- Jan 25, 2018
- 6,600
- نام
- Albiceleste
جان و آرتور هر دو کرکترهای بسیار خوبی هستند. اما آن طور که به نظر میرسد، آرتور در به تصویر کشیدن نمادهای یک کابوی، موفقتر از جان مارستون عمل میکند.کمپانی راک استار همیشه استعداد خاصی برای ساختن شخصیتهای دوستداشتنی و جذاب دارد و سری”Red Dead Redemption” نیز از این قائده مستثنی نیست. بین دو شخصیت اصلی خوشساخت، قطعا انتخاب اینکه کدام یک از آنها بهتر از دیگری است کار آسانی به نظر نمیرسد.مشکل اصلی ما برای پیدا کردن بهترین پروتاگونیست سری Red Dead این است که هردوی آنها ارزشهای مشترکی دارند. John و Arthur با انگیزهی وفاداری و احساس مسئولیت به خانوادهشان، به عنوان یک کابوی سرسخت این را وظیفه خود می دانند که تمام تلاش خود را در جهت رفاه خانوادهشان به کار بگیرند.
هردوی آنها سیب یک درخت هستند. مشخص است که این موضوع تصمیم خود راکستار بوده است. جان مارستون و آرتور مورگان بخش زیادی از زندگیشان را عضو یک خانواده بودند و هردو نیز روی یکدیگر تاثیر گذاشتهاند. به طور کلی میتوان گفت که اگر کسی از یکی از این دو خوشش آمده، قطعا از دیگری نیز خوشش میآید. حتی اگر شخصی یکی از این دو را به دیگری ترجیح دهد، میتوان گفت که این موضوع بیشتر به سلیقه آن شخص باز میگردد. هردو شخصیت بسیار خوب پرداخت شدهاند و انتخاب میان آنها غالبا به تفاوتهای عینی آنها مربوط است. یکی از مواردی که مربوط به این تفاوتهای عینی می شود، این است که هر شخصیت چگونه به هدف خود می رسد. در سری بازی “رد دد ردیمپشن” هدف این است که بازیکنان به فانتزی خود که زندگی کردن در یک وسترن اسپاگتی با یک شخصیت کابوی است، برسند. پس هر شخصیتی این حس را بهتر منتقل کند، میتواند به عنوان شخصیت برتر انتخاب شود.
شمایل جان بهترین ویژگی او در مقایسهاش با آرتور است. او اختصاصا طوری طراحی شده بود تا شخصیت کلینت ایستوود یعنی “مرد بی نام” در فیلمهایی مانند “خوب، بد، زشت” را تداعی کند. همه چیز، از لباسهای جان گرفته تا اسلحه همراهش همه و همه طوری بوند تا طرفداران فیلمهای وسترن قدیمی از آن لذت ببرند. این طرفداران همچنین در بازی کارهایی را انجام میدهند که اصولا کار همیشگی شخصیتهای فیلمهای وسترن است! شکارچی جایزه بگیر و مبارزات مسلح از موارد اصلی داستان Red Dead Redemption هستند. راههای زیادی برای بازیکنان وجود دارد تا خود را جای کلینت ایستوود بگذارند. اگر بازیکنان میخواهند به یک کلینت ایستوود تبدیل شوند، جان برای آنها بهترین انتخاب است. مثل هر چیز دیگری جان نیز فقط خوبی نیست و کم و کاستیهایی هم دارد. دنباله بازی بسیار بزرگتر و گستردهتر از نسخه قبلی است و جان در مقایسه با Red Dead Redemption 2 در نسخه خودش کارهای کمتری برای انجام دادن دارد.
البته این موضوع در”رد دد ردیمپشن ۲″ وقتی که بازیکن کنترل جان را در اختیار میگیرد کاملا جبران شده است. اما به طور کلی بیشتر اوقاتی که کنترل جان را در دست دارید، دنیای بازی برای شما محدودتر است. در یک مجموعه ساخته شده برای به تصویر کشیدن تمام بخشهای زندگی یک کابوی، بازی جان مارستون موفق به تصویر کشیدن جزئیات و چالشهای مربوط به غرب وحشی نمیشود. داستان جان مارستون انگیزه کمی به بازیکنان برای انجام فعالیتهای کابویی ارائه میدهد. در هردوی بازیها جان تلاش میکند تا یک مرد خانواده باشد که در گذشته یاغی و قانون شکن بوده و حالا اصلاح شده است. با در نظر گرفتن اینکه بازیکن نیز بخواهد در بازی وجدان داشته باشد، میتوان گفت دزدی از دیگران و بانک زنی، دیگر فعالیتهای جذابی برای شما نیستند. زمانی این فعالیتها جذابیت خود را بیشتر از همیشه از دست میدهند که هردوی بازیها سطح شرافت شما را ثبت میکنند. اینکه بخواهید خوب نباشید در حالی که میتوانید ببینید چقدر بد هستید، خیلی سخت است!
