مقدمه
در دوره ای که ما زندگی می کنیم بدون شک هر سبک از عناوین , طرفداران پرشماری را در بسیاری از نقاط جهان دارند. از این رو پیشرفت و تکامل صنعت بازی های کامپیوتری از زمان شکل گیری تا به امروز ادامه داشته و با گذشت زمان شکل تازه ای را به خود گرفته و باعث جذب مخاطبان بسیاری می شوند.
کپکام در اواخر سال 1993 بود که به دنبال یک عنوان ماجراجویی با مضمون بقا و ترس رفت. به همین منظور , نسخه ی بازسازی Sweet Home را در نظر گرفت. این عنوان که براساس فیلم ترسناک ژاپنی Sweet Home ساخته شده بود , حال کپکام با گذشت چهار سال از عرضه ی نسخه ی اصلی , قصد داشت این عنوان را بازسازی کند.
پیشنهاد بازسازی این عنوان , برای اولین بار توسط توکورو فوجیوارا مطرح شد. او این طرح را به شینجی میکامی که سه سال از ورودش به کمپانی کپکام می گذشت و میانه ی خوبی هم با عناوین ترسناک نداشت , واگذار کرد. زیرا توکورو گفته بود که " میکامی می داند که چه چیزی ترسناک است. " همچنین خود توکورو نیز به همراه ماسایوکی آکاهوری , وظیفه ی تهیه کنندگی بازی را برعهده گرفتند.
در نهایت اولین عنوان Resident Evil در تاریخ 22 مارس 1996 در ژاپن و آمریکای شمالی عرضه شد. گرافیک خیره کننده یکی از مواردی است که می توان آن را در موفقیت Resident Evil دخیل دانسته و به آن اشاره کرد , گرافیکی که با پس زمینه ی پری رندر شده و با پالیگان های سه بعدی که بروی صورت و طراحی کاراکتر ها به کار رفته بود , توانسته بود یک محیط ترسناک در کنار اتمسفر بسیار گیرا را برای بازیکن به ارمغان بیاورد. در کنار گرافیک فوق العاده , موزیک ها و صداگذاری بی نقض که به لطف سه تن از موزیسین ها به نام های ماسامی اودا , ماکوتو توموزاوا و کوچی هیروکی ساخته شده بود , به موفقیت بازی کمک شایانی کرد. عنوان Resident Evil که در ژاپن با نام Biohazard نیز شناخته می شود , در بدو ورودش به صنعت ویدیو گیم , با موفقیت های چشمگیری مواجه شد. از این موفقیت ها می توان به دریافت میانگین نمره ی 91 در وبسایت متاکریتک و دریافت جوایزی از جمله بهترین بازی سال پلتفرم پلی استیشن از دیدگاه بازیکنان , جایزه بهترین بازی سال از دیدگاه خوانندگان مجله ی EGM و .... اشاره کرد.عنوان Resident Evil اولین و آخرین بازی از فرانچایز Resident Evil است که اینترو اول بازی , بصورت لایو اکشن ( Live-Action ) ضبط شده است. مراحل تولید این اینترو نیز , یک سال قبل از عرضه ی بازی یعنی در سال 1995 به کارگردانی شینجی میکامی آغاز شد.در کنار تمامی مسائل فنی و صداگذاری , داستان فوق العاده ی این عنوان باعث شد مخاطبان بسیار زیادی را از سرتاسر جهان به خود جلب کند.
خلاصه ای از شروع داستان Resident Evil
در سال 1967 بود که با سرچشمه شکل گیری اصلاح نژادی در آمریکای شمالی , باعث شکل گیری اولین شعبه Umbrella در شهر راکون شد. این شرکت که یک شرکت چند ملیتی بریتانیایی بود و تابعه فعالی در صنایع مختلف مانند تولید لوازم آرایشی و بهداشتی , مواد غذایی , تولید محصولات بهداشتی داشت. اما بعدها این شرکت به عنوان تولید کننده سلاح های بیولوژی برای ارتش کشور ها فعالیتش را بصورت مخفی در سال 1972 با نام شعبه BWC آغاز کرد. سه فرد کلیدی به نام های: اوزول اسپنسر , جیمز مارکوس و ادوارد اشفورد در شکل گیری این کمپانی نقش مهمی را ایفا کردند و یا به عبارتی دیگر این سه نفر در به وجود آمدن این شرکت دخیل بودند. هرکدام از این سه نفر , یک دانشجوی رشته پزشکی و همکلاسی با یکدیگر بودند و اولین پایه گذار تشکیل ویروس T , دکتر جیمز مارکوس بود که با تحقیقات گسترده در مورد یکی از گیاهانی که در آفریقا با نام Stairway Of The Sun وجود داشت , دریافت که یک رتروویروس در ژنوم این گیاه وجود دارد. ویروس T در اصل یکی از شاخه های جهش یافته ی رتروویروس بود که با آلوده شدن به عفونت ویروسی جهش زا , باعث بخشیدن قدرتی به مصرف کننده خودش می شد. دکتر جیمز مارکوس با کشف زیرزمینی در یکی اهالی بومی آفریقا با نام ندیپایا ( Ndipaya ) باعث تولید عمده ی این گیاه می شود و نمونه های این گیاه را همراه خود به آمریکا آورده و شروع به کشت انبوه این گیاه می کند. گیاهانی که در آمریکا و در مراکز پرورش این گیاه توسط جیمز مارکوس رشد می کردند , به دلیل عدم سازگاری گیاه با آب و هوای آمریکا , نمی توانستند با کمک عفونت ویروسی جهش زا شوند , به همین منظور دکتر ازول اسپنسر قصد ساخت یک ساختمان داروسازی کوچیک با نام Umbrella را در شهر ندیپایای آفریقا می کند. برای تهیه پول و بودجه , رسما مراحل ساخت ویروس T با نام T Virus-Project آغاز می شود.
اولین مشتری ویروس مرگبار رتروویروس , کشور ایالات متحده ی آمریکا بود که اسپنسر , این ویروس را به ارتش این کشور جهت دریافت پول برای گسترش شرکت آمبرلا می فروشد. جیمز مارکوس که تحقیقات ویژه ای را درمورد تولید و ساخت ویروس T از مدت ها پیش آغاز کرده بود , در پروژه ی ویروس T پیشرفت چشمگیری کرده و برای اتمام تحقیقاتش مجبور به تست های پنهانی انسانی می شود. او کودکان را برای این تست انتخاب می کند , از این رو او می دانست که کودکان بعد از آلودگی به ویروس T , دوام نمی آورند. سپس بلافاصله آنهایی که بدنشان نسبت به ویروس T مقاومت نشان می داد را بعد از آلوده شدن و انجام تحقیقات با وسایل شکنجه و اتاق گاز از بین می برد. این ویروس متفاوت در بدو ورود به بدن شخص قربانی , باعث از کار افتادگی ذهن و روان فرد آلوده می شود , این ویروس شخص آلوده به خود را رفته رفته به کام مرگ می برد اما بعد از مرگ با نگه داشتن یک جریان برق ضعیف در مغز فرد آلوده , باعث می شود که فرد آلوده فقط نیاز خود به غذا را برطرف کند. با اینکه فرد آلوده تقریبا مرده است , اما برخی از علائم حیاتی وی مانند رشد ناخن و موها حفظ می شود که این خود به حس درنده خویی فرد آلوده کمک زیادی می کند. با گسترش شرکت Umbrella , ویلیام برکین نمایندگی تولیدات این ویروس را در آمریکا به همراه دکتر آلبرت وسکر که هر دو از نخبگان استخدامی اسپنسر بوده اند , برعهده می گیرند. اولین قربانی این کمپانی , دکتر ادوارد آشفورد در سال 1968 بود که با یک آلودگی بیولوژی از رتروویروس و به ظاهر تصادفی بودن ماجرا کشته می شود. ماجرای مرگ دکتر ادوارد آشفورد در هاله ای از ابهام باقی می ماند اما تمام انگشت اتهام ها به سوی همکلاسی وی یعنی دکتر ازول اسپنسر نشانه می رود. با کشته شدن ادوارد آشفورد , دکتر اسپنسر شروع به تست های انسانی ویروس Progenitor می کند ( دو تن از قربانیان , لیزا تروور به همراه مادرش هستند که به دو نوع A و B این ویروس آلوده می شوند ) , به دلیل اینکه ویروس ساخته شده هنوز در حالت اولیه قرار دارد , مادر لیزا ( جسیکا ) بلافاصله بعد از آلوده شدن ,کشته می شود. اما با این حال لیزا تروور جهش پیدا می کند. بعد از اتمام تحقیقات , نیروهای ویژه ی آمبرلا دستور اعدام وی را صادر می کنند زیرا لیزا تروور به دلیل جهش های بیش از حد خود و دردسرهایی که برای کارکنان آمبرلا بخصوص زنان ایجاد کرده بود , موجودیت آمبرلا را به خطر انداخته بود. لیزا تروور بعد از اعدام با کمک ویروس جهش یافته ی بدن خود , دوباره به زندگی برگشته و خود را به عمارت اسپنسر می رساند. ( عمارتی که پدر لیزا تروور یعنی جرج تروور جهت استراحتگاه مدیران آمبرلا ساخته بود. ناگفته نماند که جرج تروور برای ساخت این عمارت , از خانه ی تابستانی اسپنسر در اروپا الهام گرفته بود. ). جیمز مارکوس در سال 1988 توسط آلبرت وسکر و ویلیام برکین به دلیل تست ویروس بر روی عوامل انسانی کشته می شود. جسد جیمز مارکوس در رودخانه ای نزدیکی کوه های آرکلی به همراه زالوی مادر ویروس T رها می شود ( تست ویروس بر روی عوامل انسانی بهانه ای در اصل برای کشتن جیمز مارکوس بود و در حقیقت اسپسنر از قدرت گرفتن بیش از حد جیمز مارکوس بین مدیران اجرایی آمبرلا جهت بدست گرفتن کامل آمبرلا توسط جیمز مارکوس واهمه داشت. ). بعد از جیمز مارکوس , ویلیام برکین پروژه ی ساخت ویروس T را شخصا در آمریکا برعهده می گیرد اما با این تفاوت که از خصوصیات جهش زا بیش از اندازه در ویروس استفاده کند.
اما شاید با خود بگوییم که تنها در داستان سرایی این عنوان بی نظیر , از فیلم Sweet Home الهام گرفته شده است. بهتر است این نکته را نیز متذکر شد که میکامی نه تنها در داستان از فیلم ها الهام گرفته , بلکه او بهمراه تیم توسعه در ساخت عمارت اسپنسر نیز از هتل استنلی واقع در ایالت کلرادوی آمریکا الهام گرفته است که خود این هتل نیز در ساخت فیلم ترسناک The Shining به عنوان لوکیشن , از آن استفاده شده است. شینجی میکامی در مصاحبه ای اعلام کرد که از فیلم Dawn Of The Dead نیز به عنوان یک الهام منفی در بازی استفاده کرده است. الگو برداری اصلی میکامی علارغم مخالفت های اولیه ی خودش برای محیط بازی در بکار گیری زاویه دوربین این بازی , عنوان Alone in The Dark بود , او معتقد بود که دوربین ثابت باعث اخلال در غرق شدن بازیکن در محیط بازی شده و باعث می شود که بازیکن احساس جدایی بیشتری با فضای ترسناک بازی کند. اما در آخر پذیرفت که دوربین ثابت جایگزین دوربین اول شخص , در بازی شود.
کلام آخر
شاید بتوان گفت که عنوان Resident Evil , یکی از معدود عناوینی است که ریسک های بسیار زیادی را پشت سر گذاشته است و همین پذیرش ریسک بوده است که این عنوان را تبدیل به یکی از برترین و بهترین عناوین وحشت و بقا در صنعت ویدیو گیم کرده است. این فرانچایز در بدو ورودش به صنعت بازی های کامپیوتری , به همه نشان داد که انتقال حس ترس , تنها به قراردادن جامپ اسکر ها در سکانس های متعدد بازی بستگی ندارد و می توان با پایه گذاری یک داستان واحد و پربار , موزیک و صداگذاری خارق العاده نیز عناوین وحشت و بقا خارق العاده ای را همچو Resident Evil خلق کرد.
Google