نگاهی بر دنیای بزرگ Grand Theft Auto V

Gojira

Remembering
کاربر سایت
Aug 6, 2012
2,599
نام
مـــهــدی
[SUB]به نام خدا[/SUB]

فقط چند میلیمتر...

داشتم یک جت رو تو شهر بزرگ لوس سانتوس تعقیب می کردم، در حال کنترل تروور بودم و با یک موتورکراس از پایین دنبالش بودم، با بیشترین سرعت ممکن. یک چشمم به جلو نگاه می کرد یه چشمم به دشت و کوههای جلوم. به صورت تصادفی یک جاده پیدا کردم؛ به جز یک کامیون حمل بار چیز دیگه ای اون دورور نبود. جت داشت ازم دور می شد، پس یا باید سریع از جلوش رد می شدم یا صبر می کردم راه خودشو بره.

من گزینه اول رو انتخاب کردم. گاز دادم و رفتم اون طرف جاده. کامیون به صورت ترسناکی سمت راستم بود. من آنالوگ سمت چپ رو کمی دادم جلو، و تروور هم تا دسته های موتور خم شد. دراین لحظه کامیون بالای سرم بود، ولی هیچ برخوردی انجام نشد. ترور و موتور با سرعت زیاد پیچیدند جلوی کامیون. فاصله بین عقب موتور و جلوی کامیون فقط چند میلیمتر بود، ولی ما نجات یافتیم.

یکی از صحنه های هالیوودی خالص. یک صحنه نفس گیر، خفن که در آن بحث سر مرگ و زندگی بود. یک تجربه خاص...


اشتباه نکنید، Grand Theft Auto V از همین لحظات ساخته شده است.
و حسی باورنکردنی دارد.


اولین تجربه من با این بازی در یک پارکینگ خارج از لوس سانتوس شروع می شود. باید به محلی در Vinewood بروم و ماشین های شخصی سازی شده بسیار زیادی در پارکینگ وجود دارد.

من سوار اونی که در قیچی داشت شدم. (دستگیره شبیه قیچی نیست، منظورش همون ماشین هایی است که به سمت بالا باز می شوند)

آروم وارد ترافیک بزرگراه شدم و شروع به حرکت کردم. جاده پر از تریلی است. تفاوت و برتری بین هندلینگ ماشین بین GTA V و GTA IV معلوم می شود؛ در حال سبقت گرفتن از یک 18 چرخ بزرگ هستم و می فهمم که چسبندگی ماشین به جاده بیشتر شده، سریع تر جواب می دهد، ولی مثل ماشین Buffalo در شماره چهار سبک نیست.

سمت راست، خورشید جلوی اقیانوس در حال غروب کردن است. وقتی نزدیک Vinewood شدم آسمان نارنجی بود. وقتی وارد یک منطقه بزرگ تر داخل شهر شدم، محو جزئیات شدم. جاده های ترک خورده، گرافیتی ها برروی دیوارهای ساختمان ها، ویترین هر فروشگاه متفاوت بود و بیلبورد ها جذاب بودند. شهر خیلی رنگارنگ است ولی هوای خاصی دارد، زنده است ولی در آن زندگی می شود. به همون اندازه که حس یک گیمر رو داشتم، احساس توریست بودن رو هم داشتم.


45980269786474544056.jpg

[SUB]لوس سانتوس در شب بسیار زیباست[/SUB]

از کنار Up-n-Atom Burger که درسمت چپم بود عبور کردم . حالا شب شده است و چراغهای نئون Vinewood تمام محیط را نور افشانی کرده است. پیش خودم فکر کردم بهتر است در این وقت کمی آشوب به پا کنم و کنترل بازی را احساس کنم.
منوی حلقه ای اسلحه ها را باز کردم ، منوی اسلحه ها بسیار شبیه Max Payne 3 است با این تفاوت که در GTA V می توانید سلاح های بیشتری حمل کنید. حلقه اصلی منوی اسلحه ها به چند زیر شاخه تقسیم می شود بعد از انتخاب نوع اسلحه با استفاده از آنالوگ چپ ، با استفاده از D-pad می توانید سلاح های متنوع از آن نوع که در اختیار دارید را انتخاب کنید.
به قسمت Heavy Machine Gun رفتم و از آنجا Mini Gun را انتخاب کردم . این سیستم بسیار زیبا و شیک است.
هر اسلحه ای که در بازی به دست بیاورید در حلقه اسلحه ها ذخیره می شود و هرگز آنها را از دست نخواهید داد حتی اگر مهمات شما تمام شود یا دستگیر شوید.

52739500417129208754.jpg

[SUB]مایکل از نابودگری بسیار لذت می برد[/SUB]

Mini Gun به سرعت ماشینها را نابود کرد ، اما عکس العمل نیروی شهربانی به من ثابت کرد که تجربه ضد اجتماعی من دوام نخواهد داشت. به نظر می رسد نیروهای پلیس بسیار وسیع تر از برادران آرام خود در Liberty City هستند و قبل از اینکه شهر را نابود کنم متوقفم کردند .
در نزدیک ترین بیمارستان دوباره زنده شدم. حالا روز شده بود ، ناگهان متوجه شدم GTA V بسیار نورانی تر از GTA IV است. آفتاب تند San Andreas بر روی ماشینها اثر خیره کننده ای دارد و سایه ها ی پر رنگی ایجاد می کند و به محیط احساس یک تابستان عالی را می دهد. زیبایی شهر پر رنگ Los Santos کاملا با شهر بی رنگ Liberty در تضاد است.
به وسط جاده رفتم و بر روی اولین راننده ای که دیدم Pistol کشیدم ، با فرض اینکه ماشین خود را تسلیم من می کند. اما او چنین کاری نکرد و پشت فرمان ماشین خم شد و پای خود را بر روی پدال گاز گذاشت.
واکنش مردم نسبت به سرقت ماشینها بسیار متنوع شده است . در بعضی از موارد باز کردن در ماشین برای پیاده شدن راننده در حالی که وحشت زده است کفایت می کند بدون اینکه هیچ عمل اضافی انجام دهید.
وانت قرمز رنگی که شبیه به El Camino . بود انتخاب کردم وشروع به گشت و گذار در خیابانها کردم . رانندگی با آن با ماشین اسپورت بسیار متفاوت بود. برخلاف ماشین قبلی سنگین و کند بود.
با اتوبوسی که در حال عبور بود چند دور زدم سپس آن را با یک کامیون حمل نوشیدنی عوض کردم .

حالا وقت ماموریت است.

اولین ماموریتی که بازی کردم اسمش Repossession بود. یکی از اولین ماموریت ها در بازی. و توسط فرانکلین انجام می شود. فرانکلین و دوستش لامار برای Simeon Yatarian یک فروشنده ماشین کار می کنند. بعد از اینکه فرانکلین بهترین کارمند ماه می شود که اعصابش را خورد می کند و لامار را به صورت خنده داری خشمگین می کند، او به آنها می دستور می دهد که یک موتوری که چند وقت پیش به یک خلافکار احتمالی فروخته و هیچ وقت هم پول آن را نگرفته پس بگیرند.

نمایشگاه سیمون پر از ماشین های سطح بالاست که فرانکلین می تواند از هر کدام که می خواهد استفاده کند. شما می توانید ماشینی که دوست دارید را در یک گاراژ سیو کنید و وقتی آنرا نابود کردید، با پرداخت مقداری پول، آنرا پس بگیرید.

27626266185995783578.jpg

[SUB]فرانکلین و لامار کنار یک ماشین با Ejector Seat[/SUB]

در حال رانندگی با یک سدان اسپورت هستم، که محو جزئیات کوچک در بازی می شوم. احساس چرخیدن تایر برروی آسفالت و خاک. نحوه انگشت نشان دادن مردم به شما. تمام بزرگراه های LA که به بهترین شکل ممکن در لوس سانتوس شبیه سازی شده اند. شاید خیلی از گیمر ها متوجه این جزئیات کوچک نشوند، ولی برای من واقعا جالب است.

وقتی به مقصد رسیدیم، فرانکلین و لامار از یک دیوار بالا می روند و در یک کوچه ساکت دنبال موتور هستند. لامار به یک مست بی خانه پول می دهد. که به من گفته شده این اتفاق کاملا تصادفی است. همین اتفاق هاست که لوس سانتوس را یک شهر زنده می کند که هر شهروند آن برای خود زندگی داردکاراکترهای اصلی و NPC ها دارای هزاران انیمیشن متفاوت هستند.. این محتوای باارزشی به حساب می آید.

صاحب موتور می فهمد و شروع به تیراندازی می کند. لامار هم کاور می گیرد و به طرف فرانکلین یک پیستول پرتاب می کند. و من بالاخره به بخش مبارزه GTA V می رسم. بازی هایی مثل MP3 و RDR بر مکانیک تیراندازی GTA V تاثیر خوبی گذاشته است. تمام این تغییرات قبلا به ما گفته شده بود. ولی وقتی خودم آنرا تجربه کردم واقعا متوجه برتری آن شدم.

در حین تیراندازی یک ماشین به طرف ما می آید ولی تصادف می کند، و برروی آسفالت بنزین ریخته می شود. لامار به من می گوید که بهش تیراندازی کنم، و من به حرفش گوش می دهم و ماشین منفجر می شود.

23886234484391067290.jpg

[SUB]یک موتور سیکلت بسیار بزرگ[/SUB]

ناگهان موتورسیکلت مورد نظر لامار و فرانکلین با سرعت به سمت پایین خیابان رفت ، احتمالا موتور سوار همان شخصی بود که باید موتور را از او می گرفتند. به سمت ماشین دویدم پس از مدت کوتاهی لامار هم از راه رسید و سوار ماشین شد به سرعت دنده عقب گرفتم و یک دور 180 درجه زدم و متوجه شدم رانندگی توسعه یافته GTA V هنوز این امکان را به شما می دهد که به راحتی یک چرخش 180 درجه انجام دهید.با استفاده از نقشه به سمت موتور رفتیم.

لامار مرا تشویق کرد که , موتور سوار را بزنم . من تلاش کردم ولی در نهایت با او تصادف کردم این کار هم نتیجه ای در بر داشت ، موتور صدمه دیده را برداشتم و به محل از پیش تعیین شده ای رفتم . رانندگی با موتور نیز پیشرفت کرده است ، موتورها هنوز مانورپذیر هستند و در عین حال حس واقعی تری از جرم را القا می کنند.
نام دومین ماموریتی که انجام دادم Three's Company بود ، این ماموریت اولین ماموریتی است که هر سه کاراکتر قابل بازی GTA V را معرفی می کند.
مایکل ، ترور ، فرانکلین مسئولیت شناسایی و تحویل دادن یک هدف پر ارزش FIB که در ساختمانی عظیم در پایین شهر Los Santos مستقر است را بر عهده گرفته اند. این یک نقشه جسورانه است مایکل وظیفه انجام عملیات را دارد ، فرانکلین بر روی سقف ساختمان مستقر شده و با اسنایپر مایکل را پوشش می دهد و ترور خلبان هلیکوپتر است.
بعد از اینکه با مایکل به هلیکوپتر رسیدم ، کنترل ترور را بر عهده گرفتم و سپس شروع به پرواز کردم . این اولین تجربه من از آسمان GTA V بود ، اندازه آن بسیار عظیم است.

36231070338929537175.jpg

[SUB]منظره بسیار زیبا. باید این بازی را تجربه کنید تا متوجه شوید[/SUB]

شهر در هر جهت زیر هلیکوپتر ادامه داشت. بر روی زمین احساس می کنید تکه کوچکی از یک دنیای بزرگ هستید ، در آسمان دلیل آن را می فهمید!
کنترل هلیکوپتر تفاوتی با نسخه قبلی ندارد ولی دقیق تر و سریع تر شده است. هلیکوپتر را در بالای ساختمان مورد نظر متوقف کردم و سپس کنترل مایکل را در اختیار گرفتم. در حالی که شیشه را می شکنم یک بمب فلش به داخل پرتاب کردم و هدف مورد نظر که بسیار ترسیده بود را گرفتم همچنین چند فرد مسلح مرا محاصره کردند ، و ناگهان جا به جایی اجباری دیگری انجام شد این بار به فرانکلین. یک نشانگر رنگی تغییر به شخصیت دیگر را به شما اعلام می کند. مایکل آبی، فرانکلین سبز و ترور نارنجی.
فرانکلین از درون دوربین در حال مشاهده درگیری است . مایکل که حالا از طناب آویزان شده و هدف را محکم گرفته بود را تحت پوشش قرار دادم. بعد از کشتن چند نفر حالا می توانستم به صورت انتخابی شخصیت خود را عوض کنم و مایکل را کنترل کنم، عکس او در حلقه کرکترها قرمز می شد به این معنی که یا باید او را پوشش دهم یا کنترلش را در دست بگیرم وگرنه او می میرد . در حالات دیگر ممکن است عکس کرکتر سفید شود به این معنی که کرکتر خاصی در موقعیت اصلی برای کمک قرار دارد یا دارای برتری تاکتیکی خاصی است.

