پايان هاي بازي witcher3(خطر اسپويل داستاني)

lord of cinder

کاربر سایت
توجه اين متن شامل اسپويل بازي مي باشد و علاقه منداني كه اين بازي را به اتمام نرساندن از خواندن آن خودداري فرمايند.
در اين تاپيكـ به تمام پايان هاي بازي witcher3مي پردازيم.
.
.
.
.
.
.
خودم شروع مي كنم:در پايان بازي اتفاقي كه براي من رخ داد آن بود كه ciriواد دروازه اي پورتال مانند شد و پس از آن به سمت نوري سفيد حركت كرد و پس از آن پورتال بسته شده و ciri به گونه اي مي ميرد.
و بعد از مدتي gralt به كمكـ گرگ نمايي به سمت كلبه اي در مردابي پر از هيولا حركت كرد و پس از جنگيدن با جادوگري،گردبندي را كه ciriپس از كشته شدن vesemir آن را برمي دارد،پيدا مي كند و غمگين مي نشيند و هيولا هاي اطراف كلبه به سمت آن حمله ور مي شوند و در اين جا داستان به پايان مي رسد.
.
.
.
.
.
.
شما كاربران گرامي جهت مطلع شدن كاربران ديگر،پايان هاي بازي و انتخابات مهم خود را بنويسيد.
.
.
با تشكر از بازي سنتر
 
آخرین ویرایش:
مال من ciri رفت توی اون دروازهه و ناپدید شد اما اخرش من اونو توی کلبه ای توی شهر white orchad دوباره ملاقات کردم و با خوبی و خوشی تموم شد داستان...قبلش هم خبر مرگش رو الکی به پدرش دادیم که باور کنه

ولی یادم نیست چه انتخاب هایی کردم فقط یادمه انتخاب هایی کردم که به ciri عزت نفس میداد و نشون میداد که گرالت اونو دوس داره وبهش اهمیت زیادی میده
 
کلا زنده موندن سیری فقط به پنج تا دیالوگ بر می گرده یکی برف بازی کردنه اون یکی دفن کردن اون پسرست یکیش زمانیه که ازش می خوان جادوگر شه یکشم پول نگرفتن از امپراتوره و در آخرم شکوندن وسایله اون الف است هر کدوم از این ها یه دونه امتیاز می ده اگه امتیازتون به حد کافی برسه سیری زنده می مونه آینده اشم سه حالت داره اگه ببریش پیش امپراتور ملکه می شه اگه بهش زور کنی جادوگر شه جادوگر می شه اگرم هیچکدومو نخوای ویچر می شه سرنوشت گرالت به رابطه اش با تریس و ینیفر بر می گرده اگه ینیفرو انتخاب کنی جفتشون بازنشست میشنو خوشو خرم می رن زندگیه جدیدیو شروع می کن تریسو اگه انتخاب کنی می برتش کوویر اونجا با هم کارای سیاسی و ویچری می کنن اگه هیچکدومو یا هر دو تا رو انتخاب کنی گرالت ویچر می مونه سرنوشته سرزمینم بر می گرده به اینکه ردوویکو بکشی یا زنده نگهش داری اگه زنده بمونه امپراتورو ترور می کنه و خودش یه حکومت وحشت می سازه اگر با روچ همکاری کنی و بکشیش شمال به عنوان مستعمره نیلفگارد می شه ولی باز یه استقلال داری اگه به دیجیسکا کمک کنی دیجیسکا خودش پادشاه نوویگراد و ولن می شهسر نوشت اسکلیگاردم بر می گرده به اینکه کیو شاه کنی اگه دختررو شاه کنی همه چی آرومه اگه یلمارو شاه کنی هی فرت و فرت حمله می که شمال اگه پسر شاه قبلی شاه بشه جنگ داخلی راه می ندازه
این کل حالت های پایانی بازی بود خیلی مرتبط نیستن یعنی سرنوشت سیری ربطی به آینده شمال نداره
 
مال من فکر کنم بهترین پایان بود....سیریلا میره که پورتال رو ببنده و من فکر میکنم که مرده بعدش میرم پیش امهیر وار امریس و بهش میگم که سیری مرده بعد میرم سیری رو توی یه Inn میبینمش.....زنده است، یه مدت باهم میمونیم و من تمرینش میدم تا اینکه کاملا برای Witcher بودن آماده میشه و راه جدای خودمون رو میریم، و گرالت و ینفر هم در صلح و آرامش به زندگیشون دور از سیاست و جنگ ادامه میدن.

کلا همه اتفاقا برای من خوب افتادن سیریس ملکه اسکلیگه شد، دیکسترا رو کشتم، رادوویدو کشتم.....کلا همه انتخاب ها عاقلانه بودن :d

- - -ویرایش - - -

اسپویل!!!
من الان dandelion پیدا کردم چقدر مونده بازی تموم شه؟؟



خیلی مونده
 
مال من فکر کنم بهترین پایان بود....سیریلا میره که پورتال رو ببنده و من فکر میکنم که مرده بعدش میرم پیش امهیر وار امریس و بهش میگم که سیری مرده بعد میرم سیری رو توی یه Inn میبینمش.....زنده است، یه مدت باهم میمونیم و من تمرینش میدم تا اینکه کاملا برای Witcher بودن آماده میشه و راه جدای خودمون رو میریم، و گرالت و ینفر هم در صلح و آرامش به زندگیشون دور از سیاست و جنگ ادامه میدن.

کلا همه اتفاقا برای من خوب افتادن سیریس ملکه اسکلیگه شد، دیکسترا رو کشتم، رادوویدو کشتم.....کلا همه انتخاب ها عاقلانه بودن :d

- - -ویرایش - - -




خیلی مونده
دادا یسال دیگه جواب میدادی :dاین پست ماقبل تاریخ بود من الان بازی رو یماه پیش تموم کردم فروختم=))
 
توجه اين متن شامل اسپويل بازي مي باشد و علاقه منداني كه اين بازي را به اتمام نرساندن از خواندن آن خودداري فرمايند.
در اين تاپيكـ به تمام پايان هاي بازي witcher3مي پردازيم.
.
.
.
.
.
.
خودم شروع مي كنم:در پايان بازي اتفاقي كه براي من رخ داد آن بود كه ciriواد دروازه اي پورتال مانند شد و پس از آن به سمت نوري سفيد حركت كرد و پس از آن پورتال بسته شده و ciri به گونه اي مي ميرد.
و بعد از مدتي gralt به كمكـ گرگ نمايي به سمت كلبه اي در مردابي پر از هيولا حركت كرد و پس از جنگيدن با جادوگري،گردبندي را كه ciriپس از كشته شدن vesemir آن را برمي دارد،پيدا مي كند و غمگين مي نشيند و هيولا هاي اطراف كلبه به سمت آن حمله ور مي شوند و در اين جا داستان به پايان مي رسد.
.
.
.
.
.
.
شما كاربران گرامي جهت مطلع شدن كاربران ديگر،پايان هاي بازي و انتخابات مهم خود را بنويسيد.
.
.
با تشكر از بازي سنتر

توجه به اين متن شامل اسپوييل بازي مي باشد و علاقه مند به افرادي باشد كه اين بازي را از خواندن آن خود فرمايند.
در اين تاپيكـ به تمام پايان هاي بازي witcher3مي پردازيم.
.
.
.
.
.
.
خودم شروع مي كنم:در پايان بازي اتفاقي كه براي من رخ داد آن بود كه سيريواد دروازه اي پورتال مانند شد و پس از آن به سمت نوري سفيد حركت كرد و پس از آن پورتال بسته شد و سيري به اين گونه ميرد.
و بعد از مدتي gralt به كمك گرگ نمايي به سمت كلبه اي در مردابي پر از هيولا حركت كرد و پس از جنگيدن با جادوگري،گردبندي را كه سيريپس از كشته شدن vesemir آن را برمي داشت،پيدا مي كند و غمگين مي نشاند و هيولا. اطراف كلبه به سمت آن حمله ور مي شوند و در اين جا داستان به پايان مي رسد.
.
.
.
.
.
.
شما كاربران گرامي جهت مشخص شدن كاربران ديگر، پايان هاي بازي و انتخابات مهم خود را بنويسيد.
.
.
با تشكر از بازي سنتر
من یادم نیست چه انتخاب هایی کردم ولی سیری ناراحت بود و از گرالت قهر کرده بود،گرالت و سیری توی یک کلبه خواب بودن که وقتی گرالت بیدار شد دید سیری نیست،دنبالش رفت بعد پیداش کرد و دید که زخمی شده،سوار اسبش کرد بردش ولی سیری وقتی رسید دهکده مردم دهکده از از ویچر ها بدشون میومد و چون سیری رو یک ویچر اورده سیری رو کشتن و گرالت هم کل دهکده رو کشت

توجه به اين متن شامل اسپوييل بازي مي باشد و علاقه مند به افرادي باشد كه اين بازي را از خواندن آن خود فرمايند.
در اين تاپيكـ به تمام پايان هاي بازي witcher3مي پردازيم.
.
.
.
.
.
.
خودم شروع مي كنم:در پايان بازي اتفاقي كه براي من رخ داد آن بود كه سيريواد دروازه اي پورتال مانند شد و پس از آن به سمت نوري سفيد حركت كرد و پس از آن پورتال بسته شد و سيري به اين گونه ميرد.
و بعد از مدتي gralt به كمك گرگ نمايي به سمت كلبه اي در مردابي پر از هيولا حركت كرد و پس از جنگيدن با جادوگري،گردبندي را كه سيريپس از كشته شدن vesemir آن را برمي داشت،پيدا مي كند و غمگين مي نشاند و هيولا. اطراف كلبه به سمت آن حمله ور مي شوند و در اين جا داستان به پايان مي رسد.
.
.
.
.
.
.
شما كاربران گرامي جهت مشخص شدن كاربران ديگر، پايان هاي بازي و انتخابات مهم خود را بنويسيد.
.
.
با تشكر از بازي سنتر
من یادم نیست چه انتخاب هایی کردم ولی سیری ناراحت بود و از گرالت قهر کرده بود،گرالت و سیری توی یک کلبه خواب بودن که وقتی گرالت بیدار شد دید سیری نیست،دنبالش رفت بعد پیداش کرد و دید که زخمی شده،سوار اسبش کرد بردش ولی سیری وقتی رسید دهکده مردم دهکده از از ویچر ها بدشون میومد و چون سیری رو یک ویچر اورده سیری رو کشتن و گرالت هم کل دهکده رو کشت
 
آخرین ویرایش:

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or