مقدمه:
چند سالی از عرضه آخرین قسمت Prince Of Persia و سهگانه شنهای زمان میگذرد. این سری بر خلاف تصورات, در گذر از دنیای بازیهای 2 بعدی به فضای3D توسط شرکت بزرگ یوبی سافتموفق ظاهر شد و توانست نظر گروه بزرگی از بازیبازها رو به خود جلب کند. مدتی پیش Ubi پرده از نسخه چهارم این بازی برداشت و علیرقم تغییرات ریز و درشتی که در آن داده بود قول عنوانی به مراتب بهتر را برای دوست داران POP داد. آیا این شرکت بزرگ, در این کار موفق بوده یا خیر؟!
چند سالی از عرضه آخرین قسمت Prince Of Persia و سهگانه شنهای زمان میگذرد. این سری بر خلاف تصورات, در گذر از دنیای بازیهای 2 بعدی به فضای3D توسط شرکت بزرگ یوبی سافتموفق ظاهر شد و توانست نظر گروه بزرگی از بازیبازها رو به خود جلب کند. مدتی پیش Ubi پرده از نسخه چهارم این بازی برداشت و علیرقم تغییرات ریز و درشتی که در آن داده بود قول عنوانی به مراتب بهتر را برای دوست داران POP داد. آیا این شرکت بزرگ, در این کار موفق بوده یا خیر؟!
فاینال فانتازی پارسی!
سرزمین پارس همیشه زیبا بوده و خواهد بود. روزی روزگاری بر قلمرو زیبای پارس, پادشاهی بزرگ حکومت میکرد. بواسطه عدل اهورای بزرگ, اهریمن باستانی و مظهر پلیدی هزاران سال بود که در اسارت نیروی روشنایی واقع در قلعهای در زیر درختی زندگی بسر میبرد. در گذر روزگار پادشاه بزرگ تغییر میکند و دست آخر روزی بر خلاف میل دخترش الیکا (Elika) که از تبار پاک اهورایی نیز هست با شمشیری که باید در راه حفظ عدالت بکار برده شود ضربهای بر پیکر درخت زندگی میزند که بر اثر این حماقت وی, اهریمن آزاد شده و همچون دودهی بپا خواسته از آتش تنه درختی کهنسال, سرتاسر قلمرو پارس را به سیاهی میکشاند. اینجاست که الیکا که مدتهاست به مخالفت با اشتباهات پدر برخواسته, با جوانی به ظاهر اوباش ولی تنومند که وی نیز به دنبال ((فرح)) خر عزیز خود میگردد! آشنا میشود و در طی اتفاقاتی و پس از مواجهه با عمل ناشایست پادشاه, به کمک قدرت بازوان جوانک (پرنس جدید) و روح اهورایی خود, راهی سفری تقریبا دراز برای از بین بردن اهریمن و پاکسازی مناطق آلوده به وجود سیاه وی میشوند... .
داستان بازی درکل خوب است و بعضا بخشهای مثبتی نیز نظیر بخش پایانی و پیچش اصلی در آن دیده میشود ولیکن نه در سطح عالیست و نه روایت درست و حسابیی در پس آن وجود دارد. به عبارتی اگر بعضی از مکالمات معمولی بین پرنس و الیکا مربوط به توضیحات داستان و دموهای بسیار کم تعداد میانه بازی را ندید بگیریم, تنها در ابتدا و انتهای آن است که داستان روایت میشود و از این نظر دارای کشش لازم نیست. این درحالی است که عملا شخصیت پردازی خوبی نیز در بازی وجود ندارد و خصوصا دشمنان و شخصیتهای جانبی و حتی خود پرنس از این نظر به هیچ عنوان در وضعیت خوبی بسر نمیبرند! روند داستان پردازی نیز به مانند دیگر نکات اضافه شده که در ادامه به آنها خواهم پرداخت, در راستای تم جدید قدم برمیدارد. اگر در سهگانه شنهای زمان ورای تخیلات سازندگان توجیهاتی به نسبه منطقی و اشاراتی به گذشته سرزمین بابل و پارس وجود داشت, اینجا با قالبی کاملا فانتزی طرف هستیم که این گرایش به تخیل محض در جای جای آن خود نمایی میکند و داستان نیز در همین راستا پیش میرود به طوری که نبرد بین خیر و شر و خداوندگار روشنایی یا همان اهورا و خدای تاریکی یا اهریمن, با قالبی مشابه عناوینی نظیر فاینال فانتازی و خصوصا سایه کلوسوس و با اغراق آشنا در مبحث Steam Punk البته با گرایش به سمت نیروهای جادویی, دست مایه شکل گیری این داستان هرچند ساده قرار گرفته است. از طرفی همانطور که گفته شد, بخاطر عدم پرداخت مناسب شخصیتها به غیر از کاراکتر الیکا, عملا POP4 شخصیت تاثیرگذاری را به نمایش نمیگذارد که این نیز ضربه دیگری به این بخش محسوب میشود که این نیز ضربه دیگری به این بخش محسوب میشود. (خصوصا از منظر باسها که ابدا جذاب بنظر نمیرسند)
به یاد استاد!
اولین تغییر عمده POP4 در منوی آغازین زیبای آن خودنمایی میکند. سازنده نگاهی معقولانه به نقاشیهای ایرانی خصوصا مینیاتور و تمام مدت سعی در خلق یک نقاشی زنده داشته. صد البته یوبی در رسیدن به این مهم موفق عمل کرده است. تجربه بصری نیز در POP4 سبکی کاملا یادآور نقاشیهای زیبای مینیاتور دارد. البته خلق جزئیاتی در آن حد نیز نباید مورد توقع باشد ولیکن تکتک جزییات این احساس را در گیمر برمیانگیزند. معماری نیز بیشتر از اینکه به زمان خاصی محدود باشد به همین استیل نقاشیوار شبیه شده و بر خلاف داستان بازی تمی کاملا مربوط به زمان پس از اسلام را دارد که خصوصا از نوشتههای عربی! به خط ثلث و طاقها و گنبدهای بسیار بزرگ و همچنین نقوش اسلیمی بصورتی آشکار قابل تشخیص است .البته این مورد با توجه به فضاسازی تخیلیی که گفته شد قابل چشم پوشیست ولیکن هنوز دریایی با چیزی که میبایست باشد تفاوت دارد. البته در کنار مبحث اول, نمیتوان از مناظر زیبا که بواسطه همین نقشها بوجود آمدهاند گذشت, زیرا حقیقتا نتیجه هرچه باشد بد نیست.
پنجه پولادین
یوبی دست به تغییراتی بنیادی در گیمپلی زده است. قطعا آشکارترین مورد را میتوان همانا سیستم گردش آزاد یا همان Free Roaming در این قسمت دانست. توانایی انتخاب مسیر مورد نظر برای به پایان رساندن بازی و عدم اجبار به پیشرفت خطی که باعث شده گردش در محیط بصورت آزادانه باشد, از پیامدهای مثبت این تغییر محسوب میشوند ولیکن ایرادات بزرگی نیز به این بخش وارد است. هرچند از این نظر سازنده سعی در استفاده از المانهای مثبت عناوین درجه یک خصوصا بازی محبوب من یعنی Shadow Of The Colossus را داشته ولی چندان موفق عمل نکرده است. برای مثال در هر مرحله یک سری کار بصورتی تکراری و بدون جذابیتهای لازم, مرتب باید انجام شوند:
ابتدا رسیدن به بخش مورد نظر که همیشه شمایلی Arena مانند دارد. دوم مبارزه با یکی از Bossهای نه چندان جالب بازی که برای هر بخش ثابت است (هر بخش از چند نقشه متصل به هم تشکیل شده است پس با یک باس چندین بار روبرو خواهید شد!) و سوم پاکسازی نقشه یا به اصطلاح Heal کردن از مایه لزج سیاه رنگی که مظهر آلودگی اهریمن است و چهارم رفتن به بخش بعدی!
تمامی مراحل نیز طبعا از ابتدا در دسترس نیستند و برای باز کردن مناطق قفل شده نیاز به پاکسازی مناطق آزاد و سپس جمعآوری میزان معینی از گویهای روشنایی است. البته این سیستم عجیب که در منطقه اصلی یعنی معبد اهریمن پیاده شده نکات جالبی نیز دارد. برای مثال باز کردن یکی از چهار رنگ موجود منجر به فعال شدن بشقابهایی در نقشهها میشود که به موجب آنها و بعد از کسب مهارت لازم توسط الیکا و پرنس طی یک مرحله آموزش کوتاه, دسترسی به مناطق بعدی ممکن میشود ولی در ادامه, نیاز به جمعآوری گویهای روشنایی که با گشتن در مراحل قبلی و پاکسازی شده بدست میآیند و نبود نکات دیگر برای افزایش میل به این کار فقط و فقط موجب خستگی گیمر میشوند و حتی وجود معماهایی هم که بواسطه کم تعداد بودن, بیشتر حکم زنگ تفریح را دارند کمکی به بهبود شرایط نمیکند.
ای کیبورد لعنتی!
کماکان روح این سری که همانا قابلیتهای پرنس نظیر پرشها و دویدن روی دیوار و در کل معماهای مراحل میباشند در POP4 نیزحفظ شده است. مهمترین عنصر اضافه شده به نسخه چهارم حضور پرنسس الیکاست به طوری که تقریبا در تمام طول بازی شاهد حضور پررنگ وی خواهید بود. البته همیشه به سبک بازی زیبای ICO تنها کنترل کاراکتر اصلی (در اینجا پرنس) در دست بازیباز است. اصل نیز در POP4 روی همکاری این دو بنا شده و قابلیتهای جادویی پرنسس در کنار قدرت بدنی پرنس هستند که مراحل را پیش میبرند, هرچند الیکا نیز در انجام حرکات آکروباتیک دست کمی از پرنس ندارد!!
این تقابل و همکاری بسیار خوب کار شده و درکنار استیل همیشه جذاب گیمپلی این سری که اینبار حتی بهتر نیز بنظر میرسد و طراحی مراحل خوب, احساس دلچسبی را منتقل میکند و از طرفی دقت سازنده را نیز میرساند (دیالوگهای فارسی الیکا با لهجه افغانی فراموش نشود!) با توجه به حضور پرنسس, گیمپلی کمی سریعتر از قبل شده است تا مبادا وجود شخصیت دوم از سرعت آن کم نکند. پرنس در این بازی علاوه بر قدرتهای پرنس قبلی در حرکات ژانگولر! تواناییهای دیگری نیز کسب کرده. مهمترین قابلیت که به مدد پنجه پولادینی که در دست دارد ممکن شده, توانایی سر خوردن از روی دیوارهای عمودی و انجام دو پرش روی دیوارها هردو به واسطه چنگ زدن به دیوار است. حالات بسیار جالبی نیز برای این قبیل حرکات طراحی شده به طوری که دو کاراکتر اصلی همیشه در تقابل با هم برای رسیدن به هدف ظاهر میشوند. برای نمونه میتوان از پرشهای بلند بواسطه قدرت جادویی الیکا و کمک پرنس به وی در گذر از موانع و عبور روی دیوارها به سبک God Of War نام برد! از طرفی علاوه بر وجود سیستم ذخیره قدیمی و دستی به شیوه رایج, در هر بار پرت شدن پرنس طی سکانسی که البته برای چندبار اول جالب است, توسط الیکا و نیروی او دستان پرنس گرفته شده و وی از آخرین محلی که پرشهای خود را آغاز کرده ظاهر میشود که این سیستم به جای سیستم قبلی مردن کاراکتر و بازگشت به آخرین چکپوینت قرار گرفته. تمامی این حالات جالب و با جزییات بسیار خوبی طراحی شدهاند ولی دست آخر با تمامی این تفاسیر بازی فوقالعاده سادهتر شده است! از طرفی سیستم مبارزات خودنمایی میکند که تفاوت قابل توجهی با نسخ قبلی دارد. در صورت نزدیک شدن به یک دشمن که بصورتی نسبتا تصادفی به سبک و سیاق عناوین نقشافرینی ژاپنی و با تعداد یک تا 3 دشمن در هر نقشه پدیدار میشوند!, مبارزات شروع شده و کاراکتر اصلی بصورتی بسیار یادآور عنوان ICO, حالتی هجومی به خود گرفته و پرنسس نیز برای پشتیبانی و حملات جادویی پشت سر وی قرار میگیرد. در این حالت عملا بعد پلتفرمر بازی که تا اینجا نکته مثبتی محسوب میشد جای خود را به مبارزات C-RPG مانند, با سیستم فشردن دکمههایی با طراحی بد میدهد. در ابتدا مبارزات چندان سخت نیست ولیکن در ادامه و روبرو شدن با Bossها در مراحل بالاتر نیاز به پیروی از سیستم دکمه زنی امری حیاتی میشود چون در غیر این صورت با ضربه خوردن پرنس و فرصت یافتن دشمن برای استراحت, مقداری از سلامتی دشمن مربوطه بازگشته و کار را دشوارتر میکند.
خوشبختانه سلامتی پرنس بالاست و اگرچه خبری از نوار سلامتی برای او نیست اما میزان آن توسط افکتی مناسب تقریبا به سبک COD2 نشان داده میشود! ضمن اینکه به مدد قابلیتهای الیکا, عملا مرگ در بازی وجود ندارد!! در کل مبارزات آنچنان سخت نیست ولی به هیچوجه دلچسب نیز نیست و درکنار این سیستم دکمه زنی بد خصوصا در نسخه PC شدیدا روی اعصاب میرود!!! تمامی این موارد از سادگی بیش از حد بخش پلتفرمر تا مبارزاتی که تنها در ابتدا جذاب هستند و بعد از مدتی فقط چند سکانس سینمایی اعصاب خرد کن خواهند شد که مرتب نیز تکرار میشوند, نتیجهای جز خستهکنندگی زیاد را در پی نداشته و از این نظر POP4 نیز اسیر سعی در کش دادن سازنده به مانند دو بازی دیگر یوبی که قدم در عرصه بازیهای گردش آزاد گذاشتند میشود. این تکراری شدن عنصریست که من بارها به ضعف در عناوین بزرگ این شرکت از جمله AC وخصوصا FC2 نسبت دادهام که اینبار نیز در POP4 بچشم میخورد... .
