ترجمه فارسی کتاب Silent Hill: Lost Memories

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
Lost Memories یا به اختصار LM بخشی از کتاب Official Silent Hill 3 Game Guide هست که در سال 2003 توسط کونامی در ژاپن منتشر شد. توی LM میشه اطلاعات زیادی در رابطه با سه نسخه اول سایلنت هیل, تفاسیر سازندها, آثار الهام بخش و... پیدا کرد. متاسفانه نسخه انگلیسی از LM منتشر نشد و به همین دلیل چند سال پیش تعدادی از طرفدارن بازی این اثر را به انگلیسی ترجمه کردند. من هم به دلیل علاقه بسیار زیادی که به سایلنت هیل داشتم/دارم این کتاب رو ترجمه کردم. میدونم خیلی هاتون داستان سایلنت هیل رو میدونید و از بیشتر نکاتش هم با خبر هستید و ممکنه این کتاب هم چیز زیادی به اطلاعاتتون اضافه نکنه اما خب به هر حال LM توسط خوده اعضای تیم سایلنت تهیه شده و خوندنش خالی از لطف نیست. حجم مطالب زیاده و این تاپیک به مرور آپدیت میشه. در ضمن ممکنه یه سری اطلاعات هم خودم اضافه کنم که اونها را با علامت *** از مطالب اصلی جدا میکنم.(این نکته رو هم اضافه کنم که چندین ماه پیش همچین تاپیکی رو ایجاد کرده بودم اما به خاطر یه سری مشکلات پاکش کردم)
 
آخرین ویرایش:
SILENT HILL 2 STORY PREVIEW

SILENT HILL 2 STORY PREVIEW

با شروع فیلم آغازین بازی بسیاری از تصاویر و اتفاقات مختلفی که در بازی وجود ندارند نمایان می شوند.

[TABLE="width: 500, align: center"]
[TR]
[TD]
1
83822196051242864590.jpg

ماریا که آن سوی میله ها بر روی صندلی نشسته است با جیمز صحبت میکند. به دلیل نامعلومی به نظر میاید که او خاطرات همسر جیمز یعنی "مری" را دارد که تصور میشود فوت کرده است و اکنون...
[/TD]
[TD][/TD]
[TD][/TD]
[TD][/TD]
[TD="align: center"]2
17524109027435359085.jpg

جیمز و ماریا به صحبت کردن از پشت میله ها ادامه میدهند. جیمز از اینکه ماریا خاطرات مری را دارد به شدت گیج شده است.[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="align: center"]3
88910726669659389350.jpg

نوری از میان پنجره خالی اتاق بیمار به داخل می تابد. این اتاق شبیه همان اتاقی است که مری در آن بستری بود که البته در پایانهای بازی نیز دیده می شود.[/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: center"]4
65848886987062351134.jpg

اجسام بیشماری به سرعت در حال بلعیده شدن به درون سوراخی هستند. این تصویر در هیچ جایی از بازی اصلی دیده نمی شود.[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="align: center"]5
67950210410309978922.jpg

هیولا عجیبی که در درون تاریکی کمین کرده است. این جانور نمادی از چیزی است که در درون قلب انسان ها پنهان شده است.[/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: center"]6
70787598324751496979.jpg

نوری به درون اتاقی خالی تابیده میشود گویی اینکه کسی در جستجوی چیزی است. آیا سایه میله ها که توسط نور ایجاد شده اند یادآور زندان نیستند؟[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="align: center"]7
93474941198604506866.jpg

جیمز به انعکاس خود در آینه واقع در دستشویی سکوی دیده بانی خیره می شود. این تصویر سکانس آغازین بازی است.
[/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: center"]8
88059622246355610215.jpg

وقتی مری به همراه جیمز سه سال پیش از سایلنت هیل دیدن کردند, جیمز ویدئویی ضبط کرد.[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="align: center"]9
25960724494589375665.jpg

جیمز درجایی که شبیه به زندان میباشد، سرگردان است و زنی را در آغوش دارد. آیا این تصویر که در هیچ کجای بازی اصلی دیده نمی شود میتواند تصویر ذهنی ساخته شده توسط خود جیمز باشد؟[/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: center"]10
79808017315303168192.jpg

مانند تصویر شماره 8، این عکس نیز از ویدیویی است که جیمز سه سال پیش آن را ضبط کرده بود. مری به سایلنت هیل بسیار علاقه داشت.[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="align: center"]11
07588756657494225746.jpg

ماریا، جیمز را در بیمارستان تغییر شکل یافته دوباره ملاقات می کند. ماریا از این که جیمز او را با مری اشتباه گرفته است ناراحت میشود و با عصبانیت از جیمز توضیح میخواهد.[/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: center"]12
19621146713564369433.jpg

جیمز برای اولین بار آنجلا را در قبرستان ملاقات میکند. او نگاهی از روی بد گمانی به جیمز میاندازد زیرا او به دنبال راهی برای رسیدن به شهر سایلنت هیل است.[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="align: center"]13
14883394387430324774.jpg

همچنان که نور شدیدی در زیر زمین زندان به صورتش تابیده
می شود، ادی خونسردی خود را از دست می دهد و به صورت
سراسیمه ای به بیان جنایت هایش میپردازد.[/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: center"]14
44979030351587463930.jpg

جیمز بار دیگر لارا را در مسیر پارک ملاقات می کند. چهره او به وضوح بیانگر کینه درونی اش نسب به جیمز است.[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="align: center"]15
87087415980744422678.jpg

آنجلا در برابر آئینه دراز کشیده و با چشمان بی رمق و بی احساس به چاقوی آشپزخانه ای که در دست دارد خیره شده. او قبل از اینکه محل را ترک کند چاقو را به جیمز می سپارد.[/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: center"]16
70857501734904264607.jpg

ادی لوله تفنگ را بر روی شقیقه ی خود قرار می دهد. همانند تصویر 13، این صحنه مربوط به زمانی است که جیمز ادی را در زندان ملاقات می کند.[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="align: center"]17
66661322485073403633.jpg

لارا در حالی که ادی بر روی زمین نشسته است به او لگدی میزند. این صحنه نشانگر آن است که این دو نفر به طور اتفاقی یکدیگر را در سایلنت هیل دیده اند.[/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: center"]18
25590397892120331281.jpg

ماریا از آن طرف میله ها با جیمز صحبت میکند. همانند عکس شماره 1، این تصویری است از صحنه ای که جیمز در راهروی پر پیچ و خم، دوباره ماریا را ملاقات می کند.[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="align: center"]19
46466340388830841594.jpg

در تضاد با تصویر شماره 4، این بار اشیاء زیادی از درون سوراخ به بیرون میایند. به نظر میرسد که این اشیاء به تکه های بدن و مانکن شباهت دارد.[/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: center"]20
36395839630096677350.jpg

نمای نزدیکی از یک “دهان” عجیب و پیچ و تاب خورده[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="align: center"]21
85186658466407848441.jpg

ادی در توالت, شروع به استفراغ کردن میکند. او التماس می کند تا جیمز باور کند که او کسی را نکشته است.[/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: center"]22
07501657164356412342.jpg

ماریا روی صحنه نمایش Heaven’s Night دراز میکشد. اگرچه این تصویر هیچگاه در بخش اصلی بازی نمایش داده نمی شود اما از تصاویر چنین بر می آید که ماریا در این مکان کار میکند.[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="align: center"]23
10701980738768934734.jpg

لارا، اتاق مری را بازدید می کند. او در حالی که وارد اتاق میشود به اینور و آن ور نگاه هایی کنجکاوانه میاندازد. چه کسی می تواند در اتاق باشد که لورا چشمانش را به سمتش خیره کرده؟[/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: center"]24
28741804982607486775.jpg

از میان شکاف میله ها، ماریا می تواند جیمز را لمس کند. او صورت جیمز را لمس میکند و می گوید : ببین؟ من واقعی ام ...[/TD]
[/TR]
[/TABLE]

 
wowwww چه مطالبی رو اینجا دیدم . کارتون واقعا حرف نداشت ولی اگه بتونید همه رو در پست اول، یا پست های پشت سر هم قرار بدید و پست هایی، مثل همین پستی که من الان دادم رو از ما بینشون جدا کنید باز هم بهتر میشه . خیلی عالی بود . مرسی .
 
wowwww چه مطالبی رو اینجا دیدم . کارتون واقعا حرف نداشت ولی اگه بتونید همه رو در پست اول، یا پست های پشت سر هم قرار بدید و پست هایی، مثل همین پستی که من الان دادم رو از ما بینشون جدا کنید باز هم بهتر میشه . خیلی عالی بود . مرسی .

ممنون, نظر لطفتون دوست عزیز.
در مورد پست ها هم هر وقت تمام مطالب رو قرار دادم توی تاپیک به یکی از ناظمین عزیز میگم که ترتیب پست ها رو درست کنه که تمام مطالب پشت سر هم قرار بگیره.
 
آخرین ویرایش:
امیر جان واقعا خسته نباشی ، خیلی ممنون بابت این همه مطالب مفیدت ، خیلی برای تاپیک سایلنت هیل زحمت میکشی خداییش ، دمت گرم
یه چند وقتی بود میخواستم این پست و بدم ولی گفتم ترتیب نوشته هات خراب نشه که دیدم 2 3 نفر دیگه هم پست گذاشتن ، نتونستم تحمل کنم ، ببخشید دیگه خلاصه:d
 
امیر جان واقعا خسته نباشی ، خیلی ممنون بابت این همه مطالب مفیدت ، خیلی برای تاپیک سایلنت هیل زحمت میکشی خداییش ، دمت گرم
یه چند وقتی بود میخواستم این پست و بدم ولی گفتم ترتیب نوشته هات خراب نشه که دیدم 2 3 نفر دیگه هم پست گذاشتن ، نتونستم تحمل کنم ، ببخشید دیگه خلاصه:d
قربانت بهزاد جان...نظر لطفت عزیز:bighug: نگران ترتیب پست ها هم نباشید اصلاََ, دو تا پست بالاتر گفتم::d
در مورد پست ها هم هر وقت تمام مطالب رو قرار دادم توی تاپیک به یکی از ناظمین عزیز میگم که ترتیب پست ها رو درست کنه که تمام مطالب پشت سر هم قرار بگیره.
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or