داستان بازی Heavy Rain { حاوی اسپویل }

[ali dante]

خوب من بازی رو تموم کردم الانم دارم برای بار دوم میرم تا سایر انتخاب ها پایان هارو ببینم.
اما به نظر من داستان بازی و روایت تو نگاه اول فوق العاده به نظر میرسه اما خیلی ریز بینانه که نگاه میکنیم میبینم یه سری شکاف ها چاله چوله داره و حتی به نظرم بازی تقریبا تا اواخر بازی فقط شما رو گول میزنه تا هویت قاتل نتونید کشف کنید که به نظرم واقعا غیر منطقی هست .
به عنوان مثال : گول زدن بازی از اینجا شروع میشه که قاتل به عنوان یه پلیس بازنشسته خودش کارگاهی میکنه ودنبال قاتل اوریگامی راه افتاده از خانواده مقتولان سرنخی چیزی اگه هست پیدا کنه خوب همینجا بازی سوتی داده بدجور هم سوتی داده اونم اینه که چطور میشه پلیس که درگیر همچین پرونده بزرگی هست وبا یه قاتل زنجیره ای طرفه مدراکی که دست خانواده ها رو نگرفته باشه برای تحقیقات بیشتر ؟ و قاتل با رفتن پیش خانواده مقتولان این مدراک بگیره و درانتها بازی اینجوری توجیه میکنه که قاتل فقط جهت از بین بردن مدراک داشته کارگاهی میکرده به حساب این واقعا غیر منطقی هست که پلیس اون مدراک که به نوعی سرنخ هم هستن رو در اختیار خانواده مقتولان گذاشته. یا یکی دیگه از این گول زدنا که به نظرم خیلی حرفه ای بوده اینکه که شما تو یکی از چپترهای بازی میرید منزل خانواده یکی از مقتولان که میبینید در بار نمیکنند یه بچه هم داره گریه میکنه خلاصه داخل خونه که میرید متوجه میشید مادر بچه دست به خودکشی زده اینا بعد از شما درخواست میکنه به بچه رسیدگی کنید وشما باید خودتون اون بچه رو پوشاکش عوض کنید شیر بهش بدید واروغشو بگیرید و درانتها تکون تکونش بدید تا خوابش بره انصافا این سکانس بازی که خودتون باید تمام این کارها انجام بدید علاوه بر اینکه به شخصیت پردازی قاتل فوق العاده کمک میکنه ویه صحنه سراسر احساسی ایجاد میکنه بلکه شدیدا شما رو گول میزنه و به نظر من تمام کسایی که این بازی رو بازی کردن ودر پایان فهمیدن قاتل کیه قطعا یاد این سکانس افتادن و مایند بلو شدن که مگه میشه اخه قاتل همون شخص باشه.
نکته دیگه که به نظرم غیر منطقیه اینه که شخصیت جیدن که یه پلیس اف بی ای هست همون طور که میدونید اعتیاد شدید به مواد مخدری داره چطور ممکنه همچین فردی به عضویت اف بی ای درامده باشه واونا بو نبرده باشن ؟ این کاملا غیر منطقی هست.
با نکته دیگه اینکه شخصیت ایتن بعد از مرگ فرزندش وجدایی همسرش دچار مشکلات روحی روانی شده و گاهی بی هوش میشه ما در طول بازی میبینیم که اوریگامی ها تو دستش ظاهر میشن بازی هیچ پرسشی به این اتفاق نمیده و اینم بگم بازی در راستای همون گل زدناش حتی ذهن شمارو به سمتی میکشه که ایتن قاتل اوریگامیه.
یا تو یکی از چپترهای بازی قاتل میره پیش یکی از دوستاش به نام منفرد که اطلاعاتی بگیره که من خودم شخصا دنبال اون فرد نرفتم بعدا از چند دقیقه که رفتم با جنازه منفرد روبه رو شدم بازی از شما میخواد اثر انگشت رو در اون منطقه با دستمال از بین ببرید شخصا خودم گفتم کی ینی منفرد کشته بازی با بیشتر توهین شعور به مخاطب جوابشو بهم داد که خود قاتل این کارو کرده چطور میشه منی که اصن اون سمت نرفتم روحمم خبر نداره بازی اینچنین جوابی بهم بده واقعا این سکانس بدترین احمقانه ترین سکانس ممکن بود به نظرم واقعا رسما توهین بود.
یا یه چپتر دیگه بازی به شما به عنوان شخصیت مدیسون میرید به بیمارستان که از مادر قاتل که دچار الزایمر هم هست بپرسید اسم اون یکی بچه دوقلو تون چیه خلاصه بعد از نشون دادن اوریگامی یه سگ و یه گل ارکید اسم فرزندشو درگوش شما میگه که مدیسون شوکه میشه حالا نکته اینه مدیسون چرا باید شکه بشه در صورتی که قاتل تا حالا ندیده و دیداری نداشته باهاش.
یا تو یکی چپترهای بازی که مدیسون به اپارتمان قاتل میره که بازم مشخص نیست از کجا خونه قاتل میدونسته کجاست که اینقدر راحت گیر اورده خلاصه بعد از گشتن تو خونه میفهمه که قاتل یه جا مخفی تو خونه اش درست کرده که گل های ارکید که میذاشته رو جنازه های مقتولان اونجا پرورش میده و از اونجا وضعیت مقتولان رو با استفاده از دوربینی که گذاشته بوده چک میکنه خلاصه قاتل شمارو اونجا گیر میندازه وخونه رو اتیش میکشه به صورت کامل که هیچ ردی ازش باقی نمونده باشه شما باید از این خونه فرار کنید و قاتل یه کپسول گاز گذاشته در نهایت باید تو یخچالی مخفی شید که از انفجار جون سالم به در ببرید که این واقعا احمقانه اس خونه که تو اتیش گرفتی کاملا ویه کپسول گاز هم اونجا هست چطور میشه تو یه یخچال مخفی شد و صحیح سالم از اون خونه منفجر شده بیاید بیرون ؟ بعد از این قضیه بازی از شما میخواید که انتخاب کنید که به کی زنگ بزنید که برید مکانی که شاون پسر ایتن هست و بازم جالب تو این انتخاب ها اسم جیدن پلیس اف بی ای هست که ما حتی در طول بازی با این شخص یه لحظه هم دیدار نداشتیم از کجا شماره اونو اوردیم از کجا این شخص میشناسیم باید از داوود قفس جان پرسید !
از این سوتی ومشکلات داستان گفتیم اما حیفم میاد از دوتا فلش بک زیبا که دلیل وانگیزه قاتل از این قتل هارو نشون میده نگم واقعا به شخصه این دوتا فلش بک به زیبایی هرچی تمام نشون میده چرا قاتل مقتول هارو تو یه محفظه بسته گیر میندازه تا با با استفاده از بارش بارون غرق شن و در نهایت یه گل ارکید رو قفسه سینه و یه اوریگامی سگ تو دستشون میذاره واقعا این سکانس که نشون میده قاتل یه پدر همیشه مست داشته و با بچه هاش بد رفتاری میکرده و حتی وقتی داداش دوقلوش تو اب میفته داره غرق میشه از باباش کمک میخواد که جان داره غرق میشه بیا کمک برای پدرش بی اهمیته و در اخر جان به قاتل میگه اسکات منو هیچ وقت فراموش نکن وافعا فوق العادس از این زیبا تر انگیزه وهدف قاتل رو نمیتونستند به ما نشون بدن وباعث میشه که ما با قاتل همذات پنداری کنیم وحتی حق بهش بدیم کودکی که رسما بخاطر اون اتفاق دچار مشکلات روحی روانی شده ومریض شده وتمام این کارها رو برای انتقام داداش انجام میده وحتی اون سگ اوریگامی هم سگ داداشش بوده وهمینطور پسورد لپتاپ مخفیگاه تو خونه اش که مکس هست اسم همون سگه و قاتل دنبال پدرانی هست که ببینه برای نجات بچه هاشون ایا ازمون های قاتل که بسیار سخت هم هست رو انجام میدن ؟ قاتل فقط به دنبال پدرانی هست که حاضرن بخاطر فرزندشون جون خودشون به خطر بندازن در حقیقیت اون رفتارها پدرش واهمیت ندادن به فرزندش درحال مرگ براش مثل یه عقده کینه شده وچقدر زیبا چقدر دلنشین این حس رو بازی به ما میرسونه واقعا من به شخصه لذت بردم .

در کل بازی همون طور که گفتم از لحاظ داستانی مشکلاتی داره حالا نظر شما دوستان چیه ؟ ایا نکته ای سوتی دیگه تو داستان بهش پی بردید که من از قلم انداختم ؟ نکته دیگه ای از بازی دارید حتما بگید.