Alan Wake یکی از نوستالژیکترین و خاطرهانگیزترین بازیای زندگی منه، دلیلش هم کاملا برمیگرده به بازیسنتر و جَوی که قبل عرضه نسخه اول تو فروم وجود داشت. اون موقع اوایل دورانی بود که فروم بازی رو شروع کرده بودم و به سایت سر میزدم، و قشنگ یادمه اینجا چنان هایپ سنگینی پشت بازی بود که میتونست اتمسفر رو بشکافه یه سیاهچاله تشکیل بده
تازه اوایل دورانی بود که با متا و میانگین امتیازات بازیا آشنا شده بودم، و ملت میگفتن Alan Wake قراره بهترین بازی تاریخ بشه، پیشبینیهای عجیب غریبی مثل متای 96-97 برا بازی میشد و حتی یادمه احتمال میدادن رکورد GTA IV رو هم بزنه و به Ocarina of Time برسه!
خلاصه بازی اومد، متاش 83 شد و زد تو برجک همه، منم یاد گرفتم که انقد تحت تاثیر هایپ قبل عرضه قرار نگیرم. ولی خب بعد تجربهی خود بازی و با وجود مشکلاتی که داشت (تکراری شدن، عمق کم گیمپلی، مشکلات گرافیکی مثل Screen Tearing و انیمیشن صورت) در کل عنوان خیلی لذت بخشی بود برام. خلاصه که با پیشزمینهی خیلی زیاد و دید یه فن اومدم سراغ نسخه دوم.
و این نسخه چقدر عوض شده تو این 13 سال، انگار نصف نسخه اول رو ریختن دور، نصف دیگهش رو هم با LA Noire قاطی کردن و در نهایت شده Alan Wake II
تا الان 5-6 ساعت بیشتر بازی نکردم پس نمیتونم نظر خاصی بدم، ولی هرچی بیشتر میگذره از شدت عجیب غریب بودنش داره برام کم میشه، با تفاوتهاش کنار میام و بیشتر به دلم میشینه.
اصلا تعجب نمیکنم که فروش خوبی نداشته، چون به هیچ وجه چیز عامهپسندی نساختن (حداقل تا اینجا که پیش رفتم); باید کاملا حوصله داشته باشی
اکشن بسیار کم، و بیشتر بازی حول محور حل کردن پازل و داستان سرایی و اتسمفر بی نظیرش میچرخه. تو این شیش ساعت شاید کلا با پنج تا Taken مبارزه کرده باشم، در حالی که نسخه اول یه اکشن خیلی سر راستتر بود و همون اینتروی بازی دشمن میومد هی روشون چراغ قوه میگرفتی و شَتَکشون میکردی
که البته این اصلا هم چیز بدی نیست، درسته بخاطر متفاوت بودنش یکم طول کشید تا بازی دستم بیاد و بهش عادت کنم، ولی الان لذت میبرم فقط تو محیط آروم آروم راه برم و از اتمسفر لذت ببرم و همش حس ترس و استرس همراهم باشه. همون نسخه اول هم استرسزا بود تا حدی ولی خب قطعا اکشنش چربی میکرد، اینجا ولی کاملا به Horror ـش شاخ و برگ دادن و دارم از این مسئله لذت میبرم.
ببینیم بقیهش چی میشه