سلام
سایت Kikizo یه مصاحبه مفصل با Gabe Newell که معرف حضور طرفدارهای Half Life هست کرده که در زیر میخونین.این مصاحبه در مورد Orange Box که فقط چند روز تا عرضه ش مونده هست.این بسته ی عالی شامل بازیهای HL2 , Episode 1 , Episode 2 , Team Fortress 2 , Portal هست.
اگه اشتباهی چیزی توی مصاحبه بود به بزرگی خودتون ببخشین چون مصاحبه یکم طولانی بود خسته شدم !
------------------------------------------
+ بیاین مصاحبه مون رو از Steam شروع کنیم.بعضی ها از این سیستم به دلیل اینکه شما نمیتونین بعد از خریدن بازی اون رو مثل بازیهای بسته بندی شده دوباره بفروشین , انتقاد میکنن. از نقطه نظر تجاری , اگه شما بازی ای بخواین باید حتمآ اون رو از نو بخرین. این مسآله چه تآثیری روی سود و درآمد شما داره ؟
* من فکر میکنم که ما همیشه در تلاش هستیم که ارزش زیادی برای مشتری هامون قائل بشیم. شما میدونین که هر کسی که بازی Counter Strike رو میخره , همه Update ها و Content های مجانی رو دریافت میکنه. یا بازیکنهایی که Orange Box رو میخرن , در حقیقت 5 بازی رو در یک جعبه خریده اند. پس میشه گفت اونها چیز باارزشی دریافت کردن و این همون هدفی هست که ما دنبال میکنیم.
+ مردم از شما در مورد نسخه مکینتاش انتظاراتی دارند ولی شما به طور جدی فقط روی نسخه Windows تآکید میکنین.
* خب راستش ما چندین سال هست که سعی میکنیم مذاکراتی با Apple در این زمینه داشته باشیم ولی مثل اینکه اونها ... این چیزی هست که بین ما و Apple اتفاق افتاده : " وقتی اونها رو میبینیم بهمون میگن : بازیسازی واقعآ مهمه و ما باید کاری در این زمینه انجام بدیم. و ما هم بهشون میگیم : OK , شما باید برای این هدف , 3 کار رو انجام بدین که وضعتون بهتر بشه. و اونها بهمون میگن : OK ! " ولی بعدش ما دیگه همدیگه رو نمیبینیم !! و بعد از یک سال یه گروه جدید از این شرکت میان که انگار اصلآ از گروه قبلی خبری ندارن و دوباره روز از نو و روزی از نو ! این طور که معلومه Apple قصد حمایت از بازیسازی رو داره ولی اونها واقعآ نمیدونن چیکار میکنن و برای همین بازیسازی برای پلتفورمهای اونها کار سختیه.
+ یعنی شما فکر میکنین همه اینها به خاطر تعویضهای مکرر اعضای بخش بازی در این شرکت هست ؟
* من فکر میکنم اونها اصلآ هیچ وقت بازیسازی رو جدی نگرفتن و هیچ کدوم از کارهایی رو که سازنده های بازیها از اونها میخوان درست انجام نمیدن. به خاطر همین هست که اونها بازار خاصی برای بازی روی پلتفورمهاشون ندارن که بخوان راجع بهش صحبت کنن. ما دوست داریم که اونها در مورد این صنعت کمی جدی تر بشن , ولی اونها هیچ وقت در این مورد فکر نمیکنن و حتی به تعهداتشون نسبت به بازیسازها هم توجهی ندارند.
+ یعنی شما میخواین بگین شایعه هایی که هرساله در مورد نقشه های جدی Apple برای ساختن یک کنسول بازی پخش میشه , چرت و پرته ؟!
* ما حتی یه مدرک کوچک برای اینکه ثابت کنه اونها یه برنامه ساده برای وارد شدن به فضای بازیسازی دارند هم ندیدیم. این برای من خیلی عجیبه , چون این کار یکی از بزرگترین کارهایی هست که میتونه اونها رو بیشتر وارد بازار مصرف بکنه.اگه شما به یک مکینتاش نگاه کنین , چیزهای واقعآ عالی ای در مقایسه با سیستمهای Vista داره ولی در مقابل هیچ بازی ای نداره. چراش رو منم نمیدونم. اگه من یک مدیر تولید مکینتاش بودم , این مورد در لیست من جزو مهمترین موارد بود و شاید بشه گفت مهمترین مورد برای برگردوندن اونها به بازار بزرگ مصرف کننده ها بود.
+ خب بحث Mac رو شفاف سازی کردیم. بیاین راجع به Half Life 2 حرف بزنیم.اگه بخوام راستشو بگم , من تازه با قسمت Online Multiplayer بازی HL2 آشنا شدم.بهترین کاری که من میتونم به عنوان یک بازیکن تازه وارد در قسمت Multiplayer این بازی انجام بدم چیه ؟ در این قسمت مرحله های زیادی هست که خود بازیکنها اونها رو ساختن و بیشتر وقتها پر از بازیکنهای تازه وارده. آیا راه تضمین شده ای هست که یک بازی با افراد حرفه ای داشته باشیم ؟ یک طراح چطوری میتونه همچین چیزی بسازه ؟
* من فکر میکنم یکی از چیزهایی که ما سعی کردیم با Community Service هامون انجام بدیم , اینه که شما بتونین گروهی از بازیکنها رو تشکیل بدین که دوست دارین با اونها بازی کنین. برای مثال من دوست دارم با بقیه اعضای خانواده م بازی کنم و Community Service این کار رو بسیار ساده تر کرده. مثلآ برادر من اکانت Steam نداره و من براش یه دعوت نامه میفرستم که به صورت اتوماتیک اون رو به سمت دانلود Steam هدایت میکنه و بعد از اون ما میتونیم برنامه ریزی کنیم که در زمانهای مشخصی با هم بازی کنیم. خب این کاریه که ما سعی داریم برای ساده تر شدن مراحل انجام بدیم و شما راحت میتونین با کسانی که دوست دارین بازی کرده و اونها رو به بازی کردن با خودتون دعوت کنین.این بهترین راهه.
+ بهتره دیگه بریم سراغ Portal. من باید اقرار کنم که از E3 به بعد هروقت میخوام راجع به بازیهای FPS صحبت کنم , به 3 تا بازی اشاره میکنم.البته هیچ کدوم از اونها Halo 3 نیستن.من بازیهایی رو منظورم هست که سعی در خلق چیزی جدید دارند. یکی از اونها Time Shift هست که در مورد به چالش کشیدن زمان و انجام کارهای جالب با اونه. دیگری Fracture هست که در مورد دگرگون کردن زمین به کامل ترین صورت ممکنه. و البته بازی بعدی هم Portal هست که به زیبایی ذهن رو به چالش میکشه. آیا شما فکر میکنین این بازی کارهای بزرگی برای شما انجام میده و میشه یک روز بازی رو به تنهایی و با اسم خودش منتشر کرد ؟
* من فکر میکنم یکی از دلایلی که ما بازیهامون رو سریالی (Episodic) و در بخشهای کوچک عرضه میکنیم , اینه که میتونیم مقداری ریسک انجام بدیم و چیزهای جدیدی در گیم پلی بازی قرار بدیم.مثلآ در مورد Portal اگه ما میخواستیم یه پروژه 5 ساله رو بهش اختصاص بدیم و یه بازی 100 میلیون دلاری رو بسازیم , ریسک کردن در مورد طراحی بازی و همین طور مسائل مالی رو به خطر می انداخت.ولی با قرار دادن اون توی Orange Box ما این ریسک رو انجام دادیم. و من فکر میکنم این کار اگه مهمتر از وارد کردن فیزیک به این سبک بازیها نباشه , کمتر از اون هم نیست. بعد از بازی کردن Portal شما خواهید گفت این بازی عناصری داره که حتمآ باید به استاندارد این سبک اضافه بشن.این بازی چیزهایی داره که خیلی جالبتر از اضافه کردن یه اسلحه دوربرد دیگه یا کارهایی مثل این در بعضی بازیهاست.
+ لطفآ واضح تر توضیح بدین. چه چیزی در Portal هست که شما فکر میکنین باید به استاندارد بازیهای این سبک تبدیل بشه ؟
* من فکر میکنم خود استفاده از Portal ها چیزهای زیادی به این ژانر از بازیها اضافه میکنه. اسم اون دو تا بازی دیگه چی بود ؟! Fracture و ... ؟ آهان Time Shift ! من باید اونها رو هم چک کنم.Time Shift در مقابل Blinx چه چیزهایی داره ؟
+ شما میدونین که من زیاد با Blinx سر و کار نداشتم و فکر میکنم که ما الآن داریم در مورد اصول متفاوتی از بازیسازی حرف میزنیم. در Blinx فقط به صورت سطحی دستکاری هایی در زمان انجام میدادیم. در حالی که در Time Shift همه چیز بر سر همین عنصر شکل میگیره.به نظر میاد که این دفعه خیلی بیشتر از قبل عامل زمان رو با اکشن ترکیب کردن. شما با یک اسلحه در حال حرکت هستین ولی در یک لحظه اون اسلحه ناپدید میشه , چون زمان متوقف شده و اون اسلحه رو از شما دزدیدن و حالا اسلحه دست یه نفر دیگست. چیز جالبی که در اینجا وجود داره اینه که مردم کارهای کاملآ جدیدی رو تجربه میکنند. من فکر میکنم Half Life 2 یک استثناست , چون هرچیزی رو به کامل ترین شکل ممکن داشت و هر عنصری در این بازی در کمال خودش بود. آخرین بار که من این بازی رو دوباره انجام دادم , هنوز هم هیجانی که از بازی تجربه میکردم فروکش نکرده بود و الآن هم دارم دوباره اون رو بازی میکنم.
* هاها ! من خودم هردوی این بازیها رو انجام دادم و با شما موافق هستم.خیلی خوبه که آدم ببینه این دسته از بازیها به سمت جلو حرکت میکنن.
+ شما قبلآ گفتین که در Episode 2 دیگه نمیتونیم اون نسخه قدرتمند از Gravity Gun رو دوباره ببینیم.ولی اون طور که معلومه اون اسلحه شبیه Gravity Gun در Portal هسته اصلی و مرکزی بازی رو تشکیل میده. آیا این اسلحه در بازی Portal به طریقی قابل ارتقا هست ؟
* وقتی شما در بازی جلو برین , قابلیتهای متفاوتی به اسلحه شما اضافه میشه. البته این قابلیتها دقیقآ مثل Gravity Gun نیست و بیشتر برپایه یادگیری بعضی چیزهاست.مثلآ یکبار شما یاد میگیرین که چطوری از اسلحه استفاده کنین تا ابعاد بیشتری بهش اضافه بشه و قوی تر و پرقدرت تر از قبل بشه.
+ خب سوالهای آخر در مورد Portal ! در اون صدای مونثی که به خوبی توی تریلرها شنیده میشه , آیا ما چیز بیشتری در موردش میفهمیم ؟ ممکنه اون شخص یکی از شخصیتهای داخل بازی باشه ؟
* بله , شما چیزهای خیلی زیادی در مورد او و همین طور سوابق تاریخی اون میفهمین. من فکر میکنم پایان بازی Portal یکی از قوی ترین و بهترین پایانهایی باشه که ما تا حالا خلق کردیم.
+ شما قبلآ گفتین که بازی Portal در دنیای Half Life اتفاق می افته و گوشه چشمی هم در این مورد نشون دادین.میتونین به ما بگین که وقتی بیشتر در مورد مرکز تحقیقاتی Aperture بفهمیم , آیا این مرکز در داخل سری بازیهای Half Life هم نقشی ایفا میکنه یا نه ؟
* شما در این مورد بیشتر خواهید فهمید.چه این بازی در Episode 3 یا جای دیگری نقشی ایفا بکنه چه نکنه , ما مسلمآ بیشتر در موردش خواهیم فهمید. این بازی بخشی از دنیای ماست.شما بعد از بازی کردن اون مهر و علاقه زیادی به شخصیتهای ساخته شده Valve پیدا خواهید کرد , مخصوصآ در مورد Gladys همون صدای کامپیوتری.
+ Episode 2 در مورد یادگرفتن چیزهای بیشتر در مورد دنیای HL هست. در حالیکه Episode 3 برای نتیجه گیری و تحلیل خیلی چیزها در این دنیاست. الآن به کجای کار در این 3گانه رسیدین ؟ آیا داستان بازی سوم نوشته شده ؟
* بله , الآن مسآله ای که وجود داره اینه که ما داستان رو چطوری باید بیان کنیم نه اینکه طرح کلی داستان چیه. ما فکر میکنیم که در این مورد قدمهای بزرگی برداشتیم.ولی همون طور که میدونین نمیشه خیلی راحت مقیاسی برای داستان در نظر گرفت.من فکر میکنم مردم بسته شدن پرونده خیلی چیزها رو خواهند دید ولی هنوز چیزهای زیاد دیگه ای هم مونده. چالش بزرگ در مورد سریالی و قسمتی کردن انتشار این بازی هست , اینکه به مردم چطوری بگیم همه چیز در حال حرکت روبه جلو هست و البته چیزهای زیادی هم برای کشف شدن مونده.ولی حس خوبیه که بفهمیم تعداد زیادی از مسائل در این بازی حل میشه.
+ برگردیم به بازیهایی که چیز جدیدی به این سبک اضافه کرده و میکنند.من فکر میکنم چیز جدیدی که Half Life 2 به بازیها اضافه کرد , پایه ریزی شدن بازی براساس فیزیک و اینکه خیلی از عناصر گیم پلی از فیزیک منشآ میگرفتن بود.چیزی که منتظرش هستم در Episode 2 ببینم , بزرگترین معمای فیزیکی هست که ظاهرآ در این نسخه وجود داره.آیا شما میتونین چیز بیشتری در این مورد به ما بگین ؟ و آیا چیز جدید دیگه ای هم برای اولین بار در این بازی دیده میشه ؟
* Doug ! چجوری جوابشو میدی ؟!
Doug Lombardi * اوه ! من نمیتونم به معماهای فیزیکی اشاره بکنم ! به نظر من این یه ترکیب بزرگ از چیزهایی هست که ما در این مدت یاد گرفتیم. حالا به جلو حرکت کرده و اونها رو جمع بندی کردیم. در Episode 1 ما خیلی روی Alyx تمرکز کردیم و تجربه ای که با او داشتیم رو زیادی سفت و سخت ساختیم. در Episode 2 به مقیاس و اندازه ای بزرگتر و عظیم تر و همین طور حماسی تر میرسیم که بیشتر به Half Life 2 شبیه هست تا Episode 1 . ما به محیطهای جدید و متفاوتی میریم که شما قبلآ هرگز اونها رو ندیدین و هرکدوم از اونها سبک گیم پلی مخصوص به خودشون رو دارند. محیطهایی که از سیستم تونل مانند محل زندگی Antlion ها تا رانندگی با Alyx رو دربرمیگیره. برای همینه که من فکر میکنم این نسخه بیشتر ترکیبی از تجربه ها و موارد قبلی هست تا یک چیز واحد و یکسان. همچنین فکر میکنم واکنش کسانی که این بازی رو انجام بدن اینه که به اون علاقه مند میشن و داستان بزرگ اون رو لمس میکنند.این بازی داستانی عظیم تر از اون چیزی که من انتظار داشتم داره و خیلی بیشتر از چیزی که من فکر میکردم در این بازی مشخص خواهد شد. من نمیدونم که این حرفها جواب پرسش شما بود یا نه ولی اینها چیزهایی هستند که ما میخوایم تجربه شون رو به شما بدیم و من تا جایی که بازی لو نره به شما گفتم.
+ خودتون رو جای George Lucas بزارین. وقتی از جرج لوکاس پرسیدند که آیا تریلوژی (3گانه) سوم Star Wars رو هم میسازین , اون قاطعانه گفت نه. بعد از اومدن Episode 3 شما به ادامه Half Life فراتر از نسخه های فعلی هم فکر میکنین ؟
* بله , معلومه. من فکر میکنم چیزهای زیادی هست که ما میخوایم با داستان HL انجام بدیم.تعداد زیادی شخصیت و خیلی چیزهای دیگه که هنوز کامل نشدن.
+ و سخت افزارهای جدید زیادی هست که میتونین ازشون استفاده کنین.
* بله. من اگه جای جورج لوکاس بودم , بعد از تریلوژی اول دیگه کار رو ادامه نمیدادم.چون همه چیز رو به مردم گفته بودم و میگذاشتم که خود اونها داستان رو تحلیل و بررسی کنن. من فکر میکنم ما از داستانهایی که هواداران Star Wars برای این فیلمها میسازن بیشتر از تریلوژی جدیدی که اون ساخته خوشحال میشیم.
+ باحالترین موجودی که در Episode 2 برای اولین بار میبینیم چی هست ؟ شما سیستم روابط و عمل و عکس العمل رو در مورد هیولاهای دشمن به کار گرفتین.این سیستم چطوری کار میکنه ؟
* Hunter باحالترین و جالبترین موجود این بازیه. جنگیدن با Hunter ها خیلی لذت بخش و سرگرم کنندست. در مورد اینکه این سیستم چطوری عمل میکنه , میشه گفت دشمنها با هم متناسب شدن و مثل یک تیم علیه شما جبهه میگیرن. این عامل بازی رو سرگرم کننده تر و جالبتر میکنه , چون شما رو مجبور میکنه که هم در لحظه تصمیم گیری کنین و هم در هنگام جنگیدن با دسته های دشمنان تاکتیکی تر عمل کنین.
+ میتونین به ما بگین که تکنولوژی های بازیتون رو از Episode 1 که در اون نورپردازی HDR اضافه شد , چه بهبودهایی دادین ؟
Gabe * ما روی Shadow Mapping کار کردیم.همچنین Bump Mapping روی اشیای ساکن رو بهبود دادیم تا همه چیز واقعی تر به نظر بیاد. همین طور میشه از سیستم ذرات (Particle System) و سیستم پیشرفته انیمیشن صورت نام برد.همچنین روی جمله ها و عبارات و در مجموع صداگزاری کار کردیم که بیشتر از 2.5 ساعت رو در بازیهای Portal , Team Fortress 2 , Episode 2 شامل میشه.
Jason Mitchell * یکی از فایده های روند سریالی شدن بازیها اینه که به ما فرصت میده رفته رفته Engine بازی رو آپدیت کنیم. ما از زمان عرضه Episode 1 که سال گذشته منتشر شد , کارهای زیادی انجام دادیم.برای مثال ما این بازی رو این دفعه برای کنسولها و کامپیوتر به طور همزمان منتشر میکنیم در حالی که Code Base بازی هم یکسان هست. این بازی روی کامپیوترهای چند هسته ای بهینه سازی شده و از اون طرف با معماری کنسولها هم همخونی داره.ما این دفعه روی محیطهای وسیع تر خارجی در Episode 2 کار کردیم , مخصوصآ چیزهایی مثل رندر کردن برگ درختان و برای این کار از ویژگی های سخت افزاری پیشرفته ای به نام Alpha To Coverage استفاده کردیم.این ویژگی در مورد Pixel Shader ها , مقدار پوشش هر Pixel معین رو مشخص میکنه وقتی از Multi Sample Anti Aliasing سخت افزاری استفاده میکنین.اگه به موضوع علاقه مند شدین میتونم فنی ترش بکنم ! ( من که نفهمیدم چی میگه ! )
+ فکر میکنم خواننده ها مشتاق شنیدن باشن !
* در گوشه و کنار Polygon ها , جایی که Multi Sample Anti Aliasing کم میاره مثل برگهای هر درخت , ما میتونیم به وسیله Texture Map تعیین کنیم که هر Pixel چقدر پوشش داده بشه.برای همین میتونیم جزییات بسیار زیادی رو در برگها داشته باشیم.این کار باعث میشه شما برگهای بدون گوشه (Anti Aliased) رو در این بازی ببینین که معمولآ در بازیهای دیگه وجود ندارند.همه اینها در Episode 2 برای اولین بار انجام میگیره.
+ من متوجه شدم که در یکی از Cut Scene های Episode 2 دوربین برای اولین بار از چشم Gordon Freeman خارج میشه.شما قبلآ گفته بودین این کار رو انجام نمیدین , چون بازیکنها این طوری بیشتر حس میکنن که گوردن فریمن هستن. چه دلیلی برای این کار وجود داشته ؟
Gabe * اوه ! من واقعآ نمیدونم ! البته از این خوشحالم که قوانین خودمون رو شکوندیم !
Doug * این اتفاق در Half Life 2 هم افتاد.Alyx در اوایل بازی شما رو از جایی بلند میکنه .دوربین حدود 5 ثانیه از شما جدا میشه ولی این صحنه کلآ 10 ثانیه بیشتر طول نمیکشه.
+ شما گفتین که طرح و داستان کلی بازی کامل شده. من میخوام بدونم آیا ضبط صدا رو اپیزود به اپیزود با صداپیشه ها انجام میدین ؟
* بعضی وقتها اگه شرایط مناسب باشه ما جلوتر از برنامه هم صداها رو ضبط میکنیم.ولی معمولآ این کار رو در آخرین قسمتهای ساخت بازی انجام میدیم.مثلآ در صحنه ای از بازی چیزی رو میبینیم که میخوایم صداشو تغییر بدیم یا مثلآ با دیدن قسمتی از بازی از صداپیشه اون میخوایم صداشو طعنه آمیزتر بکنه.
+ من از اونجایی که کنجکاو هستم این سوال رو میپرسم.اگه شما صدای یه نفر رو ضبط کنین و این کار قبل از انتشار اطلاعات مهمی از بازی باشه , چطوری میتونین امنیت این اطلاعات و لو نرفتن اونها رو تضمین کنین ؟
* خب ما قبلآ در یه لحظه دیدیم که همه Source Code بازی Half Life 2 در اینترنت پخش شده ! ولی خوشبختانه از اون موضوع درس گرفتیم تا یه کم بیشتر به امنیت توجه کنیم.
+ شما بعد از اون چه کارهایی برای افزایش امنیت برنامه هاتون انجام دادین ؟
* اینش دیگه به شما ربطی نداره ! ( میخنده ! )
+ جواب خیلی خوبی بود ! شاید یه نفر رو با یه تفنگ دم در گذاشتین ؟! ولش کن ! به Team Fortress 2 بپردازیم.اون سکانسهای انیمیشنی سربازها به نظر من بی نظیره. اونها خیلی خوب نمایش داده میشن و صداها هم عالیه و در کل کیفیتی مثل انیمیشنهای Pixar رو تداعی میکنه. به نظر من حتی این سکانس میتونه به یه فیلم کوتاه تبدیل بشه ! آیا شما میتونین چیزی فراتر از یه بازی با اونها بسازین ؟
* ما در نظر داریم 9 تا از این سکانسهای کوتاه بسازیم. برای هر کلاس شخصیتی یکی. من فکر میکنم طرفداران خیلی از دیدن این شخصیتها خوشحال هستند , چون این یک بازی Class Based (برپایه کلاس شخصیتها) هست و بازیکنها دوست دارن خودشون رو در نقش هر شخصیت قرار بدن و این همون کاریه که ما داریم میکنیم.
+ عالیه , اگه راستشو بخواین در بین این 3 بازی جدیدی که در Orange Box وجود دارن , من از بازی Team Fortress 2 کمترین اطلاعات رو دارم.اگه شما بخواین به من به عتوان یه طرفدار Half Life 2 در مورد این بازی و احیانآ دلیلی برای فروش اون توضیح بدین , چی میتونین بگین ؟
* این بازی یک Multiplayer برپایه کلاسهای شخصیتی هست. فکر میکنم تفاوتهای خیلی زیادی بین بازی کردن در نقش Scout (پیش آهنگ) و Heavy (متخصص سلاحهای سنگین) و یا Medic (دکتر) وجود داره.برای همین این بازی تفاوت زیادی با Counter Strike در به کار گیری نقش هر بازیکن داره. منظورم اینه که Counter Strike خیلی صاف و ساده هست و تنوع زیادی در اون وجود نداره , درحالیکه تفاوتی عظیم بین یک Engineer (مهندس) که وسایل گوناگون رو مدیریت میکنه و یک Sniper وجود داره.بنابراین این بازی طیف بسیار وسیع تری از سبکها و استیلها رو در مقایسه با سایر بازیها دربرمیگیره.
+ و سوال آخر در مورد Steam . آیا کسی که میخواد بازیش رو روی اون قرار بده باید کار خاصی بکنه ؟ مثلآ من یه بازی ساختم و میخوام روی Steam قرار بدم.باید چیکار کنم ؟
* یه Email به ما بزنین !
+ اگه این بازی چرند بود چی ؟!
* خب در صورتی که بازی چرتی باشه ما به شما میگیم برین گمشین ! ( با صدای بلند میخنده ! ) تو الآن به من گفتی که این بازی ای که ساختی چرنده , پس منم حرفتو قبول میکنم ! ( بازم میخنده ! ) ما که نگهبان دروازه نیستیم که بخوایم برای شما در مورد انتشار بازیتون تصمیم گیری کنیم. طرز تفکر ما اینه که مثلآ ابزار Source SDK رو در اختیار مردم قرار میدیم تا باهاش چیزهای گوناگون بسازن. اگه نظر ما رو بخواین , در مورد Steam هم همین طوره و ما به اون به چشم ابزاری برای توسعه دهنده ها نگاه میکنیم. ما با اونها جوری رفتار میکنیم که دوست داریم بقیه با ما رفتار کنند. ما از راه کمک وارد میشیم نه مثل یه نگهبان که با همه چیز برخورد جدی میکنه.
+ به نظر شما بزرگترین تغییر در صنعت بازیها در این ده سال اخیر چی بوده ؟ در ده سال آینده چی ؟
* خب من فکر میکنم بزرگترین چیزی که مردم باید بهش توجه کنن تغییر جهت بازاریابی و توزیع بازیها از روش سنتی به روش دیجیتالی هست. به نظر من این تغییر جهت به سود خلاقیتهایی هست که باعث ایجاد محتوای جدید میشن. همچنین فکر میکنم در ده سال آینده شاهد بیرون اومدن بازیها از حالت یک رسانه مستقل خواهیم بود و همه میخوان به جای اینکه حتمآ یک شرکت بازیسازی بسازند , یک شرکت سرگرمی سازی داشته باشند. وقتی شما نتونین در تجارت فیلم و تلویزیون داخل بشین , میتونین به راحتی تجارت سرگرمی سازی رو انتخاب کنین. من فکر میکنم مشتری ها این نکته رو با انتخاب Pokemon یا فروش بالای بازیهای Harry Potter اثبات کردن.البته ما هنوز در مورد چیزهایی مثل نحوه تولید , عوارض تولید و ... مشکلاتی داریم که با اون چیزی که مشتری ها ازمون انتظار دارن تفاوت داره.
+ جالبه ! شما تاریخ مشخصی برای عرضه Orange Box تعیین کردین ؟
* نسخه های PC , XBOX 360 دهم اکتبر در مغازه ها برای فروش گذاشته میشه.در اروپا این تاریخ دوازدهم اکتبر هست. زمان آغاز به کار Steam هم 12:01am در روز دهم اکتبره. برای نسخه PS3 هم هنوز روز خاصی مشخص نشده.
+ از وقتی که به ما دادین خیلی ممنون.
موفق باشین.
سایت Kikizo یه مصاحبه مفصل با Gabe Newell که معرف حضور طرفدارهای Half Life هست کرده که در زیر میخونین.این مصاحبه در مورد Orange Box که فقط چند روز تا عرضه ش مونده هست.این بسته ی عالی شامل بازیهای HL2 , Episode 1 , Episode 2 , Team Fortress 2 , Portal هست.
اگه اشتباهی چیزی توی مصاحبه بود به بزرگی خودتون ببخشین چون مصاحبه یکم طولانی بود خسته شدم !
![01.jpg](/proxy.php?image=http%3A%2F%2Fdinosaur.persiangig.com%2F1smile%2F01.jpg&hash=8e25674949e53e05dc86d489707048ea)
+ بیاین مصاحبه مون رو از Steam شروع کنیم.بعضی ها از این سیستم به دلیل اینکه شما نمیتونین بعد از خریدن بازی اون رو مثل بازیهای بسته بندی شده دوباره بفروشین , انتقاد میکنن. از نقطه نظر تجاری , اگه شما بازی ای بخواین باید حتمآ اون رو از نو بخرین. این مسآله چه تآثیری روی سود و درآمد شما داره ؟
* من فکر میکنم که ما همیشه در تلاش هستیم که ارزش زیادی برای مشتری هامون قائل بشیم. شما میدونین که هر کسی که بازی Counter Strike رو میخره , همه Update ها و Content های مجانی رو دریافت میکنه. یا بازیکنهایی که Orange Box رو میخرن , در حقیقت 5 بازی رو در یک جعبه خریده اند. پس میشه گفت اونها چیز باارزشی دریافت کردن و این همون هدفی هست که ما دنبال میکنیم.
+ مردم از شما در مورد نسخه مکینتاش انتظاراتی دارند ولی شما به طور جدی فقط روی نسخه Windows تآکید میکنین.
* خب راستش ما چندین سال هست که سعی میکنیم مذاکراتی با Apple در این زمینه داشته باشیم ولی مثل اینکه اونها ... این چیزی هست که بین ما و Apple اتفاق افتاده : " وقتی اونها رو میبینیم بهمون میگن : بازیسازی واقعآ مهمه و ما باید کاری در این زمینه انجام بدیم. و ما هم بهشون میگیم : OK , شما باید برای این هدف , 3 کار رو انجام بدین که وضعتون بهتر بشه. و اونها بهمون میگن : OK ! " ولی بعدش ما دیگه همدیگه رو نمیبینیم !! و بعد از یک سال یه گروه جدید از این شرکت میان که انگار اصلآ از گروه قبلی خبری ندارن و دوباره روز از نو و روزی از نو ! این طور که معلومه Apple قصد حمایت از بازیسازی رو داره ولی اونها واقعآ نمیدونن چیکار میکنن و برای همین بازیسازی برای پلتفورمهای اونها کار سختیه.
+ یعنی شما فکر میکنین همه اینها به خاطر تعویضهای مکرر اعضای بخش بازی در این شرکت هست ؟
* من فکر میکنم اونها اصلآ هیچ وقت بازیسازی رو جدی نگرفتن و هیچ کدوم از کارهایی رو که سازنده های بازیها از اونها میخوان درست انجام نمیدن. به خاطر همین هست که اونها بازار خاصی برای بازی روی پلتفورمهاشون ندارن که بخوان راجع بهش صحبت کنن. ما دوست داریم که اونها در مورد این صنعت کمی جدی تر بشن , ولی اونها هیچ وقت در این مورد فکر نمیکنن و حتی به تعهداتشون نسبت به بازیسازها هم توجهی ندارند.
+ یعنی شما میخواین بگین شایعه هایی که هرساله در مورد نقشه های جدی Apple برای ساختن یک کنسول بازی پخش میشه , چرت و پرته ؟!
* ما حتی یه مدرک کوچک برای اینکه ثابت کنه اونها یه برنامه ساده برای وارد شدن به فضای بازیسازی دارند هم ندیدیم. این برای من خیلی عجیبه , چون این کار یکی از بزرگترین کارهایی هست که میتونه اونها رو بیشتر وارد بازار مصرف بکنه.اگه شما به یک مکینتاش نگاه کنین , چیزهای واقعآ عالی ای در مقایسه با سیستمهای Vista داره ولی در مقابل هیچ بازی ای نداره. چراش رو منم نمیدونم. اگه من یک مدیر تولید مکینتاش بودم , این مورد در لیست من جزو مهمترین موارد بود و شاید بشه گفت مهمترین مورد برای برگردوندن اونها به بازار بزرگ مصرف کننده ها بود.
![03.jpg](/proxy.php?image=http%3A%2F%2Fdinosaur.persiangig.com%2F1smile%2F03.jpg&hash=a3110d1965920d5f3fd6e9196d4e79fc)
* من فکر میکنم یکی از چیزهایی که ما سعی کردیم با Community Service هامون انجام بدیم , اینه که شما بتونین گروهی از بازیکنها رو تشکیل بدین که دوست دارین با اونها بازی کنین. برای مثال من دوست دارم با بقیه اعضای خانواده م بازی کنم و Community Service این کار رو بسیار ساده تر کرده. مثلآ برادر من اکانت Steam نداره و من براش یه دعوت نامه میفرستم که به صورت اتوماتیک اون رو به سمت دانلود Steam هدایت میکنه و بعد از اون ما میتونیم برنامه ریزی کنیم که در زمانهای مشخصی با هم بازی کنیم. خب این کاریه که ما سعی داریم برای ساده تر شدن مراحل انجام بدیم و شما راحت میتونین با کسانی که دوست دارین بازی کرده و اونها رو به بازی کردن با خودتون دعوت کنین.این بهترین راهه.
+ بهتره دیگه بریم سراغ Portal. من باید اقرار کنم که از E3 به بعد هروقت میخوام راجع به بازیهای FPS صحبت کنم , به 3 تا بازی اشاره میکنم.البته هیچ کدوم از اونها Halo 3 نیستن.من بازیهایی رو منظورم هست که سعی در خلق چیزی جدید دارند. یکی از اونها Time Shift هست که در مورد به چالش کشیدن زمان و انجام کارهای جالب با اونه. دیگری Fracture هست که در مورد دگرگون کردن زمین به کامل ترین صورت ممکنه. و البته بازی بعدی هم Portal هست که به زیبایی ذهن رو به چالش میکشه. آیا شما فکر میکنین این بازی کارهای بزرگی برای شما انجام میده و میشه یک روز بازی رو به تنهایی و با اسم خودش منتشر کرد ؟
* من فکر میکنم یکی از دلایلی که ما بازیهامون رو سریالی (Episodic) و در بخشهای کوچک عرضه میکنیم , اینه که میتونیم مقداری ریسک انجام بدیم و چیزهای جدیدی در گیم پلی بازی قرار بدیم.مثلآ در مورد Portal اگه ما میخواستیم یه پروژه 5 ساله رو بهش اختصاص بدیم و یه بازی 100 میلیون دلاری رو بسازیم , ریسک کردن در مورد طراحی بازی و همین طور مسائل مالی رو به خطر می انداخت.ولی با قرار دادن اون توی Orange Box ما این ریسک رو انجام دادیم. و من فکر میکنم این کار اگه مهمتر از وارد کردن فیزیک به این سبک بازیها نباشه , کمتر از اون هم نیست. بعد از بازی کردن Portal شما خواهید گفت این بازی عناصری داره که حتمآ باید به استاندارد این سبک اضافه بشن.این بازی چیزهایی داره که خیلی جالبتر از اضافه کردن یه اسلحه دوربرد دیگه یا کارهایی مثل این در بعضی بازیهاست.
+ لطفآ واضح تر توضیح بدین. چه چیزی در Portal هست که شما فکر میکنین باید به استاندارد بازیهای این سبک تبدیل بشه ؟
* من فکر میکنم خود استفاده از Portal ها چیزهای زیادی به این ژانر از بازیها اضافه میکنه. اسم اون دو تا بازی دیگه چی بود ؟! Fracture و ... ؟ آهان Time Shift ! من باید اونها رو هم چک کنم.Time Shift در مقابل Blinx چه چیزهایی داره ؟
+ شما میدونین که من زیاد با Blinx سر و کار نداشتم و فکر میکنم که ما الآن داریم در مورد اصول متفاوتی از بازیسازی حرف میزنیم. در Blinx فقط به صورت سطحی دستکاری هایی در زمان انجام میدادیم. در حالی که در Time Shift همه چیز بر سر همین عنصر شکل میگیره.به نظر میاد که این دفعه خیلی بیشتر از قبل عامل زمان رو با اکشن ترکیب کردن. شما با یک اسلحه در حال حرکت هستین ولی در یک لحظه اون اسلحه ناپدید میشه , چون زمان متوقف شده و اون اسلحه رو از شما دزدیدن و حالا اسلحه دست یه نفر دیگست. چیز جالبی که در اینجا وجود داره اینه که مردم کارهای کاملآ جدیدی رو تجربه میکنند. من فکر میکنم Half Life 2 یک استثناست , چون هرچیزی رو به کامل ترین شکل ممکن داشت و هر عنصری در این بازی در کمال خودش بود. آخرین بار که من این بازی رو دوباره انجام دادم , هنوز هم هیجانی که از بازی تجربه میکردم فروکش نکرده بود و الآن هم دارم دوباره اون رو بازی میکنم.
* هاها ! من خودم هردوی این بازیها رو انجام دادم و با شما موافق هستم.خیلی خوبه که آدم ببینه این دسته از بازیها به سمت جلو حرکت میکنن.
![17.jpg](/proxy.php?image=http%3A%2F%2Fdinosaur.persiangig.com%2F1smile%2F17.jpg&hash=65443143ccbdb7abb17b4f005db02cce)
* وقتی شما در بازی جلو برین , قابلیتهای متفاوتی به اسلحه شما اضافه میشه. البته این قابلیتها دقیقآ مثل Gravity Gun نیست و بیشتر برپایه یادگیری بعضی چیزهاست.مثلآ یکبار شما یاد میگیرین که چطوری از اسلحه استفاده کنین تا ابعاد بیشتری بهش اضافه بشه و قوی تر و پرقدرت تر از قبل بشه.
+ خب سوالهای آخر در مورد Portal ! در اون صدای مونثی که به خوبی توی تریلرها شنیده میشه , آیا ما چیز بیشتری در موردش میفهمیم ؟ ممکنه اون شخص یکی از شخصیتهای داخل بازی باشه ؟
* بله , شما چیزهای خیلی زیادی در مورد او و همین طور سوابق تاریخی اون میفهمین. من فکر میکنم پایان بازی Portal یکی از قوی ترین و بهترین پایانهایی باشه که ما تا حالا خلق کردیم.
+ شما قبلآ گفتین که بازی Portal در دنیای Half Life اتفاق می افته و گوشه چشمی هم در این مورد نشون دادین.میتونین به ما بگین که وقتی بیشتر در مورد مرکز تحقیقاتی Aperture بفهمیم , آیا این مرکز در داخل سری بازیهای Half Life هم نقشی ایفا میکنه یا نه ؟
* شما در این مورد بیشتر خواهید فهمید.چه این بازی در Episode 3 یا جای دیگری نقشی ایفا بکنه چه نکنه , ما مسلمآ بیشتر در موردش خواهیم فهمید. این بازی بخشی از دنیای ماست.شما بعد از بازی کردن اون مهر و علاقه زیادی به شخصیتهای ساخته شده Valve پیدا خواهید کرد , مخصوصآ در مورد Gladys همون صدای کامپیوتری.
+ Episode 2 در مورد یادگرفتن چیزهای بیشتر در مورد دنیای HL هست. در حالیکه Episode 3 برای نتیجه گیری و تحلیل خیلی چیزها در این دنیاست. الآن به کجای کار در این 3گانه رسیدین ؟ آیا داستان بازی سوم نوشته شده ؟
* بله , الآن مسآله ای که وجود داره اینه که ما داستان رو چطوری باید بیان کنیم نه اینکه طرح کلی داستان چیه. ما فکر میکنیم که در این مورد قدمهای بزرگی برداشتیم.ولی همون طور که میدونین نمیشه خیلی راحت مقیاسی برای داستان در نظر گرفت.من فکر میکنم مردم بسته شدن پرونده خیلی چیزها رو خواهند دید ولی هنوز چیزهای زیاد دیگه ای هم مونده. چالش بزرگ در مورد سریالی و قسمتی کردن انتشار این بازی هست , اینکه به مردم چطوری بگیم همه چیز در حال حرکت روبه جلو هست و البته چیزهای زیادی هم برای کشف شدن مونده.ولی حس خوبیه که بفهمیم تعداد زیادی از مسائل در این بازی حل میشه.
+ برگردیم به بازیهایی که چیز جدیدی به این سبک اضافه کرده و میکنند.من فکر میکنم چیز جدیدی که Half Life 2 به بازیها اضافه کرد , پایه ریزی شدن بازی براساس فیزیک و اینکه خیلی از عناصر گیم پلی از فیزیک منشآ میگرفتن بود.چیزی که منتظرش هستم در Episode 2 ببینم , بزرگترین معمای فیزیکی هست که ظاهرآ در این نسخه وجود داره.آیا شما میتونین چیز بیشتری در این مورد به ما بگین ؟ و آیا چیز جدید دیگه ای هم برای اولین بار در این بازی دیده میشه ؟
* Doug ! چجوری جوابشو میدی ؟!
Doug Lombardi * اوه ! من نمیتونم به معماهای فیزیکی اشاره بکنم ! به نظر من این یه ترکیب بزرگ از چیزهایی هست که ما در این مدت یاد گرفتیم. حالا به جلو حرکت کرده و اونها رو جمع بندی کردیم. در Episode 1 ما خیلی روی Alyx تمرکز کردیم و تجربه ای که با او داشتیم رو زیادی سفت و سخت ساختیم. در Episode 2 به مقیاس و اندازه ای بزرگتر و عظیم تر و همین طور حماسی تر میرسیم که بیشتر به Half Life 2 شبیه هست تا Episode 1 . ما به محیطهای جدید و متفاوتی میریم که شما قبلآ هرگز اونها رو ندیدین و هرکدوم از اونها سبک گیم پلی مخصوص به خودشون رو دارند. محیطهایی که از سیستم تونل مانند محل زندگی Antlion ها تا رانندگی با Alyx رو دربرمیگیره. برای همینه که من فکر میکنم این نسخه بیشتر ترکیبی از تجربه ها و موارد قبلی هست تا یک چیز واحد و یکسان. همچنین فکر میکنم واکنش کسانی که این بازی رو انجام بدن اینه که به اون علاقه مند میشن و داستان بزرگ اون رو لمس میکنند.این بازی داستانی عظیم تر از اون چیزی که من انتظار داشتم داره و خیلی بیشتر از چیزی که من فکر میکردم در این بازی مشخص خواهد شد. من نمیدونم که این حرفها جواب پرسش شما بود یا نه ولی اینها چیزهایی هستند که ما میخوایم تجربه شون رو به شما بدیم و من تا جایی که بازی لو نره به شما گفتم.
![12.jpg](/proxy.php?image=http%3A%2F%2Fdinosaur.persiangig.com%2F1smile%2F12.jpg&hash=e08fe6542cd503612df5f8c2f38c8b71)
* بله , معلومه. من فکر میکنم چیزهای زیادی هست که ما میخوایم با داستان HL انجام بدیم.تعداد زیادی شخصیت و خیلی چیزهای دیگه که هنوز کامل نشدن.
+ و سخت افزارهای جدید زیادی هست که میتونین ازشون استفاده کنین.
* بله. من اگه جای جورج لوکاس بودم , بعد از تریلوژی اول دیگه کار رو ادامه نمیدادم.چون همه چیز رو به مردم گفته بودم و میگذاشتم که خود اونها داستان رو تحلیل و بررسی کنن. من فکر میکنم ما از داستانهایی که هواداران Star Wars برای این فیلمها میسازن بیشتر از تریلوژی جدیدی که اون ساخته خوشحال میشیم.
+ باحالترین موجودی که در Episode 2 برای اولین بار میبینیم چی هست ؟ شما سیستم روابط و عمل و عکس العمل رو در مورد هیولاهای دشمن به کار گرفتین.این سیستم چطوری کار میکنه ؟
* Hunter باحالترین و جالبترین موجود این بازیه. جنگیدن با Hunter ها خیلی لذت بخش و سرگرم کنندست. در مورد اینکه این سیستم چطوری عمل میکنه , میشه گفت دشمنها با هم متناسب شدن و مثل یک تیم علیه شما جبهه میگیرن. این عامل بازی رو سرگرم کننده تر و جالبتر میکنه , چون شما رو مجبور میکنه که هم در لحظه تصمیم گیری کنین و هم در هنگام جنگیدن با دسته های دشمنان تاکتیکی تر عمل کنین.
+ میتونین به ما بگین که تکنولوژی های بازیتون رو از Episode 1 که در اون نورپردازی HDR اضافه شد , چه بهبودهایی دادین ؟
Gabe * ما روی Shadow Mapping کار کردیم.همچنین Bump Mapping روی اشیای ساکن رو بهبود دادیم تا همه چیز واقعی تر به نظر بیاد. همین طور میشه از سیستم ذرات (Particle System) و سیستم پیشرفته انیمیشن صورت نام برد.همچنین روی جمله ها و عبارات و در مجموع صداگزاری کار کردیم که بیشتر از 2.5 ساعت رو در بازیهای Portal , Team Fortress 2 , Episode 2 شامل میشه.
Jason Mitchell * یکی از فایده های روند سریالی شدن بازیها اینه که به ما فرصت میده رفته رفته Engine بازی رو آپدیت کنیم. ما از زمان عرضه Episode 1 که سال گذشته منتشر شد , کارهای زیادی انجام دادیم.برای مثال ما این بازی رو این دفعه برای کنسولها و کامپیوتر به طور همزمان منتشر میکنیم در حالی که Code Base بازی هم یکسان هست. این بازی روی کامپیوترهای چند هسته ای بهینه سازی شده و از اون طرف با معماری کنسولها هم همخونی داره.ما این دفعه روی محیطهای وسیع تر خارجی در Episode 2 کار کردیم , مخصوصآ چیزهایی مثل رندر کردن برگ درختان و برای این کار از ویژگی های سخت افزاری پیشرفته ای به نام Alpha To Coverage استفاده کردیم.این ویژگی در مورد Pixel Shader ها , مقدار پوشش هر Pixel معین رو مشخص میکنه وقتی از Multi Sample Anti Aliasing سخت افزاری استفاده میکنین.اگه به موضوع علاقه مند شدین میتونم فنی ترش بکنم ! ( من که نفهمیدم چی میگه ! )
+ فکر میکنم خواننده ها مشتاق شنیدن باشن !
* در گوشه و کنار Polygon ها , جایی که Multi Sample Anti Aliasing کم میاره مثل برگهای هر درخت , ما میتونیم به وسیله Texture Map تعیین کنیم که هر Pixel چقدر پوشش داده بشه.برای همین میتونیم جزییات بسیار زیادی رو در برگها داشته باشیم.این کار باعث میشه شما برگهای بدون گوشه (Anti Aliased) رو در این بازی ببینین که معمولآ در بازیهای دیگه وجود ندارند.همه اینها در Episode 2 برای اولین بار انجام میگیره.
+ من متوجه شدم که در یکی از Cut Scene های Episode 2 دوربین برای اولین بار از چشم Gordon Freeman خارج میشه.شما قبلآ گفته بودین این کار رو انجام نمیدین , چون بازیکنها این طوری بیشتر حس میکنن که گوردن فریمن هستن. چه دلیلی برای این کار وجود داشته ؟
Gabe * اوه ! من واقعآ نمیدونم ! البته از این خوشحالم که قوانین خودمون رو شکوندیم !
Doug * این اتفاق در Half Life 2 هم افتاد.Alyx در اوایل بازی شما رو از جایی بلند میکنه .دوربین حدود 5 ثانیه از شما جدا میشه ولی این صحنه کلآ 10 ثانیه بیشتر طول نمیکشه.
![29.jpg](/proxy.php?image=http%3A%2F%2Fdinosaur.persiangig.com%2F1smile%2F29.jpg&hash=80bb92006f53b8d2e13ba791aa3c4156)
* بعضی وقتها اگه شرایط مناسب باشه ما جلوتر از برنامه هم صداها رو ضبط میکنیم.ولی معمولآ این کار رو در آخرین قسمتهای ساخت بازی انجام میدیم.مثلآ در صحنه ای از بازی چیزی رو میبینیم که میخوایم صداشو تغییر بدیم یا مثلآ با دیدن قسمتی از بازی از صداپیشه اون میخوایم صداشو طعنه آمیزتر بکنه.
+ من از اونجایی که کنجکاو هستم این سوال رو میپرسم.اگه شما صدای یه نفر رو ضبط کنین و این کار قبل از انتشار اطلاعات مهمی از بازی باشه , چطوری میتونین امنیت این اطلاعات و لو نرفتن اونها رو تضمین کنین ؟
* خب ما قبلآ در یه لحظه دیدیم که همه Source Code بازی Half Life 2 در اینترنت پخش شده ! ولی خوشبختانه از اون موضوع درس گرفتیم تا یه کم بیشتر به امنیت توجه کنیم.
+ شما بعد از اون چه کارهایی برای افزایش امنیت برنامه هاتون انجام دادین ؟
* اینش دیگه به شما ربطی نداره ! ( میخنده ! )
+ جواب خیلی خوبی بود ! شاید یه نفر رو با یه تفنگ دم در گذاشتین ؟! ولش کن ! به Team Fortress 2 بپردازیم.اون سکانسهای انیمیشنی سربازها به نظر من بی نظیره. اونها خیلی خوب نمایش داده میشن و صداها هم عالیه و در کل کیفیتی مثل انیمیشنهای Pixar رو تداعی میکنه. به نظر من حتی این سکانس میتونه به یه فیلم کوتاه تبدیل بشه ! آیا شما میتونین چیزی فراتر از یه بازی با اونها بسازین ؟
* ما در نظر داریم 9 تا از این سکانسهای کوتاه بسازیم. برای هر کلاس شخصیتی یکی. من فکر میکنم طرفداران خیلی از دیدن این شخصیتها خوشحال هستند , چون این یک بازی Class Based (برپایه کلاس شخصیتها) هست و بازیکنها دوست دارن خودشون رو در نقش هر شخصیت قرار بدن و این همون کاریه که ما داریم میکنیم.
+ عالیه , اگه راستشو بخواین در بین این 3 بازی جدیدی که در Orange Box وجود دارن , من از بازی Team Fortress 2 کمترین اطلاعات رو دارم.اگه شما بخواین به من به عتوان یه طرفدار Half Life 2 در مورد این بازی و احیانآ دلیلی برای فروش اون توضیح بدین , چی میتونین بگین ؟
* این بازی یک Multiplayer برپایه کلاسهای شخصیتی هست. فکر میکنم تفاوتهای خیلی زیادی بین بازی کردن در نقش Scout (پیش آهنگ) و Heavy (متخصص سلاحهای سنگین) و یا Medic (دکتر) وجود داره.برای همین این بازی تفاوت زیادی با Counter Strike در به کار گیری نقش هر بازیکن داره. منظورم اینه که Counter Strike خیلی صاف و ساده هست و تنوع زیادی در اون وجود نداره , درحالیکه تفاوتی عظیم بین یک Engineer (مهندس) که وسایل گوناگون رو مدیریت میکنه و یک Sniper وجود داره.بنابراین این بازی طیف بسیار وسیع تری از سبکها و استیلها رو در مقایسه با سایر بازیها دربرمیگیره.
+ و سوال آخر در مورد Steam . آیا کسی که میخواد بازیش رو روی اون قرار بده باید کار خاصی بکنه ؟ مثلآ من یه بازی ساختم و میخوام روی Steam قرار بدم.باید چیکار کنم ؟
* یه Email به ما بزنین !
+ اگه این بازی چرند بود چی ؟!
* خب در صورتی که بازی چرتی باشه ما به شما میگیم برین گمشین ! ( با صدای بلند میخنده ! ) تو الآن به من گفتی که این بازی ای که ساختی چرنده , پس منم حرفتو قبول میکنم ! ( بازم میخنده ! ) ما که نگهبان دروازه نیستیم که بخوایم برای شما در مورد انتشار بازیتون تصمیم گیری کنیم. طرز تفکر ما اینه که مثلآ ابزار Source SDK رو در اختیار مردم قرار میدیم تا باهاش چیزهای گوناگون بسازن. اگه نظر ما رو بخواین , در مورد Steam هم همین طوره و ما به اون به چشم ابزاری برای توسعه دهنده ها نگاه میکنیم. ما با اونها جوری رفتار میکنیم که دوست داریم بقیه با ما رفتار کنند. ما از راه کمک وارد میشیم نه مثل یه نگهبان که با همه چیز برخورد جدی میکنه.
+ به نظر شما بزرگترین تغییر در صنعت بازیها در این ده سال اخیر چی بوده ؟ در ده سال آینده چی ؟
* خب من فکر میکنم بزرگترین چیزی که مردم باید بهش توجه کنن تغییر جهت بازاریابی و توزیع بازیها از روش سنتی به روش دیجیتالی هست. به نظر من این تغییر جهت به سود خلاقیتهایی هست که باعث ایجاد محتوای جدید میشن. همچنین فکر میکنم در ده سال آینده شاهد بیرون اومدن بازیها از حالت یک رسانه مستقل خواهیم بود و همه میخوان به جای اینکه حتمآ یک شرکت بازیسازی بسازند , یک شرکت سرگرمی سازی داشته باشند. وقتی شما نتونین در تجارت فیلم و تلویزیون داخل بشین , میتونین به راحتی تجارت سرگرمی سازی رو انتخاب کنین. من فکر میکنم مشتری ها این نکته رو با انتخاب Pokemon یا فروش بالای بازیهای Harry Potter اثبات کردن.البته ما هنوز در مورد چیزهایی مثل نحوه تولید , عوارض تولید و ... مشکلاتی داریم که با اون چیزی که مشتری ها ازمون انتظار دارن تفاوت داره.
+ جالبه ! شما تاریخ مشخصی برای عرضه Orange Box تعیین کردین ؟
* نسخه های PC , XBOX 360 دهم اکتبر در مغازه ها برای فروش گذاشته میشه.در اروپا این تاریخ دوازدهم اکتبر هست. زمان آغاز به کار Steam هم 12:01am در روز دهم اکتبره. برای نسخه PS3 هم هنوز روز خاصی مشخص نشده.
+ از وقتی که به ما دادین خیلی ممنون.
![14.jpg](/proxy.php?image=http%3A%2F%2Fdinosaur.persiangig.com%2F1smile%2F14.jpg&hash=c6fef47d86599f4d40a5e56f7e0377ef)
موفق باشین.
آخرین ویرایش: