سفری دوباره به اعماق نقش آفرینی
پنج سال و اندی پس از آبلیویون،Bethesda Softworks چه ایده هایی را برای ارتقا ژانر نقش آفرینی در سر می پروراند؟
سازنده: Bethesda Game Studios
ناشر: Bethesda Softworks
پلتفرم: PlayStation 3 , Microsoft Windows و Xbox 360
تاریخ انتشار: 11 نوامبر 2011(20 آبان 1390)
پنج سال و اندی پس از آبلیویون،Bethesda Softworks چه ایده هایی را برای ارتقا ژانر نقش آفرینی در سر می پروراند؟
سازنده: Bethesda Game Studios
ناشر: Bethesda Softworks
پلتفرم: PlayStation 3 , Microsoft Windows و Xbox 360
تاریخ انتشار: 11 نوامبر 2011(20 آبان 1390)
اگر بخواهیم به تکوین ژانر نقش آفرینی نگاه دقیقی داشته باشیم استودیوی Bethesda یکی از تأثیرگزارترین استودیوها روی تکامل این ژانر بوده و نام این استودیو در کنار استودیوی BioWare و ناشر افسانه ای تعدادی از بهترین نقش آفرینی های قدیمی،Interplay قرار می گیرد با این تفاوت که برخلاف این دو استودیو که شهرتشان را مدیون فرنچایزهای متعدد نقش آفرینی هستند،Bethesda تقریباً تمامی شهرتش را مدیون یک فرنچایز است: The Elder Scrolls
انتشار آخرین عنوان از این سری فوق محبوب،The Elder Scrolls IV: Oblivion به بیش از 5 سال پیش برمی گردد.آبلیویون در زمان انتشارش بر روی پلتفرم های PC و Xbox 360 با استقبال گسترده بازیبازها روبرو شد و به نحوی توانست احیا کننده ژانر نقش آفرینی باشد.آبلیویون چه از نظر تجاری و چه از دید منتقدین موفقیت بزرگی برای Bethesda بود و توانست تا پایان سال 2006 به فروشی بالای 3 میلیون نسخه دست یابد.در پایان سال،Spike TV آن را به عنوان بهترین بازی سال برگزید و علاوه براین،بازی از نگاه سایت های مطرحی چون IGN،1UP،Gamespot و GameSpy به عنوان بهترین نقش آفرینی 2006 انتخاب شد.
پس از موفقیت آبلیویون،بسیاری از بازیبازها در انتظار معرفی شماره بعدی این سری محبوب بودند اما این انتظار تا مدت ها به طول انجامید تا اینکه بالاخره The Elder Scrolls V: Skyrim در آخرین روزهای سال 2010 معرفی شد.برطبق اطلاعات موجود،فاز اصلی ساخت Skyrim در اواخر سال 2008 و اندکی پس از انتشار Fallout 3 آغاز شده بود.آیا Skyrim پتانسیل این را دارد که در سال 2011 همان قدر انقلابی باشد که آبلیویون در سال 2006 بود؟با هم ببینیم
عصر اژدهایان!
همان طوری که داستان آبلیویون ادامه مستقیمی بر داستان Morrowind،سومین شماره سری The Elder Scrolls نبود داستان Skyrim هم ارتباط مستقیمی با داستان آبلیویون ندارد و آغازگر فصلی تازه در این سریست.داستان Skyrim حدود دویست سال بعد از وقایع آبلیویون اتفاق می افتد.Skyrim خانه Nord ها که در شمالی ترین بخش قلمروی Tamriel واقع شده است هم از جهت جنگ های داخلی و هم از جهت بازگشت اژدهایان تحت امر ضدقهرمان اصلی بازی،اژدهای بزرگ Alduin،در معرض تهدیداتی جدی قرار گرفته است.
