کنسولی برای تمام دوران: چرا ‌PS2 بهترین کنسول تاریخ است؟

ARTHUR WESKER

“We can’t change what’s done, we can only move on.
کاربر فعال

1627390786377.png

کنسول محبوب و معروف PS2 به مدت بیش از 12 سال تولید و به صورت جهانی عرضه می‌شد. اولین نسخه از این کنسول در سال 2000 میلادی عرضه و در نهایت در سال 2013 از خط تولید خارج شد. شخصاً عقیده دارم این کنسول بزرگ‌ترین کنسول تاریخ بازی‌های ویدیویی است. ارزش‌های حقیقی آن، فناوری خارق‌العاده و طراحی تقریباً عالی آن همگی دست به دست هم دادند تا یک پدیده به وجود آید. موردی که هرگز تکرار نخواهد شد. زیرا مجموع این ویژگی‌ها در بازار امروز بسیار نایاب است.اما باید خاطرنشان کنم که 12 سال کامل برای رسیدن به این نتیجه شگفت انگیز صرف شد؛ زیرا وقتی که این کنسول برای اولین بار در سال 2000 عرضه شد، باید اعتراف کنم که فکر می‌کردم این کنسول می‌تواند وحشتناک باشد. اجازه دهید که توضیح دهم چگونه این کنسول توانست قلبم را تسخیر کند.

وقتی جانشین کنسول پلی استیشن معرفی شده بود من هنوز در دانشگاه بودم. و مسئولین دانشگاه سایت مورد علاقه‌ی من در خصوص بازی‌ها را مسدود کرده بودند. زیرا من از منابع ارزشمند IT برای دانلود تریلر بازی Sonic Adventure که حجم بسیار عظیم 9 مگابایتی داشت، استفاده کرده بودم!سال‌ها پیش من یک بازی‌باز بسیار مشتاق و پی‌گیر بودم. کاملاً به یاد دارم که تصاویر مربوط به نمایش‌های فنی اولیه‌ی PS2 را با استفاده از پرینتر رنگی دانشکده پرینت می‌گرفتم و از دیدنشان متعجب می‌شدم. آیا این تصاویر می‌توانند واقعاً هم‌زمان (ریل تایم) پردازش شوند؟

تنها عکسی از ماشین‌ها که در لحظات نخست CG عنوان Gran Turismo 2 به صورت “هم زمان” به نمایش در می‌آمد و ماشینی با بدنه‌ی براق را نشان می‌داد کافی بود تا مرا متحیر کند. این در حالی است که من حتی دمو‌ی اصلی را هم ندیده بودم. به لطف شگفتی‌های اینترنت می‌توانید این ویدیو را امروزه به راحتی از یوتیوب تماشا کنید.

بعدها وعده‌هایی در خصوص “موتور احساسات” داده شده بود. صحبت همه در خصوص سطحی از هوش مصنوعی بود که به قدری زنده و واقعی بود که NPC‌ها در آن قادر به بوییدن چیزها و تحت تاثیر قرار گرفتن بودند و از مرگ یاران خود ناراحت می‌شدند. اینجا جایی بود که من نسبت به این ایده احساس نارضایتی کردم.

این ایده تلاش برای رسیدن به چیزی بود که برای من به معنی “بازی” نبود. با وجود چنین ایده‌ای، جنبه‌ی سرگرمی در کجا قرار می‌گیرد؟به نظر می‌رسید که پلی استیشن 2 کاملاً آماده است تا خود را از هرگونه پیش فرض “اسباب بازی” که توسط نینتندو در دهه‌ی 90 میلادی باب شده بود جدا کند و برند خود را با تصاویر انتزاعی و موضوعاتی که بیش‌تر اهداف بزرگسالانه را دنبال می‌کند، بسازد. از کرکس کچلی که در تبلیغات تلویزیونی به نمایش در می‌آمد تا نورهای رقصنده‌ای که اگر دیسک را در دستگاه قرار نمی‌دادید پخش می‌شد، قطعاً PS2 را یک وسیله برای بازی در کنار خانواده نشان نمی‌داد و این برخلاف نام این کنسول بود.




1627390856839.png


این طراحی‌ها‌ عجیب به نظر می‌رسیدند. باید بگویم که من از این مسیر جدید (که به نظر من بسیار پرمدعا بود) خوشحال نبودم. من از کنسول‌های بازی که فلسفه‌ی آنان به سبک “فشار دادن دکمه‌ها برای سرگرمی” بود راضی بودم. این تنها من نبودم که چنین عقیده‌ای داشتم. پس از موفقیت خارق‌العاده‌ی PS1 و علی‌رغم انتظارات بسیار زیاد طرفداران بی‌شمار سونی، کنسول جدید منتشر شد و آنچه که تصور نمی‌شد اتفاق افتاد. PS2 اصلاً آنطور که انتظار می‌رفت ظاهر نشد.با توجه به اینکه همه منتظر یک شروع درخشان بودند، سونی سه عنوان SSX، بازی Fantavision و Ridge Racer V را به عنوان بازی‌های هنگام عرضه‌ی کنسول جدید خود عرضه کرده بود. SSX یک بازی عالی بود و برای یک IP‌ی جدید، یک عنوان بسیار غافلگیر کننده محسوب می‌شد.

پس از حضور باشکوه Ridge Racer Type 4 روی کنسول PS1، همه به ادامه‌ی این بازی به عنوان بزرگ‌ترین معیار پیشرفت نگاه می‌کردند اما Ridge Racer V یک عقب‌گرد کامل بود. مطمئناً اکنون می‌توانیم به گذشته نگاه کنیم و اتمسفر منحصر به‌فرد شهر این بازی را تحسین کنیم اما از نگاه ناظران معمولی در سال 2000، بازی‌های PS2 خسته کننده و غیر قابل تحمل به نظر می‌رسیدند. با وجود تمام وعده‌ها، واقعیت با آنچه وعده داده شده بود متفاوت بود. شاید بتوان گفت این شرایط نتیجه عجله نیز بوده است.آیا با این اوصاف می‌توانم همچنان به فروش ادامه دهم؟ نه! سونی هم نمی‌تواند! دلیل قانع کننده‌ای برای این کار وجود ندارد. اما تغییر شرایط برای پلی استیشن ۲ ممکن به نظر می‌رسید. وعده‌ی انتشار بازی‌های فوق‌العاده‌ای داده می‌شد اما ماه‌ها بود که چیزی منتشر نشده بود.

یادم می‌آید که فردی در فروشگاه محصولات الکترونیکی به من می‌گفت که قرار است تعداد بسیار زیادی بازی روی پلی استیشن 2 داشته باشد! پسر بیچاره! اما او حداقل یک گزینه پیش رو داشت! حداقل قابلیت پشتیبانی از نسل قبل پلی استیشن 2 فوق ‌العاده بود. اکثر بازی‌های PS1 از طریق این قابلیت بر روی پلی استیشن 2 قابل اجرا بودند. حتی فیلتر بافت‌های پیشرفته نیز ارائه می‌شد تا تجربه‌ی بازی‌ها از هر زمانی بهتر به نظر آید. اما با تمام این احوالات، این موارد برای یک دستگاه جدید به اندازه‌ی کافی خوب نبودند. باید چیزهایی در این میان تغییر می‌کرد
.
بالاخره اوضاع تغییر کرد. اوضاع نابسامان خیلی پایدار نماند و با آمدن سال 2001 اوضاع متفاوت شد. عنوان Gran Turismo 3: A-Spec پس از یک تاخیر کوتاه برای PS2 منتشر شد و بلافاصله ثابت کرد که این کنسول یک دستگاه بسیار خاص است. اگر Gran Turismo در PS1 نشان داد که گرافیک بسیار واقع‌گرایانه در بازی‌های ویدیویی امکان پذیر است، GT3 به شما این احساس را می‌داد که گویی تازه چشمان خود را باز کرده‌اید. مانند احساسی که ممکن است هنگام بیدار شدن ناگهانی از خواب تجربه کنید.




1627390889715.png

حال دیگر تمام زشتی‌های Ridge Racer V فراموش شده بود و این دقیقاً همان چیزی بود که از تجربه‌ی بازی روی PS2 انتظار داشتیم. آنچه که ما می‌دیدیم حقیقتاً شگفت انگیز بود و مو بر تن آدم سیخ می‌کرد. فکر می‌کنم همه‌ی ما بر سر این موضوع اتفاق نظر داشته باشیم که نمایش‌های قدرتمندی که روی این کنسول می‌دیدیم، همانند یک رویا بود.در کنار قدرت گرافیکی قابل اثبات PS2، کنترلر بازی نیز پیشرفت کرده بود. “DualShock 2” از ویژگی‌هایی برخوردار بود که حتی جانشین آن یعنی DualShock 3 نیز از آن برخوردار نبود.

از جمله می‌توان به دکمه‌های حساس به فشار اشاره کرد. همه‌ی دکمه‌های کنترلر جز دکمه‌ها Start/Select و L3/R3 در حالت آنالوگ، می‌توانستند به عنوان دکمه‌های حساس به فشار تعریف شوند. با فشار بیشتر دکمه‌ی ضربدر می‌توانستید بیشتر گاز دهید. با کاهش فشار روی تریگر در بازی “MGS2” می‌توانستید اسلحه‌ی خود را پایین بیاورید.

پس از یک شروع آهسته و ناامیدکننده، PS2 بالاخره حرکت قدرتمند خود را آغاز کرد. پس از موفقیت چشمگیر GT3، عنوان Metal Gear Solid 2: Sons of Liberty منتشر شد. این بازی بیشتر از هر بازی دیگری که تاکنون منتشر شده بود به بازی‌باز آزادی عمل می‌داد. برای این دستاورد باید از گیم پلی تاکتیکی با فرم آزاد بازی که باورنکردنی بود تشکر کرد. پس از آن نیز برای تبدیل PS2 به دستگاهی که همه باید آن را داشته باشند و اثبات اینکه “دریمکست” توانایی ادامه دادن مسیر این نسل را ندارد، Grand Theft Auto III منتشر شد و میزان فروش آن به سقف چسبید.

این چیزی بود که اتفاق افتاده بود؛ PS2 توقف ناپذیر بود.اینکه اکنون دستگاه‌ها به فروش می‌رفتند به سادگی اتفاق نیفتاده بود. کیفیت‌ بازی‌ها به صورت تصاعدی افزایش می‌یافت. همچنین اینطور نبود که همه‌ی تولیدکنندگان بازی‌ها ناگهان بتوانند با تراشه‌ی PS2 که “نوشتن برنامه برای آن سخت بود” کنار بیایند. این مشکل کم کم با روی کار آمدن میان افزارهایی مانند موتور”RenderWare” شرکت Criterion برطرف شد.

این موتور قدرتمند توسط تولید کنندگان بسیاری لایسنس شد و در ساخت بازی‌های مختلفی مانند سری GTA، Burnout 2: Point of Impact، Tony Hawk’s Pro Skater 3 و… از آن استفاده شد. با در دسترس بودن چنین موتور قدرتمندی، تولید کنندگان با پرداخت مبلغی برای این موتور، تولیدات خود را بر محور خلاقیت استوار کردند.آنچه که در ادامه‌ی این مسیر به وقوع پیوست، یک عصر طلایی برای بازی‌‌ها محسوب می‌شد.

برهه‌ای که در آن خبری از حقه‌های سخت افزاری یا پرداخت‌های مجازی نبود. تنها شاهد بازی‌های فوق‌العاده بودیم. با افزایش سرسام آور میزان کاربران این کنسول، تولیدکنندگان سرمایه‌های خود را صرف تولید بازی برای PS2 کردند که نتیجه‌ی آن یکی از بزرگ‌ترین و متنوع‌ترین لاین آپ‌های بازی‌های ویدیویی تاریخ شده بود.




1627390912986.png


از عناوین خانوادگی سکوبازی مانند “رچت و کلنک” گرفته تا بلوغ عناصر وحشت و بقا در عنوانی مانند سایلنت هیل ۲. در این برهه هر فرد با هر سلیقه‌ای می‌توانست بازی با کیفیت در سبک مورد علاقه‌ی خود را پیدا کند و در عین حال IPهای جدیدی که در سبک‌های مختلف منتشر می‌شدند را نیز تجربه کند.با گذر از تمام این مسیرها، این کنسول یک دستگاه بازی باقی ماند. البته من نمی‌گویم که قابلیت پخش DVD به این کنسول کمک نکرد.

قطعاً قیمت کنسول توجیه مناسبی برای خرید آن بود و حتی برخی افراد PS2 را به عنوان اولین DVD Player خود خریدند. از نظر این افراد، توانایی اجرای بازی یک امتیاز مثبت محسوب می‌شد.استفاده از فرمت DVD به دلیل ظرفیت بیشتر آن، به سرعت مورد استفاده تولیدکنندگان مختلف قرار گرفت. این دستگاه برای این طراحی شده بود که بهترین کنسول بازی باشد نه بهترین هاب رسانه. به همین دلیل PS2 تا سال‌های متمادی یکی از بهترین گزینه‌های انتخابی برای بازی‌بازانی بود که به دنبال تجربه‌ی بازی‌های چند نفره‌ی آفلاین و ماجراجویی‌های تک نفره بودند. این همان جایی است که موفقیت این کنسول در آن نهفته است.

PS2 تبدیل به بخشی جدایی ناپذیر از هر اتاق نشیمن شده و خاطرات ارزشمندی را برای مخاطبان خود ساخته بود. برای من این خاطرات شامل مسابقات “PES” و نبردهای ماشینی Burnout 2: Crash Junction که با دوستانم در دوران دانشگاه داشتم، می‌شود. پس از آن، تجربه‌ی Kingdom Hearts در ساعت 2 نیمه شب و همچنین آخر هفته‌های فراموش نشدنی که صرف کامل کردن Ico می‌شد و تجربه‌ی تمام بخش‌های GTA 3.

هر بازی‌بازی خاطرات شیرینی از تجربه‌ی بازی‌های مختلف روی PS2 دارد.کنسول PS2 با داشتن نزدیک به 100 میلیون کاربر در سراسر جهان در جایگاهی قرار داشت که حتی با وجود پیشرفت فناوری در کنسول‌های جدیدتر، نمی‌شد از آن چشم پوشی کرد. به همین دلیل این کنسول تبدیل به استاندارد تمام شرکت‌های تولید کننده به جز استودیوهای داخلی نینتندو و مایکروسافت شده بود. حتی بازی‌های انحصاری کنسول رقیب، مانند رزیدنت اویل 4 در نهایت روی PS2 نیز پورت شدند (تقریباً می‌توان گفت بیش‌تر جزئیات بازی دست نخورده باقی ماند) و حتی دارای محتوای اضافی نیز بودند.

خب اگر گرافیک از وضوح کمتری برخوردار باشد چه می‌شود؟ در تعریف استاندارد این موضوع چندان اهمیتی ندارد. این چیزی بود که در PS2 شاهد بودیم و همانطور که بعدها دیدیم، نسخه‌های HD عناوینی مانند Okami، God of War و Metal Gear Solid همچنان عالی به نظر می‌رسند.هنگامی که PS2 هنوز پلتفرم اصلی سونی بود، اگر به دنبال یک دستگاه لوکس‌تر بودید می‌توانستید Xbox بخرید. اما واقعاً نیازی به این کار نبود. حتی برخی از عناوین جذاب و زیبای ایکس باکس مانند TOCA 2 و Wreckless: The Yakuza Missions روی PS2 پورت شده بودند و عنوان TOCA بخش آنلاین بی نظیر خود را نیز حفظ کرده بود.

بله این پورت‌ها از نظر گرافیکی در سطح پایین‌تری قرار داشتند اما PS2 کنسول همه فن حریفی بود که آماده‌ی هر چالشی بود.مطمئناً وقتی دستگاه‌های نسل بعد به بازار عرضه می‌شوند اوضاع کمی تغییر می‌کند مانند اتفاقی که برای عنوان Mercenaries 2: World in Flames و پورت آن روی PS2 افتاد (که اتفاقی عجیب بود). این کار باعث شد تا PS2 به کاربران سابق خود بنگرد که با داشتن کنسول‌های جدیدی مانند Xbox 360 کم کم آن را ترک می‌کنند.

در سال‌های پایانی عمر PS2 کاملاً شاهد این موضوع بودیم که این کنسول تبدیل به هر آن چیزی شد که قرار نبود باشد. دیگر کرکس‌های خود را از دست داده بود و محل تجمع عناوین بی ارزش و ارزان شده بود. اما این موضوع کاملاً قابل درک است زیرا در هر صورت این یک محصول تجاری محسوب می‌شد. تعداد بسیار زیادی از این کنسول در سراسر جهان به فروش رفته بود. بر اساس آخرین آمار، 155 میلیون از این دستگاه به فروش رفته است که من حتی این تعداد PS2 را نمی‌توانم تصور کنم.ممکن است اولین تکامل پلی‌استیشن به تمام وعده‌های بلند پروازانه‌ی سونی جامه‌ی عمل نپوشانده باشد اما تمام پتانسیل خود را عملی کرده بود.

اینکه نمایشگرهای مدرن بازی‌های پلی استیشن 2 را وحشتناک به تصویر می‌کشند آزار دهنده است. این به دور از انصاف است که با خود فکر کنید این بازی‌ها همیشه اینگونه بد به نظر می‌رسیدند.با توجه به یک طیف گسترده و بی نظیری از بازی‌ها، مجموعه‌ای از ویژگی‌های بی‌نظیر، پشتیبانی گسترده تولیدکنندگان شخص ثالث، کنترلر بی عیب و نقص و تاثیر فرهنگی خارق‌العاده‌ای که PS2 از خود بر جای گذاشته است، این کنسول خاطره انگیز در جایی از ذهنم قرار دارد که نمی‌توانم آن را تغییر دهم. در مورد PS2 باید به زبان ساده بگویم: “بهترین کنسول بازی‌های ویدیویی”.



 
آخرین ویرایش:
WOW عالییییی بود ... با خوندن این مقاله اشک تو چشام جمع شد و همه خاطراتم به ذهنم اومد ... اصن کنسول خدا بود و هست، بهترین گیم های عمرم با این کنسول بود، زمانی که کنسول پلی استیشن 2 نداشتم میرفتم از صبح تا شب گیمنت ... خیلی عالییی
 
کاش تو مقاله به این که PS2 رَنک 1 فروش کنسول ها در طول تاریخ صنعت ویدیو گیم هم هست , اشاره می شد. اما برای بنده بهترین کنسول PS3 بود حتی با این که تمام کنسول ها و اکسسور های PlayStation چه خونگی , پرتابل و PSVR رو تجربه کردم ( حمل بر خودستایی نباشه ) , هیچکدوم برای من نتونست جای PS3 رو پُر کنه.
از تم کلاسیک عکسات خوشم اومد و عکسای خوبی تو مقاله استفاده کردی. کیفیت مقالم که همون همیشگی.!
 
ده ها دلیل میشه آورد که چرا PS2 بهترین کنسول تاریخه ولی یکی از دلایلی که شخصاً خیلی باهاش موافقم، اوج عملکرد صنعت گیم ژاپن توی اون برهه بود. کیفیت و کمیتِ همزمان تولیدات ژاپنی در زمان PS2 رو، نه قبل از این دیده بودیم و نه دیگه بعدها تکرار شد. توی اون دوران، استودیوها و ناشرای ژاپنی خدایی می‌کردن و انصافاً هم لایق و شایسته چنین جایگاهی بودن؛ چون خیلی بیشتر از استودیوهای غربی جرأت ریسک کردن و نوآوری داشتن و از اینکه ایده‌های جدید و حتی عجیب رو امتحان کنن، واهمه نداشتن. حیف که تو نسل هفتم، اکثر ژاپنیا اومدن راه رفتن بازیسازای غربی رو یاد بگیرن، این وسط راه رفتن خودشون رو هم از یاد بردن!
 
ده ها دلیل میشه آورد که چرا PS2 بهترین کنسول تاریخه ولی یکی از دلایلی که شخصاً خیلی باهاش موافقم، اوج عملکرد صنعت گیم ژاپن توی اون برهه بود. کیفیت و کمیتِ همزمان تولیدات ژاپنی در زمان PS2 رو، نه قبل از این دیده بودیم و نه دیگه بعدها تکرار شد. توی اون دوران، استودیوها و ناشرای ژاپنی خدایی می‌کردن و انصافاً هم لایق و شایسته چنین جایگاهی بودن؛ چون خیلی بیشتر از استودیوهای غربی جرأت ریسک کردن و نوآوری داشتن و از اینکه ایده‌های جدید و حتی عجیب رو امتحان کنن، واهمه نداشتن. حیف که تو نسل هفتم، اکثر ژاپنیا اومدن راه رفتن بازیسازای غربی رو یاد بگیرن، این وسط راه رفتن خودشون رو هم از یاد بردن!
کاملا موافقم خلاقیت هایی که استودیو های ژاپنی تو نسل 6 به کار می بردن به حدی تنوع به این صنعت داده بود که هر کسی با هر سلیقه ای می تونست بازی مورد علاقه خودش رو پیدا کنه ولی از نسل 7 و بعد از اون همه خلاقیت ها از بین رفت و متاسفانه این صنعت هر سال بیشتر از قبل به سمت تکرار پیش رفت
 
مرسی بهزاد, عالی بود :x

دانشگاه اونا رو ببین, حالا دانشگاه ما رو ببین :D

PS2 عشق بود, بشخصه 3تا داشتم و از بس که بازی داشت آخرش نشد همه بازی هایی که میخوام رو تجربه کنم, MGS2 رو هیچوقت تموم نکردم ننگ بر من :|
هرچی که آدم میخواست داشت, فوق العاده بود, حیف که چند وقت پیش اومدم تمیزش کنیم که لنزش از کار افتاد و دیگه سی دی نمیخونه

جالبه که از اول تا آخر نسل 7 فقط با PS2 بازی میکردم, و با شروع نسل هشت PS3 گرفتم و یکسال بعد به PS4 منتقل شدم
و اما باید بگم که PS3 بهترین کنسول سونی بود واسم چرا که برعکس PS2, بازی ها سه بعدی در نسل 7 به تکامل رسیدن, نسل 5 و 6 هردو بازیاشون حالت آزمایشی داشتن

ولی متاسفانه در نسل 8 با وجود بازی های فوق العاده ای که ازشون لذت بردم, پیدایش MT و تکراری شدن بازی ها جذابیتش رو واسم بشدت کم کرد

بشخصه کن کوتاراگی رو خیلی دوست دارم اما باید قبول کرد که آدم خودخواهی بود, بعد از PS1 میمود سیستم هاش رو همیشه جوری درست میکرد که کار رو برای سازنده ها سخت کنه, کلی سازنده بخاطر سخت افزار PS2 ورشکست شدن توی اون نسل, PS3 که خیلی خیلی بدتر بود در این مورد

ده ها دلیل میشه آورد که چرا PS2 بهترین کنسول تاریخه ولی یکی از دلایلی که شخصاً خیلی باهاش موافقم، اوج عملکرد صنعت گیم ژاپن توی اون برهه بود. کیفیت و کمیتِ همزمان تولیدات ژاپنی در زمان PS2 رو، نه قبل از این دیده بودیم و نه دیگه بعدها تکرار شد. توی اون دوران، استودیوها و ناشرای ژاپنی خدایی می‌کردن و انصافاً هم لایق و شایسته چنین جایگاهی بودن؛ چون خیلی بیشتر از استودیوهای غربی جرأت ریسک کردن و نوآوری داشتن و از اینکه ایده‌های جدید و حتی عجیب رو امتحان کنن، واهمه نداشتن. حیف که تو نسل هفتم، اکثر ژاپنیا اومدن راه رفتن بازیسازای غربی رو یاد بگیرن، این وسط راه رفتن خودشون رو هم از یاد بردن!
ولی اگه توجه کنید, ژاپنی ها خیلیاشون هنوز بازی های خاص و متفاوت میسازن, بازی های میازاکی که یک نمونش هست و اما یه نگاهی به عناوین یاکوزا بندازید میفهمید که چقدر بازی هاش بین دریای OWهای تکراری و خالی, خاص هست

یا همون هیدئو کوجیما, که خودم همیشه از گیم پلی بازی هاش مینالم, همیشه خاص بوده و هنوزم هست.
 
مرسی بهزاد, عالی بود :x

دانشگاه اونا رو ببین, حالا دانشگاه ما رو ببین :D

PS2 عشق بود, بشخصه 3تا داشتم و از بس که بازی داشت آخرش نشد همه بازی هایی که میخوام رو تجربه کنم, MGS2 رو هیچوقت تموم نکردم ننگ بر من :|
هرچی که آدم میخواست داشت, فوق العاده بود, حیف که چند وقت پیش اومدم تمیزش کنیم که لنزش از کار افتاد و دیگه سی دی نمیخونه

جالبه که از اول تا آخر نسل 7 فقط با PS2 بازی میکردم, و با شروع نسل هشت PS3 گرفتم و یکسال بعد به PS4 منتقل شدم
و اما باید بگم که PS3 بهترین کنسول سونی بود واسم چرا که برعکس PS2, بازی ها سه بعدی در نسل 7 به تکامل رسیدن, نسل 5 و 6 هردو بازیاشون حالت آزمایشی داشتن

ولی متاسفانه در نسل 8 با وجود بازی های فوق العاده ای که ازشون لذت بردم, پیدایش MT و تکراری شدن بازی ها جذابیتش رو واسم بشدت کم کرد

بشخصه کن کوتاراگی رو خیلی دوست دارم اما باید قبول کرد که آدم خودخواهی بود, بعد از PS1 میمود سیستم هاش رو همیشه جوری درست میکرد که کار رو برای سازنده ها سخت کنه, کلی سازنده بخاطر سخت افزار PS2 ورشکست شدن توی اون نسل, PS3 که خیلی خیلی بدتر بود در این مورد


ولی اگه توجه کنید, ژاپنی ها خیلیاشون هنوز بازی های خاص و متفاوت میسازن, بازی های میازاکی که یک نمونش هست و اما یه نگاهی به عناوین یاکوزا بندازید میفهمید که چقدر بازی هاش بین دریای OWهای تکراری و خالی, خاص هست

یا همون هیدئو کوجیما, که خودم همیشه از گیم پلی بازی هاش مینالم, همیشه خاص بوده و هنوزم هست.
دقیقا بازیای ژاپنی‌ها فوق‌العاده خاصه در مورد کوجیما به معنای واقعی یک امضاء و مثال برای خاص بودن است شاید فانتوم پین رو به روز ترین اثارش دونست
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or