شعر برای بازی

esm nadaram

کاربر سایت
سلام دوستان این تاپیک رو زدم که درباره بازیها هرکسی شعری داره بنویسه.
دستا همه زیر چونه


همه به صورت هم خیره شدیم.
نمی‌دونیم چی‌ کار کنیم دیگه خسته شدیم،
به بچها پیشنهاد میدم بریم یه کم گیم بزنیم توی رگ
پس همه باهم داد می‌زنیمm.a.g,m.a.g
بعد از ۲ ۳ ساعت بازی کردن.
همه دوستان پهنن وسطه اتاق
چون که کفو خون قاطی‌ کردن.
مامان صدامون می‌زنه
میگه: بچها شده وقت ناهار
مامان غذاها رو میاره سر سفره مثل بازیهdinner dash

ماهم غذا رو می‌خوریم تا اینکه میرسیم تهش
حالا چه بازی می‌چسبه بعد از ناهار
پس همه باهم داد می‌زنیم geras of war

همه می‌رن تو اتاق درست عینه باغ وحش
من دسته رو گرفتم توی دستم
یه طوری عرق کردم که انگار مست مستم
همه دارن دعوا می‌کنن سر اینکه دسته رو بگیرن
بابا لامصّبا میخوان مارکوسو از من پس بگیرن
.بعد ازgears of warمیرسیم به سلطان یعنی god of war

همه چراغها شدن off

بعد از چراغها فک‌ها شدنdrop off

همه ساکته ساکت، همه خشکشون زده درست عینه ماکت
واااای پسر نگا کن به شلوار مارکت، خیسه خیسه
هه هه.
ساعت شده ۴ صبح من خوابم.
یکی‌ از دوستم میاد بم میگه حسینwake up

بیا alan wakeرا دریاب
اما بلند میشم میبینم هنوز بازی نیومده.
ای خدا زود تر برسون این بازی رو
آیا من میبینم اون روزی رو
که دستم بخوره به پکش
بازی رو ۱۰ بار برم تا آخرش.:smile:
 
این لرزشی که 20 دقیقه پیش اتفاق افتاد رو حس کردی؟ تن نیما یوشیج بود که تو گور لرزید...

نفس باد صبا اشکفشان خواهد شد
عالم پیر به یکباره خــراب خواهد شد

اگر این شعر تو هم صفر باد صبا شود
دارکفیلدا، مغز آدم در دو جهان کن فیکان خواهد شد

به یقین اگر این خط به خدا نیز رسد
جبرئیل در محضر حضرت دوست دل نگران خواهد شد

من که از علم چکامه تنها کـَمـَکـی میدانم
حتم دارم که دگـــر این طبع گران بی صدا خواهد شد
 
شرمنده شعر از این بهتر به مخم نرسید:

من فقط عاشق اینم، بشینم به پای پی سیم
صبح تا شب بازی بکنم، با کیبورد و موس پی سیم
بشینم یه گوشه دنج، فیر و بتمن بزنم
ان اف اس بازی بکنم، لایی و ترمز بزنم
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or