خیلی سال گذشته لامصب:D
یادمه عشق مورتال کمبات و فیتالیتی و برتالیتی بودم و تمام دوران دبستانو یادمه هی بعد مدرسه به جا خونه رفتن تو کلوپ داشتیم شرطی مورتال میزدیم:D
خلاصه اینکه سال پنجم دبستان (1376) یه روز یادمه گذری از یه مغازه رد شدم دیدم یه مشت غول تشن دارن مبارزه میکنن و خبری از سگا نیست...