خیلی ها، مخصوصا در آمریکا، به دنبال این هستند که یک شورای صنفی برای بازیسازان تشکیل بدهند. اما چرا تا کنون همچین اتفاقی نیفتاده، و چرا هی به هی زیر پای این ایده، سنگ می اندازند؟
Game developers need to unionize
به مثابه ی خیل عظیمی از شغلهای برنامه نویسی، لزوم یک شورای صنفی برای بازیسازان زمانی حس میشود که میبینیم بدون اضافه کاری و پول اضافه، خیلی از بازیسازان هفته ای 60 ساعت کار میکنند. "به عنوان یک بازیساز، من کار کم، و پول کم را قبول میکنم، چون کمتر کسی از بازیسازی سر در می آورد و من ازین امر لذت میبرم". خیلی از بازیسازها چنین حرفهایی میزنند. و کم عجیب است؟ کمتر کسی از بازیسازی سر در می آورد، و همین لذتی است برای بازیسازان تا خود را خاص بشمارند (من به شخصه به عنوان یک بازیساز نوپا خودم را همینگونه میپندارم، و برای خیلیها مجانی کار میکنم). اگر شورای صنفی تشکیل شود، افرادی خواهند بود جدا از احساسات، از حقوق بازیسازان دفاع خواهند کرد، و خواهند گفت که "تو لذت میبری، اما از حقوقت خبر داری؟"
ولی از آن طرف، به گفته ی خیل عظیمی از مدیران سکتور تکنولوژی و همچنین مدیران سیلیکان ولی، یک شورای صنفی برای هر بخشی از تکنولوژی، پایان برنامه نویسی در آمریکا، و مهاجرت سازندگان بازی به هند و چین را رقم خواهد زد. که به نفع مشتری نیست، چون هندیها و چینی ها از میان بدترین کد نویسان هستند.
ورشکستگی Telltale Games و اعتراف دن هاوزر (لید دیزاینر راکستار نورت، سازنده ی گرند تفت آتو) به اینکه از برنامه نویسانش هفته های 100 ساعتی (!) بیرون کشیده بدون هیچ چشمداشتی، فقط به خاطر اینکه احتمالا به آنها گفته "شما دارید یکی از بهترین بازیهای دنیا را میسازید، پس به اشتیاق خود کار کنید تا پول" بازیسازان را به این فکر کشانده است که یک شورای صنفی لازم دارند، و حتما یک شورای صنفی لازم دارند.
اما متاسفانه یک شورای صنفی به نفع افرادی مانند من نیست که میخواهند در آینده ای نه چندان دور، ویزای کار دریافت کنند و در استدیوهای تریپل ای مشغول کار شوند، چونکه، هرچقدر که کار بازیسازان مهاجر درست باشد، یک شورای صنفی یعنی انتهای قبول کردن مهاجران برای کار.
به امید اینکه بازیسازان ایرانی نیز شورای صنفی تشکیل دهند.
Game developers need to unionize
به مثابه ی خیل عظیمی از شغلهای برنامه نویسی، لزوم یک شورای صنفی برای بازیسازان زمانی حس میشود که میبینیم بدون اضافه کاری و پول اضافه، خیلی از بازیسازان هفته ای 60 ساعت کار میکنند. "به عنوان یک بازیساز، من کار کم، و پول کم را قبول میکنم، چون کمتر کسی از بازیسازی سر در می آورد و من ازین امر لذت میبرم". خیلی از بازیسازها چنین حرفهایی میزنند. و کم عجیب است؟ کمتر کسی از بازیسازی سر در می آورد، و همین لذتی است برای بازیسازان تا خود را خاص بشمارند (من به شخصه به عنوان یک بازیساز نوپا خودم را همینگونه میپندارم، و برای خیلیها مجانی کار میکنم). اگر شورای صنفی تشکیل شود، افرادی خواهند بود جدا از احساسات، از حقوق بازیسازان دفاع خواهند کرد، و خواهند گفت که "تو لذت میبری، اما از حقوقت خبر داری؟"
ولی از آن طرف، به گفته ی خیل عظیمی از مدیران سکتور تکنولوژی و همچنین مدیران سیلیکان ولی، یک شورای صنفی برای هر بخشی از تکنولوژی، پایان برنامه نویسی در آمریکا، و مهاجرت سازندگان بازی به هند و چین را رقم خواهد زد. که به نفع مشتری نیست، چون هندیها و چینی ها از میان بدترین کد نویسان هستند.
ورشکستگی Telltale Games و اعتراف دن هاوزر (لید دیزاینر راکستار نورت، سازنده ی گرند تفت آتو) به اینکه از برنامه نویسانش هفته های 100 ساعتی (!) بیرون کشیده بدون هیچ چشمداشتی، فقط به خاطر اینکه احتمالا به آنها گفته "شما دارید یکی از بهترین بازیهای دنیا را میسازید، پس به اشتیاق خود کار کنید تا پول" بازیسازان را به این فکر کشانده است که یک شورای صنفی لازم دارند، و حتما یک شورای صنفی لازم دارند.
اما متاسفانه یک شورای صنفی به نفع افرادی مانند من نیست که میخواهند در آینده ای نه چندان دور، ویزای کار دریافت کنند و در استدیوهای تریپل ای مشغول کار شوند، چونکه، هرچقدر که کار بازیسازان مهاجر درست باشد، یک شورای صنفی یعنی انتهای قبول کردن مهاجران برای کار.
به امید اینکه بازیسازان ایرانی نیز شورای صنفی تشکیل دهند.