درین تاپیک داستان Deus Ex رو براتون تعریف میکنم.
-------
بازی در سال 2052 اتفاق می افتد، 25 سال بعد از Human Revolution و 20 سال قبل از Invisible War.
زمین در وضعیت اضطراری به سر میبرد. ویروس Gray Death، نوعی از طاعون، در میان مردم شیوع یافته است. درمان این طاعون، واکسنی به اسم Ambrosiaـست که توسط Bob Page رییس Page Industries طراحی شده.
در اینتروی بازی، ما مکالمه ی باب پیج با معاون امنیتی وِی، والتون سیمونز را میبینیم. باب پیج در صدد است که با انتشار ویروس، از فروش امبروژیا سود ببرد. وی به کمک والتون سیمونز توانسته FEMA که مسئول مداوای مردم است را در دست بگیرد.
JC Denton، شخصیت اول بازی در لیبرتی آیلند از قایق پیاده میشود. این اولین ماموریت جی سی در UNATCO است. یونتکو قرار است که سازمان ضد تروریستی باشد. جی سی با کمک بردارش پائول، مجسمه ی آزادی را از شرِّ گروه تروریستی NSF آزاد میکند و به پایگاه یونتکو در لیبرتی آیلند میرود. جی سی اینجا با آنّا ناور، همکار جدیدش آشنا میشود. آنا برخلاف جی سی که یک Nano-Augmented میباشد (وی بعد از پاول دومین شخص با نانونآگمنتیشن هست)، یک Mechanical-Augmented میباشد. همچنین با همکار قبلی وِی، گانتر هرمان آشنا میشویم. آنّا به جی سی نگاه بد و تحقیرآمیزانه ای دارد.
مَندرلی، فرمانده ی یونتکو جی سی را به Battery Park میفرستد تا یک نمونه از امبروژیا که دست NSF افتاده را باز پس بگیرد. بعد از آن جی سی به Hell's Kitchen میرود. هلز کیچن اولین NPC Town بازیست. اینبار جی سی میبایست چندین آنتنِ ساطع کننده ی امواج مایکروویو را از بین ببرد تا تیم پائول بتواند پایگاه NSF در آن نزدیکی را تسخیر کند. از قضا هتلی که جی سی و پائول در آن زندگی میکنند در همین محله هست و جی سی توسط دختر مهماندار هتل با شخصی به نام Smuggler آشنا میشود. اسماگلر جی سی را به دنبال آزادسازی دوستش میفرستد. درین ماموریت که در فاضلاب اتفاق می افتد، جی سی با سربازانی عجیب برخورد میکند که متعلق به گروهی به نام MJ12 هستند.
بعد ازینکه جی سی ایستگاه ساطع کننده ی امواج را از بین میبرد، به پایگاه یونتکو باز میگردد. درینجا مندرلی را میبینیم که با والتون سیمونز صحبت میکند و متوجه میشویم که والتون دارد به مندرلی دستور میدهد، به گونه ای که انگار مندرلی زیردست اوست. در ادامه مندرلی به جی سی میگوید که پائول در انجام ماموریت خود ناموفق مانده و او را ملامت میکند. در ادامه جی سی را به دنبال چندین بشکه امبروژیا میفرستد که گروه NSF دارد آنها را به هنگ کنگ میفرستد.
جی سی بشکه ها را پیدا میکند و در لانه ی هواپیمایی که عازم هنگ کنگ است، پائول میابد که معترف حقیقت بزرگیست، پائول عضو NSF میباشد. پائول جی سی را متقاعد میکند که با یکی از روسا که در هواپیماست صحبت کند. این رییس به جی سی میگوید که Page Industries چه نقشه ی بیشرمانه ای دارد و اینکه جی سی پدر و مادر ندارد محصول پرورده ی تکنولوژیست. وی فی الواقع Cloneـه پائول میباشد. اما آنّا سر میرسد و وی را میکشد.
درینجا میتوانید آنا را بکشید، و میتوانید هم نه. پس چون دوبار دیگر با آنا برخورد داریم، فرض میکنیم که وی را اینجا کشته اید.
جی سی به هلز کیچن باز میگردد و پائول را در اتاق هتل ملاقات میکند. اما ناگهان ماموران NSF به همراه چندین مرد سیاه پوش به اتاق وی حمله ور میشوند.
درینجا دو انتخاب دارید، یا بمانید و بجنگید و یا از پنجره فرار کنید. البته جنگیدن لازم نیست چون میتوانید فقط با فرار از درها، نه پنجره، جان پائول را نجات دهید. ازآنجایی که با فرار از پنجره پائول میمیرد، نقش وی ازینجا کمرنگ میشود پس زیاد به وی بر نمیخوریم.
جی سی از هلز کیچن فرار میکند و به بتری پارک باز میگردد. گانتر وی را دستگیر کرده و در صحنه ی بعد ما خود را در یک سلول زندان میابیم. شخصی به نام Deadlus با ما ارتباط برقرار میکند و با کمک وی از زندان فرار میکنیم. در حین فرار متوجه میشویم که مکانی که در آن زندانی هستیم متعلق به گروهی به نام Majestic 12 هست. این گروه همانطور که از نامش بر می آید یک فرقه ی مخفی متشکل از 12 نفر است که باب پیج و والتون سیمونز نیز عضو آن هستند. از قضا، این مکان پشتِ پایگاه یونتکو در می آید و فساد این گروه ضدتروریستی دولتی را به نمایش میگذارد. جی سی که متقاعد شده است تونتکو جای درستی نیست، با کمک جاک (یادم رفت معرفیش کنم، خلبان هلی کوپتره) به هنگ کونگ میرود تا شخصی به نام Tracer Tong را ملاقات کند. والتون با جی سی تماس گرفته و میگوید که Kill Switch وی را بعلت خیانت فعال کرده اند.
جی سی برای اینکه تریسر را پیدا کند، مجبور میشود به دو گروه Triad (مثل مافیا ولی چینی) که در شهر هنگ کنگ در حال جنگ هستند، مصالحه برقرار کند. جهت این امر به کمک زنی به نام Maggie Chow متواسل میشود. مگی میگوید که برود از پاسگاه پلیس ضدِّ رییس یکی از گروههای Triad مدرک جمع کند، اما جی سی وقتی اینکاررا میکند میبیند که مگی دروغ میگوید و پس از پرس و جو میابد که مگی عضو Majestic 12 است (البته همون جایی که توی خونش هستین هم راحته فهمیدنش. توی کامپیوترش هک کنید میبینید). جی سی در مخفیگاهی که در آپارتمان مگی است و توسط سربازان مجستیک 12 نگهبانی میشود یک شمشیر فوق مدرن را میابد که توسط یکی از Triad ها ساخته شده و توسط آن صلح برقرار میکند.
بلاخره جی سی به تریسر تانگ دسترسی میبابد و تانگ کیل اسویچ جی سی را غیرفعال میکند. همچنین جی سی با الکس جیکوبسون مسئول تکنولوژی یونتکو که او هم به هنگ کنگ فرار کرده صحبت میکند و متوجه میشود Deadlus یک هوش مصنوعی است و یک آدم واقعی نیست. در ادامه جی سی به دستور تانگ به VersaLife، یکی از دیویژنهای Page Industries که مسئول انتشار ویروس است میرود (لوکیشن اینتروی بازی لابیِ این شرکته) و دیتای مربوط به ویروس را به تانگ میفرستد و Deadlus به اون میگوید که Universal Constructorـی که مسئول پخش ویروس در جهان است را از بین ببرد. جی سی با کشتن مگی چاو به اینکار ظافر میشود.
تانگ با آنالیز اطلاعات در میابد که ویروس توسط مورگان اورت، یکی از اعضای روشن ضمیران (Illuminati) طراحی شده است و باب پیج که یکی از همکاران اورت بوده، ویروس را دزدیده. در ادامه در میابیم که Majestic 12 متشکل از اعضایِ طَرد شده ی روشن ضمیران میباشد که باب پیج یکی از آنهاست. Human Revolution جرقه های اولیه ی جدا شدن اعضای Majestic 12 را از روشن ضمیران به نمایش میگذارد.
جی سی بعد از آن دوباره به نیویورک باز میگردد تا یک کشتی که توسط FEMA ضبط شده و پر از ویروس است را از بین ببرد. اینجا در میابیم که فیما نیز زیر دست MJ12 است. بعد از آن جی سی به پاریس میرود تا مورگان اورت را بیابد. درینجا با Icarus آشنا میشویم که مانند Deadlus یک هوش مصنوعیست و برای MJ12 کار میکند. فی الواقع Deadlus هم توسط MJ12 طراحی شده اما به علت نقص فنی آنها را دشمن میشمارد.
مورگان اورت یکی از اعضای درجه اول روشن ضمیران است. جی سی دخترِ دوستِ مورگان اورت، نیکولت دوکلیر را میابد. جی سی با کمک نیکولت به کامپیوتر مخفی مادرش بِت دسترسی پیدا میکند و توسط آن به مورگان وصل میشود. مورگان جی سی را به معبد باقی مانده از Templarـها (دشمن Assassinـها در Assassin's Creed) میفرستد تا بافیمانده ی اطلاعات ویروس را بازیابی کند. اینگونه مورگان میتواند کاملا آنرا از بین ببرد. همچنین درین مرحله جی سی با گانتر هرمان روبرو میشود و وی را از بین میبرد.
بعد از آن جی سی بلاخره به خانه ی مورگان میرود و مورگان وی را ملاقات میکند. مورگان وی را به وندربرگ میفرستد تا از کامپیوتر مرکزی آنجا، Deadlus را تعمیر کند، زیرا ایکاروس به دیدلوس حمله برده و خود را با وی یکی کرده است. نام این هوش مصنوعی Hellios است.
جی سی در ترمینال وندربرگ به دانشمندی به نام دکتر سَوِج برمیخورد. مورگان اورت به دکتر سوج گفته که برای انتشار درمان ویروس باید یک Universal Constructor بسازد و دکتر سوج هم جی سی را میفرستد تا از یک پایگاه زیرِدریایی، نمودار سازه ی Universal Constructor را بیابد. بعد ازینکه جی سی نمودار را برای دکتر سوج آپلود میکند باب پیج با جی سی تماس میگیرد و میگوید که اون تمامی اطلاعاتی که بازیابی کرده است را توسط Infolink، یکی از آگمنتهای جی سی که برای ارتباط به کار میرود، برای خود گرفته و هم اکنون میخواهد از آنها برای مقاصد شوم استفاده کند. جی سی میگوید که نمیتواند زیرا هر عملی انجام دهد دوباره جلویش را خواهد گرفت اما باب پیج میگوید احتمال این امر کم هست و حتی احتمال زنده ماندن جی سی کم است. والتون سیمونز ظاهر میشود و با جی سی نبر میکند و طبیعتا جی سی وی را از پا در می آورد.
جی سی از پایگاه زیردریایی بیرون میرود و جاک به او میگوید که باب پیج یک موشک به سمت ساکنین آمریکا هدف گرفته است. جی سی موشک را به سمت Area 51 (اگر نمیدونید چیه گوگل کنید) میگیرد و آنجا را بمب باران میکند. سپس با جاک آنجا میرود تا با باب پیج تقابل کند.
جاک بعد ازینکه جی سی را در Area 51 پیاده میکند به خاطر انفجار هلیکوپترش میمیرد. جی سی پیش رفته تا به محل اختفای باب پیج میرسد.
مورگان اورت، تریسر تانگ و هِلیوس با جی سی تماس میگیرند و هرکدام یک راه برای پایان دادن ماجرا پیش روی او میگذارند که انتخاب هرکدام ازین سه یکی از پایانهای بازی را رقم میزند.
پایان مورگان اورت
مورگان اورت از جی سی میخواهد که باب پیج را بکشد تا Majestic 12 از بین برود و روشن ضمیران بتوانند دوباره قدرت را بدست گیرند. درین صورت جی سی نیز به روشن ضمیران پیوسته و دنیا را همانند قرن 20ـم پیش میبرند، با کپیتالییسم و کورپوریشنیسم.
پایان تریسر تانگ
تریسر از جی سی میخواهد که Global Communication Hub که در Area 51 مستقر هست را از بین ببرد تا دیگر تمام کشورها تحتِ نظر سازمان ملل یکی نباشند تا مشکلاتی از قبیل باب پیج و MJ12 پیش نیاید. درینصورت دنیا به عقب بازگشته و یک قرون وسطای جدید پدید می آید.
پایان هلیوس
هلیوس از جی سی میخواهد که مغز خود را در اختیار او بگذارد تا با هم، یک هوش مصنوعی و یک هوش واقعی، بتوانند دنیا را با عقل و منطق و جدا از احساسات کنترل کنند. پائول به جی سی میگوید که این بهترین کار است. درین صورت جی سی و هلیوس یک قدرت خدایانه به دست می آورند که عنوان بازی را رقم میزند، Deus Ex.
-------
بازی در سال 2052 اتفاق می افتد، 25 سال بعد از Human Revolution و 20 سال قبل از Invisible War.
زمین در وضعیت اضطراری به سر میبرد. ویروس Gray Death، نوعی از طاعون، در میان مردم شیوع یافته است. درمان این طاعون، واکسنی به اسم Ambrosiaـست که توسط Bob Page رییس Page Industries طراحی شده.
در اینتروی بازی، ما مکالمه ی باب پیج با معاون امنیتی وِی، والتون سیمونز را میبینیم. باب پیج در صدد است که با انتشار ویروس، از فروش امبروژیا سود ببرد. وی به کمک والتون سیمونز توانسته FEMA که مسئول مداوای مردم است را در دست بگیرد.
JC Denton، شخصیت اول بازی در لیبرتی آیلند از قایق پیاده میشود. این اولین ماموریت جی سی در UNATCO است. یونتکو قرار است که سازمان ضد تروریستی باشد. جی سی با کمک بردارش پائول، مجسمه ی آزادی را از شرِّ گروه تروریستی NSF آزاد میکند و به پایگاه یونتکو در لیبرتی آیلند میرود. جی سی اینجا با آنّا ناور، همکار جدیدش آشنا میشود. آنا برخلاف جی سی که یک Nano-Augmented میباشد (وی بعد از پاول دومین شخص با نانونآگمنتیشن هست)، یک Mechanical-Augmented میباشد. همچنین با همکار قبلی وِی، گانتر هرمان آشنا میشویم. آنّا به جی سی نگاه بد و تحقیرآمیزانه ای دارد.
مَندرلی، فرمانده ی یونتکو جی سی را به Battery Park میفرستد تا یک نمونه از امبروژیا که دست NSF افتاده را باز پس بگیرد. بعد از آن جی سی به Hell's Kitchen میرود. هلز کیچن اولین NPC Town بازیست. اینبار جی سی میبایست چندین آنتنِ ساطع کننده ی امواج مایکروویو را از بین ببرد تا تیم پائول بتواند پایگاه NSF در آن نزدیکی را تسخیر کند. از قضا هتلی که جی سی و پائول در آن زندگی میکنند در همین محله هست و جی سی توسط دختر مهماندار هتل با شخصی به نام Smuggler آشنا میشود. اسماگلر جی سی را به دنبال آزادسازی دوستش میفرستد. درین ماموریت که در فاضلاب اتفاق می افتد، جی سی با سربازانی عجیب برخورد میکند که متعلق به گروهی به نام MJ12 هستند.
بعد ازینکه جی سی ایستگاه ساطع کننده ی امواج را از بین میبرد، به پایگاه یونتکو باز میگردد. درینجا مندرلی را میبینیم که با والتون سیمونز صحبت میکند و متوجه میشویم که والتون دارد به مندرلی دستور میدهد، به گونه ای که انگار مندرلی زیردست اوست. در ادامه مندرلی به جی سی میگوید که پائول در انجام ماموریت خود ناموفق مانده و او را ملامت میکند. در ادامه جی سی را به دنبال چندین بشکه امبروژیا میفرستد که گروه NSF دارد آنها را به هنگ کنگ میفرستد.
جی سی بشکه ها را پیدا میکند و در لانه ی هواپیمایی که عازم هنگ کنگ است، پائول میابد که معترف حقیقت بزرگیست، پائول عضو NSF میباشد. پائول جی سی را متقاعد میکند که با یکی از روسا که در هواپیماست صحبت کند. این رییس به جی سی میگوید که Page Industries چه نقشه ی بیشرمانه ای دارد و اینکه جی سی پدر و مادر ندارد محصول پرورده ی تکنولوژیست. وی فی الواقع Cloneـه پائول میباشد. اما آنّا سر میرسد و وی را میکشد.
درینجا میتوانید آنا را بکشید، و میتوانید هم نه. پس چون دوبار دیگر با آنا برخورد داریم، فرض میکنیم که وی را اینجا کشته اید.
جی سی به هلز کیچن باز میگردد و پائول را در اتاق هتل ملاقات میکند. اما ناگهان ماموران NSF به همراه چندین مرد سیاه پوش به اتاق وی حمله ور میشوند.
درینجا دو انتخاب دارید، یا بمانید و بجنگید و یا از پنجره فرار کنید. البته جنگیدن لازم نیست چون میتوانید فقط با فرار از درها، نه پنجره، جان پائول را نجات دهید. ازآنجایی که با فرار از پنجره پائول میمیرد، نقش وی ازینجا کمرنگ میشود پس زیاد به وی بر نمیخوریم.
جی سی از هلز کیچن فرار میکند و به بتری پارک باز میگردد. گانتر وی را دستگیر کرده و در صحنه ی بعد ما خود را در یک سلول زندان میابیم. شخصی به نام Deadlus با ما ارتباط برقرار میکند و با کمک وی از زندان فرار میکنیم. در حین فرار متوجه میشویم که مکانی که در آن زندانی هستیم متعلق به گروهی به نام Majestic 12 هست. این گروه همانطور که از نامش بر می آید یک فرقه ی مخفی متشکل از 12 نفر است که باب پیج و والتون سیمونز نیز عضو آن هستند. از قضا، این مکان پشتِ پایگاه یونتکو در می آید و فساد این گروه ضدتروریستی دولتی را به نمایش میگذارد. جی سی که متقاعد شده است تونتکو جای درستی نیست، با کمک جاک (یادم رفت معرفیش کنم، خلبان هلی کوپتره) به هنگ کونگ میرود تا شخصی به نام Tracer Tong را ملاقات کند. والتون با جی سی تماس گرفته و میگوید که Kill Switch وی را بعلت خیانت فعال کرده اند.
جی سی برای اینکه تریسر را پیدا کند، مجبور میشود به دو گروه Triad (مثل مافیا ولی چینی) که در شهر هنگ کنگ در حال جنگ هستند، مصالحه برقرار کند. جهت این امر به کمک زنی به نام Maggie Chow متواسل میشود. مگی میگوید که برود از پاسگاه پلیس ضدِّ رییس یکی از گروههای Triad مدرک جمع کند، اما جی سی وقتی اینکاررا میکند میبیند که مگی دروغ میگوید و پس از پرس و جو میابد که مگی عضو Majestic 12 است (البته همون جایی که توی خونش هستین هم راحته فهمیدنش. توی کامپیوترش هک کنید میبینید). جی سی در مخفیگاهی که در آپارتمان مگی است و توسط سربازان مجستیک 12 نگهبانی میشود یک شمشیر فوق مدرن را میابد که توسط یکی از Triad ها ساخته شده و توسط آن صلح برقرار میکند.
بلاخره جی سی به تریسر تانگ دسترسی میبابد و تانگ کیل اسویچ جی سی را غیرفعال میکند. همچنین جی سی با الکس جیکوبسون مسئول تکنولوژی یونتکو که او هم به هنگ کنگ فرار کرده صحبت میکند و متوجه میشود Deadlus یک هوش مصنوعی است و یک آدم واقعی نیست. در ادامه جی سی به دستور تانگ به VersaLife، یکی از دیویژنهای Page Industries که مسئول انتشار ویروس است میرود (لوکیشن اینتروی بازی لابیِ این شرکته) و دیتای مربوط به ویروس را به تانگ میفرستد و Deadlus به اون میگوید که Universal Constructorـی که مسئول پخش ویروس در جهان است را از بین ببرد. جی سی با کشتن مگی چاو به اینکار ظافر میشود.
تانگ با آنالیز اطلاعات در میابد که ویروس توسط مورگان اورت، یکی از اعضای روشن ضمیران (Illuminati) طراحی شده است و باب پیج که یکی از همکاران اورت بوده، ویروس را دزدیده. در ادامه در میابیم که Majestic 12 متشکل از اعضایِ طَرد شده ی روشن ضمیران میباشد که باب پیج یکی از آنهاست. Human Revolution جرقه های اولیه ی جدا شدن اعضای Majestic 12 را از روشن ضمیران به نمایش میگذارد.
جی سی بعد از آن دوباره به نیویورک باز میگردد تا یک کشتی که توسط FEMA ضبط شده و پر از ویروس است را از بین ببرد. اینجا در میابیم که فیما نیز زیر دست MJ12 است. بعد از آن جی سی به پاریس میرود تا مورگان اورت را بیابد. درینجا با Icarus آشنا میشویم که مانند Deadlus یک هوش مصنوعیست و برای MJ12 کار میکند. فی الواقع Deadlus هم توسط MJ12 طراحی شده اما به علت نقص فنی آنها را دشمن میشمارد.
مورگان اورت یکی از اعضای درجه اول روشن ضمیران است. جی سی دخترِ دوستِ مورگان اورت، نیکولت دوکلیر را میابد. جی سی با کمک نیکولت به کامپیوتر مخفی مادرش بِت دسترسی پیدا میکند و توسط آن به مورگان وصل میشود. مورگان جی سی را به معبد باقی مانده از Templarـها (دشمن Assassinـها در Assassin's Creed) میفرستد تا بافیمانده ی اطلاعات ویروس را بازیابی کند. اینگونه مورگان میتواند کاملا آنرا از بین ببرد. همچنین درین مرحله جی سی با گانتر هرمان روبرو میشود و وی را از بین میبرد.
بعد از آن جی سی بلاخره به خانه ی مورگان میرود و مورگان وی را ملاقات میکند. مورگان وی را به وندربرگ میفرستد تا از کامپیوتر مرکزی آنجا، Deadlus را تعمیر کند، زیرا ایکاروس به دیدلوس حمله برده و خود را با وی یکی کرده است. نام این هوش مصنوعی Hellios است.
جی سی در ترمینال وندربرگ به دانشمندی به نام دکتر سَوِج برمیخورد. مورگان اورت به دکتر سوج گفته که برای انتشار درمان ویروس باید یک Universal Constructor بسازد و دکتر سوج هم جی سی را میفرستد تا از یک پایگاه زیرِدریایی، نمودار سازه ی Universal Constructor را بیابد. بعد ازینکه جی سی نمودار را برای دکتر سوج آپلود میکند باب پیج با جی سی تماس میگیرد و میگوید که اون تمامی اطلاعاتی که بازیابی کرده است را توسط Infolink، یکی از آگمنتهای جی سی که برای ارتباط به کار میرود، برای خود گرفته و هم اکنون میخواهد از آنها برای مقاصد شوم استفاده کند. جی سی میگوید که نمیتواند زیرا هر عملی انجام دهد دوباره جلویش را خواهد گرفت اما باب پیج میگوید احتمال این امر کم هست و حتی احتمال زنده ماندن جی سی کم است. والتون سیمونز ظاهر میشود و با جی سی نبر میکند و طبیعتا جی سی وی را از پا در می آورد.
جی سی از پایگاه زیردریایی بیرون میرود و جاک به او میگوید که باب پیج یک موشک به سمت ساکنین آمریکا هدف گرفته است. جی سی موشک را به سمت Area 51 (اگر نمیدونید چیه گوگل کنید) میگیرد و آنجا را بمب باران میکند. سپس با جاک آنجا میرود تا با باب پیج تقابل کند.
جاک بعد ازینکه جی سی را در Area 51 پیاده میکند به خاطر انفجار هلیکوپترش میمیرد. جی سی پیش رفته تا به محل اختفای باب پیج میرسد.
مورگان اورت، تریسر تانگ و هِلیوس با جی سی تماس میگیرند و هرکدام یک راه برای پایان دادن ماجرا پیش روی او میگذارند که انتخاب هرکدام ازین سه یکی از پایانهای بازی را رقم میزند.
پایان مورگان اورت
مورگان اورت از جی سی میخواهد که باب پیج را بکشد تا Majestic 12 از بین برود و روشن ضمیران بتوانند دوباره قدرت را بدست گیرند. درین صورت جی سی نیز به روشن ضمیران پیوسته و دنیا را همانند قرن 20ـم پیش میبرند، با کپیتالییسم و کورپوریشنیسم.
پایان تریسر تانگ
تریسر از جی سی میخواهد که Global Communication Hub که در Area 51 مستقر هست را از بین ببرد تا دیگر تمام کشورها تحتِ نظر سازمان ملل یکی نباشند تا مشکلاتی از قبیل باب پیج و MJ12 پیش نیاید. درینصورت دنیا به عقب بازگشته و یک قرون وسطای جدید پدید می آید.
پایان هلیوس
هلیوس از جی سی میخواهد که مغز خود را در اختیار او بگذارد تا با هم، یک هوش مصنوعی و یک هوش واقعی، بتوانند دنیا را با عقل و منطق و جدا از احساسات کنترل کنند. پائول به جی سی میگوید که این بهترین کار است. درین صورت جی سی و هلیوس یک قدرت خدایانه به دست می آورند که عنوان بازی را رقم میزند، Deus Ex.
آخرین ویرایش: