ورود
ثبت نام
صفحه اصلی
اخبار بازی
بررسی بازی
حقایق بازیها
داستان بازی
بررسی سخت افزار
برنامههای ویدیویی
انجمنها
نوشتههای جدید
پرمخاطبها
جستجوی انجمنها
جدیدترینها
ارسالهای جدید
آخرین فعالیتها
کاربران
کاربران آنلاین
جستجو
جستجو فقط عنوان ها
توسط:
جستجو فقط عنوان ها
توسط:
ورود
ثبت نام
جستجو
جستجو فقط عنوان ها
توسط:
جستجو فقط عنوان ها
توسط:
Menu
Install the app
Install
فراخوان عضویت در تحریریه بازیسنتر | برای ثبت درخواست کلیک کنید
صفحه اصلی
انجمنها
معرفی و بحث پیرامون بازیها
Game Communities
دست نوشته های من در مورد Resident Evil (مطالب جدید در پست اول)
ارسال پاسخ
JavaScript is disabled. For a better experience, please enable JavaScript in your browser before proceeding.
You are using an out of date browser. It may not display this or other websites correctly.
You should upgrade or use an
alternative browser
.
متن گفتگو
<blockquote data-quote="alex1680" data-source="post: 1736548" data-attributes="member: 16618"><p><strong>بخش هفتم ( ناقص است)</strong></p><p></p><p>عنوان : اسپنسر و سازمان</p><p></p><p>Ozwell از جوانی در افکار خود میغلتید. فکرهایی که در ذهن داشت عملا توهمی بیش نبود، ولی او تصمیمش را گرفته بود، تبدیل شدن به فردی بزرگ رویای او بود، پس ازهیچ تلاش و مطالعه ای دریغ نکرد تا به هدف خود برسد.</p><p>James Marcus و Edward Ashford بعد از آشنایی با او به افکار او روی آوردند تا دنیای جدیدی را برای خود بسازند.</p><p></p><p>زمینه فعالیت آنها ژنتیک و ساختار موجودات زنده بود. کتاب " بررسی تاریخچه طبیعت" نوشته ی " هانری تراویسی" کتاب مورد علاقه ی اسپنسربود. او تصمیم گرفت در مورد محتویات این کتاب بیشتر تحقیق کند.</p><p>مبحث گیاه افسانه ای در سرزمین Ndipaya که کشنده ترین زهرها را درمان میکرد، از همین کتاب، باعث کنجکاوی هر چه بیشتر اسپنسر شد تا جایی که او تصمیم گرفت همراه با دوستانش به این سرزمین دور افتاده در آفریقا سفر کند تا در مورد ساختار این گیاه افسانه ای تحقیقاتی انجام دهد.</p><p></p><p>گروه چهار نفره اسپنسر و ادوارد آشفورد، جیمز مارکوس و برندون، وارد سرزمین افسانه ای شدند، و محل این گیاه گل دار که در اعماق زمین و بدون نور خورشید رشد و نمو میکرد را پیدا کردند.</p><p></p><p>تحقیقات اسپنسر نتیجه داد، او در ترشحات این گیاه ویروسی عجیب کشف کرد. ادوارد آشفورد و جیمز مارکوس مطالعات خود را بر روی این ویروس آغازکردند، تا اینکه" ویروس مادر" به دست ادوارد آشفورد ساخته شد، این یک موفقت بسیار بزرگ برای اسپنسر و دوستانش بود، چون کشف آنها دنیا را تغییر میداد و این درست همان چیزی بود که اسپنسر سالها انتظارش را میکشید.</p><p></p><p>زمانی نگذشت که اطلاعات زیادی در مورد موفقت اسپنسر به سازمانها و مراکز فعال در زمینه ژنتیک رسید، سازمانهای مختلف با پیشنهادهای مالی خواستار فروش این تحقیقات و امتیاز آن بودند ولی با مخالفت شدید اسپنسر و دوستانش روبرو میشدند.</p><p></p><p>پس از پایان تحقیقات آنها به صورت محرمانه همراه با نمونه های مختلف از گیاه از آفریقا خارج شدند و وارد آمریکا شدند تا ادامه تحقیقات را که،زندگی آنها را دگرگون میکرد، انجام دهند.</p><p></p><p>پس از گذشت چند ماه، پیشنهاد همکاری یک سازمان سری به اسپنسر داده شد . . .</p></blockquote><p></p>
[QUOTE="alex1680, post: 1736548, member: 16618"] [B]بخش هفتم ( ناقص است)[/B] عنوان : اسپنسر و سازمان Ozwell از جوانی در افکار خود میغلتید. فکرهایی که در ذهن داشت عملا توهمی بیش نبود، ولی او تصمیمش را گرفته بود، تبدیل شدن به فردی بزرگ رویای او بود، پس ازهیچ تلاش و مطالعه ای دریغ نکرد تا به هدف خود برسد. James Marcus و Edward Ashford بعد از آشنایی با او به افکار او روی آوردند تا دنیای جدیدی را برای خود بسازند. زمینه فعالیت آنها ژنتیک و ساختار موجودات زنده بود. کتاب " بررسی تاریخچه طبیعت" نوشته ی " هانری تراویسی" کتاب مورد علاقه ی اسپنسربود. او تصمیم گرفت در مورد محتویات این کتاب بیشتر تحقیق کند. مبحث گیاه افسانه ای در سرزمین Ndipaya که کشنده ترین زهرها را درمان میکرد، از همین کتاب، باعث کنجکاوی هر چه بیشتر اسپنسر شد تا جایی که او تصمیم گرفت همراه با دوستانش به این سرزمین دور افتاده در آفریقا سفر کند تا در مورد ساختار این گیاه افسانه ای تحقیقاتی انجام دهد. گروه چهار نفره اسپنسر و ادوارد آشفورد، جیمز مارکوس و برندون، وارد سرزمین افسانه ای شدند، و محل این گیاه گل دار که در اعماق زمین و بدون نور خورشید رشد و نمو میکرد را پیدا کردند. تحقیقات اسپنسر نتیجه داد، او در ترشحات این گیاه ویروسی عجیب کشف کرد. ادوارد آشفورد و جیمز مارکوس مطالعات خود را بر روی این ویروس آغازکردند، تا اینکه" ویروس مادر" به دست ادوارد آشفورد ساخته شد، این یک موفقت بسیار بزرگ برای اسپنسر و دوستانش بود، چون کشف آنها دنیا را تغییر میداد و این درست همان چیزی بود که اسپنسر سالها انتظارش را میکشید. زمانی نگذشت که اطلاعات زیادی در مورد موفقت اسپنسر به سازمانها و مراکز فعال در زمینه ژنتیک رسید، سازمانهای مختلف با پیشنهادهای مالی خواستار فروش این تحقیقات و امتیاز آن بودند ولی با مخالفت شدید اسپنسر و دوستانش روبرو میشدند. پس از پایان تحقیقات آنها به صورت محرمانه همراه با نمونه های مختلف از گیاه از آفریقا خارج شدند و وارد آمریکا شدند تا ادامه تحقیقات را که،زندگی آنها را دگرگون میکرد، انجام دهند. پس از گذشت چند ماه، پیشنهاد همکاری یک سازمان سری به اسپنسر داده شد . . . [/QUOTE]
Insert quotes…
Verification
پایتخت ایران
ارسال نوشته
صفحه اصلی
انجمنها
معرفی و بحث پیرامون بازیها
Game Communities
دست نوشته های من در مورد Resident Evil (مطالب جدید در پست اول)
Top
نام کاربری یا ایمیل
رمز عبور
نمایش
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
مرا به خاطر بسپار
ورود
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی
همین حالا ثبت نام کن
or ثبتنام سریع از طریق سرویسهای زیر
Twitter
Google
Microsoft