دیالوگ های به یاد ماندنی...صحنه های به یاد ماندنی؟

وضعیت
گفتگو بسته شده و امکان ارسال پاسخ وجود ندارد.

ricosev

کاربر سایت
من همچین تاپیکی ندیدم شاید هم بوده و قدیمی شده ولی دلو زدم به دریا و این تاپیکرو باز کردم

دیالوگ های به یاد ماندنی و صحنه های به یاد ملندنی توی بازی ها رو این جا بنویسین

برای شروع

metal gear solid 4:guns of the patriot

i,m no hero ... never was ....never be

اسنیک : من قهرمان نیستم ...نبودم .... نخواهم شد

خدایی داشت اشک تو چشم جمع می شد با این دیالوگ
اسنیک تمام زندگیشو توی این قضیه نابود کرد چون عقیده داشت وظیفه اونه تا به این وضع پایان بده
اسنیک قهرمانی بود که خودش اینو باور نداشت

یک دیگه هم هست وقتی رایدن توی نومد به اسنیک راجع خانوادش صحیت می کنن
دقیق یادم نیست اما تو این مایه ها بود

رایدن : وقتی به دنیا اومدم بارون می بارید
اسنیک : رایدن .... اشتباه می کنی تو رعد و برق توی اون روز بارونی بودی و هنوزهم می تونی درون تاریکی بدرخشی
 
دوست عزیز دمت گرم باید تاپیک با حالی بشه اتفاقا من میخواستم بزنمش...
من میگم تو GTA IV آخراش که نیکو دارکو رو بعد مدتها دید باش روسی حرف زد که البته زیر نویسش انگلیسی بود:
نیکو:هی تو منو به یاد داری؟
دارکو:من تو رو نمیشناسم.
مدتی بعد:
نیکو:ما با هم بزرگ شدیم
دارکو:این لعنتی دروغ میگه
نیکو:تو چطوری دوستای منو کشتی؟برای چقدر؟
دارکو:برای 1000 دلار(میخندد)
نیکو:تو دوستای منو کشتی برای 1000 دلار؟
دارکو:مجبور بودم هیچ پولی نداشتم.خب منو بکش.
نیکو:لعنتی تو یه معتاد کثیف هستی...
حال کردید خداییش:biggrin1:
اگه یه کم عین خودش نبود ببخشید...
 
mgs1:
مریل:تو یه قهرمان افسانه ای هستی
اسنیک:در جنگ هیچ قهرمانی نیست
مریل:اما تو یه قهرمانی
اسنیک:من فقط یه سربازم که برای انجام کارهای بودار استخدام شده ام.
و
متال گیر 4
اسنیک:ایوا من به تو نیاز دارم
ایوا:دوباره بگو
اسنیک:من به تو نیاز دارم.من بدون تو چیزی جز یک سرباز نیستم.ما باهم شروعش کردیم.پس باید باهم تمومش کنیم.
 
سلام

معروفتین دیالوگ به نظر من فقط ماله اسکورپین مرتال کمبته

گرو اور هیر:biggrin1:

میگه بیارش اینجا. با خودشه:biggrin1:
 
وقتی توی گیرز اف وار با اره دست هارو قطع میکنی مارکوس میگه : whats the matter ? i feel not good ... این جمله دیوانه واره . :love:
 
يكي ميگم نگيد نميدونيد مال چي بود :

آقاي آنجلو؟
بله؟
دون ساليري سلام رسوند ...

من كه گريه ميكردم ...

پ.ن : اين يكي هم مال آخرين سكانس يه فيلمه به اسم mallena ... :
توي زندگيم خيلي زنها رو دوست داشتم . همشون توي آخرين ديدار ازم ميپرسيدن آيا هرگز فراموششون خواهم كرد؟ و من ميگفتم بله ...
تنها كسي كه فراموش نكردم كسي بود كه هرگز نپرسيد ...

قشنگترين صحنه اي كه يادمه صحنه‌اي بود كه مكس پين با تفنگش روي اون برج راديويي به سمت دوربين ميومد ...
بازم گريه ميكردم ...
 
يكي ميگم نگيد نميدونيد مال چي بود :

آقاي آنجلو؟
بله؟
دون ساليري سلام رسوند ...

من كه گريه ميكردم ...

پ.ن : اين يكي هم مال آخرين سكانس يه فيلمه به اسم mallena ... :
توي زندگيم خيلي زنها رو دوست داشتم . همشون توي آخرين ديدار ازم ميپرسيدن آيا هرگز فراموششون خواهم كرد؟ و من ميگفتم بله ...
تنها كسي كه فراموش نكردم كسي بود كه هرگز نپرسيد ...

قشنگترين صحنه اي كه يادمه صحنه‌اي بود كه مكس پين با تفنگش روي اون برج راديويي به سمت دوربين ميومد ...
بازم گريه ميكردم ...
شما چقدر گریه میکنید !!! :laughing:
 
صحنه و دبالوگ به یاد موندنی تو بازی ها زیاده. ولی بدون شک مکس پین با اون دیالوگ های خفنش که هرکدوم منو چند ساعت درگبر میکردن یه چیز دیگه بودن.حتی دیالوگ های وسط بازی هم از این قاعده مستثنی نبودن.هنوز هم همه ی دبالوگ هاش تو ذهنمه! منم که نمیتونم همه رو یگم...پس هیچی نمیگم!! حالا اگه یادم اومد میام اینجا میگم!
------------------------------------------------------------------------------------------------------
اگه فیلم و بازی با هم بودن بهتر میشد.چون تو عالم سینما از این دبالوگ ها فراوونه.
 
وضعیت
گفتگو بسته شده و امکان ارسال پاسخ وجود ندارد.

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or