ورود
ثبت نام
صفحه اصلی
اخبار بازی
بررسی بازی
حقایق بازیها
داستان بازی
بررسی سخت افزار
برنامههای ویدیویی
انجمنها
نوشتههای جدید
پرمخاطبها
جستجوی انجمنها
جدیدترینها
ارسالهای جدید
آخرین فعالیتها
کاربران
کاربران آنلاین
جستجو
جستجو فقط عنوان ها
توسط:
جستجو فقط عنوان ها
توسط:
ورود
ثبت نام
جستجو
جستجو فقط عنوان ها
توسط:
جستجو فقط عنوان ها
توسط:
Menu
Install the app
Install
فراخوان عضویت در تحریریه بازیسنتر | برای ثبت درخواست کلیک کنید
صفحه اصلی
انجمنها
گفتگو درباره بازیها و صنعت بازیهای ویدیویی
بازیهای کنسول و کامپیوتر
Quantum Break
ارسال پاسخ
JavaScript is disabled. For a better experience, please enable JavaScript in your browser before proceeding.
You are using an out of date browser. It may not display this or other websites correctly.
You should upgrade or use an
alternative browser
.
متن گفتگو
<blockquote data-quote="master.mhn" data-source="post: 3824986" data-attributes="member: 39509"><p>خبر یکم قدیمی هست ولی ندیدم کسی گذاشته باشتش.<a href="http://www.shiaupload.ir/viewer.php?file=50719019180106175457.png"></a></p><p><a href="http://www.shiaupload.ir/viewer.php?file=50719019180106175457.png"></a>در ماه ژوئن رمدی دو تریدمارک برای AWE: Bureau of Altered World Events و A.W.E ثبت کرده که رمدی هیچی دربارشون نگفته.</p><p>نکته ی جالب اینجاست که A.W.E مربوط میشه به بلاگی که سه سال پیش به نام سامانتا ثبت شده و درباره ی خریدن خانه ی قدیمی ای توسط سامانتاست که زندگی روزمره اش رو میخواست بنویسه که تبدیل میشه به اتفاقات عجیب و ترسناکی که در این خانه براش اتفاق میافته.حوادث این بلاگ مربوط به اتفاقات الن ویک میشه و خیلی هم جالبن،حتما اگر وقت کردین بخونین.اسم بلاگ هم This House of Dreams.</p><p>مطمئنا سامانتا همون سم لیکه <img src="data:image/gif;base64,R0lGODlhAQABAIAAAAAAAP///yH5BAEAAAAALAAAAAABAAEAAAIBRAA7" class="smilie smilie--sprite smilie--sprite151" alt=":D" title="4 :D" loading="lazy" data-shortname=":D" /> ولی خودش میگه من نیستم و تازه با این بلاگ آشنا شدم <img src="data:image/gif;base64,R0lGODlhAQABAIAAAAAAAP///yH5BAEAAAAALAAAAAABAAEAAAIBRAA7" class="smilie smilie--sprite smilie--sprite151" alt=":D" title="4 :D" loading="lazy" data-shortname=":D" /></p><p>(قسمتی از بلاگ)</p><p>در این خانه سامانتا یک جعبه ی کفش زیر شیروانیش پیدا میکنه که داخلش چند برگه شعر هست و دوتا عکس.نکته ی عجیب مربوط به عکسا میشه که در هر دو عکس یک زن و مرد هست که در اولی مرد داره لباس غفاسی میپوشه و زنه کمکش میده و در دومی داره لباس رو درمیاره ولی صورت هر دو توسط جوهر پوشونده شده(میتون زین و باربارا باشن)، بقیه قسمتای عکس کاملا سالمه ولی صورتا نیستن که معلومه از قصد این کار رو کردن،این شعر هم مربوط به همینه:</p><p></p><p>[SPOILER]Until that time comes around again </p><p>The shadow falls on this town again </p><p>It’s barely evening </p><p>But the shadow falls on me again </p><p></p><p>No one will miss us </p><p>Our faces inked black </p><p>They’ll sell our things at the flea market </p><p>They’ll never call us back </p><p></p><p>So she left with them </p><p>They’ll wine her and dine her </p><p>We huddle naked in this alley </p><p>Nothing’s for sure </p><p></p><p>Fir needles tickle </p><p>We bathe in rain water </p><p>All the way to the ocean </p><p>The memory of the slaughter </p><p></p><p>Until that time comes around again </p><p>The shadow falls on this town again </p><p>It’s barely evening </p><p>But the shadow falls on me again </p><p></p><p>When I’m awake I’m barely alive </p><p>When I sleep I have two hearts </p><p>Your heart and mine </p><p>Your two hearts and mine[/SPOILER]</p><p>شب سامانتا خواب میبینه که یه نفر داره در میزنه،میره در رو باز میکنه و میبینه یک مرده که میگه من مامور پلیس هستم(FBI) و بجش رو نشون میده، نکته ی عجیب درباره پلیس این که صورتش همانند عکسا جوهریه و مشخص نیست.پلیس از سامانتا درباره جعبه ی کفش میپرسه و میگه باید تحویلش بده چون شامل اطلاعات محرمانه ایه سامانتا هم میترسه که بیوفته زندان و میره که جعبه رو بیاره ولی هرچی میگرده جعبه رو پیدا نمیکنه، تا اینکه جلوی آینده قرار میگیره و میبینه صورت خودش هم جوهریه و معلوم نیست و اینکه از خواب میپره و میره سراغ جعبه که میبینه نیست،هر چی دنبالش میگرده پیداش نمیکنه. سامانتا یبار دیگه خوابش رو به یاد میاره و متوجه میشه که روی بج پلیس بجای FBI نوشته بود A.W.E.</p><p></p><p>اینا رو نوشتم که بگم تریدمارک ثبت شده توسط رمدی میتونه مربوط به الن ویک باشه <img src="data:image/gif;base64,R0lGODlhAQABAIAAAAAAAP///yH5BAEAAAAALAAAAAABAAEAAAIBRAA7" class="smilie smilie--sprite smilie--sprite151" alt=":D" title="4 :D" loading="lazy" data-shortname=":D" /></p><p>اینم دوتا عکس درون جعبه کفش:</p><p>[SPOILER=عکس]<img src="http://www.shiaupload.ir/images/40201486345306995404.jpg" alt="" class="fr-fic fr-dii fr-draggable " style="" /><img src="http://www.shiaupload.ir/images/93703123002662526082.jpg" alt="" class="fr-fic fr-dii fr-draggable " style="" /><img src="http://www.shiaupload.ir/images/91049573421145642514.jpg" alt="" class="fr-fic fr-dii fr-draggable " style="" />[/SPOILER]</p><p></p><p>اینم قسمتی از یکی دیگه از شعرها که مال سال ۲۰۱۲ست ولی نشونه هایی از QB هست درش <img src="data:image/gif;base64,R0lGODlhAQABAIAAAAAAAP///yH5BAEAAAAALAAAAAABAAEAAAIBRAA7" class="smilie smilie--sprite smilie--sprite151" alt=":D" title="4 :D" loading="lazy" data-shortname=":D" /></p><p>[SPOILER]FrightenedOf the shadows of the deep</p><p>He challenged me</p><p>To a duel</p><p>I indulged him</p><p></p><p></p><p>For he did not know</p><p>That beyond the lake</p><p>He called home</p><p>Lies a deeper darker</p><p>Ocean green</p><p>Where waves are</p><p>Both <span style="color: #ff0000">wilder</span></p><p>And more <span style="color: #ff0000">serene</span></p><p>To its ports I have been</p><p>To its ports I have been[/SPOILER]</p><p></p><p></p><p>[SPOILER]<a href="http://www.shiaupload.ir/viewer.php?file=50719019180106175457.png"><img src="http://www.shiaupload.ir/images/50719019180106175457_thumb.png" alt="" class="fr-fic fr-dii fr-draggable " style="" /></a>[/SPOILER]</p></blockquote><p></p>
[QUOTE="master.mhn, post: 3824986, member: 39509"] خبر یکم قدیمی هست ولی ندیدم کسی گذاشته باشتش.[URL="http://www.shiaupload.ir/viewer.php?file=50719019180106175457.png"] [/URL]در ماه ژوئن رمدی دو تریدمارک برای AWE: Bureau of Altered World Events و A.W.E ثبت کرده که رمدی هیچی دربارشون نگفته. نکته ی جالب اینجاست که A.W.E مربوط میشه به بلاگی که سه سال پیش به نام سامانتا ثبت شده و درباره ی خریدن خانه ی قدیمی ای توسط سامانتاست که زندگی روزمره اش رو میخواست بنویسه که تبدیل میشه به اتفاقات عجیب و ترسناکی که در این خانه براش اتفاق میافته.حوادث این بلاگ مربوط به اتفاقات الن ویک میشه و خیلی هم جالبن،حتما اگر وقت کردین بخونین.اسم بلاگ هم This House of Dreams. مطمئنا سامانتا همون سم لیکه :دی ولی خودش میگه من نیستم و تازه با این بلاگ آشنا شدم :دی (قسمتی از بلاگ) در این خانه سامانتا یک جعبه ی کفش زیر شیروانیش پیدا میکنه که داخلش چند برگه شعر هست و دوتا عکس.نکته ی عجیب مربوط به عکسا میشه که در هر دو عکس یک زن و مرد هست که در اولی مرد داره لباس غفاسی میپوشه و زنه کمکش میده و در دومی داره لباس رو درمیاره ولی صورت هر دو توسط جوهر پوشونده شده(میتون زین و باربارا باشن)، بقیه قسمتای عکس کاملا سالمه ولی صورتا نیستن که معلومه از قصد این کار رو کردن،این شعر هم مربوط به همینه: [SPOILER]Until that time comes around again The shadow falls on this town again It’s barely evening But the shadow falls on me again No one will miss us Our faces inked black They’ll sell our things at the flea market They’ll never call us back So she left with them They’ll wine her and dine her We huddle naked in this alley Nothing’s for sure Fir needles tickle We bathe in rain water All the way to the ocean The memory of the slaughter Until that time comes around again The shadow falls on this town again It’s barely evening But the shadow falls on me again When I’m awake I’m barely alive When I sleep I have two hearts Your heart and mine Your two hearts and mine[/SPOILER] شب سامانتا خواب میبینه که یه نفر داره در میزنه،میره در رو باز میکنه و میبینه یک مرده که میگه من مامور پلیس هستم(FBI) و بجش رو نشون میده، نکته ی عجیب درباره پلیس این که صورتش همانند عکسا جوهریه و مشخص نیست.پلیس از سامانتا درباره جعبه ی کفش میپرسه و میگه باید تحویلش بده چون شامل اطلاعات محرمانه ایه سامانتا هم میترسه که بیوفته زندان و میره که جعبه رو بیاره ولی هرچی میگرده جعبه رو پیدا نمیکنه، تا اینکه جلوی آینده قرار میگیره و میبینه صورت خودش هم جوهریه و معلوم نیست و اینکه از خواب میپره و میره سراغ جعبه که میبینه نیست،هر چی دنبالش میگرده پیداش نمیکنه. سامانتا یبار دیگه خوابش رو به یاد میاره و متوجه میشه که روی بج پلیس بجای FBI نوشته بود A.W.E. اینا رو نوشتم که بگم تریدمارک ثبت شده توسط رمدی میتونه مربوط به الن ویک باشه :دی اینم دوتا عکس درون جعبه کفش: [SPOILER=عکس][IMG]http://www.shiaupload.ir/images/40201486345306995404.jpg[/IMG][IMG]http://www.shiaupload.ir/images/93703123002662526082.jpg[/IMG][IMG]http://www.shiaupload.ir/images/91049573421145642514.jpg[/IMG][/SPOILER] اینم قسمتی از یکی دیگه از شعرها که مال سال ۲۰۱۲ست ولی نشونه هایی از QB هست درش :دی [SPOILER]FrightenedOf the shadows of the deep He challenged me To a duel I indulged him For he did not know That beyond the lake He called home Lies a deeper darker Ocean green Where waves are Both [COLOR=#ff0000]wilder[/COLOR] And more [COLOR=#ff0000]serene[/COLOR] To its ports I have been To its ports I have been[/SPOILER] [SPOILER][URL="http://www.shiaupload.ir/viewer.php?file=50719019180106175457.png"][IMG]http://www.shiaupload.ir/images/50719019180106175457_thumb.png[/IMG][/URL][/SPOILER] [/QUOTE]
Insert quotes…
Verification
پایتخت ایران
ارسال نوشته
صفحه اصلی
انجمنها
گفتگو درباره بازیها و صنعت بازیهای ویدیویی
بازیهای کنسول و کامپیوتر
Quantum Break
Top
نام کاربری یا ایمیل
رمز عبور
نمایش
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
مرا به خاطر بسپار
ورود
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی
همین حالا ثبت نام کن
or ثبتنام سریع از طریق سرویسهای زیر
Twitter
Google
Microsoft