* سازنده : Clover Studio
* ناشر : Capcom
* سبک بازی : Adventure
* تاریخ انتشار : Sep 19, 2006
* پلتفورم : PS2
* نویسنده : sina_unl
نقاط قوت: هنر، داستان گیرا و زیبا با شخصیت پردازی عالی، قلممو و تکنیکهای آن، طراحی عالی و مناسب حال بازیکن.
نقاط ضعف: زمان بارگذاری طولانی، فقدان صداگذاری.
امتیاز: 9.3 [بسیار عالی]
سلام بر Okami، سلام بر هنر!
مدتهاست که من و بسیاری از طرفداران بازیهای ژاپنی، از هنر و نوگرایی این بازیها حرف میزنیم. اما در چند سال اخیر، ژاپنیها هنر را تا حدودی کنار گذاشتهاند و به مسائل تکنیکی اهمیت بیشتری میدهند. با این وجود در این مدت چندساله، باز هم بازیهایی عرضه شدهاند که سرشار از هنر و نوگرایی هستند. در این میان، سهم Capcom با انتشار بازیهایی مثل Killer7 و همین Okami بیشتر از بقیهی ناشرهاست. بدون شک میتوان Okamiرا بازیای در ستایش هنر نقاشی نامید. اگر هم کمی ذوق هنری داشته باشید، این بازی را پرستش خواهید کرد. چرا که یکی از هنریترین و خلاقانهترین بازیهاییست که تا امروز ساخته شده.
هدف اصلی از تاسیس شرکت سازندهی این بازی، یعنیClover Studios ، ساخت بازی های خاص و منحصر به فرد بوده است. بازیهایی مثل Viewtiful Joe ،God Hand و Okami هم با همین هدف ساخته شدهاند.
(البته بهدلیل مشکلات مالی و اتحاد سه نفر از اصلیترین نخبگان Capcom یعنی میکامی، اینابا و کامیا، و نیز برای کاهش نیروهای اضافی و تجمع نیروهای برتر، Clover Studios تا پایان ماه مارس 2007 میلادی به همراه تعدادی دیگر از زیر مجموعههای Capcom تعطیل خواهد شد.)
این بازی از داستانی قوی نیز بهره میبرد که براساس افسانههای کهن ژاپنی ساخته و پرداخته شده است. البته روایتها و موقعیتهای داستانی، بارها و به قدری سریع تغییر میکند که فکر میکنید در حال دنبال کردن چندین داستان مرتبط به هم هستید. و همین امر کنجکاوی شما را بر میانگیزد تا به دنبال کشف این داستان پیچیده بروید.
Okami ماجرای آمدن الههی خورشید (Amaterasu) را به زمین، و ظهورش در قالب گرگی سفید روایت میکند. البته ماجرا کمی پیچیدهتر از این است. در دهکدهای شاد و سرسبز به نام Kamiki، مشکلی بزرگ وجود دارد و هیچکدام از ساکنانش نیز به آن اعتراض نمیکنند. همهی ساکنان این دهکده، هر ساله باید به مار هشتسری به نام Orichiباج بپردازند تا آرامش داشته باشند. هر سال Orochi با پرتاب تیری به سمت یکی از خانههای دهکده، دختری را به عنوان قربانی خود انتخاب می کند. این روند به مدت سالها ادامه مییابد تا اینکه در صدمین سال، دختری که به عنوان قربانی انتخاب میشود، معشوقهی جوانی شجاع به نام Nagi است. پذیرفتن قربانی شدن معشوقهی Nagi به شدت برای او سخت است. در همین سال، شبها گرگی سفید به نام Shiranui در دهکده پرسه میزند و Nagi نیز از او خوشش نمیآید. زیرا تصور میکند که آن گرگ یکی از ماموران Orochi است. اما حقیقت چیز دیگریست. چرا که این گرگ برای نجات دهکده آمده است.
Nagi برای جلوگیری از مرگ معشوقهاش به Orochi حمله میکند اما با تمام شجاعت و رشادتی که از خود نشان میدهد، مغلوب Orochi میشود. در این میان Shiranui به کمک Nagi میآید و با اعطای قدرت به Nagi موجب میشود تا Orochi شکست بخورد. Nagi، Shiranui را به دهکده میرساند اما Shiranui میمیرد. مردم دهکده برای زنده نگاهداشتن یاد او، معبدی برایش بنا میکنند و شمشیر Nagiرا هم در آن قرار می دهند. صد سال بعد Orochi باز میگردد و قصد نابودی دنیا را دارد. برای جلوگیری از نابودی دنیا Sakuya درخت محافظ دهکده، به معبد Shiranui میرود و باعث ظهور الههی خورشید در قالب مجسمهی Shiranui میشود و از آن به بعد Amaterasu وظیفه دارد با پیدا کردن سیزده روش استفاده از قلممو، یعنی همان تکنیکهای استفاده شده توسط Shiranui در مبارزه باOrochi ، دنیا را نجات دهد. او به دهکدهی Kamiki میرود تا با کمک نوادهی Nagi یعنی Susano بار دیگر Orochi را نابود کند.
داستان Okami روایتی پازلگونه با ریتمی تندشونده دارد و جذابیتهایش کمکم افزایش مییابد. دیالوگنویسی داستان هم اگر شاهکار نباشد، عالی است و لحن داستان را طنزگونه، و فضای افسانه را فانتزیتر کرده است. (البته دیالوگهای رد و بدل شده در بازی زیاد و خستهکننده است. و این خستگی زمانی بیشتر احساس میشود که دیالوگها بی صدا و متنی باشند.)
گیمپلی بازی نیز سبک روایی خودش را دارد. ولی مقداری خستهکننده است. با این حال، بهدلیل وجود ویژگیهای منحصر به فردی که تنها در این بازی پیدا میشود، میتوان بیخستگی و تا انتها آن را دنبال کرد. گیمپلی این بازی تنها مناسب همین بازیست و نباید انتظار داشت که سازندگان دیگر نیز از این سبک و سیاق پیروی کنند. سبک بازی را می توان اکشن سومشخص با مایههای زیادی از ماجراجویی به همراه قلممو دانست!
در این بازی کاملا آزاد هستید تا به هر جایی که دوست دارید بروید. اما بعضی از مکانها به مرور زمان و با توجه به پیشرفتها و یادگیریهای شما قابل دسترسی هستند. دنیای بازی به شدت وسیع است. میتوانید به مکانهای متنوعی بروید و در آن مکانها دشمنان را نابود کنید، به دیگران کمک کنید، ماموریتهای فرعی انجام دهید و آخر سر بعد از طی کردن یک چرخهی کامل، با دشمن اصلی آن چرخه روبرو شوید. مبارزه با این غولها که در مقابل آنها باید هم تکنیک، هم سرعت و هم حل معما را به کار برد، بسیار لذتبخش است. بعد از مبارزه با هر غول، یک تکنیک جدید بدست میآورید و برای پیشرفت خود باید از آن استفاده کنید.
نکتهی جالب در مورد بازی اینست که مثلا در ابتدای بازی، نیاز به رفتن به مکانی دارید که در آنجا آیتمهای مخفی وجود دارد. اما هنوز توانایی رفتن به آنجا را ندارید. که بعد از شکست یک غول آن توانایی را بدست می آورید و بعد از آن میتوانید به آن مناطق بازگشته، و به آیتمهای مخفی دست یابید. در حقیقت این شگرد سازندگان بازی بوده که شما را همواره درگیر بازی نگه دارند تا شما را بیشتر از بازی های معمولی سرگرم کنند.
انجام بازی به خاطر امکاناتی که در اختیارتان قرار دارد راحتتر میشود. مثلا هدف اصلی شما روی نقشه مشخص میشود و یا اینکه بر اساس دیالوگهای رد و بدل شده در طول بازی، براحتی میتوانید بازی را پیش ببرید و البته نباید از یاد برد که امکان جابجایی سریع (Teleport) هم بعد از مدتی پیشروی فراهم می شود. شاید بعضی ها نکات ذکر شده را باعث تنبلی بازیکن بدانند اما اگر کمی واقعبین باشیم، باید گفت که انجام بازی بدون این امکانات بیش از حد سخت بود. و حتی ممکن بود بازیکن از ادامهی بازی منصرف شود. البته با وجود همهی این کمکها، باز هم با بازیای ساده روبرونیستیم و بازی نیاز به تفکر دارد.
سیستم مبارزهی بازی نیز برای راحتی کاربر طراحی شده است و User Friendly است. برای مبارزهها کوچکترین مشکلی ندارید. در هنگام انجام مبارزات در در مقابل دشمنان قرار میگیرید و با زدن سه دکمه برای حمله کردن، پریدن و دفاع کردن تمام کارهایی را که برای پیروزی لازم است انجام میدهید. کافیست کمی زرنگی به خرج دهید تا مبارزهها را پیروز شوید.
بعد از هر مبارزه امتیازهایی بدست میآورید که میتوانید برای افزایش تواناییهای خود و اسلحه هایتان از آنها کمک بگیرید .اسلحههای مورد استفاده در بازی علاوه بر پنجههای Amaterasu شامل آینهی پشت او که آن را به سمت دشمنان پرتاب میکند، تسبیح که از آن به عنوان شلاق استفاده میکند، و شمشیر است.
رمز موفقیت شما در هنر نقاشیست. سیزده روش نقاشیکردن با قلممو را یاد میگیرید. و براحتی در هر زمانی که خواستید میتوانید از آنها استفاده کنید. کافیست که با فشار دکمهی مورد نظر، بازی را از حرکت نگه داشته و علامت مورد نیاز را بر روی صفحه بکشید. البته ناگفته نماند که قلم موی شما علاوه بر مبارزات، که تاثیر به سزایی هم در آنها دارد، در حل تعدادی از معماها هم یاریکنندهی شماست.
دوربین بازی هم مخلوطی از حالت دو بعدی و سه بعدیست که برای پیشروی دقیق نیاز به تمرکز حواس بالایی دارید. زیرا دوربین بازی یکدفعه بین دو حالت دو بعدی و سه بعدی پرش می کند و ممکن است با زدن یک جهت اشتباه، بارها این پرش دوربین را تکرار کنید. در کل با حضور یک چنین خصوصیات بسیار خاصی که بازی در خود دارد ارزش امتحان کردن را برای دقایق کوتاهی هم که شده دارد.
شاید گرافیک این بازی از نظر بسیارانی، مخصوصا آنهایی که به تازگی وارد دنیای بازیها شده اند، ضعیف باشد. اما بازیای که هدف اصلی طراحی آن ستایش هنر، و دمیدن مجدد روح آن در صنعت بازی است، نیاز به طراحی گرافیکی منحصر به فردی دارد. گرافیک این بازی را نباید با بازیهای دیگر مقایسه کرد. ترکیب رنگ های عجیب و در برخی مواقع کاملا متضاد هم، نوعی تازگی را در صحنه های مختلف بازی نشان میدهد. افکتهای عجیب و غریب که در طول بازی شاهد آن هستیم، نمایش بیوقفهی طرحهای کشیده شده با قلممو، و درخشش Amaterasu حس زنده بودن را تا حد زیادی به بازیکن منتقل میکند. به طور کلی توصیف گرافیک این بازی مشکل است و بهتر است نگاهی کوتاه به عکسهای آن بیاندازید تا بهتر آن را درک کنید.
موسیقی بازی و افکتهای صوتی هم در سطحی نسبتا عالی قرار دارند. و تا حدودی جای خالی دیالوگهای صدادار را پر میکنند.
نتیجهگیری از گفتههایم یک جمله بیشتر نیست: Okami یک بازی کاملا ویژه است، بازی کنید تا حرفم را باور کنید.
منبع: وبسایت بازی سنتر
تاریخ: 24 اکتبر 2006
نویسنده: sina_unl
* ناشر : Capcom
* سبک بازی : Adventure
* تاریخ انتشار : Sep 19, 2006
* پلتفورم : PS2
* نویسنده : sina_unl
نقاط قوت: هنر، داستان گیرا و زیبا با شخصیت پردازی عالی، قلممو و تکنیکهای آن، طراحی عالی و مناسب حال بازیکن.
نقاط ضعف: زمان بارگذاری طولانی، فقدان صداگذاری.
امتیاز: 9.3 [بسیار عالی]
سلام بر Okami، سلام بر هنر!
مدتهاست که من و بسیاری از طرفداران بازیهای ژاپنی، از هنر و نوگرایی این بازیها حرف میزنیم. اما در چند سال اخیر، ژاپنیها هنر را تا حدودی کنار گذاشتهاند و به مسائل تکنیکی اهمیت بیشتری میدهند. با این وجود در این مدت چندساله، باز هم بازیهایی عرضه شدهاند که سرشار از هنر و نوگرایی هستند. در این میان، سهم Capcom با انتشار بازیهایی مثل Killer7 و همین Okami بیشتر از بقیهی ناشرهاست. بدون شک میتوان Okamiرا بازیای در ستایش هنر نقاشی نامید. اگر هم کمی ذوق هنری داشته باشید، این بازی را پرستش خواهید کرد. چرا که یکی از هنریترین و خلاقانهترین بازیهاییست که تا امروز ساخته شده.
هدف اصلی از تاسیس شرکت سازندهی این بازی، یعنیClover Studios ، ساخت بازی های خاص و منحصر به فرد بوده است. بازیهایی مثل Viewtiful Joe ،God Hand و Okami هم با همین هدف ساخته شدهاند.
(البته بهدلیل مشکلات مالی و اتحاد سه نفر از اصلیترین نخبگان Capcom یعنی میکامی، اینابا و کامیا، و نیز برای کاهش نیروهای اضافی و تجمع نیروهای برتر، Clover Studios تا پایان ماه مارس 2007 میلادی به همراه تعدادی دیگر از زیر مجموعههای Capcom تعطیل خواهد شد.)
این بازی از داستانی قوی نیز بهره میبرد که براساس افسانههای کهن ژاپنی ساخته و پرداخته شده است. البته روایتها و موقعیتهای داستانی، بارها و به قدری سریع تغییر میکند که فکر میکنید در حال دنبال کردن چندین داستان مرتبط به هم هستید. و همین امر کنجکاوی شما را بر میانگیزد تا به دنبال کشف این داستان پیچیده بروید.
Okami ماجرای آمدن الههی خورشید (Amaterasu) را به زمین، و ظهورش در قالب گرگی سفید روایت میکند. البته ماجرا کمی پیچیدهتر از این است. در دهکدهای شاد و سرسبز به نام Kamiki، مشکلی بزرگ وجود دارد و هیچکدام از ساکنانش نیز به آن اعتراض نمیکنند. همهی ساکنان این دهکده، هر ساله باید به مار هشتسری به نام Orichiباج بپردازند تا آرامش داشته باشند. هر سال Orochi با پرتاب تیری به سمت یکی از خانههای دهکده، دختری را به عنوان قربانی خود انتخاب می کند. این روند به مدت سالها ادامه مییابد تا اینکه در صدمین سال، دختری که به عنوان قربانی انتخاب میشود، معشوقهی جوانی شجاع به نام Nagi است. پذیرفتن قربانی شدن معشوقهی Nagi به شدت برای او سخت است. در همین سال، شبها گرگی سفید به نام Shiranui در دهکده پرسه میزند و Nagi نیز از او خوشش نمیآید. زیرا تصور میکند که آن گرگ یکی از ماموران Orochi است. اما حقیقت چیز دیگریست. چرا که این گرگ برای نجات دهکده آمده است.
Nagi برای جلوگیری از مرگ معشوقهاش به Orochi حمله میکند اما با تمام شجاعت و رشادتی که از خود نشان میدهد، مغلوب Orochi میشود. در این میان Shiranui به کمک Nagi میآید و با اعطای قدرت به Nagi موجب میشود تا Orochi شکست بخورد. Nagi، Shiranui را به دهکده میرساند اما Shiranui میمیرد. مردم دهکده برای زنده نگاهداشتن یاد او، معبدی برایش بنا میکنند و شمشیر Nagiرا هم در آن قرار می دهند. صد سال بعد Orochi باز میگردد و قصد نابودی دنیا را دارد. برای جلوگیری از نابودی دنیا Sakuya درخت محافظ دهکده، به معبد Shiranui میرود و باعث ظهور الههی خورشید در قالب مجسمهی Shiranui میشود و از آن به بعد Amaterasu وظیفه دارد با پیدا کردن سیزده روش استفاده از قلممو، یعنی همان تکنیکهای استفاده شده توسط Shiranui در مبارزه باOrochi ، دنیا را نجات دهد. او به دهکدهی Kamiki میرود تا با کمک نوادهی Nagi یعنی Susano بار دیگر Orochi را نابود کند.
داستان Okami روایتی پازلگونه با ریتمی تندشونده دارد و جذابیتهایش کمکم افزایش مییابد. دیالوگنویسی داستان هم اگر شاهکار نباشد، عالی است و لحن داستان را طنزگونه، و فضای افسانه را فانتزیتر کرده است. (البته دیالوگهای رد و بدل شده در بازی زیاد و خستهکننده است. و این خستگی زمانی بیشتر احساس میشود که دیالوگها بی صدا و متنی باشند.)
گیمپلی بازی نیز سبک روایی خودش را دارد. ولی مقداری خستهکننده است. با این حال، بهدلیل وجود ویژگیهای منحصر به فردی که تنها در این بازی پیدا میشود، میتوان بیخستگی و تا انتها آن را دنبال کرد. گیمپلی این بازی تنها مناسب همین بازیست و نباید انتظار داشت که سازندگان دیگر نیز از این سبک و سیاق پیروی کنند. سبک بازی را می توان اکشن سومشخص با مایههای زیادی از ماجراجویی به همراه قلممو دانست!
در این بازی کاملا آزاد هستید تا به هر جایی که دوست دارید بروید. اما بعضی از مکانها به مرور زمان و با توجه به پیشرفتها و یادگیریهای شما قابل دسترسی هستند. دنیای بازی به شدت وسیع است. میتوانید به مکانهای متنوعی بروید و در آن مکانها دشمنان را نابود کنید، به دیگران کمک کنید، ماموریتهای فرعی انجام دهید و آخر سر بعد از طی کردن یک چرخهی کامل، با دشمن اصلی آن چرخه روبرو شوید. مبارزه با این غولها که در مقابل آنها باید هم تکنیک، هم سرعت و هم حل معما را به کار برد، بسیار لذتبخش است. بعد از مبارزه با هر غول، یک تکنیک جدید بدست میآورید و برای پیشرفت خود باید از آن استفاده کنید.
نکتهی جالب در مورد بازی اینست که مثلا در ابتدای بازی، نیاز به رفتن به مکانی دارید که در آنجا آیتمهای مخفی وجود دارد. اما هنوز توانایی رفتن به آنجا را ندارید. که بعد از شکست یک غول آن توانایی را بدست می آورید و بعد از آن میتوانید به آن مناطق بازگشته، و به آیتمهای مخفی دست یابید. در حقیقت این شگرد سازندگان بازی بوده که شما را همواره درگیر بازی نگه دارند تا شما را بیشتر از بازی های معمولی سرگرم کنند.
انجام بازی به خاطر امکاناتی که در اختیارتان قرار دارد راحتتر میشود. مثلا هدف اصلی شما روی نقشه مشخص میشود و یا اینکه بر اساس دیالوگهای رد و بدل شده در طول بازی، براحتی میتوانید بازی را پیش ببرید و البته نباید از یاد برد که امکان جابجایی سریع (Teleport) هم بعد از مدتی پیشروی فراهم می شود. شاید بعضی ها نکات ذکر شده را باعث تنبلی بازیکن بدانند اما اگر کمی واقعبین باشیم، باید گفت که انجام بازی بدون این امکانات بیش از حد سخت بود. و حتی ممکن بود بازیکن از ادامهی بازی منصرف شود. البته با وجود همهی این کمکها، باز هم با بازیای ساده روبرونیستیم و بازی نیاز به تفکر دارد.
سیستم مبارزهی بازی نیز برای راحتی کاربر طراحی شده است و User Friendly است. برای مبارزهها کوچکترین مشکلی ندارید. در هنگام انجام مبارزات در در مقابل دشمنان قرار میگیرید و با زدن سه دکمه برای حمله کردن، پریدن و دفاع کردن تمام کارهایی را که برای پیروزی لازم است انجام میدهید. کافیست کمی زرنگی به خرج دهید تا مبارزهها را پیروز شوید.
بعد از هر مبارزه امتیازهایی بدست میآورید که میتوانید برای افزایش تواناییهای خود و اسلحه هایتان از آنها کمک بگیرید .اسلحههای مورد استفاده در بازی علاوه بر پنجههای Amaterasu شامل آینهی پشت او که آن را به سمت دشمنان پرتاب میکند، تسبیح که از آن به عنوان شلاق استفاده میکند، و شمشیر است.
رمز موفقیت شما در هنر نقاشیست. سیزده روش نقاشیکردن با قلممو را یاد میگیرید. و براحتی در هر زمانی که خواستید میتوانید از آنها استفاده کنید. کافیست که با فشار دکمهی مورد نظر، بازی را از حرکت نگه داشته و علامت مورد نیاز را بر روی صفحه بکشید. البته ناگفته نماند که قلم موی شما علاوه بر مبارزات، که تاثیر به سزایی هم در آنها دارد، در حل تعدادی از معماها هم یاریکنندهی شماست.
دوربین بازی هم مخلوطی از حالت دو بعدی و سه بعدیست که برای پیشروی دقیق نیاز به تمرکز حواس بالایی دارید. زیرا دوربین بازی یکدفعه بین دو حالت دو بعدی و سه بعدی پرش می کند و ممکن است با زدن یک جهت اشتباه، بارها این پرش دوربین را تکرار کنید. در کل با حضور یک چنین خصوصیات بسیار خاصی که بازی در خود دارد ارزش امتحان کردن را برای دقایق کوتاهی هم که شده دارد.
شاید گرافیک این بازی از نظر بسیارانی، مخصوصا آنهایی که به تازگی وارد دنیای بازیها شده اند، ضعیف باشد. اما بازیای که هدف اصلی طراحی آن ستایش هنر، و دمیدن مجدد روح آن در صنعت بازی است، نیاز به طراحی گرافیکی منحصر به فردی دارد. گرافیک این بازی را نباید با بازیهای دیگر مقایسه کرد. ترکیب رنگ های عجیب و در برخی مواقع کاملا متضاد هم، نوعی تازگی را در صحنه های مختلف بازی نشان میدهد. افکتهای عجیب و غریب که در طول بازی شاهد آن هستیم، نمایش بیوقفهی طرحهای کشیده شده با قلممو، و درخشش Amaterasu حس زنده بودن را تا حد زیادی به بازیکن منتقل میکند. به طور کلی توصیف گرافیک این بازی مشکل است و بهتر است نگاهی کوتاه به عکسهای آن بیاندازید تا بهتر آن را درک کنید.
موسیقی بازی و افکتهای صوتی هم در سطحی نسبتا عالی قرار دارند. و تا حدودی جای خالی دیالوگهای صدادار را پر میکنند.
نتیجهگیری از گفتههایم یک جمله بیشتر نیست: Okami یک بازی کاملا ویژه است، بازی کنید تا حرفم را باور کنید.
منبع: وبسایت بازی سنتر
تاریخ: 24 اکتبر 2006
نویسنده: sina_unl