پس از 15 سال غیبت نسخه جدید فیلم Street Fighter ، که برداشتی است از سری بازی پرطرفدار شرکت معتبر Capcom با نام مشابه، با عنوان Street Fighter: The Legend of Chun-Li بر روی پرده نقره ای به نمایش گذاشته شد. شخصیت اصلی این نسخه ،که هم نام عنوان این نسخه نیز هست ( با بازی Kristin Kreuk) ، کودکی پیانو نواز است که در خانواده ای ثروتمند می زیند و پدر او یک تاجر بسیار با نفوذ و قدرتمند از نظر اقتصادی است. وی در همان کودکی شاهد ربوده شدن پدرش توسط جنایتکاری تشنه به قدرت به نام M. Bison (با بازی Neal McDonough ) و وردست غول پیکرش به نام Balrog (با بازی Michael Clarke Duncan ) است.
پس از پشت سر گذاشتن سال های کودکی و تبدیل شدن به یک بزرگسال بالغ، Chun-li تصمیم می گیرد تا به خونخواهی و انتقام جویی خانواده خویش، مستقیما قدم در راه نابودی "بیسون" و تشکیلات جنایتکارانه و فاسد آن یعنی Shadaloo گذارد. او در این راه با دو مامور اجرایی دولت با نام های Charlie Nash ( با بازی Chris Klein ) و Maya Sunee ( با بازی Moon Bloodgood) آشنا شده و با یاری آن ها به مبارزه با دشمنانی همچون the masked ، talon-wielding و Vega می رود.
به نظر می رسد این نسخه از فیلم در مقایسه با نسخه ای که در سال 1994 به نمایش عمومی سینماها گذاشته شد، در سطح بسیار پایین تری قرار داشته باشد. مطمئنا نسخه پیشین نیز قابل ذکر بعنوان یک شاهکار نبود اما حداقل چیزی که در آن دیده می شد اندک مایه ای از شخصیت یک فیلم قوی و مبارزه هایی به نوع خود بدیع بود. Street Fighter: The Legend of Chun-Li فیلمی بی روح، بی هدف و خالی از عناصر شوق برانگیز می باشد که باید آن را در این قالب ناخوشایند کلی ، با کمبود هایی از قبیل بازی ضعیف بازیگران، دیالوگ های غیر جذاب و مبارزاتی خسته کننده و بدون حرکت های زیبای رزمی نیز پذیرفت.
هنگامی که شما اسم فیلم یعنی "مبارزان خیابانی" را می شنوید مطمئنا پیش خود صحنه هایی از نبردهای تن به تن فوق العاده زیبا ، تکان دهنده و مهیج را تصور می کنید که شخصیت های اصلی آن علاوه بر مبارزه فیزیکی با حالات چهره و میمیک صورت خود نیز برای طرف مقابل خط و نشان بکشند و حرف هایی تاثیر گذار و دلهره آور بر زبان آورند. اما باید گفت تنها بازیگری که در این فیلم نقش خود را به خوبی ایفا کرده و این نکات را به خوبی اجرا می کند بازیگر نقش اول یعنی Kristin Kreuk است. نحوه مبارزات در این فیلم از سبکی پیروی می کند که شاید سال هاست از دور خارج شده ؛ در حقیقت باید گفت در مبارزات این فیلم هیچ کس به طور جدی مصدوم نمی شود و شما بیش از اینکه ضربات نهایی زیبا و تمام کننده ببینید، کشمکش های بیهوده و خسته کننده را شاهد خواهید بود. به طور کل روند فیلم نیز رفتن از یک مبارزه کسل کننده به دیگری است.
نکته منفی و شاید هم بیشتر خنده دار فیلم لهجه ایرلندی شخصیت شرور فیلم یعنی "بیسون" است که البته نام خانوادگی او نیز به خوبی نمایانگر این اصلیت وی می باشد. شاید نفس لهجه و طرز صحبت کردن چندان خنده دار نباشد اما موضوع اینجاست که بر اساس آنچه در فیلم نمایش داده می شود ، وی از اوان کودکی در بانکوک تایلند زندگی می کرده و آیا واقعا می توان حدس زد این لهجه ایرلندی از کجا به وی سرایت کرده؟ ! همچنین بر اساس داستان فیلم، شغل و تجارت اصلی گروه فاسد Shadaloo در رابطه با معاملات مسکن است و واقعا جای تعجب است که گروهی با چنین مبارزان قوی و اسرار آمیزی در این زمینه نه چندان بزرگ و جدی فعایت می کند؛ آیا نباید تجارت گروهی به این قدرتمندی و مرموزی چیزی غیرقانونی تر و جدی تر می بود!؟!
Michael Clarke Duncan کاندید یک بار دریافت اسکار، که به غول پیکری و هیکل فوق العاده بزرگش شهرت دارد در این فیلم چیزی جز آورنده پیغام ها و ایمیل های "بیسون" نیست و نقش جذابی در مبارزات فیلم نخواهد داشت. او تنها در یکی از مبارزات فیلم دیده خواهد شد که جالب است بدانید وی با تمام هیبتش بعنوان یک پیش قراول بی ارزش برای Shadaloo به شمار می رود ، و پس از همان مبارزه نیز از داستان فیلم خارج می شود. شخصیت Maya Sunee نیز حرف خاصی برای گفتن در روند فیلم ندارد و تنها بعنوان یک سوژه عاشقانه در رابطه با Nash به کار می رود.
شخصیت Nash در فیلم به معنای واقعی یک شکست است که تنها با استفاده از ابزارهای خود راه را هموار کرده و به حرکت خود ادامه می دهد در حالی که مکررا دستوراتی را بر سر این و آن و حتی کسانی که تحت فرمانش نیستند فریاد می زند. همچنین ، او در حالی که در تعقیب "بیسون" در مرحله ای حساس قرار دارد با ی غفلت واقعا بی معنی و سهل انگارانه ، به سادگی وی را از دست می دهد و انگار نه انگار که سال هاست در پی او بوده است. حضور وی در نبرد ها نیز بسیار بیهوده و خنده آور است چراکه می توان گفت تقریبا هیچ مبارزه تن به تنی را از او نخواهید دید و تنها حرکتی که انجام می دهد، استفاده از هفت تیرش است که یک پلیس ساده نیز قادر به آن می باشد. در واقع با این همه کاستی ، دلیلی برای جا دادن این شخصیت در روند داستان وجود نداشت.
به طور کل می توان گفت، نسخه Street Fighter: TheLegend of Chun-Li به اندازه نسخه های پیشین سری ، جلف و کودکانه به چشم نیامد اما بسیار خسته کننده و پیش پا افتاده طراحی شده بود.
حمید فقیهی
پس از پشت سر گذاشتن سال های کودکی و تبدیل شدن به یک بزرگسال بالغ، Chun-li تصمیم می گیرد تا به خونخواهی و انتقام جویی خانواده خویش، مستقیما قدم در راه نابودی "بیسون" و تشکیلات جنایتکارانه و فاسد آن یعنی Shadaloo گذارد. او در این راه با دو مامور اجرایی دولت با نام های Charlie Nash ( با بازی Chris Klein ) و Maya Sunee ( با بازی Moon Bloodgood) آشنا شده و با یاری آن ها به مبارزه با دشمنانی همچون the masked ، talon-wielding و Vega می رود.
به نظر می رسد این نسخه از فیلم در مقایسه با نسخه ای که در سال 1994 به نمایش عمومی سینماها گذاشته شد، در سطح بسیار پایین تری قرار داشته باشد. مطمئنا نسخه پیشین نیز قابل ذکر بعنوان یک شاهکار نبود اما حداقل چیزی که در آن دیده می شد اندک مایه ای از شخصیت یک فیلم قوی و مبارزه هایی به نوع خود بدیع بود. Street Fighter: The Legend of Chun-Li فیلمی بی روح، بی هدف و خالی از عناصر شوق برانگیز می باشد که باید آن را در این قالب ناخوشایند کلی ، با کمبود هایی از قبیل بازی ضعیف بازیگران، دیالوگ های غیر جذاب و مبارزاتی خسته کننده و بدون حرکت های زیبای رزمی نیز پذیرفت.
هنگامی که شما اسم فیلم یعنی "مبارزان خیابانی" را می شنوید مطمئنا پیش خود صحنه هایی از نبردهای تن به تن فوق العاده زیبا ، تکان دهنده و مهیج را تصور می کنید که شخصیت های اصلی آن علاوه بر مبارزه فیزیکی با حالات چهره و میمیک صورت خود نیز برای طرف مقابل خط و نشان بکشند و حرف هایی تاثیر گذار و دلهره آور بر زبان آورند. اما باید گفت تنها بازیگری که در این فیلم نقش خود را به خوبی ایفا کرده و این نکات را به خوبی اجرا می کند بازیگر نقش اول یعنی Kristin Kreuk است. نحوه مبارزات در این فیلم از سبکی پیروی می کند که شاید سال هاست از دور خارج شده ؛ در حقیقت باید گفت در مبارزات این فیلم هیچ کس به طور جدی مصدوم نمی شود و شما بیش از اینکه ضربات نهایی زیبا و تمام کننده ببینید، کشمکش های بیهوده و خسته کننده را شاهد خواهید بود. به طور کل روند فیلم نیز رفتن از یک مبارزه کسل کننده به دیگری است.
نکته منفی و شاید هم بیشتر خنده دار فیلم لهجه ایرلندی شخصیت شرور فیلم یعنی "بیسون" است که البته نام خانوادگی او نیز به خوبی نمایانگر این اصلیت وی می باشد. شاید نفس لهجه و طرز صحبت کردن چندان خنده دار نباشد اما موضوع اینجاست که بر اساس آنچه در فیلم نمایش داده می شود ، وی از اوان کودکی در بانکوک تایلند زندگی می کرده و آیا واقعا می توان حدس زد این لهجه ایرلندی از کجا به وی سرایت کرده؟ ! همچنین بر اساس داستان فیلم، شغل و تجارت اصلی گروه فاسد Shadaloo در رابطه با معاملات مسکن است و واقعا جای تعجب است که گروهی با چنین مبارزان قوی و اسرار آمیزی در این زمینه نه چندان بزرگ و جدی فعایت می کند؛ آیا نباید تجارت گروهی به این قدرتمندی و مرموزی چیزی غیرقانونی تر و جدی تر می بود!؟!
Michael Clarke Duncan کاندید یک بار دریافت اسکار، که به غول پیکری و هیکل فوق العاده بزرگش شهرت دارد در این فیلم چیزی جز آورنده پیغام ها و ایمیل های "بیسون" نیست و نقش جذابی در مبارزات فیلم نخواهد داشت. او تنها در یکی از مبارزات فیلم دیده خواهد شد که جالب است بدانید وی با تمام هیبتش بعنوان یک پیش قراول بی ارزش برای Shadaloo به شمار می رود ، و پس از همان مبارزه نیز از داستان فیلم خارج می شود. شخصیت Maya Sunee نیز حرف خاصی برای گفتن در روند فیلم ندارد و تنها بعنوان یک سوژه عاشقانه در رابطه با Nash به کار می رود.
شخصیت Nash در فیلم به معنای واقعی یک شکست است که تنها با استفاده از ابزارهای خود راه را هموار کرده و به حرکت خود ادامه می دهد در حالی که مکررا دستوراتی را بر سر این و آن و حتی کسانی که تحت فرمانش نیستند فریاد می زند. همچنین ، او در حالی که در تعقیب "بیسون" در مرحله ای حساس قرار دارد با ی غفلت واقعا بی معنی و سهل انگارانه ، به سادگی وی را از دست می دهد و انگار نه انگار که سال هاست در پی او بوده است. حضور وی در نبرد ها نیز بسیار بیهوده و خنده آور است چراکه می توان گفت تقریبا هیچ مبارزه تن به تنی را از او نخواهید دید و تنها حرکتی که انجام می دهد، استفاده از هفت تیرش است که یک پلیس ساده نیز قادر به آن می باشد. در واقع با این همه کاستی ، دلیلی برای جا دادن این شخصیت در روند داستان وجود نداشت.
به طور کل می توان گفت، نسخه Street Fighter: TheLegend of Chun-Li به اندازه نسخه های پیشین سری ، جلف و کودکانه به چشم نیامد اما بسیار خسته کننده و پیش پا افتاده طراحی شده بود.
حمید فقیهی