ورود
ثبت نام
صفحه اصلی
اخبار بازی
بررسی بازی
حقایق بازیها
داستان بازی
بررسی سخت افزار
برنامههای ویدیویی
انجمنها
نوشتههای جدید
پرمخاطبها
جستجوی انجمنها
جدیدترینها
ارسالهای جدید
آخرین فعالیتها
کاربران
کاربران آنلاین
جستجو
جستجو فقط عنوان ها
توسط:
جستجو فقط عنوان ها
توسط:
ورود
ثبت نام
جستجو
جستجو فقط عنوان ها
توسط:
جستجو فقط عنوان ها
توسط:
Menu
Install the app
Install
فراخوان عضویت در تحریریه بازیسنتر | برای ثبت درخواست کلیک کنید
صفحه اصلی
انجمنها
معرفی و بحث پیرامون بازیها
Game Communities
تحلیل شخصیت جیمز ساندرلند در بازی سایلنت هیل 2 مبنی بر گناه کار بودن یا نبودن او
ارسال پاسخ
JavaScript is disabled. For a better experience, please enable JavaScript in your browser before proceeding.
You are using an out of date browser. It may not display this or other websites correctly.
You should upgrade or use an
alternative browser
.
متن گفتگو
<blockquote data-quote="Arth@s" data-source="post: 1693156" data-attributes="member: 67050"><p style="text-align: right"></p> <p style="text-align: right">اول خدمت دوست گلم سلام مخصوص عرض میکنم؛ و ممنون که بالاخره وارد بحث شدی...</p> <p style="text-align: right">درباره شعرات: چرا مری رو در نظر نمیگیری؟! مری که دیگه همینطور که شعرا اشاره میکردن عاشق جیمز بود دیگه... خودت هم میدونید که مری از جیمز مرگش رو خواست تا جیمز دیگه اینهمه بدبختی نکشه!!! حالا من سؤالم اینه؛ مری چرا باید اینطور عاشق جیمز شده باشه؟!اگر که جیمز فقط اون رو واسه غریزش میخواسته؟! </p> <p style="text-align: right">2وم جیمز اگه عاشق مری نبوده و همش 2نبال شهوتش بوده، چرا زن دیگه ای نداشته؟! اصلاً چرا به این زن پایبند بود! یا چرا قبلاً زن دیگه ای نداشت؟!</p> <p style="text-align: right">جواب سؤال آخر: در درجه اول خودکشی جرأت میخواد! که جیمز نداشته، دوم: خب مگه چقدر از مرگ مری گذشته؟! سوم: جیمز روحیه انکارناپذیرش از همین جا شروع میشه که نمیتونه مرگ عشقش رو به دستایه خودش باور کنه و تو شوکه!!!! </p> <p style="text-align: right">==> و در آخر( این یکی از دلایل اصلیمه) : حالا من بهتون میگم که حتی از اونی هم که فکرش رو کنید عاشقتر بود!!!! چرا؟! دلیل من اینه که: <strong>اگه شما واقعاً عاشق کسی نباشید و بعد از مرگش یه نامه ازش دریافت کنید که من فلان جا هستم؛ اصلاً طرف رو تحویل میگیرید؟! نمیگید که نگا کن، مردش هم دست از سر ما بر نمیداره و بعد نامه رو مچاله کنید بندازی تو سطل آشغال؟! و بعد 2باره برید سر عشق و کیف خودتون؟!</strong></p> <p style="text-align: right"></p><p></p><p><span style="color: Silver"></span></p><p><span style="color: Silver"><span style="font-size: 9px">---------- نوشته در 04:32 PM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 04:11 PM ارسال شده بود ----------</span></span></p><p><span style="color: Silver"></span></p><p><span style="color: Silver"></span></p><p>[SPOILER=]من دارم خط به خط حرفایه شما رو نقد میکنم بعد شما میای یه حرفه خیلی کلی میزنی؟! این 2تا با هم فرقی نداره؟! </p><p>در ضمن عزیزم بنده چنان میخ هایی دارم که کوه رو از وسط به 2نصف تقسیم میکنن!!! چون به حرفام باور دارم! چون خودم به درستیشون رسیدم... پس کسی که چنین حرفی رو باب کرد ضعف فکری و بحثی داشته[/SPOILER]</p><p></p><p>[SPOILER=]تو تاپیک سایلنت هیل هم گفتم من بعد از بازی کردن تو همون 11 سال پیش فهمیدم که این ضعف بازی و نقص داستان نویسی بازی هست و همه چون فلسفه قوی بازی رو میبینن دیگه به اینکه آیا واقعاً این چیزی که بازی داره میگه آیا از ریشه درسته فکر نمیکنن!!!! متأسفانه... و هر چقدر هم که از این بحثا میگذره من به صحت نظرم بیشتر پی میبرم...[/SPOILER]</p><p></p><p>[SPOILER=]خوب پس من این تاپیک رو زدم که چی؟! که نشون بدم این انسانیت که شما دارید ازش صحبت میکنید داره به اشتباه حکم میده... (البته اون انسانیتی که شما داری ازش صحبت میکنید نه انسانیتی که من دارم ازش حرف میزنم)[/SPOILER]</p><p></p><p>تیکه اول که درمورد مذهب بود باز...</p><p>به ج که به دوست عزیزم جناب safe تو این مبحث دادم مراجعه کنید... نمیخواید هم مراجعه کنید؛ کوتاه بگم که پس برید هر چی قاضی هستند و حکم مرگ رو میدن بزنید بترکونید...</p><p>مگه من گفتم با هر کی حال نکردی بکشش که میگی همه میوفتن به جون هم!!!</p><p></p><p>شمایی که داری از خودکشی و حق زندگی دیگران رو ضایع کردن صحبت میکنی و زیر سؤال میبری؛ همچین سؤالی مطرح میکنی؟! اوکی! خیالی نیست، اینم جواباتون:</p><p>ریز به ریز واست چراش رو میگم!!! اول قبل اینکه بره بیمارستان: خب فکر نمیکرد که بیماریش انقدر حاد بشه... تو بیمارستان، جدا از عوامل بیمارستان، حداقل دوست داره کناره جیمز باشه تو این مدت... وقتی از بیمارستان تو آخرین روزا میاد پیش جیمز، میبینه که جیمز داره عذاب میکشه بخاطرش و داره داغون میشه؛ توجه کنید که یه مریضی که رو تخت افتاده و هیچ کاری نمیتونه انجام بده و کاراش رو بقیه انجام میدن با چی میتونه خود کشی کنه؟! و یکی از همین روزا از جیمز مرگش رو میخواد و جیمز هم بعد از مدتی تأخیر اجابتش میکنه...</p><p>ج loyal عزیز هم دادم...</p><p></p><p>این نظر لطف شما رو میرسونه... <img src="data:image/gif;base64,R0lGODlhAQABAIAAAAAAAP///yH5BAEAAAAALAAAAAABAAEAAAIBRAA7" class="smilie smilie--sprite smilie--sprite151" alt=":D" title="4 :D" loading="lazy" data-shortname=":D" /><span style="color: Silver"></span></p><p><span style="color: Silver"></span></p><p><span style="color: Silver"><span style="font-size: 9px">---------- نوشته در 04:38 PM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 04:32 PM ارسال شده بود ----------</span></span></p><p><span style="color: Silver"></span></p><p><span style="color: Silver"></span></p><p>سلام عزیز دلم</p><p>ببین مثالت در عین قشنگ بودن کاملاً منتفیه!!! اولاً آیا اون پرستار با اون بیمارا <em><strong>رابطه عاطفی عمیقی</strong></em> داشته؟! 2وماً آیا خوده بیمارا ازش خواستن که اینکار رو واسشون بکنه؟! 3وماً آیا اون بیمارا داشتن از مریضیشون زجر میکشیدن و زمین گیر شدن؟!</p><p>اگه جواب هر سه سؤال + هست، پس پرستار بیگناهه!!! در غیر اینصورت معلومه که اون پرستار اصلاً سادیسم داشته...<span style="color: Silver"></span></p><p><span style="color: Silver"></span></p><p><span style="color: Silver"><span style="font-size: 9px">---------- نوشته در 04:42 PM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 04:38 PM ارسال شده بود ----------</span></span></p><p><span style="color: Silver"></span></p><p><span style="color: Silver"></span></p><p>دقیقاً بنده واسه همین این تاپیک رو ایجاد کردم که بگم برخلاف اینکه روند داستان عالی بود؛ ریشه داستان مشکل داشت... مثلاً اگه جیمز قبلاً یکی رو زیر گرفته بود و اون موقع شهر فرا میخوندش من اصلاً حرفی نمیزدم...</p><p>جیمز تو پایان رسمی؛ جسد مری رو با خودش میبره تو ماشینش و بعد خودش هم میشینه تو ماشین گازش رو تا ته پر میکنه و میرن تو دریاچه سایلنت هیل و خودکشی میکنه... <img src="/styles/default/xenforo/smilies/meep/20.gif" class="smilie" loading="lazy" alt=":((" title="20 :((" data-shortname=":((" /></p></blockquote><p></p>
[QUOTE="Arth@s, post: 1693156, member: 67050"] [RIGHT] اول خدمت دوست گلم سلام مخصوص عرض میکنم؛ و ممنون که بالاخره وارد بحث شدی... درباره شعرات: چرا مری رو در نظر نمیگیری؟! مری که دیگه همینطور که شعرا اشاره میکردن عاشق جیمز بود دیگه... خودت هم میدونید که مری از جیمز مرگش رو خواست تا جیمز دیگه اینهمه بدبختی نکشه!!! حالا من سؤالم اینه؛ مری چرا باید اینطور عاشق جیمز شده باشه؟!اگر که جیمز فقط اون رو واسه غریزش میخواسته؟! 2وم جیمز اگه عاشق مری نبوده و همش 2نبال شهوتش بوده، چرا زن دیگه ای نداشته؟! اصلاً چرا به این زن پایبند بود! یا چرا قبلاً زن دیگه ای نداشت؟! جواب سؤال آخر: در درجه اول خودکشی جرأت میخواد! که جیمز نداشته، دوم: خب مگه چقدر از مرگ مری گذشته؟! سوم: جیمز روحیه انکارناپذیرش از همین جا شروع میشه که نمیتونه مرگ عشقش رو به دستایه خودش باور کنه و تو شوکه!!!! ==> و در آخر( این یکی از دلایل اصلیمه) : حالا من بهتون میگم که حتی از اونی هم که فکرش رو کنید عاشقتر بود!!!! چرا؟! دلیل من اینه که: [B]اگه شما واقعاً عاشق کسی نباشید و بعد از مرگش یه نامه ازش دریافت کنید که من فلان جا هستم؛ اصلاً طرف رو تحویل میگیرید؟! نمیگید که نگا کن، مردش هم دست از سر ما بر نمیداره و بعد نامه رو مچاله کنید بندازی تو سطل آشغال؟! و بعد 2باره برید سر عشق و کیف خودتون؟![/B] [/RIGHT] [COLOR=Silver] [SIZE=1]---------- نوشته در 04:32 PM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 04:11 PM ارسال شده بود ----------[/SIZE] [/COLOR] [SPOILER=]من دارم خط به خط حرفایه شما رو نقد میکنم بعد شما میای یه حرفه خیلی کلی میزنی؟! این 2تا با هم فرقی نداره؟! در ضمن عزیزم بنده چنان میخ هایی دارم که کوه رو از وسط به 2نصف تقسیم میکنن!!! چون به حرفام باور دارم! چون خودم به درستیشون رسیدم... پس کسی که چنین حرفی رو باب کرد ضعف فکری و بحثی داشته[/SPOILER] [SPOILER=]تو تاپیک سایلنت هیل هم گفتم من بعد از بازی کردن تو همون 11 سال پیش فهمیدم که این ضعف بازی و نقص داستان نویسی بازی هست و همه چون فلسفه قوی بازی رو میبینن دیگه به اینکه آیا واقعاً این چیزی که بازی داره میگه آیا از ریشه درسته فکر نمیکنن!!!! متأسفانه... و هر چقدر هم که از این بحثا میگذره من به صحت نظرم بیشتر پی میبرم...[/SPOILER] [SPOILER=]خوب پس من این تاپیک رو زدم که چی؟! که نشون بدم این انسانیت که شما دارید ازش صحبت میکنید داره به اشتباه حکم میده... (البته اون انسانیتی که شما داری ازش صحبت میکنید نه انسانیتی که من دارم ازش حرف میزنم)[/SPOILER] تیکه اول که درمورد مذهب بود باز... به ج که به دوست عزیزم جناب safe تو این مبحث دادم مراجعه کنید... نمیخواید هم مراجعه کنید؛ کوتاه بگم که پس برید هر چی قاضی هستند و حکم مرگ رو میدن بزنید بترکونید... مگه من گفتم با هر کی حال نکردی بکشش که میگی همه میوفتن به جون هم!!! شمایی که داری از خودکشی و حق زندگی دیگران رو ضایع کردن صحبت میکنی و زیر سؤال میبری؛ همچین سؤالی مطرح میکنی؟! اوکی! خیالی نیست، اینم جواباتون: ریز به ریز واست چراش رو میگم!!! اول قبل اینکه بره بیمارستان: خب فکر نمیکرد که بیماریش انقدر حاد بشه... تو بیمارستان، جدا از عوامل بیمارستان، حداقل دوست داره کناره جیمز باشه تو این مدت... وقتی از بیمارستان تو آخرین روزا میاد پیش جیمز، میبینه که جیمز داره عذاب میکشه بخاطرش و داره داغون میشه؛ توجه کنید که یه مریضی که رو تخت افتاده و هیچ کاری نمیتونه انجام بده و کاراش رو بقیه انجام میدن با چی میتونه خود کشی کنه؟! و یکی از همین روزا از جیمز مرگش رو میخواد و جیمز هم بعد از مدتی تأخیر اجابتش میکنه... ج loyal عزیز هم دادم... این نظر لطف شما رو میرسونه... :دی[COLOR=Silver] [SIZE=1]---------- نوشته در 04:38 PM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 04:32 PM ارسال شده بود ----------[/SIZE] [/COLOR] سلام عزیز دلم ببین مثالت در عین قشنگ بودن کاملاً منتفیه!!! اولاً آیا اون پرستار با اون بیمارا [I][B]رابطه عاطفی عمیقی[/B][/I] داشته؟! 2وماً آیا خوده بیمارا ازش خواستن که اینکار رو واسشون بکنه؟! 3وماً آیا اون بیمارا داشتن از مریضیشون زجر میکشیدن و زمین گیر شدن؟! اگه جواب هر سه سؤال + هست، پس پرستار بیگناهه!!! در غیر اینصورت معلومه که اون پرستار اصلاً سادیسم داشته...[COLOR=Silver] [SIZE=1]---------- نوشته در 04:42 PM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 04:38 PM ارسال شده بود ----------[/SIZE] [/COLOR] دقیقاً بنده واسه همین این تاپیک رو ایجاد کردم که بگم برخلاف اینکه روند داستان عالی بود؛ ریشه داستان مشکل داشت... مثلاً اگه جیمز قبلاً یکی رو زیر گرفته بود و اون موقع شهر فرا میخوندش من اصلاً حرفی نمیزدم... جیمز تو پایان رسمی؛ جسد مری رو با خودش میبره تو ماشینش و بعد خودش هم میشینه تو ماشین گازش رو تا ته پر میکنه و میرن تو دریاچه سایلنت هیل و خودکشی میکنه... :(( [/QUOTE]
Insert quotes…
Verification
پایتخت ایران
ارسال نوشته
صفحه اصلی
انجمنها
معرفی و بحث پیرامون بازیها
Game Communities
تحلیل شخصیت جیمز ساندرلند در بازی سایلنت هیل 2 مبنی بر گناه کار بودن یا نبودن او
Top
نام کاربری یا ایمیل
رمز عبور
نمایش
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
مرا به خاطر بسپار
ورود
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی
همین حالا ثبت نام کن
or ثبتنام سریع از طریق سرویسهای زیر
Twitter
Google
Microsoft