ارسال پاسخ

مستند خیلی خوبی بود و پُر از لحظات تلخ و شیرین. هم بخش‌های مربوط به تولید بازی و مصیبت‌هایی که استودیوهای مختلف مثل ناتی داگ تحمل می‌کنن جالب بود، هم چیزهایی مثل طراحی نحوه خون‌ریزی و صدای جونورها و البته مواردی مثل حضور بازی توی کنفرانس‌های مختلف سونی که یه بار دیگه یادمون میندازه تا همین چند سال پیش، هر سال می‌تونستیم توی جاهای متنوعی مثل E3 و پاریس و PS Experience و... شاهد کنفرانس‌های محشر باشیم. کنفرانس‌هایی که با اینکه ما ایرانی‌های داخل‌نشین هیچ‌وقت تجربه حضور مستقیم توی اون‌ها رو نداشتیم، ولی باز جَو و حال و هوای سالن رو خیلی خوب درک می‌کردیم و واقعاً لذت‌بخش بود که چند صد نفر دور هم جمع می‌شدن و بازی‌های مختلف رو می‌دیدن و به صورت هم‌زمان واکنش نشون می‌دادن.

ولی کل مستند یه طرف و اون بخش لیک یه طرف. همین‌طوری هم کلی غم و غصه داشتم برای سازنده‌های بازی که زحمات‌شون اون‌طوری بر باد رفت و حالا با دیدن این مستند، غم و غصه هم بیشتر شد. :( در جریان فحاشی‌ها و تهدیدها توی فضای مجازی بودم، ولی نمی‌دونستم که حتی به بچه لورا بیلی (صداپیشه ابی) هم رحم نکرده بودن و به خاطر یه بازی ویدیویی، بچه کم سن و سال این بنده خدا که وسط مراحل تولید بازی به دنیا اومده بود رو هم تهدید به مرگ کردن.

اگه می‌شد به ماشین زمان یا دنیاهای موازی دسترسی داشت، چیزهای مهم زیادی بود که دوست داشتم توی شرایط متفاوت ببینم. ولی اگه موارد مهم و اساسی رو در نظر نگیریم و سراغ رده‌های بعدی بریم، یکی از چیزهایی که دوست داشتم ببینم، واکنش گیمرها توی دنیایی بود که The Last of Us 2 لیک نشده. یه جایی متفاوت با دنیای ما که یکی دو ماه قبل از تجربه بازی، مهم‌ترین بخش‌ها به صورت درهم‌ریخته و بدون نظم و ترتیبِ موردنظر سازنده‌ها و بدون تجربه ۲۵ ساعت گیم‌پلی، وارد ذهن خیلی‌ها شد و بازی رو براشون زهرمار کرد و این نفرت به حدی رسید که می‌خواستن بازی رو برای بقیه هم زهرمار کنن.

واقعاً TLoU2 توی بدترین شرایط ممکن منتشر شد و از یه طرف همین ماجرای لیک به سرش اومد که به نظر من برای هیچ بازی دیگه‌ای در تاریخ به این شدت اتفاق نیفتاده (چون با یه بازی کاملاً داستان‌محور طرف هستیم که نوع پیش‌روی توی اون خیلی برای برقراری ارتباط با شخصیت‌ها و درک داستان مهمه و چیزی مثل GTA هم نیست که شما می‌تونی ۲۰۰ ساعت سراغ فعالیت‌های مختلف بری) و از طرف دیگه هم بازی وسط یکی از بدترین دوره‌های گسترش کرونا منتشر شد. یعنی دورانی که افسردگی و فلاکت همه جا رو پُر کرده بود و مردم داشتن نزدیکان‌شون رو از دست می‌دادن و حالا باید یه همچین اثری رو هم تجربه می‌کردن (برعکسش مثلاً Animal Crossing: New Horizons بود که بهترین حال و هوا رو برای مبارزه با مصیبت‌های اون دوران داشت).

درسته که شاید این قضیه خیلی هم مهم نباشه، ولی حتی از این نظر هم دلم براشون می‌سوزه که اون همه تحویل گرفتن بازی‌شون توی The Game Awards که بخش زیادی از خستگی‌های تولید بازی رو براشون از بین برد، توی دوران کرونا و زمانی اتفاق افتاد که نمی‌تونستن توی مراسم نرمال با حضور ملت جایزه بگیرن و باید از توی خونه خوشحالی می‌کردن.

ولی با وجود این‌ها TLoU2 به شدت موفق عمل کرد و از بحث نقدها و امتیازها تا جوایز آخر سال که رکورد رو در زمان خودش شکست و برای خیلی‌ها مثل من هم تبدیل شد به یکی از بهترین بازی‌های عمرمون، یا فراتر از اون یکی از بهترین تجربه‌های عمرمون در هر زمینه‌ای از فیلم و سریال تا بازی و کتاب و...

امیدوارم ناتی داگ در ادامه هم عالی کار کنه و باز هم شاهد شاهکارهای درجه یکی ازشون باشیم.


پایتخت ایران
Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or