ارسال پاسخ

باز هم برگشتم:d

بالاخره SH2 رو تموم کردم(3-4 روز پیش)، اولا باید بگم خیلی بد شد برای من  چون پایان مورد نظرمو رو نگرفتم(In Water) بجاش Leave رو گرفتم، خیلی خیلی دوست داشتم پایان In Water رو ببینم ولی خو چه کنم نشد که نشد  دیگه فعلا حسو نیس بشینم از اول بازی کنم شاید بعدها دوباره پاش نشستم،  دوما باید بگم اواخر بازی دقیقا داشت اشکام سرازیر میشد، از بس موسیقی  تاثیرگذار شده بود و منم تازه به بازی خو گرفته بودم داشتم از شدت ناراحتی  اشک میریختم:crying1:  نمیدونم چم شده بود هر چی بود اصلا نمیخواستم به پایان بازی نزدیک بشم(هر  چند که آخرای بازی بود) درکل اون حسی که تو اون لحظات داشتم غیرقابله  وصفه.............بعد از اتمام داستان اصلی رفتم سراغ اون زیر  بازی.........هوووووووووووف بابا مردم از ترس تا تموم شد  به نظر من خیلی از بازی اصلی ترسناکتر بود، با روح حرف زدن و سر و صداهای  غیر عادی داخل اون ساختمون لعنتی باعث شده بود تا سرحد مرگ بترسم  در کل خیلی ناجورتره بازی اصلی بود، مثلا اونجایی که صدای اون بچه  ملتمسانه ازمون درخواست میکنه که کارت پستال تولدشو برسونیم دست باباش    یا اونجایی که لوح فلزی جلوی ورودی اون دودکش با یه صدای مهیب میوفته زمین  و بعدش صدای قدم زدن سریع یه نفر به گوش میرسه، انگار کسی پشت اون لوح  فلزی قایم شده بود تو این موقعیتا اونقدر ترسیده بودم که میترسیدم پشت سرمو نگاه کنم،  در کل تجربه خیلی ترسناک و تاثیرگذاری بود...............حالا هم شروع به  بازی SH4 کردمه، فقط میتونم اینو بگم که تنها داستان و دیالوگاش منو  میترسونه دیگه چه برسه به خود بازی، ازمنوش گرفته تا تغییرات اتاق و اون  حفره لعنتی و مکان های عجیب و غریب سایلنت هیل و ارواح و کلا محیطای بازی،   اوایل بازی به خاطر قتل فجیع اون زن عجیب و غریب خیلی ناراحت و عصبانی شدم  و والتر سالیوان لعنتی رو نفرین کردم، نکات خیلی جالب و زیبایی داره این  بازی، مثلا بعد از قتل هر کدوم از اشخاص مورد نظر یه جای دست خونین روی  دیوار جلوی در آپارتمان هنری اضافه میشه که اونقدر منو ناراحت کرد و ترسوند  که دیگه از نگاه کردن به چشمی در واهمه دارم، یا تغییرات بسیار ظریف و  عجیبی که بعد از هر بار ورود به آپارتمان صورت میگیره که باعث میشه آدم از  چک کردن آپارتمان ترس و واهمه عجیبی داشته باشه، در کل خیلی ریزبینانه و  زیرکانه طراحی شده، تاثیر SH4 روی من خیلی خیلی بیشتر از SH2ه، اصلا آدم به  بازی که وارد میشه خیالش از هیچ چیزی راحت نیست چون اصلا معلوم نیست  قراره چه اتفاق شومی بیوفته و با چه جور موقعیتای تاثیرگذاری(از لحاظ روانی) مواجه  بشه...................