Wings Of Liberty VS Heart Of the Swarm

Wings Of Liberty VS Heart Of the Swarm


  • مجموع رای دهنده‌ها
    22

Grey Warden

Dragon Age Scholar
Loyal Member
VS
بالاخره پس از دو سال قسمت دوم از سه گانه StarCraft 2 ماه پیش عرضه شد و توانست نظر مثبت تمامی منتقدان رو جلب کند.اما مسلما در اولین نگاه این عنوان باید با قسمت اول این سه گانه یعنی Wings Of Liberty مقایسه شود و دید آیا میتواند در بخش تک نفره از آن عنوان پیشی بگیرد یا خیر.
دوستانی که هر دو عنوان رو تجربه کردند خواهشا نظراتشان رو بیان کرده و دلایل برتری هر کدام را ذکر کنند.
----------------------------------------------------------------------------------------------------------
ابتدا نظر خودم و مقایسه جز به جز هر دو بازی!

داستان:
همیشه داستان یکی از رکن های اصلی سری StarCraft بوده و به عقیده بسیاری دلیل اصلی جذابیت این سری داستان پیچیده و بسیار تاریک آن است.
داستان در Wings Of Liberty شروع بسیار کندی دارد و رفته رفته بر جذابیت آن افزوده میشود و سرعت میگیرد.داستان شماره اول بیشتر به داستان اصلی سری و هدف بوجود آمدن Queen Of Blades و پیشگویی در مورد آینده کهکشان می پردازد که بار اصلی داستان را چند مرحله مربوط به پروتاسها و زراتول به دوش می کشند و در مراحل اصلی و مربوط به ترانها و جیمز رینور به تقابل وی با Queen Of Blades می پردازد.در کل داستان بازی با روایتی منطقی و جذاب پیش می رود که در مراحل آخر به اوج می رسد,در این بین هم چندین داستان جانبی وجود دارد که بر جذابیت بازی می افزاید.
اما در Heart Of the Swarm شروع بازی با این که بسیار سریع و جذاب است و اتفاقات مهم یکی از پس از دیگری رخ می دهد اما ناگهان این روند از بین می رود و با داستانی کند مواجه می شویم که تقریبا به جز چند مرحله ی خاص همین روند تا پایان بازی باقی می ماند.بدون اسپویل کردن داستانی Heart Of the Swarm به یکی از قدیمی ترین قسمتهای داستانی سری مربوط به انتقام سارا و جیمز از منگسک می پردازد و در کنار آن حقایقی از نژاد زل ناگا و گذشته زرگها آشکار میشود.
در کل با این که هر دو قسمت در این سری خوب عمل می کنند اما به شخصه روند داستان سرایی Wings Of Liberty رو بیشتر می پسندم,ضمن این که در شماره اول دو انتخاب داستانی وجود دارد که بیش از پیش به جذابیت آن اضافه میکند,چیزی که Heart Of the Swarm از آن بی بهره هست.

شخصیت پردازی:
شخصیتهای اصلی سری همگی در StarCraft 1 به بهترین شکل ممکن ساخته شدند و در این مورد هم Wings Of Liberty و هم Heart Of the Swarm کار بسیار راحتی پیش رو داشتند,اما همین شخصیتهای کامل و دوست داشتنی در هر دو سری به تکامل می رسند و در موقعیتهایی قرار میگرند که بیشتر با ابعاد شخصیتیشان آشنا میشویم,چه در سری اول جیمز رینور و چه در دومی سارا کریگان,هردوی این شخصیتها در نسخه مربوط به خود عالی ظاهر می شوند و انتخاب از بین این دو واقعا کار بسیار دشواریست.
اما یک سری شخصیتهای نسبتا جدید و کاملا جدید نیز در هر دو شماره معرفی می شوند که مسلما در مقایسه با شخصتهای اصلی سری در درجات پایین تر قرا میگیرند,اما در هر دو بازی یک استثنا وجود دارد,در Wings Of liberty با فردی به نام Tychus Findlay آشنا می شویم که بدون شک یکی از بهترین شخصیتهای سری است و یک تنه بسیاری از جذابیت بازی را به دوش میکشد,همینطور که Heart Of the Swarm با زرگی به نام Abathur روبرو میشویم که همان جذابیت را البته در مقیاسی کوچکتر به بازی می دهد,هرچند نقش وی در داستان و گیم پلی اصلا در حد Tychus Findlay نیست که با توجه به ماهیت وی قابل قبول است.
همچنین تعداد شخصیتها همراه در Wings Of Liberty بسیار بیشتر از Heart Of the Swarm هست و نسبتا از جذابیت بیشتری برخوردار هستند و در این مورد نیز Wings Of Liberty برتری دارد.

گرافیک و کات سین ها:
در مورد گرافیک تفاوت چندانی بین هر دو عنوان دیده نمیشود و هر دو در یک سطح هستند اما در مورد کات سینها اینگونه نیست.
تقریبا تمامی بازیهای بلیزارد از کات سینهایی فوق العاده ای برخوردارند که یک سر و گردن از بازیهای دیگر بالاتر است و این ویژگی هم برای Wings of Liberty و هم Heart Of the Swarm صدق می کند,اما این بین این دو به یقین میتوان گفت Heart Of the Swarm در این زمینه از Wings of Liberty بالاتر است,هم در تعداد کات سین های بازی و هم کیفیت آنها,مخصوصا در مقایسه با کات سینهای ابتدایی و انتهایی بازی تفاوت بسیار زیاد است.
عنوان اول با داشتن دو کات سین خیلی خاص مسلما در آن زمان همگان را راضی کرد ولی Heart Of the Swarm از آن هم فراتر می رود,کافیست مبارزه سارا و Narud یا کات سین انتهایی بازی رو ببینید تا به گفته ی من برسید.

صدا گذاری:
صدا گذاری شخصیتهای اصلی هر دو سری به علت اینکه در هردو بازی حضور دارند تفاوت زیادی ندارد اما در مورد شخصیتهای فرعی این گونه نیست,در Wings Of Liberty با توجه به این که شخصیتهای زیادی حضور دارند و صدای همه ی آنها کاملا مناسب و حرفه ای است اما مورد خیلی خاصی در بین آنها دیده نمی شود.در حالی که در Heart Of the Swarm به علت اینکه اکثر شخصیتها از نژاد زرگ هستند صدا گذاری بسیار خاصی را طلب میکند که مسلما Heart Of the Swarm از این امتحان کاملا سربلند بیرون آمده.
کافیست لحظه ای صدا و نحوه ی گفتار شخصیتهایی مانند Abathur یا Dehaka را بشنوید تا به برتری Heart Of the Swarm در این ضمینه پی ببرید.

موسیقی:
در هردو عنوان موسیقی یکی از ارکان اصلی بازی به شمار می رود و تم مخصوص به خود را داراست اما در Wings Of Liberty این رکن جلوه ی بیشتری دارد و بازیباز را بیشتر با خود همراه میکند مخصوصا با داشتن تم وسترن گونه ی خود کاملا مناسب با حال و هوای کابوی های فضایی!!!

گیم پلی:
حال میرسیم به مهمترین قسمت بازی,گیم پلی در Wings Of Liberty با توجه به این که نژاد تران را به عنوان نژاد اصلی دارد و این نژاد در بین اکثر دوستان از محبوبیت بیشتری برخوردار است کار را برای Heart Of the Swarm تا حدودی سخت کرده است.
هر دو گیم پلی متناسب با نحوه ی بازی با نژاد اصلی خود طراحی شده اند اما در هردوی آنها تنوع حرف اول را میزند.تنوع مراحل بازی حرفی برای باقی سردمداران این سبک باقی نمیگذارد.به طوری که حتی یک مرحله کلیشه ای دفاع از بیس هم با یک سری خلاقیتهای ریز به مرحله ی کاملا جدیدی تبدیل میشود و به هیچ وجه احساس خستگی به بازیباز نمی دهد.درجه سختی بازی در هر دو عنوان بسیار بالاست اما متاسفانه در Heart Of the Swarm تا حدودی این درجه پایین تر آمده است,به شخصه هنوز کابوس مرحله آخر در Wings Of Liberty در درجه Hard را به یاد دارم و لذتی که پس از اتمام آن بردم هیچ موقع فراموش نخواهم کرد اما در Heart Of the Swarm با اینکه درجه سختی هنوز هم بالاست اما با مراحلی فوق العاده مشکل مانند Wings Of Liberty مواجه نمی شوید و حتی سخت ترین مراحل را نیز با درجه سختی Hard پس از 3 یا 4 بار شکست میتوانید پشت سر بگذارید.البته هنوز درجه سختی Brutal از سختی دیوانه واری برخوردار است که کار و تمرین بسیار طلب میکند تمام کردن بازی در این درجه از دشواری.
سرعت گیم پلی در Heart Of the Swarm بسیار بالاتر از Wings Of liberty هست و در اکثر مراحل با محدودیت زمانی برای اتمام مرحله مواجه هستید و گاهی از همان شروع تحت هجوم سنگین نیروهای دشمن قرار می گیرید.بر خلاف حرکت کند ترانها در نسخه اول در این بازی زرگها بسیار سبک حرکت میکنند و کاملا مناسب مراحل Heart Of the Swarm هستند.اما در Wing Of liberty دو وِیژگی وجود دارد که در Heart Of the Swarm دیده نمی شود,یکی چند مرحله اجازه بازی با پروتاسهاست که حس خوبی در بین این همه تران به بازیباز میداد و دیگری وجود سه انتخاب مراحل.که هر مرحله گیم پلی متفاوتی را ارائه می دهد و حتی گاهی در نحوه ی بازی در مراحل بعدی هم تاثیر گذار است.سیستم بین مرحله ای صحبت با اطرافیان هم به گونه ای در Wings Of liberty به علت همراهیان بیشتر لذت بخشتر است اما در مورد ارتقا واحدها و انتخاب آنها Heart Of the Swarm بهتر عمل کرده و سیستم تجربه ی هرکدام از ارتقاها قبل از انتخاب و قابلیت تعویض آنها در بین مراحل و انتخاب آنها با توجه به مرحله پیش رو دست بازیباز را بسیار بازتر قرار میدهد.
اما مهمترین تفاوت و برتری Heart Of the Swarm به Wings Of liberty به وجود سارا در مراحل,که بازی را تا حدودی شبیه به عنوان افسانه ای WarCraft 3 کرده است,بر میگردد.قرار دادن Hero در بازی سطح گیم پلی بازی را بسیار بالا برده و آن را لذت بخش تر کرده است و استفاده مناسب از قابلیت های وی میتواند نتیجه هر مرحله را تغییر دهد,قابلیتی که Wings Of liberty از آن بی بهره بود.
با همه این ویژگیها گیم پلی هر دو عنوان در سطح بسیار بالایی قرار دارند اما به شخصه Heart Of the Swarm را به علت سرعت بسیار بالای آن و قرار دادن Hero در بازی ترجیح می دهم.
----------------------------------------------
در کل و به عنوان یک مجموعه هر دو عنوان قابل ستایش و از بزرگان سبک استراتژی محسوب میشوند و نقاط قوت مخصوص به خود را دارا هستند اما من تا حدودی Heart Of the Swarm را ترجیح می دهم.
 
من WoL رو بیشتر دوست داشتم . کنترل ترنها ساده تره . یونیتهاش قابل درکتر هستن . یعنی از ظاهرش میفهمی که این به چه دردی میخوره و سریع کار باهاش رو یاد میگیری . بودن بین آدمها هم حس همزاد پنداری بهتری داره .ولی زرگها ... ! زرگها بی نظم هستن . آدم اصلا نمیدونم الان چی رو انتخاب کرده . کار کرده یونیت ها رو نمیشه سریع حفظ کرد . البته اصولا عقیده ام اینه که زرگها استراتژیکتر هستن !! میشه باهاشون خیلی قشنگ یه بیس کامل ترنها رو نابود کرد با کمترین تلاتفات ولی کار هر کسی نیست .
 
من WoL رو بیشتر دوست داشتم . کنترل ترنها ساده تره . یونیتهاش قابل درکتر هستن . یعنی از ظاهرش میفهمی که این به چه دردی میخوره و سریع کار باهاش رو یاد میگیری . بودن بین آدمها هم حس همزاد پنداری بهتری داره .ولی زرگها ... ! زرگها بی نظم هستن . آدم اصلا نمیدونم الان چی رو انتخاب کرده . کار کرده یونیت ها رو نمیشه سریع حفظ کرد . البته اصولا عقیده ام اینه که زرگها استراتژیکتر هستن !! میشه باهاشون خیلی قشنگ یه بیس کامل ترنها رو نابود کرد با کمترین تلاتفات ولی کار هر کسی نیست .

دقیقا زدی تو خال ولی خب همین مهمترین ویژگی استارکرفت هست که تو هیچ بازی دیگه ای تا این حد دیده نمیشه,حتی وارکرفت!!
تفاوت عمیق نژادها!!!
 
درود

چند روز پیش از ابتدا شروع کردم به بازی کردن هر دو کمپین

بدونه شک کمپین Heart Of the Swarm خیلی سر تر بود و از هر نظر برتری چشمگیری نسبت به کمپین اول داشت

ساختار تولید مثل زرگها بسیار هوشمندانه طراحی شده به هیچ عنوان بی نظم نیستند بلکه باید گفت نظم و ویژگی خاص یک زرگ با دقت کامل کار شده

سیستم ارتقا بینهایت عالی کار شده

چیزی که باعث خوشحالی من شد یکی از جادوهای سارا منو یاد جادوی kenji در بازی Battle Realms انداخت

سیر داستانی Heart Of the Swarm بسیار با هیجان تر از نسخه قبلی کار شده بود خصوصا اینکه سارا در اختیار داشتیم و غول های بازی بسیار عالی کار شده بودند .. مرحله ای که سارا دوباره زرگ میشه و باید در این حین ازش مراقبت کنیم بینظیر و مثال زدنی بود .

البته بازی نقایصی هم داشت گاها هیولاهایی غولاسا از یه تخم کوچیک متولد میشدن که درست نبود.

صدا گذاری عالی اما طراحی صدا انچنان هم مشکل نبوده چون اکثره زرگها صحبت نمیکنند و این کارو برای تیم سازنده ساده تر میکنه چون اینگونه صدای هیولاها در انواع اقسام استدیو های صدا گذاری موجوده .

اما زرگهایی که قابل صحبت کردند هستند بسیار خوب کار شده

خوب برای منی که یه Battle Realms باز قدیمی هستم زشته بخوام از صدا گزاری زرگها تعریف کنم :"> صدا گزاری موجودات قبیله لوتوس در بازی Battle Realms بینهایت عالیه

شاید برای شما سوال باشه خفن ترین صدای یک هیولا متعلق به چه بازیه هست ..


فقط پیشنهاد میکنم در بازی Battle Realms به صدای کاراکتر Diseased one گوش کنید .. خصوصا صداگزاری قبیله لوتوس که بینهایته

در کل من به کمپین Heart Of the Swarm چون بسیار جذاب تر بود . نمیدونم چرا متا بازی اینقدر کم شد بنظر من متا 9 ایده ال بود
 
آخرین ویرایش:
سلام دوستان.
تقریبا دو هفته است که بازی رو تموم کردم. هی میخوام بیام اینجا نظرمو بنویسم ولی یادم میره !! امیدوارم بعد از این همه وقت نظر منم یکی بخونه...! :(
آشنایی من با استارکرفت با توجه به سنم (17) مربوط میشه به دوسال پیش از WOL
داستان بازی حتی برای من که سری اول استارکرفت رو بازی نکرده بودم فوق العاده جذاب و پر کشش بود. از همون اولین کات سینی که جیم رینور رو می بینیم که در حال خوردن ((نوشیدنیه)) و داره عکس سارا قبل از تبدیل شدن به ملکه تیغه ها رو سا حسرت و تلخی خاصی نگاه می کنه عاشق داستانش شدم
داستان
راستش تو این قسمت نمیدونم از کجا شروع کنم. داستان HOT به نظرم یه سرو گردن از نسخه قبلی پایین تره. البته با توجه به اتفاقاتی که تو WOL افتاد و به خصوص اون قسمتی که ما به جای زراتول بازی می کردیم ، اتفاقات HOTS خیلیاش اجتناب ناپذیر بود. اما با اینحال باید قبول کرد که استارکرفت بعد از پایان این نسخه از نظر داستانی خیلی پایین اومد و داستانش یه جورایی کلیشه ای شد. حرف منو به خصوص اگه یه سری به سایتای معروف نقد بازی مثل IGN و Gamespot بزنید تایید می کنید. ضمنا توی خود فروم سایت battle.net (قسمت داستانی) بحث سر خوب یا بد بودن داستان زیاده و خیلیا اعتقاد دارن که داستان افتضاح بوده. جدا از نظر دیگران خودم هم تقریبا به همین نتیجه رسیدم. داستان اون حسی رو که تو نسخه قبلی داشت نداره. دیالوگام دیگه به اون قدرت نیستن (به خصوص در قسمت اول بازی که جیم و سارا مدت کوتاهی باهم ان دیالوگا خیلی کلیشه این هر چند استثناهایی هم وجود داره). فقط همینو بگم که هر چند داستان این نسخه در مجموع ((خوب)) بود ولی واقعا انتظارات رو - به خصوص از شرکتی مثل بلیزارد با سابقه های فوق درخشانی مثل وارکرفت 3 - برآورده نکرد...
در مورد شخصیت پردازیم فکر میکنم باز HOTS ضعیف تر عمل کرده. تو نسخه قبلی تنوع شخصیت ها واقعا زیادتر بود.به غیر از شخصیت های اصلی که تو هر دو سری وجو دارن تو WOL مت هورنر و تایکوس فیندلی رو داشتیم که واقعا عالی بودن. در کنار اینها اضافه کنید swann و اون دکتر آریل هانسون ، گابریل تاش ، نووا و حتی پروتاس های مثل سلندیس و...
اما خب اینجا ما شخصیتی که بشه بهش لقب ((خوب و دوست داشتنی)) داد فقط میتونم ایزشا و آباتور رو نام ببرم. ایزشا یه جورایی شبیه مت میمونه هر چند که صداش واقعا فوق العاده اس. آباتور خیلی خوب بود به خصوص نحوه حرف زدن اش که جمله هاش اصلا فاعل نداشتن و تفکر ((زرگ گونه اش )) که توی تک تک جملاتش معلوم بود...
اما از شخصیت Dehaka زیاد خوشم نیومد. یه جورایی وصله اضافی بود و کاملا واضح بود که حضورش فقط به خاطر مرحله یکی مونده به آخره .
تو سینماتیک ها و کات سین ها هر دو سری خوب و عالی بودن. هرچند که تو wings of liberty دو سینماتیک واقعا عالی داشتیم : یکی ghost of the past که مربوط به استارکرفت 1 میشه (رها شدن سارا توسط منگسک در تارسونیس) و یکی دیگم سینماتیک برخورد زراتول و queen of blades در مورد همون پیشگویی. این دو سینماتیک همونطور که گفتم فراتر از حد یه بازی و حتی به نظرم یه فیلم بودن !! تو HOTS هم دو سینماتیک برخورد کریگان با نرود و منگسک خیلی خوب بودن

در مورد گیم پلی هم نظر نمی دم چون بازی رو فقط با نرمال و برای فهمیدن داستان رفتم و فعلا نمی تونم نظری بدم

اما در کل همون طور که silent assassin هم اشاره کرده هر دو عنوان فوق العاده اند و حتی HOT هنوز یه سرو گردن از خیلی بازیا RTS دیگه بالاتره ولی به شخصه Wings of liberty رو به خاطر داستان منسجم تر ترجیح میدم...
 
آخرین ویرایش:

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or