در پیش زمینه وقایع بازی شاهد این هستیم که پادشاه Skyrim ترور شده و به سبب نبود جانشینی برای پادشاه،این قلمرو دچار تزلزل شده است.از طرف دیگر دورنمای Skyrim دورنمای روشنی نیست و هر لحظه بیم آن می رود که آتش جنگ های داخلی شعله ور شود.در یک سو کسانی هستند که متعقدند باید خودشان را از این امپراطوری رو به زوال کنار بکشند و در سوی دیگر کسانی که باور دارند هنوز این امپراطوری،ارزش مبارزه و خون دادن را دارد.بدتر از همه اینها اینکه براساس پیشگویی کتیبه های کهن(The Elder Scrolls)،این از هم پاشیدگی و تفرقه آخرین حلقه سلسله حوادثیست که منجر به بازگشت اژدهایان تحت فرمان Alduin،خدای نابودی در فرهنگ Nord ها می شود.
اژدهایان تحت امر Alduin جدی ترین خطری هستند که Skyrim و Tamriel را تهدید می کند
بازیباز همچون آبلیویون بازی را در زندان آغاز می کند با این تفاوت که این بار به جرم ورود به مرزهای Skyrim،جوخه اعدام انتظارش را می کشد اما به دلیل وقایعی که هنوز درباره اش توضیحی داده نشده موفق به فرار از زندان می شود.با پیشروی در بازی،بازیباز متوجه می شود که همان پیشگویی کتیبه های کهن که جنگ داخلی در Skyrim را آخرین واقعه پیش از بازگشت اژدهایان و Alduin دانسته بود ظهور بازیباز را به عنوان آخرین Dovahkiin،اژدهازاده ای که وظیفه دارد اژدهایان و در رأس آنها Alduin را شکست دهد را نیز پیشگویی کرده است.به این ترتیب بازیباز به عنوان یک Dovahkiin تقدیس شده به وسیله خدایان وظیفه دارد خطری که از جانب Alduin متوجه Skyrim و کل Tamriel است را دفع کند و در این راه Esbern،یکی از Blade ها نیز او را یاری می کند؛Blade هایی که زمانی گروهی قدرتمند و متشکل از جاسوسان و کاماندوهای مخصوص امپراطور بود اما به تدریج پاشیده شد،اعضایش کشته یا منزوی شدند و Esbern یکی از آخرین بازمانده های آنهاست.
درونمایه داستان Skyrim تا حد زیادی شبیه آبلیویون است و خود Bethesda هم منکر این نیست.معمولاً داستان های روایت شده توسط Bethesda در سالیان اخیر بسیار سرراست بوده و به نظر نمی رسد این بار هم پیپچش داستانی خاصی در بازی وجود داشته باشد و به احتمال فراوان در نهایت امر این کتیبه های کهن خواهند بود که یکبار دیگر از پیشگویی هایشان سربلند بیرون خواهند آمد!
به همان بزرگی Cyrodiil
مطابق اطلاعات منتشر شده،Skyrim از نظر وسعت با دنیای آبلیویون،Cyrodiil برابری می کند و وسعت آن چیزی حدود 41 کیلومتر مربع است.همانطور که پیشتر هم اشاره کردم Skyrim شمالی ترین بخش Tamriel است که از شرق با Morrowind،دنیای سومین بازی سری The Elder Scrolls و از جنوب با Cyrodiil دنیای آبلیویون مرزهای مشترک دارد.از نظر جغرافیایی،Skyrim مملو از کوهستان ها،توندراهای برفی،جنگل های کاج،مناطق روستایی و دشت است.اگرچه Skyrim به بزرگی Cyrodiil است اما کم جمعیت ترین ناحیه Tamriel محسوب می شود و نسبت به Cyrodiil،جنگل های انبوه تر و چمنزارهای بیشتری دارد.تنها پنج شهر عمده در Skyrim وجود دارد اما این شهرها بزرگتر از شهرهای Cyrodiil هستند.در کنار این شهرهای بزرگ،روستاها و شهرهای کوچکتر نیز در جای جای این منطقه به چشم می خورد.
Todd Howard،کارگردان بازی در کنار نقشه Skyrim
بیش از 150 سیاهچال در سراسر Skyrim وجود دارد.قابلیت fast travelling در Skyrim وجود خواهد داشت و بازیباز قادر است هرلحظه که بخواهد به ناحیه ای که قبلاً از آن دیدار کرده نقل مکان کند.دشمنان جدیدی نیز به بازی اضافه شده اند که از میان آنها می توان به Giant های کوهستان،troll های یخی،ماموت ها،ببرهای دندان شمشیری،عنکبوت های یخی و از همه مهمتر اژدهایان اشاره کرد.علاوه بر اینها برای اولین بار بعد از The Elder Scrolls II: Daggerfall،شاهد حضور بچه ها در بازی خواهیم بود اما هنوز مشخص نشده است که حضور آنها همچون Daggerfall به تعدادی از مأموریت ها محدود می شود یا خیر.در Skyrim چیزی حدود 300 کتاب وجود دارد که دربرگیرنده اطلاعاتی درباره محیط ها،دشمنان،جادوها و به طور خلاصه lore دنیای بازیست و این حجم وسیع اطلاعات،خود نشان دهنده تلاش Bethesda برای خلق دنیاییست با پیشینه و جزئیات دقیق تا بازیباز به بهترین شکل ممکن خود را به عنوان عضوی از این دنیای خیالی عظیم احساس کند.
نقش آفرینی ترین نقش آفرینی
Skyrim گیم پلی open-world سنتی سری The Elder Scrolls را حفظ کرده و بازیباز آزاد است چه با پای پیاده و چه با اسب در قلمرو Skyrim گشت و گذار کند.هر شهر و روستای بازی اقتصادی مخصوص به خود دارد و بازیباز می تواند با انجام مشاغلی چون کشاورزی یا معدن کاری از جهت مثبت و یا تخریب ساختمان های صنعتی از جهت منفی روی اقتصاد شهر یا روستای مذکور اثر بگزارد.بازیباز می تواند در 18 مهارت مختلف تعلیم ببیند و با توسعه این مهارت ها مرتبه بازیباز ارتقا خواهد یافت.مهارت های بازیباز در سه دسته Magic،Combat و Stealth طبقه بندی می شود.در Skyrim مهارت های Acrobatics و Athletics که در آبلیویون وجود داشتند حذف شده و دیگر خبری از سیستم کلاس کارکتر(character class) سنتی بازی های نقش آفرینی که در آبلیویون هم وجود داشت نیست تا نحوه بازی بازیباز به صورت طبیعی تکامل و توسعه پیدا کند.perk ها توانایی های اختصاصی مهارت های موجود در بازی هستند که در سیستمی به نام "درخت های مهارتی" سازمان یافته اند.هر بار که مرتبه بازیباز ارتقا پیدا می کند می تواند یکی از 280 عدد perk موجود در بازی را انتخاب کند تا زمانی که به مرتبه 50 برسد.
مکانیسم مرتبه گیری(leveling) در Skyrim مشابه قبل است و حداکثر مرتبه در بازی مرتبه 50 اعلام شده است اما براساس گفته های Howard از نظر تئوریک بالاترین مرتبه در Skyrim،مرتبه 70 است هرجند که با توجه به کاهش چشمگیر سرعت ارتقای مرتبه بعد از مرتبه 50،مرتبه گیری بسیار دشوار خواهد شد.یک تفاوت عمده بازی با آبلیویون در قسمت مهارت ها این است که دیگر دسته بندی مهارت های عمده و مهارت های فرعی وجود ندارد.همه مهارت ها از نظر نحوه برخورد بازی با آنها برابرند و همگی در ارتقای مرتبه بازیباز نقشی برابر ایفا می کنند.perk ها نیز در این بین نقش مهمی دارند.مثلاً چنانچه شما در زمینه سلاح های تک دستی مهارت کسب کرده باشید می توانید یک perk بخصوص در مبارزه با گرز(mace) را انتخاب کنید که سبب کاهش مقاومت زره دشمن در برابر این سلاح می شود یا perk ای دیگر که سبب افزایش شانس وارد کردن critical hit می شود و یا perk ای مخصوص تبر که سبب bleeding دشمن و افزایش آسیب وارده می شود.در واقع perk ها شما را قادر می سازند که مهارت هایتان را اختصاصی کنید.
شخصی سازی کارکتر در Skyrim وارد فاز جدیدی شده و اکنون گزینه های بیشتری از قبیل ریش ها و صورت های پیش ساخته،خال کوبی و اسکارهای متعدد پیش روی بازیبازهاست و نحوه ساخت صورت کارکتر نیز دچار تحول شده است.برخلاف دیگر بازی های سری The Elder Scrolls که در آنها 8 خصوصیت(attribute) وجود داشت که بازیباز با بالا رفتن مرتبه می توانست آنها را ارتقا دهد در Skyrim دیگری خبری از این 8 خصوصیت نیست و Bethesda برای اینکه مرتبه گیری در بازی کمتر گیج کننده باشد این سیستم را حذف کرده و به بازیبازها اجازه داده به جای اینکه همچون قبل از طریق ارتقای آن 8 خصوصیت،خط سلامتی،stamina و magicka کارکترشان را ارتقا دهند بتوانند این سه مورد را مستقیماً دستکاری کنند و به نحوی می توان گفت 8 خصوصیت آبلیویون در Skyrim جایش را به 3 خصوصیت stamina،magicka و سلامتی داده است.همچون آبلیویون بازیباز می تواند در ابتدای بازی بین 10 نژاد Tamriel یعنی Imperials،Nords،Redguards،Bretons،Dunmer،Bosmer،Altmer،Orsimer،Khajiit و Argonians یکی را انتخاب کند.
Argonian تنها یکی از 10 نژاد قابل بازی در Skyrim است
سیستم مبارزه Skyrim دستخوش تغییر و تحولات عظیمی شده است و بازیباز می تواند به صورت هم زمان از دو سلاح تک دستی استفاده کند تا Skyrim اولین بازی سری The Elder Scrolls باشد که در آن بازیباز قابلیت Dual-wielding(داشتن سلاح در هر دو دست) را داراست.بازیباز می تواند در forge(کارگاه آهنگری) سلاح و زره بسازد.از سپر برای حمله و ضربه زدن به دشمنان نیز می توان استفاده کرد و همچون آبلیویون جهت سد کردن ضربه دشمن با سپر،باید زمان بندی مناسب داشت.هرکدام از سلاح ها مزیت خاص خود را دارند به عنوان مثال با ارتقا برخی سلاح ها finishing move های مخصوص آن سلاح در دسترس بازیباز قرار می گیرد.تیراندازی با کمان نیز نسبت به قبل تغییر کرده است.در Skyrim هنگام تیراندازی با کمان زمان بیشتری صرف کشیدن کمان می شود اما در عوض تیر آسیب بیشتری به دشمن وارد می کند.از این رو کمان ها در Skyrim قیمت بالایی دارند و جز سلاح های کمیاب دنیای بازی به شمار می آیند.بازیباز مجهز به کمان،در نبردهای تن به تن می تواند از کمانش برای دفع کردن حملات دشمن نیز استفاده کند و حتی از آن جهت حمله متقابل به دشمن بهره ببرد.
Dual-wielding که برای اولین بار در سری The Elder Scrolls شاهدش هستیم
زره(Armor) از نظر پیچیدگی نسبت به آبلیویون و Morrowind پسرفت داشته است.اگرچه هنوز کلاهخود،دستکش و چکمه به صورت جداگانه در بازی وجود دارند اما دیگر خبری از زره بالاتنه و ساق بند نیست.البته این یکی کردن دو قسمت اصلی زره در Skyrim برطبق صحبت های Howard سبب خواهد شد که تعداد بیشتری NPC در یک لحظه در دنیای بازی قابل نمایش باشند چراکه زمان کمتری صرف لودینگ آنها خواهد شد و افزون بر این،به قدرت پردازشی کمتری نیز جهت ابقای آنها نیاز خواهد بود.یکی دیگر از تغییرات از دیدگاه من مثبت Skyrim در این بخش مربوط می شود به حذف Repair hammer ها و خوشبختانه دیگر وقت بازیباز برای نگهداری و تعمیر سلاح ها و زره اش تلف نخواهد شد.برطبق گفته سازندگان در صورتی که بازیباز سلاح هایش را ارتقا دهد دیگر لازم نیست نگران شکستن و غیرقابل استفاده شدن آنها باشد.
بیش از 85 جادو(spell) در بازی وجود دارد که برخی از آنها را می توان از فواصل دور و برخی دیگر را در نبردهای تن به تن اجرا کرد.هرکدام از این جادوها منحصربه فردند؛برای مثال frost spell سبب کاهش stamina دشمن می شود و در سمت دیگر fire spell سبب وارد شدن آسیب طولانی مدت به دشمن از طریق سوزاندن او شده و حتی می تواند دامنه آتش را به محیط نیز بکشاند.علاوه بر این بازیباز می تواند به هر یک از دو دست کارکتر یک جادو را اختصاص دهد.این جادوها قبل از اجرا قابلیت شارژ کردن را نیز دارند که منجر به افزایش قدرت آنها می شود.مبارزه تنها مورد استفاده جادوها در Skyrim نیست و حتی می توان به کمک یک جادوی خاص سیاهچالی تاریک را روشن کرد.در عین حال بازیباز می تواند جادوها و سلاح ها را ترکیبی به کار ببرد برای مثال با ترکیب کردن خنجر و fire spell خنجرهای آتشین درست کند که آسیب بیشتری به دشمن وارد می سازد.
همان طور که قبلاً هم اشاره کردم اژدهایان مهمترین دشمنان بازیباز در طول بازی هستند،تأثیر بخصوصی روی گیم پلی و داستان بازی دارند و بازیباز را به شدت به چالش می کشند.اژدهایان در بازی scripted نیستند یعنی این طور نیست که فقط در جای خاصی از داستان بازی با یکی از آنها روبرو شوید و مبارزه با آن اژدها در حکم boss fight باشد؛آنها می توانند هروقت و هرکجا که بخواهند ظاهر شوند و تقریباً قادرند به هر چیزی که فکرش را می کنید حمله کنند.در نمایش بازی در E3 2011 دیدیم که اژدها حتی از Giant ها هم نمی گذرد و ابتدا Giant نگون بختی را از زمین کند و سپس در آسمان رهایش کرد.بازیباز در طول Skyrim با نژادهای گوناگون اژدهایان،چه تنها و چه در گروه های کوچک مواجه خواهد شد.به این دلیل که قهرمان بازی یک اژدهازاده(Dovahkiin) است اژدهایان می توانند با زبان Draconic،که از زبان های بومی دنیای بازیست،با بازیباز صحبت کنند.در بازی اژدهایان غیرمهاجم نیز وجود دارند که بازیباز می تواند با آنها ارتباط برقرار کند.
نبرد با اژدها از جمله مهمترین بخش های گیم پلی Skyrim است
یکی از مهمترین جنبه های جدید سیستم مبارزه Skyrim در همین قسمت به چشم می خورد.به دلیل اژدهازاده بودن قهرمان بازی،بازیباز توانایی این را دارد که از dovahzaan)dragon shout) ها استفاده کند.این dragon shout ها مهارت های فدرتمندی هستند که با غلبه بر اژدها به دست می آیند که از جمله این مهارت ها می توان به teleportation،کند کردن زمان و احضار یک اژدها برای کمک به بازیباز اشاره کرد.dragon shout ها از سوی Bethesda به عنوان فریادهای جنگی به زبان Draconic که زبان بومی اژدهایان است توصیف شده اند و غیر از بازیباز،عده معدودی از NPC ها(کارکترهای غیرقابل بازی) هم توانایی استفاده از آنها را دارند.بیش از بیست dragon shout گوناگون در بازی وجود دارد که بازیباز می تواند آنها را به دست آورد و در صورت جذب کردن روح اژدهای مغلوب شده توسط بازیباز،اثر آنها بیشتر هم خواهد شد.
سیستم مرتبه گیری دشمنان آبلیویون یکی از معدود جاهایی بود که بسیاری از منتقدین به بازی انتقاد داشتند.در آبلیویون بازیباز ساعت ها وقتش را صرف مبارزه با دشمنانی می کرد که مبارزه با آنها همواره دشوار بود و با ارتقا مرتبه بازیباز،دشوارتر هم می شد!خوشبختانه در Skyrim،سیستم مذکور با سیستمی مشابه آنچه که در Fallout 3 دیدیم جایگزین شده است.در Skyrim مرتبه دشمنان بسته به دو فاکتور مرتبه و مکان تعیین می شود.مکان هایی در Skyrim وجود دارد که چنانچه در مرتبه 1 به آنها سر بزنید دوام نخواهید آورد.برای مثال وقتی بازیباز برای اولین بار وارد یکی از سیاهچال ها می شود مرتبه دشمنانی که در آن سیاهچال وجود دارند مشابه بازیباز است.چنانچه با جلو رفتن در بازی و ارتقا مرتبه کارکتر،بازیباز بار دیگر به همان سیاهچال برگردد دشمنان همان دشمنان سابق خواهند بود با این تفاوت که این بار هم مرتبه ای مشابه مرتبه بازیباز دارند و این سبب می شود بازی جذاب تر باشد و بازیباز بیشتر به چالش کشیده شود.البته مشخصاً مکان هایی در بازی وجود دارند که در آنجا دشمنانی قوی تر یا ضعیف تر وجود دارند.این مسئله به ویژه در مورد جاهایی صدق می کند که quest های اصلی بازی در آنها می گذرد.
رابط کاربری(HUD) جدید بازی نیز به نحوی تغییر کرده که ساده و در عین حال موثر باشد.HUD بازی که stamina،magicka و سلامتی بازیباز را نشان می دهد تنها زمانی روی مانیتور یا صفحه تلویزیون بازیباز ظاهر می شود که مقادیر این فاکتورها در حال کاهش باشد.بازیباز می تواند جهت دسترسی سربعتر به آیتم ها و تجهیزات مورد نظرش آنها را در منوی quick-access ذخیره کند.منوی inventory بازی شکلی شبیه قطب نما دارد و بازیباز می تواند شی مورد نظرش را چرخانده یا روی آن زوم کند.نکته دیگر در مورد نسخه های کنسولی بازی و تغییر سیستم hotkey آن است.نسخه های کنسولی آبلیویون مجهز به یک سیستم hotkey مرتبط با d-pad بودند که به بازیباز اجازه می داد تا 8 شی یا سلاح را برای دسترسی آسان تر به صورت hotkey ذخیره کند.در Skyrim با سیستم جدیدی مواجه هستیم که در آن چنانچه بازیباز جهت بالای d-pad را فشار دهد بازی متوقف شده و لیست اشیا مورد علاقه بازیباز به نمایش درمی آید و به نظر می رسد Bethesda هیچ محدودیتی را درباره حجم اشیایی که می توانید در این قسمت قرار دهید درنظر نگرفته است.برطبق سنت Bethesda در این سال های اخیر،بازیبازها می توانند Skyrim را همانند آبلیویون و Fallout 3 هم از نمای اول شخص و هم سوم شخص بازی کنند.
Skyrim از همان سیستم AI(هوش مصنوعی) آبلیویون یعنی Radiant AI بهره می برد.البته Bethesda این سیستم را برای استفاده در Skyrim آپدیت کرده است تا به NPC ها اجازه دهد که آنچه را که می خواهند تحت پارامترهایی اضافی انجام دهند.این سیستم آپگرید شده سبب تعامل بیشتر NPC ها با محیط اطرافشان شده است:NPC ها می توانند اعمالی نظیر کشاورزی،معدن کاری و آسیابانی را در دنیای بازی انجام دهند.همچنین می توانند از طریق مکالمه با بازیباز با او ارتباط برقرار کنند؛مثلاً از او درخواست کمک کرده و یا حتی او را به دوئل دعوت کنند!Skyrim سیستم Radiant Story را هم معرفی کرده است که quest ها و نحوه عملکرد آنها را مدیریت می کند.quest های فرعی تا حدی به عملکرد بازیباز،توانایی های او و پیشروی اش در بازی بستگی دارند.مثلاً ممکن است بازیباز به سیاهچاله ای فرستاده شود که قبلاً آن را ندیده و در آنجا با دشمنانی دست به گریبان شود که بهترین نحوه مبارزه با آنها استایل مبارزه ای بازیباز است.یکی از نکاتی که هنوز درباره آن توضیحی داده نشده واکنش NPC های تأثیرگزار در quest اصلی بازی به اعمال بازیباز است.هنوز یادمان نرفته که در Fallout 3 چنانچه برای مثال،یکی از اشخاصی در بازی که به شما مأموریت می دادند را زیر رگبار گلوله می گرفتید باز هم با لحنی صمیمی با شما خوش و بش می کرد!اگرچه اشخاصی که در روند quest اصلی بازی تأثیرگزارند باید ارتباطی که برایشان تعریف شده را با بازیباز حفظ کنند اما بهتر است Bethesda راه حلی برای این مشکل پیدا کند؛یا قابلیت حمله به این افراد را از بازیباز سلب کند و یا رفتار آنها را منطقی کند.
گبم پلی سری The Elder Scrolls و به ویژه دو شماره اخیر بازی یعنی Morrowind و آبلیویون کلاس درسیست برای بازیسازان ژانر نقش آفرینی و اینکه Bethesda در جهت مخالف جریان ساده سازی این ژانر در سال های اخیر گام برمی دارد خود عاملیست برای دلگرمی هواداران RPG.وقتی که بسیاری از بازی های امروزی علیرغم چربیدن تمام و کمال بخش اکشن بازی به بخش نقش آفرینیشان عنوان RPG را یدک می کشند بی تردید Skyrim به مدد گیم پلی غنی اش یکی از نقش آفرینی ترین نقش آفرینی های 5 سال اخیر است.
پیشرفتی نه به اندازه 5 سال
در Skyrim از موتور گرافیکی جدیدی به نام Creation استفاده شده اما به نظر نمی رسد این موتور از نظر تکنیکی،خیلی قدرتمندتر از Gamebryo،موتور گرافیکی Morrowind،آبلیویون و Fallout 3 باشد.در نگارش موتور بازی،Bethesda بخش عظیمی از توجه خود را معطوف به draw distance فراوان و گرافیک فانتزی در Skyrim کرده است.Creation توانایی شبیه سازی دقیق جریان آب را داشته و باعث شده چشمه ها،رودخانه ها و ... در Skyrim جلوه خاصی داشته باشند.Creation همچنین قادر است به نحوی مناسب اثر باد را بر روی شاخ و برگ درختان نمایش دهد.همچنین شاهد نورپردازی دینامیک در بازی خواهیم بود و هر شی ای هرقدر که کوچک هم باشد سایه ای مخصوص به خود خواهد داشت.برف،باران و افکت های محیطی پیشرفته تر در Skyrim وجود خواهند داشت و به گفته سازندگان،برف های Skyrim به نحوی طراحی شده اند که با سطوح مجاورشان تعامل داشته باشند.شاخ و برگ درختان می توانند مسیر ریزش برف را سد کنند و جالب اینکه نحوه ریختن برف ها روی زمان نیز مشابه هم نیست.
نمای زیبای آب در Skyrim
کیفیت مدل ها در Skyrim نسبت به آبلیویون بهتر شده اما پیشرفت انیمیشن ها محسوس تر است و اگرچه هنوز هم اشکالاتی در انیمیشن برخی از دشمنان به چشم می خورد اما در مجموع،انیمیشن ها در Skyrim نسبت به آبلیویون روان ترند.draw distance بازی مطلوب بوده و تکسچرها هم از کیفیت خوبی برخوردارند.شاید Skyrim از نظر تکنیکی رقیبی جدی برای غول های گرافیکی ای چون Crysis 2،Killzone 3،The Witcher 2 و RAGE نباشد اما از نظر هنری Skyrim یکی از چشم نوازترین بازی های امسال است.دشت های زیبا و سرسبز،دهکده های کوچک با معماری ای جالب توجه و کوهستان های باشکوه که بوران هایشان به شکلی زیبا دید بازیباز را سد می کند تنها بخشی از جنبه های هنری گرافیک بازیست.
متأسفانه سنت Bethesda در طراحی فیزیکی نه چندان قابل قبول،در Skyrim نیز حفظ شده است و فیزیک Skyrim چندان چنگی به دل نمی زند.یکی از صحنه های به واقع دردناک(!) که بر فیزیک نه چندان مناسب بازی صحه می گذارد مربوط می شود به نمایش بازی در E3 2011.در صحنه ای بازیباز با یک Giant درگیر می شود و ناگهان اژدهایی سر می رسد و با پاهایش Giant را از زمین بلند کرده و لحظاتی بعد رهایش می کند.صحنه سقوط Giant مذکور فوق العاده تکان دهنده است و او صاف،بدون کوچکترین تغییر وضعیت اعضای بدن و دست و پا زدن و به شکلی واقعاً مضحک سقوط می کند!واکنش دشمنان به ضربات شما هم در برخی موارد مناسب نیست و چنانچه با کمان دشمنی که در جایی ایستاده را به صورت مخفیانه و از پشت سر هدشات کنید آنچنان سریع و غیرطبیعی روی زمین می افتد که گویی داشت با سرعت به سمت شما می دوید!
در این صحنه Bethesda قوانین فیزیک را به چالش می کشد!
نمی توان ابراز داشت که Skyrim از نظر تکنیکی 5 سال جلوتر از آبلیویون است و به نظر می رسد Creation بیشتر یک نسخه ارتقایافته Gamebryo باشد تا یک موتور کاملاً جدید.با توجه به فاصله زمانی انتشار بازی های سری The Elder Scrolls،احتمالاً Skyrim آخرین بازی از این سری در نسل کنونی است و اگر در انتظار تغییر گرافیکی خیره کننده ای در این سری هستید باید تا نسل بعد و The Elder Scrolls بعدی صبر کنید اما اگر فقط کمی سطح توقعتان را پایین بیاورید گمان نمی کنم مشکل خاصی با گرافیک Skyrim داشته باشید.شاید گرافیک Skyrim بهترین گرافیک امسال نباشد اما فاصله اش با صدر خیلی زیاد نیست.
Jeremy Soule،کسی که soundtrack های دو بازی قبلی سری نیز کار او بوده بازگشته تا یکبار دیگر با soundtrack های زیبا و حماسی خود بازیبازها را مسحور کند.تم اصلی Skyrim آهنگ بی نظیر "فرزندان Skyrim" است که به زبان Draconic و توسط یک گروه کر سی نفره اجرا می شود.علاوه بر موسیقی زیبای بازی،voice-acting در Skyrim نسبت به آبلیویون بهتر به نظر می رسد.براساس اطلاعات منتشر شده دوبلور Esbern،بازیگر معروف سوئدی،Max von Sydow است که از جمله نقش های او در سینما می توان به نقش پدر روحانی Merrin در فیلم جن گیر و Lamar Burgess،رئیس اداره پیشگیری از جنایت در گذارش اقلیت اشاره کرد.خوشبختانه شنیده شده که Bethesda فکری به حال صدای شاعرانه و اعصاب خردکن فروشنده ها در آبلیویون و Fallout 3 کرده که این خود به تنهایی جای بسی تقدیر دارد!
کلام آخر
Bethesda اگرچه با Fallout 3 نتوانست دل بسیاری از هواداران سری Fallout را به دست بیاورد اما Skyrim از همین حالا در ربودن دل هواداران سری The Elder Scrolls موفق بوده است.تغییراتی که در Skyrim اعمال شده ممکن است چندان زیاد نباشد اما تغییراتی بجا و موثر بوده و مطمئناً کیفیت تجربه بازی را بهبود خواهد بخشید.این حقیقت را نیز باید پذیرفت که پیچیدگی بازی سبب خواهد شد که Skyrim به مزاق بسیاری از بازیبازهای امروزی که بیشتر علاقه مند به بازی های حادثه ای سریع،نفسگیر و سرراست هستند خوش نخواهد آمد و شاید Bethesda با Skyrim نتواند بازیبازهای جدید زیادی را جذب این سری کند اما مسلماً بین هواداران قدیمی این سری سرفراز خواهد شد.برای درک اهمیت The Elder Scrolls V: Skyrim برای صنعت بازی های ویدئویی کافیست که به رابطه سری The Elder Scrolls با ژانر نقش آفرینی با دقت بیشتری بنگریم تا بینیم که همواره از دل این سری ارزشمند ایده هایی نو برای ژانر نقش آفرینی تراوش کرده است؛ژانری که یکی از قدیمی ترین ژانرهای بازی های ویدئویست و برای لمس ابهت این قدمت چه چیزی بهتر از دل سپردن به پیشگویی های کتیبه های کهن؟
-------------
نویسنده: sasanjfr
آخرین ویرایش: