در بین بازی های کامپیوتری اندک بازی های پیدا می شوند که مخاطبان همواره آن ها را به عنوان یک اسطوره و یک بازی به یاد ماندنی نام می برند. سری بازی های Metal Gear Solid را می توان جزو این دسته از بازی ها قرار دارد. سری بازی هایی که از سال 1998 با قدم گذاشتن روی کنسول PSone نوید بخش فصل جدیدی از بازی های کامپیوتری بودند. از آن سال به بعد دو نسل از کنسول های بازی را پشت سر گذاشتیم و هنوز هم با شنیدن نام Metal Gear Solid می دانیم که قرار است با یک بازی بزرگ روبرو شویم. بازی ای که داستان دو تن از محبوب ترین شخصیت های دنیای بازی های کامپیوتری را روایت می کند. Solid Snake و Big Boss شخصیت های محبوب این سری از بازی ها هستند که توسط مغز متفکر استودیوی Kojima Productions یعنی آقای هیدئو کوجیما (Hideo Kojima) خلق شده اند. این پروژه به قدری مهم بود که ایشان از خیر شرکت در تولید آثاری چون MGS: Rising و Castlevania: Lords of Shadow گذشت. به عقیده کوجیما اکنون زمان آن فرا رسیده که فصل جدیدی از این بازی ها را روی کنسول دستی سونی (PSP) تجربه کنیم. بازی ای که داستان جدیدی از مرد کهنه کار میدان های نبرد، Big Boss را به نمایش می گذارد.
داستان
داستان بازی در سال 1974 در اوج جنگ سرد و پس از وقایع MGS 3: Snake Eater به وقوع می پیوندد. نیروی نظامی داوطلب برای برقراری صلح عازم کشورهای آسیب دیده شده اند. در پشت صحنه این جنگ سرد، Big Boss بنا به درخواست یک پروفسور عضو KGB به کشور کاستاریکا می رود تا ریشه های تولید سلاح های هسته ای توسط CIA در آنجا را بیابد. اما نکته مهم تر از آن که اسنیک را برای انجام این ماموریت مجاب می کند، زنده بودن Boss (استاد اسنیک که قبلا توسط او کشته شده بود) است. به همین منظور او برای انجام یک ماموریت دو منظوره راهی می شود. لازم به ذکر است برای اینکه با داستان بازی بیشتر ارتباط برقرار کنید و کمی با ماجراهای گذشته بازی آشنا شوید، باید نسخه شماره سه این بازی را روی کنسول PS2 بازی کنید.
گرافیک
همان طور که گفته شد، بازی برای کنسول دستی PSP عرضه شده است. گرافیک بازی با توجه به قدرت سخت افزاری PSP در نوع خود بی نظیر و مثال زدنی است. طراحی شخصیت های بازی در صحنه های Real-Time باور نکردنی است. در طراحی Big Boss به جزئیات فراوانی دقت شده است و همین مسئله بازی را بسیار زیبا کرده است. طراحی دشمنان، سلاح ها و وسایل نقلیه بازی بسیار خوب هستند و مشکلی در آن ها دیده نمی شود. در محیط های بازی، جزئیات خوبی دیده می شوند. محیط های جنگلی کاستاریکا بسیار زیبا و دیدنی طراحی شده اند و کاملا مشخص است از قدرت محدود PSP بهترین استفاده صورت گرفته است. جلوه های ویژه بسیار خوبی هم در بازی دیده می شوند و این زیبایی بازی را دو چندان کرده است. از دیگر زیبایی های بازی، میان پرده های (Cut-Scene) زیبای بازی هستند که به صورت کمیک روایت می شوند. کمیک هایی که توسط آقای اشلی وود (Ashley Wood) کشیده شده اند. البته روایت میان پرده ها به صورت کمیک را در نسخه Portable Ops هم مشاهده کرده بودیم. اما یکی از مسائلی که باعث زیبایی این بخش و تفاوت آن با نسخه Portable Ops می شود، این است که در این بازی میان پرده ها دارای صحنه های Quick Time Event هستند و بازیکن باید در صحنه های مختلف دکمه های صحیح یا وظیفه درخواست شده را انجام دهد. می توان گرافیک این بازی را به عنوان یکی از بهترین بازی های PSP نام برد. تقریبا سعی شده تمام عناصری که باعث زیبایی گرافیک می شوند، مانند: نورپردازی، سایه ها، بافت های با کیفیت و... در این نسخه وجود داشته باشند.
موسیقی/صداگذاری
صداگذاری بازی بسیار خوب است و یکی از قسمت های بدون اشکال بازی به شمار می رود. صداگذاری روی شخصیت Big Boss همچنان توسط گوینده نام آشنای این سری از بازی ها یعنی آقای دیوید هایتر (David Hayter) صورت گرفته است. صدای آشنای او همچنان یادآور گذشته ها و شماره های قبلی سری بازی های MGS است. دیالوگ های بازی بسیار زیبا و گیرا هستند و در صحنه های متفاوت بازی دارای بار احساسی زیادی است. در این لحظه ها است که قدرت صداگذاری و گویندگان بازی مشخص می شود. از دیگر قسمت های خوب بازی می توان به موسیقی فوق العاده بازی اشاره کرد. موسیقی بازی کاملا با روند بازی هماهنگ است و همیشه حال و هوای آن لحظه را به بازیکن انتقال می دهد. کار ساخت موسیقی این بازی را خود استودیوی Kojima Productions انجام داده است که افرادی مانند کازوما جینوچی (Kazuma Jinnouchi) و نبوکو تودا (Nobuko Toda) در آن نقش دارند. افرادی که در نسخه های قبلی سری بازی های MGS به آهنگسازی پرداخته بودند.
گیم پلی
گیم پلی بازی یکی از جذاب ترین قسمت های بازی است، گر چه در ابتدا به علت قرار گرفتن دوربین روی دکمه ها کمی دچار مشکل می شوید. این بازی یک عنوان مخفی کاری است که المان های اکشن هم در آن قرار دارند. در بازی به ماموریت های مختلفی در کاستاریکا فرستاده می شوید و در آن ها باید فعالیت های گوناگونی را انجام دهید. این فعالیت ها بیشتر شامل به دست آوردن اطلاعات، مبارزه های اکشن، مبارزه با Bossهای بازی که بیشتر آن ها تجهیزات نظامی فوق پیشرفته هستند، می شوند. اما گیم پلی بازی در بخش داستانی و ماموریت های جانبی آن خلاصه نمی شود. برای پیشرفت در بازی باید همیشه وسایل و تجهیزات خود را به روز رسانی کنید و سلاح های جدیدتری برای خود به دست آورید. به همین منظور بخشی به نام Staff در بازی قرار گرفته است. در این بخش، قسمت های مختلفی وجود دارند که اعضای گروه ها در آن ها به فعالیت های مختلف مشغول هستند. با افزایش افراد گروه خود می توانید Level قسمت های مختلف گروه خود را افزایش دهید تا بتوانید به سلاح ها و امکانات مختلف دسترسی پیدا کنید. پس از اینکه بخش های مختلف Staff شما به Levelهای مشخصی رسید، سلاح ها گوناگونی در دسترس شما قرار می گیرند که می توانید با وارد شدن به قسمت R&D در منوهای بازی از آن ها استفاده کنید.
اما افزایش افراد گروه شما به این صورت است که شما افراد دشمن را در طول ماموریت های مختلف بازی دستگیر کنید و آن ها را به تیم خود اضافه کنید. اما یکی ازمسائلی که شاید این قسمت را کمی خسته کننده کند، این است که انجام ماموریت های مختلف برای به دست آوردن افراد بیشتر در طول بازی موجب یکنواختی در بازی می شود. از طرفی هم ارتقاء سلاح ها و به دست آوردن سلاح های جدید بخش مهمی از بازی را تشکیل می دهند. یکی دیگر از قسمت هایی که در هنگام بازی کمی شما را گیج می کند، کنترل بازی است. البته به دلیل نبود آنالوگ سمت راست در PSP، کنترل بازی در بهترین حالت ممکن قرار دارد، اما عادت کردن به آن کمی زمان می برد. در ضمن، کنترل دوربین در قسمت های اکشن که نیاز به حرکت سریع دارد، بازیکن را کمی با مشکل روبرو می کند. در کل بخش گیم پلی بازی هم در سطح بسیار خوبی قرار دارد.
نتیجه گیری
واقعا حق با آقای کوجیما بود:" بازی Metal Gear Solid: Peace Walker در حقیقت پنجمین قسمت از این سری محسوب می شود" و علاوه بر آن نوآوری های بسیاری در آن به چشم می خورد. داستان بسیار خوب این بازی باعث شده تا عنوان های گذشته این بازی روی کنسول PSP را فراموش کنید. MGS: Peace Walker قطعا چیزی است که علاقه مندان به این سری از بازی ها را خشنود خواهد کرد.
Google