انجمن پیرهای دنیای گیم (افراد 30 سال به بالا)

بیشترین دورانی که از گیم لذت بردید


  • مجموع رای دهنده‌ها
    1,286
آقا دمت گرم! در عین سادگی خیلی خوب بود!!! من عاشقه این تیکش شدم:
یک دفعه به سرم زد هرچی بازی دی وی دی بود بخرم یادمه اون روز fifa بازی مدال افتخار بازی استرانگهولد و یه سری دیگه را خریدم بدون اینکه حتی بتونم استفاده کنم(یادمه تبلیغات این بازی ها را از شبکه game one میدم دلم آب میشد)به هرحال داستان به اینجا خطم نشد.من هر روز بعد از مدرسه یه مسیر طولانی که بر خلاف جهت خونمون بود طی میکردم و از یه مغازه بازی فروشی بازی میخریدم اونم DVD درصورتی که حتی دی وی دی درایو نداشتم حتی اگه داشتم هم سیستمم نمیکشید.هر روز هرچی بازی جدید دی وی دی 1500 میخریدم به مدت چند سال یا ماه کوئیک تایم کرایسیس گیرز اف وار cod 4 بازی ac همه چی.
چون منم همچین قضیه ای رو با بازی هایه PS2 داشتم!!!! متال گیرا رو خریده بودم، دویل می کرایا رو تیکن رو و... فکر کنم الان گم و گور شدن تو خونمون... :(
آره آقا این تاپیک کاملاً دلبخواهیه! هر وقت خواستی بیا داستانایی که تو دوران گیمیرت بهش برخورد کردی و واست جالب بوده رو بنویس، همونطور که شما خاطرات ما رو خوندید؛ ما هم خاطرات شما رو میخونیم >:d
 
من 26 سالمه .
خوب طبق معمول از آتاری شروع کردم ..
بعد میکرو خریدم . یادمه 3 بار میکرو سوزوندم انقدر بازی می کردم:d . اون فوتبالیستا ، کنترا ، street fighter و.... .
سگا هم نخریدم ولی شدیدا" معتادش بودم تا جایی که تقریبا" پولامو خرج هیچ چیز دیگه جز mortal kombat 2 نکردم . وقتی mortal kombat 3 اومد دیگه ما pc گرفتیم و داستان شروع شد ...
بهترین خاطرات زندگیم به جرات می تونم بگم سال های اولیه که pc گرفتیم . اون موقع cd کلا" خیلی برام جذاب بود حتی خامش:)) . واقعا" هنوزم که گیم بازی می کنم حسرت اون روزا رو می خورم که COMMANODS ,warcraft 2 , age of empires , chosen, blood , resident evil , Doom, quake , unreal tournament , unreal 1 ,delta force بازی می کردم . هنوزم بعضی از اینا رو بازی می کنم . خاطراتی که از خریدن تک تک این بازیا رو دارم یادم نمیره هیچ وقت. و جالب این جاس که الان که انقدر پول بالای بازی می دم به اندازه ی اون 2500 تومنی که بالای commandos یا halflife دادم بهم نمی چسبه نمی دونم چرا
یکی دیگه از خاطرات خوشی هم که داشتم مربوط به همین چند سال پیشه که برای اولین بار به طور جدی آنلاین بازی کردنو شروع کردم . با چند تا از بچه ها unreal tournament بازی می کردیم همه حرفه ای بودن .
دیگه بعد از اون خاطره ی خاصی ندارم
 
آخرین ویرایش:
  • Like
Reactions: alisantori
سلام بر دوستان.من 20 سالمه ولی گفتم خاطراتم بذارم:
یادش بخیر بچه که بودیم سرگرمی مون فقط تیله بازی.عکس بازی وفوتبال دستی بود اما یک روز رفتیم خونه خالم بچه هاش یه سگا خریده بودند وای وقتی دیدمش تا 2روز گریه میکردم منم میخوام بالاخره بابام رفت یکی خرید با بازی مورتال کمبت اتفاقا همون روز بعدازظهری بودم مگه ساعت میگذشت په ا:dوقتی اومدم خونه دیدم بابام نشسته جلو TV یه دفترچه رمز هم دستش هست هی فتالیتی(صحنه سیاه:d)میزد.یه مدت شده بود بعد از مدرسه میومد دنبالمون باهم میرفتیم بازی میخریدیم.بازی مورد علاقه من وکل خاندانمون شده بودکمبت وفوتبال گزارشی :d.نمیدونید سر این سگا چقدر ترانس سوزوندیم(اداپتور).یه مدت هم خودمون مهندس شده بودیم تعمیر میکردیم در حد تیم ملی :dگذشت و کلاس پنجم بودم اومدم خونه دیدم یه وسیله مثل TV توی اتاقم هست نگاه کردم بهش بعد رفتم پیش مامانم گفتم این که تو اتاقم هست چقدر شبیه کامپیوتر هست؟:dتازه فهمیدم چی گفتم بلدم نبودیم 2تا سیستم عامل داشت وقتی روشنش میکردیم 30 ثانیه وایمیسادیم خودش میرفت تو XP (خو نمیدونستیم باید enter بزنیم:d)اولین بازی هم IGI بودوDelta Force.یک سال بعد,بعد از امتحان خرداد اومدم خونه سر سفره بودیم بابام گفت رضا برو کافشان منا بیار(توی خرداد:d)گفتم هوا سرده جواب نمیده بذار واسط بخاری روشن کنم:dگفت لوس نشو برو بیار.منم رفتم بیارم دیدم یه پلاستیک سیاه جلو چشممه با لگد شوتش کردم دیدم چه سفته بازش کردم دیدم ا PS1هست از خوشحالی هی میرفتم تو دیوار:d.مموری هم نداشتیم هر روزیه کاپ WE میزدیم.3سال بعدش سکه زدیم PS2 خریدیم ولی همون موقع360 اومد.مگه میشود دیگه بریم بگیم کنسول میخوایم.یک سال گذاشت رفتم پیش مامانم(به بابام که نمیشه گفت پول بده وگرنه 4 تا حرف ..........:d) گفتم:"مامان خوبو نازنینم "نذاشت جملم تموم بشه گفت چیه وسیله میخوای؟خبری نیست برو دنبال کارت:dمنم گفتم از همین الان نسبت به بچه بی تفاوتی اگه معتاد شدم میگم تقصیره تو بود:dگفت چی میخوای حالا .گفتم 360:dکلی فحش داد بعد گفت چند هستند گفتم 500 دیگه دیدم اشپزخونه متحرک شد همه وسیله ها دارند میان سمت من:dخلاصه اخرش پول داد گرفتیم.
چند وقته پیش هم داشتم اتاقما مرتب میکردم بازی ها 360 را گذاشتم روی هم یک دفعه بابام اومد تو اتاق گفت به به دیگه از قد خودتم که بلندتر شدند(من خودم 180 سانتم بازی ها 195 سانت):dازاون موقع به بعد وقتی بابام میاد سریع در اتاقا میبندم نیاد تو:d.ps3 را دقیقا یادمه 3شنبه خریده بودم فرداش هم امتحان ادبیات پیش 2 داشتیم.پست اوردش دم خونه منم خوشحال بودم بازش کردم داشتم بازی میکردم بابام اومد گفت بازم اتاری خریدی یکی از این بزرگا که داشتی ای پول حروم کن بی لیاقت:dالان هم همه کنسولا را دارم wii,ds,psp...
البته نا گفته نمونه برای بازی کردن خیلی محدودیت داشتم باید صبح ها پا میشدم بازی میکردم یا وقتی که کسی خونه نبود چون اگه بود همون حرفای همیشگی "بچه بزرگ شدی تا کی میخوای بازی کن""پسر فلانی مهندس شد تو هیچی"(البته من 18 سالم بود بازی هم نمیکردم مهندس نمیشدم:d
 
