ورود
ثبت نام
صفحه اصلی
اخبار بازی
بررسی بازی
حقایق بازیها
داستان بازی
بررسی سخت افزار
برنامههای ویدیویی
انجمنها
نوشتههای جدید
پرمخاطبها
جستجوی انجمنها
جدیدترینها
ارسالهای جدید
آخرین فعالیتها
کاربران
کاربران آنلاین
جستجو
جستجو فقط عنوان ها
توسط:
جستجو فقط عنوان ها
توسط:
ورود
ثبت نام
جستجو
جستجو فقط عنوان ها
توسط:
جستجو فقط عنوان ها
توسط:
Menu
Install the app
Install
فراخوان عضویت در تحریریه بازیسنتر | برای ثبت درخواست کلیک کنید
صفحه اصلی
انجمنها
معرفی و بحث پیرامون بازیها
Game Communities
Final Fantasy Story-line & Top News
ارسال پاسخ
JavaScript is disabled. For a better experience, please enable JavaScript in your browser before proceeding.
You are using an out of date browser. It may not display this or other websites correctly.
You should upgrade or use an
alternative browser
.
متن گفتگو
<blockquote data-quote="Cloud Strife" data-source="post: 267029" data-attributes="member: 4591"><p>سلام دوستان!</p><p></p><p>ناپلئون بناپارت وقتی 6 سال اخر عمرشو تبعید بود زندگی نامشو نوشت...</p><p>منم وقتی این مدت اخراج شده بودم!!(^_^) اینا رو نوشتم.(؟)</p><p></p><p>اول از همه به علت محبوبیت FFVII و ساخت عناوینی بر اساس این بازی به صورت خلاصه داستان بازی رو می زارم:</p><p></p><p><strong>Many Years Ago:</strong></p><p></p><p><strong>سالها قبل: </strong></p><p></p><p><strong>Cetra</strong> نژاد سرگردانی است با منشا نامعلوم پس از یک مسافرت طولانی و سخت بر روی زمین ساکن می شود.بعضی از این <strong>Cetra</strong> ها ( که بعدها به نام <strong>Ancients</strong> شناخته می شوند) به مسافرت خود ادامه می دهند ولی دیگران روی زمین باقی مانده و به انسان ها تبدیل می شوند.تعدادی از این <strong>Cetra</strong> های واقعی هنوز در زمان <strong>FF7</strong> باقی مانده اند. </p><p><strong>Cetra</strong> ها لوحی را ایجاد می کنند که وجود <strong>Chaos</strong> و <strong>Omega</strong> و سایر اهدافشان را توضیح می دهد.این لوح توسط دکتر <strong>Grimoire Valentine</strong> و دکتر Lucrecia <strong>Crescent</strong> کشف می شود. </p><p></p><p>2000 سال قبل از <strong>FF7</strong>: </p><p></p><p><strong>JENOVA</strong> ، یک موجود شرور با تزریق یک ویروس به <strong>Cetra </strong>ها آنها را به هیولا تبدیل می کند. <strong>Cetra</strong> های باقیمانده به پناهگاه خود فرار می کنند تا از شر ویروس در امان بمانند. 5 اسلحه برای مبارزه با <strong>JENOVA</strong> ساخته می شود که هیچوقت استفاده نمی شوند </p><p></p><p>بین 1999 - 41 سال قبل از <strong>FF7</strong>: </p><p>کمپانی <strong>Shinra Electric </strong>مرکز تولید انرژی در سراسر دنیاست. آن ها از انرژی <strong>Mako</strong> استفاده می کنند که از هسته زمین تامین می شود.از <strong>Mako</strong> بعنوان چشمه زندگی نیز شناخته می شود: روحی که توسط زمین منتشر می شود و همه در آن زندگی می کنند. <strong>Condensed Mako </strong>( ماکوی غلیظ شده!) ماده ایست که خصوصیات سحرآمیز زیادی دارد. <strong>Shinra</strong> کم کم انشعابات دیگری نیز در زمینه های مختلف پیدا کرده و بعنوان شرکت <strong>Shinra</strong> یا همان شینرا شناخته می شود. </p><p>وجود <strong>Shinra</strong> راهی به سوی <strong>Midgar</strong> باز می کند: شهری که در مرکز قدرت زمین واقع شده است. 8 راکتور در اطراف شهر <strong>Midgar</strong> گذاشته شده تا نیرو را در دو سطح تامین کند: بالای شهر و پایین شهر </p><p>از آنجا که <strong>Midgar</strong> نمی تواند تا ابد پایدار باشد <strong>Shinra</strong> شروع به تحقیقاتی در زمینه "سرزمین وعده داده شده" (<strong>Promisland</strong>) می کند: سرزمینی که تنها <strong>Ancients</strong> ها از محل آن باخبرند و <strong>Shinra</strong> تصمیم دارد شهر <strong>Midgar</strong> جدید را در آنجا بسازد( لوحی که توسط دکتر <strong>Grimoire Valentine </strong>و دکتر <strong>Lucrecia Crescent </strong>کشف شد حاوی اطلاعاتی برای کشف این سرزمین بود) </p><p></p><p>55 سال قبل از <strong>FF7</strong>: </p><p></p><p><strong>Vincent Valentine </strong>متولد می شود.( <strong>FF7</strong> رو به یاد بیارید: آزمایشات <strong>Hojo</strong> روی <strong>Vincent</strong> از نظر تئوری به او اجازه می داد بیشتر از دیگران زندگی کند . او در 27 سالگی کشته شد و برای ابد در آن سن باقی ماند) </p><p></p><p>40 سال قبل از <strong>FF7</strong>: </p><p></p><p>قبیله ای که در <strong>Cosmo Canyon </strong>زندگی می کنند توسط قبیله <strong>violent Gi </strong>مورد تهاجم قرار می گیرند. <strong>Seto</strong> یک موجود نیمه گرگ با عبور از یک راه مخفی به <strong>Canyon</strong> از آن محافظت می کند و موفق به شکست قبیله <strong>Gi</strong> می شود اما با تیرهای مبدل آنها مصدوم شده و در پایان به سنگ تبدیل می شود. قبیله و همچنین <strong>Nanaki</strong> ، پسر <strong>Seto</strong> بر این باورند که او دارای دم و بال شده است ولی تنها <strong>Bugenhagen</strong>، پدرخوانده <strong>Seto</strong> از حقیقت باخبر است. </p><p></p><p>35 سال قبل از <strong>FF7</strong>: </p><p></p><p><strong>Barret Wallace </strong>در روستای <strong>Corel</strong> متولد می شود. </p><p></p><p>32 سال قبل از <strong>FF7</strong>: </p><p></p><p><strong>Cid Highwind </strong>متولد می شود. </p><p></p><p>30 - 29 سال قبل از <strong>FF7</strong>: </p><p></p><p>#پرفسور <strong>Gast</strong> یکی از دانشمندان بزرگ <strong>Shinra</strong> با رهبری تیمی شامل مرد جوانی بنام <strong>Hojo</strong> و زنی بنام <strong>Lucrecia</strong> به کوههای <strong>Nibelheim</strong> می رود. <strong>Gast</strong> جسد <strong>JENOVA</strong> را از محل دفنش خارج می کند و عقیده دارد که او یک <strong>Ancient</strong> است و آزمیشگاه خود را در قصر <strong>Shinra</strong> در نزدیکی شهر ایجاد می کند. </p><p></p><p>#<strong>Grimoire Valentine</strong> پدر<strong> Vincent Valentine </strong>لوح باستانی <strong>Cetran</strong> ها را کشف می کند که حاوی اطلاعاتی درمورد <strong>Omega</strong> و <strong>Chaos</strong> است: ترکیبی که قدر به از بین بردن تمام دنیاست.او عقیده دارد این عمل باید در "سرزمین وعده داده شده" انجام شود و به تحقیق روی این موضوع ادامه می دهد. همچینی با همکاری دکتر <strong>Lucrecia Crescent</strong> موفق به کشف یک غار می شوند جایی که بنظر می رسد محل برخاستن <strong>Chaos</strong> باشد. همچنین در آنجا ماده اولیه ( <strong>Protomateria</strong>) را کشف می کنند.<strong>[DoC]</strong> </p><p></p><p># در جریان آزمایش بر روی ماده سیاهی که در غار یافته بودند (که بعدها بعنوان <strong>G-substance</strong> شناخته شد) ماده روی </p><p>دکتر <strong>Valentine</strong> ریخت . این موضوع بعدا سبب مرگ وی بر اثر زخم حاصل از آن شد و <strong>Lucrecia</strong> بخاطر این موضوع هرگز خود را نبخشید.<strong>[DoC] </strong></p><p></p><p># <strong>Vincent Valentine</strong> به <strong>Turk</strong> ها پیوست. <strong>[DoC]</strong> </p><p></p><p>29 سال قبل از <strong>FF7</strong>: </p><p></p><p># <strong>Vincent Valentine</strong> برای محافظت از <strong>Lucrecia Crescent </strong>در زمانی که با دکتر <strong>Hojo</strong> همکاری می کرد گمارده شد. او نمی دانست که پدرش قبل از مرگش با دکتر <strong>Crescent</strong> همکاری می کرده است. <strong>[FF7 and DoC] </strong></p><p></p><p># <strong>Vincent</strong> عاشق <strong>Lucrecia</strong> می شود اما متوجه می شود که <strong>Lucrecia</strong> عاشق <strong>Hojo</strong> است. <strong>Lucrecia</strong> خود و بچه متولد نشده اش را به آزمایشات <strong>Hojo</strong> می سپارد. وی این کار را می کند زیرا که هنوز خود را درمورد اتفاقی که برای پدر <strong>Vincent </strong>افتاد مقصر می داند. <strong>Vincent</strong> این موضوع را کشف می کند این موضوع دوستی بین ان ها را به دشمنی تبدیل می کند. <strong>[FF7 and DoC] </strong></p><p></p><p>28 سال قبل از <strong>FF7</strong>: </p><p></p><p># پسر <strong>Lucrecia</strong> متولد می شود و نام او را <strong>Sephiroth</strong> (سیفروث) می گذارند. حقیقت ماجرا به او گفته نمی شود جز اینکه مادرش بنام JENOVA در جریان تولد وی مرده است. <strong>[FF7] </strong></p><p># زمانی که <strong>Vincent</strong> متوجه می شود که <strong>Sephiroth </strong>همان فرزند <strong>Lucrecia</strong> است که قبل از تولد مورد آزمایشات <strong>Hojo</strong> و تزریق <strong>DNA</strong> ی <strong>JENOVA</strong> قرار گرفته بود به سراغ <strong>Hojo</strong> می رود. <strong>Hojo</strong> موفق می شود <strong>Vincent</strong> را بکشد و آزمایشاتی را روی جسد وی انجام دهد و او را به هیولایی هولناک تبدیل می کند. <strong>[FF7 and DoC]</strong> </p><p></p><p># <strong>Lucrecia </strong>روی جسد <strong>Vincent</strong> آزمایشاتی انجام می دهد و ژن <strong>Chaos</strong> و <strong>Protomateria </strong>را به بدن <strong>Vincen</strong>t تزریق می کند . <strong>Vincent</strong> زنده می ماند اما اثرات آزمایشات <strong>Hojo</strong> (که به وی امکان تبدیل شدن به هیولا را می دهد ) و همچنین ژن <strong>Chaos </strong>در وجودش باقی می مانند. <strong>[DoC]</strong> </p><p></p><p># کمی بعد <strong>Lucrecia</strong> می میرد و <strong>Vincent</strong> در غم از دست دادن به قصر <strong>Shinra</strong> رفته و در تابوتی به خواب عمیق فرو می رود.انعکاسی از <strong>Lucrecia</strong> در داخل کریستالی در غار <strong>Waterfall</strong> باقی می ماند . <strong>[DoC and FF7]</strong> </p><p></p><p>25-22 سال قبل از <strong>FF7</strong>: </p><p></p><p># دکتر <strong>Gast</strong> از ترس <strong>Hojo</strong> به مسافرخانه <strong>Icicle</strong> در شمال فرار می کند. در آنجا با یک <strong>Cetra</strong> بنام <strong>Ifalna</strong> که آخرین بازمانده نژاد خود است برخورد می کند و امیدوار است بتواند از وی در مورد " سرزمین وعده داده شده" بپرسد. دکتر <strong>Gast</strong> از مصاحبه ای که با او می کند یک نوار ویدیو تهیه می کند اما عاشق وی می شود.<strong> [FF7] </strong></p><p></p><p>22 سال قبل از <strong>FF7</strong>: </p><p></p><p># دکتر <strong>Gast</strong> و <strong>Ifalna</strong> صاحب یک فرزند می شوند. آنها اسم دخترشان را <strong>Aeris</strong> می گذارند. [FF7] </p><p></p><p># 20 روز پس از تولد <strong>Aeris</strong> اتفاق دیگری می افتد: <strong>Hojo</strong> محل آن ها را می باید . دکتر <strong>Gast</strong> در حالیکه سعی میکند از خانواده اش محافظت کند کشته می شود و <strong>Hojo</strong> که متوجه شده <strong>Ifalna</strong> آخرین بازمانده است او و فرزندش را با خود می برد.<strong>[FF7, Aeris's age from BC] </strong></p><p></p><p>21 سال قبل از <strong>FF7</strong>: </p><p></p><p># <strong>Cloud Strife</strong> در <strong>Nibelheim</strong> متولد می شود. </p><p></p><p>20 سال قبل از <strong>FF7</strong>: </p><p></p><p># <strong>Tifa Lockheart </strong>در <strong>Nibelheim</strong> متولد می شود. </p><p></p><p>16 سال قبل از <strong>FF7</strong>: </p><p></p><p># <strong>Yuffie Kisaragi </strong>در <strong>Wutai</strong> متولد می شود </p><p></p><p>15 سال قبل از <strong>FF7</strong>: </p><p></p><p># ارتش <strong>Shinra</strong> به سمت <strong>Wutai </strong>( روستایی در شرق) برای اعلان جنگ می رود. <strong>Shinra </strong>پیروز می شود و <strong>Godo </strong>( رهبر <strong>Wutai </strong>) سقوط می کند. <strong>[FF7]</strong> </p><p></p><p># <strong>Ifalna </strong>سعی می کند با <strong>Aeris </strong>از چنگ <strong>Hojo </strong>فرار کند. با وجود صدمه شدیدی که <strong>Ifalna </strong>می بیند موفق می شود خود را به قطاری که به شهر <strong>Midgar </strong>می رود برساند. زنی بنام <strong>Elmyra </strong>آن دو را می یابد و به مادر در حال مرگ قول می دهد از دخترش <strong>Aeris </strong>مراقبت کند.شوهر وی در جریان جنگ <strong>Wutai </strong>و <strong>Midgar </strong>کشته شده است.<strong>Ifalna </strong>ماده سفید را به <strong>Aeris </strong>می دهد: یک سنگ قدیمی مقدس. <strong>Aeris </strong>درحالی بزرگ می شود که مدام در فکر آن سنگ است. <strong>[FF7]</strong> </p><p></p><p># مدتی بعد <strong>Aeris </strong>استعداد عجیب خود را ظاهر می کند.او قادر است چگونگی مرگ شوهر <strong>Elmyra </strong>را احساس کند قبل از اینکه خود کلمه ای در این مورد به او بگوید. همچنین قادر است با کائنات صحبت کند. <strong>[FF7]</strong> </p><p></p><p># گروه <strong>Turk </strong>ها سعی می کنند <strong>Aeris </strong>را به سمت خود بکشند. <strong>Aeris </strong>شغلی بعنوان دختر گل فروش در پایین شهر می یابد. <strong>[FF7]</strong> </p><p></p><p># <strong>Cid Highwind </strong>مخترع هواپیمای دوباله کوچک <strong>Bronco </strong>توسط <strong>Shinra </strong>مامو می شودکه در شهر خود یک راکت فضایی پرتاب کند. همکار او <strong>Shera </strong>مخزن انرژی را کشف می کند و حاضر نمی شود محلی را که قرار است بزودی در آتش بسوزد ترک کند و درنتیجه <strong>Cid </strong>مجبور می شود در آخرین لحظات از آتش گرفتن راکت جلوگیری کند. او بخاطر این موضوع که <strong>Shera </strong>سبب نابودی آرزوهایش شده او را نمی بخشد و <strong>Shera </strong>برای تاوان کاری که انجام داده بعنوان خدمتکار او مشغول بکار می شود. <strong>[FF7]</strong> </p><p></p><p>15 - 10 سال قبل از <strong>FF7</strong>: </p><p></p><p># <strong>Hojo </strong>آزمایشات خود را با استفاده از سلول های <strong>JENOVA </strong>انجام می دهد. او به سربازان <strong>Shinra </strong>سلول های <strong>JENOVA </strong>را تزریق می کند. نتیجه این تزریق ایجاد قدرت و مهارت هایی بالاتر از افراد عادی در این سربازان است. با نتایج بدست آمده <strong>Shinra </strong>برنامه <strong>SOLDIER </strong>را پایه ریزی می کند: استفاده و پرورش افرادی که با استفاده از تزریق سلول های <strong>JENOVA </strong>و <strong>Mako </strong>قدرت های خاصی پیدا کرده اند. <strong>[FF7]</strong> </p><p></p><p># <strong>Sephiroth </strong>به سرعت در ارتش <strong>Shinra </strong>پیشرفت و ترقی می کند. </p><p></p><p># <strong>Turk </strong>ها بعنوان بخش بازجویی سازمان <strong>Shinra </strong>پذیرفته می شوند. <strong>[BC]</strong> </p><p></p><p># <strong>Cloud </strong>و <strong>Tifa </strong>در نزدیکی هم در شهر <strong>Nibelheim </strong>بزرگ می شوند. پس از مرگ مادر <strong>Tifa </strong>او به کوهستان <strong>Nibel </strong>فرار می کند. <strong>Cloud </strong>او را دنبال می کند اما پلی که آن دو رویش قرار دارند فرو میریزد و <strong>Cloud </strong>بخاطر صدمه ای که به <strong>Tifa </strong>وارد می شود مقصر است. چند سال بعد در ملاقاتی که با هم دارند <strong>Cloud </strong>به <strong>Tifa </strong>می گوید که تصمیم دارد به شهر <strong>Midgar </strong>برود و به <strong>SOLDIER </strong>بپیوندد و به او قول می دهد زمانی که توانست به آرزوهایش دست پیدا کند بدنبال <strong>Tifa </strong>بازخواهدگشت. </p><p></p><p># <strong>Hojo </strong>آزمایشات خود را در راکتور <strong>Mako </strong>در شهر <strong>Nibelheim </strong>ادامه می دهدو انسان های زیادی به هیولا تبدیل می شوند . <strong>[FF7]</strong> </p><p></p><p>10 سال قبل از <strong>FF7</strong>: </p><p></p><p># <strong>Denzel </strong>متولد می شود. </p><p></p><p>7 - 10 یال قبل از <strong>FF7</strong>: </p><p></p><p># رییس جمهور <strong>Shinra</strong> بیمارستان <strong>SOLDIER</strong> را به عمق زمین منتقل می کند.تنها کسانی که از این پروژه فوق سری باخبرند <strong>Hojo, Heidigger </strong>و <strong>Scarlet</strong> هستند. <strong>[DoC] </strong></p><p></p><p># مادر <strong>Shelke</strong> و<strong> Shalua Rui </strong>می میرد. </p><p></p><p># <strong>Zack</strong> اهل<strong> Gongaga</strong> به <strong>Midgar</strong> آمده تا به <strong>SOLDIER</strong> بپیوندد <strong>Aeris</strong> را ملاقات می کند. اما <strong>Aeris</strong> نمی تواند قبول کند که او وارد چنین سازمانی شده و از هم جدا می شوند. </p><p></p><p>7 سال قبل از <strong>FF7</strong>: </p><p></p><p># <strong>Cloud</strong> به <strong>Midgar</strong> می رود و به <strong>Shinra</strong> می پیوندد. او تلاش می کند وارد گروه <strong>SOLDIER</strong> شود اما موفق نمی شود در عوض او را به یک محل کوچک در ارتش <strong>Shinra</strong> می فرستند ( ارتش grunt؟) . <strong>[FF7] </strong></p><p></p><p># پس از انکه به توانایی های خاص <strong>Shelke Rui </strong>پی می برند دزیده می شود و به پایگاه در عمق زمین فرستاده می شود. خواهرش <strong>Shalua </strong>سعی می کند او را پیدا کند. <strong>[DoC]</strong> </p><p></p><p>6 سال قبل از<strong> FF7</strong>: </p><p></p><p># جنگ بین <strong>Shinra </strong>و <strong>Wutai </strong>درمیگیرد و <strong>Sephiroth </strong>سبب پیروزی شده و بعنوان قهرمان شناخته می شود.با این اتفاق تمام دنیا به قدرت کمپانی الکتریکی <strong>Shinra </strong>وابسته می شود. </p><p></p><p># <strong>Sephiroth </strong>و <strong>Zack </strong>با هم دوست می شوند و اغلب همراه هم به ماموریت می روند. </p><p></p><p># <strong>Cloud </strong>که نتوانسته وارد <strong>SOLDIER </strong>شود جزو ارتش <strong>grunt </strong>شده و اغلب بدنبال <strong>Sephiroth </strong>و <strong>Zack </strong>می رود درحالیکه نیمه پایینی صورتش را پوشانده است. </p><p></p><p># یک گروه شورشی بنام <strong>AVALANACHE </strong>در برابر ارتش <strong>Shinra </strong>پدیدار می شوند. <strong>Shinra </strong>گروه <strong>Turk </strong>ها را برای مقابله با آنها می فرستد </p><p></p><p>5 سال قبل از <strong>FF7</strong>: </p><p></p><p># <strong>Sephiroth </strong>اکنون یک ژنرال مشهور است و <strong>Zack </strong>یک عضو درجه 1 گروه <strong>SOLDIER </strong>به شهر <strong>Nibelheim </strong>منتقل می شوند تا به حمله هیولاها به راکتور <strong>Nibel Mako</strong> رسیدگی کنند.<strong>Cloud </strong>نیز همراه آن ها می رود. <strong>[FF7]</strong> </p><p></p><p># <strong>Tifa Lockheart </strong>راهنمای تور در کوهستان <strong>Nibel </strong>است. زمانی که <strong>Cloud </strong>را می بیند او را نمی شناسد.یک نفر قبل از آن که آنجا را ترک کنند از آن دو عکس می گیرد.<strong> [FF7]</strong> </p><p></p><p># <strong>Sephiroth </strong>موفق می شود <strong>JENOVA </strong>و هیولاهای موجود در راکتور را بیابد.همچنین موفق می شود آزمایشگاه مخفی موجود در کوهستان <strong>Nibelheim </strong>را کشف کند و حقیقت را در مورد خودش و اینکه از سلول های <strong>JENOVA </strong>بوجود آمده می فهمد. زمانی که متوجه دروغی که به او گفته اند می شود طغیان می کند و خودش را " فرد منتخب" می داند. <strong>Zack </strong>و <strong>Cloud </strong>متوجه می شوند که او قصد دارد <strong>JENOVA </strong>را بدزدد: کسی که اکنون او را مادر واقعی خود می داند. <strong>Tifa </strong>برای گرفتن انتقام به کوهستان می رود درحالیکه توسط <strong>Zack </strong>تعقیب می شود و <strong>Cloud </strong>نیز <strong>Zack </strong>را دنبال می کند. <strong>[FF7]</strong> </p><p></p><p># زمانی که <strong>Sephiroth </strong>سعی می کند محفظه را برای برداشتن <strong>JENOVA </strong>باز کند <strong>Tifa </strong>شمشیر <strong>Sephiroth </strong>را بر می دارد ( که توسط <strong>Sephiroth </strong>روی زمین گذاشته شده بود ) و سعی می کند او را بخاطر مرگ پدرش بکشد. اما <strong>Sephiroth </strong>بهتر از وی عمل می کند و او را زخمی می کند و درحالیکه <strong>Tifa </strong>به شدت زخمی شده او را به حال خود رها می کند. سپس وارد محفظه شده و سر <strong>JENOVA </strong>را برمی دارد.<strong>Zack </strong>سر می رسد و به <strong>Sephiroth </strong>حمله می کند اما او نیز زخمی شده به گوشه ای می افتد. <strong>Cloud </strong>می رسد و <strong>Tifa </strong>را درحالیکه خون زیادی از او رفته پیدا می کند. درحالیکه بشدت عصبانی شده شمشیر <strong>Zack </strong>را برمی دارد و به <strong>Sephiroth </strong>حمله می کند. <strong>Sephiroth </strong>به آسانی او را کنار می زند. <strong>Cloud </strong>باوجودی که بشدت زخمی شده شمشیر را از تیغه می گیرد آن را وارونه کرده و به <strong>Sephiroth </strong>می زند. <strong>[FF7]</strong> </p><p></p><p># <strong>Sephiroth </strong>می میرد. <strong>[FF7]</strong> </p><p></p><p># <strong>Tifa </strong>توسط <strong>Zangan </strong>نجات می یابد و به <strong>Midgar </strong>بازگشته و یک بار بنام <strong>Seventh Heaven </strong>باز می کند. </p><p></p><p># <strong>Zack </strong>و <strong>Cloud </strong>نیمه جان توسط <strong>Hojo </strong>به زیرزمین قصر <strong>Shinra </strong>برده می شوند تا بعنوان فسمتی از آزمایشات جدید او مورد استفاده قرار گیرند ( برای ایجاد کلونی هایی از <strong>Sephiroth</strong>) . بسیاری از آزمایشات <strong>Hojo </strong>قربانیانی هستند که از <strong>Nibelheim </strong>آورده شده اند.در آزمایشاتی که با شکست مواجه می شوند فربانیان زندگی نباتی خواهند داشت و بسیاری از انها در پایین شهر <strong>Midgar </strong>می میرند. <strong>Cloud </strong>به آزمایشات جواب نمی دهد و بدنش به <strong>JENOVA </strong>آلوده نمی شود و هرچند آزمایشات روی او شکست خورده <strong>Hojo </strong>او را نزد خود نگه می دارد. <strong>[FF7]</strong> </p><p></p><p># <strong>Zack </strong>زودتر از <strong>Cloud </strong>بهبود می یابد. زمانی که نگهبان برای دادن غذا می آید <strong>Zack </strong>فرار کرده و <strong>Cloud </strong>را نیز همراه خود می برد. زمانی که سعی می کند از صخره ای بالا برود و نگاهی به <strong>Midgar </strong>بیاندازد سربازان <strong>Shinra </strong>تعقیبشان کرده و <strong>Zack </strong>را می کشند اما <strong>Cloud </strong>را که به سختی می تواند راه برود و صحبت کند زنده می گذارند. <strong>Cloud </strong>به سمت جسد <strong>Zack </strong>می خزد و شمشیر او را برمی دارد. </p><p></p><p># افکار <strong>Cloud </strong>در ترس و درد فرورفته گیج و بیمار و پریشان همراه احساس گناه خاطراتش با <strong>Zack </strong>را بخاطر می آورد. اینکه عضو گروه <strong>SOLDIER </strong>شده و دوستی اش با <strong>Tifa </strong>را بیاد می آورد.تصمیم می گیرد به ایستگاه قطار <strong>Midgar </strong>برود. <strong>Tifa </strong>در آنجا او را می یابد. </p><p></p><p># <strong>Hojo </strong>باقیمانده بدن <strong>JENOVA </strong>را از <strong>Nibelheim </strong>به <strong>Shinra HQ </strong>در <strong>Midgar </strong>می برد. بجز سر که <strong>Sephiroth </strong>همراه خود برده است.</p><p></p><p>4 سال قبل از <strong>FF7</strong>: </p><p></p><p># <strong>Sephiroth </strong>متوجه می شود که با افکارش قادر به کنترل کلونی های مورد آزمایش <strong>Hojo </strong>است. همینطور متوجه می شود قادر به تاثیرگذاری روی <strong>Cloud </strong>نیز هست. <strong>[FF7]</strong> </p><p></p><p># <strong>Shinra </strong>تصمیم می گیرد راکتور <strong>Mako </strong>را در شهر <strong>Corel </strong>بسازد. <strong>Scarlet </strong>بعنوان رهبر پروژه انتخاب می شود. مردی بنام <strong>Dyne </strong>با این طرح مخالفت می کند اما بهترین دوستش <strong>Barret Wallace </strong>او را متقاعد می کند و راکتور <strong>Mako </strong>ساخته می شود. <strong>[FF7]</strong> </p><p></p><p># یک روز زمانی که <strong>Barret </strong>و <strong>Dyne </strong>خارج از شهر هستند حادثه ای در راکتور اتفاق می افتد و مردم شهر از بین رفته و شهر آتش می گیرد. <strong>Myrna </strong>همسر <strong>Barret </strong>و <strong>Eleanor </strong>همسر <strong>Dyne </strong>کشته می شوند اما دختر تازه متولد شده <strong>Dyne </strong>بنام <strong>Marlene </strong>زنده می ماند. آن دو سعی می کنند به شهر بازگردند اما <strong>Scarlet </strong>مانعشان می شود. <strong>Dyne </strong>سقوط کرده اما <strong>Barret </strong>زنده می ماند.<strong> [FF7]</strong> </p><p></p><p># <strong>Dyne </strong>پس از سقوط زنده می ماند درحالیکه <strong>Barret </strong>از این موضوع بی خبر است. هردوی آنها از واقعه پیش آمده خشمگین اند. <strong>Dyne </strong>بازوی ازدست رفته اش را با مسلسل جایگزین می کند. پس از سقوط مغز او رو به زوال رفته و تبدیل به فردی نامتعادل می شود. <strong>[FF7]</strong> </p><p></p><p># مجتمع سرگرمی <strong>Gold Saucer </strong>روی خرابه های شهر <strong>Corel </strong>ساخته می شود و شهر قدیمی <strong>Corel </strong>به زندان <strong>Corel </strong>تبدیل می شود. نجات یافته گان حادثه به شمال مهاجرت می کنند و شهر جدیدی بنام <strong>Corel </strong>شمالی می سازند. <strong>[FF7]</strong> </p><p></p><p># <strong>Dyne </strong>به زندان <strong>Corel </strong>رفته و زمام امور آنجا را بدست گرفته رییس آنجا می شود. <strong>Barret </strong>همراه <strong>Marlene </strong>به شهر <strong>Midgar </strong>می رود و گروه <strong>AVALANCHE</strong>, را تشکیل می دهد تا با <strong>Shinra </strong>مقابله کند. <strong>[FF7]</strong> </p><p></p><p>4 - 0 سال قبل از بازی <strong>FF7</strong>: </p><p></p><p># <strong>Yuffie </strong>با خشم <strong>Wutai </strong>را ترک می کند و بدنبال <strong>Materia </strong>می رود. او عقیده دارد آوردن <strong>Materia </strong>به <strong>Wutai </strong>از آنجا محافظت خواهد کرد. <strong>[FF7] </strong></p><p></p><p># <strong>Nanaki </strong>توسط <strong>Hojo </strong>دستگیر می شود و برای آزمایشات او استفاده می شود. <strong>Hojo </strong>به او داغ "<strong>Red XIII</strong>" می زند.<strong> [FF7]</strong> </p><p></p><p># <strong>Cloud </strong>اکنون کاملا بهبود یافته اما هنوز کم حرف و گوشه نشین است و در آرزوی خروج از <strong>Midgar </strong>به سر می برد. <strong>Tifa </strong>او را متقاعد می کند که به گروه <strong>AVALANCHE </strong>بپیوندد.</p><p></p><p>ادامه دارد... </p><p></p><p>(داستان اصلی FFVII و DOC و BC و CC هم در قسمت بعد.)</p><p></p><p>منبع </p><p><a href="http://www.ffcompendium.com/h/ff7story.shtml">http://www.ffcompendium.com/h/ff7story.shtml</a></p><p><a href="http://www.finalfantasy.ir">www.finalfantasy.ir</a></p><p></p><p>مترجم:دوست خوبم اسکوال و ویرایش هم که کار خودمه.البته ترجمه قسمت هایه بعد رو هم اماده کردم ولی قسمت قسمت می زارم.)</p><p></p><p></p><p><span style="font-size: 18px">Final Fantasy Top News:</span> </p><p></p><p>F<strong>inal Fantasy Characters:</strong></p><p></p><p><strong>Versus:</strong></p><p></p><p>تتسویو نومورا همواره بین 5 چهره برتر شرکت اسکوئرانیکس می باشد.</p><p>از بین طراحی هایه استاد نومورا همواره 5 شخصیت بین بهترین طراحی ها بوده است:</p><p></p><p>1-Cloud Strife</p><p>2-Vincent Valentine</p><p>3-Sefiroth</p><p>4-Zack</p><p>5-Versus</p><p></p><p>ورسوس همواره جزو شخصیت هایه غیر قابل بازی FF ها بوده و همواره جزو باس هایه بازی بوده است.مثل بازی کرونو تایگر.</p><p></p><p>از ویژگی هایی جالب ورسوس تغییر رنگ در شرایط مختلف می باشد.</p><p>رنگ هایه ابی و بنفش و در نهایت خشم قرمز.</p><p></p><p>FFVXIII اولین بازی است که ورسوس قابل بازی کردن می باشد.</p><p></p><p></p><p></p><p><strong>Final Fantasy ?:</strong></p><p></p><p></p><p>کیتاسه (تهیه کننده DOC ) خبر از ساخت ادامه این بازی می دهد.</p><p>فعلا اطلاعات دقیقی از این بازی در دست نیست ولی انچه که مسلم است تغییر شخصیت بازی می باشد زیرا کیتاسه در این رابطه می گوید:"ما داستان وینسنت را تمام کردیم"</p><p></p><p></p><p><strong>Final Fantasy XIII 10S:</strong></p><p></p><p>همانطور که شاید همه شما بدانید نومورا دنباله هایه FFXIII را تا 10 شماره اعلام کرده است.</p><p>فعلا 5 عنوان از 10 عنوان معرفی شده است ولی چندی پیش هاشیموتو در باره ادامه عنوان ها اعلام کرده است که این دنباله به صورت یک CG Movie و کتاب و ... می باشد.</p><p></p><p>بد نیست بدانید که FF Agito XIII که یک عنوان برایه گوشی هایه همراه است در باره 12 دانش آموز می باشد که در یک مدرسه جادوگری!!! مشغول به تحصیل هستند.</p><p>به همین دلیل طرفداران <strong>هری پاتر</strong> اعتراض کرده اند که اسکوئر انیکس قصد تمسخر هاگوارتز را دارد!!!!!!!!!!!!!</p><p></p><p></p><p></p><p><strong>Final Fantasy XIII BS:</strong></p><p></p><p></p><p><strong>Final Fantasy & Chaos Legion:</strong></p><p></p><p>بازیه مضخرف Chaos Legion رو بازی کردید؟</p><p></p><p>این بازی در واقع قرار بود المان هایه بازی هایه RPG و بازی هایه اکشن به سبک DMC را با هم تلفیق کند (همون Action/RPG ) ولی بعد از انتشار مشخص شد که یک تقلید محض از FFVII می باشد که فقط سبک بازی تغییر کرده است.</p><p></p><p>طراحیه شخصیت در این بازی اولین تقلید اشکار از FFVII بود.دلاراکوا (دشمن اصلی بازی) یک تقلید محض از سفیروث (حتی موهاش هم سفید بود) زیک یک تقلید از Cloud Strife منتها با مو هایه قرمز و اسمی شبیه به زاک بود.در این بازی حتی CG معروف FFVII یعنی حرکت سفیروث به سمت تاریکی در اتش هم دزدیده شده بود.</p><p></p><p>از ویژگی هایه جالب بازی Legion ها بودند که موضوع بحث ماست!!!!!</p><p></p><p>از عنصر هایه اصلی بازی هایه نقش افرینی سامون ها هستند.در فاینال فانتزی 10 برایه اولین بار تصمیم گرفته شد که سامون ها هم دارایه تجربه باشند و در هنگام حرکت کارکتر در نقشه (یعنی خارج از مبارزات) هم قابل استفاده باشند ولی این ایده عملا مورد استفاده قرار نگرفت ولی توصت کپکام دزدیده شد!!!!</p><p></p><p>اما... در فاینال 13 این قابلیت به بازی اضافه شده است.یعنی شما می توانید خارج از مبارزات هم از سامون ها استفاده کنید.مثلا می توانیید بر رویه آنها سوار شده و با سرعت بیشتری حرکت کنید و یا در مبارزات از انها به عنوان محافظ استفاده کنید.</p><p></p><p></p><p>یک خبر هم برایه 360 که ربطی به فاینال فانتزی نداره!!!</p><p></p><p>ساگاکوچی اعلا کرده است که برایه ساخت 10 عنوان <strong>ارجینال</strong> و <strong>انحصاری</strong> برایه 360 با مایکروسافت قرار داد بسته است.برید حال کنید...کوفتتون بشه...</p></blockquote><p></p>
[QUOTE="Cloud Strife, post: 267029, member: 4591"] سلام دوستان! ناپلئون بناپارت وقتی 6 سال اخر عمرشو تبعید بود زندگی نامشو نوشت... منم وقتی این مدت اخراج شده بودم!!(^_^) اینا رو نوشتم.(؟) اول از همه به علت محبوبیت FFVII و ساخت عناوینی بر اساس این بازی به صورت خلاصه داستان بازی رو می زارم: [B]Many Years Ago:[/B] [B]سالها قبل: [/B] [B]Cetra[/B] نژاد سرگردانی است با منشا نامعلوم پس از یک مسافرت طولانی و سخت بر روی زمین ساکن می شود.بعضی از این [B]Cetra[/B] ها ( که بعدها به نام [B]Ancients[/B] شناخته می شوند) به مسافرت خود ادامه می دهند ولی دیگران روی زمین باقی مانده و به انسان ها تبدیل می شوند.تعدادی از این [B]Cetra[/B] های واقعی هنوز در زمان [B]FF7[/B] باقی مانده اند. [B]Cetra[/B] ها لوحی را ایجاد می کنند که وجود [B]Chaos[/B] و [B]Omega[/B] و سایر اهدافشان را توضیح می دهد.این لوح توسط دکتر [B]Grimoire Valentine[/B] و دکتر Lucrecia [B]Crescent[/B] کشف می شود. 2000 سال قبل از [B]FF7[/B]: [B]JENOVA[/B] ، یک موجود شرور با تزریق یک ویروس به [B]Cetra [/B]ها آنها را به هیولا تبدیل می کند. [B]Cetra[/B] های باقیمانده به پناهگاه خود فرار می کنند تا از شر ویروس در امان بمانند. 5 اسلحه برای مبارزه با [B]JENOVA[/B] ساخته می شود که هیچوقت استفاده نمی شوند بین 1999 - 41 سال قبل از [B]FF7[/B]: کمپانی [B]Shinra Electric [/B]مرکز تولید انرژی در سراسر دنیاست. آن ها از انرژی [B]Mako[/B] استفاده می کنند که از هسته زمین تامین می شود.از [B]Mako[/B] بعنوان چشمه زندگی نیز شناخته می شود: روحی که توسط زمین منتشر می شود و همه در آن زندگی می کنند. [B]Condensed Mako [/B]( ماکوی غلیظ شده!) ماده ایست که خصوصیات سحرآمیز زیادی دارد. [B]Shinra[/B] کم کم انشعابات دیگری نیز در زمینه های مختلف پیدا کرده و بعنوان شرکت [B]Shinra[/B] یا همان شینرا شناخته می شود. وجود [B]Shinra[/B] راهی به سوی [B]Midgar[/B] باز می کند: شهری که در مرکز قدرت زمین واقع شده است. 8 راکتور در اطراف شهر [B]Midgar[/B] گذاشته شده تا نیرو را در دو سطح تامین کند: بالای شهر و پایین شهر از آنجا که [B]Midgar[/B] نمی تواند تا ابد پایدار باشد [B]Shinra[/B] شروع به تحقیقاتی در زمینه "سرزمین وعده داده شده" ([B]Promisland[/B]) می کند: سرزمینی که تنها [B]Ancients[/B] ها از محل آن باخبرند و [B]Shinra[/B] تصمیم دارد شهر [B]Midgar[/B] جدید را در آنجا بسازد( لوحی که توسط دکتر [B]Grimoire Valentine [/B]و دکتر [B]Lucrecia Crescent [/B]کشف شد حاوی اطلاعاتی برای کشف این سرزمین بود) 55 سال قبل از [B]FF7[/B]: [B]Vincent Valentine [/B]متولد می شود.( [B]FF7[/B] رو به یاد بیارید: آزمایشات [B]Hojo[/B] روی [B]Vincent[/B] از نظر تئوری به او اجازه می داد بیشتر از دیگران زندگی کند . او در 27 سالگی کشته شد و برای ابد در آن سن باقی ماند) 40 سال قبل از [B]FF7[/B]: قبیله ای که در [B]Cosmo Canyon [/B]زندگی می کنند توسط قبیله [B]violent Gi [/B]مورد تهاجم قرار می گیرند. [B]Seto[/B] یک موجود نیمه گرگ با عبور از یک راه مخفی به [B]Canyon[/B] از آن محافظت می کند و موفق به شکست قبیله [B]Gi[/B] می شود اما با تیرهای مبدل آنها مصدوم شده و در پایان به سنگ تبدیل می شود. قبیله و همچنین [B]Nanaki[/B] ، پسر [B]Seto[/B] بر این باورند که او دارای دم و بال شده است ولی تنها [B]Bugenhagen[/B]، پدرخوانده [B]Seto[/B] از حقیقت باخبر است. 35 سال قبل از [B]FF7[/B]: [B]Barret Wallace [/B]در روستای [B]Corel[/B] متولد می شود. 32 سال قبل از [B]FF7[/B]: [B]Cid Highwind [/B]متولد می شود. 30 - 29 سال قبل از [B]FF7[/B]: #پرفسور [B]Gast[/B] یکی از دانشمندان بزرگ [B]Shinra[/B] با رهبری تیمی شامل مرد جوانی بنام [B]Hojo[/B] و زنی بنام [B]Lucrecia[/B] به کوههای [B]Nibelheim[/B] می رود. [B]Gast[/B] جسد [B]JENOVA[/B] را از محل دفنش خارج می کند و عقیده دارد که او یک [B]Ancient[/B] است و آزمیشگاه خود را در قصر [B]Shinra[/B] در نزدیکی شهر ایجاد می کند. #[B]Grimoire Valentine[/B] پدر[B] Vincent Valentine [/B]لوح باستانی [B]Cetran[/B] ها را کشف می کند که حاوی اطلاعاتی درمورد [B]Omega[/B] و [B]Chaos[/B] است: ترکیبی که قدر به از بین بردن تمام دنیاست.او عقیده دارد این عمل باید در "سرزمین وعده داده شده" انجام شود و به تحقیق روی این موضوع ادامه می دهد. همچینی با همکاری دکتر [B]Lucrecia Crescent[/B] موفق به کشف یک غار می شوند جایی که بنظر می رسد محل برخاستن [B]Chaos[/B] باشد. همچنین در آنجا ماده اولیه ( [B]Protomateria[/B]) را کشف می کنند.[B][DoC][/B] # در جریان آزمایش بر روی ماده سیاهی که در غار یافته بودند (که بعدها بعنوان [B]G-substance[/B] شناخته شد) ماده روی دکتر [B]Valentine[/B] ریخت . این موضوع بعدا سبب مرگ وی بر اثر زخم حاصل از آن شد و [B]Lucrecia[/B] بخاطر این موضوع هرگز خود را نبخشید.[B][DoC] [/B] # [B]Vincent Valentine[/B] به [B]Turk[/B] ها پیوست. [B][DoC][/B] 29 سال قبل از [B]FF7[/B]: # [B]Vincent Valentine[/B] برای محافظت از [B]Lucrecia Crescent [/B]در زمانی که با دکتر [B]Hojo[/B] همکاری می کرد گمارده شد. او نمی دانست که پدرش قبل از مرگش با دکتر [B]Crescent[/B] همکاری می کرده است. [B][FF7 and DoC] [/B] # [B]Vincent[/B] عاشق [B]Lucrecia[/B] می شود اما متوجه می شود که [B]Lucrecia[/B] عاشق [B]Hojo[/B] است. [B]Lucrecia[/B] خود و بچه متولد نشده اش را به آزمایشات [B]Hojo[/B] می سپارد. وی این کار را می کند زیرا که هنوز خود را درمورد اتفاقی که برای پدر [B]Vincent [/B]افتاد مقصر می داند. [B]Vincent[/B] این موضوع را کشف می کند این موضوع دوستی بین ان ها را به دشمنی تبدیل می کند. [B][FF7 and DoC] [/B] 28 سال قبل از [B]FF7[/B]: # پسر [B]Lucrecia[/B] متولد می شود و نام او را [B]Sephiroth[/B] (سیفروث) می گذارند. حقیقت ماجرا به او گفته نمی شود جز اینکه مادرش بنام JENOVA در جریان تولد وی مرده است. [B][FF7] [/B] # زمانی که [B]Vincent[/B] متوجه می شود که [B]Sephiroth [/B]همان فرزند [B]Lucrecia[/B] است که قبل از تولد مورد آزمایشات [B]Hojo[/B] و تزریق [B]DNA[/B] ی [B]JENOVA[/B] قرار گرفته بود به سراغ [B]Hojo[/B] می رود. [B]Hojo[/B] موفق می شود [B]Vincent[/B] را بکشد و آزمایشاتی را روی جسد وی انجام دهد و او را به هیولایی هولناک تبدیل می کند. [B][FF7 and DoC][/B] # [B]Lucrecia [/B]روی جسد [B]Vincent[/B] آزمایشاتی انجام می دهد و ژن [B]Chaos[/B] و [B]Protomateria [/B]را به بدن [B]Vincen[/B]t تزریق می کند . [B]Vincent[/B] زنده می ماند اما اثرات آزمایشات [B]Hojo[/B] (که به وی امکان تبدیل شدن به هیولا را می دهد ) و همچنین ژن [B]Chaos [/B]در وجودش باقی می مانند. [B][DoC][/B] # کمی بعد [B]Lucrecia[/B] می میرد و [B]Vincent[/B] در غم از دست دادن به قصر [B]Shinra[/B] رفته و در تابوتی به خواب عمیق فرو می رود.انعکاسی از [B]Lucrecia[/B] در داخل کریستالی در غار [B]Waterfall[/B] باقی می ماند . [B][DoC and FF7][/B] 25-22 سال قبل از [B]FF7[/B]: # دکتر [B]Gast[/B] از ترس [B]Hojo[/B] به مسافرخانه [B]Icicle[/B] در شمال فرار می کند. در آنجا با یک [B]Cetra[/B] بنام [B]Ifalna[/B] که آخرین بازمانده نژاد خود است برخورد می کند و امیدوار است بتواند از وی در مورد " سرزمین وعده داده شده" بپرسد. دکتر [B]Gast[/B] از مصاحبه ای که با او می کند یک نوار ویدیو تهیه می کند اما عاشق وی می شود.[B] [FF7] [/B] 22 سال قبل از [B]FF7[/B]: # دکتر [B]Gast[/B] و [B]Ifalna[/B] صاحب یک فرزند می شوند. آنها اسم دخترشان را [B]Aeris[/B] می گذارند. [FF7] # 20 روز پس از تولد [B]Aeris[/B] اتفاق دیگری می افتد: [B]Hojo[/B] محل آن ها را می باید . دکتر [B]Gast[/B] در حالیکه سعی میکند از خانواده اش محافظت کند کشته می شود و [B]Hojo[/B] که متوجه شده [B]Ifalna[/B] آخرین بازمانده است او و فرزندش را با خود می برد.[B][FF7, Aeris's age from BC] [/B] 21 سال قبل از [B]FF7[/B]: # [B]Cloud Strife[/B] در [B]Nibelheim[/B] متولد می شود. 20 سال قبل از [B]FF7[/B]: # [B]Tifa Lockheart [/B]در [B]Nibelheim[/B] متولد می شود. 16 سال قبل از [B]FF7[/B]: # [B]Yuffie Kisaragi [/B]در [B]Wutai[/B] متولد می شود 15 سال قبل از [B]FF7[/B]: # ارتش [B]Shinra[/B] به سمت [B]Wutai [/B]( روستایی در شرق) برای اعلان جنگ می رود. [B]Shinra [/B]پیروز می شود و [B]Godo [/B]( رهبر [B]Wutai [/B]) سقوط می کند. [B][FF7][/B] # [B]Ifalna [/B]سعی می کند با [B]Aeris [/B]از چنگ [B]Hojo [/B]فرار کند. با وجود صدمه شدیدی که [B]Ifalna [/B]می بیند موفق می شود خود را به قطاری که به شهر [B]Midgar [/B]می رود برساند. زنی بنام [B]Elmyra [/B]آن دو را می یابد و به مادر در حال مرگ قول می دهد از دخترش [B]Aeris [/B]مراقبت کند.شوهر وی در جریان جنگ [B]Wutai [/B]و [B]Midgar [/B]کشته شده است.[B]Ifalna [/B]ماده سفید را به [B]Aeris [/B]می دهد: یک سنگ قدیمی مقدس. [B]Aeris [/B]درحالی بزرگ می شود که مدام در فکر آن سنگ است. [B][FF7][/B] # مدتی بعد [B]Aeris [/B]استعداد عجیب خود را ظاهر می کند.او قادر است چگونگی مرگ شوهر [B]Elmyra [/B]را احساس کند قبل از اینکه خود کلمه ای در این مورد به او بگوید. همچنین قادر است با کائنات صحبت کند. [B][FF7][/B] # گروه [B]Turk [/B]ها سعی می کنند [B]Aeris [/B]را به سمت خود بکشند. [B]Aeris [/B]شغلی بعنوان دختر گل فروش در پایین شهر می یابد. [B][FF7][/B] # [B]Cid Highwind [/B]مخترع هواپیمای دوباله کوچک [B]Bronco [/B]توسط [B]Shinra [/B]مامو می شودکه در شهر خود یک راکت فضایی پرتاب کند. همکار او [B]Shera [/B]مخزن انرژی را کشف می کند و حاضر نمی شود محلی را که قرار است بزودی در آتش بسوزد ترک کند و درنتیجه [B]Cid [/B]مجبور می شود در آخرین لحظات از آتش گرفتن راکت جلوگیری کند. او بخاطر این موضوع که [B]Shera [/B]سبب نابودی آرزوهایش شده او را نمی بخشد و [B]Shera [/B]برای تاوان کاری که انجام داده بعنوان خدمتکار او مشغول بکار می شود. [B][FF7][/B] 15 - 10 سال قبل از [B]FF7[/B]: # [B]Hojo [/B]آزمایشات خود را با استفاده از سلول های [B]JENOVA [/B]انجام می دهد. او به سربازان [B]Shinra [/B]سلول های [B]JENOVA [/B]را تزریق می کند. نتیجه این تزریق ایجاد قدرت و مهارت هایی بالاتر از افراد عادی در این سربازان است. با نتایج بدست آمده [B]Shinra [/B]برنامه [B]SOLDIER [/B]را پایه ریزی می کند: استفاده و پرورش افرادی که با استفاده از تزریق سلول های [B]JENOVA [/B]و [B]Mako [/B]قدرت های خاصی پیدا کرده اند. [B][FF7][/B] # [B]Sephiroth [/B]به سرعت در ارتش [B]Shinra [/B]پیشرفت و ترقی می کند. # [B]Turk [/B]ها بعنوان بخش بازجویی سازمان [B]Shinra [/B]پذیرفته می شوند. [B][BC][/B] # [B]Cloud [/B]و [B]Tifa [/B]در نزدیکی هم در شهر [B]Nibelheim [/B]بزرگ می شوند. پس از مرگ مادر [B]Tifa [/B]او به کوهستان [B]Nibel [/B]فرار می کند. [B]Cloud [/B]او را دنبال می کند اما پلی که آن دو رویش قرار دارند فرو میریزد و [B]Cloud [/B]بخاطر صدمه ای که به [B]Tifa [/B]وارد می شود مقصر است. چند سال بعد در ملاقاتی که با هم دارند [B]Cloud [/B]به [B]Tifa [/B]می گوید که تصمیم دارد به شهر [B]Midgar [/B]برود و به [B]SOLDIER [/B]بپیوندد و به او قول می دهد زمانی که توانست به آرزوهایش دست پیدا کند بدنبال [B]Tifa [/B]بازخواهدگشت. # [B]Hojo [/B]آزمایشات خود را در راکتور [B]Mako [/B]در شهر [B]Nibelheim [/B]ادامه می دهدو انسان های زیادی به هیولا تبدیل می شوند . [B][FF7][/B] 10 سال قبل از [B]FF7[/B]: # [B]Denzel [/B]متولد می شود. 7 - 10 یال قبل از [B]FF7[/B]: # رییس جمهور [B]Shinra[/B] بیمارستان [B]SOLDIER[/B] را به عمق زمین منتقل می کند.تنها کسانی که از این پروژه فوق سری باخبرند [B]Hojo, Heidigger [/B]و [B]Scarlet[/B] هستند. [B][DoC] [/B] # مادر [B]Shelke[/B] و[B] Shalua Rui [/B]می میرد. # [B]Zack[/B] اهل[B] Gongaga[/B] به [B]Midgar[/B] آمده تا به [B]SOLDIER[/B] بپیوندد [B]Aeris[/B] را ملاقات می کند. اما [B]Aeris[/B] نمی تواند قبول کند که او وارد چنین سازمانی شده و از هم جدا می شوند. 7 سال قبل از [B]FF7[/B]: # [B]Cloud[/B] به [B]Midgar[/B] می رود و به [B]Shinra[/B] می پیوندد. او تلاش می کند وارد گروه [B]SOLDIER[/B] شود اما موفق نمی شود در عوض او را به یک محل کوچک در ارتش [B]Shinra[/B] می فرستند ( ارتش grunt؟) . [B][FF7] [/B] # پس از انکه به توانایی های خاص [B]Shelke Rui [/B]پی می برند دزیده می شود و به پایگاه در عمق زمین فرستاده می شود. خواهرش [B]Shalua [/B]سعی می کند او را پیدا کند. [B][DoC][/B] 6 سال قبل از[B] FF7[/B]: # جنگ بین [B]Shinra [/B]و [B]Wutai [/B]درمیگیرد و [B]Sephiroth [/B]سبب پیروزی شده و بعنوان قهرمان شناخته می شود.با این اتفاق تمام دنیا به قدرت کمپانی الکتریکی [B]Shinra [/B]وابسته می شود. # [B]Sephiroth [/B]و [B]Zack [/B]با هم دوست می شوند و اغلب همراه هم به ماموریت می روند. # [B]Cloud [/B]که نتوانسته وارد [B]SOLDIER [/B]شود جزو ارتش [B]grunt [/B]شده و اغلب بدنبال [B]Sephiroth [/B]و [B]Zack [/B]می رود درحالیکه نیمه پایینی صورتش را پوشانده است. # یک گروه شورشی بنام [B]AVALANACHE [/B]در برابر ارتش [B]Shinra [/B]پدیدار می شوند. [B]Shinra [/B]گروه [B]Turk [/B]ها را برای مقابله با آنها می فرستد 5 سال قبل از [B]FF7[/B]: # [B]Sephiroth [/B]اکنون یک ژنرال مشهور است و [B]Zack [/B]یک عضو درجه 1 گروه [B]SOLDIER [/B]به شهر [B]Nibelheim [/B]منتقل می شوند تا به حمله هیولاها به راکتور [B]Nibel Mako[/B] رسیدگی کنند.[B]Cloud [/B]نیز همراه آن ها می رود. [B][FF7][/B] # [B]Tifa Lockheart [/B]راهنمای تور در کوهستان [B]Nibel [/B]است. زمانی که [B]Cloud [/B]را می بیند او را نمی شناسد.یک نفر قبل از آن که آنجا را ترک کنند از آن دو عکس می گیرد.[B] [FF7][/B] # [B]Sephiroth [/B]موفق می شود [B]JENOVA [/B]و هیولاهای موجود در راکتور را بیابد.همچنین موفق می شود آزمایشگاه مخفی موجود در کوهستان [B]Nibelheim [/B]را کشف کند و حقیقت را در مورد خودش و اینکه از سلول های [B]JENOVA [/B]بوجود آمده می فهمد. زمانی که متوجه دروغی که به او گفته اند می شود طغیان می کند و خودش را " فرد منتخب" می داند. [B]Zack [/B]و [B]Cloud [/B]متوجه می شوند که او قصد دارد [B]JENOVA [/B]را بدزدد: کسی که اکنون او را مادر واقعی خود می داند. [B]Tifa [/B]برای گرفتن انتقام به کوهستان می رود درحالیکه توسط [B]Zack [/B]تعقیب می شود و [B]Cloud [/B]نیز [B]Zack [/B]را دنبال می کند. [B][FF7][/B] # زمانی که [B]Sephiroth [/B]سعی می کند محفظه را برای برداشتن [B]JENOVA [/B]باز کند [B]Tifa [/B]شمشیر [B]Sephiroth [/B]را بر می دارد ( که توسط [B]Sephiroth [/B]روی زمین گذاشته شده بود ) و سعی می کند او را بخاطر مرگ پدرش بکشد. اما [B]Sephiroth [/B]بهتر از وی عمل می کند و او را زخمی می کند و درحالیکه [B]Tifa [/B]به شدت زخمی شده او را به حال خود رها می کند. سپس وارد محفظه شده و سر [B]JENOVA [/B]را برمی دارد.[B]Zack [/B]سر می رسد و به [B]Sephiroth [/B]حمله می کند اما او نیز زخمی شده به گوشه ای می افتد. [B]Cloud [/B]می رسد و [B]Tifa [/B]را درحالیکه خون زیادی از او رفته پیدا می کند. درحالیکه بشدت عصبانی شده شمشیر [B]Zack [/B]را برمی دارد و به [B]Sephiroth [/B]حمله می کند. [B]Sephiroth [/B]به آسانی او را کنار می زند. [B]Cloud [/B]باوجودی که بشدت زخمی شده شمشیر را از تیغه می گیرد آن را وارونه کرده و به [B]Sephiroth [/B]می زند. [B][FF7][/B] # [B]Sephiroth [/B]می میرد. [B][FF7][/B] # [B]Tifa [/B]توسط [B]Zangan [/B]نجات می یابد و به [B]Midgar [/B]بازگشته و یک بار بنام [B]Seventh Heaven [/B]باز می کند. # [B]Zack [/B]و [B]Cloud [/B]نیمه جان توسط [B]Hojo [/B]به زیرزمین قصر [B]Shinra [/B]برده می شوند تا بعنوان فسمتی از آزمایشات جدید او مورد استفاده قرار گیرند ( برای ایجاد کلونی هایی از [B]Sephiroth[/B]) . بسیاری از آزمایشات [B]Hojo [/B]قربانیانی هستند که از [B]Nibelheim [/B]آورده شده اند.در آزمایشاتی که با شکست مواجه می شوند فربانیان زندگی نباتی خواهند داشت و بسیاری از انها در پایین شهر [B]Midgar [/B]می میرند. [B]Cloud [/B]به آزمایشات جواب نمی دهد و بدنش به [B]JENOVA [/B]آلوده نمی شود و هرچند آزمایشات روی او شکست خورده [B]Hojo [/B]او را نزد خود نگه می دارد. [B][FF7][/B] # [B]Zack [/B]زودتر از [B]Cloud [/B]بهبود می یابد. زمانی که نگهبان برای دادن غذا می آید [B]Zack [/B]فرار کرده و [B]Cloud [/B]را نیز همراه خود می برد. زمانی که سعی می کند از صخره ای بالا برود و نگاهی به [B]Midgar [/B]بیاندازد سربازان [B]Shinra [/B]تعقیبشان کرده و [B]Zack [/B]را می کشند اما [B]Cloud [/B]را که به سختی می تواند راه برود و صحبت کند زنده می گذارند. [B]Cloud [/B]به سمت جسد [B]Zack [/B]می خزد و شمشیر او را برمی دارد. # افکار [B]Cloud [/B]در ترس و درد فرورفته گیج و بیمار و پریشان همراه احساس گناه خاطراتش با [B]Zack [/B]را بخاطر می آورد. اینکه عضو گروه [B]SOLDIER [/B]شده و دوستی اش با [B]Tifa [/B]را بیاد می آورد.تصمیم می گیرد به ایستگاه قطار [B]Midgar [/B]برود. [B]Tifa [/B]در آنجا او را می یابد. # [B]Hojo [/B]باقیمانده بدن [B]JENOVA [/B]را از [B]Nibelheim [/B]به [B]Shinra HQ [/B]در [B]Midgar [/B]می برد. بجز سر که [B]Sephiroth [/B]همراه خود برده است. 4 سال قبل از [B]FF7[/B]: # [B]Sephiroth [/B]متوجه می شود که با افکارش قادر به کنترل کلونی های مورد آزمایش [B]Hojo [/B]است. همینطور متوجه می شود قادر به تاثیرگذاری روی [B]Cloud [/B]نیز هست. [B][FF7][/B] # [B]Shinra [/B]تصمیم می گیرد راکتور [B]Mako [/B]را در شهر [B]Corel [/B]بسازد. [B]Scarlet [/B]بعنوان رهبر پروژه انتخاب می شود. مردی بنام [B]Dyne [/B]با این طرح مخالفت می کند اما بهترین دوستش [B]Barret Wallace [/B]او را متقاعد می کند و راکتور [B]Mako [/B]ساخته می شود. [B][FF7][/B] # یک روز زمانی که [B]Barret [/B]و [B]Dyne [/B]خارج از شهر هستند حادثه ای در راکتور اتفاق می افتد و مردم شهر از بین رفته و شهر آتش می گیرد. [B]Myrna [/B]همسر [B]Barret [/B]و [B]Eleanor [/B]همسر [B]Dyne [/B]کشته می شوند اما دختر تازه متولد شده [B]Dyne [/B]بنام [B]Marlene [/B]زنده می ماند. آن دو سعی می کنند به شهر بازگردند اما [B]Scarlet [/B]مانعشان می شود. [B]Dyne [/B]سقوط کرده اما [B]Barret [/B]زنده می ماند.[B] [FF7][/B] # [B]Dyne [/B]پس از سقوط زنده می ماند درحالیکه [B]Barret [/B]از این موضوع بی خبر است. هردوی آنها از واقعه پیش آمده خشمگین اند. [B]Dyne [/B]بازوی ازدست رفته اش را با مسلسل جایگزین می کند. پس از سقوط مغز او رو به زوال رفته و تبدیل به فردی نامتعادل می شود. [B][FF7][/B] # مجتمع سرگرمی [B]Gold Saucer [/B]روی خرابه های شهر [B]Corel [/B]ساخته می شود و شهر قدیمی [B]Corel [/B]به زندان [B]Corel [/B]تبدیل می شود. نجات یافته گان حادثه به شمال مهاجرت می کنند و شهر جدیدی بنام [B]Corel [/B]شمالی می سازند. [B][FF7][/B] # [B]Dyne [/B]به زندان [B]Corel [/B]رفته و زمام امور آنجا را بدست گرفته رییس آنجا می شود. [B]Barret [/B]همراه [B]Marlene [/B]به شهر [B]Midgar [/B]می رود و گروه [B]AVALANCHE[/B], را تشکیل می دهد تا با [B]Shinra [/B]مقابله کند. [B][FF7][/B] 4 - 0 سال قبل از بازی [B]FF7[/B]: # [B]Yuffie [/B]با خشم [B]Wutai [/B]را ترک می کند و بدنبال [B]Materia [/B]می رود. او عقیده دارد آوردن [B]Materia [/B]به [B]Wutai [/B]از آنجا محافظت خواهد کرد. [B][FF7] [/B] # [B]Nanaki [/B]توسط [B]Hojo [/B]دستگیر می شود و برای آزمایشات او استفاده می شود. [B]Hojo [/B]به او داغ "[B]Red XIII[/B]" می زند.[B] [FF7][/B] # [B]Cloud [/B]اکنون کاملا بهبود یافته اما هنوز کم حرف و گوشه نشین است و در آرزوی خروج از [B]Midgar [/B]به سر می برد. [B]Tifa [/B]او را متقاعد می کند که به گروه [B]AVALANCHE [/B]بپیوندد. ادامه دارد... (داستان اصلی FFVII و DOC و BC و CC هم در قسمت بعد.) منبع [URL]http://www.ffcompendium.com/h/ff7story.shtml[/URL] [URL="http://www.finalfantasy.ir"]www.finalfantasy.ir[/URL] مترجم:دوست خوبم اسکوال و ویرایش هم که کار خودمه.البته ترجمه قسمت هایه بعد رو هم اماده کردم ولی قسمت قسمت می زارم.) [SIZE=5]Final Fantasy Top News:[/SIZE] F[B]inal Fantasy Characters:[/B] [B]Versus:[/B] تتسویو نومورا همواره بین 5 چهره برتر شرکت اسکوئرانیکس می باشد. از بین طراحی هایه استاد نومورا همواره 5 شخصیت بین بهترین طراحی ها بوده است: 1-Cloud Strife 2-Vincent Valentine 3-Sefiroth 4-Zack 5-Versus ورسوس همواره جزو شخصیت هایه غیر قابل بازی FF ها بوده و همواره جزو باس هایه بازی بوده است.مثل بازی کرونو تایگر. از ویژگی هایی جالب ورسوس تغییر رنگ در شرایط مختلف می باشد. رنگ هایه ابی و بنفش و در نهایت خشم قرمز. FFVXIII اولین بازی است که ورسوس قابل بازی کردن می باشد. [B]Final Fantasy ?:[/B] کیتاسه (تهیه کننده DOC ) خبر از ساخت ادامه این بازی می دهد. فعلا اطلاعات دقیقی از این بازی در دست نیست ولی انچه که مسلم است تغییر شخصیت بازی می باشد زیرا کیتاسه در این رابطه می گوید:"ما داستان وینسنت را تمام کردیم" [B]Final Fantasy XIII 10S:[/B] همانطور که شاید همه شما بدانید نومورا دنباله هایه FFXIII را تا 10 شماره اعلام کرده است. فعلا 5 عنوان از 10 عنوان معرفی شده است ولی چندی پیش هاشیموتو در باره ادامه عنوان ها اعلام کرده است که این دنباله به صورت یک CG Movie و کتاب و ... می باشد. بد نیست بدانید که FF Agito XIII که یک عنوان برایه گوشی هایه همراه است در باره 12 دانش آموز می باشد که در یک مدرسه جادوگری!!! مشغول به تحصیل هستند. به همین دلیل طرفداران [B]هری پاتر[/B] اعتراض کرده اند که اسکوئر انیکس قصد تمسخر هاگوارتز را دارد!!!!!!!!!!!!! [B]Final Fantasy XIII BS:[/B] [B]Final Fantasy & Chaos Legion:[/B] بازیه مضخرف Chaos Legion رو بازی کردید؟ این بازی در واقع قرار بود المان هایه بازی هایه RPG و بازی هایه اکشن به سبک DMC را با هم تلفیق کند (همون Action/RPG ) ولی بعد از انتشار مشخص شد که یک تقلید محض از FFVII می باشد که فقط سبک بازی تغییر کرده است. طراحیه شخصیت در این بازی اولین تقلید اشکار از FFVII بود.دلاراکوا (دشمن اصلی بازی) یک تقلید محض از سفیروث (حتی موهاش هم سفید بود) زیک یک تقلید از Cloud Strife منتها با مو هایه قرمز و اسمی شبیه به زاک بود.در این بازی حتی CG معروف FFVII یعنی حرکت سفیروث به سمت تاریکی در اتش هم دزدیده شده بود. از ویژگی هایه جالب بازی Legion ها بودند که موضوع بحث ماست!!!!! از عنصر هایه اصلی بازی هایه نقش افرینی سامون ها هستند.در فاینال فانتزی 10 برایه اولین بار تصمیم گرفته شد که سامون ها هم دارایه تجربه باشند و در هنگام حرکت کارکتر در نقشه (یعنی خارج از مبارزات) هم قابل استفاده باشند ولی این ایده عملا مورد استفاده قرار نگرفت ولی توصت کپکام دزدیده شد!!!! اما... در فاینال 13 این قابلیت به بازی اضافه شده است.یعنی شما می توانید خارج از مبارزات هم از سامون ها استفاده کنید.مثلا می توانیید بر رویه آنها سوار شده و با سرعت بیشتری حرکت کنید و یا در مبارزات از انها به عنوان محافظ استفاده کنید. یک خبر هم برایه 360 که ربطی به فاینال فانتزی نداره!!! ساگاکوچی اعلا کرده است که برایه ساخت 10 عنوان [B]ارجینال[/B] و [B]انحصاری[/B] برایه 360 با مایکروسافت قرار داد بسته است.برید حال کنید...کوفتتون بشه... [/QUOTE]
Insert quotes…
Verification
پایتخت ایران
ارسال نوشته
صفحه اصلی
انجمنها
معرفی و بحث پیرامون بازیها
Game Communities
Final Fantasy Story-line & Top News
Top
نام کاربری یا ایمیل
رمز عبور
نمایش
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
مرا به خاطر بسپار
ورود
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی
همین حالا ثبت نام کن
or ثبتنام سریع از طریق سرویسهای زیر
Twitter
Google
Microsoft