40444616857578928537.jpg

[SUB]صحنه هالیوودی پر هیجان[/SUB]

پس از پاکسازی اتاق توسط مایکل،او و هدف ارزشمندشان سریعا به هلیکوپتر برمیگردند و من دوباره به ترور سوییچ میکنم تا به مشکل هلیکوپترهای پلیس که به تازگی در محل حاضر شده اند رسیدگی کنم.با شلیک به خلبان،یکی از هلیکوپترها را با موفقیت از بین بردم.همچنان دو هلیکوپتر دیگر در تعقیب مایکل و فرانکلین هستند و من دوباره به مایکل سوییچ میکنم و با Machine Gunـی که در دست دارد یکی دیگر از هلیکوپترها را از بین بردم.دوباره به ترور سوییچ کردم تا مقداری از تعقیب و گریز هوایی را تجربه کنم درحالی که مایکل و فرانکلین همچنان در حال تیراندازی بودند.بعد از نابودی هر سه هلیکوپتر،به محل فرود از پیش تعیین شده میروم تا هدف را به مامورین FIB تحویل دهیم.مکانیزم های پروازی به خوبی ارتقا یافته اند و همین مسئله باعث شده تا فرود آمدن آسان تر باشد.
در ماموریت سوم مایکل و ترور به دنبال دزدی از یک قطار هستند.البته ترور از هدف ماموریت کاملا اطلاع ندارد و فقط میداند هر چیزی که بدنبالش است بشدت ارزشمند میباشد و حمل و نقل هوایی آن نیز غیرممکن میباشد.درحالی که مایکل به دنبال یک قایق پرسرعت برای اجرای وظیفه خودش در نقشه است؛من در نقش ترور سوار یک موتور پرسرعت میشوم تا به دنبال قطار بروم.در پشت قطار و آخرین واگن آن به سرعت در حرکت هستم تا این که تپه بلندی را در سمت راست قطار پیدا میکنم و به قصد آنجا تغییر مسیر میدهم.سپس با موتور بر روی یکی از واگن های باربری میپرم و به سمت جلوی قطار حرکت میکنم.باید بگم که این کار به مهارت زیادی احتیاج داره.تا اینکه بعد از مدت کوتاهی ترور و موتور هر دو از روی قطار بر روی ریل افتادند.و اینجا بود که با سیستم چکپوینت بازی آشنا شدیم،شبیه به همان چیزی که در TBoGT دیده بودیم.همین مسئله دقت GTA V به جزییات را نشان میدهد و دیگر نیازی نیست تا پرش دوباره ای بر روی قطار انجام دهیم و بازی از چکپوینت لود خواهد شد.این سیستم باعث تنوع و دیوانگی ماموریت های GTA V میشود و دیگر نیازی نیست تا کل ماموریت را خیلی بی عیب و نقص انجام دهید و یا از ابتدا دوباره ماموریت را انجام دهید.حالا میتوانید تفریح بسیار بیشتری را در ماموریت ها تجربه کنید و ریسک پذیری بیشتری داشته باشید و دیگر نیازی نیست تا با هر شکست ماموریت را دوباره تکرار کنید.همانند TBoGT نیز هر ماموریت را میتوانید دوباره تکرار کنید و تاکتیک های بیشتری را امتحان کنید.
پس از رسیدن به واگن کنترل،ترور راننده را بیهوش میکند و من کنترل قطار را برای مدت کوتاهی و قبل از سوییچ کردن به مایکل در دست میگیرم.مایکل سوار بر قایق پرسرعتی در حال حرکت به سمت قطار است.فیزیک آب واقعا عالی است.موج های کوچکی که از زیر قایق بلند میشوند و من در حال نزدیک شدن به ریلی هستم که بزودی قرار است یک تصادف بزرگ بین دو قطار توسط ترور رخ دهد.

99202330375297916794.jpg

[SUB]بله، الان زیباست[/SUB]

ترور از کابین بیرون می‌پرد و درون رودخانه‌ای که در زیر پل جریان دارد می‌افتد و دو قطار باربری با شدت به یکدیگر برخورد می‌کنند. کانتینرها به درون آب پرت می‌شوند. من ( در حال کنترل مایکل ) با استفاده از Satchel Charge درب‌های کانتینر مورد نظر را منفجر می‌کنم. مایکل وارد کانتینر می‌شود و من باید با ترور از او محافظت کنم. یک گروه امنیتی خصوصی در همین لحظه در حال حرکت به سمت ماست و جلوگیری از رسیدن آنها به مایکل، برعهده‌ی من است.

ابتدا سه قایق از راه می‌رسند که رگباری کوتاه و مترکز برای از بین بردن آنها کافی است. تهدید بعدی، یک جفت هلیکوپتر هستند که پس از صرف مقادیر کافی از گلوله‌‌های سربی داغ، یکی به کوه برخورد می‌کند و دیگری به درون رودخانه می‌افتد. با این که دوربین گرمایی متصل بر روی اسنایپرم برای شناسایی افرادی که روی پل مخفی شده‌اند به کار می‌آید، اما سیستم Soft-Lock Targeting و برد سلاح LMG ام نشان می‌دهد شرایط وخیم نیست. در آخر گروه کوچکی از سربازان با چتر فرود می‌آیند که به سرعت از بین می‌روند.

در حین فرار از صحنه تصمیم می‌گیرم در حالیکه مایکل قایق را کنترل می‌کند، افرادی را که از هوا، زمین و دریا در تعقیبمان هستند از بین ببرم. گمراه کردن یک خودروی نظامی 4*4 که در کنار رودخانه، کوهنوردان را کنار می‌زند، مشکل به نظر می‌رسد. اما سرانجام به آب‌های آزاد می‌رسیم و با مایکل به سمت ساحل و خودروهایمان حرک می‌کنیم.

ماموریت چهار، Nervous Ron یک ماموریت دو نفره با حضور ترور و شدیدا سرگرم کننده است. تعدادی از اعضای Lost MC به تریلر ترور دستبرد زده‌اند و یکی از مجسمه‌های باارزش او را شکسته‌اند و ترور، خشمگین، به دنبال انتقام است. به علاوه او قراردادهای تجارت اسلحه‌ی آنها را نیز برای خودش می‌خواهد پس قصد دارد با یک تیر، دو نشان بزند. اینجا فرصت پیدا می‌کنم تا محل زندگی ترور در شب و تفاوت چشمگیر آن با زمان غروب Los Santos را ببینم. شلوغی در Sandy Shores بسیار کمتر است و خیابان‌ها تاریک‌ترند. منبع اصلی نور، چراغ‌های جلویی ماشین ترور است.

72378330988154453920.jpg

[SUB]تروور مطمئنا یکی از بهترین شخصیت ها در دنیای بازی خواهد شد[/SUB]

من با تروور به نزدیک ترین فروشگاه اسلحه فروشی رفتم.فروشگاه در این ساعت از شب آروم است و تنها صدایی که میشه شنید صدای وزوز کردن چراغ در مقابل فروشگاه است.در داخل فروشگاه تروور کارمند اسلحه فروشی رو تهدید میکنه تا به اون تفنگ رایفل با اسکوپ و Suppressor بده.اسلحه ها در GTA V با طیف وسیعی از گزینه های سفارشی سازی چه کاربردی و چه تزئینی همراه خوهند بود.در تمام فروشگاه های اسلحه فروشی سطح شهر این ویژگی در دسترس خواهد بود.همان طور که قبلا ذکر شد بازیکن هیچ وقت این قابلیت شخصی سازی را را از دست نمیدهد حتی اگر گرون باشد.
وقتی داشتم به سمت حومه ی یک باند هوایی از کار افتاده می رفتم، یک کایوتی (یا همون گرگ صحرایی) به صورت غیرمنتظره ای جلوی ATV من ظاهر شد و با اون برخورد کردم و صدای ناله اون رو قبل از اینکه خودش رو ببینم، شنیدم.
95268749723777797118.jpg

[SUB]اشتباه نکنید، این یک پستکارد از سفر پدرتان به جزایر قناری نیست، کوهستان GTA V است[/SUB]

بعد از اون من قرار ملاقات گذاشتم با Ron، تروور اونو میفرسته به یک منطقه تا تعدادی مواد منفجره کار بذاره.حالا من باید به عنوان تروور از Ron در مقابل دسته ای از موتور سواران محافظت کنم تا با خزیدن بتونه بره اطراف فرودگاه مخروبه،در یک صحنه هم من به چراغ بالای یکی از اجساد تیر اندازی کردم تا بقیه موتور سواران نتونن اونو ببینن
به سمت صحنه حرکت کردم و به سختی خودمو به محل حادثه رسوندم. به آشیانه هواپیما رسیدم,جایی که Ron در حال آماده شدن برای پرواز در باند هواپیما برای یک هواپیمای دو نفره بود.
در آخر گروه The Lost متوجه جریان می شود و شروع به دفاع از حمله تروور می کند.
تروور با شکم به روی بال هواپیما پرید و Ron هواپیما رو به بیرون از آشیانه هواپیما برد.من فهمیدم میتونم از روی هواپیما موتور سوارانی که در جلو و پشتم هستن رو با تیر به آتش بکشم.دقیقا مثل همون حالتی که تو Max Payne 3 وجود داشت.


کمی بعد تروور میپرد و کنترل هواپیما رو به دست می گیرد. من در همین حالت با یک موتور در پایین جاده تصادف کردم و جنازه اون از زیر هواپیما با سرعت رد شد. دشمنی دیگر میپره روی هواپیما ولی از هواپیما به پایین پرتاب می شود. در آخر باند فرودگاه تروور هم می پرد و سوار یک هواپیما می شود.

من به دنبال Ron بر فراز دریا میرم و به جایی میرسیم که Ron منو تشویق میکنه تا ارتفاع هواپیما رو نسبت به دریاکم کنم تا توسط پایگاه نظامی که در نزدیکی ما قرار داره شناسایی نشم.من هواپیما رو حدود یک فیت از امواج دریا بالا نگه میدارم و در همین حالت موجی بر اثر حرکت هواپیما در سطح آب ایجاد میشه
ما وسایلی رو از روی هواپیما به طرف برخی از قایق های در حال انتظار رها میکنیم قبل از مسابقه برگشت به فرودگاه های مختلف.کوهی به سمت چپ به چشم می خورد. تالاب در پایین وجود دارد.دریا میدرخشد.این خصوصیات این خصوصیات Blaine County که من میبینم، واقعا خیره کننده است.
به نظر میرسد فرودگاه در جلو ما قرار دارد. من جریان بنزین را برای کم کردن سرعت کاهش دادم.من جریان بنزین را بیش از حد کاهش دادم به طوری که موتور ها کامل خاموش شدند.انها با دوباره روشن شدند پخش کردن دود سیاه درست به موقع مقدار مسافت اضافی برای رسیدن به باند فرود را به من دادند و من با عجله فرود امدم.هواپیما به نظر سالم میرسید و فرود قابل قبول بود

پنجمین و آخرین ماموریت من در این پیش‌نمایش، Vinewood Babylon که علاقه‌ی بیشترم به آن نسبت به سایر ماموریت‌ها، باعث شد این مقاله را با توضیح کوتاهی از آن اغاز کنم. یکی از دوستان مایکل از او می‌خواهد تا محموله‌ای را از یک جت شخصی برای او بدست بیاورد. اما جت در حال پرواز است و مایکل و ترور باید آن را به زور فرود بیاورند.

ترور برای تعقیب جت، به دنبال ماشینی مناسب برای رانندگی بیرون از جاده می‌رود و در این حین، من ( در نقش مایکل ) به محلی آرام که بر شهر اشراف دارد، می‌روم. یک وَن به همراه سلاحی خاص در پشت آن، در انتظار من است. یاد سلاحی بیافتید که در فیلم the Jakal بروس ویلیس با آن، دست جک بلک را از جا کند. سلاح نصب شده و بزرگی که از طریق کامپیوتر کنترل می‌شود. صفحهی شطرنجی قرمز کوچکی مسیر حرکت جت را برای شما مشخص می‌کند و محل مناسب شلیک برای آسیب زدن به موتورهای جت را به شما نشان می‌دهد. بعد از سه برخورد، جت شروع به کاهش ارتفاع می‌کند و خطی از دود سیاه روغنی پشت سر خود به جا می‌گذارد.

85775468529277432438.jpg

[SUB]همه از برگشت جت در این شماره خوشحالند[/SUB]

اینجاست که کنترل ترور را به دست می‌گیرم. با سرعت نیمی از Blaine County را طی می‌کنم، از کنار تپه‌ها و گودال‌ها و قطارهای در حال حرکت رد می‌شوم و در همین حال، جت آسیب دیده را هم تعقیب می‌کنم.

هواپیما بالاخره سقوط می‌کند و ترور محموله‌ای را که دوست مایکل می‌خواست، برمی‌دارد. در این جا دوباره کنترل به مایکل برمی‌گردد و از من خواسته می‌شود تا ون را از بین ببرم. برای انجام این کار، دور تا دور ون به اندازه‌ی یک گالن 20 لیتری سوخت می‌ریزم و بعد از اینکه نوار بنزین روی زمین را مشتعل می‌کنم، آرام عقب می‌روم. ون به آهستگی می‌سوزد، چرخ‌ها می‌ترکند و بعد ماشین منفجر می‌شود.


-----

57073466497370403697.jpg

[SUB]بالاخره بعد از دوسال...[/SUB]


چند ماه پیش، پس از دیدن GTA V برای اولین بار چیزی که بیش از همه توجه من را جلب کرد، وسعت شگفت‌انگیز آن بود. بازی کردن آن برای اولین بار باعث شد عظمت بی‌سابقه این عنوان را بیشتر از قبل تحسین کنم. نه فقط عظمت فیزیکی. البته اندازه دنیا در جای خود، اما همچنین تنوع بسیار زیادی که در تک تک المان‌های GTA V وجود دارد.

ماموریت‌های جنون‌آمیز خلاقانه‌ای که انجام دادم. تنوع حیرت‌آور شهر و محیط‌های اطراف آن. تفاوت‌های واضح سه شخصیت اصلی بازی (این سه نفر، مردان کاملا متفاوتی هستند و فکر می‌کنم به طرز عجیبی، ترور با شخصیت مخوف اما خنده‌دار خود کاراکتر محبوب‌تر باشد).

از میان تعداد عظیم وسایل نقلیه‌ای که در بازی وجود دارد، من فقط تعداد کمی را امتحان کرده‌ام. از surf van های Kombi-style تا Off-highway دامپ تراک‌های عظیم الجثه و هر مدلی بین این دو، من همه را دیده‌ام و با این حال این فقط بخش اندکی از امکاناتی است که در GTA V وجود دارد.

77693811445448828890.jpg

[SUB]بهتر است تمرکز خود را بر دزدیدن ماشین های سریع بگذارید[/SUB]

ما امسال بیشتر دنبال حرف های سونی و مایکروسافت بودیم.

ولی جواب را در تمام این مدت می دانستیم. 17 سپتامبر

شاید PlayStation 4 و Xbox One در نوامبر عرضه می شوند ولی GTA V شروع نسل هشت است. با تمام احترامی که به بازی های درحال عرضه برروی این دو کنسول دارم، GTA V یک یادآور است که جاه طلبی، اعتماد به نفس و از همه بالاتر گیمپلی، همیشه بهتر از یک جعبه جدید با سیم و چیپ است.

نوامبر را فراموش کنید ؛ نسل جدید وقتی شروع می شود که GTA V بگوید.

[SUB] Source[/SUB]


دِگر اعضای تیم :

PRO_G@MER
avatar82528_14.gif

(مهدی)

Whitebeard
avatar49771_55.gif

(علی)

g.o.w
avatar1164_31.gif

(آرمان)

Bahram B
avatar67822_29.gif

(بهرام)


با تشکری خیلی ویژه از یکی بهترین کاربرهای این فروم، آریا (Dinosaur).



1.jpg


2.jpg


3.jpg


4.jpg



7.gif


10.gif
 
آخرین ویرایش:

Sɯαsƚikα

April 26 , 2016
کاربر سایت
Jan 2, 2013
4,620
نام
peɪmɑːn
( نوامبر را فراموش کنید نسل جدید وقتی شروع می شود که GTA V بگوید ) :bighug:
همین اول کاری این جملـه رو خوندـم و فورا اومدـم یه تشکر ویژه از تیم ترجمـه بکنـم !
بعدا میرم سراغ ـه خوندنـه متن :d
بعد از مقاله 100 ویژگی این بهترین مطلبی بود که تو این
مدت درباره GTA V خوندـم !
همگی خسته نباشین :d
 

Gojira

Remembering
کاربر سایت
Aug 6, 2012
2,599
نام
مـــهــدی
مرسی از ترجمه و همکاری دوبارتون:d
پ.ن: این عکس پروفایل ها رو بردار سرویس شدم تا صفحه درست باز شد:d

قابلی نداشت :D

پ.ن: این عکس پروفایل ها رو بردار سرویس شدم تا صفحه درست باز شد:d

یکی قبلی 6 مگ بود هیچی نگفتی حالا به خاطر 40 کیلوبایت صفحه باز نشد؟:|
 

soorena

کاربر سایت
Nov 9, 2009
2,694
نام
علی
ممنون بابت زحمتی که کشیدی ولی من اوایل که داشتم میخوندم یه لحضه حس کردم بازیو تموم کردی و الان داری نقد میکنی:d
 

SirSh@yan

کاربر سایت
Apr 4, 2011
224
نام
Shayan
ما امسال بیشتر دنبال حرف های سونی و مایکروسافت بودیم.

ولی جواب را در تمام این مدت می دانستیم. 17 سپتامبر

شاید PlayStation 4 و Xbox One در نوامبر عرضه می شوند ولی GTA V شروع نسل هشت است. با تمام احترامی که به بازی های درحال عرضه برروی این دو کنسول دارم، GTA V یک یادآور است که جاه طلبی، اعتماد به نفس و از همه بالاتر گیمپلی، همیشه بهتر از یک جعبه جدید با سیم و چیپ است.

نوامبر را فراموش کنید ؛ نسل جدید وقتی شروع می شود که GTA V بگوید.

این پاراگراف مو به تنم سیخ کرد !! :|
هیچ چیز نمیتونم بگم ... اشک تو چشام جمع شده ... فقط به نوبه ی خودم اینجا در خانه به عنوان عضوی کوچک از جهان بلند میشم و به افتخار این بازی و راکستار دست میزنم .... =d>=d>=d>^:)^^:)^

راستی یادم رفت ... دست همه ی بچه های ترجمه هم طلا !! عالی بود ... به شخصه از سرگوجه هم تشکر میکنم ! :x
 

Al!reza

کاربر سایت
Jul 27, 2011
7,549
نام
Alireza
داشتم یک جت رو تو شهر بزرگ لوس سانتوس تعقیب می کردم، در حال کنترل تروور بودم و با یک موتورکراس از پایین دنبالش بودم، با بیشترین سرعت ممکن. یک چشمم به جلو نگاه می کرد یه چشمم به دشت و کوههای جلوم. به صورت تصادفی یک جاده پیدا کردم؛ به جز یک کامیون حمل بار چیز دیگه ای اون دورور نبود. جت داشت ازم دور می شد، پس یا باید سریع از جلوش رد می شدم یا صبر می کردم راه خودشو بره.

من گزینه اول رو انتخاب کردم. گاز دادم و رفتم اون طرف جاده. کامیون به صورت ترسناکی سمت راستم بود. من آنالوگ سمت چپ رو کمی دادم جلو، و تروور هم تا دسته های موتور خم شد. دراین لحظه کامیون بالای سرم بود، ولی هیچ برخوردی انجام نشد. ترور و موتور با سرعت زیاد پیچیدند جلوی کامیون. فاصله بین عقب موتور و جلوی کامیون فقط چند میلیمتر بود، ولی ما نجات یافتیم.
دهنت سرویس ترکیدیم از هایپ
501.gif

مترجمین عزیز اجرتون با آغا :D
 

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر