ورود
ثبت نام
صفحه اصلی
اخبار بازی
بررسی بازی
حقایق بازیها
داستان بازی
بررسی سخت افزار
برنامههای ویدیویی
انجمنها
نوشتههای جدید
پرمخاطبها
جستجوی انجمنها
جدیدترینها
ارسالهای جدید
آخرین فعالیتها
کاربران
کاربران آنلاین
جستجو
جستجو فقط عنوان ها
توسط:
جستجو فقط عنوان ها
توسط:
ورود
ثبت نام
جستجو
جستجو فقط عنوان ها
توسط:
جستجو فقط عنوان ها
توسط:
Menu
Install the app
Install
فراخوان عضویت در تحریریه بازیسنتر | برای ثبت درخواست کلیک کنید
صفحه اصلی
انجمنها
موضوعات عمومی
سینما، گرافیک کامپیوتری (CG Art) و Comic
Anime & Animation Center (قوانین پست اول خوانده شود)
ارسال پاسخ
JavaScript is disabled. For a better experience, please enable JavaScript in your browser before proceeding.
You are using an out of date browser. It may not display this or other websites correctly.
You should upgrade or use an
alternative browser
.
متن گفتگو
<blockquote data-quote="cloud _ strife" data-source="post: 5055161" data-attributes="member: 37919"><p>سلام <img src="data:image/gif;base64,R0lGODlhAQABAIAAAAAAAP///yH5BAEAAAAALAAAAAABAAEAAAIBRAA7" class="smilie smilie--sprite smilie--sprite151" alt=":D" title="4 :D" loading="lazy" data-shortname=":D" /></p><p>برید منهوای Aire رو بخونید<img src="data:image/gif;base64,R0lGODlhAQABAIAAAAAAAP///yH5BAEAAAAALAAAAAABAAEAAAIBRAA7" class="smilie smilie--sprite smilie--sprite151" alt=":D" title="4 :D" loading="lazy" data-shortname=":D" /> یه داستان فانتزی با ستینگ ارجینال که خوشبختانه هیچ مادر مردهای از دنیای ما هوس نکرده توش وارد بشه. داستان در مورد سفر ادیسهوار یه دختر و همراهش برای پیدا کردن یه قدرت گمشده است. خلاصه رسمی منهوا هم همینه و منم چیز بیشتری بهش اضافه نمیکنم. به تدریج مخاطب با شخصیتها، انگیزهشون برای شروع این سفر و ساختار حاکم بر دنیا آشنا میشه. علاوه بر شخصیتپردازی و دنیاسازی مناسب، آرت داستان بینظیره. داستان فضای نسبتا دارکی هم تا به الان داشته. این بانویی هم که در زیر مشاهده میکنید، شخصیت اول داستانه<img src="data:image/gif;base64,R0lGODlhAQABAIAAAAAAAP///yH5BAEAAAAALAAAAAABAAEAAAIBRAA7" class="smilie smilie--sprite smilie--sprite151" alt=":D" title="4 :D" loading="lazy" data-shortname=":D" /></p><p></p><p>[ATTACH=full]231097[/ATTACH]</p><p>ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ</p><p></p><p>مارتین توی کتاب «رقصی با اژدهاها» جمله معروفی رو میگه که احتمالا شنیدید: «کسی که کتاب میخونه هزار زندگی رو قبل از مرگش تجربه میکنه، و کسی که کتاب نمیخونه، فقط یکی رو». استاد مارتین احتمالا هنوز شروع به خوندن منهوا/مانگا نکرده بودن، و گرنه این حرفو نمیزدن<img src="data:image/gif;base64,R0lGODlhAQABAIAAAAAAAP///yH5BAEAAAAALAAAAAABAAEAAAIBRAA7" class="smilie smilie--sprite smilie--sprite151" alt=":D" title="4 :D" loading="lazy" data-shortname=":D" /> امروز بعد از حدود دو ماه اومدم شروع به خوندن مانگا بکنم، انقدر که اسم، کاور و موضوع مانگاها شبیه به هم شده، اصلا نتونستم مانگایی که می خواستم رو پیدا کنم. بعد فهمیدمم که منهوایی که دنبالش بودم در اصل دوتا منهوا با تم villainess بودن که من داستانهاشون رو با هم تو ذهنم ترکیب کرده بودم، مگه میشه همچین چیزی؟!<img src="data:image/gif;base64,R0lGODlhAQABAIAAAAAAAP///yH5BAEAAAAALAAAAAABAAEAAAIBRAA7" class="smilie smilie--sprite smilie--sprite151" alt=":D" title="4 :D" loading="lazy" data-shortname=":D" /> خوب یا بد، ترند فعلی مانگا/منهوا ها دو سالی هست که همین شده. گل سر سبدشون هم که امسال منتشر شده: Roxana! داستان یه آش شعله قلمکار از «نغمهای از آتش و یخ» توی ستینگ گوتیک با رگههای ریزی از «بی دی فلان بهمان» هست<img src="data:image/gif;base64,R0lGODlhAQABAIAAAAAAAP///yH5BAEAAAAALAAAAAABAAEAAAIBRAA7" class="smilie smilie--sprite smilie--sprite151" alt=":D" title="4 :D" loading="lazy" data-shortname=":D" /> این بانویی هم که میبینید شخصیت اول داستانه. آرت داستان یه چیز وحشتناک عالی و منحصر به فرده.</p><p>[ATTACH=full]231098[/ATTACH]</p><p></p><p>ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ</p><p></p><p>به نظر من اگه همه چیز یه مانگا یا منهوا کامل باشه، مانگاکا/منهواگا به یه جایی میرسه که میتونه دنیایی از احساسات رو توی نگاه یه کاراکتر و بدون هیچ دیالوگی بیان کنه. من چندین بار Run Knight رو فصل اولش رو خوندم. داستان در مورد یه جنگ چند صد ساله بین نسل بشر و یه نژاد بیگانه است. شخصیت اول داستان (توی فصل اول) دختری به نام «آنه مایر» هست. توی چپتر اول، بعد از اینکه از ماموریت موفق برمیگردن، کل زندگی این شخصیت، کل دردهاش و همه سختیهاش رو میتونی توی فقط نگاهش ببینی. نگاه یه کهنه سربازه که میدونه با یه پیروزی، قرار نیست جنگ به یه پدیده زیبا تبدیل بشه. سر همین قضیه، برای من، Nasty Cat امام مانگاکاهاست<img src="data:image/gif;base64,R0lGODlhAQABAIAAAAAAAP///yH5BAEAAAAALAAAAAABAAEAAAIBRAA7" class="smilie smilie--sprite smilie--sprite151" alt=":D" title="4 :D" loading="lazy" data-shortname=":D" /> این بشر نابغه است. یه منهوا داره (Can't See Can't see but love) که توش شخصیت اصلی لاله. با نگاهش میتونی فکر طرف رو بخونی. من خیلی دلم برای حسی که موقع خوندن اون مانگاها داشتم تنگ شده. نمیدونم، شاید اون موقع سلیقهها فرق میکرد<img src="/styles/default/xenforo/smilies/meep/106.gif" class="smilie" loading="lazy" alt=":-??" title="106 :-??" data-shortname=":-??" /></p><p></p><p>__________________________________________</p><p></p><p>یکی دو قسمت از انیمه پالادین رو دیدم. من مانگاش رو واقعا دوست دارم، به خصوص دوازده سیزده قسمت ابتداییش رو. مانگا یه طوری روایت میشه که مخاطب همزمان با پروتاگونیست با دنیا آشنا میشه، به شخصیتها وابستگی پیدا میکنه و این شخصیتها براش مهم میشن. توی انیمه، با وجود تمام رنگی بودن و استفاده از صدا و موسیقی، این حس منتقل نمیشه <img src="/styles/default/xenforo/smilies/meep/17.gif" class="smilie" loading="lazy" alt=":-s" title="17 :-s" data-shortname=":-s" /> دست سازندهها درد نکنه<img src="/styles/default/xenforo/smilies/meep/106.gif" class="smilie" loading="lazy" alt=":-??" title="106 :-??" data-shortname=":-??" /></p><p></p><p>اون انیمهای رو هم که همتون داشتید ازش تعریف (موشوکو!؟) میکردید، باید کم کم شروع کنم. البته از فصل اولش<img src="data:image/gif;base64,R0lGODlhAQABAIAAAAAAAP///yH5BAEAAAAALAAAAAABAAEAAAIBRAA7" class="smilie smilie--sprite smilie--sprite151" alt=":D" title="4 :D" loading="lazy" data-shortname=":D" /> تنها چیزی که از این انیمه یادم هست این بود که فصل اولش کلی حاشیه سر مسائل جنسی و این داستانها داشت.</p><p></p><p>86 رو هم باید شروع به دیدن فصل دومش بکنم. فصل اولش نسبتا خوب بود. منم کلا به کارهایی که تم میلیتاریزم دارن، علاقه دارم<img src="data:image/gif;base64,R0lGODlhAQABAIAAAAAAAP///yH5BAEAAAAALAAAAAABAAEAAAIBRAA7" class="smilie smilie--sprite smilie--sprite151" alt=":D" title="4 :D" loading="lazy" data-shortname=":D" /></p></blockquote><p></p>
[QUOTE="cloud _ strife, post: 5055161, member: 37919"] سلام :D برید منهوای Aire رو بخونید:D یه داستان فانتزی با ستینگ ارجینال که خوشبختانه هیچ مادر مردهای از دنیای ما هوس نکرده توش وارد بشه. داستان در مورد سفر ادیسهوار یه دختر و همراهش برای پیدا کردن یه قدرت گمشده است. خلاصه رسمی منهوا هم همینه و منم چیز بیشتری بهش اضافه نمیکنم. به تدریج مخاطب با شخصیتها، انگیزهشون برای شروع این سفر و ساختار حاکم بر دنیا آشنا میشه. علاوه بر شخصیتپردازی و دنیاسازی مناسب، آرت داستان بینظیره. داستان فضای نسبتا دارکی هم تا به الان داشته. این بانویی هم که در زیر مشاهده میکنید، شخصیت اول داستانه:D [ATTACH type="full" width="245px" alt="7a108cf99042416b5f0093d7287732f3856cbef024d754e6231ac47f0cc128b05044ca068018e4e8e1a6ad30f3118f...png"]231097[/ATTACH] ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مارتین توی کتاب «رقصی با اژدهاها» جمله معروفی رو میگه که احتمالا شنیدید: «کسی که کتاب میخونه هزار زندگی رو قبل از مرگش تجربه میکنه، و کسی که کتاب نمیخونه، فقط یکی رو». استاد مارتین احتمالا هنوز شروع به خوندن منهوا/مانگا نکرده بودن، و گرنه این حرفو نمیزدن:D امروز بعد از حدود دو ماه اومدم شروع به خوندن مانگا بکنم، انقدر که اسم، کاور و موضوع مانگاها شبیه به هم شده، اصلا نتونستم مانگایی که می خواستم رو پیدا کنم. بعد فهمیدمم که منهوایی که دنبالش بودم در اصل دوتا منهوا با تم villainess بودن که من داستانهاشون رو با هم تو ذهنم ترکیب کرده بودم، مگه میشه همچین چیزی؟!:D خوب یا بد، ترند فعلی مانگا/منهوا ها دو سالی هست که همین شده. گل سر سبدشون هم که امسال منتشر شده: Roxana! داستان یه آش شعله قلمکار از «نغمهای از آتش و یخ» توی ستینگ گوتیک با رگههای ریزی از «بی دی فلان بهمان» هست:D این بانویی هم که میبینید شخصیت اول داستانه. آرت داستان یه چیز وحشتناک عالی و منحصر به فرده. [ATTACH type="full" width="229px" alt="Roxy_ch.26.jpg"]231098[/ATTACH] ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ به نظر من اگه همه چیز یه مانگا یا منهوا کامل باشه، مانگاکا/منهواگا به یه جایی میرسه که میتونه دنیایی از احساسات رو توی نگاه یه کاراکتر و بدون هیچ دیالوگی بیان کنه. من چندین بار Run Knight رو فصل اولش رو خوندم. داستان در مورد یه جنگ چند صد ساله بین نسل بشر و یه نژاد بیگانه است. شخصیت اول داستان (توی فصل اول) دختری به نام «آنه مایر» هست. توی چپتر اول، بعد از اینکه از ماموریت موفق برمیگردن، کل زندگی این شخصیت، کل دردهاش و همه سختیهاش رو میتونی توی فقط نگاهش ببینی. نگاه یه کهنه سربازه که میدونه با یه پیروزی، قرار نیست جنگ به یه پدیده زیبا تبدیل بشه. سر همین قضیه، برای من، Nasty Cat امام مانگاکاهاست:D این بشر نابغه است. یه منهوا داره (Can't See Can't see but love) که توش شخصیت اصلی لاله. با نگاهش میتونی فکر طرف رو بخونی. من خیلی دلم برای حسی که موقع خوندن اون مانگاها داشتم تنگ شده. نمیدونم، شاید اون موقع سلیقهها فرق میکرد:-?? __________________________________________ یکی دو قسمت از انیمه پالادین رو دیدم. من مانگاش رو واقعا دوست دارم، به خصوص دوازده سیزده قسمت ابتداییش رو. مانگا یه طوری روایت میشه که مخاطب همزمان با پروتاگونیست با دنیا آشنا میشه، به شخصیتها وابستگی پیدا میکنه و این شخصیتها براش مهم میشن. توی انیمه، با وجود تمام رنگی بودن و استفاده از صدا و موسیقی، این حس منتقل نمیشه :-s دست سازندهها درد نکنه:-?? اون انیمهای رو هم که همتون داشتید ازش تعریف (موشوکو!؟) میکردید، باید کم کم شروع کنم. البته از فصل اولش:D تنها چیزی که از این انیمه یادم هست این بود که فصل اولش کلی حاشیه سر مسائل جنسی و این داستانها داشت. 86 رو هم باید شروع به دیدن فصل دومش بکنم. فصل اولش نسبتا خوب بود. منم کلا به کارهایی که تم میلیتاریزم دارن، علاقه دارم:D [/QUOTE]
Insert quotes…
Verification
پایتخت ایران
ارسال نوشته
صفحه اصلی
انجمنها
موضوعات عمومی
سینما، گرافیک کامپیوتری (CG Art) و Comic
Anime & Animation Center (قوانین پست اول خوانده شود)
Top
نام کاربری یا ایمیل
رمز عبور
نمایش
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
مرا به خاطر بسپار
ورود
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی
همین حالا ثبت نام کن
or ثبتنام سریع از طریق سرویسهای زیر
Twitter
Google
Microsoft