ورود
ثبت نام
صفحه اصلی
اخبار بازی
بررسی بازی
حقایق بازیها
داستان بازی
بررسی سخت افزار
برنامههای ویدیویی
انجمنها
نوشتههای جدید
پرمخاطبها
جستجوی انجمنها
جدیدترینها
ارسالهای جدید
آخرین فعالیتها
کاربران
کاربران آنلاین
جستجو
جستجو فقط عنوان ها
توسط:
جستجو فقط عنوان ها
توسط:
ورود
ثبت نام
جستجو
جستجو فقط عنوان ها
توسط:
جستجو فقط عنوان ها
توسط:
Menu
Install the app
Install
فراخوان عضویت در تحریریه بازیسنتر | برای ثبت درخواست کلیک کنید
صفحه اصلی
انجمنها
معرفی و بحث پیرامون بازیها
Game Communities
بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)
ارسال پاسخ
JavaScript is disabled. For a better experience, please enable JavaScript in your browser before proceeding.
You are using an out of date browser. It may not display this or other websites correctly.
You should upgrade or use an
alternative browser
.
متن گفتگو
<blockquote data-quote="Silent Dream" data-source="post: 2840631" data-attributes="member: 43016"><p><strong>اتاق 106</strong></p><p>پرستار راشل. اون در بیمارستان St.Jerome کار میکنه که مری آخرین سالهای عمرش در اون گذرونده بود. قبل از این که مری بمیره, به راشل گفته بود که نامه خداحافظیش رو به جیمز بده. اما این نامه به زودی در بیمارستان گم میشه(به همراه دختری به اسم لارا) و کمی بعد هم جیمز و مری ناپدید میشند. راشل یه دوست پسر داره که در اتاق 202 زندگی میکنه. اما 28 سال پیش, مردی عجیبی به اسم مایک, کلی نامه عاشقانه برای راشل میفرستاده و اون رو از پنجره خونش دید میزده. البته که راشل این نوع توجه رو دوست نداره و برای همین به عشق اون مرد هیچ جوابی نداد. در نهایت این وضعیت به صورت ناخواسته توسط Richard Braintree حل و فصل میشه. راشل هنوز هم در آپارتمان اشفیلد زندگی میکنه.</p><p>============================</p><p><strong>اتاق 107</strong></p><p>فن موسیقی. این مرد ترجیح میده به موسیقی گوش بکنه تا این که با مردم صحبت کنه. به سیستم استریو خونش یه نگاهی بندازید. </p><p>به خاطر پیراهن سبزرنگش خیلی ها اون رو با Jasper Gein اشتباه میگیرند, و خب این درست نیست. اون هنوز هم در South Ashfield Heights apartments زندگی میکنه.</p><p>============================</p><p><strong>اتاق 203</strong></p><p>الکلی. هدف اون, اینه که انقدر بنوشه تا به نقطه ای برسه که از خود بیخود بشه. و اگر نتونه به این نقطه برسه, دیوانه میشه. والتر هم درست مثل اون میخواد تا به خوابی ابدی در درون رحم مادرش فرو بره. به هر حال, به تمام بطری های درون آپارتمانش نگاه کنید! چشمگیره, نه؟</p><p>28 سال پیش اون شاهد درگیری بین ریچارد و مایک بود. اون پیراهن خونی مایک رو برداشت و گفت ("نگهش میدارم...نگهش میدارم....فکر کنم...</p><p>این یکی رو....برای خودم نگه دارم)</p><p>============================</p><p><strong>اتاق 204</strong></p><p>این زن فوق العاده به غذا علاقه داره, همیشه داره یه چیزی میخوره. البته آشپز خوبی هم هست, هر چند که تنهاست و هیچکسی نمیتونه از غذاهای اون بچشه.</p><p>============================</p><p><strong>اتاق 205</strong></p><p>گیمر. اون خودش رو توی آپارتمانش زندانی کرده و غرق دنیای بازی ها شده. اما در اعماق, اون نمیخواد که تنها باشه و میخواد که با مردم در ارتباط باشه. اون به صورت مخفیانه همسایه هاش رو نگاه میکرد و صدای اونها رو ضبط میکرد. 28 سال پیش اون موفق شد تا صدای جر و بحث بین مایک و ریچارد رو ضبط کنه و بدون شک این یکی از بهترین کارهای ضبطش بود. خب, اجازه بدید تا یه نگاهی به آپارتمانش بندازیم. مقدار زیادی تجهیزات کامپیوتری توی اتاقش وجود داره. علاوه بر این, اون هیکل عضلانی داره و به نظر میاد این شخص در کنار بازی به آمادگی جسمانیش هم اهمیت میده. اما اون چه نیازی به هیکل عضلانی داره وقتی که تمام وقتش را با بازی کردن میگذرونه؟ همچنین به این نکته توجه داشته باشید که آشپزخونه اون در دنیای والتر بسته ست. آیا این جلوه ای از شعار همه گیمرهاست؟ " Give up smoking, give up drinking, give up eating"</p><p>============================</p><p><strong>اتاق 206</strong></p><p>زن و شوهری که توی این خونه زندگی میکنند تعداد زیادی بچه دارند. در حالی که دیگر ساکنان از تنهایی رنج میبرند, ساکنین این خونه از شلوغی زیاد رنج میبرند. (" اونها چطور میتونند با این همه بچه پر سر و صدا بخوابند؟") این بچه ها باعث عصبانی شدن ریچارد میشدند که به همین دلیل ریچارد به طور کلی از بچه ها متنفر بشه.</p><p>============================</p><p><strong>اتاق 301</strong></p><p>مایک, یه مرد عجیب و خطرناک که مجله های پو*ن جمع آوری میکنه, یه نشانه آشکار از این که زیاد محبوب زنها نیست. به هر حال, اون 28 سال پیش عاشق راشل شد و شروع کرد به فرستاده نامه های عاشقانه به اون(حتی سرایدار هم فکر میکرد که اون دوست پسره راشله) و دید زدن اون از طریق پنجره. البته که راشل چنین عشق و توجهی رو دوست نداره و به مایک پاسخی نمیده. این اوضاع به صورت ناخواسته توسط Richard Braintree عوض میشه. اون مایک رو مورد ضرب و شتم قرار میده و لباسهاش رو به سمتی پرتاب میکنه. بعد از این واقعه مایک دیگه جرات نداشت پاش رو اون سمت ها بذاره. 2 سال نیم پیش مایک صداهای عجیبی از اتاق ژورنالیستی که به اون یه مجله نادر پو*ن داده بود, میشنوه. یه اتفاقات عجیبی توی اتاق 302 داره رخ میده. در سایلنت هیل 4 ما میتونیم دفترچه خاطرات مایک را در دنیای والتر پیدا کنیم. این چه معنی داره؟ امیداوارم کسی نگه این فقط جزء تخیلات والتر ـه. بدیهی هست که این دفترچه خاطرات واقعی نبود, بلکه تنها بازتابی از خاطرات یک شخص در دنیای والتره. اما خاطرات چه کسی؟ مطمئناََ والتر نیست چون اون نمیتونسته دفترچه خاطرات مایک را دیده باشه - زمانی که شرایبر ناپدید شد, والتر مرده بوده) پس اگر این خاطرات والتر نیست, خاطرات مایک ـه. خب بیاید در این مورد فکر کنیم که چگونه این خاطرات میتونند در دنیای والتر نمایان بشند. در سایلنت هیل 3, خاطرات هری در دنیای آلسا باقی موندند. به همین ترتیب در سایلنت هیل 4, یادداشت های قرمز رنگی که زیر در پیدا میکنیم در واقع بازتابی از تفکرات جوزف ـه. این نشون میده که مایک در واقع در دنیای والتر ـه. خب این تعحب آور نیست, چون اون در اتاقیm, کنار اتاق 302 زندگی میکنه و تحث تاثیر انرژی روانی قدرتمند والتر قرار گرفته. در اون زمان جوزف به درون دنیای والتر کشیده شد, شاید مایک هم برای مدت کوتاهی به دنیای والتر کشیده شده باشه.بر روی دفترچه خاطراتی که از مایک پیدا میکنیم, دو تاریخ 1 و 2 جولای نوشته شده. اما بر روی اون اتفاقات 28 سال و دو و نیم سال پیش نوشته شده. این موضوع به خاطر اینه که, دفترچه خاطرات مایک که در دنیای والتر پیدا میکنیم, بر اساس افکار کوتاه مدت مایک ساخته شده - وقتی که پا در این دنیا گذاشته, ذهنش مغشوش شده و وقایعی که در زمان های مختلف رخ داده با هم دیگه مخلوط شده.