ابر و ماه و مه خورشید
انصافا گرافیک بازی زیباست اما با اینحال بازی بسیار نرم اجرا میشود و فریم ریت اکثرا در سطح خوبیست ولی وجود افت و خیزهای کمی, لااقل در نسخه PC مشهود است. در پس این ایراد و همچنین ضعفهایی در افکتهای آسمان و سایههای لبهدار و همچنین خالی بودن محیطها, اثری زیبا و عمیق نهفته است. کاراکترها بصورت Cell-Shade طراحی شدهاند و وجود عدد XIII حک شده روی غلاف شمشیر پرنس و اشاره به عنوان دیگر یوبی یعنی بازی خاطرهانگیز و بسیار دوست داشتنی XIII نیز حاکی از همین ماجراست. محیط اطراف نیز اگرچه حالتی واقعگرایانهتر دارد ولیکن انتخاب نوع بافتها که از کیفیت خوبی نیز بهره میبرند و اعمال نور و ایجاد رنگ در لبههای کاراکترها و سایهها به سبکCell-Shade به طرزی بسیار دقیق و زیبا, همگی در راه رسیدن به هدفی که در بالا ذکر شد یعنی ایجاد حالت نقاشیگونه صورت گرفته که جای تحسین دارد.
فاصله دید نیز بسیار عالیست و به لطف مدلسازیهای عالیتر, دیدن مناظر دوردست بسیار دلنشین است. جلوههای جادوها و پاکسازی مناطق و غیره همگی زیبا کار شدهاند هرچند تک و توک مانند افکت پرواز, به هیچ وجه در سطح بقیه جلوهها نیستند. رنگبندی نیز بسیار شاد و قابل توجه است و حس و حال مناطق مختلف را به خوبی القا میکند. از طرفی انیمیشنها نیز بینهایت عالی هستند و یوبی به خوبی از درسهای خود در عنوان بینهایت زیبای Assassin’s Creed برای پیاده سازی این مطلب در POP4 استفاده کرده و نتیجه, تاثیرات بینهایت زیبای پرنس و پرنسس بر محیط و بلعکس به شکلی دیدنی شده است. در کل از منظر گرافیک ,POP4 سبکی در خور توجه دارد که در رده خود کمتر مشابهی دارد.
افکتهای صوتی نیز بسیار زیبا بنظر میرسند. اگرچه صداهای محیطی بیشترجای کار داشتند ولی بقیه اصوات در سطح بسیار خوبی قرار دارند ضمن اینکه دوبله شخصیتها نیز خوب کار شده. از همه مهمتر آهنگهای بازیست که بسیار خودنمایی میکند. اگرچه هنوز تم عربی در جایجای تراکها وجود دارد ولیکن فضاسازی و تناسب موسیقیها در POP4 بسیار عالیست و نه تنها چیزی از شمارگان قبلی کم ندارد بلکه بهتر نیز شده است.
به امید فردا... .
در کل POP4 بازی بسیار خوبیست. یوبی به خوبی دریافته که در شرایط فعلی صنعت بازیسازی, کسی که ریسک نکند شکست خواهد خورد. اینبار نیز این شرکت بزرگ, با تغییراتی عمده در عنوان بسیار محبوبی نظیر Prince Of Persia و ساخت قسمت چهارم با این شرایط, عنوانی خوب ساخته که بواسطه تغییرات زیادی که داشته, علیرقم نکات مثبت دچار برخی مشکلات نیز هست. هرچند همانطور که همیشه گفتم Free Roaming به نوعی آینده بازیهاست و نسل آینده نیز کمترعناوین خطی فعلی را خواهد پذیرفت و اگرچه در هر سه عنوان AC و Farcry2 و POP4 عنصر تکرار مانع از تبدیل این عناوین به شاهکار شده, ولیکن یوبی در حال یادگیری تغییرات بزرگ و عناصر مثبت سبک Open World است و عملا در آیندهای که ذکر شد با فاصلهای هرچند نه خیلی زیاد, از خیلی از رقیبان پیش است... .- گرافیک: 9.5
- صدا: 8.5
- گیمپلی: 8.0
- جذابیت: 7.8
- امیتاز کل: 8.5
آخرین ویرایش: