دیدن نظرات متفاوت پیرامون یک اثر سینمایی، تلویزیونی یا گیم قابل تامل است و همین نکته خوبی برای ایجاد بحثی سالم مطرح میشود.
در مورد «برادران لیلا» بگویم که هر اثری (به خصوص سینمای ایران) تصویری عریان از وقایع کنونی جامعه به نمایش بگذارد، به منظور واقعگرایی و حس همذاتپنداری با مخاطب نیست. نمایش حقیقت جامعه بدون درامسازی، چیزی جز شعارگویی نمیشود؛ شما در لابلای بسیاری از کاراکترهای نخنمای فیلم جدید روستایی چیزی جز شعار نمیبینید؛ تمامی دیالوگهای بالای پشتبام علیدوستی و محمدزاده شعارهایی از جنس کپشنهای اینستاگرامی است. سکانس تقابل برادران با دختران مدل جلوی پاساژ اوج شعار و لودگی است. بله؛ آن زمان که «عصبانی نیستم» آمده بود، همه از دید درمیشیان از بدبختیهای جوان ایرانی در جامعه مریض مملکت حس همدردی کردند؛ چه بسا وقتی موتیفها را بشناسید و به آنها َروبرو شوید و با دیگر ساختهها مقایسه میکنید؛ در آن فیلم هم چیزی جز شعار پیدا نمیکنید.
من «برادران لیلا» را با دو قشر مختلف تماشا کردم؛ قشر جوان مانند اکثر شماها نشان حق را به سمت کاراکتر لیلا میگیرد اما قشر میانسال هم با بیان دیدگاههای قابل تامل، اعتقاد داشتند احترام باید به موی سفید افراد حفظ شود و پدر داستان یک ویلن تمام عیار نمیباشد! آن قشر قدیمی (میانسال) اکثراً با [ISPOILER]سکانس توگوشی لیلا به پدر[/ISPOILER] ابراز ناراحتی کردند؛ آن را حرکتی برخلاف عرف مرسوم خانواده ایرانی میدانستند و نشانی از ترکیدن عقدههای دختر خانواده میدانستند. آنها همچنین اعتقاد داشتند تربیت فرزندان تا آخر عمر توسط خانواده امری درستی نیست؛ [ISPOILER]دادو فریادهای پدر از اقدام پسرهایش به خرید مغازه/توالت[/ISPOILER] را طبیعی میدانستند و به همان دیالوگ [ISPOILER]"40 سال بزرگتتون کردم خستم کردید!" [/ISPOILER]استناد میکردند. لحظات بسیاری از فیلم وجود دارد که پدر قصه ویلن اصلی محسوب نمیشود؛ همانطور که در دنیای مریض و نفرتبرانگیز سریال Succession، [ISPOILER]«لوگان روی» بدمن قصه نیست[/ISPOILER] (خیلی دوست برادران لیلا را با آن سریال مقایسه کنم؛ البته درونمایه آن سریال به قدری قوی است که میتوان در لایههای سیاسی بهتری از فیلم روستایی پیدا کرد!) البته ضعف روستایی از[ISPOILER] ایجاد رابطه متقابل میان خصائص پلید پدر و دردهای لیلا در فیلم مذکور قابل قابل دیدن بود[/ISPOILER]؛ شاید به جای 3 ساعت کش دادن، بهتر بود بیشتر شاهد رابطه پدر با لیلا میبودیم. پیشنهاد میدهم که بهترین نمونه از این ماجرا را در فیلم «اتوپیا» سهراب شهید ثالث ببینید! پلیدی مرد آن قصه به مراتب ملموستر از پدر «برادران لیلا» است. تماشای فیلم برادران لیلا با قشرهای مختلف نزاع میان دو دیدگاه «پدرسالاری» و «فرزندسالاری» را به وجود میآورد.