ورود
ثبت نام
صفحه اصلی
اخبار بازی
بررسی بازی
حقایق بازیها
داستان بازی
بررسی سخت افزار
برنامههای ویدیویی
انجمنها
نوشتههای جدید
پرمخاطبها
جستجوی انجمنها
جدیدترینها
ارسالهای جدید
آخرین فعالیتها
کاربران
کاربران آنلاین
جستجو
جستجو فقط عنوان ها
توسط:
جستجو فقط عنوان ها
توسط:
ورود
ثبت نام
جستجو
جستجو فقط عنوان ها
توسط:
جستجو فقط عنوان ها
توسط:
Menu
Install the app
Install
فراخوان عضویت در تحریریه بازیسنتر | برای ثبت درخواست کلیک کنید
صفحه اصلی
انجمنها
معرفی و بحث پیرامون بازیها
داستان، تاریخچه و معرفی بازیها
The Elder Scrolls Library {Wiki}
ارسال پاسخ
JavaScript is disabled. For a better experience, please enable JavaScript in your browser before proceeding.
You are using an out of date browser. It may not display this or other websites correctly.
You should upgrade or use an
alternative browser
.
متن گفتگو
<blockquote data-quote="Timeless One" data-source="post: 4204069" data-attributes="member: 7691"><p><strong>Five Hundred companions</strong></p><p></p><p></p><p></p><p><strong>Five Hundred companions (پانصد همراه) </strong>که با نام های The five Hundred (پانصد نفر) و the companions (همراهان) نیز شناخته میشوند، گروهی از جنگ جویان اهل Atmora (اتمرا) بودند که با رهبری Ysgramor (ایزگرامر) افسانه ای در اواخر دوران Merethic (مرتیک - اساطیری) از اتمرا به Tamriel (تامریل) با هدف انتقام از الف های برفی (Snow elves) به دلیل کشتار سارتال کوچ کرده و اولین کسانیبودند که شهر های سازماندهی شده و پیشرفته ای را برای انسان ها ساختند.</p><p></p><p style="text-align: center"><img src="http://www.upsara.com/images/6w5_fhc1.jpg" alt="" class="fr-fic fr-dii fr-draggable " style="" /></p> <p style="text-align: center"><span style="color: #0080ff"><em>Ysgramor </em></span></p><p></p><p><span style="color: #b30000"><strong>دوران باستان</strong></span></p><p>در اواخر دوران اساطیری، هنگامی که شعله های جنگ داخلی اتمرا را در خود میبلعید، تعدادی از انسان های ساکن اتمرا به رهبری ایزگرامر، سرزمین خود را ترک کرده و برای فرار از جنگ به طرف جنوب مهاجرت کردند. مردمان او به حرکت خود ادامه داده، و در نهایت به بندر Winterhold (وینترهلد) در شمال Skyrim (اسکایریم) رسیدند. آنها همان جا ساکن شده و در همان جا بود که شهر افسانه ای سارتال (saarthal) توسط مردمان اتمرا ساخته شد.</p><p>اتمرا با الف های برفی ساکن اسکایریم رابطه خوبیبرقرار کردند، و تا مدتیصلح و تجارت در میان آنان برقرار بود. در این زمان بود که الف های اسکایریم بدون دلیل مشخصی، با سپاهی عظیم به سارتال حمله کرده، شهر را سوزانده، و به استثنای ایزگرامر و دو پسر او، همه ساکنین آن را به قتل رساندند. اینکه دلیل حمله الف های برفی به سارتال چه بوده است، مشخص نیست اما تئوری های متعددی در این باره وجود دارد.</p><p>بسیاری از گزارش ها اذعان بر این دارند که حمله اولیه کاملا بر سارتال متمرکز بوده است و تعداد زیادی از برج ها و ساختمان هاییکه برای تقویت قدرت دفاعی شهر تعبیه شده بودند بدون آسیب باقیماندند. به نظر میرسد که الف ها کاملا با مهندسیشهر سارتال آشنا بودهاند و حمله نه برای نابودی کامل شهر، بلکه برای تصرف آن بوده است. فرضیه دیگری که در این مورد وجود دارد آن است که هدف از حمله سارتال، کشتن همه انسان های ساکن در شهر بوده است. زیرا تعداد انسان هایی که از اتمرا به تامریل در حال کوچ کردن بودند بسیار بالا بوده و در صورت تداوم این روند امکان داشت که خطر جدی ای برای امپراتوری الف های تامریل ایجاد کنند. دیگر تئوری ای که در این مورد وجود دارد بیان میکند که انسان های اتمرا به هنگام ساخت سارتال با شی ای بسیار قدرتمند به نام چشم مگنوس (Eye of Magnus) مواجه میشوند و سعی میکنند که آن را پنهان در زمین نگاه دارند. الف های برفی نیز با با خبر شدن از وجود چشم مگنوس با هدف به دست آوردن آن به سارتال حمله ور شده و باعث کشتاری عظیم، و نابودی شهر میشوند.</p><p></p><p style="text-align: center"><img src="http://www.upsara.com/images/fdwj_fhc5.jpg" alt="" class="fr-fic fr-dii fr-draggable " style="" /></p><p></p><p><span style="color: #b30000"><strong>بازگشت به اتمرا</strong></span></p><p>ایزگرامر ، و دو پسر وی، یینگول (Yngol) و ییلگار (Ylgar)، تنها کسانی بودند که از کشتار سارتال جان سالم به در بردند و توانستند با گذر از دریای اشباح، دوباره خود را به اتمرا برسانند. بعد از بازگشت آنها بود که مردم اتمرا با شنیدن داستان آنها از کشتار سارتال، ترغیب به انتقام شده و با پانصد تن از بهترین جنگجویان دوران به طرف تامریل حرکت کردند.</p><p></p><p><span style="color: #b30000"><strong>بازگشت</strong></span></p><p>در روز آخرین گذر (Day of Final passage)، ایزگرامر و همراهان وی با کشتیهای جنگی عظیمی که در بندر اتمرا ساخته شده بودند وارد دریای اشباح شده و سفر خود را به سوی تامریل آغاز کردند. اما چند روز بعد بود که نبردی که آنها انتظار وقوع اش را در خشکی داشتند در دریا اتفاق افتاد. توفان دریاییعظیمی که در تاریخ با نام توفان جدایی (Storm of Seperation) ثبت شد باعث مرگ یینگول، پسر ایزگرامر و غرق شدن یک سوم سپاه وی شد.</p><p></p><p><span style="color: #b30000"><strong>بازگشت به اسکایریم</strong></span></p><p>نیرو های بازمانده سپاه ایزگرامر توانستند خود را به اسکایریم برسانند و هدف اول خود را باز پس گیری سارتال و انتقام کشتار شب اشک ها (Night of Tears) مشخص کردند. نبردی عظیم در گرفت، و پس از چند روز نبرد سپاهیان، ایزگرامر توانستند شهر باستانی خود را بار دیگر از آن خود کنند. نبرد سارتال، اولین شکست الف ها و اولین پیروزی از پیروزی های بی شمار انسان های اتمرا بود.</p><p></p><p style="text-align: center"><img src="http://www.upsara.com/images/a4mb_fhc3.jpg" alt="" class="fr-fic fr-dii fr-draggable " style="" /></p><p></p><p><span style="color: #b30000"><strong>جنگ انسان ها و الف ها</strong></span></p><p>پس از تصرف دوباره سارتال توسط پانصد همراه، تصمیم بر این گرفتند که گروهی متشکل از بهترین فرماندهان سپاه با نام محفل فرماندهان (Circle of captains) تشکیل شود، و هر فرمانده با سپاهی که برای خود گردآوری کرده بود، به قسمتی دیگراز تامریل سفر کرده و در آنجا ساکن شوند. پخش شدن انسان ها در تامریل آغازی بود بر کشتار بزرگ الف ها و آغاز دوره انسان ها (Age of men) در تامریل.</p><p>اتمران در کل تامرین ساکن شده و از مرداب های بلک مارش (Black Marsh) تا کوه های سر به فلک کشیده اسکایریم، دست به قتل های گسترده ای بر علیه الف ها زدند که باعث دشمنی چند هزار ساله میان انسان ها و الف ها شد.</p><p>کشتار الف ها تنها با آخرین نفس های ایزگرامر به پایان رسید. مرگ وی باعث ایجاد توفان عظیمی در تامریل شد و بسیاری از جنگجویان سلاح بر زمین نهاده و جنگ را پایان یافته تلقی کردند. مرگ او همچنین پایان بخش دورانی بود که در تاریخ با نام "بازگشت" (The Return) شناخته میشود.</p><p></p><p style="text-align: center"><img src="http://www.upsara.com/images/wh3g_fhc2.jpg" alt="" class="fr-fic fr-dii fr-draggable " style="" /></p><p></p><p><span style="color: #b30000"><strong>دوران چهارم</strong></span></p><p>بعد از مرگ ایزگرامر پانصد همراه قدرت خود را در تامریل از دست داده و بسیاری از جنگجویان تبدیل به مهاجران و کشاورزانی ساده شدند. از سپاهی که بزرگترین امپراتوری الف را شکست داده بود، اکنون فقط اثری شکسته باقی مانده بود. گروه کوچکی از همراهان فعالیت خود را تا دوران چهارم نیز ادامه داد. در این زمان آنها دیگر تحت فرماندهی ملوانان نبودند و خصومتی نیز با الف ها نداشتند. تعدادی از آنها خود را وقف شاهزادهٔ دیدرا (Daedra)، هیرسین (Hircine) کردند و تبدیل به لایکن (Lycan) شدند. تغییر بزرگ دیگری که در آنها ایجاد شد، اهداف موجودیت گروه بود. در دوران چهارم همراهان تبدیل به یک گروه مزدور شده بودند و شغل اصلی آنها کشتن حیوانات و هیولا هایی بود که سبب آزار دیگران میشدند.</p><p></p><p><span style="color: #b30000"><strong>درجات نظامی</strong></span></p><p>همراهان یک گروه از جنگجویان آزاد بودند و اعتقاد داشتند که هر زن و مردی میبایست راه خود را انتخاب کند. قوانینی که جنگجویان باید به آنها پایبند میبودند وجود نداشت، و هر شخصی میتوانست به اراده خود از گروه خارج، و یا به آن وارد شود .تنها موردی که یک نفر را پایبند بر گروه و خواهران و برادران خود میکرد، شرف آن شخص بود. به همین دلیل تعداد درجات در بین گروه همراهان کم بود، و فقط در صورت نیاز یک نفر به عنوان فرمانده، رهبری جنگجویان را بر عهده داشت.</p><p></p><p><strong><span style="color: #0059b3">پیامبر(Harbinger)</span></strong></p><p>پیامبر دارای بالاترین درجه در بین جنگجویان بود و به عنوان فرمانده کل سپاه عمل میکرد. در طول تاریخ تنها ایزگرامر صاحب این درجه بوده است. بقیه جنگجویان به فرمان های او عمل کرده و به پیشنهاد های وی گوش میدادند.اما هیچکدام از جنگجویان به اجبار تحت فرماندهی وی در نمیامدند و هر شخص با انتخاب خود ایزگرامر را به عنوان رهبر خویش انتخاب میکرد. بعد از ایجاد گروه محفل فرماندهان نقش وی در فرماندهی نیرو ها به شدت کاهش یافت، و بعد از او نیز پیامبر دیگری برای هدایت همراهان انتخاب نشد.</p><p></p><p style="text-align: center"><img src="http://www.upsara.com/images/h0hp_fhc4.jpg" alt="" class="fr-fic fr-dii fr-draggable " style="" /></p><p></p><p><strong><span style="color: #0059b3">فرمانده(Commander)</span></strong></p><p>فرماندهان، ناخدای کشتیهای جنگی و فرماندهان تعدادی از جنگجویان بودند. پس از فتح مجدد سارتال و نابودی الف های برفی، گروهی به نام محفل فرماندهان تشکیل شد و هر فرمانده با باقیمانده نیروی خود به طرف قسمتیاز تامریل حرکت کرده و در آنجا ساکن شد. همانند پیامبر، فرماندهان نیز از میان جنگجویان انتخاب میشدند و هر جنگجو با انتخاب خود پیرو فرمانده میشد. با افزایش کوچ مردمان اتمرا به سوی تامریل ،و کاهش نیاز به دریانوردی، نقش فرمانده در طول زمان در بین همراهان از بین رفت. اما هنوز از پیامبر و فرماندهان محفل به نیکییاد میشد.</p><p></p><p><span style="color: #0059b3"><strong>برادران و خواهران سپر(Shield Brothers and sisters)</strong></span></p><p>برادران و یا خواهران سپر، یک درجه نظامی واقعینبود و بیشتر به عنوان یک اصطلاح کاربرد داشت که به معنای گرامیداشتن شخص مقابل و حفاظت از او در میدان نبرد در صورت نیاز بود.</p><p>این اصطلاح تاکنون در میان جنگجویان اسکایریم رواج دارد.</p><p></p><p><span style="color: #0059b3"><strong>ارباب شکار(Huntmaster)</strong></span></p><p>همانند فرمانده مقر و یا آهنگران، ارباب شکار، یک شکارچی چیره دست بود که برادران و یا خواهران سپر را در شکار حیوانات مختلف همراهی میکرد و به آنها مهارت شکار را آموزش میداد. این درجه نیز تا اواخر دوره دوم در تاریخ ناپدید شد.</p><p></p><p style="text-align: center"><img src="http://www.upsara.com/images/4tlf_fhc6.jpg" alt="" class="fr-fic fr-dii fr-draggable " style="" /></p><p></p><p><span style="color: #b30000"><strong>نکات</strong></span></p><p>گرامیداشت نام پانصد جنگجویی که همراه با ایزگرامر به تامریل سفر کردند، تا به امروز در سیزدهمین روز هر ماه در شهر ویندهلم (Windhelm) ادامه دارد.</p><p></p><p></p><p>نوشته شده و آپدیت شده توسط:</p><p></p><p>[SPOILER]<a href="http://forum.bazicenter.com/members/48155/"><strong><span style="color: #FF9900">Destruction</span></strong></a>[/SPOILER]</p></blockquote><p></p>
[QUOTE="Timeless One, post: 4204069, member: 7691"] [B]Five Hundred companions[/B] [B]Five Hundred companions (پانصد همراه) [/B]که با نام های The five Hundred (پانصد نفر) و the companions (همراهان) نیز شناخته میشوند، گروهی از جنگ جویان اهل Atmora (اتمرا) بودند که با رهبری Ysgramor (ایزگرامر) افسانه ای در اواخر دوران Merethic (مرتیک - اساطیری) از اتمرا به Tamriel (تامریل) با هدف انتقام از الف های برفی (Snow elves) به دلیل کشتار سارتال کوچ کرده و اولین کسانیبودند که شهر های سازماندهی شده و پیشرفته ای را برای انسان ها ساختند. [CENTER][IMG]http://www.upsara.com/images/6w5_fhc1.jpg[/IMG] [COLOR=#0080ff][I]Ysgramor [/I][/COLOR][/CENTER] [COLOR=#b30000][B]دوران باستان[/B][/COLOR] در اواخر دوران اساطیری، هنگامی که شعله های جنگ داخلی اتمرا را در خود میبلعید، تعدادی از انسان های ساکن اتمرا به رهبری ایزگرامر، سرزمین خود را ترک کرده و برای فرار از جنگ به طرف جنوب مهاجرت کردند. مردمان او به حرکت خود ادامه داده، و در نهایت به بندر Winterhold (وینترهلد) در شمال Skyrim (اسکایریم) رسیدند. آنها همان جا ساکن شده و در همان جا بود که شهر افسانه ای سارتال (saarthal) توسط مردمان اتمرا ساخته شد. اتمرا با الف های برفی ساکن اسکایریم رابطه خوبیبرقرار کردند، و تا مدتیصلح و تجارت در میان آنان برقرار بود. در این زمان بود که الف های اسکایریم بدون دلیل مشخصی، با سپاهی عظیم به سارتال حمله کرده، شهر را سوزانده، و به استثنای ایزگرامر و دو پسر او، همه ساکنین آن را به قتل رساندند. اینکه دلیل حمله الف های برفی به سارتال چه بوده است، مشخص نیست اما تئوری های متعددی در این باره وجود دارد. بسیاری از گزارش ها اذعان بر این دارند که حمله اولیه کاملا بر سارتال متمرکز بوده است و تعداد زیادی از برج ها و ساختمان هاییکه برای تقویت قدرت دفاعی شهر تعبیه شده بودند بدون آسیب باقیماندند. به نظر میرسد که الف ها کاملا با مهندسیشهر سارتال آشنا بودهاند و حمله نه برای نابودی کامل شهر، بلکه برای تصرف آن بوده است. فرضیه دیگری که در این مورد وجود دارد آن است که هدف از حمله سارتال، کشتن همه انسان های ساکن در شهر بوده است. زیرا تعداد انسان هایی که از اتمرا به تامریل در حال کوچ کردن بودند بسیار بالا بوده و در صورت تداوم این روند امکان داشت که خطر جدی ای برای امپراتوری الف های تامریل ایجاد کنند. دیگر تئوری ای که در این مورد وجود دارد بیان میکند که انسان های اتمرا به هنگام ساخت سارتال با شی ای بسیار قدرتمند به نام چشم مگنوس (Eye of Magnus) مواجه میشوند و سعی میکنند که آن را پنهان در زمین نگاه دارند. الف های برفی نیز با با خبر شدن از وجود چشم مگنوس با هدف به دست آوردن آن به سارتال حمله ور شده و باعث کشتاری عظیم، و نابودی شهر میشوند. [CENTER][IMG]http://www.upsara.com/images/fdwj_fhc5.jpg[/IMG][/CENTER] [COLOR=#b30000][B]بازگشت به اتمرا[/B][/COLOR] ایزگرامر ، و دو پسر وی، یینگول (Yngol) و ییلگار (Ylgar)، تنها کسانی بودند که از کشتار سارتال جان سالم به در بردند و توانستند با گذر از دریای اشباح، دوباره خود را به اتمرا برسانند. بعد از بازگشت آنها بود که مردم اتمرا با شنیدن داستان آنها از کشتار سارتال، ترغیب به انتقام شده و با پانصد تن از بهترین جنگجویان دوران به طرف تامریل حرکت کردند. [COLOR=#b30000][B]بازگشت[/B][/COLOR] در روز آخرین گذر (Day of Final passage)، ایزگرامر و همراهان وی با کشتیهای جنگی عظیمی که در بندر اتمرا ساخته شده بودند وارد دریای اشباح شده و سفر خود را به سوی تامریل آغاز کردند. اما چند روز بعد بود که نبردی که آنها انتظار وقوع اش را در خشکی داشتند در دریا اتفاق افتاد. توفان دریاییعظیمی که در تاریخ با نام توفان جدایی (Storm of Seperation) ثبت شد باعث مرگ یینگول، پسر ایزگرامر و غرق شدن یک سوم سپاه وی شد. [COLOR=#b30000][B]بازگشت به اسکایریم[/B][/COLOR] نیرو های بازمانده سپاه ایزگرامر توانستند خود را به اسکایریم برسانند و هدف اول خود را باز پس گیری سارتال و انتقام کشتار شب اشک ها (Night of Tears) مشخص کردند. نبردی عظیم در گرفت، و پس از چند روز نبرد سپاهیان، ایزگرامر توانستند شهر باستانی خود را بار دیگر از آن خود کنند. نبرد سارتال، اولین شکست الف ها و اولین پیروزی از پیروزی های بی شمار انسان های اتمرا بود. [CENTER][IMG]http://www.upsara.com/images/a4mb_fhc3.jpg[/IMG][/CENTER] [COLOR=#b30000][B]جنگ انسان ها و الف ها[/B][/COLOR] پس از تصرف دوباره سارتال توسط پانصد همراه، تصمیم بر این گرفتند که گروهی متشکل از بهترین فرماندهان سپاه با نام محفل فرماندهان (Circle of captains) تشکیل شود، و هر فرمانده با سپاهی که برای خود گردآوری کرده بود، به قسمتی دیگراز تامریل سفر کرده و در آنجا ساکن شوند. پخش شدن انسان ها در تامریل آغازی بود بر کشتار بزرگ الف ها و آغاز دوره انسان ها (Age of men) در تامریل. اتمران در کل تامرین ساکن شده و از مرداب های بلک مارش (Black Marsh) تا کوه های سر به فلک کشیده اسکایریم، دست به قتل های گسترده ای بر علیه الف ها زدند که باعث دشمنی چند هزار ساله میان انسان ها و الف ها شد. کشتار الف ها تنها با آخرین نفس های ایزگرامر به پایان رسید. مرگ وی باعث ایجاد توفان عظیمی در تامریل شد و بسیاری از جنگجویان سلاح بر زمین نهاده و جنگ را پایان یافته تلقی کردند. مرگ او همچنین پایان بخش دورانی بود که در تاریخ با نام "بازگشت" (The Return) شناخته میشود. [CENTER][IMG]http://www.upsara.com/images/wh3g_fhc2.jpg[/IMG][/CENTER] [COLOR=#b30000][B]دوران چهارم[/B][/COLOR] بعد از مرگ ایزگرامر پانصد همراه قدرت خود را در تامریل از دست داده و بسیاری از جنگجویان تبدیل به مهاجران و کشاورزانی ساده شدند. از سپاهی که بزرگترین امپراتوری الف را شکست داده بود، اکنون فقط اثری شکسته باقی مانده بود. گروه کوچکی از همراهان فعالیت خود را تا دوران چهارم نیز ادامه داد. در این زمان آنها دیگر تحت فرماندهی ملوانان نبودند و خصومتی نیز با الف ها نداشتند. تعدادی از آنها خود را وقف شاهزادهٔ دیدرا (Daedra)، هیرسین (Hircine) کردند و تبدیل به لایکن (Lycan) شدند. تغییر بزرگ دیگری که در آنها ایجاد شد، اهداف موجودیت گروه بود. در دوران چهارم همراهان تبدیل به یک گروه مزدور شده بودند و شغل اصلی آنها کشتن حیوانات و هیولا هایی بود که سبب آزار دیگران میشدند. [COLOR=#b30000][B]درجات نظامی[/B][/COLOR] همراهان یک گروه از جنگجویان آزاد بودند و اعتقاد داشتند که هر زن و مردی میبایست راه خود را انتخاب کند. قوانینی که جنگجویان باید به آنها پایبند میبودند وجود نداشت، و هر شخصی میتوانست به اراده خود از گروه خارج، و یا به آن وارد شود .تنها موردی که یک نفر را پایبند بر گروه و خواهران و برادران خود میکرد، شرف آن شخص بود. به همین دلیل تعداد درجات در بین گروه همراهان کم بود، و فقط در صورت نیاز یک نفر به عنوان فرمانده، رهبری جنگجویان را بر عهده داشت. [B][COLOR=#0059b3]پیامبر(Harbinger)[/COLOR][/B] پیامبر دارای بالاترین درجه در بین جنگجویان بود و به عنوان فرمانده کل سپاه عمل میکرد. در طول تاریخ تنها ایزگرامر صاحب این درجه بوده است. بقیه جنگجویان به فرمان های او عمل کرده و به پیشنهاد های وی گوش میدادند.اما هیچکدام از جنگجویان به اجبار تحت فرماندهی وی در نمیامدند و هر شخص با انتخاب خود ایزگرامر را به عنوان رهبر خویش انتخاب میکرد. بعد از ایجاد گروه محفل فرماندهان نقش وی در فرماندهی نیرو ها به شدت کاهش یافت، و بعد از او نیز پیامبر دیگری برای هدایت همراهان انتخاب نشد. [CENTER][IMG]http://www.upsara.com/images/h0hp_fhc4.jpg[/IMG][/CENTER] [B][COLOR=#0059b3]فرمانده(Commander)[/COLOR][/B] فرماندهان، ناخدای کشتیهای جنگی و فرماندهان تعدادی از جنگجویان بودند. پس از فتح مجدد سارتال و نابودی الف های برفی، گروهی به نام محفل فرماندهان تشکیل شد و هر فرمانده با باقیمانده نیروی خود به طرف قسمتیاز تامریل حرکت کرده و در آنجا ساکن شد. همانند پیامبر، فرماندهان نیز از میان جنگجویان انتخاب میشدند و هر جنگجو با انتخاب خود پیرو فرمانده میشد. با افزایش کوچ مردمان اتمرا به سوی تامریل ،و کاهش نیاز به دریانوردی، نقش فرمانده در طول زمان در بین همراهان از بین رفت. اما هنوز از پیامبر و فرماندهان محفل به نیکییاد میشد. [COLOR=#0059b3][B]برادران و خواهران سپر(Shield Brothers and sisters)[/B][/COLOR] برادران و یا خواهران سپر، یک درجه نظامی واقعینبود و بیشتر به عنوان یک اصطلاح کاربرد داشت که به معنای گرامیداشتن شخص مقابل و حفاظت از او در میدان نبرد در صورت نیاز بود. این اصطلاح تاکنون در میان جنگجویان اسکایریم رواج دارد. [COLOR=#0059b3][B]ارباب شکار(Huntmaster)[/B][/COLOR] همانند فرمانده مقر و یا آهنگران، ارباب شکار، یک شکارچی چیره دست بود که برادران و یا خواهران سپر را در شکار حیوانات مختلف همراهی میکرد و به آنها مهارت شکار را آموزش میداد. این درجه نیز تا اواخر دوره دوم در تاریخ ناپدید شد. [CENTER][IMG]http://www.upsara.com/images/4tlf_fhc6.jpg[/IMG][/CENTER] [COLOR=#b30000][B]نکات[/B][/COLOR] گرامیداشت نام پانصد جنگجویی که همراه با ایزگرامر به تامریل سفر کردند، تا به امروز در سیزدهمین روز هر ماه در شهر ویندهلم (Windhelm) ادامه دارد. نوشته شده و آپدیت شده توسط: [SPOILER][URL='http://forum.bazicenter.com/members/48155/'][B][COLOR=#FF9900]Destruction[/COLOR][/B][/URL][/SPOILER] [/QUOTE]
Insert quotes…
Verification
پایتخت ایران
ارسال نوشته
صفحه اصلی
انجمنها
معرفی و بحث پیرامون بازیها
داستان، تاریخچه و معرفی بازیها
The Elder Scrolls Library {Wiki}
Top
نام کاربری یا ایمیل
رمز عبور
نمایش
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
مرا به خاطر بسپار
ورود
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی
همین حالا ثبت نام کن
or ثبتنام سریع از طریق سرویسهای زیر
Twitter
Google
Microsoft