همچون که در نسخه ی پیش دیدید کریتوس با کشتن ایریز خدای جنگ شد. وقتی میخواست برود که یک دهکده را نابود کند آتنا به او هشدار داد که نرو و این کار را نکن. ولی کریتوس گفت که به اون هیچ نیازی نداره. بعد زیوس خدای تمام خدایان قدرت او را گرفت . کریتوس فکر کرد آتنا این کار را کرده. بعد زیوس کریتوس را گول زد و به اون گفت شمشیر الیمپوس را بردار و با آن دشمنت را از پا در بیاور. کریتوس با در آوردن شمشیر از زمین قدرتش کم و وقتی دشمنش را نا کار کرد غول با یک مشت کریتوس را نقش بر زمین کرد و بعد به اون خیانت کرد و اونو کشت. اما در جهنم گایا مادر تایتان ها به او یک فرصت داد که برود زیوس را بکشد و انتقام او را بگیرد. برای این کار او باید اول زمان را به عقب میبرد . و برای همین هم باید اول خواهران زمان را از بین میبرد . در این راه ماجراهای زیادی رخ داد مثلا کریتوس با غول های زیادی جنگید و البته دوستش را به اشتباه کشت. وقتی که رفت تا از زیوس انتقام بگیرد ، آن ها پرتاب شدند ودر یک تکه سنک بزرگ که دارای چند ستون بودفرود آمدند و بعد با هم جنگیدند تا در آخر که کریتوس میخواست ضربه ی نهایی را به زیوس بزند آتنا خودش را قاطی ماجرا کرد و کریتوس به جای زیوس آتنا را کشت و بلعد کریتوس به آتنا عهد بست که تمام خدایان را نابود میکند و بعد او فهمید که میتواند زمان را کنترل کند و برگشت که برود پیش تایتیان ها تا از زیوس انتقام لگیرد. وقتی که خدایان داشتند با هم حرف میزدند زمین لرزید و آن ها متوجه شدند که کریتوس دارد با تایتان ها می آید به طرف آن ها و بعد.......
Google