گیم پلی بازی Ori and the Will of the Wisps

amir0800 · Dec 20, 2023

پیش قسمت (قسمت اول):

سلام تو این موضوع میخوام بازی خوب اوری و اراده خردمندان رو بهتون معرفی کنم که داستانش ادامه سری قبلی این بازی یعنی
Ori and the Blind Forest

همینجا میگم که قراره یه سری چیزا اسپویل شه پس مراقب باشید

اول از همه در آخر سری قبل Kuro وقتی عشق مادرانه Naru به Ori رو میبینه تسلیم میشه و اونها به سمت مکانی امن میرن.

اما بعدش متوجه میشدن که اون تخم گذاشته بود و یک مادر بود اونها در این قسمت این جغد رو بدنیا میارن و بزرگش میکنن و اسمش رو میزارن (Ku) کو.

کو از هم بازی شدن با اوری بسیار لذت میبرد و وقتی بزرگ تر شد گومو و نارو سعی کردن به اون پرواز کردن رو یاد بدن
اما یک مشکل اساسی که وجود داشت این بود که یکی از بال های کو مشکل داشت و نمیتونست پرواز کنه.

یک روز درحالی که افسرده بود اوری میره پیشش و سعی میکنه آرومش کنه در این حین در حالی که کو کنار برکه خوابش برده بود فکری
به ذهن اوری رسید و تصمیم گرفت بره به درختی که بالای اون زندگی میکنه و وسایلش رو زیرو رو میکنه، اونجا یک پر از بال مادر کو (کورو) رو پیدا میکنه و بر میگرده.
وقتی پر رو به کو نشون میده اون امید وار میشه و هر دوشون سریع بر میگردن پیش گومو تا ازش کمک بگیرن.

خلاصه موفق میشن تا به اون کمک کنن دوباره پرواز کنه اوری در حالی که سوار کو میشه با اون اطراف خودشون رو میگردن و پرواز میکنن
و خیلی خوشحالن اما یهو طوفان میشه و پری که به اون چسبونده بودن کنده میشه و هر دوشون در جنگلی تاریک و ترسناک (Niwen) گم میشن.

جدا شده از هم توسط طوفان داستان اونها تازه شروع میشه.
و این بود از پیش قسمت بازی دوم اوری
Ori and the Will of the Wisps

ویدیو یوتیوب قسمت اول گیم پلی بازی

رفقا من به تازگی کانال یوتیوب زدم و خوشحال میشم من رو اونجا حمایت کنید ♥

amir0800 · Dec 25, 2023

قسمت دوم:
پارت اول: کلاغ و گرگ

اوری که از ارتفاع زیادی سقوط کرده بود وقتی بهوش اومد موجوداتی هم قد و اندازه خودش رو دید ولی به محض بیدار شدنش همه اونها فرار کردند
اوری که بسیار شوکه شده بود یک مسیر رو انتخاب کرد و شروع به گشتن محل کرد تا شاید سرنخی از "کو" رو پیدا کنه.

اون توی مسیرش یک غار کوچیک رو پیدا میکنه که به نظر میان پناه گاه موجودی باشه که اونجا رو به تازگی ترک کرده،
پس قبل از پیدا شدنش اون محل رو ترک میکنه و به گشتن ادامه میده...

بعد از مدتی گشت و گذار اون به یک آتشگاه میرسه و اون موجودات کوچیک رو دوباره پیدا میکنه ولی به محض اینکه بهشون نزدیک میشه
اونها پا به فرار میزارن، اوری به سمت آتشگاه میره و یک مشعل درست میکنه تا در ادامه مسیر برای روشنایی و دفاع از خودش استفاده کنه.
اوری اینبار با داشتن مشعل تصمیم میگیره به قسمت های پایین تر جنگل بره تا شاید ردی از "کو" رو پیدا کنه اون تو مسیرش به یک در برخورد میکنه
ولی متوجه میشه که این در به دو کلید نیاز داره پس مسیر دیگه ای رو انتخاب میکنه تا شاید کلید ها هم پیدا بشن.

در همین حین به یک پرنده که شبیه کلاغ بود رسید، اون پرنده به محض دیدن اوری شوکه شد اما بر خلاف اون موجودات کوچیک پا به فرار نگذاشت و در عوض شروع به صحبت کردن کرد.
با نگاهی تعجب آمیز به اوری گفت: ((تو دیگه چه موجودی هستی قطعا از "موکی ها" نیستی.)) به نظر میومد که منظورش همون کوچولو ها بوده باشه،
در ادامه میگه که: ((فکر نمیکنم حتی اهل "نیون" باشی ، من کل این مناطق رو گشتم ولی تا به حال مثل تو ندیدم، بگو ببینم از اون سمت دریا به اینجا اومدی درسته ؟))

اونها کمی صحبت میکنن و کلاغ در ادامه خودش رو اینگونه معرفی میکنه: ((بگذریم، من "تُک" هستم، یک رهگذر در این اطراف البته بیشتر جاهای خوبش.))

اوری از اون در مورد دروازه میپرسه و تُک در جواب اون میگه که خودش هم برای پناه گرفتن به این قسمت اومده و هردو برای ادامه مسیر باید از اون دروازه رد بشن،
ولی اون فقط یکی از کلید هارو داره، و اگر بخوان به مسیرشون ادامه بدن اوری باید کلید دوم رو با سرنخی که تُک بهش داد رو پیدا کنه.

اوری بعد از مبارزه و درگیری و عبور از موانع مختلف بالاخره کلید دوم رو پیدا میکنه و به سمت تُک بر میگرده.

تُک طبق قراری که با اوری گذاشت کلید رو تحویل اوری میده تا بتونه دروازه رو باز کنه و به مسیرش رو ادامه بده
و بهش میگه: ((من همیشه سر حرفم میمونم و حالا میتونم به اکتشاف خودم ادامه بدم تو هم به، هرکاری که میخواستی انجام بدی برس، موفق باشی.))

اوری به سمت دروازه و بالا برمیگرده و موفق میشه اون رو باز کنه...

اون درحالی که داشت در مسیر جدیدی که براش باز شده بود دنبال "کو" میگشت مورد حمله یک گرگ بزرگ قرار میگیره و سعی میکنه فرار کنه
اما اون گرگ به طرز وحشتناکی سریع بود و تقریبا اوری رو گرفته بود که ....

که من تصمیم گرفتم ادامش رو بزارم واسه یه قسمت دیگه :))

خیلی ممنون که همراهی کردین پارت بعدی رو به زودی آماده میکنم.

amir0800 · Dec 25, 2023

قسمت دوم:
پارت دوم : درخت کهنسال و چاه ارواح

اون درحالی که داشت در مسیر جدیدی که براش باز شده بود دنبال "کو" میگشت مورد حمله یک گرگ بزرگ قرار میگیره و سعی میکنه فرار کنه
اما اون گرگ به طرز وحشتناکی سریع بود و تقریبا اوری رو گرفته بود که اوری به یک آتشکده دیگه میرسه و با یک مشعل با گرگ مبارزه میکنه و سعی میکنه اون رو عق شکست بده
بعد از یک مبارزه طولانی که تقریبا باعث کشته شدن اوری شده بود اون با یک ضربه باعث میشه گرگ، تعادل خودش رو از دست میده و لیز میخوره و سقوط میکنه.

اوری پس از شکست دادن گرگ به سمت پایین تر میره و پس از کلی گشتن به یک درخت عجیب میرسه و به محض لمس اون، درخت درخشان میشه و اوری از هوش میره...
در همین حین نارو و گومو تمام شب رو به دنبال اوری و کو گشتن، اونها در حالی که بسیار ناراحت و نا امید بودن چشمشون به یک جزیره میخوره و تصمیم میگیرن به سمت اونجا برن

اوری بعد از یک مدت بهوش میاد و باز موکی هارو میبینه ولی اینبار اونها فرار نکردن چون بعد از جنگیدن اون با گرگ
که ترس زیادی براشون ایجاد کرده بود احساس امنیت میکردن و سعی داشتن با اوری که اونهارو نجات داده صحبت و ازش تشکر کنن.

اوری با رد شدن از چالش ها و موانع مختلف و با کمک موکی ها سر نخ جدیدی از محلی که "کو" دیده شده بود پیدا میکنه
و برای رسیدن اونجا به سمت بالا بر میگرده.