</p><p>============================</p><p><strong>اتاق 304</strong></p><p>زن و شوهری پیر. به آپارتمانشون یه نگاهی بندازید. یه حس عجیب و غریب....آرامش وجود داره. توی راهرو, دو کتاب مقدس هست...به نظر من این دو نفر برای مرگ آماده شدند و منتظر پایان هستند. اونها در آرامش منتظر مرگ هستند. به هر حال, اگر این اتفاقات مربوط به 28 سال پیش باشه, پس اونها دیگه تا حالا مردند و خاطراتشون در دنیای والتر به زندگی داره ادامه میده. </p><p>============================</p><p>همانطور که میبنیم, تم اصلی ساکنان اشفیلد جنوبی, تنهایی و پوچی ست. اونها تمام در اتاقهاشون زندانی هستند و به زندگیشون ادامه میدند و به اعماق دنیای خودشون فرو میرند-دنیای سرگرمی های عجیب و غریب ( گربه ها-اسلحه ها-بازی ها) نمیتونند در زندگیشون تغییری به وجود بیارند و به آرامی در خودشون در حال مرگ هستند. آیا والتر میتونه این دنیا رو تغییر بده؟ در پایان 21 Sacraments, نفوذ قدرت والتر به سطح باور نکردنی میرسه و باعث میشه که ساکنین اشفیلد جنوبی در قلبشون احساس درد بکنند. SH1 رو به یاد بیارید, و این حقیقت که هرکی به دنیای کسی کشیده میشد, سر انجام بر اثر حمله قلبی میمرد, ما میتونیم بفهمیم که قدرت والتر شروع به تحت تاثیر قرار دادن کل ساختمان میکنه. آیا قدرت ذهن والتر میتونه کل شهر رو تحت تاثیر قرار بده؟</p><p></p><p>[SPOILER]<img src="http://images3.wikia.nocookie.net/__cb20100714165547/silent/images/5/5d/Room106.jpg" alt="" class="fr-fic fr-dii fr-draggable " style="" /> <img src="http://images.wikia.com/silent/images/4/43/Room203.jpg" alt="" class="fr-fic fr-dii fr-draggable " style="" /> <img src="http://images.wikia.com/silent/images/f/f2/Room205painting.jpg" alt="" class="fr-fic fr-dii fr-draggable " style="" /> <img src="http://images.wikia.com/silent/images/8/87/Room206.jpg" alt="" class="fr-fic fr-dii fr-draggable " style="" /></p><p><img src="http://images.wikia.com/silent/images/f/f7/Room301.jpg" alt="" class="fr-fic fr-dii fr-draggable " style="" /> <img src="http://images.wikia.com/silent/images/1/1a/Room304.jpg" alt="" class="fr-fic fr-dii fr-draggable " style="" /> <img src="http://images.wikia.com/silent/images/d/d5/Room204.jpg" alt="" class="fr-fic fr-dii fr-draggable " style="" />[/SPOILER]</p></blockquote><p></p>
[QUOTE="Silent Dream, post: 2840631, member: 43016"] [B]اتاق 106[/B] پرستار راشل. اون در بیمارستان St.Jerome کار میکنه که مری آخرین سالهای عمرش در اون گذرونده بود. قبل از این که مری بمیره, به راشل گفته بود که نامه خداحافظیش رو به جیمز بده. اما این نامه به زودی در بیمارستان گم میشه(به همراه دختری به اسم لارا) و کمی بعد هم جیمز و مری ناپدید میشند. راشل یه دوست پسر داره که در اتاق 202 زندگی میکنه. اما 28 سال پیش, مردی عجیبی به اسم مایک, کلی نامه عاشقانه برای راشل میفرستاده و اون رو از پنجره خونش دید میزده. البته که راشل این نوع توجه رو دوست نداره و برای همین به عشق اون مرد هیچ جوابی نداد. در نهایت این وضعیت به صورت ناخواسته توسط Richard Braintree حل و فصل میشه. راشل هنوز هم در آپارتمان اشفیلد زندگی میکنه. ============================ [B]اتاق 107[/B] فن موسیقی. این مرد ترجیح میده به موسیقی گوش بکنه تا این که با مردم صحبت کنه. به سیستم استریو خونش یه نگاهی بندازید. به خاطر پیراهن سبزرنگش خیلی ها اون رو با Jasper Gein اشتباه میگیرند, و خب این درست نیست. اون هنوز هم در South Ashfield Heights apartments زندگی میکنه. ============================ [B]اتاق 203[/B] الکلی. هدف اون, اینه که انقدر بنوشه تا به نقطه ای برسه که از خود بیخود بشه. و اگر نتونه به این نقطه برسه, دیوانه میشه. والتر هم درست مثل اون میخواد تا به خوابی ابدی در درون رحم مادرش فرو بره. به هر حال, به تمام بطری های درون آپارتمانش نگاه کنید! چشمگیره, نه؟ 28 سال پیش اون شاهد درگیری بین ریچارد و مایک بود. اون پیراهن خونی مایک رو برداشت و گفت ("نگهش میدارم...نگهش میدارم....فکر کنم... این یکی رو....برای خودم نگه دارم) ============================ [B]اتاق 204[/B] این زن فوق العاده به غذا علاقه داره, همیشه داره یه چیزی میخوره. البته آشپز خوبی هم هست, هر چند که تنهاست و هیچکسی نمیتونه از غذاهای اون بچشه. ============================ [B]اتاق 205[/B] گیمر. اون خودش رو توی آپارتمانش زندانی کرده و غرق دنیای بازی ها شده. اما در اعماق, اون نمیخواد که تنها باشه و میخواد که با مردم در ارتباط باشه. اون به صورت مخفیانه همسایه هاش رو نگاه میکرد و صدای اونها رو ضبط میکرد. 28 سال پیش اون موفق شد تا صدای جر و بحث بین مایک و ریچارد رو ضبط کنه و بدون شک این یکی از بهترین کارهای ضبطش بود. خب, اجازه بدید تا یه نگاهی به آپارتمانش بندازیم. مقدار زیادی تجهیزات کامپیوتری توی اتاقش وجود داره. علاوه بر این, اون هیکل عضلانی داره و به نظر میاد این شخص در کنار بازی به آمادگی جسمانیش هم اهمیت میده. اما اون چه نیازی به هیکل عضلانی داره وقتی که تمام وقتش را با بازی کردن میگذرونه؟ همچنین به این نکته توجه داشته باشید که آشپزخونه اون در دنیای والتر بسته ست. آیا این جلوه ای از شعار همه گیمرهاست؟ " Give up smoking, give up drinking, give up eating" ============================ [B]اتاق 206[/B] زن و شوهری که توی این خونه زندگی میکنند تعداد زیادی بچه دارند. در حالی که دیگر ساکنان از تنهایی رنج میبرند, ساکنین این خونه از شلوغی زیاد رنج میبرند. (" اونها چطور میتونند با این همه بچه پر سر و صدا بخوابند؟") این بچه ها باعث عصبانی شدن ریچارد میشدند که به همین دلیل ریچارد به طور کلی از بچه ها متنفر بشه. ============================ [B]اتاق 301[/B] مایک, یه مرد عجیب و خطرناک که مجله های پو*ن جمع آوری میکنه, یه نشانه آشکار از این که زیاد محبوب زنها نیست. به هر حال, اون 28 سال پیش عاشق راشل شد و شروع کرد به فرستاده نامه های عاشقانه به اون(حتی سرایدار هم فکر میکرد که اون دوست پسره راشله) و دید زدن اون از طریق پنجره. البته که راشل چنین عشق و توجهی رو دوست نداره و به مایک پاسخی نمیده. این اوضاع به صورت ناخواسته توسط Richard Braintree عوض میشه. اون مایک رو مورد ضرب و شتم قرار میده و لباسهاش رو به سمتی پرتاب میکنه. بعد از این واقعه مایک دیگه جرات نداشت پاش رو اون سمت ها بذاره. 2 سال نیم پیش مایک صداهای عجیبی از اتاق ژورنالیستی که به اون یه مجله نادر پو*ن داده بود, میشنوه. یه اتفاقات عجیبی توی اتاق 302 داره رخ میده. در سایلنت هیل 4 ما میتونیم دفترچه خاطرات مایک را در دنیای والتر پیدا کنیم. این چه معنی داره؟ امیداوارم کسی نگه این فقط جزء تخیلات والتر ـه. بدیهی هست که این دفترچه خاطرات واقعی نبود, بلکه تنها بازتابی از خاطرات یک شخص در دنیای والتره. اما خاطرات چه کسی؟ مطمئناََ والتر نیست چون اون نمیتونسته دفترچه خاطرات مایک را دیده باشه - زمانی که شرایبر ناپدید شد, والتر مرده بوده) پس اگر این خاطرات والتر نیست, خاطرات مایک ـه. خب بیاید در این مورد فکر کنیم که چگونه این خاطرات میتونند در دنیای والتر نمایان بشند. در سایلنت هیل 3, خاطرات هری در دنیای آلسا باقی موندند. به همین ترتیب در سایلنت هیل 4, یادداشت های قرمز رنگی که زیر در پیدا میکنیم در واقع بازتابی از تفکرات جوزف ـه. این نشون میده که مایک در واقع در دنیای والتر ـه. خب این تعحب آور نیست, چون اون در اتاقیm, کنار اتاق 302 زندگی میکنه و تحث تاثیر انرژی روانی قدرتمند والتر قرار گرفته. در اون زمان جوزف به درون دنیای والتر کشیده شد, شاید مایک هم برای مدت کوتاهی به دنیای والتر کشیده شده باشه.بر روی دفترچه خاطراتی که از مایک پیدا میکنیم, دو تاریخ 1 و 2 جولای نوشته شده. اما بر روی اون اتفاقات 28 سال و دو و نیم سال پیش نوشته شده. این موضوع به خاطر اینه که, دفترچه خاطرات مایک که در دنیای والتر پیدا میکنیم, بر اساس افکار کوتاه مدت مایک ساخته شده - وقتی که پا در این دنیا گذاشته, ذهنش مغشوش شده و وقایعی که در زمان های مختلف رخ داده با هم دیگه مخلوط شده. ============================ [B]اتاق 304[/B] زن و شوهری پیر. به آپارتمانشون یه نگاهی بندازید. یه حس عجیب و غریب....آرامش وجود داره. توی راهرو, دو کتاب مقدس هست...به نظر من این دو نفر برای مرگ آماده شدند و منتظر پایان هستند. اونها در آرامش منتظر مرگ هستند. به هر حال, اگر این اتفاقات مربوط به 28 سال پیش باشه, پس اونها دیگه تا حالا مردند و خاطراتشون در دنیای والتر به زندگی داره ادامه میده. ============================ همانطور که میبنیم, تم اصلی ساکنان اشفیلد جنوبی, تنهایی و پوچی ست. اونها تمام در اتاقهاشون زندانی هستند و به زندگیشون ادامه میدند و به اعماق دنیای خودشون فرو میرند-دنیای سرگرمی های عجیب و غریب ( گربه ها-اسلحه ها-بازی ها) نمیتونند در زندگیشون تغییری به وجود بیارند و به آرامی در خودشون در حال مرگ هستند. آیا والتر میتونه این دنیا رو تغییر بده؟ در پایان 21 Sacraments, نفوذ قدرت والتر به سطح باور نکردنی میرسه و باعث میشه که ساکنین اشفیلد جنوبی در قلبشون احساس درد بکنند. SH1 رو به یاد بیارید, و این حقیقت که هرکی به دنیای کسی کشیده میشد, سر انجام بر اثر حمله قلبی میمرد, ما میتونیم بفهمیم که قدرت والتر شروع به تحت تاثیر قرار دادن کل ساختمان میکنه. آیا قدرت ذهن والتر میتونه کل شهر رو تحت تاثیر قرار بده؟ [SPOILER][IMG]http://images3.wikia.nocookie.net/__cb20100714165547/silent/images/5/5d/Room106.jpg[/IMG] [IMG]http://images.wikia.com/silent/images/4/43/Room203.jpg[/IMG] [IMG]http://images.wikia.com/silent/images/f/f2/Room205painting.jpg[/IMG] [IMG]http://images.wikia.com/silent/images/8/87/Room206.jpg[/IMG] [IMG]http://images.wikia.com/silent/images/f/f7/Room301.jpg[/IMG] [IMG]http://images.wikia.com/silent/images/1/1a/Room304.jpg[/IMG] [IMG]http://images.wikia.com/silent/images/d/d5/Room204.jpg[/IMG][/SPOILER] [/QUOTE]
Insert quotes…
Verification
پایتخت ایران
ارسال نوشته
صفحه اصلی
انجمنها
معرفی و بحث پیرامون بازیها
Game Communities
بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)
Top
نام کاربری یا ایمیل
رمز عبور
نمایش
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
مرا به خاطر بسپار
ورود
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی
همین حالا ثبت نام کن
or ثبتنام سریع از طریق سرویسهای زیر
Twitter
Google
Microsoft