.به نظر من کلا خیلی لیست درستی نیست
فکر کنم اینا تیریپشون اینطوریه که هر کی بگه مثلا فلان فیلم فیلم خوبیه اینا امتیاز نقدو صد میگیرن، هر کیم بگه فیلم بدیه 0 میگیرن، یعنی این وسط چیزی ندارن
واسه همین وقتی هیشکی به یه فیلمی نگه "این فیلم بدیه" اون فیلمه ریتش میشه صد! ولی دلیل نمیشه که اگه از تک تک اون منتقدا بپرسیم همشون به فیلم 100 بدن!
امروزم بیکارم حوصله درسم ندارم یکم این فیلما رو بنویسم که تموم شن
----------------------------------------------
این Che یکی از اون فیلماییه که کاملا ملت دو دسته ن سرش! یه سری شدیدا حال کردن با این فیلم، مثل راجر ایبرت که این فیلمو گذاشته فیلم سوم لیستش، یا هوبرمن منتقد ارشد ویلیج وویس که فیلمو گذاشته چهارم تو لیستش. اما جفری ولز
(یکی از مهمترین و قدیمیترین بلاگرهای سینما) این فیلمو بهترین فیلم سال انتخاب کرده، یکی دو جای دیگه هم که مهمترینشون Hot blog ه فیلمو بهترین فیلم سال انتخاب کردن.
فیلم یه حالت رئالیستی خیلی قوی داره، و با اینکه صحنه های اکشن و اینا هم داره، ولی کلا فیلم آرومیه، حالا این آرومی فیلم وقتی طول فیلم هم 4 ساعت باشه دیگه بیشتر خودشو نشون میده!
مهمترین نکته های فیلم که میگن قویه بازی بنیشو دل تورو در نقش چه گوارا و فیلمبرداری فیلمه. فیلم تو لیست فیلم کامنت 22 مه، کلا تو 32 تا لیست بوده که تو 7 تاشون اول بوده.
تقریبا هیچ شانسیم برای اسکار نداره، مگر دل تورو برای نقش اصلی مرد.
در ضمن با اینکه فیلم دو پارته ولی باید یه جا دیدش، پس یک فیلم حساب میشه که به جای Intermission وسط فیلم، فیلمو دو پارت کردن.
Che’ is, when the chips are down, as Old Hollywood as it gets.
From the overture in which we watch Cuba - and then South America – laid out, to the epic length that creates a relationship with virtually every character in a way you rarely see in modern films, to the calm central “hero” who is more real than Gary Cooper would have been, but just as movie star weighty, Che’ is the great movie experience of 2008. It is a movie that washes over you and seeps into you, as only a film that takes this kind of time can. Yet, I was never bored… not during the first, second, or third viewing.
--------------------------------------
واقعا لازمه در مورد بتمن هم چیزی بنویسم؟
فقط خواجه ی شیراز این فیلمو ندیده
واسه همین فقط ریتینگاشو میذارم که گذاشته باشم!
فیلم تو لیست Indiewire بیست و دومه، تو لیست Movie City news سومه، تو لیست فیلم کامنت 21 مه، نمرش تو متاکریتیک هم 82 ه. کلا هم توی 180 تا تاپ تن بوده که تو 45 تاشون رتبه ی اولو داشته(بیشتر از هر فیلم دیگه ی سال). از طرف انجمن های تهیه کنندگان و کارگردانان و فیلمبرداران و نویسندگان و تدوینگران و صدابرداران و طراحان صحنه و طراحان لباس هم کاندید شده
و البته هرچی بیشترم میگذره به نظر میاد که فیلم تا حد خوبی overhype شده و فیلمی نیست که بمونه توی تاریخ.
--------------------------------------------
Son of Rambow یکی از فیلماییه که من وقتی اسمشو شنیدم گفتم بریز دور ولی وقتی خودشو دیدم بسیار زیاد با فیلمه حال کردم! فیلم بسیار فیلم Cute و دوست داشتنی ایه! داستانشم در مورد دو تا پسربچه س که میخوان یه فیلم با تیریپ Rambo بسازن
فیلم اونقدر فیلم کوچیکیه که خیلیا اهمیتی ندادن بهش، نمیره های خوبیم نداره(74 تو RT و 66 تو متاکریتیک) ولی حتما ببینین فیلمو، پشیمون نمیشین.
Garth Jennings' second film is a wonderful, quirky coming-of-age tale on par with Stand by Me, as it shows the unlikely friendship between two very different British schoolboys, played by talented newcomers Bill Milner and Will Poulter. The disappointing delay in releasing this movie by Paramount Vantage, the weak marketing campaign and the decision to release it in early May against huge blockbusters like Iron Man all added up to the fact that almost no one saw this movie in theaters, even though I'll freely admit to having paid to see it a third time in order to share it with a friend of mine. Either way, I seriously love the guys of Hammer and Tongs, and I can't wait to see what they do next.
---------------------------------------------
راستی یه فیلم عظیمی یادم رفته بود
Road to perdition یکی از محبوب ترین فیلمای منه، فیلمی که بارها نگاهش کردم و بازهم نگاهش خواهم کرد و تقریبا هیچ مشکلی تو فیلم نمیبینم.
Jarhead هم فیلمی بود که بسیار لذت بخش بود، حتی جیک جیلنهال هم تو اون فیلم قابل تحمل بود و نمیدونم چرا یه حس Full metal jacket داشتم وقتی فیلمو میدیدم.
American Beauty با اینکه حقش اونهمه اسکار نبود
ولی بسیار فیلم خوبی بود هر چند یه جورایی میشه گفت اون دو تای دیگه بهتر از این بودن.
فیلم آخر کارگردان 3 تا فیلم بالا ولی یه مشکل عظیمی داره! به خاطر استفاده از دو تا چهره فوق مطرح هالیوود یکم وجهه ش بین طرفدارای سینمای مستقل و مثلا روشنفکرا و اینا بهم خورده، از اون طرف هم فیلمش خیلی تلخ و تاریکه برای ذائقه ی هالیوود، واسه همین یه حالت از اینجا مونده از اونجا رونده پیدا کرده
فیلم که بر اساس یه رمان معروف ولی کم فروش نوشته شده، در مورد زندگی یه خونواده تو حومه ی کانکتیکات هستش و مشکلاتی که برای زندگی و بزرگ کردن بچه هاشون دارن. فضای کلی فیلم تلخ و عمگینه و چه کسی بهتر از سام مندز میتونه فضای غمگین ایجاد کنه؟
فیلم یکی از بهترین Cast&Crew های ممکن رو داره، کارگردانش مندزه، بازیگراش دیکاپریو و وینسلت و کتی بیتس و مایکل شنن(که امسال تو Shotgun Stories ترکونده) هستن، فیلمبردارش راجر دیکینزه که یکی از بهترین فیلمبردارهای تاریخه(اکثر فیلم های کوئن ها رو این فیلمبرداری کرده، پارسال هم برای دو تا فیلم کاندید اسکار بود و آهنگساز فیلم هم تامس نیومنه که فوق العاده س کاراش، آهنگ فیلمایی مثل Shawshank یا فیلمای قبلی همین کارگردان و Finding Nemo رو این ساخته.
فیلم به دلیل همون قضیه ی از اینجا مونده از اونجا رونده خیلی ریتینگای شاخی نداره، ولی هر کی فیلمو دیده و حال کرده گفته فیلمیه که چندسال دیگه که افراد بیشتری ببیننش ارزشش معلوم میشه.
فیلم کلا تو 46 تا تاپ تن بوده که تو 4 تاش اول بوده، مهمترین لیستی که توش اول بوده، لیست San Francisco Chronicle بوده که بزرگترین نشریه ی سن فرانسیسکوئه.
Kate Winslet and Leonardo DiCaprio, in two of the best performances of the year, play a young married couple who lose their dreams in the American corporate world and its assigned roles. Sam Mendes reads minds when words aren’t enough, and has every detail right — including the chain-smoking by those who find it a tiny consolation in inconsolable lives. — Roger Ebert, Chicago Sun-Times
--------------------------------
کیت وینسلت امسال تو دو تا فیلم بازی کرده تا ببینه بالاخره بهش اسکار میدن یا نه، اسکاری که خیلی وقت پیش باید بهش میدادن! این فیلمش بر خلاف فیلم قبلی موضوعش مقبول تره، هولوکاست!
کارگردان و نویسنده ای که قبلا باهم The Hours رو کار کرده بودن، فیلمی که تو سال خودش به مراتب بهتر از شیکاگو بود و البته از Gangs of NY و Perdition بهتر نبود واسه همین نباید اسکار میبرد
ولی بیشتر از شیکاگو حقش بود
فیلم در مورد یه پسریه که با یه دختر چندین سال بزرگتر از خودش رابطه داره و بعد از چندسال که دوباره دختره رو میبینه میفهمه که دختره تو هولوکاست دست داشته.
Ralph Fiennes و Kate Winslet تو فیلم بازی میکنن، کیت وینسلت با گریم پیرتر میشه میشه ولی پسره رو دو تا بازیگر در دو مقطع نقششو بازی میکنن که رالف فینس نقش پسرو وقتی که بزرگ شده بازی میکنه.
فیلمبردار فیلمم فیلمبردار بزرگیه، معروف ترین کارشم فیلم خیلی خوب The Mission(رابرت دنیرو) بوده.
یه نکته جالبم اینکه تو Golden Globe ریکی جروایس(کمدین معروف انگلیسی) اومد رو سن و به وینسلت گفت که بهت گفته بودم تو یه فیلم هولوکاستی بازی کن تا جایزه ببری
فیلم کلا تو 30 تا لیست بوده که فقط تو یکیشون اول بوده، تو لیست راجر ایبرت هم هست.
the movie is romantic without being overly sentimental plus it deals with something I've long pondered being the son of German Jews: after WWII, how were Germans able to deal with the guilt they faced about what happened under their noses? (And yes, there have been a lot of movies about Nazis and the Holocaust and the German experience, but this one was clearly the best.) It's probably better not knowing much more than that before seeing Daldry's film, but you can expect performances every bit as good as those in The Hours including the role of Kate Winslet's career and a breakthrough performance by newcomer David Kross, having to deal with a lot of difficult emotional scenes as the younger Michael Berg. (Ralph Fiennes plays Berg later in life.) It's an unforgettable film that's full of the type of rich artistic depth we've come to expect from Daldry
-----------------------------------
یکی دیگه از فیلمای خوب فرانسوی امسال یه فیلم جنایی به اسم Tell No one هستش.
داستان در مورد یه دکتری هست که 8 سال بعد از اینه زنش به قتل رسیده، یهو پاش توی یه ماجرای قتل وا میشه و همون موقع هم یه ایمیل از زنش بهش میرسه و ماجرا قاطی پاتی میشه
فیلم از نظر منتقد ارشد متاکریتیک بهترین فیلم ساله، جدا از اون کلا تو 30 تا لیست دیگه بوده ولی فقط تو لیست همون منتقد متاکریتیک اوله، نمره ش تو متاکریتیک هم 82 ه، تو لیست منتقدای La Times و Entetainment Weekly هم بوده، تو لیست فیلم کامنت هم چهل و هفتمه.
A French thriller so jammed with twists it would be a crime to reveal them. Let’s just say that this tale of a man who learns that his murdered wife may still be alive is as artfully dense as The Big Sleep, as painfully romantic as Vertigo, and so gripping it just about resynchronizes your pulse. — Owen Gleiberman, Entertainment Weekly
-----------------------------------
زودیاک از اون فیلماییه که من هر سری میبینیم بیشتر خوشم میاد، فیلمی که به مراتب بالغ تر و پخته از فیلمای قبلی فینچر مثل Se7en و Fight Club ه، فیلمایی که بیشتر بارشون رو دوش طرح فیلمنامه بود. واسه همین وقتی عبارت Curiuos Case رو تو اسم فیلم جدید فینچر دیدم یکم نا امید شدم ولی وقتی تریلرهای فیلمو دیدم و در موردش شنیدم بسی خوشحال
اسم فیلم یکم منو یاد یکی از فیلمای هرزوگ میندازه، Enigma of Kaspar Hauser، داستان فیلم هم در مورد یه آدم مرموزی به اسم کاسپار هاوزره که یهو پیداش میشه یهو هم نیست میشه آخرشم دقیقا معلوم نمیشه جریان چی بوده!
آخرین فیلم فینچر در مورد یه بابایی به اسم بنجامین باتنه(برد پیت) که وقتی به دنیا میاد در نهایت پیریه و سال به سال جوونتر میشه، در این بین هم عاشق یه دختره(کیت بلنشت) میشه که دختره معمولیه، یعنی وقتی این پیره دختره بچه س، وقتی پسره جوونه دختره پیر میشه
فیلم اینطور که میگن از نظر تکنیک سینمایی یه شاهکاره، خیلیا میگن یکی از بهترین فیلمای ده سال گذشته س حتی، ولی اونایی که با فیلم مشکل دارن بیشترین ایرادی که به فیلم میگیرن زمان طولانی فیلمه که نزدیک به 3 ساعته.
این فیلم به همراه Slumdog Millionaire تنها فیلمایین که تمام انجمن های صنفی هالیوود تو زمینه خودشون کاندیدش کردن برای بهترین فیلم سال.
به جز فینچر و پیت و بلنشت، چهره های معروف دیگه ی فیلم یکی Tilda Swinton هستش که پارسال اسکار نقش مکمل زن رو برد، یکی هم کلودیا میراندا که فیلمبردار این فیلم و تقریبا تمام فیلمهای قبلی دیوید فینچره.
فیلم به خاطر طولانی بودن و ریتم آروم و تا حدودی شاعرانش خیلی مورد قبول قرار نگرفته، به اضافه اینکه به خاطر جلوه های ویژه ی زیاد(البته از نوع خوبش، یعنی جلوه هایی که برای فیلم اجباری بودنن) و بازیگرای معروفشم بین اهالی سینمای مستقل هم راش نمیدن
یه چیزی مثل Revolutionary Road
کلا هم توی 101 لیست تاپ تن بوده که تو 10 تاشون اول بوده، و هم تو لیست Indiewire هم تو لیست Filmcomment که جفتشون مربوط به سینمای مستقلن 34 ام شده.
I'm also a diehard fan of Jean-Pierre Jeunet (Amelie) and this is the closest an American filmmaker has come to creating that sort of fantastical and magical feeling in a movie. The movie covers a lot of ground and there's a lot of depth to its exploration of life and death and love and age and youth, that it's hard not to be deeply affected, especially by the last hour. The movie explores so many different ideas and themes--and that's not even including the Hurricane Katrina setting used for the present day framing sequence--that I'm sure I can watch the movie over and over and get more out of it with each viewing. The 2 hours and 45 minutes go by quicker than you think--if you're in the right head then it's almost a spiritual experience at times--and it leaves you at the end realizing you've watched something unprecedented in terms of cinema that's not likely to be repeated.
----------------------------------------
Frost/Nixon فیلمی بود که قبل از اکران همه میگفت خیلی شاخه، بعد که اکران شد تا یه چند روز جو حاکم منفی بود ولی بعدش باز دوباره نقدای مثبت رو شد، اونقدری رو شد که الان که فصل جوایزه، بعد از Slumdog و بنجامین باتن، به همراه Milk سومین فیلم پر امیده.
فیلم در مورد یه سری مصاحبه تلویزیونی بین دیوید فراست و ریچارد نیکسون، دومین رئیس جمهور منفور امریکا بعد از جرج بوش تقریبا، هستش که چندسال بعد از استغفای نیکسون انجام میشه.
ران هاوارد کارگردان فیلمه ولی اصل فیلم برای پیتر مورگانه، کسی که فیلمنامه رو از روی نمایشنامه ی خودش نوشته. در ضمن این فیلم به همراه فیلم W لیوراستون که در مورد جرج بوشه، درست تو اوج انتخابات امریکا نمایش داده شدن، و جفتشون هم یه جورایی موضعشون علیه جمهوریخواه ها بود.
Frank Langella که یکی از بزرگترین بازیگرای زنده ی تئاتر دنیاس نقش نیکسون رو بازی میکنه و سومین شانس اسکار امساله، نقش دیوید فراست(مجری تلویزیون) رو هم مایکل شین بازی میکنه.
فیلم جدا از کاندیداتوری توی جوایز مختلف، توی 91 لیست تاپ تن هم بوده که تو 3 تاشون فقط اول شده، یعنی تعداد افرادی که با فیلم حال کردن زیاد بوده ولی تعداد افرادی که با فیلم خیلی حال کردن کم بوده
نمیره ی فیلم تو متاکریتیک 80 و تو RT نوده.
I knew nothing about the Nixon versus Frost interviews until I watched this movie. Now I feel better versed about the disgraced ex-President as a fallen world leader and as a man who had to deal with being run out of office (something he brought on himself) and forced to live out his life away from the world of politics. Directed by Ron Howard and adapted for the screen by Peter Morgan (who wrote the stage play the feature film’s based on), Frost/Nixon isn’t just about politics and that’s what makes it so fascinating.
-----------------------
فعلا بسه، یه چنتایی فیلم مونده اونارم یا مینویسم یا فوقش فقط اسماشونو میذارم