تركيب فلزات مختلف با يكديگر و اضافه كردن چند قطره از معجوني خاص و فوق العاده سري به آن و در نتيجه تبديل آن به طلاي خالص و مقادير عظيمي اسكناس، همواره آرزوي عده بسيار زيادي از افراد در طول تاريخ بوده است. سال هاست كه عده بسيار زيادي از انسان ها سال ها وقت و هزينه خود را صرف رسيدن به اين مهم كرده اند اما ميزان موفقيت آنها در اين راه بيشتر از موفقيت هاي Kleing در راه تور كردن Viese نبوده است! شايد اين آرزو در واقعيت امكان پذير نباشد اما مدتهاست كه شركت Nipon Ichi Soft با ارايه و عرضه يكي از بهترين عنوان هاي خود لذت تبديل عناصر مختلف به يكديگر را حداقل در دنياي مجازي به ما ارزاني داشته است. لذت كيمياگري در دنياي Atelier!
عرضه عنوان Disgaea توسط شركت Nipon Ichi Soft به نوعي براي دوستداران سبك S-RPG اتفاق بسيار مهمي بود، چرا كه اين سبك را كه پس از Final Fantasy Tactics به نوعي به كما رفته بود، احيا كرده و جان دوباره اي به آن بخشيد. پس از عرضه Disgaea و جلب نظر مثبت گيمرها و منتقدين، شركت NIS به سرعت دست به كار شده و مقدمات ساخت چند عنوان ديگر در همين سبك را فراهم آورده و به اين ترتيب عناويني نظير Phantom Brave و Makai Kingdom را خلق نمود.
اما NIS تنها به ساخت اين عناوين قانع نبود، سازندگان Disgaea اينبار چيزي فراتر از عنوان هايي نظير PB و MK مي خواستند تا به ديگر شركت ها اثبات كنند كه موفقيت هاي Disgaea هيچگاه تصادفي نبوده است! به همين ترتيب همزمان با ساخت Makai Kingdom پروژه ساخت يك شش گانه جديد با همكاري شركت Gust كليد خورد. گيمرهايي كه با كارهاي شركت NIS آشنا هستند بدون شك مي دانند كه اين شركت علاقه عجيبي به شياطين و موجودات موزي دارد و اصولا در اكثر كارهايشان شياطين نقشي در داستان داشته اند! اما از آنجايي كه NIS تصميم داشت اينبار عناون كاملا جديد و متفاوت با كارهاي قبليش خلق كند، شياطين را به دنياي جديدش راه نداده و اينبار كارت دعوت خود را به شخصيت هايي كاملا متفاوت با شياطين، پيپن و پريني ها ارسال نمود!! شخصيت هايي كه برخلاف شياطين بسيار موجودات متمدن و صلح جويي بودند! بله درست حدس زديد! شخصيت هاي جديد ما اينبار كيماگران بودند! با توجه به اين تغيير اساسي در نوع داستان و شخصيت ها نام بازي نيز از اسامي شيطاني! فاصله گرفته و Atelier Iris نام گرفت.
به اين ترتيب عنوان جدید Gust و NIS با نام کامل Atelier Iris Eternal Mana در تاریخ 27 می 2004 میلادی در کشور ژاپن منتشر شد و مورد استقبال اکثر گیمرهای ژاپنی قرار گرفت. شدت محبوبیت AI به قدری بود که نزدیک به یک سال پس از انتشار آن در ژاپن نسخه انگلیسی آن نیز ساخته و روانه بازار شد.
سال ها قبل شهری بسیار بزرگ در آسمان به نام Avenbery وجود داشت که ساکنین این شهر دارای قدرت مقدسی به نام Mana بودند. تمامی مردمان این شهر کیمیاگر بودند، به این معنی که توانایی ترکیب مواد یا خالص سازی آنها را داشتند و از این قدرت خود برای حفظ صلح در سرزمین خود استفاده می کردند. اما مانند اکثر بازی های مشابه این صلح دوام نیاورده و شهر آونبری توسط نیروی ناشناخته ای مورد حمله قرار گرفته و به این ترتیب تمام کیمیاگران کشته می شوند و نیروی مقدس مانا از دست رس مردم پنهان می ماند.
چند سال بعد از این واقعه کودکی در سرزمین آونبری متولد می شد که دارای نیروی مانا و استعداد کیمیاگری بود. نام این کودک Kleing بود. کلین برای احیای دوباره سرزمین خود و بازگرداندن نیروی مانا به مردم تصمیم می گیرد به همراه دوستان خود به دنبال نهایت کیمیاگری و افسانه "کارگاه رنگین کمان" (Atelier Iris ) دست به سفری دور و دراز بزند....
داستان در EM بر خلاف Disgaea از درجه دوم و سوم اهمیت قرار داشت و تنها بهانه ای برای شروع بازی بود. اما هر چه قدرAI از لحاظ داستانی ضعیف و سطح بوده و حرفی برای گفتن نداشت، از لحاظ گیم پلی و سیستم جادو ها و آیتم ها بسیار غنی بوده و نو آوری های بسیار زیاد و متنوعی داشت. در EM با توجه به اینکه شخصیت ها کیمیاگر بودند و توانایی ترکیب مواد به یکدیگر را داشتند، بیشتر آیتم ها از ترکیب آیتم های پایه در بازی بدست می آمد؛ به طوری که با ترکیب این مواد با یکدیگر بیش از 300 آیتم خاص قابل ساخت بود که در زمان خود رقم کاملا قابل توجهی بود. در واقع تمرکز و لذت اصلی AI همین قابلیت ترکیب مواد با یکدیگر و تولید آیتم های عجیب و متنوع بود.
سیستم مبارزات در EM نوبتی کلاسیک با درون مایه های بازی های A-RPG بود به صورت که در هنگام ورود به صحنه های نبرد تصادفی بازی گیمرها می توانستند به شخصیت های انتخابی خود دستورات لازم را داده و پس از آن نظاره گر اجرای آن باشند. با پیروزی در هر مبارزه به نوار EXP هر کدام از شخصیت ها مقداری اضافه شده و با هر بار پر شدن آن شخصیت ها Level Up می شدند. آیتم ها و سلاح ها نیز بسته به سطح استفاده از آن ها ارتقا قدرت پیدا می کردند. در مجموع EM از لحاظ گیم پلی ویژگی خاصی که آن را از دیگر عناوین هم سبک متمایز کند نداشت و بیشتر کلاژی از بهترین نکات بازی های دیگر بود.
اما از دیگر مواردی که EM را از بازی های مشابه خود جلو تر قرار می داد، موسیقی زیبای ان بود که ساخته مشترک آقایان Daisuke Achiwa و Ken Nakagawa و Akira Tsuchiya بود. موسیقی شروع بازی با نام "White Night Imagination " از زیبا ترین قطعات موسیی در کل بازی های رایانه ای است که قابل مقایسه با آهنگ "Pain" اثر Yasunori Mitsuda در بازی Xenosaga است.
پس از موفقیت تجاری AI به سرعت مقدمات ساخت شماره دوم بازی نیز فراهم آمده و به این ترتیب شماره دوم بازی در 26 می سال 2005 با نام Atelier Iris the Azoth of Destiny برای کنسول PS2 منتشر شد.
یکی از عمده تغییراتی که AI2 نسبت به شماره قبلی به خود دیده بود، تغییر در روند داستان سرایی و فرار از بسیاری از کلیشه های داستانی بود که AI از وجود آنها به شدت رنج می‌برد. داستان AI روایت گر ماجرهایی بود که در سرزمینی جادویی و معلق در هوا به نام Eden اتفاق می‌افتاد. سرزمینی که همه ساکنینش دارای قدرتی جادویی به نام Mana بودند. Felt و Viese دو نوجوان یتیم بودند که به همراه یکدیگر در Eden زندگی می‌کردند. Viese دختری مهربان و همانند همه مردم سرزمینش کیمیاگر بود اما Felt که از زندگی یکنواخت و کسالت بار کیمیاگران خسته شده بود علاقه مند به شمشیر زنی و مبارزه بود. این دو نوجوان به همراه یکدیگر زندگی آرام و دلپذیری را تجربه می‌کردند، اما همانند اکثر بازی های JRPG اما!!!...
روزی یک زلزله مهیب و ترسناک در Eden آمده و باعث ناپدید شدن بسیاری از قسمت های این شهر می‌شود. پس از بروز این اتفاق وحشتناک، نگهبان و نماد قدرت در سرزمین Eden یعنی شمشیر افسانه ای، Azure Azuth به سخن آمده!! و به فلت می‌گوید که باید به همراه او از دروازه ناشناخته ها عبور کرده و با ورود به سرزمین Belkhyde به راز ناپدید شدن سرزمینش پی ببرد...
اما از اینجا به بعد کار شما شروع شده و شما مجبور بودید بار دیگر به دنیای کیمیاگران پا گذاشته و با کمک فلت و شمشیر سخن گویش شیطان اساطیری را بار دیگر نابود کرده و صلح و دوستی را به سزمین Eden بازگردانید.
سیستم گیم پلی AI2 از همه لحاظ بسیار شبیه به شماره قبلی خود بود و سازندگان زحمت ایجاد تغییرات اساسی در روند کلی گیم پلی بازی را به خود نداده بودند. اما آیا واقعا احتیاج به این کار بود؟ خوب پاسخ این سوال نه است!! چرا که گیم پلی AI به اندازه کافی غنی و متنوع بود که احتیاجی به متحمل شدن تغییرات اساسی نداشته باشد.
AI2 یک JRPG نوبتی کلاسیک بود که همانند هزاران JRPG مشابه دیگر شما می‌توانستید با پیروزی در مبارزات شخصیت های خود را ارتقا دهید. کیمیاگری و تولید آیتم های متنوع و جدید نیز کماکان با قدرت حظور داشتند، با این تفاوت که اینبار تعداد آیتم های خام بسیار بیشتر شده و گیمرها قادر به ساخت همه مدل آیتم بودند.
اما یکی از مواردی که در کمال تعجب کاملا مشابه شماره قبلی بازی بود و هیچ گونه تغییر و تحولی را به هیچ وجه قبول نکرده بود، گرافیک قدیمی و از رده خارج آن بود!! اگر چه AI2 دارای محیط و شخصیت های رنگارنگ بود اما از لحاظ فنی به هیچ وجه عنوان درخور توجهی نبود و با کمی ارفاق در حد عنوان های خوب دو نسل قبل! قرار می‌گرفت.
خوشبختانه AI2 همانند برادر بزرگتر خود از لحاظ موسیقی، صداگذاری و دوبله هیچ کم و کاستی نداشت و در حد واقعا بالایی قرار داشت. موسیقی های ارکسترال و حماسی شماره اول بازی به لطف آقای Daisuke Achiwa بار دیگر به AI2 بازگشته و گیمرها را در دنیای افسانه ای کیمیاگران غرق می‌کرد.
در آخر داستانی زیبا، جذاب و پرکشش، نوآوری های جالب به همراه درون مایه طنز اثر دست در دست هم داده تا بار دیگر ایرادات فراوان بازی به چشم نیامده و AI2 نیز همانند شماره قبلی خوب به موفقیت تجاری عظیمی دست یابد.
Gust که عرضه پشت سر هم عنوان های AI به مزاقش خوش آمده بود بلافاصله شماره سومش بازی را نیز در تاریخ 29 جون سال 2006 برای کنسول PS2 عرضه کرد.
متاسفانه هر چقدر AI2 عنوانی سرگرم کننده و جذاب از کار در آمده بود، AI3 تبدیل به یک عنوان خسته کننده و تکراری شده بود.
داستان AI3 در باری دو جوان به نام های Edge، مبازی بد اخلاق و دختر کیمیاگری به نام Iris بود که برای نابودی هیولاهای شهر Alterworld با خلاف کاران و مزدوران همکاری می‌کنند. در دنیای Alterworld یک افسانه قدیمی وجود دارد که می‌گوید اگر کسی موفق شود هفت گوی اژدها، ببخشید هفت سنگ جادویی!! را پیدا کند می‌تواند به هر آرزویی که دارد جامع عمل بپوشاند. حال وظیفه شما این است که به وسیله Edge و Iris هفت سنگ مورد نظر را پیدا کرده و با کمک آنها هیولاهای سرزمینتان را نابود کنید، چونکه در Alterworld هیچ کس از هیولاها خوششان نمی‌آید! البته در میان اگر دلتان خواست می‌توانید با راز بزرگ مشابه بودن اسم Iris با افسانه بزرگ تر!! Iris پی ببرید، اگ هم نخواستید و حوصله نداشتید می‌توانید وقتتان را برای انجام این کار تلف نکنید چون بین خودمان بماند، هیچ از بزرگی در کارنیست و همه اینها سرکاری است!
انصافی شما داستانی مزخرف و خسته کننده تر از این دیده اید؟ (البته داستان های سری Spectral Soul همیشه استثنا و در مزخرفی بی حد و مرزشان شهره عام و خاص!!!)
متاسفانه بر خلاف AI2 سازندگان اینبار حتی نتوانسته بودند گیم پلی موفق شماره اول بازی را کپی کرده و با حذف مبارزات تصادفی عملا هسته اصلی گیم پلی بازی را نابود کرده بودند.
کیمیاگری نیز که یکی از بخش های جالب و مفرح شماره های قبلی بازی بود، اینبار بسیا کسل کننده طراحی شده و در نهایت چیزی بیشتر از شماره های قبلی بازی ارایه نمی‌داد.
خوشبختانه موسیقی بازی کماکان در حد قابل قبولی بود. اگر چه ترکیب سازهای های الکتریکی با سازهای سنتی ژاپنی همانند فلوت، استادانه انجام شده و قطعات موسیقی AI3 بسیار زیبا و شنیدنی از کار در آمده بودند اما به هیچ وجه به پای کیفیت بالای اثر قبلی نمی‌رسیدند.
در مجموع AI3 به هیچ وجه از لحاظ کیفی نتوانست موفقیت شماره های قبلی خود را کسب کند و فروش پایین تر آن نسبت به شماره های قبلی نیز شاهدی بر این مدعاست.
پس از عرضه AI3 و استقبال نسبتا پایینی که از آن به عمل آمد شرکت Gust تصمیم گرفت تا اینبار بهتر عمل کرده و شماره چهارم بازی را با کیفیت بهتری روانه بازار کند. با ورود به نسل هفتم کنسول های خانگی کار ساخت شماره چهارم بازی نیز به کنسول جدید منتقل شد و به این ترتیب مقدمات ساخت شماره چهارم بازی برای کنسول PS3 فراهم آمد.
متاسفانه علارغم اینکه حتی خبر ساخت شماره چهام بازی برای کنسول PS3 به صورت رسمی اعلام شده بود، ناگهان پروژه ساخت این عنوان به خواب رفته و در عوض به جای آن عنوان غیر رسمی جدیدی از سری Atelier با نام Atelier Rorona برای کنسول PS3 تایید شد. به این ترتیب ساخت شماره چهام بازی به بعد از انتشار این عنوان موکول شد.
AR هم اکنون در داخل ژاپن منتشر شده است و با توجه به نقد ها و تعریف های مثبت طرفداران مجموعه می‌توان حدس زد که با عنوان بی نهایت جذاب و زیبایی طرف هستیم. با توجه به اینکه ساخت نسخه انگلیسی این بازی از سوی Gust و NIS تایید شده است، از دادن هر گونه اطلاعاتی از این عنوان در داخل این مقاله خوددای می‌کنیم، اما خیالتان راحت باشد! اینبار با بازی ضعیفی همانند AI3 طرف نیستید! AR از هر لحاظ عنوانی زیبا و دیدنی است. حتی از لحاظ گرافیک!! بله اینبار دیگر از گرافیک دوبعدی و اسپرایت های عنوان های قبلی خبری نیست. اینبار نوبت سبک Cell Shade است! بله، درست همانند عنوان زیبای Eternal Sonata. البته اگر کمی صبر کنید و با ما همراه باشید می‌توانید در روز های آینده معرفی کوتاه و نقد این عنوان را نیز در همین سایت بخوانید! پس با ما همراه باشید...
آخرین ویرایش:
Google