رستگاري در زير باران ! (Heavy Rain)

  • Thread starter Thread starter MANIX
  • تاریخ آغاز تاریخ آغاز

MANIX

کاربر سایت
heavyrain2.jpg


درود.

فصل پاييز است ، در خانه در فضاي كاملا ساكت رو به روي پنجره نشسته ايد. ليوان قهوه در دستانتان است و گرماي قهوه از طريق ليوان دستانتان را داغ مي كند. در خيابان پايين ساختمان شما مادري دست بچه اش را گرفته و در حال رد شدن از خيابان است. دست فروشي كنار پياده رو در حال كاسبي است. پليس سر چهارراه ماشين ها را هدايت مي كند. كمي دور تر دو نفر با هم دعوا مي كنند. بچه اي كيف به دست از سرما مي لرزد و دوان دوان به خانه مي رود.

آسمان تيره است ، جرعه اي قهوه تان را مي نوشيد و گرما را در وجودتان حس مي كنيد. ناگهان صداي مهيب شيشه را مي لرزاند ، نور شديد هم پس از آن مي درخشد . آسمان حرفي براي گفتن دارد. در حالي كه به خيابان نگاه مي كنيد قطره اي كوچك روي شيشه مينشيند. قطره ها بيشتر مي شوند . درست است ، باران گرفته. مردم در خيابان لبخند زنان از برخورد قطات باران به صورتشان سرعتشان را زياد كرده و به دنبال سر پناهي مي گردند. كساني كه چتر دارند ، هيچ ترسي از باران ندارند. ولي دست فروش چطور؟... بچه مدرسه اي كه از سرما مي لرزيد چطور؟ ... آن دو كه دعوا مي كردند پس از بارش باران بي خيال دعوا شده و راه خود را ادامه مي دهند. پليس ناسزايي مي گويد و ماشين ها بوق مي زنند.

جرعه ي بعدي ليوان قهوه را مي خوري و از باران لذت ميبري. باران شديد تر شد... شديد تر ... شديد تر. مردم ديوانه شدند... فرار مي كنند و دنبال سر پناهند. صداي باران ناراحتت كرده و پرده را مي كشي ، اما باران همچنان مي بارد.

قصد داريم در اين تاپيك به بررسي تريلر ها و ويديو هاي بازي فوق العاده Heavy Rain بپردازيم. اين بازي حرفها و چيزهاي بيشتري از آن چيزي كه ميبينيد دارد و شاهكار كيج به اين راحتي ها قابل توصيف نيست.

اين نقدهاي تحليلي به ترتيب تاريخ تريلرهاي عرضه شده نوشته مي شود.

تريلر اول: مديسون در خانه قاتل !

تريلر با صحنه اي آغاز مي شود كه مديسون با موتور خود رو به روي خانه اي ايستاده. باران شديد مي بارد و دو كودك در زير اين باران سنگين در حال توپ بازي كردن هستند.

در همين صحنه ي اول خانه ي قاتل يك خانه دو طبقه بزرگ است كه با توجه به نوع فيلم برداري مديسون را بسيار كوچك تر از خانه ي مورد نظر مي بينيم. در اين نما حقارت و ضعف اين كركتر در مقابل يك قدرت بزرگتر و خطر ناك تر بسيار جلب توجه مي كند. نماي بزرگ خانه در كنار مديسون كه در مقابل آن كوچ به نظر مي رسد از همين ابتدا اتمام حجتي با مخاطب مي كند كه با چيز بزرگي رو به رو است.

در همين نما درختي خشك و كمي تر سناك طوري در تصوير قرار گرفته كه حسي مرده و خشكي را به شما مي دهد.

در نماي بعدي دو بچه را مي بينيم كه با هم مشغول بازي در زير اين باران هستند و در نماي بعد دو مادر را كه زير چتر مشغول حرف زدن هستند را مي بينيم. كالسكه اي در سمت چپ و دور از دو مادر قرار دارد .

اين صحنه تصويري گنگ و كمي هولناك به ما مي دهد كه دو رابط مادر و فرزند در زير اين كولاك شديد به دور از هم هستند و بچه ها ي بي گناه بدون مراقبي در نزديكي خانه قاتل مشغول بازي هستند.حسي تنها به شما دست مي دهد و مي دانيد كه كسي مراقب شما نيست.

سكانس بعد به خانه ي قاتل مي رويم ، از پشت پنجره اي كدر و كثيف خانه قاتل به طور مات معلوم است. در نماي بعد 4 كلاغ از سقف خانه با نخ آويزان هستند. اين دو نما جلوه اي مجهول از خطر رو به رو به ما مي دهد. پنجره ي كدر و كثيف احساس متروك بودن را به آدم مي دهد. و 4 كلاغ مرده كه در تئوري نماد شناسي و سمبليك نماد شيطان و شرارت هستند طوري از سقف آويزان شده كه تعريفي كوتاه از قاتل مي كند. كيج در Fahrenheit هم از كلاغ براي نشان دادن اين گونه احساسات استفاده مي كرد.

مديسون جلوي خانه گزارش كار خود را ضبط مي كند و از پنجره ي باز آشپزخانه به داخل خانه قاتل مي آيد. در اين صحنه ناگهان پنجره پشت مديسون بسته مي شود و همين سكانس به شما نشان مي دهد راه بازگشتي نيست.

صداي خفه و خلاء مانندي شروع مي شود و حال به خانه مي آيم. قابهاي عكس از ديوار آويزانند و اين نشان مي دهد حداقل قبلا در اين خانه انسان زندگي مي كرده و شايد هنوزهم اينجا باشد. صحنه بعد ماهي بزرگي به ديوار چسبيده كه خيلي عجيب و شك بر انگيز نور پردازي مي شود.

ميدسون يخچال را باز مي كند ، چراغش روشن است. در راه رويي تاريك راه مي رود ، فضا به شدت مرده و تاريك است ولي دو چراغ در سمت راست روشن هستند كه ديگر شما را متقاعد مي كند در اينجا كسي زندگي مي كند. در نماي بعد او از راه پله ها بالا مي رود و مي بينيد كه سه سر گوزن به ديوار چسبيده. اين آدم چه كسي مي تواند باشد؟... دكور لوكيشن ها فوق العاده است و حيوانات مرده در اين خانه زياد هستند. سايه ي ميدوسن در تقارن با او از پله ها پايين مي رود.

ميدوسن در اتاقي را باز مي كند. كف پوش قرمز اتاق دقيقا با هدف ساخته شده و همانند فيلم هاي كوبريك حسي مرموز به شما مي دهد. ناگهان پاهاي مردانه اي را مي بينيد كه از راه پله ها بالا مي آيد. ميدسون فرار مي كند و قاتل حالا به دنبال او و قصد كشتن او را دارد. آنجلو بادالامتي كه فيلم هاي ديويد لينچ را آهنگ سازي كرده ، باز هم همانند Fahrenheit با ضرب آهنگي تند و كوبنده شما را از طريق موسيقي شوكه مي كند.

نبرد بين مديسون و قاتل ادامه دارد تا اينكه ناگهان صحنه تمام مي شود و بازهم صورت مديسون در زير باران شنان داده مي شود كه با طراحي چهره فوق العاده ي Quantic Dream حس وحشت و نگراني را در عمق صورت و چهره مديسون مي بينيم كه ذرات باران با تر كردن آن اين حس را بيشتر هم مي كنند. تريلر پس از اين صحنه تمام مي شود.

اين ويديو اعلام شده است كه در بازي وجود نخواهد داشت و صرفا براي نشان دادن تكنيكها ي بازي ساخته شده. هر چند پيش بيني مي شود كه به صورت يك دموي قابل بازي عرضه شود.

تحليل ويديو ي بعدي به زودي در همين تاپيك قرار مي گيرد.

ممنون.
 
درود.

قسمت دوم رو زود آماده كردم. دوستان ما در اين تاپيك قصد تعريف كردن تريلرها رو نداريم ، بلكه مي خواهيم اين بازي را آن گونه كه هست بشناسيم و به قولي نقدي تحليلي بر آنها داشته باشيم.

تريلر دوم: نورمن جيدن در قبرستان ماشين ها

اين دمو نورمن جيدن مامور FBI را نشان مي دهد كه قصد دارد در قبرستان ماشينها اطلاعاتي را در مورد ماشين مورد نظر پيدا كند.

بازهم مانند هميشه باران شديد مي بارد و نورمن با ماشين خود به قبرستان ماشينها مي رود. جلوي در اين مكان يك تابلو اخطار نوشته شده كه در اطراف ماشينها نرويد. اين تابلو در واقع يك اعلام خطر هم است كه با يك نماي بسته و كاملا مختص نشان داده مي شود.

ديويد كيج پافشاري زيادي بر احساسات و انتقال آن به مخاطب دارد كه يكي از روشهاي اصلي او ، القاي حس و جو مورد نظر با استفاده از محيط ها و لوكيشن ها است . به وضوح معلوم است كه آثار محيط سازي او از كارهاي كارگرداناني مانند لينچ و فينچر وام گرفته. البته خود كيج هم به اين دو موضوع اشاره كرده بوده. اما طراحي دكوراسيون و نماد سازي در آنها كمي بيشتر به كارهاي كوبريك شبيه است ، البته از الهام گرفتن كارهاي هيچكاك هم نبايد گذشت . (در كل كيج بهترين ها را الگو قرار داده).

در اين دمو رنگ بندي محيط عالي كار شده و سه رنگ :زرد (آهنگ زنگ زده) ، سياه و سفيد جوي مرده و فرسوده و البته ترسناك خلق كرده. در بيشتر نماهاي باز كه در بيرون اتفاق مي افتد دود سفيد و ياه سياهي را در دور دست در آسمان تيره مي بينيم كه بسيار شبيه به منظره گرايي هاي هيچكاك كار شده. اين دود حسي از خطر را در مخاطب ايجاد مي كند.

نكته بعدي در همين اوايل صداگذاري بي نقص بازي است. كيج به طور استادانه ترجيح داده به جاي استفاده از موسيقي صداي محيط را مكمل تصاوير كند كه صد البته تاثير بسيار بيشتري دارد. و اما صداهاي اين مكان تركيب شده از صداي دستگاهاي آهن خورد كن و در كل ماشينها كه واقعا گوش خراش هستند و مانند هيولايي لرزه به تن آدم مي اندازند. عنصر بعدي در صدا باران است. صداي شديد باران و برخورد آن با گل روي زمين مكمل عالي براي صداي آهنگي دستگاها است. و در آخر صداي پاي نورمن كه بسيار خفه و كم در ميان انبوه صداي دستگاها گم مي شود.

نوعي ماشيني شدن و گرفتاري نورمن را در ميان ماشينها مشاهده مي كنيم. در ايدئولوژي كيج اشاراتي به دنياي مدرنيزه و ماشيني ديده مي شود كه قبلا در Fahrenheit هم آن را ديده بوديم. اما در Heavy Rain مخصوصا اين صحنه اين موضوع بسيار زيبا و بيشتر نمايان مي شود.

نورمن در اينجا با قرار دادن دستهاي خود در زير بغل و ناراحتي از باران نوعي نماد انسان ضعيف و گرفتاره مدرنيزه است كه باراني شديد همانند تازيانه بر او مي بارد و سردرگمي او ميان اين صداها و ماشينها مصداق همين موضوع است.

نورمن با جك كه يك سياه پوست است در مورد ماشين مورد نظر سوال مي پرسد اما جك از پاسخ به او امتناع مي كند و مي رود.

نورمن با كمي جستجو به جمجمه ي يك انسان در اسيد بر مي خورد و اينجا است كه جك با اسلحه پشت او مي آيد. در اينجا است كه موسيقي فوق العاده تنش آور جو را طوري هيجاني مي كند كه ضربان قلب شما بالا مي رود. پس از يك مبارزه نورمن اسلحه را مي گيرد و قصد اعتراف گرفتن از جك دارد. نورمن به قرص معتاد است و حالا حالش به هم مي خورد . سرگيجه مي گيرد و به زمين مي افتد. جك در اينجا خنده كنان جملات جالبي را مي گويد كه به اين شرح است:" چي؟ اونا به شما آشغالا اجازه مي دهند تو FBI باشيد؟... خدا به داد آمريكا برسه".

نورمن بي هوش مي شود و بعد در يك سكانس ديگر در يك ماشين با دستهاي بسته است. جك قصد دارد ميان ماشين له كننده ماشين قراضه ها او را نابود كند. اين سكانس به نظر من گل سر سبد اين تريلر است. كيج به طور استثنائي يك انسان گرفتار مدرنيزه و در چنگال زندگي ماشيني را نشان مي دهد كه كاملا گرفتار آن شده. اين صحنه ما را به ياد سكانس تاريخي چارلي چاپلين مي اندازد كه بين چرخ دنده ها ماشيني گرفتار شده. يا ياد صحنه هاي جالب ماتريكس. نورمن آنقدر ضعيف ميان ماشينها است كه در يك لحظه دلمان به حالش مي سوزد و مشاهده مي كنيم چگونه براي نجات خود از دست اين ماشينها تلاش مي كند. اين قضيه وقتي جالب مي شود كه با استفاده از تكنيك تقسيم كردن تصاوير در تصوير نشان داده مي شود. در نماي پاييني چرخه هاي چرخ دنده تيزه ماشين مشاهده مي شود و در نماي بالا نورمن در تلاش براي نجات.

نورمن سر انجام نجات پيدا مي كند و در آخر جك در زير جروثقيل له مي شود. در آخر ما قرباني شدن جك توسط ماشين را به زيبايي مي بينيم كه واقعا بايد به كيج به خاطر خلق چنين مرحله ي كوبنده اي تبريك گفت.

تحليل تريلر بعدي به زودي.
 
واقعا کارت عالی هست حمید جان! :دی منتظر تحلیل های بعدی هم هستیم! :دی فقط در مورد اون تریلر ناجوره چیکار می کنی؟! نمشیه اونو تحلیل کرد! باید از خیرش گذشت! :دی
 
دستتون درد نکنه خیلی عالیه ! :love:
فقط اگر میشه بعد از هر تحلیل لینک اون تریلر رو هم قرار بدید بهتر میشه! :smile:
موفق باشید
 
دستتون درد نکنه واقعا عالی بود . شما باید بازی ساز میشدین ( ولی در قسمت کارگردانی و نویسندگی )
در ضمن اون تریلر ناجوره تحلیل شده هست:cheesygri
 
حتما این تاپیک هم تا یکی دو روزه دیگه میره بین مهم ها!!!
شما چرا مشکل داری با اینکه تاپیک های حمید رضا مهم بشه یا ن]!
مگه مهمه!
مهم مطالب درون اون هستش که واقعا خوندن دارند!

ممنون عالی بود.:smile:
 
درود.

دوستان من الان دست رسي به ADSL ندارم و اگر كسي لطف كنه تريلر ها رو بزاره ممنون ميشم.

اينم بقيه تريلر ها كه كلا تموم ميشه.

تريلر سوم: مديسون در كلاب رقص !

اين دمو يكي از جنجالي ترين تريلر هايي بود كه بسياري با آن مخالف بودند. مديسون در اينجا براي نزديك شدن به كسي كه احتمالا خبرهايي از Origami Killer دارد مجبور مي شود به جاي يك فاحشه رقصنده به او نزديك شود.

به قول كيج بيايم اين قسمت را همانند يك نوجوان 16 ساله نگاه نكنيم. كيج قصد نداشته همانند GTA براي جذب مخاطب صحنات اين چنيني را نشان دهد. اين صحنه يك شخصيت پردازي و توصيف قوي از مديسون دارد . به گفته ي كيج مديسون يك آدم معمولي است كه زياد هم مثبت نيست. بازي Heavy Rain با دو شعار "عشق و رستگاري" قصد توصيف كركترهاي خود را دارد. مديسون را مي توان از جمله شخصيت هايي در اين بازي دانست كه به دنبال رستگاري مي گردد. او يك خبرنگار است كه قصد دارد براي اطلاعات بشتر پرونده Origami Killer را پيگيري كند. در ادامه هدف مديسون ماوراي يك تحقيق و خبرنگاري مي رود. زندگي طوري آن را تحت الشعاع قرار داده كه حال تنها هدف مديسون يك چيز است : " رستگاري". او حاظر است براي اين هدف هر كاري كند.

مديسون با اين ديدگاه حتي حاظر مي شود لخت شده و جلوي مرد مورد نظر برقصد و بدن خود را به نمايش بگذارد. اين صحنه جداي بحث س...ك..س..ي بودن ، واقعا ما را به فكر مي برد؟... در اين سكانس طوري مديسون را مي شناسيم و با او هم ذات پنداري مي كنيم كه باور داريم اگر ما هم در چنين موقعيتي بوديم همين كار را مي كرديم.

در سمت ديگر و بحث كارگرداني اين صحنه ، كيج بسيار استادانه اين مرحله را طراحي كرده . نور پردازي مايل و تقريبا مستقيم به مديسون با عث شده در اتاق تاريك فقط بدن مديسون معلوم باشد و با صحنه اي ديگر آكواريوم آبي رو به رو حسي آرام و س..ك..س..ي به آدم مي دهد. اين نور پردازي ، حركت هاي مديسون و نوع فيلم برداري گاه آدم را به فكر فرو مي برد كه نكند كيج دستي هم در ساخت فيلم هاي Porno داشته !:biggrin1:


تريلر چهارم: اسكات در سوپرماركت

اين مرحله آن چنان همانند تريلر هاي گذشته چيز خواصي براي گفتن ندارد و در ابتدا فقط يك مرحله مخفي كاري و يا اكشن است. اسكات به دنبال اطلاعاتي از پدر يكي از قربانيان Origami Killer است . او يك پير مردي است كه از بيماري آسم رنج مي برد. پدر قرباني يك سوپر ماركت دارد و از دادن هر گونه اطلاعات به اسكات خود داري مي كند.

دزدي به سوپر ماركت مي آيد و اسكات سعي مي كند او را آرام كند. مهمترين بخش اين تريلر همين قسمت صحبت كردن با دزد است. اين قسمت به شدت بزرگسالانه بودن بازي را نشان مي دهد. شخصي با تجربه و سن بالا اگر اين قسمت را بازي كند صد در صد نتيجه بهتري مي گيرد. اين قضيه با سن اسكات بسيار همخواني دارد و كيج واقعا شما را جاي يك همچين كركتري قرار مي دهد. بايد در مدت كوتاهي دزد را آرام كنيد. اگر زياد مهربان و نصيحت كننده باشيد كشته شويد و يا اگر زياد خشن و خشك باشيد شكست بخوريد. كيج كاري مي كند كه شما خودتان را جاي دزد بگذاريد. استرس او زياد است ، زندگي سختي دارد و بهترين راه درك كردن يك دزد است. به خواسته هاي او احترام بگذاريد و سعي كنيد راه بهتري را بدون حالت نصيحت گونه به او پيشنهاد كنيد. آنقدر زيبا مي توان با اين دزد كنار آمد كه در نهايت اسلحه را در جيبش بگذارد و از شما تشكر كند و از مغازه بيرون برود.


تريلر پنجم: براي عشق !

اين تيزر ، صحنه هاي مختلفي از بازي را نشان مي دهد كه روايت كوتاهي از زندگي آخرين شخصيت بازي يعني ايثان است. او يك معمار است كه دو بچه دارد و با همسر خود رندگي خوب و مرفحي دارد. زندگي او بسيار خوب است. ايثان مي گويد:"گاهي وقتها براي اين كه بفهميم چقدر عاشق كسي هستيم بايد قرباني بدهيم." تريلر با بازي او با بچه هايش در باغ خانه شان آغاز مي شود. او در يك تصادف دلخراش يكي از فرزندانش را از دست مي دهد.

در لحظات اول تريلر دنياي شاد ايثان بسيار زيبا نشان داده مي شود. رنگ بندي ها فوق العاده است و بسيار پررنگ و شفاف جلوه مي كند. درست وقتي ايثان پسرش را از دست مي دهد همه چيز تغيير مي كند و سكانس بعدي در باران شديد و رنگ آميزي تيره و دلگيري را نشان مي دهد.

فضاي داخل خانه بسيار سرد جلوه مي كند. ايثان با تك فرزند باقي مانده خود است . جادوي كيج اين بار شما را در قالب يك پدر مي گذارد. به شخصه من با اين كه اين تريلر كوتاه است عشق يك پدر به فرزندش را درك كردم و واقعا حس پدر بودن داشتم.

دنياي ايثان سرد و غم انگيز شده ، او ريش در آورده و حالا بيشتر عاشق فرزند باقي مانده ي خود است ، و اينجا عبارتي كه او در اول تريلر مي گويد معنا پيدا مي كند. ايثان به خانه مي آيد و روزنامه اي را در مورد بازگشت Origami Killer مي خواند. اين بار قاتل فرزند ايثان را دزديده. ايثان آنقدر حول شده كه نمي داند چه كار كند.

به شخصه از شدت هيجان موهاي بدنم سيخ شده بود. اين نمايش فوق العاده است . ايثان هر كاري مي كند تا پسرش را بازگرداند. با پليس در مي افتد و غرق در دنياي خشن مي شود. اسلحه اي دارد و ديگر هيچ چيز را جز بازگرداندن پسرش نمي شناسد.

در آخر تريلر ايثان از بالاي بام يك ساختمان خودش را براي رهايي از دست پليس به پايين پرت مي كند و مي گويد:" هر كاري كه من كردم براي عشق انجام دادم". در اينجا تريلر تمام مي شود و حال مي مانيم كه چه بر سر ايثان آمد.


خب دوستان بررسي تريلر ها HR تمام شد و همانطور كه ديديم ما فقط قطره اي از اقيانوس عميق Heavy Rain را كشف كرديم. اين بازي چيزي است كه حتي با بزرگترين فيلم هاي سينمايي رقابت مي كند. كيج آنچنان با تفكر بازي را ساخته كه به جرعت مي توانم اين بازي را يكي از بهترين بازيهاي قرن نام ببرم.
 
تریلر اول : Link

تریلر دوم :part 1 , part 2

تریلر سوم : part 1 , part 2

تریلر چهارم : Link

تریلر پنجم : Link


اینم یه تریلر جالب از گیم پلی تریلر پنجم : Link

اینم یه تریلر مجزا از این پنج عنوانی که نقد شد هستش : Link

با تشکر فراوان از حمید رضا جان

ببخشید تریلر ها یکم بهم ریخته هستش ولی سعی کردم بهترین تریلر ها رو انتخاب کنم
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or