![Gears-of-War-3-logo.jpg](/proxy.php?image=http%3A%2F%2Fvideogamewriters.com%2Fwp-content%2Fuploads%2F2011%2F05%2FGears-of-War-3-logo.jpg&hash=f1094bdd67f95b6cfb2d0264482b966b)
نام بازی : Gears Of War 3
سازنده : Epic Games
ناشر : Microsoft Games Studios
سبک : Sci-Fi Shooter
پلتفرم : Xbox 360
تاریخ عرضه : Summer 2011
مقدمه :
![E3-2010-Gears-of-War-3-Screenshots.jpg](/proxy.php?image=http%3A%2F%2Ffiles.g4tv.com%2FImageDb3%2F242467_S%2FE3-2010-Gears-of-War-3-Screenshots.jpg&hash=a1d710cabac351e70f7634d774cf428d)
مدتهاست فکر میکنم چطور شد که این بازی اینقدر سریع فن پیدا کرد ، و اخر به این نتیجه رسیدم که : مایکرو سافت کمپانی بزرگی است و خرج زیادی برای بهتر شدن کیفیت بازی مورد نظرش میکنه مثل AOE،FABLE ،چند سال پیش اپیک گیمز سازنده این بازی و سری UTو.. توانست بازی به این بزرگی خلق کنه دلیل محبوبیت این بازی این بود که اپیک برای نشان دادن قدرت موتور گرافیکی جدیدش به نام “Unreal Engine” به دنیای بازی و مایکروسافت برای بالا کشیدن کنسولش و پیشی گرفتن از رقبای بزرگ خود به ساخت این بازی نیاز داشتند و باید این بازی عرضه میشد ، بازی ای که هم گرافیک خوبی نسبت به رقبای خود داشت هم داستان خوب و شخصیت پردازی خوب .بازی ای که بر اساس 3 رمان در مورد GEOW نوشته شده است : اولین کتاب به نام میدان های اسفو” Aspho Fields” که اتفاقات بین نسخه اول و دوم بازی را شرح میدهد و جنگ اسفو را که قبل ازEday انجام شده بود رو بازگو میکنه، رمان دوم اسمش هست بقایای جسینت” “Jacinto Remnant که داستان بعد ازچرخهای جنگ 2 و یک سال بعد از واقعه ی تلخ Eday رو روایت میکنه، اخرین رمان هم دروازه انویل”Anvil Gate” که ادامه رمان دوم رو بازگو میکنه.نویسنده بازی اول “ اریک نایلاند” یکی از معروفترین نویسنده های کتابهای عملی و تخیلی و رمانهای معروف “Halo” است،نویسنده نسخه دوم بازی “جاشوا اورتگا” که کارش بیشتر روزنامه نگاری و رمان نویسی بوده است و همین شخص کتابهای کمیک این بازی را به رشته تحریر دراورده است.و نویسنده داستان بازی دوم نیز کسی است به نام کارن تراویس کسی که باید 2 داستان قبلی را مکمل این داستان کند و با هم گره بزند تا داستانی پر از جزئیات و حقایق ناگفته پیدار شود.
![Gears-of-War-3-Screenshots-E3-2011-Characters-Galore.jpg](/proxy.php?image=http%3A%2F%2Fcache.g4tv.com%2FImageDb3%2F274054_S%2FGears-of-War-3-Screenshots-E3-2011-Characters-Galore.jpg&hash=9f8f954390d82ccdee55d2eebc8a14c7)
گذری بر داستان مارکوس و یارانش :
“Sera” سیاره ای همانند زمین که انسانها در ان اقامت میگزیدند ولی با پیدا شدن ماده ارزشمند Imulsion بین انسانها برای تصاحب این منبع درگیری شکل میگیره تا بالاخره انسانها برای از بین نرفتن نسلشان تصمیم به متحد شن با هم را میگیرند ، و اتحادی به نام COG را شکل میدهند،اسنانها گرچه با هم مشکل داشتند ولی دشمنی تازه وارد برای متحد کردن انسانها وارد داستان شد ، “Locust” بیگانه های فضایی و بیرحم که انسانها را سلاخی میکردند ، انان با حملاتی که از زیر زمین به انسانها انجام میدادند شهرهای بسیاری را نابود کردند ، روزی که لوکاست ها به انسانها حمله ورشدند در تاریخ انسانها EDay نام گرفت و انسانها برای در امان ماندن از حمله بی امان لوکاستها به صخرهای دفاعی جسینتو پناه بردند مکانی که لوکاستها در ان نمیتوانستند از زیر زمین نفوذ کنند.
داستان نسخه اول بازی 14 سال بعد از واقعه فجیح Eday شروع میشود “مارکوس فینکس” قهرمان داستان البته در این بازی یاران مارکوس همه نوعی قهرمان حساب میشوند، مارکوس به دلیل نافرمانی در اجرای دستورات و رها کردن ماموریتش بریا نجات پدرش به مدت 4 سال تو زندان بود تا اینکه یکی از سربازان گروه دلتا به نام “Dominic Santiago” مارکوس را از زندان ازاد میکند اولین ماموریت گروه دلتا و مارکوس این بود که دستگاهی را پیدا کنند که میتوانست نقشه تونلها زیر زمینی لوکساتها را طراحی کند تا انسانها بتوانند بمبی مخرب به مرکز کلونی بزرگ لوکاستها بیندازند ، گروه به فرماندهی مارکوس دستگاه مذکور را پیدا میکنند اما وقتی دستگاه را بررسی میکنند میبینند ، که دستگاه نمیتواند کامل نقشه تونل ها را طرح کند ،به خاط این گروه دلتا دل به دریا زده و به تونل های مخوف لوکاستها پا میگذارند،مرکز این تونلهای جایی بود که تعجب همه را برانگیخت درست زیر ازمایشگاه و زیر زمین قصر پدر مارکوس یعنی “Adam Fenix” است گروه دلتا موفق میشود که “Raam”یکی از فرماندهان لوکاستها بمب را به داخل کلونی عظیم لوکاستها بیندازند و این بود پایان قسمت اول بازی چرخهای جنگ
داستان قسمت دوم بازی از جایی شروع میشود که شش ماه از انفجار بمب میگذرد و پس از نابودی تعداد زیادی از لوکاستها حملات انان نیز متوقف میشود ، اما این انفجار باعث شد که “Amulsion”به روی سیاره بیاید و باعث پخش شدن بیماری مرموزی بین انسانها و لوکاستها شود ، در همچین موقعی بود که 2 شهر از شهرهای باقی مانده انسانها ناگهان از بین میرود ،در شهر تدافعی جسینتو هم اثاری از اینکه شهر بزودی نابود خواهد شد دیده شده است و گروه ائتلافی اسنانها برای اینکه با این مشکلات پایان دهد در پی حمله ای به محل اصلی زندگی لوکاستها یعنی “هالو” تلاش میکنند.
گروه دلتا در یکی از جنگهایش به موضوع مهمی پی میبرد که لوکاستها از کرمی بزرگ برای حفر تونلهایشان استفاده میکردند و قصد داشتند از کرم برای خالی کردن زیر زمین استحکامات دفاعی ( یاد استحکامات دفاعی هلمز دیپ افتادم) جسینتو استفاده کنند و گروه دلتا تعدادی از انسانهایی که اسیر بودند را پیدا میکنند که به دلیل شکنجه هایی که شده بودند دچار مشکلات روانی بودند .
در این بین کرم غول پیکر گروه دلتا را میبلعد ، مارکوس و یاران قهرمانش برای خارج شدن از بدن کرم باید قلبهای او را نابود میکردند،و در اخر موفق به این کار میشوند و از بدن این موجود غول پیکر خارج میشوند ، ولی باظاهری خونین و کثیف ، ماموریت تغییر میکند و این ماموریت چیزی نیست جز ،اینکه پایگاه لوسکاتها در کوه پایه های “کادار” را بازرسی کنند ، وقتی به پایگاه میرسند متوجه یک را مخفی و میانبر به شهر هالو میشوند ، در حین اینکه از این راه عبور میکنند موجوداتی ناشناخته به مارکوس و تیم دلتا حمله میکنند با رهایی از این معرکه در بین راه دوباره انسانهایی را میبینند که توسط لوکاستهای بیرحم اسیر شده اند ، دومینیک همسرش را در بین اسرا میبیند و از مارکوس میخواهد به نجات او برود و مارکوس برای اینکه درخواست دوستش برای نجات همسرگمشدش اعجابت کند باهم به نجاتش میروند ، ولی این نجات نه تنها دردی از دومینیک دعوا نکرد بلکه باعث افسردگی بیشتر او شد زیرا همسر او برا اثر شکنجه های بیرحمانه لوکاستها هوش و حواس خود را از دست داده بود و متوجه جریانات اطرافش نمیشد، با پیشروی گروه دلتا بسوی هالو گروهی از نیروهای ائتلاف انسانها به انان ملحق میشوند و منتظر حمله به شهر میشوند،وقتی از نزدیکی هالو سردر میاورند متوجه اتفاقات جالبی میشوند : 1-لوکاستها درگیر داخلی دارند،گروهی که به انسانها حمله میکرده تحث تاثیر امولژن بوده است و با لوکاستهای معمولی که قدرتمندتر از انان هستند به نام “لمبنت” 2- قصد دارند بر علیه ملکه لوکاستها کودتا کنند.
ادام فینکس پدر مارکوس پیغامی به پسرش میدهد که بدین شرح است : اگر نمیتوانید لوکاستها را در درگیرها شکست دهید میتوانید با از بین بردن جسینتو کاری کنید که سیل به داخل شهر هالو بیاید،و با اینکار همه لوکاستها به همراه ملکه ی خود نابود میشوند ، ملکه لوکاستها هم در همچنین فکری برای از بین بردن لمبنت ها و اسنان ها بود .
ملکه لوکاستها از چنگ گروه دلتا میگریزد و COG پیشنهاد پدر مارکوس را عملی میکند انان با فرستادن هلیکوپتری که بمب را به مرکز زمین میبرد و گروه دلتا به انجا باعث شروع اتفاقاتی میشوند در بین راه هلیکوپتر به وسیله یک موجود الوده به امولوژن به نام بروماک از بین میرود درعین این نا امیدی مارکوس قهرمان بروماک را از بین میبرد،و با نابودکردن امولژن بدن او باعث ایجاد انفجار بزرگی میشود ،بروماک از بین میرود و جسینتو هم نابود میشود در اخرین دقایق از ملکه لوکاستها صدایی به گوش میرسد او درمورد ارثی باقیمانده که از بین نمیرود صحبت میکند و صدای فریاد کمک ادام فنیکس شنیده میشود که زنده است ، پایان داستان نسخه دوم بازی
داستان نسخه سوم تا جایی مه اطلاع دارم از این قرار است که : نا امیدی به اردوی انسانها امده است اخرین شهر انسانها سقوط کرده است و انسانها و نظامیان باقی مانده سوار بر کشتی روی اب زندگی میکنند، از همه بدتر اینکه دومینیک انقدر به خاطر عذاب وجدان کشتن همسرش افسرده شده است و طی یک سالی که گذشته ریشهایش بلند شده است و خیلی ناراحت است،مارکوس برای صحبت کردن به پیش دومینیک میرود در این حال موجوداتی عجیب به شکتی حمله ور میشوند و بازی از اینجا شروع خواهد شد شخصیتهایی که شاهد حضور انا در بازی خواهیم بود و بعضی هم هنوز در حال ابهام هستند : Anya Stroud،Jason Startton،Raam،Commandos Do Do،Kantus،Tai Kalis و.... البته شخصیتهای نسخه قبلی نیز در بازی حضور خواهند داشت و سوال اینکه ایا مارکوس در این نسخه کشته میشود و گیمرها باید با مارکوس خداحافظی کنند؟
![6e451_183656-gears_of_war.jpg](/proxy.php?image=http%3A%2F%2Fwww.gogaminggiant.com%2Fwp-content%2Fuploads%2F2011%2F05%2F6e451_183656-gears_of_war.jpg&hash=643dc4380ae6eb57fc9f859c226ac962)
نواوری یا تقلید؟
نسخه دوم بازی نواوری انچنانی داشت جز بهبود گرافیک و نورپردازی بازی با موتور UE3.5 که موتور بهبود یافته باز پیش بوده است و باعث شده بود زمینهای بازی و اشیا بیشتر به واقعیت نزدیک شوند و حتی زخمها را به خوبی نمایان میکرد ، محیطهای بزرگتر گرافیک بهتر که افکتها و جزئیات بسیار خوب کار شده اند نورپردازی قوی و تکستچرهای با کیفیت بهتر شدن افکت انفجارها و فیزیک اشیا دو بدنها بطوری که سنگینی اسلحه به خوبی احساس میشود،تخریب پذیری محدود و... گرافیک که به خوبی تمام کار شده است
درست که این بازی در بعضی جاهات از 3 بازی “Resident Evil 4”از دوربین به کار رفته رد این بازی بکار برده اند ، از بازی “Kill Switch” برای کاورگیری به قول خود الهام گرفته اند و همچنین از بازی مشهور بایونیک کماندو تقلید کرده اند ولی این بازی همش تقلید نیست نواوری دارد و بازیهیا نام اوری نیز از همین بازی در کار گروهی تقلید کرده اند مثل :”Army Of Two” و “Kane&Lynch “Quantum Theory” برای برتری از ایدهای این بازی استفاده کرده اند پس تقلید فقط زشتی نیست بلکه بعضی مواقع نواوری نیز حساب میشود .
صحنه های اکشن سینمایی و کارگردانی علی همراه با سکانسهای کشن عالی این بازی در بین گیمرها و بازیسازان که سعی میکنند با زی خود را به این بازی نزدیک کنند مشهور است.دیالوگهای بی نظیر مارکوس و یارانش و همچنین شخصیت پردازی خوب جز برتری داستان بازی است ، تاثیرمندی دیالوگها در گیمرها همگی نقش بسزایی در این بازی موفق داشته اند ؛ تنوع سلاحها و ویژگی خاص هر سلاح کاورگیری خوب مارکوس که دیگر از کیل سوییچ نام برده نمیشود و به این بازی رسیده است.موسیقی حماسی و ارکسترال بازی که رد بازی حس خاصی به گیمرها میدهد کاری “کوین ریپل”و کار بی نقص “استیو جابلونسکی” اهنگ ساز بازیهای " سیمز و متال گیر سالید 2 و شاهزاده فارسی : شنهای فراموش شده است .
گفته میشه که بخش قهرمانی یا تکنفره بازی بین 10 الی 12 ساعت طول میکشه در حالی که بازیهایی که رد این سبک هستند 8 ساعت طول میکشند
گفته میشه که بخش قهرمانی یا تکنفره بازی بین 10 الی 12 ساعت طول میکشه در حالی که بازیهایی که رد این سبک هستند 8 ساعت طول میکشند
اینبار لوکاستها نقش خاصی در بازی ندارند بجایشان لمبنت های بزرگ که در جنگ تولید مثل میکنند برزرکرهای ارتقاع پیاد کرده را سریع میسازند و پلیپ پرتاب میکنند .سلاحهای جدید که همگی ارزش استفاده را دارند حرکات اضفه شده در درگیرهای تن به تن از جمله حرکات تمام کننده به بازی اضافه شده و المانهایی جدید که خبر از برتری بازی میدهند ، اگر پشت مانعی سنگر گرفته باشید ،دشمن هم پناه گرفته باشد ، میتوانید به طرف دیگر مانع بپرید و دشمن را هر طور که خواستید با حرکات جدید گشو مالی دهید ، فینیشرها که در بازی دوم نقش گرفتند در این قسمت کامل تر و متوع تر شده اند ، زره های مکانیکی قابلیت دیگری و امتیاز ویژه انسانها است این زره ها شکل ظاهریشان شبیه ربات است و سربازان با موشکها و رگباری که با این زره ها وصل است میتوانند استفاده کنند ، با این زره های چه لذت بخش است له کردن لوکاستها زیرپای خود .
![gears-of-war-3.jpg](/proxy.php?image=http%3A%2F%2Fshaktronics.com%2Ffiles%2F2010%2F04%2Fgears-of-war-3.jpg&hash=572041236ec505eb99dc47d5340adf32)
همه قهرمان هستند:
مولتی پلیر و بخش دونفره یکی از بهترین قسمتهای بازی است که رد هر بازی مخصوصا در این بازی بخصوص نقش اساسی ای ایفا میکند ، در نسخه های قبلی این قسمت ها بسیار مورد توجه سازندگان وگیمران بود این قسمت از نسخه اول یا سوم شامل موارد زیر میشود : “Warzone” در این بخش بایستی همه دشمنان از پای دربیاییند،بخش “Execution” بخشی است که باید دشمنان را به روشهای بیرحمانه و خشن مثل تکه تکه کردن با اره اسلحه خود یا سر دشمنان را زیر پای خود له کنید، بخش بعدی “Annex” است که باید مناطق مهم نقشه را که مشخص شده است و تعداد مناطق به نقشه بستگی دارد برای مدتی به تصرف خود دربیاورید تا امتیاز کامل را کسب کنید در بین تصرف باید از ان منطقه از حملات دشمن دفاع کنید، بخش اخر که در نسخه اول بازی بود هم حالت”Assassination” بود که باید فرمانده تیم مقابل را به صورت “Execution Kill”از پای دراورد و با کشتن فرمانده تیم مقابل بازی به پایان میرسید . در نسخه دوم بازی چند بخش و حالت جدید به این بخش اضافه شدند : حالت “Wingman” بود که با کسب 15 امتیاز بازی تمام میشد این بخش 5 الی 10 نفر میتوانستد انجام دهند ، بخش “Horde”هم که در نسخه دوم به بازی اضافه شده بود بسیار جالب و مشکل بود شما رد نقش تیم الفا باید با 50 گروه از به مبارزه بپردازید، و بخش دیگری نسخه دوم حال”Submission”که باید یک شخصیت که قابلیت کنترل را نداشت را سالم به مقعر خود می بردید،در نسخه سوم چند حالت به این بخش بازهم اضفه شده که یکی به نام “Monster”است این حال برعکس بخشhorde است یعنی شما لوکاست هستید و باید به جای انسانها عمل کنید و گروه های سربازان Cog را از پای در بیاورید، و حالت گروگان گیر فرمانده حریف هم به بازی اضافه شده وبایستی به مدت 30ثانیه فرمانده حرف را گروگان نگه دارید ولی اینکار اسان نیست ممکن است در حین گروگان گیری فرمانده تیم حریف از دست شما فرار کند،بخش “Co-Opهم شامل تغییراتی شده و میشود با 4 نفر بازی کرد و یکی از شخصیتهای : مارکوس ، انیا،دومینیک یا جیسون بازی ار انجام دهید و دیگر مجبور نیستید شخصیتی را به اجبار انتخاب کنید، در ضمن اچیومنتهای خاصی برای این بخش که رقابت در ان داغتر شود در نظر گرفته شده است. در اخر چندین ، نقشه برای بازی به همراه سرور اختصاصی در نظر گذفته شده است.
آخرین ویرایش: