نه بابا ! توی همه بازیهای Tom Clancy به آمریکا حمله میکنن ! این بشر ذهنش اینقدر کشش نداره که برای یکار هم که شده این تروریستها و حمله ی به آمریکا رو از ذهنش پاک کنه و به فکر یه داستان جدید باشه...
آدم وقتی چیزی مثل MGS رو (از نظر داستانی) بازی میکنه و بعدش میاد مزخرفی به نام SC (باز هم از نظر داستانی وگرنه از نظر GamePlay به نظر من خیلی عالی کار شده...خیلی بهتر از MGS) رو بازی میکنه کاملا متوجه میشه که کشش مغز Tom Clancy بیشتر از حمله به آمریکا نیست...
در واقع این فرمول ساخت بازی توسط Tom Clancy هستش...اولش میاد GamePlay رو طراحی میکنه...بعدش هم برای خالی نبودن عریضه یه داستان (حمله ی همیشگی به آمریکا و نجات اون توسط یکنفر به تنهایی!) براش مینویسه و تحویل ملت میده...مردم هم (با شما دوستان نیستم...منظورم بیشتر با اغلب آمریکاییها بود) که بیشتر به گرافیک و گیم پلی علاقه دارن تا داستان کارشون به جایی میرسه که میان توی فرومها این بازی رو با چیزی مثل MGS مقایسه میکنن...
اگه کتابهاش رو خونده باشین (Red Strom Rising و The Hunt For Red October) هم میبینین که مغزش کششی بیشتر از یه مشت تروریست نداره که به آمریکای همیشه خوب و معصوم حمله میکنن (هر چند که داستانهای کمی متفاوت تر از کارهاش توی صنعت بازی هستن)....
تنها اشکالی که میشه به Thomas Clancy گرفت همینه که هیچوقت یه کم داستان رو بیشتر کش نمیده...هیچوقت تلاش نمیکنه که یه کمی عاطفه بیشتر با داستان مخلوط کنه...
من این جمله رو زیاد گفتم ولی باز هم میگم : شما توی قسمت چهارم (Double Agent) وقتی که Sam به Enrica میگه : "خواهش میکنم منو Sam صدا کن" , حالتون بهم نخورد ؟!
شخصا چونکه تا بحال یه عاطفه ی درست و حسابی از سم ندیده بودم (حضور Sara هم توی سری برای خالی نبودن عریضه هستش...مرگش هم درست مثل وجودش خیلی بد ترتیب داده شده بود بطوریکه بازیکنی که هیچوقت از قبل با سارا ارتباط برقرار نکرده , با مرگش هم هیچ احساس اندوهی بهش دست نمیده...) و وقتی که Tom مثلا میخواد به سم یه کمی عاطفه بده , بازیکن بدجوری کف میکنه که این جمله دیگه از کجای سم بیرون اومد ! این همون سم هستش ؟!
از قسمت چهارم به بعد خط داستانی یه کمی تغییر کرد...دختر سم کشته شد فقط برای اینکه کمی عاطفه قاطی داستان بشه (که مزخرفترین چیزی بود که من توی صنعت بازی دیدم) اصلا انگار نه انگار که سم باید شکسته تر بشه...حرکات جدیدتری بهش اضافه شد...قویتر شد و صورتش هم یه کمی پیرتر شد...ولی جالبتر اینه که بغیر از ابتدای بازی دیگه هیچ اشاره ی درست و حسابی به سم و دخترش نمیشه...
هیچ احساس غمی رو توی سم ندیدیم...ندیدیم که یکبار توی چشماش اشک جمع بشه...یکبار ماموریتش بخاطر زندگی شخصیش دچار مشل بشه...یکبار هم که شده این NSA لعنتی رو بگذاره کنار و با خودش فکر کنه که اگه ایقدر NSA ازش کار نمیکشید و هی زرت و زرت دنبال ماموریت نمیفرستادش ممکن بود که الان در کنار همسر و دخترش باشه...ممکن بود الان به جای اینکه برای دیدن دخترش باید به سر قبرش میرفت , میتونست به در اتاقش بره و ببیندش...
ومتاسفانه یکبار هم ندیدیم که سم از خودش بپرسه که تمام این کارهایی که کرده , تمام تروریستهایی که گرفته , تمام کمکهایی که به NSA آشغال کرده , شاید ارزشش رو نداشت...شاید اگه این کارها رو نمیکرد , شاید اگه بیشتر با خانوادش بود , شاید اگه با دخترش روابط صمیمانه ی بیشتری داشت , دیگه مجبور نبود که در آخر عمری هنوز هم در حال جنگیدن باشه...جنگیدن برای پیدا کردن این پاسخ که آیا کارهاش درست بوده ؟
و این همون چیزی هست که باعث میشه من Sam Fisher رو بعنوان قهرمانی که دوست دارم داشته باشم انتخاب نکنم...قهرمان من Solid Snake هست ولی چرا Sam نیست ؟
شاید بخاطر این باشه که آقای Clancy به خودش زحمت نداده که کمی بیشتر شخصیت Sam رو Complex بکنه...شاید بخاطر اینه که Sam هیچوقت از خودش نمیپرسه که چرا مبارزه میکنه ؟ هدفش توی این کارها چی هستش ؟ آیا میدونه خوبی و بدی چیه ؟
شاید بخاطر اینه که Sam دوست داره ازش استفاده بکنن...شده تبدیل به ابزار دست سیاستمدارهایی که کارشون گند زدن به چهار گوشه ی دنیا هست و شعارشون آزادی محسوب میشه...و در این بین هم بزرگترین چیزی که من رو آزار میده اینه که سم هیچوقت از خودش نمیپرسه چرا ؟
توی سریهای در دست ساخت جدید Tom Clancy چی دیدین ؟ بغیر از یه مشت تروریست و جنگ و دعوا چیز دیگه ایی دیدین ؟
توی End War چی خواهید دید ؟ اگه داستان پرباری دیدین منو حتما صدا کنین !
توی Air Combat چی میبینین ؟ فکر میکنین که به غیر از یه مشت تروریست که مثل تمام داستانهای تام کلنسی به آمریکا حمله میکنن چیز دیگه ایی میبینین ؟
توی SC 5 چی میبینین ؟ توی Conviction چی خواهیم دید ؟
شخصا امید بیشتری به Conviction دارم...امیدوارم که شاید سم بالاخره متوجه بشه که دشمن اصلیش نه تروریستها و نه یه مشت عرب بودن...شاید سم متوجه بشه که دشمن اصلیش NSA و سازمان زیر مجموعش (Third Echolon) بوده...سازمانی که سم ابزار دستشون بوده...
امیدوارم که توی این قسمت "گریمز داتیر" کمی عاطفه به سری اضافه کنه...
و فقط میتونم بگم که امیدوارم...
این پست در مورد سری SC نبود بلکه تاییدی بود بر پست جناب Dj Esi ی و وقایعی بود که تمام کسانی که سری بازی های Thomas Leo Clancy رو بازی کردن باهاش آشنایی داشتن...برای اون دسته از طرفدارهای TC امیدوارم که سری بازیهای جدیدش بهتر از سری بازیهای قبلیش باشه (از هر نظر و بالخصوص از نظر داستانی...)
متشکرم...Nemesis
P.S : خواهشمندم که از اشاره به اینکه من سری بازیهای TC رو بازی نکردم پرهیز کنین , چونکه توهینی به شعور و Career ام بعنوان یه بازیبار میشه...4 سری SC رو بهمراه 3 بازی موبایلش بازی کردم...تمامی GR ها رو به اتمام رسوندم...4 سال پیش که همه توی GameNet ها CS بازی میکردن کار من بازی Rainbow Six بود...
و با تمام این اوصاف هنوز هم میگم که Tom Clancy بازیساز سطحی نگری هست و فقط از نظر تئوریهایی که برای GamePlay بازیهاش میده قابل ستایشه و نه از نظر داستانی...
اگه باور ندارین...به قلبتون رجوع کنین...اون بهتون دروغ نمیگه...