  • Like
Reactions: alisantori
یادش بخیر روزی که پدرم با یدونه Atari 2600 Jr اومد توی خونه و ما رفتیم فضا ! :دی چند تا بازی هم براش گرفته بود مثل Pitfall (که مادرم بهش میگفت تارزان و خیلی بازیش میکرد ! :دی) و یه بازی چند لبه هم بعدآ اومد که عکس روش یه روبات بزرگ بود و کلآ جنس نوار بازیه خیلی مرغوب (!) بود و باهاش عشق میکردم ! :دی یه بازی دیگه هم بود فروشنده گفت اسمش "کله خر" هست ! =)) هی باید از این اتاق به اون اتاق میرفتیم و به دشمن ها تیر میزدیم ! :دی یادش بخیر چقدر با پدرم اون بازی کابوی ها که یکی این ور صفحه بود و یکی اون ور صفحه رو بازی میکردیم ! اکثرآ هم میباختیم ! :دی
یادش بخیر میکرو ! رفته بودیم سگا بگیریم که فروشنده بی وجدان به پدر و مادرم گفت میکرو مناسب تره ! :دی ما هم میکرو گرفتیم با یدونه بازی اسکیت و یه بازی که کاراکترش یه اردکه بود (شخصیت معروفی هست ولی اسمش الآن یادم نیست ، شبیه دانلد داک ولی نقاب میزنه) چه روزهایی که پدرم و شوهر خاله ـم با هم بیلیارد نمیزدن توی میکرو ! :دی اون زمانا بیلیارد و ایت بال و اینا ممنوع بود و اینا هم که قدیما عاشق این چیزا بودن مجبور بودن توی بازی سرشون رو گرم کنن ! :دی یه بازی گلف هم بود که بعدها فهمیدم کاراکترش همون ماریو هست ولی در ابعاد بزرگ ! :دی این رو هم خیلی بازی میکردن ! اشک آدم درمیاد وقتی یاد این دوران می افته :( هر روز از مدرسه (اول ابتدایی) می اومدم خونه سریع میرفتم سراغ میکرو و Power Rangers رو برای بار دویستم تموم میکردم ! :دی نمیدونم چرا هرچی میگردم دیگه اون نسخه رو توی سایت های بازی پیدا نمیکنم ! اولش با این Power Ranger ها به سمت بازی های بزن برو جلو بازی میکردیم و آخر هر مرحله یه غول می اومد و ما هم تبدیل به روبات میشدیم و میجنگیدیم ! :دی
یادش بخیر اولین کامپیوتری که گرفتیم (پنتیوم 133) هنوز بویی که کامپیوتر نو میداد و کارمند دلیران برامون آورد توی دماغمه ! :دی رفتیم نی لبک Doom II رو گرفتیم و یه بازی دیگه به نام Witchaven که به شدت خشن هم بود ! :دی با شمشیر میزدیم دل و روده جک جونورها می اومد بیرون و مادرم عصبانی میشد ! :دی کامپیوتره اسپیکر نداشت ! :دی بعد نمیدونم چطوری بود که صدای بازی ها از توی خود کیس می اومد بیرون !! توی 7 سالگی ساعت 5 صبح بیدار میشدیم به عشق Doom II ! :دی بعد بلد هم نبودیم صداش رو کم کنیم ، یه پتو مینداختیم روی کیس که صداش پخش نشه ! =)) یه چیزی به نام NC بود با محیط های آبی ! :دی باید میرفتیم توش یه کارایی میکردیم و فایله از این طرف میرفت اون طرف و ... ! :دی اون اواخر دیگه انقدر باهاش ور رفته بودیم خوره شده بودیم ! :دی یه بازی موتورسواری داغون (البته اون موقع عشق بود ! :دی) گرفته بودیم که پسرخاله ـم که مهندس کامپیوتر بود نمیتونست اجرا کنه ولی ما دیگه به مرحله استادی رسیده بودیم و فردا صبحش اجرا شد ! انگار رفته بودم بهشت بعد از اجرای بازی ! :دی
بعدش هم که سگا اومد و رفت و آمد هر هفته ما به فروشگاه کوروش (قدس) و خرید یا تعویض نوار سگا ! :دی یادش بخیر بعضی وقتا نوارها به مشکل میخورد و باید هی فوت میکردیم !! نمیدونم اصلآ تآثیری هم داشت یا یه چیز عادتی بود ! The Adventures of Batman & Robin رو دیگه انقدر بازی کرده بودم نوارش ترکیده بود و اون اواخر کیت بازی رو از توش درآورده بود و قبل از شروع بازی باید کلی دعا میکردم که کار کنه !! :دی
در این مقطع برای مدتی از کنسول ها جدا شدم و رفتم سراغ PC ! :دی بعدش دوباره رفتم سراغ PS1 و روز و شب مشغول Tekken 3 بودیم و Winning Eleven و FIFA ! :دی روز اولی که PS1 خریدیم با داداشم پیاده رفتیم مجتمع پایتخت و از استریو کنج یه 6،7 تا بازی خریدیم ! یادش بخیر اون موقع کارمندای خیلی باحالی داشت ! :دی یکی شبیه ژاپنی ها بود و یکی چاق بود و ... ولی بعدش دیگه زیاد خوشم نیومد از اونجا و کارمنداش عوض شده بودن و آدم حسابی توشون پیدا نمیشد !
یادش بخیر Dreamcast ! کنسول خاطرات شیرین ! داداشم اومد خونه گفت آریا یه بازی سونیک پشت مغازه پایتخت (اون مغازه طبقه بالا که خیلی بزرگه) دیدم که سه بعدیه و خیلی قشنگه و اینا ! :دی ما هم وسوسه شدیم و به جای اینکه کامپیوتر رو به روز کنیم رفتیم سراغ Dreamcast ! :دی البته با کلی جار و جنجال ! مادرم موافق آپدیت کردن کامپیوتر بود ولی ما Dreamcast میخواستیم ! :دی آخرش بهش گفتیم با این دستگاهه میشه E-Mail فرستاد !! اونم خیلی خوشش اومد و پول داد خریدیم ولی بعدش فراموش شد ! :دی چه بازی های محشری داشت این کنسول زودمرگ. اون موقع هم زبون ـمون زیاد خوب نبود و فروشنده ای که ازش گرفتیم هم اسم کنسول رو اشتباه گفته بود ! :دی بعد توی هر مغازه ای میرفتیم میگفتیم آقا بازی دریم کاست (!!!) داری ؟! :دی (چون بازیهاش نسبت به PS1 , PS2 به شدت کم بود توی ایران) میگفتن نه ! بعد یه بار یه فروشنده ای گفت نه عزیزم بازی دریم کــــــــــَـــــــست (خیلی کِش دار گفت که بفهمیم ! :دی) ندارم ! =)) این رو گفتم یاد PS1 افتادم که اون موقع توی ایران 99% بچه ها بهش میگفتن سونی ! =)) ما هم اوایل میگفتیم سونی و پدرم هی حرص میخورد میگفت سونی سازنده این هست و اسم این Playstationـه ! :دی آخرش دیگه انقدر اصرار کرد گفتیم Playstation ! :دی
PS2 هم که دیگه همه خاطراتش رو بچه ها از حفظ هستن ! :دی فقط یادمه موقع خرید یدونه PES هم براش گرفتیم که هی پدرم میگفت این که فرقی با بازیهای PS1 نداره ! :دی بعد یه مکعب کوچیکی هم برای کپی خور شدن کنسول بود که باید میزدیم به USB کنسول ! :دی اون موقع هنوز DVD هم زیاد باب نشده بود و بازیهاش روی CD بود ! البته DVD هم داشت ولی باید یه خرج اضافه میکردیم که ما دفعه اول نمیدونستیم و بعدش هم رومون نمیشد بگیم ! :دی این مکعبه روش دکمه داشت و یه CD مخصوص و ... ! طرف کلی توضیح داد توی مغازه که باید چیکار کنیم ولی انقدر محو تماشای کنسول بودیم که نفهمیدیم ! :دی رفتیم خونه و هرکاری کردیم بازی اجرا نشد و دوباره مجبور شدیم تا جمهوری بریم !! :دی
برای Xbox هم قضایای جالبی اتفاق افتاد ! اولین بار پشت شیشه همون مغازه ای که داداشم سونیک رو دیده بود ، Halo رو دیدم ! :دی کلآ حیرت کردم وقتی این بازی رو دیدم ! :دی یه جو متفاوت و عظیم با آهنگای محشر ! از طرف دیگه فهمیدم یه نسخه از Unreal Tournament به نام Unreal Championship هم برای Xbox اومده و دیگه عشقم دو برابر شد ! :دی انقدر کنسول و PC گرفته بودیم دیگه نمیتونستیم به والدین بگیم این رو هم بخرن ! :دی نشستیم نامه نگاری کردیم برای عمو ـمون توی آمریکا !! بعد از مدتی یه Xbox خوشگل و خوش هیکل اومد دم در خونه و البته بازی ای که روش بود رو هم توی گمرک برداشته بودن ! :دی چه صفایی داشت Halo بازی کردن با این کنسول ! :دی بچه ها رو می آوردم خونه همه کف میکردن میرفتن ! :دی
دیگه X360 , PS3 هم که نیازی به تعریف کردن نداره ! :دی فقط یکی از خاطرات زیبا اینه که اون اوایل هر بازی 360 رو میفروختن 10 هزار تومن !!! :دی دفعه اول هم 10 تا بازی گرفتیم و تقریبآ یک سوم پول یه کنسول رو دادیم برای بازی ! :دی

چقدر نوشتم ! :| :دی
 
آقا دمت گرم! در عین سادگی خیلی خوب بود!!! من عاشقه این تیکش شدم:
خواهش میکنم وافعا دورانی بود اون موقع کلمون باد داشت البته جالبه هنوزم بادش نخوابیده!!!!:d
اگه خواستید داستان های بیشتری میگذارم.
 
یادش بخیر اولین کامپیوتری که گرفتیم (پنتیوم 133) هنوز بویی که کامپیوتر نو میداد و کارمند دلیران برامون آورد توی دماغمه ! :دی
آخ!!!اون زمان اکثر وسایل برقی یه بوی خاصی میدادن مخصوصا وسایل کامپیوتر...ولی الان دیگه تقریبا از اون بو خبری نیست.چند وقت پیش یه موس خریده بودم همون بوی خاص رو میداد.جاتون خالی،حسابی بوش کردم!عین این معتادها که از راه دماغ استعمال میکنند،بو کشیدن همانا و رفتن توی خاطرات کودکی...
 
سلام این هم عکس کنسول و گیم پلی tv game که اسم اصلسش pong بود .
راستی اولین کامپیوتری که باهاش بازی کردم مانیتورش 2 رنگ بیشتر نداشت :d
بعد که پیشرفت کردیم سیستم بعدی هاردش 120 مگ بود و روش بازی wolf 3d رو بازی می کردیم و یه بازی ایرانی بود که یه بسیجیه با آر پی جی تانکهای عراقی رو میزد . ( اگه کسی از این بازی خبری داره مارو از نگرانی در بیاره )
 

Attachments

  • tv game-.jpg
    tv game-.jpg
    32 KB · مشاهده: 6
  • tv game00.png
    tv game00.png
    2.3 KB · مشاهده: 4
سلام این هم عکس کنسول و گیم پلی tv game که اسم اصلسش pong بود .
راستی اولین کامپیوتری که باهاش بازی کردم مانیتورش 2 رنگ بیشتر نداشت :d
بعد که پیشرفت کردیم سیستم بعدی هاردش 120 مگ بود و روش بازی wolf 3d رو بازی می کردیم و یه بازی ایرانی بود که یه بسیجیه با آر پی جی تانکهای عراقی رو میزد . ( اگه کسی از این بازی خبری داره مارو از نگرانی در بیاره )
روی آمیگا 500 هم یه بازی بود که تا شروع میشد توی یه صحنه قرمز یه نفر تفنگش رو میبرد بالا و میگفت الله اکبر...ما بهش میگفتیم جنگ خلیج.بازی 2بعدی بود میتونستی وارد درهای مختلف بشی و اسلحه و خشاب برداری...کسی از دوستان اطلاعاتی در مورد این بازی داره؟
 
کسی اینجا از این بازی خاطره نداره؟ اگه گفتید اسمش چیه! رسما با اینکه بازیش خیلی بی هدف و داغون بود ولی خیلی ازش لذت میبردم کلا یه چیز خاصی بود!

0_74826_196916c_orig.png
Caesars%20Palace%20%282%29.gif

 
کسی اینجا از این بازی خاطره نداره؟ اگه گفتید اسمش چیه! رسما با اینکه بازیش خیلی بی هدف و داغون بود ولی خیلی ازش لذت میبردم کلا یه چیز خاصی بود!
اینو روی شگا بازی کردم.کازینو بودوهدف خاصی نداشت یا اگر هم داشت هیچ چور نمیشد بهش رسید:dشایدم ما خیلی بد شانس بودیم
 
کسی اینجا از این بازی خاطره نداره؟ اگه گفتید اسمش چیه! رسما با اینکه بازیش خیلی بی هدف و داغون بود ولی خیلی ازش لذت میبردم کلا یه چیز خاصی بود!

0_74826_196916c_orig.png
Caesars%20Palace%20%282%29.gif

:( بادش بخیر
اسمش چیه این بازی؟
من فک میکردم اگه پول یاد چمع کنی میتونی بری مسابفه اسب سواری :d
چقدر حال میداد لامصب کازینویی بود برا خودش:x
 
یادش بخیر روزی که پدرم با یدونه Atari 2600 Jr اومد توی خونه و ما رفتیم فضا ! :دی چند تا بازی هم براش گرفته بود مثل Pitfall (که مادرم بهش میگفت تارزان و خیلی بازیش میکرد ! :دی) و یه بازی چند لبه هم بعدآ اومد که عکس روش یه روبات بزرگ بود و کلآ جنس نوار بازیه خیلی مرغوب (!) بود و باهاش عشق میکردم ! :دی یه بازی دیگه هم بود فروشنده گفت اسمش "کله خر" هست ! =)) هی باید از این اتاق به اون اتاق میرفتیم و به دشمن ها تیر میزدیم ! :دی یادش بخیر چقدر با پدرم اون بازی کابوی ها که یکی این ور صفحه بود و یکی اون ور صفحه رو بازی میکردیم ! اکثرآ هم میباختیم ! :دی
یادش بخیر میکرو ! رفته بودیم سگا بگیریم که فروشنده بی وجدان به پدر و مادرم گفت میکرو مناسب تره ! :دی ما هم میکرو گرفتیم با یدونه بازی اسکیت و یه بازی که کاراکترش یه اردکه بود (شخصیت معروفی هست ولی اسمش الآن یادم نیست ، شبیه دانلد داک ولی نقاب میزنه) چه روزهایی که پدرم و شوهر خاله ـم با هم بیلیارد نمیزدن توی میکرو ! :دی اون زمانا بیلیارد و ایت بال و اینا ممنوع بود و اینا هم که قدیما عاشق این چیزا بودن مجبور بودن توی بازی سرشون رو گرم کنن ! :دی یه بازی گلف هم بود که بعدها فهمیدم کاراکترش همون ماریو هست ولی در ابعاد بزرگ ! :دی این رو هم خیلی بازی میکردن ! اشک آدم درمیاد وقتی یاد این دوران می افته :( هر روز از مدرسه (اول ابتدایی) می اومدم خونه سریع میرفتم سراغ میکرو و Power Rangers رو برای بار دویستم تموم میکردم ! :دی نمیدونم چرا هرچی میگردم دیگه اون نسخه رو توی سایت های بازی پیدا نمیکنم ! اولش با این Power Ranger ها به سمت بازی های بزن برو جلو بازی میکردیم و آخر هر مرحله یه غول می اومد و ما هم تبدیل به روبات میشدیم و میجنگیدیم ! :دی
یادش بخیر اولین کامپیوتری که گرفتیم (پنتیوم 133) هنوز بویی که کامپیوتر نو میداد و کارمند دلیران برامون آورد توی دماغمه ! :دی رفتیم نی لبک Doom II رو گرفتیم و یه بازی دیگه به نام Witchaven که به شدت خشن هم بود ! :دی با شمشیر میزدیم دل و روده جک جونورها می اومد بیرون و مادرم عصبانی میشد ! :دی کامپیوتره اسپیکر نداشت ! :دی بعد نمیدونم چطوری بود که صدای بازی ها از توی خود کیس می اومد بیرون !! توی 7 سالگی ساعت 5 صبح بیدار میشدیم به عشق Doom II ! :دی بعد بلد هم نبودیم صداش رو کم کنیم ، یه پتو مینداختیم روی کیس که صداش پخش نشه ! =)) یه چیزی به نام NC بود با محیط های آبی ! :دی باید میرفتیم توش یه کارایی میکردیم و فایله از این طرف میرفت اون طرف و ... ! :دی اون اواخر دیگه انقدر باهاش ور رفته بودیم خوره شده بودیم ! :دی یه بازی موتورسواری داغون (البته اون موقع عشق بود ! :دی) گرفته بودیم که پسرخاله ـم که مهندس کامپیوتر بود نمیتونست اجرا کنه ولی ما دیگه به مرحله استادی رسیده بودیم و فردا صبحش اجرا شد ! انگار رفته بودم بهشت بعد از اجرای بازی ! :دی
بعدش هم که سگا اومد و رفت و آمد هر هفته ما به فروشگاه کوروش (قدس) و خرید یا تعویض نوار سگا ! :دی یادش بخیر بعضی وقتا نوارها به مشکل میخورد و باید هی فوت میکردیم !! نمیدونم اصلآ تآثیری هم داشت یا یه چیز عادتی بود ! The Adventures of Batman & Robin رو دیگه انقدر بازی کرده بودم نوارش ترکیده بود و اون اواخر کیت بازی رو از توش درآورده بود و قبل از شروع بازی باید کلی دعا میکردم که کار کنه !! :دی
در این مقطع برای مدتی از کنسول ها جدا شدم و رفتم سراغ PC ! :دی بعدش دوباره رفتم سراغ PS1 و روز و شب مشغول Tekken 3 بودیم و Winning Eleven و FIFA ! :دی روز اولی که PS1 خریدیم با داداشم پیاده رفتیم مجتمع پایتخت و از استریو کنج یه 6،7 تا بازی خریدیم ! یادش بخیر اون موقع کارمندای خیلی باحالی داشت ! :دی یکی شبیه ژاپنی ها بود و یکی چاق بود و ... ولی بعدش دیگه زیاد خوشم نیومد از اونجا و کارمنداش عوض شده بودن و آدم حسابی توشون پیدا نمیشد !
یادش بخیر Dreamcast ! کنسول خاطرات شیرین ! داداشم اومد خونه گفت آریا یه بازی سونیک پشت مغازه پایتخت (اون مغازه طبقه بالا که خیلی بزرگه) دیدم که سه بعدیه و خیلی قشنگه و اینا ! :دی ما هم وسوسه شدیم و به جای اینکه کامپیوتر رو به روز کنیم رفتیم سراغ Dreamcast ! :دی البته با کلی جار و جنجال ! مادرم موافق آپدیت کردن کامپیوتر بود ولی ما Dreamcast میخواستیم ! :دی آخرش بهش گفتیم با این دستگاهه میشه E-Mail فرستاد !! اونم خیلی خوشش اومد و پول داد خریدیم ولی بعدش فراموش شد ! :دی چه بازی های محشری داشت این کنسول زودمرگ. اون موقع هم زبون ـمون زیاد خوب نبود و فروشنده ای که ازش گرفتیم هم اسم کنسول رو اشتباه گفته بود ! :دی بعد توی هر مغازه ای میرفتیم میگفتیم آقا بازی دریم کاست (!!!) داری ؟! :دی (چون بازیهاش نسبت به PS1 , PS2 به شدت کم بود توی ایران) میگفتن نه ! بعد یه بار یه فروشنده ای گفت نه عزیزم بازی دریم کــــــــــَـــــــست (خیلی کِش دار گفت که بفهمیم ! :دی) ندارم ! =)) این رو گفتم یاد PS1 افتادم که اون موقع توی ایران 99% بچه ها بهش میگفتن سونی ! =)) ما هم اوایل میگفتیم سونی و پدرم هی حرص میخورد میگفت سونی سازنده این هست و اسم این Playstationـه ! :دی آخرش دیگه انقدر اصرار کرد گفتیم Playstation ! :دی
PS2 هم که دیگه همه خاطراتش رو بچه ها از حفظ هستن ! :دی فقط یادمه موقع خرید یدونه PES هم براش گرفتیم که هی پدرم میگفت این که فرقی با بازیهای PS1 نداره ! :دی بعد یه مکعب کوچیکی هم برای کپی خور شدن کنسول بود که باید میزدیم به USB کنسول ! :دی اون موقع هنوز DVD هم زیاد باب نشده بود و بازیهاش روی CD بود ! البته DVD هم داشت ولی باید یه خرج اضافه میکردیم که ما دفعه اول نمیدونستیم و بعدش هم رومون نمیشد بگیم ! :دی این مکعبه روش دکمه داشت و یه CD مخصوص و ... ! طرف کلی توضیح داد توی مغازه که باید چیکار کنیم ولی انقدر محو تماشای کنسول بودیم که نفهمیدیم ! :دی رفتیم خونه و هرکاری کردیم بازی اجرا نشد و دوباره مجبور شدیم تا جمهوری بریم !! :دی
برای Xbox هم قضایای جالبی اتفاق افتاد ! اولین بار پشت شیشه همون مغازه ای که داداشم سونیک رو دیده بود ، Halo رو دیدم ! :دی کلآ حیرت کردم وقتی این بازی رو دیدم ! :دی یه جو متفاوت و عظیم با آهنگای محشر ! از طرف دیگه فهمیدم یه نسخه از Unreal Tournament به نام Unreal Championship هم برای Xbox اومده و دیگه عشقم دو برابر شد ! :دی انقدر کنسول و PC گرفته بودیم دیگه نمیتونستیم به والدین بگیم این رو هم بخرن ! :دی نشستیم نامه نگاری کردیم برای عمو ـمون توی آمریکا !! بعد از مدتی یه Xbox خوشگل و خوش هیکل اومد دم در خونه و البته بازی ای که روش بود رو هم توی گمرک برداشته بودن ! :دی چه صفایی داشت Halo بازی کردن با این کنسول ! :دی بچه ها رو می آوردم خونه همه کف میکردن میرفتن ! :دی
دیگه X360 , PS3 هم که نیازی به تعریف کردن نداره ! :دی فقط یکی از خاطرات زیبا اینه که اون اوایل هر بازی 360 رو میفروختن 10 هزار تومن !!! :دی دفعه اول هم 10 تا بازی گرفتیم و تقریبآ یک سوم پول یه کنسول رو دادیم برای بازی ! :دی

چقدر نوشتم ! :| :دی
منم می خوااااااام:((:دی
پس اون اوايل می گفتی منتظر كور لانچ هستی قضيه اين بود؟:دی
بعد چرا PS3 رو تعريف نكردی؟:|:دی
 
  • Like
Reactions: alisantori
و باز هم سلام به همه خدایانه دنیایه گیم!!!
اول از همه بگم که برایه بار 2وم تصمیم گرفته بودم از بی سی برم؛ اما وقتی دیدم که این تاپیکمون 2باره اومده بالا و استقبال ازش شده، نظرم برگشت و در اصل اصلاً شوکه شدم!!!

از دوستان farhad23 و DANTE A نهایت تشکر رو دارم که از خودشون واسمون گفتند
و یه تشکر مخصوص از جناب Dinosaur که باعث شدند وقتی من دیدم ایشون پست زدن قیافم دقیقاً همین شکلی بشه :o واقعاً از ایشون ممنونم که تاپیک رو قابل دونستند و اصلاً انتظار نداشتم؛

به هر حال از همتون سپاس گزارم و واقعاً این دفعه شماها منو سورپریز کردید... ;)
فقط الان کاملاً هنگ هستم... Ctrl + Alt+ Del هم جواب نمیده! فکر کنم باید ریست بشم
 
سلام دوستان امیر هستم .
این کل داستان زندگیمه که باید یکی پیدا بشه کلش را بخونه
والا منم دنیای گیم را از بچگی شروع کردم درست یادم نیست چند سالگی ولی از یه آتاری خیلی قدیمی که درست شکلش هم تو ذهنم نیست ولی یادمه کنترلش تو خود دستگاه بود و بعد آتاری پیشرفته تر و بعد میکرو ... عاشق مرغابی کشتن با تفنگ بودم ولی در اصل دوران گیم من از موقعی شروع شد که برادرم و پسرعموم تو کارگاه عموم که همسایمون بود سگا بازی میکردند ما هم کوچیک بودیم راهمون نمیدادن نامردا:dهی شورش در شهر بازی میکردند و ما از دهنمون کف می اومد.یادمه بردارم قلق فوتبال سگا را یاد گرفته بود و هی از گوشه دروازه گل میزد.به هرحال یه مدت گذشت تا گذاشتند از تماشاچی بودن در بیاییم ما هم بازی کنیم ولی متاسفانه این کار تبعاتی هم داشت که باید برای بازی کردن میپرداختیم از خوراکی گرفته تا رفتن سر فلکه نزدیک خونمون بازی سگا اجاره کردن با شناسنامه یکی دیگه!!!به هرحال گذشت شوق بازی کمتر نشد بلکه بیشتر شد و چندین سال بعد یکی از عموهام برای پسرعموم یه ps1 از یه کشور دیگه آورد و ما هر روز خونه اینها به قول اصفهانی ها تلپ بودیم و ماشالله پسرعمو ها هم بودند و بدتر از همه یه بچه کوچولو لوس که خدا برا کسی نخواد همین جور میگفت نوبت منه حق همه را میخورد و میزد زیر گریه و زن عموم هم تا صدای گریه اش را بعد چند بار میشنید دستگاه را خاموش میکرد و سرما این وسط بی کلاه میموند.انقدر این بشر رفت روی اعصاب من که یه ps1 دست دوم با بازی هاش از یکی خریدم و خودتون برید تا اخرش....
صبح بازی ظهر بازی عصر اخبار:d(بابام میدید) شب بازی .....(مخصوصا فوتبال لوبرتو کارلوسسسسسسسسسسسسسسسس:d)
یادمه یه winning eleven جدید اومده بود رفتم خریدم پشت کاورش یه عکس از یه بازی فوتبال بود خیلی قشنگ و واقعی یادمه اون موقع گیر داده بودم این نسخه بازی را بخرم کل شهر را گشتم چندتا we خریدم که اون باشه ولی همش یکی بود خیلی ناراحت شدم...
به هرحال سال ها گذشت و ps2 اومده بود من رفتم تو کار pc خواهرم یه کامپیوتر نو خریده بود طرف چندتا بازی نصب کرده بود یادمه کماندوز بود و فیفا 99 98 بود درست یادم نیست .....این طوری بود که به طرف pc اومدم و یادش بخیر fifa 2000 با علی دایی چه کیفی میکردم اما بعدا به winning eleven روی آوردم.به هرحال یه عمری را پای کامپیوتر گذارندم هرچی بازی اومد گرفتم به قدری که هنوزم جا ندارم بزارم تا فیفا 2007 که رفته بودم بازی را بخرم هرجا رفتم نسخه سی دی پیدا نکردم.یه پاساژی رفتم نسخه سی دی بازی را نداشت گفت دی وی دی دارم منم که دی وی دی درایو نداشتم یک دفعه به سرم زد هرچی بازی دی وی دی بود بخرم یادمه اون روز fifa بازی مدال افتخار بازی استرانگهولد و یه سری دیگه را خریدم بدون اینکه حتی بتونم استفاده کنم(یادمه تبلیغات این بازی ها را از شبکه game one میدم دلم آب میشد)به هرحال داستان به اینجا خطم نشد.من هر روز بعد از مدرسه یه مسیر طولانی که بر خلاف جهت خونمون بود طی میکردم و از یه مغازه بازی فروشی بازی میخریدم اونم DVD درصورتی که حتی دی وی دی درایو نداشتم حتی اگه داشتم هم سیستمم نمیکشید.هر روز هرچی بازی جدید دی وی دی 1500 میخریدم به مدت چند سال یا ماه کوئیک تایم کرایسیس گیرز اف وار cod 4 بازی ac همه چی.یادمه عید بود و یه نگاهی انداختم دیدم یا پیغمبر اینا همه بازی دارم حتی نصبشون نکردم ببینم سالمه یا نه.تصمیم گرفتم یه فکری به حال این بازی ها بکنم و یه کیس خریدم:))جالبیش همینه که همه برای کیسشون بازی میخرند من برای بازیهام کیس خریدم.حساب کردم اگه اولین بازی هایی را که خریدم بخوام نصب کنم 6 ماه بعد میتونم کرایسیس را بازی کنم برای همین زدم تو کار کرایسیس و خیلی بازی ها به خاطر گرافیک از دلم افتادن و حتی نصبشون نکردم.(البته جالبیش اینه حدود 20 درصد بازی ها خراب بودند:)))
گذشت و گذشت تا الانم هنوز یه pc gamer هستم(البته داستانهای زیادی را حذف کردم اگه تقاضا زیاد شد اونا را هم میذارم)
منم تقریبا مثل شما بودم میخواستم ps2 بحرم رفته بودم 3-4 تا بازی براش خریده بودم بعد نشد بخرم رفتم ps3 خریدم
من 26 سالمه .
خوب طبق معمول از آتاری شروع کردم ..
بعد میکرو خریدم . یادمه 3 بار میکرو سوزوندم انقدر بازی می کردم:d . اون فوتبالیستا ، کنترا ، street fighter و.... .
سگا هم نخریدم ولی شدیدا" معتادش بودم تا جایی که تقریبا" پولامو خرج هیچ چیز دیگه جز mortal kombat 2 نکردم . وقتی mortal kombat 3 اومد دیگه ما pc گرفتیم و داستان شروع شد ...
بهترین خاطرات زندگیم به جرات می تونم بگم سال های اولیه که pc گرفتیم . اون موقع cd کلا" خیلی برام جذاب بود حتی خامش:)) . واقعا" هنوزم که گیم بازی می کنم حسرت اون روزا رو می خورم که COMMANODS ,warcraft 2 , age of empires , chosen, blood , resident evil , Doom, quake , unreal tournament , unreal 1 ,delta force بازی می کردم . هنوزم بعضی از اینا رو بازی می کنم . خاطراتی که از خریدن تک تک این بازیا رو دارم یادم نمیره هیچ وقت. و جالب این جاس که الان که انقدر پول بالای بازی می دم به اندازه ی اون 2500 تومنی که بالای commandos یا halflife دادم بهم نمی چسبه نمی دونم چرا
یکی دیگه از خاطرات خوشی هم که داشتم مربوط به همین چند سال پیشه که برای اولین بار به طور جدی آنلاین بازی کردنو شروع کردم . با چند تا از بچه ها unreal tournament بازی می کردیم همه حرفه ای بودن .
دیگه بعد از اون خاطره ی خاصی ندارم
فرهاد جان من که شما رو میشناسم و اونطور که باهم صحبت داشتیم شما تو آنلاین خیلی واردی
مروتال کمبت کلکشن اومده برای ps3 (خیلی وقته) خریدی؟ 3 تاش توش هست ها:d
سلام بر دوستان.من 20 سالمه ولی گفتم خاطراتم بذارم:
آقا خاطرت خیلی قشنگ هست خوشمان آمد دستتون درد نکنه خدایی اون قسمت که آشپزخونه به حرکت افتاد رو خیلی باحال گفتی از بس خندیدم اشکم در اومد دمت گرم
یادش بخیر روزی که پدرم با یدونه Atari 2600 Jr اومد توی خونه و ما رفتیم فضا ! :biggrin1: چند تا بازی هم براش گرفته بود مثل Pitfall (که مادرم بهش میگفت تارزان و خیلی بازیش میکرد ! :biggrin1:) و یه بازی چند لبه هم بعدآ اومد که عکس روش یه روبات بزرگ بود و کلآ جنس نوار بازیه خیلی مرغوب (!) بود و باهاش عشق میکردم ! :biggrin1: یه بازی دیگه هم بود فروشنده گفت اسمش "کله خر" هست ! =)) هی باید از این اتاق به اون اتاق میرفتیم و به دشمن ها تیر میزدیم ! :biggrin1: یادش بخیر چقدر با پدرم اون بازی کابوی ها که یکی این ور صفحه بود و یکی اون ور صفحه رو بازی میکردیم ! اکثرآ هم میباختیم ! :biggrin1:
یادش بخیر میکرو ! رفته بودیم سگا بگیریم که فروشنده بی وجدان به پدر و مادرم گفت میکرو مناسب تره ! :biggrin1: ما هم میکرو گرفتیم با یدونه بازی اسکیت و یه بازی که کاراکترش یه اردکه بود (شخصیت معروفی هست ولی اسمش الآن یادم نیست ، شبیه دانلد داک ولی نقاب میزنه) چه روزهایی که پدرم و شوهر خاله ـم با هم بیلیارد نمیزدن توی میکرو ! :biggrin1: اون زمانا بیلیارد و ایت بال و اینا ممنوع بود و اینا هم که قدیما عاشق این چیزا بودن مجبور بودن توی بازی سرشون رو گرم کنن ! :biggrin1: یه بازی گلف هم بود که بعدها فهمیدم کاراکترش همون ماریو هست ولی در ابعاد بزرگ ! :biggrin1: این رو هم خیلی بازی میکردن ! اشک آدم درمیاد وقتی یاد این دوران می افته :( هر روز از مدرسه (اول ابتدایی) می اومدم خونه سریع میرفتم سراغ میکرو و Power Rangers رو برای بار دویستم تموم میکردم ! :biggrin1: نمیدونم چرا هرچی میگردم دیگه اون نسخه رو توی سایت های بازی پیدا نمیکنم ! اولش با این Power Ranger ها به سمت بازی های بزن برو جلو بازی میکردیم و آخر هر مرحله یه غول می اومد و ما هم تبدیل به روبات میشدیم و میجنگیدیم ! :biggrin1:
یادش بخیر اولین کامپیوتری که گرفتیم (پنتیوم 133) هنوز بویی که کامپیوتر نو میداد و کارمند دلیران برامون آورد توی دماغمه ! :biggrin1: رفتیم نی لبک Doom II رو گرفتیم و یه بازی دیگه به نام Witchaven که به شدت خشن هم بود ! :biggrin1: با شمشیر میزدیم دل و روده جک جونورها می اومد بیرون و مادرم عصبانی میشد ! :biggrin1: کامپیوتره اسپیکر نداشت ! :biggrin1: بعد نمیدونم چطوری بود که صدای بازی ها از توی خود کیس می اومد بیرون !! توی 7 سالگی ساعت 5 صبح بیدار میشدیم به عشق Doom II ! :biggrin1: بعد بلد هم نبودیم صداش رو کم کنیم ، یه پتو مینداختیم روی کیس که صداش پخش نشه ! =)) یه چیزی به نام NC بود با محیط های آبی ! :biggrin1: باید میرفتیم توش یه کارایی میکردیم و فایله از این طرف میرفت اون طرف و ... ! :biggrin1: اون اواخر دیگه انقدر باهاش ور رفته بودیم خوره شده بودیم ! :biggrin1: یه بازی موتورسواری داغون (البته اون موقع عشق بود ! :biggrin1:) گرفته بودیم که پسرخاله ـم که مهندس کامپیوتر بود نمیتونست اجرا کنه ولی ما دیگه به مرحله استادی رسیده بودیم و فردا صبحش اجرا شد ! انگار رفته بودم بهشت بعد از اجرای بازی ! :biggrin1:
بعدش هم که سگا اومد و رفت و آمد هر هفته ما به فروشگاه کوروش (قدس) و خرید یا تعویض نوار سگا ! :biggrin1: یادش بخیر بعضی وقتا نوارها به مشکل میخورد و باید هی فوت میکردیم !! نمیدونم اصلآ تآثیری هم داشت یا یه چیز عادتی بود ! The Adventures of Batman & Robin رو دیگه انقدر بازی کرده بودم نوارش ترکیده بود و اون اواخر کیت بازی رو از توش درآورده بود و قبل از شروع بازی باید کلی دعا میکردم که کار کنه !! :biggrin1:
در این مقطع برای مدتی از کنسول ها جدا شدم و رفتم سراغ PC ! :biggrin1: بعدش دوباره رفتم سراغ PS1 و روز و شب مشغول Tekken 3 بودیم و Winning Eleven و FIFA ! :biggrin1: روز اولی که PS1 خریدیم با داداشم پیاده رفتیم مجتمع پایتخت و از استریو کنج یه 6،7 تا بازی خریدیم ! یادش بخیر اون موقع کارمندای خیلی باحالی داشت ! :biggrin1: یکی شبیه ژاپنی ها بود و یکی چاق بود و ... ولی بعدش دیگه زیاد خوشم نیومد از اونجا و کارمنداش عوض شده بودن و آدم حسابی توشون پیدا نمیشد !
یادش بخیر Dreamcast ! کنسول خاطرات شیرین ! داداشم اومد خونه گفت آریا یه بازی سونیک پشت مغازه پایتخت (اون مغازه طبقه بالا که خیلی بزرگه) دیدم که سه بعدیه و خیلی قشنگه و اینا ! :biggrin1: ما هم وسوسه شدیم و به جای اینکه کامپیوتر رو به روز کنیم رفتیم سراغ Dreamcast ! :biggrin1: البته با کلی جار و جنجال ! مادرم موافق آپدیت کردن کامپیوتر بود ولی ما Dreamcast میخواستیم ! :biggrin1: آخرش بهش گفتیم با این دستگاهه میشه E-Mail فرستاد !! اونم خیلی خوشش اومد و پول داد خریدیم ولی بعدش فراموش شد ! :biggrin1: چه بازی های محشری داشت این کنسول زودمرگ. اون موقع هم زبون ـمون زیاد خوب نبود و فروشنده ای که ازش گرفتیم هم اسم کنسول رو اشتباه گفته بود ! :biggrin1: بعد توی هر مغازه ای میرفتیم میگفتیم آقا بازی دریم کاست (!!!) داری ؟! :biggrin1: (چون بازیهاش نسبت به PS1 , PS2 به شدت کم بود توی ایران) میگفتن نه ! بعد یه بار یه فروشنده ای گفت نه عزیزم بازی دریم کــــــــــَـــــــست (خیلی کِش دار گفت که بفهمیم ! :biggrin1:) ندارم ! =)) این رو گفتم یاد PS1 افتادم که اون موقع توی ایران 99% بچه ها بهش میگفتن سونی ! =)) ما هم اوایل میگفتیم سونی و پدرم هی حرص میخورد میگفت سونی سازنده این هست و اسم این Playstationـه ! :biggrin1: آخرش دیگه انقدر اصرار کرد گفتیم Playstation ! :biggrin1:
PS2 هم که دیگه همه خاطراتش رو بچه ها از حفظ هستن ! :biggrin1: فقط یادمه موقع خرید یدونه PES هم براش گرفتیم که هی پدرم میگفت این که فرقی با بازیهای PS1 نداره ! :biggrin1: بعد یه مکعب کوچیکی هم برای کپی خور شدن کنسول بود که باید میزدیم به USB کنسول ! :biggrin1: اون موقع هنوز DVD هم زیاد باب نشده بود و بازیهاش روی CD بود ! البته DVD هم داشت ولی باید یه خرج اضافه میکردیم که ما دفعه اول نمیدونستیم و بعدش هم رومون نمیشد بگیم ! :biggrin1: این مکعبه روش دکمه داشت و یه CD مخصوص و ... ! طرف کلی توضیح داد توی مغازه که باید چیکار کنیم ولی انقدر محو تماشای کنسول بودیم که نفهمیدیم ! :biggrin1: رفتیم خونه و هرکاری کردیم بازی اجرا نشد و دوباره مجبور شدیم تا جمهوری بریم !! :biggrin1:
برای Xbox هم قضایای جالبی اتفاق افتاد ! اولین بار پشت شیشه همون مغازه ای که داداشم سونیک رو دیده بود ، Halo رو دیدم ! :biggrin1: کلآ حیرت کردم وقتی این بازی رو دیدم ! :biggrin1: یه جو متفاوت و عظیم با آهنگای محشر ! از طرف دیگه فهمیدم یه نسخه از Unreal Tournament به نام Unreal Championship هم برای Xbox اومده و دیگه عشقم دو برابر شد ! :biggrin1: انقدر کنسول و PC گرفته بودیم دیگه نمیتونستیم به والدین بگیم این رو هم بخرن ! :biggrin1: نشستیم نامه نگاری کردیم برای عمو ـمون توی آمریکا !! بعد از مدتی یه Xbox خوشگل و خوش هیکل اومد دم در خونه و البته بازی ای که روش بود رو هم توی گمرک برداشته بودن ! :biggrin1: چه صفایی داشت Halo بازی کردن با این کنسول ! :biggrin1: بچه ها رو می آوردم خونه همه کف میکردن میرفتن ! :biggrin1:
دیگه X360 , PS3 هم که نیازی به تعریف کردن نداره ! :biggrin1: فقط یکی از خاطرات زیبا اینه که اون اوایل هر بازی 360 رو میفروختن 10 هزار تومن !!! :biggrin1: دفعه اول هم 10 تا بازی گرفتیم و تقریبآ یک سوم پول یه کنسول رو دادیم برای بازی ! :biggrin1:

چقدر نوشتم ! :| :biggrin1:
بابا دمت گرم جناب آریا قدم رنجه فرمودین و تاپیک رو منور فرمودین(نهایت احترام)
ولی خودمونیما جدای از اون خاطره شیرینت 52 تا از اینا :d گزاشتی خودش کاره طاقت فرساییه
منتظر خاطرات شیرین و تلخ(خدا کنه نباشه) از سوی شما و بقیه هستیم:x
==================
کلا با خوندن خاطرات این صفحه یه چیزی بهم حال داد و اونم پایه بودن بابا ها بود خیلی جالب توصیف شده برعکس من که همیشه یا کتک خوردم از آقای پدر و یا بی محلی شدم ازش خیلی خوشحال شدم دیدم شما ها با پدراتون همچین رابطه ی محکمی دارید
فقط دوستان یه توصیه (البته کوچیکتر از اینم که توصیه کنم) خاطراتتون رو تو تگ spoiler بزارید تا صفحه سنگین نشه اینجوری هم شکیل تر میشه و هم تاپیک تمیز تر میشه
نوکر همه ی پیرای دنیای بازی هم هستم دربست>:d

---------- نوشته در 09:15 PM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 09:13 PM ارسال شده بود ----------

آرتاس چی شد همه جور راه ارتباطی رو با خودت بستی جریان چیه؟
 
منم تقریبا مثل شما بودم میخواستم ps2 بحرم رفته بودم 3-4 تا بازی براش خریده بودم بعد نشد بخرم رفتم ps3 خریدم
ای کاش منم 3- 4 تا بود شما کل بازی های یک سال را حساب کن چه بی خودی هاش چه خوب هاش اونم سال 2007 که به نظرم بهترین سال pc بود :d
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or