متاسفانه مسله کپی رایت در لایسنس کردن ماشینها وجود داره و EA هم که میشناسی. البته بدم نشد از یه نظر hot pursuit 2 جاودانه شد. هنوزم اگه کسی بخواد بشینه پشت "بهترین ماشین جهان" فراری F50 {بقول جرمی کلارکسون مجری تخت گاز که خب حرفش سنده} باید یه راست بره سراغ hp2.
سالهای 1990 به بعد که اواخر عمر NES بود بازیهایی روی این سیستم عرضه شدند که از سخت افزار این کنسول نهایت استفاده تکنیکی رو می بردن و حتی گرافیک های فراتر از توانش رو عرضه میکردند. یکی از همین بازیها که محتوای تاریک و بزرگسالانه ای هم داره بنام Vice: Project Doom در سال 1991 عرضه شد اما معطوف شدن توجهات به کنسول های نسل بعدی 16-بیتی باعث شد مهجور بمونه و فروش چندانی نداشته باشه.
قهرمان بازی رفیق و همسر و حتی هویت خودشو در راه مبارزه با یه ابرشرکت بنام BEDA از دست میده. و از اون پایان های کلاسیک دابل دراگونی خبری نیست. بیشتر از این نمیشه توضیح داد چون اسپویل میشه. کات سین های این بازی برای دوره خودش فوق العاده است!
باید برای بازی زیبا darkness 1 xbox 360 احترام قاعل باشیم ..
داستانش ماورایی تخیلی .خصوصیات کاراکتر اصلی بازی یعنی جک او در کودکی 3 نشان مار شکل روی پشتش ایجاد شده..که به او دستور انجام هر کاری رو میدن.داستان بازی..این جوری سه تا دوست مافیا در هین حرکت در اتوبان پلیس ردیابیشون میکن در حین فرار با تیر اندازی
پلیس ماشینشون تصادف میکن .پس از برخورد به دیوار کاراکتر اصلی بازی یعنی جک زنده میمون..اون دو دوستش میمیرن ..در حمین حال اصلأ خبر نداره که خودشم مرده..وارد دنیا ارواه ومردگان شده تا تقاز گناهایی که انجام داده رو بگیره ..بازی روالش به این صورت که باید دنبال قاتل زن خودش بگرد .جک قابلیت زیادی داره درهین بازی افزوده میشه...چند تا شیطان کوچک با اون همرایی میکنن که کمک حال اون در دنیای ارواح هستند ....بازی مال اوایل سال 2006 فقط xbox ps3 اومد...
با یه نگاه گذرا هم میشه افت کیفیت محسوس رو دید! بدون شک هیچ شماره ای از هیتمن ها به شماره اولش نمیرسه! حتی شماره دوم که در نوع خودش شاهکار محسوب میشه. با اون موتور گرافیکی خاصش که کله کچل مامور 47 رو بصورت 6-ضلعی نشون میداد. مثل Dark Souls فقط یه درجه سختی داشت و اونم بالاترین درجه سختی بود. از کنترل استاندارد WASD خبری نبود و بصورت منحصربفردی باید با استفاده از ماشین حساب کیبورد (!) مامور47 رو کنترل میکردیم. هیچ گزینه سیوی وجود نداشت. نقشه بازی کمترین اطلاعات رو میداد و جای تارگت ها و دشمن ها رو نشون نمیداد. توی محیط های بزرگ بازی واقعا گم میشدیم! یادمه تو مدرسه درباره رد کردن مراحل بحث میکردیم. مرحله 1-2-3 رو با راهنمایی رفیقم رفتم. بعد مرحله 4ـش که اون گیر کرده بوده رو من رد کردم و بهش راهنمایی دادم کلی حال کرد. اما اونابی که بازی کردن میدونن مرحله 5 یه چیز دیگه بود. با هزار بدبختی و شانس و اقبال بعد از 3-4 ماه ردش کردیم. مرحله 6 یه پلنگ جکوار رو که بعنوان خدا توسط مردم بومی پرستش میشد رو باید دور میزدی. دوباره مرحله 7 تو دل جنگل وسط صدها نفر قاچاقچی مواد مخدر مثل چی میموندی تو گِل. بعد از اون یه مرحله توی بندر و اسکله ها بود. حتی مخفیکاری هم جواب نمیداد و اگه لباستو عوض میکردی توسط دشمنا شناسایی میشدی. تارگت هم اسمش یادمه بوریس بود تا خبری میشد زود با کشتی فلنگو می بست گیم اور میشدی. مرحله آخر هم که نگم بهتره. آلفرد هیچکاک هم نمیتونه چنین صحنه های خوف انگیز و پیجیده و فلسفی رو تو آثارش خلق کنه.
(دلیل اینکه اسمی از Absolution و HITMAN 2016 نبردم اینه که اصلا در حدی نیستن که بخوان مقایسه بشن و شماره چهارم در برابرشون شاهکار محسوب میشه.)
این بازی خیلی ترسناک بود یادمه تقریبا 13 یا 14 سالم بود بازیشو گرفتم دودیسک بود فارسیم نوشته بود زندان جهنمی بازیش کردم پشمام ریخته بود بس که وحشتناک بود