طراحی آرتور مورگان اصیلتر است اما بازهم آن حس تعلق به دنیای پیچیده Red Dead Redemption را دارد. طراحی او برای فعالیتهای کابویی مناسبتر است و داستان او در Red Dead Redemption 2 به بازیکنان این اجازه را میدهد تا به هنگام انجام کارهای کثیف از نظر اخلاقی راحت باشد! بازیکنان کنترل بیشتری روی ظاهر آرتور، اینکه او چه کاری انجام میدهد و اینکه چه چیزی به سایر شخصیتها میگوید دارند. به طور کلی خارج از بخش نقش آفرینی به جای کلینت ایستوود، ارتور شخصیت تاثیرگذارتری نسبت به جان مارستون است.
این بهتر بودن در مورد گیمپلی هم صدق میکند. آرتور میتواند همه فعالیتهایی که جان میتوانست در نسخه اول انجام دهد را انجام دهد و علاوه بر آنها چیزهای دیگری نیز وجود دارند. از طرفی بسیاری از فعالیتهایی که در هر دو بازی وجود دارند، در نسخه جدیدتر بازی، واقعگرایانهتر طراحی شدهاند. در Red Dead Redemption 2 باید اسلحه ها را تمیز نگه دارید، به اسبتان غذا بدهید و اینکه به هنگام شکار، مراقب پوست حیوانات باشید!
با در نظر گرفتن اینکه بازیکنان میخواهند فانتزی خود در مورد زندگی درغرب وحشی را واقعیت ببخشند، بازی کردن با آرتور راه آنهاست. البته آرتور نیز بدیهایی دارد. بعضی از مواردی که در بالا نیز گفته شدهاند تنها برای بازیکنانی لذت بخش است که یک تصویر واقع گرایانه از غرب وحشی میخواهند. اگر آنها میخواهند که در قمار تقلب کنند، اسبشان را تمرین دهند و بدن مردم را سوراخ کنند، باید آرام آرام تمام مراحل این کارها را انجام دهند قبل از اینکه اتفاق جالب توجهی صورت گیرد. سیستمهای موجود در بازی نیز مانند سلامتی و انرژی آرتور، شما را در استفاده کردن از این فعالیتهای موجود در بازی محدود میکنند. برای بالا نگه داشتن سطح سلامتی و انرژی آرتور شما باید در فعالیتهای مختلفی شرکت کنید که بعضی از آنها مانند شکار کردن و ساختن وسایل روند بسیاری کندی دارند و از هیجان و خشونت سینمایی که دوستداران کابویها به دنبال آن هستند میکاهد. جالب است که در این مورد خاص محتوای بیشتر به معنای لذت کمتر برای بعضی از بازیکنان است!
در پایان میتوان گفت که آرتور فعالیتهای بیشتری در غرب وحشی دارد و بازیکنان را بیشتر در فانتزی زندگی کردن در نقش یک کابوی فرو میبرد. داستان بازی او را مجبور نمیکند تا اخلاقمدار باشد و بازیکنان میتوانند هرگونه که میخواهند او را شخصیسازی کنند تا تمام نیازهایی که در رابطه با غرب وحشی دارند برطرف شود. آنها یا میتوانند یک قهرمان تفنگ به دست باشند یا یک کوهنشین که فقط به بقای خویش فکر میکند. در واقع دست بازیکن بازتر است. با این حال جان مارستون در اجرای یک نقش وسترن کهن الگویی موثرتر است.
با اینکه آرتور نسبت به او اهداف متنوعی را دنبال می کند اما باز هم بسته به نظر شخص، ممکن است یک نفر جان را به او ترجیح دهد. شخصی بودن این موضوع باید لحاظ شود. البته اگر کسی میخواهد شخصیتهای RDR را به کسی پیشنهاد دهد تا فانتزیهای وسترنی آن شخص به واقعیت تبدیل شود، احتمالا بهترین کار پیشنهاد آرتور خواهد بود. تطبیق پذیری آرتور به این معناست که اگر بازیکنان میخواهند یک کابوی خوب یا یک “مرد بی نام” باشد، آرتور میتواند این خواستهها را نیز برایشان برآورده کند. ممکن است او در این یک کار به خوبی جان نباشد اما بازهم میتواند فانتزیهای وسترنی بازیکنان را برآورده کند.
آخرین ویرایش: