بازی یک مخفیکاری کامل و بینقص است و در این زمینه هیچ کمبودی ندارد، چهبسا در گستره مکانیکها و متغیر بودن «انقلابی» تلقی میشود و زمینه رقابت را برای سایر عناوین تا سالهای آتی برای نوآوری بسیار سخت خواهد کرد. به دهها راه و روش مختلف میتوانید مأموریتها و قسمتهای بازی را پشت سر بگذارید و هیچوقت نمیدانید که در این محیطهای پویا، در قدم بعدی چه چیزی منتظر شماست.
«درد خیالی» از یک سیستم ارتقاء و منابع بسیار چالشبرانگیز بهره میبرد. اسلحه و ابزاری که ونوم اسنیک از آنها استفاده می کند بهاندازهای گسترده هستند که در ترکیب باقابلیتهای گیم پلی یک تجربه منحصربهفرد و لذتبخش درزمینهٔ مخفیکاری و اکشن برای بازیکنان به ارمغان آورند. اما کشش این تجربه تا چه حد است؟ به این سؤال پاسخ میدهیم.
کوجیما در این بازی نحوه روایت متفاوتی را برگزید که شاید باب میل برخی از طرفداران قدیمی که در انتظار تجدید و تولد دوباره خاطرات خود با این سری بودند، نباشد. میانپردههای بازی نسبت به عناوین گذشته بسیار کمتر شده اما بازهم مثل همیشه متفاوت، جذاب، هیجانانگیز و با کارگردانی کمنظیر آغشته شدهاند. آزاردهندهترین موردی که میتوان در مورد داستان و پیشرفت آن پیدا کرد نوارهای کاست زیادی هستند که بسیاری از بخشهای بازی و جزئیات داستانی در آنها روایت میشود. دلیل این امر بهطور کامل مشخص نیست اما «متفاوت بودن» نمیتواند توضیح خوبی برای آن باشد، چراکه در برخی از آنها با خود میگویید: «چقدر خوب میشد اگر این را کات سین میکردند!»
تصویری از یک سکانس که از عرضه بازی، تنها آرزوی طرفداران این مجموعه است. تصویری از یک درد خیالی!
درنهایت با یک پایانبندی بهشدت پیچیده و لایهلایه و به تفسیر عدهای، ناقص همراه هستید. آوازه پایان جنجالی بازی قبل از تجربه آن به گوشم رسیده بود اما تمام تلاش خود را کردم تا با دنبال کردن تمام جزئیات برچسب «ناقص» به آن ندهم. اما حقیقت این است که بهطور اجتنابناپذیری، با یک پایان باز و ناکامل روبهرو هستید. اگر بخواهیم طوری دیگر آن را شرح دهیم، بازی شمارا به اوج میبرد و دقیقاً در آنجایی که فکر میکنید با اپیزود 43 وارد فاز اصلی (حداقل از بُعد شخصیتپردازی – تغییر بیگ باس) میشوید، شمارا زمین میزند و با یک پیچش داستانی تقریباً غیرمنتظره، سعی میکند همه مسائل گمشده روایت داستانی را توجیه کند.
تناقضات، تئوریها و فرضهای مطرحشده سر این قضیه بهقدری زیاد هستند که نمیتوان آنها را در مطلب نقد «درد خیالی» گنجاند. کدام داستانی در چپتر دوم تمام میشود؟ بهترین امیدی که هماکنون طرفداران دارند این است که چپتر سومی وجود دارد و هنوز وقت رونمایی از آن نرسیده است؛ شاید یکی دیگر از نقشههای نابغهای به نام کوجیما! (تا آن زمان از بخش های مربوطه در Reddit فاصله بگیرید که برای سلامتی روانی تان بهتر است)
مسئلهای که میخواستیم در مورد کشش گیم پلی بازی مطرح کنیم با بررسی داستان معنا پیدا میکند. تعدادی از مراحل بازی که عدد اپیزودهای مجزا را با خود یدک میکشند، عیناً همان مراحل قبلی هستند که با سختی و چالشهای بیشتر برای تجربه در اختیار بازیکنان قرار میگیرند. حتی بعضی از مراحلی که بهطور انحصاری طراحیشدهاند، اهداف شبیه به هم و معطوف دارند. اینیکی از فرضهای طرفداران است که به دلیل مراحل داستانی که ساختشان ناکامل ماند، تیم سازنده جای خالی را با مرحلههای تکراری پرکرده است.
«درد خیالی» اولین بازی جهان آزاد مجموعه متال گیر است، اما جهان آزادی توخالی است! طی کردن صدها متر برای رسیدن به منطقه عملیاتی آنهم در محیطی که صحراست یا با درختان پرشده است و چیز دیگری برای ارائه دادن ندارد میتواند کمی آزاردهنده و پوچ و بیهدف باشد. تنها چیزی که این توخالی را پر میکند پایگاههای بین این مناطق است که معمولاً در آن چندین نفر به نگهبانی مشغولاند.
مگر میشود متال گیری عرضه شود و بتوان از موسیقی آن ایرادی گرفت؟ کوجیما بازهم مثل همیشه موسیقیهای جذاب این بازی را در بهترین صحنههای ممکن آورده است که تجربه سینماتیک را حماسیتر و بهیادماندنیتر میکند. همه اینها را به گرافیک بینقص اضافه کنید و مطمئن میشوید که متال گیر سالید 5 شمارا در این زمینهها بههیچوجه ناامید نخواهد کرد. یکی از بزرگترین نقاط قوت بازی منظره فنی آن است. کمتر با باگی برخورد میکنید و با محیط بزرگی که بازی به شما ارائه میدهد، باید آن را ازنظر فنی ستود، بهگونهای که فریم ریت با آن بافتهای پیچیده و جزئیاتی که به پردازش احتیاج دارند ثابت است و به هنگام غرق شدن در مأموریتها و مکانیکهای بیشمار مشکلی برای شما به وجود نخواهد آورد.
باید گفت که متال گیر سالید 5 یک بازی عالی و از بهترینهای نسل هشتم است، اما نقصهای غیرقابلانکار و البته قابلچشمپوشی دارد. درد خیالی یک دنیای جاسوسی و نظامی را بازهم به بهترین شکل ممکن برای شما به تصویر میکشد و شاید مدت ها بعد، وقتی ار رازهای بسیار آن پرده برداری شد، بتوانیم آن طوری که باید آن را درک کنیم.
9/10
---
بررسی کوتاه و مختصر از Metal Gear Solid 5 - امیدوارم لذت برده باشید و با تشکر از وقتی که برای مطالعه این مطلب گذاشتید.
آخرین ویرایش: