خاطرات گیمری شما!

RED_BEARD39

Ghost of Sparta
کاربر سایت
ما همه خاطراتی در زمینه گیم از اون وقتی که گیمر شدیم داریم چه از فروشنده چه از کنسول و چ از بازی ها و همینطور خانواده این تاپیک برای محل گفتن همین چیزاست.:|^:)^

اگر شما بخواهید همکاری کنید یکی از بهترین تاپیک ها میشه.b-)
 
تاپیک خوبیه اما من حال ندارم همه ی خاطراتو بگم چون اگه بخوام همشو تایپ کنم تا صبح طول میکشه به خاطر همین خلاصه می کنم میگم.


یه بار داشتم gow2بازی میکردم البته با پلی استیشن یه دفعه دمو اومد من چون دومین بارم بود که داشتم بازی رو تموم می کردم حوصله نداشتم
دوباره دمو رو دو ساعت بشینم نگاه کنم به خاطر همین زدم کانال های دیگه ببینم چیداره نگو ازبد روزگار اون روز سه شنبه بود وکانال سه داشت جومونگ میداد .پدر منم که عشق جومنگ بود گفت بذار همینجا باشه حالا من بگو اون بگو من میگفتم میخوام بازی کنم اون میی گفت می خوام فیلم ببینم
که وسط دعوای ما دوتا برق رفت که نه من تونستم بازی کنم نه اون توست فیلمشو ببینه اینم خاطره ی من که گفتم امید وارم بدتون نیومده باشه.
 
من یه خاطره دارم:d یه بار با بچه ها رفته بودیم گیم نت. بعد با چند نفر اینقدر بازی کردیم همرم بردیم آخر یارو حرصش گرفت دعوا راه انداخت:d ما هم نامردی نکردیم زدیم همشونو لت و پار کردیم. :d

یه بارم داشتم dead space 1 بازی میکردم هدفون گذاشته بودم داداشم یواش اومد محکم زد رو شونم ۳ متر از جام پریدم هوا:d

ممنون که گفتی توی بازی سنتر مثل اینکه کسی خاطره ای نداره

برادر من کل امضاتو باز کردم بگم چی نوشته بودی؟:d (metal gear solid)
 
یه روز تو خونه نشسته بودیم داشتیم تخمه میخوردیم یه دفعه دیدم تلفن زنگ خورد گفتم کیه گفت دانته هستم گفتم ها برادر دانته تویی در سلامتی کامل به سر میبری هو من بگو اون بگو گفتش که اره من هفته ی پیش از ورجیل 200 تومن گرفته بودم الان اومده از من پولشو می خواد منم که پول ندارم بهش بدم تو پول داری بهش بدی؟ بعدا برات جبران میکنم تلفن گذاشتم زمین یه ابو طیاره دربست گرفتم یه راست رفتم در خونشون دیدم ورجیل داره همینطور در خونه ی دانته رو میزنه اصلا اهمیت ندادم یواشکی طوری که ورجیل منو نبینه رفتم تو خونه ی دانته پولو بهش دادم دانته هم رفت پولو داد به ورجیل .ورجیلم گورشو گم. کرد دانته گفت در عوض چیکار می تونم برات بکنم بهش گفتم که فقط پولم رو سریع تر بده بعد برگشتم خونه .


خوشتون اومد.:d
 
من یه چنتا خاطره گذاشتم تو تاپیکای دیگه فعلا همینا رو کپی می کنم اینجا تا بعد ببینیم چی میشه!

ما بچه بودیم پول بابامون نمیرسید بخره واسمون ، پولمون رو جمع می کردیم میرفتیم کرایه میکردیم.ساعات 9 شب تا 9 صبح با 5 تا بازی می شد 12000 تومن.اون موقع 12 تومن خیلی زیاد بود.میشستیم شب تا 5 صبح بازی میکردیم و 5 تا 6 یه چرتی میزدیم دوباره تا 9 صبح پدر دستگاه رو در می آوردیم:d
صبح که میرفتیم دستگاه رو بدیم کلی فوتش می کردیم خنک باشه یارو نفهمه پدرش رو در آوردیم(دستگاه رو میگم.):))

اوایلی که PS2 اومده بود ما کف کرده بودیم عجب دستگاه خفنیه و چه بازی هایی داره.به هزار بدبختی صاحب مغازه رو راضی کردیم که دستگاه رو یک شب به قیمت 30 تومن کرایه بده بهمون(اون زمان قیمت دستگاه حدود 300 تومن بود که میشه 1 میلیون الان:|).
طرف به ما گفت باید شناسنامه هم بذارید ، ما هم 3 تا شناسنامه بردیم به یارو بدیم.دستگاه رو گرفتیم و تو راه خونه بودیم رفیق من برگشت گفت داود شناسنامه ها رو ندادیم:d
فاصله زیاد بود(تقریبا 1 ساعت راه بود)هیچکدوممون هم قبول نمیکرد بره شناسنامه ها رو بده(مجبور می شد 1 ساعت کمتر بازی کنه دیگه:)))خلاصه اش کنم نرفتیم شناسنامه رو بدیم و فردا صبح که رفتیم دستگاه رو دادیم طرف 3 تا سکته ی ناقص زده بود و ما رو دید از خوشحالی بال در آورد.فکر میکرد میپیچونیم کنسول رو.:d

دو خاطره از دو نسل متفاوت!!!:d
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or