پس از 5 سال از عرضه Dracula 3: The Path of the Dragon بلاخره شماره چهارم در سال 2013 منتشر شد. Dracula 4: The Shadow of the Dragon همانند شماره سوم نسبت به شماره قبلی خود بنوعی یک ریبوت محسوب میشود. بار دیگر کمپانی سازنده به کلی تغییر کرده است. Dracula 4 به لحاظ استایل گیمپلی به دو شماره اول که در سال 2000 عرضه شدند نزدیک تر است. دلیل امتیازات پائین این بازی از منتقدین اینست که از نظر آنها Dracula 4 و Dracula 5 در واقع هر دو یک بازی بوده اند که از وسط نصف شده و هر یک بصورت جداگانه بفروش رفته اند. Dracula 5: The Blood Legacy به فاصله چند ماه از نسخه 4 و در همان سال 2013 عرضه شد. سال بعد هر دو شماره به صورت یک باندل در استیم عرضه شدند. از دیگر مشکلات بازی میتوان به انیمیشن های lip syncing اشاره کرد.
بازی با غرق شدن یک کشتی باری که حامل کلکسیونی از 15 نقاشی بسیار ارزشمند از انگلیس به سمت موزه متروپولیتن نیویورک است، آغاز میشود. کشتی باری با تمام محموله اش و همینطور صاحب نقاشی ها، پروفسور ومبری، گم میشوند. سپس بازی به یک تونل که به یک اتاق ستون دار و پر از آب ختم میشود، کات میخورد جائیکه یک شمایل تاریک "الین" را صدا میزند و به او اعلام میکند تاریکی در حال نزدیک شدن است. الین کراس که کارمند بازیابنده آثار هنری است با زنگ خوردن تلفن در آپارتمانش در نیویورک بیدار میشود. به او خبر گم شدن کلکسیون ومبری را میدهند. بازی دوباره به مطب دکتر کات میخورد. الین از بیماری خونی بسیار نادری رنج میبرد. و دارویی که مصرف میکند به تازگی دچار قطع تولید شده است. دکتر به او آخرین بسته های موجود دارو را میدهد. الین عزم به زندگی کردن تا آخرین لحظات میگیرد. چند ماه بعد، فیلیپس، مدیر موزه خبر دیده شدن یکی از نقاشی ها را در یک مزایده در بوداپست مجارستان میدهد. و الین را برای تعیین اصل بودن نقاشی گسیل به آنجا میدارد.
پس از رسیدن، با بازرس بیزلوس لازلو آشنا میشود، و بطور قطع اصالت نقاشی متعلق به کلکسیون ومبری را تایید میکند. لازلو به او میگوید نقاشی توسط آدریان فریدلن، یک دزد خرده پا، فروخته شده است. فریدلن از پاسخ به پلیس امتناع میکند، اما همینطور که در خواب حرف میزند، به "رئیس داره نزدیک میشه" و "شاهزاده تبعید شده" اشاره می کند. الین سعی میکند با او ملاقات کند، اما لازلو او را مرده در سلولش می یابد. دلیل مرگ که آیا خودکشی بوده یا مرگ طبیعی مشخص نیست اما وحشتی در صورت بی جان فریدلن هویدا است و همینطور اینکه چند لحظه قبل از مرگش، دوربین های مدار بسته پلیس از کار میافتند. در ادامه الین و لازلو متوجه نوشته روی دیوار سلول "داره میاد منو بکشه" می شوند. در میان متعلقات فریدلن، الین یک پیغام رمزگذاری شده را پیدا میکند و پنهان از لازلو آن را برمیدارد.
الین با فیلیپس تماس میگیرد تا درباره اصل بودن نقاشی اطلاع دهد. فیلیپس میگوید دستیار ومبری متوجه شده که او نقاشی شانزدهمی که کاتالوگ نشده بوده را در میان کلکسیون قرار داده بوده است، اما هیچکس نمیداند آن چیست. در ادامه فیلیپس، الین را به اقامتگاه ومبری در شهر ساحلی ویتبای در یورکشایر انگلستان برای تحقیقات بیشتر می فرستد. در آنجا او با دستیار ومبری، آدام استاکر، از نوادگان برام استاکر (نویسنده کتاب دراکولا) ملاقات میکند. پس از بررسی خانه ویلایی، الین یک اتاق حراست مخفی را پیدا میکند، که در آن به نوار ضبط شده ای گوش میدهد که درآن ومبری درباره یک نقاشی پُرتره (چهره) توسط هنرمندی به نام کایِنِک میشود. ومبری به طرز قابل توجهی نسبت به پُرتره مضطرب و ناراحت است، که از پدرش به او به ارث رسیده. هرچند که از نقاشی وحشت دارد اما نمیتواند آنرا نابود کند، بنابراین تصمیم میگیرد بدون اطلاع کسی نقاشی را قاطی بقیه کلکسیون به نیویورک بفرستد. با این تصور که با قرار دادن نقاشی در آنسوی اقیانوس به آرامش میرسد و دیگر به ان فکر نخواهد کرد.
در مقبره خانوادگی ومبری نزدیک به خانه، الین یک طاق مخفی را پیدا میکند که در آن مجمسه نیمتنهی ولاد سوم (کنت دراکولا) قرار دارد. درون یگ جعبه در همانجا، مقداری سیر، یک میخ چوبی، گلوله های نقره ای و یک صلیب پیدا میشوند. اینها باعث میشود که الین نتیجه گیری کند نقاشی گمشده، در واقع پُرترهی دراکولا است. همینطور یک دستگاه گرامافون پیدا میشود که هرمان ون برگن در 1870 در آن ضبط کرده است. (در بازی قبلی، کشیش موریانی نیز به همین نوار گوش میدهد.) ون برگن پدربزرگ ومبری است و نوار را پس از بازگشت از روستای ولادویست در ترانسیلوانیای رومانی ضبط کرده است. جائیکه با دوستش لوئان هارتنر به آنجا سفر کرده بود. در آنجا دراکولا علاقهمند به زن هارتنر، لوسیانا، میشود. دراکولا، لوسیانا را به "طریقت اژدها" وارد میکند. ون برگر و هارتنر، آن دو را تا ولادویست تعقیب کرده، تا اینکه ون برگر با فرو کردن میخ چوبی در قلب لوسیانا او را میکشد، هرچند دستش به دراکولا نمیرسد. بعد از شنیدن نوار، الین از استاکر میپرسد که آیا او درباره طریقت اژدها چیزی میداند. استاکر میگوید طریقت اژدها، یک نوع سیر و سلوک مذهبی است که با کامل کردنش میتوان خونآشام شد، هرچند که خودش اعتقادی به خونآشامها ندارد.
با استفاده از "چوب رموز" الینا رمز یادداشت فریدلن را میشکند و در آن نام و آدرس یک نقاش به نام یانِک را در استانبل پیدا میکند. او در این رابطه با فیلیپس تماس میگیرد که به او میگوید یانِک شکل مدرنشدهی کایِنِک است. بهمین ترتیب به استانبول فرستاده میشود تا یانک را پیدا کند. پس از رسیدن و ملاقات با نقاش، او هرگونه آشنایی با فریدلن و کشیدن نقاشی با امضای کایِنِک را رد میکند. الین منتظر میماند تو او از خانه اش خارج شود، و پس از ورود مخفیانه، دو نقاشی از کلکسیون ومبری را پیدا میکند. در اطاق شیروانی یک جسد و یک کیف قفلشده که حاوی یک نقاشی است را می یابد و با خود به آپارتمانش می برد. پس از باز کردن کیف، با نقاشی پُرتره از آدام استاکر برخورد میکند. ناگهان نقاشی زنده شده و آدام با درآوردن دندان و چنگال به سمت الین خیزبرمیدارد.
ادامه در Dracula 5: The Blood Legacy. (پست بعدی)
بازی با غرق شدن یک کشتی باری که حامل کلکسیونی از 15 نقاشی بسیار ارزشمند از انگلیس به سمت موزه متروپولیتن نیویورک است، آغاز میشود. کشتی باری با تمام محموله اش و همینطور صاحب نقاشی ها، پروفسور ومبری، گم میشوند. سپس بازی به یک تونل که به یک اتاق ستون دار و پر از آب ختم میشود، کات میخورد جائیکه یک شمایل تاریک "الین" را صدا میزند و به او اعلام میکند تاریکی در حال نزدیک شدن است. الین کراس که کارمند بازیابنده آثار هنری است با زنگ خوردن تلفن در آپارتمانش در نیویورک بیدار میشود. به او خبر گم شدن کلکسیون ومبری را میدهند. بازی دوباره به مطب دکتر کات میخورد. الین از بیماری خونی بسیار نادری رنج میبرد. و دارویی که مصرف میکند به تازگی دچار قطع تولید شده است. دکتر به او آخرین بسته های موجود دارو را میدهد. الین عزم به زندگی کردن تا آخرین لحظات میگیرد. چند ماه بعد، فیلیپس، مدیر موزه خبر دیده شدن یکی از نقاشی ها را در یک مزایده در بوداپست مجارستان میدهد. و الین را برای تعیین اصل بودن نقاشی گسیل به آنجا میدارد.
پس از رسیدن، با بازرس بیزلوس لازلو آشنا میشود، و بطور قطع اصالت نقاشی متعلق به کلکسیون ومبری را تایید میکند. لازلو به او میگوید نقاشی توسط آدریان فریدلن، یک دزد خرده پا، فروخته شده است. فریدلن از پاسخ به پلیس امتناع میکند، اما همینطور که در خواب حرف میزند، به "رئیس داره نزدیک میشه" و "شاهزاده تبعید شده" اشاره می کند. الین سعی میکند با او ملاقات کند، اما لازلو او را مرده در سلولش می یابد. دلیل مرگ که آیا خودکشی بوده یا مرگ طبیعی مشخص نیست اما وحشتی در صورت بی جان فریدلن هویدا است و همینطور اینکه چند لحظه قبل از مرگش، دوربین های مدار بسته پلیس از کار میافتند. در ادامه الین و لازلو متوجه نوشته روی دیوار سلول "داره میاد منو بکشه" می شوند. در میان متعلقات فریدلن، الین یک پیغام رمزگذاری شده را پیدا میکند و پنهان از لازلو آن را برمیدارد.
الین با فیلیپس تماس میگیرد تا درباره اصل بودن نقاشی اطلاع دهد. فیلیپس میگوید دستیار ومبری متوجه شده که او نقاشی شانزدهمی که کاتالوگ نشده بوده را در میان کلکسیون قرار داده بوده است، اما هیچکس نمیداند آن چیست. در ادامه فیلیپس، الین را به اقامتگاه ومبری در شهر ساحلی ویتبای در یورکشایر انگلستان برای تحقیقات بیشتر می فرستد. در آنجا او با دستیار ومبری، آدام استاکر، از نوادگان برام استاکر (نویسنده کتاب دراکولا) ملاقات میکند. پس از بررسی خانه ویلایی، الین یک اتاق حراست مخفی را پیدا میکند، که در آن به نوار ضبط شده ای گوش میدهد که درآن ومبری درباره یک نقاشی پُرتره (چهره) توسط هنرمندی به نام کایِنِک میشود. ومبری به طرز قابل توجهی نسبت به پُرتره مضطرب و ناراحت است، که از پدرش به او به ارث رسیده. هرچند که از نقاشی وحشت دارد اما نمیتواند آنرا نابود کند، بنابراین تصمیم میگیرد بدون اطلاع کسی نقاشی را قاطی بقیه کلکسیون به نیویورک بفرستد. با این تصور که با قرار دادن نقاشی در آنسوی اقیانوس به آرامش میرسد و دیگر به ان فکر نخواهد کرد.
در مقبره خانوادگی ومبری نزدیک به خانه، الین یک طاق مخفی را پیدا میکند که در آن مجمسه نیمتنهی ولاد سوم (کنت دراکولا) قرار دارد. درون یگ جعبه در همانجا، مقداری سیر، یک میخ چوبی، گلوله های نقره ای و یک صلیب پیدا میشوند. اینها باعث میشود که الین نتیجه گیری کند نقاشی گمشده، در واقع پُرترهی دراکولا است. همینطور یک دستگاه گرامافون پیدا میشود که هرمان ون برگن در 1870 در آن ضبط کرده است. (در بازی قبلی، کشیش موریانی نیز به همین نوار گوش میدهد.) ون برگن پدربزرگ ومبری است و نوار را پس از بازگشت از روستای ولادویست در ترانسیلوانیای رومانی ضبط کرده است. جائیکه با دوستش لوئان هارتنر به آنجا سفر کرده بود. در آنجا دراکولا علاقهمند به زن هارتنر، لوسیانا، میشود. دراکولا، لوسیانا را به "طریقت اژدها" وارد میکند. ون برگر و هارتنر، آن دو را تا ولادویست تعقیب کرده، تا اینکه ون برگر با فرو کردن میخ چوبی در قلب لوسیانا او را میکشد، هرچند دستش به دراکولا نمیرسد. بعد از شنیدن نوار، الین از استاکر میپرسد که آیا او درباره طریقت اژدها چیزی میداند. استاکر میگوید طریقت اژدها، یک نوع سیر و سلوک مذهبی است که با کامل کردنش میتوان خونآشام شد، هرچند که خودش اعتقادی به خونآشامها ندارد.
با استفاده از "چوب رموز" الینا رمز یادداشت فریدلن را میشکند و در آن نام و آدرس یک نقاش به نام یانِک را در استانبل پیدا میکند. او در این رابطه با فیلیپس تماس میگیرد که به او میگوید یانِک شکل مدرنشدهی کایِنِک است. بهمین ترتیب به استانبول فرستاده میشود تا یانک را پیدا کند. پس از رسیدن و ملاقات با نقاش، او هرگونه آشنایی با فریدلن و کشیدن نقاشی با امضای کایِنِک را رد میکند. الین منتظر میماند تو او از خانه اش خارج شود، و پس از ورود مخفیانه، دو نقاشی از کلکسیون ومبری را پیدا میکند. در اطاق شیروانی یک جسد و یک کیف قفلشده که حاوی یک نقاشی است را می یابد و با خود به آپارتمانش می برد. پس از باز کردن کیف، با نقاشی پُرتره از آدام استاکر برخورد میکند. ناگهان نقاشی زنده شده و آدام با درآوردن دندان و چنگال به سمت الین خیزبرمیدارد.
ادامه در Dracula 5: The Blood Legacy. (پست بعدی)
آخرین ویرایش: