سایت Kokatu در مصاحبه ای با آقای Tore Blystad کارگردان این شمار از بازی HITMAN اطلاعات بسیار جالبی را در این خصوص به دست آورده که در ادامه آنها را بیان خواهم کرد.
با چشمان مأمور 47 بای کیند:
خود آقای Tore Blystad در این باره اینگونه می گوید:
" زیر این پوست چند لایه و حلزونی و تو در توی این مرد بیشمار سناریو و موضوعات مختلف و لایه های گوناگون وجود دارد ، این که چگونه شما با شلیک بکشید یا مانند یک آدمکش حرفه ای ، این آن چیزیست که مأمور 47 می بیند. اینگونه بود که تیم طراحی تصمیم گرفت به طور اجمالی به بازیکنان نشان دهد که این شخصیت مغزش چگونه کار می کند. "
Christian Elverdam کارگردان بخش گیم پلی بازی نیز اینگونه ادامه می دهد :
"ما به شما تنها کمی از تفکرات 47 را نشان می دهیم ، با خودتا فکر نکنید که موفق به ورود کامل به ذهن او شُدید!" همچنین وی افزود " دیگر از این که شما نمی توانید سهوی یک هدف را بکشد و باید از مهارت های 47 کمک گیرید."
این بازی داستانش با شخصیتش عجین شده و به هم گرهخورده اند و شما در این شماره داستان زندگی 47 را خواهید دید.
یک HITMAN کلاسیک در انتظار شماست
Tore Blystad در این باره می گوید:
شما در این بازی آزادید و انتخاب های فراوانی دارید میتوانید هر کدام را که دوست دارید انجام دهید. دمویی که دیدید در شیکاگو اتفاق می افتاد ، جایی که خلافکارانی به دنبال شما هستند و شما با یک پرش از شیشه به داخل کتابخانه ای کهن و زیبا میپرید ، در این هنگام پلیس نیز وارد معرکه ای میشود که شما تنها فرد بی سلاح در زمین هستید ، و این یک مشکل نادر و در کمال زیباییست."
Tore Blystad در مورد دشمانا گفت : آنها با هوش تر شدند و حملاتشان حساب شده و جامع است ، اونها الان دارای هوش و ذکاوت مخصوص به خود هستند و بسیار زیرکانه عمل می کنند."
سپس در ادامه این دمو مأمور 47 در طبق دوم ساختمان قرار دارد و پلیسان در حال جست و جو برای پیدا کردن او هستند. حالا او قفسه کتاب ها را می اندازد و خودش از طریق تراس به یک طبقه پایین تر می رود ، اما یکی از پلیسان متوجه وی می شود حال یک نیم دایره در کنار تصویر ظاهر می شود که نشان دهنده آن است که کسی متوجه من شده. حالا من برای خلاص شدن از دستش پشت یک جانپاه مخفی میشم. پلیس دور میشه و من مسیرم رو به مرکز اتاق ادامه میدم ، اما در همین لحظه پلیس ها موفق میشند برق رو مجداداً وصل کنن ، من برای فرار یک راه دارم و اون هم قطع کردن مجدد برقه ، برای این کار دو راه هست یا پلیس هایی که میان نزدیکم رو بکشم یا خیلی حرفه ای و مخفیانه به مسیرم ادامه بدم. اکنون در دمو من به نزدیکی های جعبه فیوز رسیدم و دو پلیس مراقبشن من تصمیم گرفتم یکی از اونا رو با کابل برقی که در طبقه قبل پیدا کرده بودم بکشم و فیوز ها رو خاموش کنم. سپس به مرکز کتابخانه رفتم و دیدم یکی از پلیسا داره به داخل یک سوراخ نگاه می کنه من باید اون رو می کشتم اما تصمیم گرفتم اجازه بدم اون منو ببینه تا واکنشش برام مشخص بشه اما با یک باگ مواجه شدم!
در اصل دمو مأمور 47 پس از دیدن پلیس با یک مجسمه اون رو می کشه و به داخل گودال می اندازه و وقتی پلیس دوم میاد ببینه چه اتفاقی افتاده 47 گردن اون پلیس رو با یک چوب میشکنه و جسد کم جون اون رو به عنوان یک سپر انسانی جلوی خودش می گیره و حالا ماجرا بسیار داغ شده! تمام پلیس ها اون رو نشونه رفتن ، مامور 47 همینطور به مسیرش تا رسیدن به راه پله ادامه میده و سپس جسد رو رها و شروع به دویدن میکنه و با اسلحه ای که از پلیس مرده به دست آورده دو پلیس دیگر رو هم می کشه .
Elverdam در مورد بازی می گوید:
"شما به آرامی به پشت یک نفر میرید تا او را بکشید اما آیا او هم به راحتی به شما این اجازه را می دهد؟" بازی دیگر مانند Blood Money نیست که یک جا هایی حس کنید که بیش از اندازه بازیتان آسان شده است. شما در ان بازی مجبورید سلاح هم داشته باشید ، مکانیسم بازی اینگونه است که شما نیاز به سلاح را حس کنید ، و درست مانند یک قاتل حرفه ای عمل کنید.
برگردیم به دمو:
حالا شما به طبقه سوم رسیدید و با شلیک کردن به یک لامپ آن را از کار می اندازید و سپس با شلیک کردن به زنجیر یک لوسر آن را بر سر پلیسان و راهشان می اندازید . دیگر به پشت بام رسیدید اما در این لحظه یک هلیکوپتر پلیس می آید و با نور افکن شما را پیدا و آتش بر رویاتن می گشاید ، شما بر روی پشت بام می دوید و به داخل یک اتاق پناه می برید ، سپس در یک صحنه سینمایی شما از پنجره به داخل ی پرید و با کشتن یک پلیس یونیفرمش را میپوشید. حال بازی از حالت سینمایی خارج می شود.
تغییر لباس عامل پیروزی!
Elverdam در مورد تغییر لباس می گوید :
"تغییر لباس یکی از عوامل و توانایی های شما در بازیست که این امکان را برای شما فرهم می آورد تا کمی طبیعیتر و همگون تر با سایرین در محیط باشید ، اما باز هم اختیار عمل با شماست که لباس را عوض کنید یا خیر."
بر گردیم به دمو :
شما وارد یک اتاق پر از گلدان و گیاه شدید ، تغییر لباس باعث شده کمتر مورد شک واقع شوید. در همین زمان مردم در حال فرار و این طرف آن طرف رفتن هستند که یکی از مأموران به شما شکوک می شود و می گوید "هی مرد وایسا" و شما یک میله در نزدیکتان را برداشته به سر او می کوبید و با یک حمله سریع وی را از پای در می آورید.
اگر در بازی با لباس تغییر یافتان زیادی کارهای نامربوط انجام دهید لو خواهید رفت اما اگر متناسب با لباس رفتار کنید به راحتی می توانید پیش روید.
در ادامه دمو شما با لباس جدیدتان آرام به سمت آسانسور میروید در حالی که پلیس ها مشغول بالا و پایین رفتن از پله ها هستند. شما سوار میشود و به لابی میروید اما آنجا پر از پلیس و SWAT است.
شما مسیرتان را به سمت یک میز کج می کنید. بر روی میز دونات (نوعی خوراکی) و اسلحه میانبرد وجود دارد. کدام را بر میدارید؟ اسلحه را بردارید مورد حمله قرار می گیرید پس دونات را برمیدارید و آن را نوش جان می کنید و به سمت در خروجی می روید اما در همین لحظه یکی از پلیس ها فریاد میزند "هی من تو رو میشناسم. تو Foster هستی همون که سال پیش از نیروها جدا شد!" و مأمور 47 خیلی آرام و سنگین پاسخ می دهد "خیر من هیچوقت نرفتم" و به مسیرتان ادامه میدهید و از درب ساختمان خارج شده و وارد شلوغی بعد از ظهر مرکز شهر شیکاگو می شود.
Hitman Absolution سال آینده برای هر سه پلتفرم اصلی منتظر می شود.
منبع
Google