بعد از موفقیت بی نظیر FFV شرکت Square Soft به سرعت مقدمات ساخت شماره جدید بازی را فراهم آورد. بر خلاف FFV که در خارج از ژاپن منتشر نشد، Square کار بر روی نسخه ژاپنی و انگلیسی بازی را به صورت همزمان آغاز کرده و به این ترتیب شماره ششم بازی با عنوان FFVI در تاریخ 2 آپریل سال 1994 در ژاپن و یازدهم اکتبر همان سال در آمریکا با نام FFIII منتشر شد. اگر FFIV را سکوی پرتاب FF به اوج در ژاپن بنامیم، بدون شک میتوان FFVI را عامل اصلی موفقیت FF و رساندن آن به او در خارج از ژاپن و مخصوصا آمریکا دانست.
گیم پلی
گیم پلی FFVI در واقع همان گیم پلی عالی FFV به همراه اندکی المان های اکشن بود. سیستم Level Up کردن کارکتر ها، منو ها، کلاس ها و Level Up کردن هر کلاس بدون تغییر از FFV به FFVI منتقل شده بود. البته با توجه به اینکه FFV در خارج از ژاپن منتشر نشده بود، این سیستم ها برای گیمرهای غربی کماکان نو و جدید به حساب میآمد.
با توجه به حظور آقای Hiroyuki Ito به عنوان یکی از طراحان بازی، گیم پلی FFVI نسبت به FFV بیشتر حالت اکشن پیدا کرده بود. آقای Hiroyuki Ito معتقد بودند علارغم اینکه FF های قبلی عنوان های فوقالعاده ای بودند اما از لحاظ گیم پلی و مبارزات احتیاج به تغییرات اساسی دارند. با ورود ایشان به تیم سازنده بازی مبارزات بیشتر حالت اکشن پیدا کرده و روند مبارزات بسیار لذت بخش تر از مبارزات در عنوان رقیب FF یعنی DQ شده بود.
در FFVI سیستم ATB دچار تغییراتی شده بود، به این صورت که در هنگامی که نوبت به هر کارکتر برای حمله میرسید، یک نوار زرد رنگ شروع به پر شدن میکرد و گیمر ها مجبور بودند تا قبل از پر شدن این نوار دستورهای مورد نیاز را به کارکتر خود بدهند، زیرا با پر شدن این نوار نوبت مبارزه از آن کارکتر گرفته میشد. به این ترتیب بر خلاف عنوانی چون DQ گیمر ها برای اجرای دستورات خود فرصت زیادی نداشته و مجبور بودند در اندک زمان کوتاهی تصمیمات خود را گرفته و به کارکتر خود منتقل کنند. با معرفی این سیستم سرعت مبارزات بسیار بیشتر شده و مبارزات از حالت یکنواخت عنوان های قبلی تا حدودی خارج شده بود.
همچنین در FFVI سیستم جدیدی به نام Powerful Attack Subsititution توسط Hiroyuki Ito معرفی شده بود که به جذاب شدن مبارزات مخصوصا هنگامی که HP کارکترها رو به اتمام بود، کمک شایانی میکرد. این سیستم شامل سه قابلیت Limit Break و Trance و Overdrive بود. اما نحوه عملکرد این سیستم بدین شکل بود که با هر بار ضربه خوردن کاکترها نوار نارنجی رنگی شروع به پر شدن میکرد. با هر بار پر شدن این نوار گیمرها میتوانستند از قابلیت Limit Break کارکتر خود استفاده کنند. عملکرد LB به این شکل بود که هر کارکتر قابلیت اجرای ضربات یا جادوهای خاصی را داشت که با هر بار پر شدن نوار LB میتوانست از آن قابلیت استفاده کند. این قابلیت ها به مرور زمان و پیشرفت در بازی افزایش مییافت. زمانی که گیمرها در مبارزات رو به شکست بوده و HP کاکترها رو به اتمام بود، دو قابلیت دیگر برای کارکتر ها فعال میشد. با فعال شدن این دو قابلیت ضربات یا جادوهای کارکتر ها قوی تر شده و آسیب بیشتری به دشمنان وارد میکرد. به این ترتیب با توجه به سیستم PAS گیمرها با کم شدن میزان HP خود، مبارزات را رها نکرده و همچنان به بازی ادامه میدادند.
یکی دیگر از نوآوری های FFVI این بود که هر کارکتر دارای یک "قابلیت خاص" بود که به گیمرها اجازه انجام کارهای مختلفی را میداد. به عنوان مثال Locke این قابلیت را داشت که تمامی آیتم های دشمنان را جمع آوری کند. به این ترتیب دست گیمرها در مبارزات باز تر بوده و مبارزات متنوع تر میشد.
ماموریت های جانبی و نبرد در سیاهچاله های مختلف همچنان در بازی وجود داشته و تنوع آنها نسبت به عنوان های قبلی بیشتر شده بود. همچنین امکان خرید LB ها و کلاس های بیشتر از فوشگاه های مختلف از طریق پرداخت Gil نیز در بازی گنجانده شده بود.
در FFVI برای اولین بار در این سری کارکتری به عنوان کارکتر اصلی وجود نداشت و گیمر ها می توانستند بازی را با هر کدام از کارکتر ها که دلشان می خواست دنبال کرده و داستان را به پیش برند.
در مجموع گیم پلی FFVI همانند شماره های قبلی ترکیبی از المان های موفق امتحان شده به همراه نو آوری های اندک اما موثر بود که نسبت به شماره های قبلی حالت اکشن تری پیدا کرده بود که همین تغییرات یکی از عمده دلایل موفقیت این عنوان در بین گیمر های غربی بود.
داستان
شخصیت ها
Terra Branford (رブランフォード که تلفظ آن Terra Buranfōdo ، نام او در نسخه ژاپنی بازی Tina میباشد) نام شخصیت اصلی بازی است. Terra دختر Maduin از نژاد Esper ها و Madeline از نژاد انسان هاست. امپراتور برای نابودی کامل Esper ها و تصاحب قدرت جادویی آنها به محل زندگی Terra حمله کرده و بعد از نابودی پدر و مادرش (البته پدر Terra جان سالم به در میبرد) او را به خدمت خود در میآورد. نیروهای جادویی Terra خیلی زود در او شکوفا شده به طوری که او قادر به کشتن 50 سرباز آموزش دیده در یک نبرد بود! اما این نیروی زیاد به ضرر او تمام شده و باعث میشود که فرماندهان برای دردست گرفتن کنترل او مغز او را شست و شو داده و او را به یک برده تبدیل کنند. اما در جریان یک نبرد با کشته شدن فرماندهان، کنترل Terra از دست آنها خارج شده و Terra به نیروهای مخالف امپراتور، Returners، میپیوندد.
Terra یک دخت مغرور، مصمم و مهربان است که همواره در تلاش است به هویت خود پی ببرد. Terra به همراه Faris شخصیت های مود علاقه Amano هستند.
Locke Cole (رロック・コール که تلفظ آن Rokku Kōru میباشد) نام یک جوان ماجراجو است که علاقه شدیدی به یافتن گنج داشته و آرزو دارد روزی بزرگترین گنج یاب دنیا شود. Locke از اهالی سرزمین Kohlingen بود و روزگاری به همراه عشق خود Rachel در آن جا زندگی میکرد. اما روزی نیروهای امپراتور به سرزمین او حمله کرده و بر اثر این حمله Rachel به شدت زخمی شده و حافظه خود را از دست میدهد. Locke به شدت عصبانی شده و تصمیم میگیرد به گروه Returners پیوسته و نیروهای امپراتور را نابود کند. اما هنگامی که Locke در خارج از سرزمین خود به سر میبرد، متوجه میشود Rachel در حالی که حافظه خود را بازیافته بوده و دائم اسم او را بر زبان می آورده، زندگی را وداع گفته است. Locke که از خودش به خاطر ترک Rachel بسیار متنفر شده بود تصمیم میگیرد به دنبال پیدا کردن جادویی برود که از طریق آن بتوان مردگان را به زندگی باز گرداند. در آخر Locke موفق میشود Rachel را به دنیا بازگرداند اما Rachel او را به خاطر این کار سرزنش کرده و به او میگوید موجودات بعد از مرگ نیز به مسیر رو به جلو خود ادامه داده و کسی نباید این مسیر و نظم را بر هم بزند.
Edgar & Sabin Figaro (رフィガロ نام Sabin در نسخه ژاپنی بازی Mash میباشد) دو برادر و وارث حکومت سرزمین Figaro که دایم در حال بحث و دعوا هستند، اما قلبا بینهایت به هم وابسته هستند.
Edgar و Sabin بعد از مرگ پدرشان تصمیم میگیرند برای مشخص کردن تکلیف حکومت یک سکه اندازند. Edgar برای اینکه مطمئن شود برادرش شرط بندی را برنده میشود از یک سکه دو رو استفاده می کند، اما Sabin بعد از برنده شدن شرط بندی، پادشاهی را نپزیرفته و تصمیم میگیرد به دنبال آموختن هنرهای جنگی برود. به این ترتیب برادر بزرگتر Edgar وارث تخت و تاج پادشاهی میشود.
Sabin نیز بعد از ترک قصر به مدرسه هنر های رزمی رفته و زیر نظر Duncan Harcourt آموزش میبیند. Vargas پسر Duncan به استعداد Sabin حسادت ورزیده و با توجه به اینکه فکر میکرد بعد از مرگ پدرش Sabin مسوول مدرسه میشود، تصمیم به قتل Sabin میگیرد؛ اما موفق نشده و توسط Sabin شکست میخورد.
Edgar و Sabin برای مبارزه با نیروهای امپراتور به گروه Returners میپیوندند و به عنوان دو عضو مخفی به فعالیت میپردازند.
Celes Chere (رセリス・シェール که تلفظ آن Serisu Shēru میباشد) یکی از قدرتمندترین اعضای ارتش امپراتور که خیلی زود در ارتش ترقی کرده و به همراه ژنرال Leo به دو ژنرال اصلی امپراتور تبدیل میشود، اما وقتی Celes وحشی گری های امپراتور را میبیند تصمیم میگیرد از خدمت به او کنار بکشد، اما امپراتور که به راحتی استعفا کسی را قبول نمیکرد، دستور قتل او را صادر میکند. هنگامی که Celes در حال کشته شدن توسط نیروهای امپراتور بود، توسط Locke نجات یافته و به نیروهای Returners میپیوندد.
Celes یک مجود آزمایشگاهی است که در آزمایشگاه تولید و بدنیا آمده و از عشق و محبت چیزی نمیداند. او فردی بسیار زیرک و حیله گر است که حقه هایش همیشه مبارزان را از مشکلات نجات میدهد. هنگامی که مبارزان سعی داشتند Setzer را راضی کنند که کشتی هوایی اش را در اختیار آنها قرار دهد Celes به او پیشنهاد میدهد که با سکه معروف Edgar شرط بندی کنند؛ اگر Setzer شرط بندی را میبرد Celes حاظر میشد با او بخوابد ولی اگر او شرط بندی را او میبرد، Setzer باید کشتی را به آنها میداد. این پیشنهاد وسوسه انگیز باعث میشود که Setzer حاظر شود شرط بندی کند، اما Setzer که به Celes مشکوک شده بود پس از برسی سکه به حیله او پی میبرد اما از زرنگی او خوشش آمده و حاظر میشود با آنها همکاری کند.
Cyan Garamonde (رカイエン・ガラモンド که تلفظ آن Kaien Garamondo میباشد) یکی از سربازان حکومت Doma که کشورش با امپراتور در حال جنگ بود، است. هنگامی که شهر آنها توسط امپراتور محاصره می شود، ژنرال Kefka در منبع آب شهر آنها مقدار زیادی سم ریخته و باعث کشته شدن تمام مردم شهر از جمله Mina همسر و Shun پسر Cyan میشود. Cyan که تنها فرد نجات یافته از این واقعه بود، به نیروهای امپراتور حمله میکند اما توسط آنها محاصره میشود اما توسط Sabin از مهلکه نجات مییابد.
Cyan به همراه Sabin و Gau بهترین دوستش، به نیروهای Returners پیوسته تا با نابودی امپراتور انتقام مرگ خانواده و مردم شهرش را بگیرد.
Shadow (رシャドウ که تلفظ آن Shadō میباشد) نام دزدی به نام Clyde است. Clyde به همراه بهترین دوستش Baram قرار میگذارند که تا آخر عمر با هم دزدی کنند! Clyde و Baram تصمیم میگیرند با کمک هم به قطار Dorna دستبرد بزنند. آن دو موفق میشوند از قطار مبلق یک ملیون Gill را بدزدند اما هنگامی که در حال فرار از دست نگهبانان قطار بودند از یک ارتفاع بلند سقوط کرده و Baram به سختی مجروح میشود. Baram که میدانست نمیتواند به فرار ادامه دهد از Clyde میخواهد او را بکشد تا به دست نگهبانان نیفتد اما Clyde درخواست او را قبول نکرده و او را به حال خود رها میکند. Clyde بعد از فرار به شهر Thamass رفته و در آنجا بعد از ملاقات با زنی تصمیم میگیرد در آن جا بماند. Clyde مدتی بعد همسر و دختر کوچکش Relm را رها کرده و با زدن ماسکی بر صورتش، برای همیشه هویت قبلی خود را فراموش کرده و تبدیل به Shadow میشود.
Shadow اولین شخصیت مخفی در سری FF بود.هنگامی که مبارزان در حال فرار از قاره معلق رو به نابودی بودند میتوانستند در داخل غاری Shadow را پیدا کرده و او را به گروه خود آورند.(البته اگر گیمر ها اجازه می دادند که شماری معکوس تا نزدیک صفر ادامه پیدا کند , چون در غیر این صورت Shadow در داخل غار دیده نمی شد.)
یکی از نکات جالب در مود Shadow این بود که گیمر ها میتوانستند از طریق گوش دادن به صحبت های او در داخل خواب های پریشانی که میدید, به گزشته او پی ببرند.
Shadow اولین کارکتر طراحی شده توسط Tetsuya Nomura در سری FF بود.البته طرح نهایی Shadow توسط Amano با ایده های اولیه Nomura طراحی شد.
Setzer Gabbiani (رセッツァー・ギャッビアーニ که تلفظ آن Settsā Gyabbiāni میباشد) یکی از خوانندگان Opera معروف The Dream Oath و صاحب کشتی هوایی Blackjack بود که بعد از باختن به Celes در یک شرط بندی ناعادلانه! راضی میشود که خوانندن در Opera را رها کرده و کشتی خود را در اختیار مبازان قرار دهد.
نام فامیل او Gabbiani در زبان ایتالیایی به معنی مرغ دریایی است که به علاقه او به پرواز اشاره دارد.
Gau (رガウ که تلفظ آن Gao می باشد) نام یک پسر جنگلی میباشد که در کودکی مادرش را از دست داده و توسط پدرش که تصور میکرد شیاطین او را تسخیر کرده اند، در جنگل رها میشود. Gau از آن پس در جنگل و توسط حیوانات بزرگ میشود، به همین دلیل اخلاق و رفتار او شبیه حیوانات میشود.
Kefka Palazzo (رケフカ・パラッツォ که تلفظ آن Kefuka Parattso میباشد) نام ژنرال دیوانه امپراتور که بدون شک یکی از پیچیده ترین و محبوب ترین شخصیت های منفی در بین تمام بازی های تاریخ است و هنوز هم صدای خنده شیطانی اش مو را بر تن گیمرها سیخ میکند. Kefka یکی از خدمتکاران امپراتور بود که به صورت داوطلبانه زیر آزمایشات Magitic قرار گرفته و قدرت جادویی پیدا میکند، اما بر اثر این آزمایشات عقلش را از دست داده و دیوانه میشود. Kefka بعد از بدست آوردن نیرو های جادویی به عنوان مشاور امپراتور انتخاب شده و او را در راه دست رسی به اهداف شومش یاری میکند. Kefka بعد از دیوانه شدن همیشه به صورت دلقک ها لباس پوشیده و صورتش را مشابه آنها آرایش میکند. Kefka شخصیتی چند بعدی و پیچیده دارد که سازندگان به خوبی از عهده پرداخت شخصیت او بر آمده اند.
Kefka به دنبال دست رسی به منابع نیرو جادویی Esper هاست و در این راه امپراتور را نیز با خود همراه میکند. Kefka بعد از دست یابی به قدرت جادویی Esper ها امپراتور را کشته و خود تبدیل به یکی از عناصر جادو در زمین میشود.
در FFVI علاوه ب شخصیت های اصلی، شخصیت های فرعی متعددی حظور داشتند که به معرفی آنها خواهیم پرداخت :
Gesthal (در نسخه ژاپنی بازی Gesta ) نام امپراتور و شخصیت منفی بازی که بر عکس Kefka شخصیت پردازی قوی نداشته و حظورش در بازی بیشتر به خاطر جلو بردن داستان است.امپراتور در واقع آلت دست Kefka و یک وسیله برای به قدرت رسیدن او بود.
Banan رهبر گروه Returners که Terra را برای پیوستن به گروهش متقاعد میکند.
Leo Cristophe یکی از دو ژنرال بزرگ امپراتور. Leo مامور میشود که به همراه Terra به قلمرو Esper ها رفته و آنها را متقاعد به صلح کند اما Kefka به آنها حمله کرده و Leo در حالی که مشغول دفاع از Esper ها بود توسط Kefka کشته میشود.
Cid یکی از محققان امپراتور که بر روی نیروی Esper ها برای پروژه Magitic تحقیق میکرد. Cid رابطه بسیار نزدیکی با Celes داشته و زمانی که متوجه میشود Celes از نیروهای امپراتور بیرون آمده، او نیز همانند Celes از خدمت امپراتور خارج میشود.
Umaro دومین شخصیت مخفی بازی که یک Yeti بوده و در سرزمین Narshe به گروه میپیوندد.
Ultros یکی از شخصیت های جالب بازی بود که خود را اختاپوس امپراتور معرفی کرده و در طول بازی, در دو دنیا به تعقیب مبارزان پرداخته و چهار مرتبه با گروه وارد مبارزه میشود!
شروع داستان
داستان FFVI در باری امپراتوری بود که قصد داشت به منظور سلطه بر کل دنیا نیروهای جادویی که هزاران سال از دید مردم مخفی بود را دوباره احظار کند. Terra Branford یک دختر جوان با نیروهای جادویی بود که از سنین پایین به خدمت نیروهای امپراتور درآمده بود، اما به دلیل برخوردار بودن از نیروی جادویی فراوان به نوعی برده تبدیل شده و تحت کنترل فرمانده هان امپراتور درآمده بود. Terra به همراه نیروهای نظامی امپراتور ماموریت می یابد که به منظور تحقیق در باری امپراتوری Esperها که در زیر خاک های شهر Narshe مدفون شده بود، به Narshe حمله کند؛ اما در جریان این حمله نیروهای امپراتوری شکست خورده و فرماندهان سپاه کشته می شوند. با کشته شدن فرماندهان سپاه کنترل انها از روی Terra برداشته شده و Terra به نوعی آزاد می شود، اما این آزادی برای او به قیمت از دست دادن حافظه اش تمام می شود.
Terra که حافظه اش را از دست داده بود، با فردی به نام Locke Cole آشنا می شود که به شغل شریف دزدی مشغول بود. Terra از Locke خواهش میکند که او را از دست نیروهای امپراتور- که بدون شک به دنبال او می آمدند – نجات دهد. Locke به Terra قول میدهد که تا زمانی که او دوباره حافظه اش را بدست نیاوده، از او در مقابل نیروهای امپراتور محافظت کرده و او را به قرار گاه محفی نیروهای مخالف امپراتور، Returbers، برساند. به این ترتیب Locke به همراه Terra عازم قرارگاه گروه مبارزین میشود. آن دو در طول سفر، هنگامی که از قلمرو Figaro می گذشتند با پادشاه Edgar Roni Figaro و برادر مرموزش Sabin Rene Figaro ملاقات میکنند. پادشاه هنگامی که متوجه میشود Locke از مخالفان امپراتور بوده و قصد عزیمت به قرار گاه گروه Returners را دارد، تصمیم میگیرد به همراه برادرش به آنها بپیوندد.
هنگامی که گروه به قرار گاه رسیدند، Baron رهبر مخالفان، با دیدن Terra و آگاهی از قدرت های جادویی اش به او پیشنهاد میدهد که به گروه او پیوسته و علیه امپراتور مبارزه کند. Terra نیز که قصد تلافی چند سال بردگی اش را داشت درخواست او را قبول کرده و به مبارزان میپیوندد. مبازان تصمیم میگیرند که برای پی بردن به دلیل حمله نیروهای امپراتور و آگاهی از اینکه امپراتور در بقایای امپراتور Esper به دنبال چه چیزی است؟ به Narshe سفر کنند، اما متوجه میشوند که نیروهای امپراتور بعد از شکست خوردن در Narshe به سرزمین های شمالی قلمرو Figaro حمله کرده اند. به همین دلیل تصمیم گرفته میشود در حالی که Locke به همراه نیروهای خود به شمال Figaro حمله میکند تا حرکت نیروهای امپراتور را کُند کند، بقیه افراد از طریق رودخانه Lethe به Narshe بروند. هنگامی که گروه در حال عبور از رودخانه بودند توسط اختاپوس امپراتوری، Ultros، مورد حمله قرار گرفته و از یکدیگر جدا میشوند.(در این قسمت با انتخاب گیمرها به سه روش مختلف، گروه به Narshe میرسیدند.)
سرانجام گروه پراکنده شده، به Narshe رسیده و در آنجا باز در کنار هم جمع میشوند. Locke نیز بعد از انجام ماموریتش به همراه دختر جوانی به نام Celes Chere – او یکی از ژنرال های امپراتور بوده ولی به دلیل وحشی گری های او خود را از نیروهای او کنار کشیده بود- که او را هنگام مبازه با نیروهای امپراتور نجاتش داده بود، به Narshe آمده و به گروه میپیوندد. علاوه بر Locke و Celes، فردی به نام Cyan Garamonde که خوانواده اش توسط نیروهای امپراتور کشته شده بودند و پسر وحشی به نام Gau که در جنگل بزرگ شده بود، به گروه میپیوندد. سپس گروه به مکان امپراتوری Esper رفته و موفق میشوند که نیروهای امپراتور را شکست داده و از آنجا دور کنند. بعد از پیروزی گروه بر نیروهای امپراتور، Terra برای بررسی قلمرو امپراتوری Esper ها به آنجا می رود اما با نزدیک شدن به ان مکان به سرعت تغییر شکل داده و به شکل مردمان Esper در میآید. Terra که از این تغییر شکل خود بسیار متعجب و ترسیده بود، ناخواسته شروع به پرواز کرده و از آنجا دور میشود.
گروه که با دیدن تغییر فرم و پرواز Terra به دنبال او رفته بودند، رد او را تا شهر Zozo دنبال میکنند. هنگامی که گروه به Zozo میرسند، موفق میشوند Terra را پیدا کنند، اما در کمال ناباوری مشاهده می کنند Terra یکی از Esper های باقی مانده است. گروه در Zozo با فردی از نژاد Esper ها به نام Ramuh ملاقات میکنند که به آنها میگوید تنها راه کمک کردن به Terra رفتن به Vector است که آدرس آن تنها در کتاب Magitek Research Facility که در خزانه امپراتور نگه داری میشود، یافت میشود. Ramuh به آنها میگوید که Vector محل سکونت آخرین Esper ها بر روی زمین است و شاید در آنجا کسی پیدا شود که بتواند به Terra کمک کند. گروه با تلاش فراوان متوجه میشوند که Vector جایی در سرزمین های شمالی است و برای رسیدن به آن باید از دریا بگذرند، اما امپراتور به هیچ کس اجازه عبور از دریا را نمیدهد. به این ترتیب گروه تصمیم میگیرند که از تنها راه باقی مانده یعنی راه هوایی به Vector صفر کنند؛ به همین منظور برای بدست آوردن یک کشتی هوایی به دنبال فردی به نام Setzer Gabbiani میروند که به عنوان یک نوآموز در اپرا مشغول است. Setzer به آنها میگوید که او دارنده Blackjack تنها کشتی هوایی دنیاست!
گروه با کمک Setzer به Vector رفته و در آنجا موفق میشوند با فردی به نام Maduin ملاقات کنند که در واقع پدر Terra بود. Maduin به گروه میگوید که Esper ها تبدیل شدن به Magitic را به جای زندگی انتخاب کرده و کریستال ها به آنها این قدرت را میدهد که بعد از مرگشان قدرتشان بر روی زمین باقی ماند. به همین دلیل امپراتور برای تصاحب این نیرو به بقایای امپراتوری آنها حمله میکند. گروه هنگامی که متوجه میشوند قصد اصلی امپراتور چیست، تصمیم میگیرند به سرعت به سرزمین خود باز گردند، اما توسط ژنرال kefka مود حمله قرار میگیرند. حمله Kefka به گروه و این واقعیت که او چگونه موفق شده از قصد مبارزان مطلع شود، باعث میشود که گروه و مخصوصا Locke به وفاداری Celes شک کنند، اما Celes خیلی زود با فراری دادن گروه از دست Kefka به آنها ثابت میکند که جاسوس امپراتور نیست. بعد از رسیدن گروه به Zozo، Maduin با استفاده از قدرت خود Terra را به حالت اول بازگردانده و Terra که حافظه خود را بازیافته بود به یاد میآورد که او یک نیمه Esper –نیمه انسان است.
بعد از پیوستن دوباره Terra به گروه، مبارزین تصمیم میگیرند قبل از اینکه دیر شود به امپراتور حمله کرده و او را شکست دهند. Banon به Terra پیشنهاد میدهد که از طریق نیروی خود با دنیای Esper ها ارتباط برقرار کرده و آنها را راضی کند که علیه امپراتور مبارزه کنند. Terra به دستور Banon با Esper های دیگر ارتباط برقرار کرده و آنها را در جریان قصد امپراتور قرار میدهد. هنگامی که Esper ها متوجه میشوند Esper های ساکن زمین توسط امپراتور کشته شده و نیروی آنها مورد سو استفاده انسان ها قرار گرفته، خشمگین شده و به دنیای انسان ها آمده و در ابتدا Vector را نابود میکنند. مبارزین نیز بعد از ورود Esper ها، به پایتخت حمله میکنند اما زمانی که آنها به نزد امپراتور Gestahl میرسند، او آنها را به یک مهمانی دعوت کرده و پیشنهاد میکند که برای جلوگیری از کشته شدن انسان ها، دو طرف نبرد، با هم صلح کنند. او به Terra میگوید که با Esper ها صحبت و آنها را راضی کند که با امپراتوری وارد صلح شوند. مبارزین از این پیشنهاد امپراتور استقبال کرده و قرار میشود که Terra به همراه Locke و Celes و ژنرال Leo و Shadow –نینجایی که تحت خدمت امپراتور بود- برای پیدا کردن Esper ها به روستای Thamasa بروند. آنها در آنجا با کمک فردی به نام Strago Magus و دخترخوانده اش Relm Arrowny موفق میشوند Esper ها را پیدا کرده و از طریق مذاکره آنها را راضی به صلح کنند، اما در همین هنگام Kefka به Esper ها و ژنرال Leo حمله کرده و آنها را کشته و قدرت باقی مانده از آنها را از آن خود میکند.
مبارزان متوجه میشوند که صلح و مذاکره با Espre ها نقشه شوم Gesthal بوده تا از طریق Terra به محل اقامت آنها دست یافته و با نابودی آنها، علاوه بر بدست آودن قدرت آنها، از طریق دروازه ورودی Esper ها از دنیای خودشان به دنیای انسان ها که اکنون با مرگ Esper ها باز مانده بود، به دنیای Esper ها رفته و سنگ قدرت اصلی آنها را بدست آورند. علارغم تلاش فراوان مبارزین، آنها موفق نمیشوند که جلوی Kefka و Gesthal را بگیرند و آن دو با رفتن به قاره معلق در هوا، که محل نگه داری سنگ جادو بود، موفق میشوند به منبع جادو دست پیدا کنند، اما بعد از رسیدن آن دو به سنگ جادو، Kefka به سرعت Gesthal را کشته و او را از میان بر میدارد. Kefka بعد از نابودی Gesthal سنگ جادو را از جای خود بر داشته و به همین دلیل باعث میشود تعادل نیرو در دنیا به هم خورده و در دنیا خرابی های شدیدی به بار آید. مبارزین که قصد داشتند از طریق کشتی هوایی Setzer به دنبال Kefka بروند، دچار صانحه هوایی شده و بعد از نابودی کشتی هوایی، هر یک در مکانی سقوط میکنند.
یک سال بعد Celes تک تنها در صحرای بی آب الفی در سرزمین Corna از خواب بیدار شده و متوجه میشود که کل دنیا توسطه Kefka نابود شده است. انسان ها دسته دسته به قتل رسیده اند و زندگی گیاهان و حیات وحش نیز رو به انقراض است. Celes تک و تنها در این بیابان شوع به حرکت کرده و به با افرارد دیگر گروه برخورد میکند. بعد از جمع شدن دوباری گروه مبارزین تصمیم میگیرند با کمک دوست Setzer، Cid، به برج Kefka رفته و او را نابود کنند. به این ترتیب آنها با کمک Cid موفق میشوند که به داخل برج Kefka نفوز کرده و با نابودی نیرو های Kefka به سنگ جادو برسند و آن را نابود کنند، اما در کمال نا باوری مشاهده میکنند با نابودی سنگ جادو که یکی از منابع جادو در دنیا بوده، هیچ اتفاق خاصی نیفتاده است. از این طریق آنها به این نکته پی میبرند که Kefka کل نیروی جادویی سنگ را بیرون کشیده و خودش تبدیل به یکی از منابع جادو در دنیا شده است.
به این ترتیب مبارزین خود را برای آخرین نبرد آماده کرده و به جنگ Kefka میروند. مبارزین موفق میشوند بعد از یک تلاش طاقت فرسا Kefka را نابود کنند، اما با نابودی Kefka نیروی جادو نیز نابود شده و به همین دلیل برج Kefka شروع به خراب شدن میکند. مبارزین با دیدن نابودی برج سعی میکنند به سرعت از برج فرار کنند اما Terra که نیمی از وجودش Esper بود، با نابودی منبع جادو سست شده و رو به مرگ میرود، اما در این میان روح پدرش ظاهر شده و باعث قالب شدن روح انسانی او به روح جادوییش میشود و به این ترتیب Terra از مرگ نجات مییابد. بعد از نابودی Kefka جهان در صلح فرو رفته و دوباره آرامش در آن بر قرار میشود.
داستان در FFVI بر خلاف FFV با اینکه توسط Kitase نوشته شده بود و از محور کریستال ها دور شده بود بسیار قوی کار شده بود، به طوری که برای اولین بار در بازی های کامپیوتری مسایلی چون خودکشی، گم شدن یک معشوق، باردار شدن یک دختر و... وارد بازی های کامپیوتری شده بود.
Final Fantasy VI Sound Track
با توجه به اینکه کنسول Super Famicom از چیپ صدا SPC700 بهره میبرد، قطعات ساخته شده برای FFVI، نسبت به شماره های قبلی بسیار بیشتر و باشکوهتر بودند. برای اولین بار یک ملودی برای هر کدام از کارکترهای اصلی، هر کدام از Boss Fight ها و ...ساخته شده بود. همچنین با توجه به تکنولوژی های جدید برای اولین بار در بعضی از قطعات موسیقی دکلمه هایی نیز قرار گفته بود.
همانند سری های قبلی، قطعات موسیقی FFVI نیز به صورت جدا از بازی آماده شد و در سال 1994 با نام FFVI Grand Final در ژاپن به فروش رسید. این مجموعه شامل 11 ترک بود که توسط آقای Shiro Sagisu تنظیم و توسط ارکستر سمفونی Milano اجرا شده بود. این مجموعه همچنین شامل اجرای کامل Opera افسانه ای Aria Di Mezzo Carattere بود که خواننده ایتالیایی Krasteva Svetla بر روی آن ترانه ای را اجرا کرده بود. این مجموعه در آمریکا با نام FFVI Kefka's Domain منتشر شد.
همچنین همانند شماره های قبلی نسخه Piano Collection این مجموعه نیز منتشر شد که شامل اجرای قطعات موسیقی بازی توسط Piano با نوازندگی Reiko Nomura بود.
قطعات موسیقی FFVI در همان سال توسط Kosuke Onozaki در ارکستر سمفونی بزرگ Tokyo اجرا شد که خوانندگان مطرح ژاپن نظیر Wakako Aokimi، Tetsuya Ono و Hiroshi Koruda در آن به عنوان خواننده حظور داشتند.
در سال 2005 قطعات Kefka Theme و Ending Theme بازی در آمفی تئاتر Gibson با عنوان More Frinde اجرا شد که هم اکنون با عنوان آلبوم Dancing Mad قابل دسترس است.
Final Fantasy III، نسخه انگلیسی Final Fantasy VI
FFVI نیز همانند FFIV به صورت همزمان با انتشار بازی در ژاپن، در آمریکا با نام FFIII منتشر شد. بر خلاف FFII که تغییرات بسیاری را چه از لحاظ گیم پلی و چه از لحاظ داستان و مراحل نسبت به FFIV دیده بود، FFIII تغییرات زیادی نسبت به FFVI نداشت و در واقع همان FFVI به همراه تغییرات کوچکی در نام شخصیت ها و ... بود. به عنوان مثال در نسخه انگلیسی بازی نام همسر و فرزند Cyan از روی افسانه "آرتور شاه" انتخاب شده بود و از Mina و Shun به Elaine و Owain تغییر پیدا کرده بود.
همچنین همانند FFII به دلیل سخت گیری ESRB مضامین غیراخلاقی بازی حذف شده بودند. مثلا تمامی مجلات Porno از بازی حذف و بعضی از زن ها که در بازی اصلی لخت بودند، با لباس طراحی شده بودند.
تفاوت لباس ها از چپ به راست در نسخه ژاپنی، آمریکایی و اروپایی
FFIII به غیر از تغییرات اندک نام برده شده، تفاوتی با نسخه اصلی بازی نداشت.
دوباره سازی های Final Fantasy VI
Playstation Re-Release
با ورود کنسول Playstation همانند سری های قبلی، FFVI توسط شرکت TOSE برای این کنسول پورت شد و در تاریخ 19 مارچ سال 1998 به همراه FFIV و FFV تحت عنوان FFCollection در ژاپن منتشر شد.
FFC در سال 2002 با عنوان FFAnthology برای کنسول Playstation در آمریکا منتشر شد. FFA در واقع همان FFC بود که تنها نام بعضی از کارکترها در آن تغییر پیدا کرده بود.
Final Fantasy VI Advance
FFVI آخرین عنوان از سری FF بود که برای کنسول GBA پرت شد. این پرت نیز همانند سری های قبلی توسط شرکت TOSE انجام شد و به این ترتیب این بازی در تاریخ 30 نوامبر سال 2006 در ژاپن و در تاریخ 5 فبری سال 2007 در آمریکا منتشر شد.
از تفاوت های این نسخه نسبت به بازی اصلی علاوه بر گرافیک بهتر میتوان به حظور چهار شخصیت Gilgamesh، Levaithan، Cactuar و Diabolos به عنوان Esper های جدید و وجود دو مکان جدید به نام های Dragon Dungeon و Soul Shrine اشاره کرد که گیمر ها میتوانستند در آن مکان ها به مبارزات بی پایان با هیولاهای متنوع بپردازند و کارکتر های خود را Level Up کنند.
همچنین در این نسخه اسامی بعضی از کارکتر ها تغییر کرده بود، به عنوان مثال نام Strago به Stragus تغییر پیدا کرده بود.
سازندگان V Final Fantasy
کارگردان : Hironobu Sakaguchi
طراح : Hiroyuki Ito , Yoshinori Kitase
سناریو : Yoshinori Kitase
آهنگ ساز : Nobuo Uematsu
طراح شخصیت :,Yoshitaka Amano , Tetsuya Nomura
کارگردان گرافیکی : Tetsuya Takahashi
طراح صحنه های نبرد : Hiroyuki Ito , Akihiko Matsui
در FFVI برای اولین بار طراحی بعضی از کارکتر ها مانند Shadow به آقای Tetsuya Nomura محول شده بود.
در مجموع FFVI با تلاش فراوان افراد بسیاری تبدیل به یک شاهکاری شد که توانست افتخارات بسیاری را از آن خود کند، مانند کسب امتیاز کامل از سایت ها و مجلات مختلف نظیر GamePro، کسب عنوان بهترین بازی سال در رقابت با عناوینی چون MKIII و Earthworm Jim، کسب عنوان بهترین بازی SNES از سوی Nintendo و ... .
FFVI توانست به رقم فروش خارقالعاده 6 ملیون نسخه در کل دنیا دست پیدا کده و رکورد پر فروش ترین FF در آمریکا را از آن خود کند. بله درست است! FFVI در آمریکا حتی از FFVII نیز بیشتر فروخت!