جديد با حال و هواي مكس پين با نام AlanWAKE هست تعبير شما از اين بازي چيه ايا شما نويسنده ي اين بازي شما هستيد؟

Sam Lake : بله من سرپرست اكيپ نويسندگان اين بازي هستم. اين بازي تا حدودي و نه به طور كامل ميتونه سبك مكس پين رو دنبال كنه البته هيچ بازي جاي مكس رو نميگيره ولي اين بازي در نوع خود بينظيره. حتي مدل شخصيت بازي از فنلاند انتخاب شده. ما از طراحان خبره
Remedy در ساخت بازي بهره گرفتيم و به طور يقين عقيده دارم كه اين بازي موفق خواهد بود . گرافيك بازي بسيار زيباست و نظير ان را كمتر جايي سرغ داريد . اين بازي كمي شبيه سري بازي هاي Grand Theft Auto ميباشد يعني سبك رانندگي هم به بازي اظافه شده.

خب ممنون اقاي Sam Lake كه به سوالات پاسخ داديد .
Sam Lake : من هم از شما تشكر ميكنم كه تا اين حد به بازي خودتون علاقه داريد و اخبار اون رو دنبال ميكنيد اميدوارم تا بتوانيم با كيفيت هر چه بيشتر نسخه ي سوم بازي مكس پين رو ارائه بديم . تا انتشار مكس پين 3 خدا نگه دار.​
 

Dante Is Alive

کاربر سایت
Jul 8, 2006
1,573
نام
ســـعــــيــــــد
خیلی خیلی ممنونم shahryaraz جان . ادامه بده که من منتظرم ...
راستی میشه پارتی بازی کنی اگه از کپکام و سری دویل چیزی داری زودتر بذاری ؟;)
 

shahryaraz

کاربر سایت
Sep 27, 2005
314
نام
شهريار ازه�
خیلی خیلی ممنونم shahryaraz جان . ادامه بده که من منتظرم ...
راستی میشه پارتی بازی کنی اگه از کپکام و سری دویل چیزی داری زودتر بذاری ؟;)
متاسفانه از کپکام چیزی ندارم ولی از بازی های دیگه مطلب دارم که سعی میکنم هر روز بذارم.
بعدی در مورد جی تی ای هست.
 

shahryaraz

کاربر سایت
Sep 27, 2005
314
نام
شهريار ازه�
بله در مورد مافیا مطلب هست. حتما میزارم
این 3 تا پیش نمایش هست. فعلا اینا رو داشته باشید.!

Crysis
اَكشن
Crytek
Electronic Arts
سه‌ ماهه‌ي آخر سال 2006


يكي از جنجالي ترين و پر سروصدا‌‌ترين عناوين E3 امسال بازي Crysis بود‌كه به عقيده ي بسياري از كارشناسان مي تواند تحول عظيمي در صنعت بازي هاي كامپيوتري ايجاد‌كند. اين بار Electronic Arts به عنوان ناشر و Crytek سازنده‌ي آلماني اين بازي قصد دارند يك اثر خيره كننده را ارايه كنند. اگر خاطرتان باشد Crytek بازي زيباي Far Cry را در كارنامه ي خود دارد، بازي‌اي كه در مناطق استوايي و گرمسيري با مناظر زيبا اتفاق مي‌افتاد و توانست موفقيت هاي بسياري كسب كند و تا به امروز هم به عنوان يك اثر شايسته شناخته مي‌شود. داستان بازي در سال 2019 اتفاق مي‌افتد، «جك دون» (Jake Dunn) سرباز نيروهاي دلتا به به ماموريتي فرستاده مي‌شود، ولي در راه به جزيره‌اي ناشناس برخوردمي‌كند كه در جنوب چين واقع شده است. از طرفي هم چين و كره‌ي شمالي نمي‌توانند جك را پيدا كنند. حالا شما در ميان جنگلي عجيب و خطرناك گرفتار شده‌ايد و كسي هم به داد شما نمي‌رسد! بازي داراي 3 بخش اصلي است كه هر كدام به قسمت هاي كوچكتري تقسيم مي‌شود. سبك بازي مثل Far Cry است و باز هم شما در انبوهي از جنگل و درختان با دشمنان مبارزه خواهيد كرد، وسعت بسيار زياد نقشه‌ها و اشيا مثال زدني است، به طوري كه شما با تعداد بي‌شماري جمعيت و محيط روبرو هستيد، آن قدر دنياي Crysis بزرگ است كه توصيف آن بسيار سخت و مشكل است. شخصيت اول بازي داراي قابليت‌هاي بسياري است كه نسبت به شخصيت اول بازي Far Cry جك كارور قابل توجه است، او مي‌تواند تعداد زيادي اسلحه با خود حمل كند و به راحتي بدود! تاكنون دو نوع دسته دشمن براي بازي در نظر گرفته شده است كه با نام‌هاي دشمنان كره‌ي شمالي و شكارچي به شما معرفي خواهند شد، دشمنان كره‌اي بسيار تيز هوش هستند و در بدو ورود شما به جزيره با آن‌ها برخورد خواهيد كرد، از طرفي هم دشمناني موسوم به شكارچيان عجيب و غريب ترين موجودات هستند كه بسيار خطرناك و ترسناك هستند. صلاح هاي موجود در اين بازي بسيار متنوع مي‌باشند، به عنوان مثال سلاح‌هاي FN SCAR ، XM102 ، XM2014 ، EM70 در بازي وجود دارند و با توجه به اين‌كه بازي به صورت اول شخص مي‌باشد وجود چنين سلاح‌هايي بيشتر خودنمايي مي‌كند. خارج از تمامي موارد ذكر شده شهرت Crysis به خاطر داستان و يا اسلحه‌ها نيست بلكه چيزي كه تا‌كنون همگان را شو‌كه كرده است استفاده از جديد‌ترين تكنولوژي ها‌ي حال حا‌ظر جهان مي‌باشد كه گفتن تمامي آن‌ها كاري است بسيار دشوار. همان طور كه Far Cry كلكسيوني از جديدترين تكنيك هاي گرافيكي بود Crysis هم با ايجاد خارق‌العاده ترين تكنيك‌ها خواهد توانست انقلابي در بازي‌ها ايجاد كند. گرافيك خيره‌كننده و استثنايي اين بازي جاي بحث و تعجب دارد، Crytek در بيانيه‌اي تكنيك‌هاي استفاده شده در اين بازي را اعلام كرد كه در اين بين استفاده از Volumetric clouds ، Real-time ambient maps ، Depth of field ، Motion blur ، Soft shadows ، Subsurface scattering ، Parallax Mapping ،‌ Interactive flora ، HDR lighting ، Destructible environments حتمي است و تاكنون از تمامي اين تكنيك‌ها در بازي استفاده شده است، موتور گرافيكي بازي CryENGINE2 نام دارد كه قطعا يكي از پرقدرت‌ترين موتور‌هاي گرافيكي شناخته خواهد شد. حتما در قسمت دوم اين مقاله تمامي اين تكنيك ها را معرفي خواهيم كرد. از طرفي سايه ها و بافت ها بسيار باكيفيت و عالي كار شده‌اند و مسلما صحنه‌هاي زيبايي را خلق خواهند كرد. در ضمن اين بازي جزو اولين بازي هايي خواد بود كه به طور رسمي براي ويندوز ويستا عرضه خواهد شد و از Directx 10 و نسخه‌ي سايه زن 4 هم استفاده خواهد كرد. بايد منتظر بمانيم و ببينيم Crytek آيا مي‌تواند بار ديگر شاهكاري به مانند Far Cry ايجاد كند يا خير!


Scarface: The World is Yours
اَكشن
Radical Entertainment
Vivendi Universal Games
اواخر 2006



بازي‌اي براساس فيلم جاودان صورت زخمي اثر بزرگ برايان دي‌پالما و ناشر Universal Pictures اواخر سال 2006 در اختيار عموم قرار خواهد گرفت. فيلم صورت زخمي در سال 1983 توانست مورد توجه بسياري از علاقه‌مندان سينما قرار گيرد و به اثري خاطره انگيز تبديل شود. در اين بين نقش بازيگران بسيار قدرتمند اين فيلم را هم نبايد ناديده گرفت زيرا بازيگراني همچون آل‌پاچينو، استيون باوور، Michelle Pfeiffer، Mary Elizabeth Mastrantonio موفقيت اين فيلم را تضمين كردند. داستان فيلم در مورد جوان اهل كوبا به نام توني مونتانا است كه توسط فيدل‌كاسترو و هزاران مجرم ديگر به فلوريداي آمريكا تبعيد شده‌اند است. او به همراه يك از دوستانش با نام ماني راي (Manny Ray) بعد از مدت ها مي‌تواند از كمپ خارج شود به داخل شهر شود، و كم كم رشد كند و به يكي از خطرناك‌ترين باند‌هاي مواد مخدر تبديل شود و پول و ثروت بسياري براي خود ذخيره كند، ولي پس از مدتي نتوانست موقعيت قبلي خود را حفظ كند و بالاخره كشته شد. داستان بازي هم بعد از كشته شدن توني در فيلم آغاز مي‌شود به طوري كه شما در بازي نخواهيد مرد و دشمنان خود را در آن كاخ مجلل از بين مي‌بريد و سپس به دنبال اعضاي ديگر گروه مي‌گرديد، نكته‌اي كه بسيار عجيب است اين است كه بازي داستان فيلم را نخواهد داشت زيرا در فيلم توني در سكانس آخر كشته مي‌شود و علاوه بر آن تمامي نزديكان خود را هم از جمله ماني راي را هم خواهيد كشت. در ضمن همسر توني (Elvira با بازي Michelle Pfeiffer) از او جدا مي‌شود و در كنار او نيست، گينا (Gina) هم در اواخر فيلم كشته مي‌شود و در اين بين شخص ديگري نمي‌ماند، مشخص نيست نويسندگان بازي چرا اين روند را براي بازي در نظر گرفته‌اند و اگر بخواهيم منطقي و بر‌اساس داستان فيلم بازي را بررسي كنيم نبايد هيچ يك از شخصيت‌ها در بازي حضور داشته باشند البته به غير از توني. ناشر بازي Vivendi به همراه سازنده‌ي بازي Radical سعي كرده‌اند تا اثري را ارايه كنند كه به مانند بازي‌هايي كه بر مبناي فيلم ساخته مي‌شوند تكراري و خسته كننده نباشد، البته هنوز Radical به نكته‌ي استثنايي كه با ديگر بازي‌هاي هم سبك وجه تمايز داشته باشد و به قول معروف برگ برنده‌ي اين بازي باشد اشاره نكرده است و تا‌كنون اخبار و جزييات زيادي از اين بازي منتشر نكرده است. سبك بازي به صورت سوم شخص است كه قطعا شما را به ياد بازي‌هايي نظير Grand Theft Auto ، The Godfather مي‌اندازد، زيرا در اولين مرحله از بازي شما بايد با خودروي خود در شهر حركت كنيد و دوستان خود را پيدا كنيد. همانند بازي GTA از داخل خودرو مي‌توانيد به راديو گوش كنيد و كانال‌هاي آن را عوض كنيد و از آهنگ‌هاي دهه‌ي 80 لذت ببريد. گرافيك بازي در حد متوسطي قرار دارد و چيز به خصوصي را براي نمايش نمي‌گذارد، جزييات ساختمان‌ها معمولي و يكنواخت مي‌باشد، شايد در اولين نگاه شما را به ياد نسخه‌ي Grand Theft Auto: Vice City بياندازد. در عوض چهره‌ي شخصيت اول بازي كه آل پاچينو باشد در نوع خود خوب كار شده است. در زمينه‌ي صداگذاري روي شخصيت‌ها بايد گفت كه از آل پاچينو براي صداگذاري روي شخصيت توني مونتانا استفاده شده است و بايد ديد كه اين كار با چه كيفيتي انجام خواهد شد؟ اين بازي براي تمامي كنسول‌ها به غير از كنسول X360 عرضه خواهد شد و بايد ديد كه آيا اين بازي هم مانند پدرخوانده شكست خواهد خورد يا موفقيت بي‌نظيري كسب خواهد كرد.


HAZE
اَكشن اول شخص
Free Radical Design
Ubisoft
2007



HAZE (مه رقيق) جديد‌ترين بازي‌ شركت Free Radical Design است كه به همراه Ubisoft در اوايل سال 2007 منتشر خواهند كرد. كه تا انتشار بازي مسلما پيش نمايش‌هاي بيشتري را از اين بازي در اختيار شما قرار خواهيم داد. داستان بازي حدودا 25 سال آينده را توصيف خواهد كرد و شما در نقش «جك كارپنتر»(Jack Carpenter) سرباز تازه وارد ارتش كه عضو نيرو‌هاي PMC (هيچ ربطي به شبكه‌ي تلويزيوني با اين نام ندارد!) و گروه Mantel corps هستيد، جك به ماموريتي حوالي جنوب آمريكا كه احتمالا برزيل است فرستاده مي‌شويد تا در آن‌جا به جنگ بپردازيد. داستان بازي بسيار گنگ است زيرا تا اين لحظه تنها قسمت كمي از داستان فاش شده است. در مورد اين‌كه بازي در كشور برزيل اتفاق مي‌افتد كاملا مشخص نيست البته در تريلر‌هايي كه از اين بازي پخش شد مجسمه‌ي Cristo Redentor statue در ميان شاخ و برگ درختان به نمايش در‌مي‌آيد كه حاكي از آن است كه بازي در برزيل اتفاق مي‌افتد از طرفي جنگل گرمسيري و آفتاب سوزان هم گوياي آن است كه داستان بازي در برزيل رخ خواهد داد. اين بازي كلكسيوني از سلاح‌هاي جديد و فوق پيشرفته است كه قطعا مورد توجه شما قرار خواهد گرفت، انواع و اقسام سلاح‌هاي مدرن در كنار خودرو‌هاي پيشرفته و عجيب حاكي از آن است كه بازيكن يك اثر اكشن تمام عيار را تجربه خواهد كرد، وسايل نقليه فضايي كه در هوا به طرز باورنكردني پرواز مي‌كنند و طعمه‌ي خود را با دقت بسيار زياد شكار مي‌كنند. در اين‌جا داستان بازي كمي جاي بحث دارد و به عقيده‌ي ما علم در 25 سال آينده فكر نكنم تا اين حد پيشرفت كند البته همه چيز غير قابل پيش بيني است ولي وجود چنين سفينه‌هايي كمي غير باور است و شايد ژانر اصلي اين بازي بايد اكشن تخيلي و فانتزي باشد. در نگاه اول اين بازي بسيار شبيه سري Rainbow Six باشد و چون Ubisoft اين بازي را منتشر كرده است مطمئنا علاقه دارد بازي به سبك و سياق Rainbow Six نزديك شود ولي بايد منتظر ماند و ديد كه روند گيم پلي و مراحل چگونه خواهد بود و طراحان بازي از چه روشي براي جذب بازيكن استفاده خواهند كرد. در مورد گرافيك بازي زياد نمي‌شود اظهار نظر كرد زيرا تنها چند عكس از اين بازي منتشر شده است و دقيقا نمي‌شود روي گرافيك و جلوه‌هاي ويژه نظري داد، ولي چيزي كه در اين چند عكس مي‌توان درك كرد اين است كه طبق معمول بازي‌هايي كه Ubisoft انتشار آن را به عهده مي‌گيرد گرافيك بازي بسيار خوب خواهد بود و مي‌توان آن را جزو بازي‌هايي عنوان كرد كه حرفي براي گفتن خواهد داشت و براي كنسول‌ Ps3 يك اثر عالي و براي كنسول xbox 360 نجات بخش و اميدواركننده باشد و براي PC نويد اثري جنجالي را خواهد داشت، منتظر مقالات جديد‌ترين از اين بازي باشيد.
 

R.I.P

Father
کاربر سایت
Jun 5, 2006
3,217
سلام كارت عاليو بي نقص بود.
يه خواهشي داشتم ببخشيد يكم پر توقعم.
ميتوني اينارو بصورت pdf يا اكسل قرار بدي؟
ممنونت ميشم/:x
 

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر